بسمه تعالی
توی کارهای بئاتریس میگردم بلکه لوکیشن خوبی برای گربه های داستانم پیدا کنم و ولشان کنم همانجا آتش بسوزانند.
#بئاتریس_آلماگنا
#تصویرگری
#ایده
#اتود
#ترکیب_بندی
#توتک
@toootak
بسمه تعالی
هنرهای تجسمی کلاس حضوری میطلبد و من هم بالاخره خودم را بعد سه سال دوباره رساندم به کلاس و جمع اهالی رنگ و طرح.
میز کار استاد و دکور را میخواستم با خودم بیاورم خانه بس که دوست داشتنی بود. یک زیست هنری در طبقه آخر یک آپارتمان قدیمی. وقتی استاد توی کاغذهای پر از خط و طرحم با مداد اثری گذاشت فهمیدم من چقدر به این بودن ها و گفتن ها و نه گفتن های حضوری احتیاج داشتم.
آدمیزاد دلش با جمع خوش است اگر حتی گاهی دلش تنهایی بخواهد باز هم ذاتش طوریست که با جمع جوانه میزند.
جوانه تازه من وقتی سر بیرون آورد که پشت میزی بزرگ رو به پنجره بزرگتر قدی نشستم. استاد عینکش را روی سرش گذاشت و خم شد روی کارم. بادِ پنکه گوشه کاغذ پارسم را بالا برد. استاد صافش کرد و نوک مداد را به دیوار خانه ای توی طرحم نزدیک کرد و سایه گربه ای را کشید که قصد کرده کبوتران پیرمردی را شکار کند.
دست گذاشتم زیر چانه ام و به حرکت انگشتان استاد روی کاغذ نگاه کردم.گفت هدی دقت کردی؟!
نور تابیده شد به جوانه نورسته من...
#جوانه
#تصویرگری
#اتود
#ترکیب_بندی
#نویسندگی
#توتک
@toootak
بسمه تعالی
توی اتاق کنار بچهها نشستهام بی آنکه دلم شور این را بزند که بمب یا ترکشی دیوارهای خانه را بشکافد.
در دوردستها جایی نزدیک مدیترانه، مادری هست که دستهای سرد کودکش را برای آخرین بار میبوسد و به تن سرد خاک میسپارد.
این طرح را زدم شاید به قدر اپسیلن یادی از دل آن مادر رنجور کرده باشم. یاد عروسکی که یتیم شده و کسی دیگر صدایش نخواهد کرد.
#فلسطین
#رنج
#مقاومت
#اتود
#توتک
@toootak