eitaa logo
کــانــالـ بــابـ الــحــوائجـ اشـــعــار نــاب مداحی و مولودی ترکی و فارسی
3.7هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
209 فایل
《هدف از ایجاد این کانال : ارائه بهترین اشعار مداحی ،روضه،مرثیه ،مولودی و... برای دسترسی هر چه سریع شما ذاکرین آل الله می باشد .》 💠خادم کانال : 💠🎤کربلائی سعید سلطانی 🔰 💠جهت ارتباط بامدیر کانال به آیدی زیر مراجعه فرمائید ⇃⇂ @saeid1370 ______☆______
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸آن «زین»، دائماً در پیش چشم ما آویخته است.... در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند: 📋ذَلکَ السَّرْجُ عِنْدَ آلِ مُحَمَّدٍ «علیهم‌السلام» مُعَلَّقٌ ▪️آن زین (زینی که توسط آن حضرت را مسموم نمودند) نزد ما اهل‌بیت «علیهم‌السلام» آویخته است. 🔖 و هر وقت در آن نظر می‌کنیم شهادت پدرم را به خاطر می‌آوریم و آن زین، آویخته خواهد بود تا طلب خون خود را از دشمنان بگیریم. 📚الخرائج، ص۲۳۰ 📚جلاءالعیون،ص۸۶۲ ✍ آه یا إمام صادق علیه‌السلام... آیا این «زین» بیشتر بر دل شما اهل‌بیت علیهم‌السلام داغ گذاشت؟ یا آن «زین» که امام زمان علیه‌السلام این‌گونه از آن یاد می‌کند: 📜 ... فَلَمّا رَأیْنَ النِساءُ جَوادَکَ مَخْزیاً، وَ نَظَرْنَ سَرجَکَ عَلَیْهِ مَلْوِیَاً، بَرَزْنَ مِنَ الْخُدوُرِ، ناشِراتُ الشُّعُور، لاطِماتُ الخُدوُدِ... ▪️ای جدّ بزرگوار من! چگونه یاد بیاورم آن منظره دلخراش را که بانوان حرمت، اسب تو را خوار و شرمنده دیدند، که زینش واژگون شده است، از خیمه‌ها بیرون آمدند، در حالی که موهای خود را پریشان نموده و سیلی بر چهره خود می‌زدند... 📝 یادم نمیرود که در آن عصرِ پر غبار آمد بسوی خیمه‌ی ما اسب بی سوار دیدم که عمه های حزینم به سوز و آه اطرافِ ذوالجناح گرفتند، ناله دار اما چه ذوالجناح، که با زینِ واژه گون چون ابر میگریست در آن بِین، زار زار میخواست پشتِ خیمه رود، جان دهد، ز داغ اما چو دید پرسشِ طفلانِ بی قرار ناچار بازگشت به گودالِ قتلگاه پس در پی اَش زنان و عزیزان، نقابدار ای وایِ من، خدا نکند قسمتِ کسی دیدیم آنچه را که ندیده ست روزگار از روی تلِ زینبیه، پیشِ دیده بود... تا انتهای حفره‌ی گودال، تارِ تار شمشیر و نیزه بود که میخورد بر حسین بارانِ تیر و سنگ، ز هر سویِ کارزار والشمرُ جالسٌ، چه بگویم که پیشِ ما بر نیزه راسِ جدِّ غریبم شد آشکار... تنها وصیتم به شما حفظ روضه هاست تا آن زمان که میرسد از راه تک سوار
🩸هشامِ ملعون، سه روز امام باقر علیه‌السلام را پُشت دروازه شام، معطّل نگه‌داشت... در روایتی آمده است: 🥀 یک سال هشام بن عبدالملک برای حج به مکه رفت. در همان سال إمام باقر و فرزندش إمام صادق علیهماالسلام نیز به مکه رفتند. إمام صادق علیه السلام در مکه سخنرانی نمود و فرمود: 🔖 «ستایش خدای را که محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله را به حقیقت به مقام نبوت برانگیخت و ما را به وسیله او امتیاز بخشید. ما برگزیده خدا در میان مردم و نخبه بندگان و خلفاء او هستیم.سعادتمند کسی است که از ما پیروی کند و شقی کسی است که دشمن و مخالف ما باشد.» 🥀 مُسلمه برادر هشام این جریان را به او رسانید ولی هشام کاری نکرد تا به دمشق برگشت و ما به مدینه رفتیم. 🥀 هشام پیکی از شام فرستاد و به فرماندار مدینه دستور داد که پدرم و مرا به شام بفرستد! فرماندار ما را به شام فرستاد. إمام صادق علیه‌السلام فرمودند: 📋 فَلَمَّا وَرَدْنَا مَدِینَةَ دِمَشْقَ حَجَبَنَا ثَلَاثاً ▪️وقتی وارد شهر دمشق شدیم، تا سه روز اجازه ورود به شهر را نداد... 📚أمان الاخطار، ص۵۲ 📚دلائل الإمامة، ص۱۰۴ ✍ پُشت دروازه ساعات معطّل ماندم غصّه عمهٔ سادات، گذشت از یادم شکر، این‌بار سخن از سرِ بازار نبود شکر، ناموس علی طُعمهٔ انظار نبود شکر، این‌بار سَری بر سرِ نِی سنگ نخورد شکر ،بر معجر زن‌های حرم چنگ نخورد... ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✍ ز خاطرات و مرورش هنوز بیزارم به یمن گریه.ی شب تا به صبح بیدارم به آب می‌نگرم روضه میشود تکرار به یاد العطش روزهای دشوارم هنوز لحظه‌ی گودال خاطرم مانده هنوز فکر حسینم ، هنوز میبارم هنوز قابل لمس است جای دست سنان به تازیانه‌ی خود داده بسکه آزارم تمام کودکی‌ام با رقیه یکجا سوخت هنوز هم که هنوز است من عزادارم اگر که زنده‌ام امروز ، جان خود را من به عمه جان کتک خورده‌ام بدهکارم نرفته از نظرم عمه‌ام زمین میخورد نرفته از نظرم گریه های بسیارم هجوم و غارت و پای برهنه و صحرا من این سیاهه‌ی غم را چگونه بشمارم تنم میانه‌ی بازار برده ها لرزید بلا کشیده‌ی شام سیاهْ بازارم
🩸آن «زین»، دائماً در پیش چشم ما آویخته است.... در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند: 📋ذَلکَ السَّرْجُ عِنْدَ آلِ مُحَمَّدٍ «علیهم‌السلام» مُعَلَّقٌ ▪️آن زین (زینی که توسط آن حضرت را مسموم نمودند) نزد ما اهل‌بیت «علیهم‌السلام» آویخته است. 🔖 و هر وقت در آن نظر می‌کنیم شهادت پدرم را به خاطر می‌آوریم و آن زین، آویخته خواهد بود تا طلب خون خود را از دشمنان بگیریم. 📚الخرائج، ص۲۳۰ 📚جلاءالعیون،ص۸۶۲ ✍ آه یا إمام صادق علیه‌السلام... آیا این «زین» بیشتر بر دل شما اهل‌بیت علیهم‌السلام داغ گذاشت؟ یا آن «زین» که امام زمان علیه‌السلام این‌گونه از آن یاد می‌کند: 📜 ... فَلَمّا رَأیْنَ النِساءُ جَوادَکَ مَخْزیاً، وَ نَظَرْنَ سَرجَکَ عَلَیْهِ مَلْوِیَاً، بَرَزْنَ مِنَ الْخُدوُرِ، ناشِراتُ الشُّعُور، لاطِماتُ الخُدوُدِ... ▪️ای جدّ بزرگوار من! چگونه یاد بیاورم آن منظره دلخراش را که بانوان حرمت، اسب تو را خوار و شرمنده دیدند، که زینش واژگون شده است، از خیمه‌ها بیرون آمدند، در حالی که موهای خود را پریشان نموده و سیلی بر چهره خود می‌زدند...
◾️ ما را دست بر گردن، وارد مجلس يزيد کردند... در روایتی امام باقر علیه‌السلام فرمود: اُتِیَ بنا يزيدَ بنَ معاويةَ بعد ما قُتلَ الحسينَ بنَ عليٍّ و نحنُ اِثنا عشرَ غُلاما و كان أكبَرُنا يومئِذٍ عليُّ بنُ الحسينِ، فأُدخِلْنا عليهِ، و كان كلُّ واحدٍ مِنّا مَغلولةً يدُهُ إلى عُنُقِهِ ▪️ما دوازده پسر و نوجوان بودیم که ما را پيش يزيد بردند که بزرگترین ما پدرم علی بن الحسين علیهماالسلام بود. ما را وارد مجلس يزيد کردند در حالی که دستان مان را بر گردن مان بسته بودند. 📚وسيلة الدّارين، ص۳۸۶
◼️ السلام‌ علیکَ یا مَن شَهدَ المِحنةَ و البلاء فی يوم عاشورا... ◼️امام باقر علیه السلام فرمودند: وَلَقَدْ قَتَلُوهُ قَتْلَةً نَهَی رَسُولُ الله صلی الله علیه وآله أَنْ یُقْتَلَ بِهَا الْکِلَاب. ◼️جدم اباعبدالله الحسین علیه السّلام را به نحوی کشتند که رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نهی کرده بود حتی سگ ها را بدین نحو بکشند. لَقَدْ قُتِلَ بِالسَّیْفِ وَالسِّنَانِ وَبِالْحِجَارَةِ وَبِالْخَشَبِ وَبِالْعَصَا.وَلَقَدْ أَوْطَئُوهُ الْخَیْلَ بَعْدَ ذَلِك. ◼️همانا او به وسیله شمشیر و نیزه و با سنگ و با چوب و با عصا کشته شد و بعد از آن بدنش را پایمال سم اسب نمودند. 📚بحارالأنوار ج۴۵، ص۹۱، ح۳۰ 📚مستدرك الوسائل، ج۸، ص۳۰۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صاحب  عصر و زمان  محرم اسرار  اختارور اوچ یوز اون اوچ بو زمان دلبر ودلدار اختارور دار و ندارین  ویرن    اسلامه    خدمت  ایلین مثل   عباس   رشید   یار   وفادار     اختارور
4_5780758292284311138.mp3
10.17M
زبانحال ساده با آقا امام زمان(عج) اسوب خزان یلی باغ و گلشنه باخ گلشنده سولان گله گل آقا دوت الیمدن قویما دوشوم ایاقدان کرم قیل بو خسته دیله گل آقا باخ منه بیر آن آقا😭😭 قلبیم اولوب قان آقا😭😭 رحم ائت عاشقلرون بو گوزیاشینا هجرون سالوب شرر اورک باشینا ئولسم یازون سیز قبریمون داشینا هردن منی بیر یاد ائله گل آقا جان سنه قربان آقا😭😭 قلبیم اولوب قان آقا😭😭 گلم ائله آه و وایا گئجه لر غمیم گلمز سنسیز سایا گئجه لر دردی دل ائیلرم آیا گئجه لر یانوب دوندوم داخی کوله گل آقا گل بیزه مهمان آقا😭😭 قلبیم اولوب قان آقا😭😭 غم کاسه سی دولوب بوشالدی آقا چوخلی سوزوم اورکده قالدی آقا هجرونده عاشقون قوجالدی آقا یوخدی دوزوم بو نسگیله گل آقا حالیمه باخ یان آقا😭😭 قلبیم اولوب قان آقا😭😭 فراق اوتوندا نقدری من یانیم نقدری یولارا باخیم اوتلانیم گل ئولممیش باشیوا بیر دولانیم یولوی سال بو منزله گل آقا عالمه سلطان آقا😭😭 قلبیم اولوب قان آقا😭😭 باخ گوزومنن آخان اشک آلیمه نظر ائله اوزون یانان حالیمه فدا اولوم سنه یابن فاطیمه گلسون گلر اورک اله گل آقا چتیندی هجران آقا😭😭 قلبیم اولوب قان آقا😭😭
🌷عرض اردات به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان (عج)🌷 🎶 "در آهنگ گلپونه ها" ..‌‌‌‌... ✅ ✅ یابن طاها - یابن حیدر - یابن یاسین - یابن زهرا یابن زهرا انتظار مقدموندور شیعه سن سیز قالدی تنها یابن زهرا شیعه نین پشت و پناهی - هاردان قالدون گلمدون سن عالمین امیدگاهی - هاردا قالدون گلمدون سن یابن زهرا ➖➖➖➖➖ قائم آل محمد - جان احمد - عشق نرجس یابن زهرا سن سیز اولماز بو جهاندا - شیعیانه یار و مونس یابن زهرا گول آدون گلدوقجا مولا - شاد اولار بو اهل مجلس یابن زهرا گول آدوندا چوخ صفا وار - گل اوزون روحه صفا ویر اللرون قربانی اوللام - یاز برات کربلا ویر یابن زهرا ➖➖➖➖➖ سن وجاهت عالمینده - گوندن آرتوق جلوه گرسن یابن زهرا جانشین مرتضاسن - صاحب تیغ دو سرسن یابن زهرا سن بیزیم اربابیمیزسان - کل دنیایه دگرسن یابن زهرا سن سیز ای آرام جانیم - بو جهانی نیلرم من جان زهرا بیر نگاهون - مین جهانه ویرمرم من یابن زهرا ➖➖➖➖➖ گول جمالین حسرتینده - روز و شب گلوق نوایه یابن زهرا شوق وصلیله گوتوروق - ال نماز اوسته دعایه یابن زهرا سسلروخ هجرونده یاندوخ - لطف ایله تز گل هرایه یابن زهرا سالدی هجرانون ایاخدان - گل طبیبیم ایله درمان گل ایاقون قوی گوز اوسته - باشه چاتسون درد هجران یابن زهرا ➖➖➖➖➖ ✍به قلم شاعر اهل بیت امین اکرمی - تخلص به هاتف
❁﷽❁ 🏴زمزمه_شهادت_امام_باقر_علیه_السلام🏴 ✍سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا 🎶سبک:سلام آقا که الان روبروتونم... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سلام آقا ، سلام ای حضــرت باقر سلامی بر بقیـــع و قبــر بی زائر سلام آقا،سلام آقا سـلامی بر مـزار بی چـــراغ تو دل زهــرا شده خونیــن ز داغ تو سلام آقا،سلام آقا سلامی بر بقیــــع و تـربت پاکش سلامی بر امام خفتـــه در خاکش سلام آقا،سلام آقا بقیـــع امشب هوای کربلا دارد عـــزای راویِ دشت بلا دارد سلام آقا،سلام آقا سلام ای یـادگار روز عــاشـــورا سلام ای روضه خوان کربلایی ها تو خود دیدی شهید خفته در گودال چگونه پیکــری بی ســر شده پامال سلام آقا،سلام آقا تو دیدی پیـــکر فــرزند لیــلا را علـــی اکبـــر ، جــوان ارباً اربا را تو دیدی مشک پاره،پیکری بی دست کنار نهــر علقــم ، تشنـــه سقّـــا را سلام آقا،سلام آقا حرم می سازد آخر، شیعه در خاکت الهــــی من فــــدای تــربت پــاکت سلام آقا،سلام آقا ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
❣﷽❣ 🏴نوحه شهادت امام محمد باقر علیه السلام 🏴 🎶سبک به سمت گودال از.... از کودکی دائم رنج و بلا دیدم پیکر جدّم رو به زیر پا دیدم نمی ره از یادم غروب عاشورا سرو جدا کردن وای از دل زهرا ☑️ای وای غریبم من ای وای غریبم من از بس کشیدم آه تیره شده روزم یه عمره با یاد قتلگاه می سوزم ده تا سوار با هم تو قتلگاه رفتن رو سینه ی جدّم دیدم که راه رفتن ☑️ای وای غریبم من ای وای غریبم من دیدم به چشم خویش من طعنه و آزار عمّه کتک می خورد تو کوچه و بازار دیدم رباب داره یه گوشه می لرزه دعا می کرد اصغر نیفته از نیزه ☑️ای وای غریبم من ای وای غریبم من ✍(محمود_اسدی_شائق)
شهادت امام محمد باقر علیه السلام 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 مگه یادم میره کرب و بلا و خاطراتش خیمه هاو سوختن وآتش دلم شد از غصه مُشَوَّش مگه یادم میره وقتی بـابـا بزرگـو کشتن سرتا پاشو بخون آغشتن چه ناسزا به عمه گفتن مگه یادم میره غروب و اون شام غریبون پیکر بی سر شهیدون بابا باباهای یتیمون مگه یادم میره سوختن آشیانه ها رو سوزش تازیانه ها رو هِق هِق نازدانه ها رو مگه یادم میره وقتی دل ما رو شکستن دستای بابامو می بستن به تماشای ما نشستن مگه یادم میره به نیزه شاه عالمین بود سینه ها غرق شوروشین بود ناله های ما یاحسین بود مگه یادم میره چل روز پر دردو چهل شب سینه ی از غصه لبالب گریه ی بی صدای زینب مگه یادم میره عمه میگفت داداش نبودی شام و محله ی یهودی طعنه و شلاق و کبودی 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 ✍علی_اکبر_اسفندیار_مداح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا