eitaa logo
طوبای عفاف
666 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
458 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃لحظاتی با (جزء۶) «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» سوره مائده، آیه ۵۵ ولىّ و سرپرست شما، تنها خداوند و پيامبرش و مؤمنانى هستند كه نماز را برپا مى‌دارند و در حال ركوع، زكات مى‌دهند. نکته ها در شأن نزول آيه آمده است: سائلى وارد مسجد شد و از مردم درخواست كمك كرد. كسى چيزى به او نداد. حضرت على عليه السلام در حالى كه به نماز مشغول بود، در حال ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد. در تكريم اين بخشش، اين آيه نازل شد. ماجراى فوق را ده نفر از اصحاب پيامبر مانند: ابن عباس، عمّار ياسر، جابربن عبداللّه، ابوذر، انس‌بن مالك، بلال و ... نقل كرده‌اند و شيعه و سنّى در اين شأن نزول، توافق دارند. عمّار ياسر مى‌گويد: پس از انفاق انگشتر در نماز و نزول آيه بود كه رسول‌خدا صلى الله عليه و آله فرمود: « مولاه_فعلىّ_مولاه.» صلى الله عليه و آله در براى بيان مقام حضرت على عليه السلام اين آيه را تلاوت فرمود. وخود عليه السلام نيز براى حقّانيّت خويش، بارها اين آيه را مى‌خواند. ابوذر كه خود شاهد ماجرا بوده است، در مسجد الحرام براى مردم داستان فوق را نقل مى‌كرد. كلمه‌ى «ولى» در اين آيه، به معناى دوست و ياور نيست، چون دوستى و يارى مربوط به همه مسلمانان است، نه آنان كه در حال ركوع انفاق مى‌كنند. عليه السلام فرمودند: منظور از الَّذِينَ آمَنُوا ...، على عليه السلام و اولاد او عليهم السلام تا روز قيامت هستند. پس هركس از اولاد او به جايگاه امامت رسيد با اين ويژگى مثل اوست، آنان در حال ركوع صدقه مى‌دهند. مرحوم فيض كاشانى در كتاب نوادر، حديثى را نقل مى‌كند كه بر اساس آن ساير امامان معصوم نيز در حال نماز و ركوع به فقرا صدقه داده‌اند كه اين عمل با جمع بودن كلمات‌ «يُقِيمُونَ‌، يُؤْتُونَ، راكِعُونَ» سازگارتر است. عليه السلام فرمود: «خداوند پيامبرش را دستور داد كه عليه السلام را مطرح كند و اين آيه را نازل كرد» بهترين معرّفى آن است كه اوصاف وخصوصيّات كسى گفته شود ومخاطبان، خودشان مصداق آن را پيدا كنند. (آيه بدون نام بردن از امام على عليه السلام، اوصاف وافعال او را برشمرده است) امام صادق عليه السلام فرمود: «على عليه السلام هزاران شاهد در غدير خم داشت، ولى نتوانست حقّ خود را بگيرد، در حالى كه اگر يك مسلمان دو شاهد داشته باشد، حقّ خود را مى‌گيرد!» ولايت فقيه در راستاى ولايت امام معصوم است. در مقبوله‌ى عمربن حنظله ازامام صادق عليه السلام مى‌خوانيم: «به آن كس كه حديث ما را روايت كند و در حلال وحرام ما نظر كند و احكام ما را بشناسد، بنگريد. پس به حكومت او راضى باشيد كه من او را بر شما حاكم قرار دادم. فانّى قد جعلته عليكم حاكماً ... پیام ها 1- اسلام، هم دين ولايت است و هم دين برائت. هم جاذبه دارد و هم دافعه. آيات قبل، از پذيرش ولايت يهود و نصارا نهى كرد، اين آيه مى‌فرمايد: خدا و رسول و كسى را كه در ركوع انگشتر داد، ولىّ خود قرار دهيد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا ... إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ‌ ... 2- از اين‌كه به جاى «اوليائكم»، «وليّكم» آمده، ممكن است استفاده شود كه روح ولايت پيامبر و على عليهما السلام، شعاع ولايت الهى است. «وَلِيُّكُمُ» 3- در قرآن معمولًا نماز وزكات در كنار هم مطرح شده است؛ ولى در اين آيه، هر دو به هم آميخته‌اند. (دادن در حال ) «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» 4- كسانى كه اهل نماز و زكات نيستند، حقّ ولايت بر مردم را ندارند. إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ‌ ... ( «إِنَّما»، نشانه‌ى انحصار ولايت در افراد خاصّ است) 5- براى ، نماز هم مانع نيست. «يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (آرى، فقير نبايد از جمع مسلمانان دست خالى برگردد.) 6- ولايت از آنِ كسانى است كه نسبت به اقامه‌ى نماز و پرداخت زكات پايدار باشد. يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ‌ ... ( «يُقِيمُونَ» و «يُؤْتُونَ» نشانه دوام است) 7- هرگونه ولايت، حكومت و سرپرستيى كه از طريق خدا و رسول و امام نباشد، باطل است. إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ‌ ... (كلمه‌ «إِنَّما» علامت حصر است) 8- توجّه به خلق در حال نماز، با منافات ندارد. «يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» 9- كسى كه نسبت به فقرا بى‌تفاوت باشد، نبايد رهبر و ولىّ شما باشد. إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ‌ ... وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ 10- كارهاى جزئى (مثل انفاق انگشتر) نماز را باطل نمى‌كند. «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» 11- در فرهنگ ، به صدقه مستحبّى هم «زكات» گفته مى‌شود. «يُؤْتُونَ الزَّكاةَ» 12- ولايت‌ها در طول يكديگ
🍃چشمه ناب بهشتی، پیام هایی از جزء ۳۰ «كَلَّا إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ؛ وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ؛ كِتابٌ مَرْقُومٌ؛ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ؛ إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ؛ عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ؛ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ؛ يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ؛ خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ؛ وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ؛ عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ» سوره مطففین، ۲۸-۱۸ چنين نيست، همانا نامه عمل نيكوكاران در جايگاهى بلند است. و تو چه دانى كه چيست؟ سرنوشتى است رقم خورده و (حتمى). كه گواه آنند. همانا در ناز و نعمت بهشتى‌اند. برتخت‌ها (تكيه زده و) مى‌نگرند. در چهره آنان خرّمى و طراوت نعمت را مى‌شناسى. از شرابى خالص و مُهر و موم شده به آنان نوشانند. مُهر آن از مُشك است و هر كس كه اهل مسابقه است، شايسته است كه در (رسيدن به اين نعمت‌ها) رقابت ورزد. و مخلوط آن، است. چشمه‌اى كه مقرّبان (الهى) از آن مى‌نوشند. نکته ها «عِلِّيِّينَ» جمع «على» به معناى درجات و مراتب بلند تا بى‌نهايت است. مراد از كتاب ابرار، سرنوشت نيكان در قيامت است و «مَرْقُومٌ» يعنى مشخص و نشان‌دار به گونه‌اى كه با ساير نوشته‌ها اشتباه نمى‌شود. «ارائك» جمع «اريكة» به معناى تختى است كه زينت شده و براى آرميدن مهياست. «نَضْرَةَ» به معناى زيبايى و خرّمى و «نَعِيمٍ» به معناى نعمت فراوان و «رَحِيقٍ» به معناى شراب خالص است. «تنافس» يا از «نفيس» است، يعنى دو نفر براى به دست آوردن يك شى‌ء نفيس تلاش مى‌كنند و يا از «نفس» است، يعنى دو نفر براى به دست آوردن چيزى، آخرين نفس خود را به كار برده و تلاش مى‌كنند. (تفسیر راهنما) پذيرايى در بهشت، مراتب و درجاتى دارد: براى گروهى‌ «يُسْقَوْنَ» و براى گروهى ديگر «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ» (سوره انسان، ۲۱)يعنى بعضى با واسطه و بعضى بى‌واسطه الطاف را دريافت مى‌كنند. بعضى گفته‌اند كه مراد از مسك در «خِتامُهُ مِسْكٌ»، ظرف شراب مُهر شده است. مقرّبان از مى‌نوشند، ولى ابرار از نوشيدنى كه با تسنيم مخلوط شده، خواهند نوشيد. نوشيدنى‌هاى بهشتى انواعى دارد: بعضى در نهرها جارى است: «أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ، أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ‌، أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ، أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ» (سوره صلی الله علیه و آله) بعضى در ظرف‌هاى مُهر شده است: «خِتامُهُ مِسْكٌ» و بعضى از آسمانِ بهشت يا از طبقات بالاى آن فرو مى‌ريزد كه همان تسنيم است. (تفسیر نمونه) عليه السلام فرمود: تسنيم، بهترين نوشيدنى بهشت است و مخصوص پيامبر و اهل بيت اوست و از بالا مى‌ريزد و در منزل‌هاى آنان جارى است. (تفسیر برهان) پیام ها ۱. وعده‌هاى الهى در مورد پاداش خوبان قطعى است. «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ» (كلمه انّ و حرف لام و جمله اسميه، بيانگر قطعى بودن وعده است.) ۲. دريافت نعمت در حضور ديگران، لذّت را چند برابر مى‌كند. «يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ» ۳. جايگاه بلند و اشراف بر منظره‌هاى زيبا، از نعمت‌هاى بهشتيان است. «عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ» ۴. حالات روحى و روانى انسان، بر جسم او تأثيرگذار است. «تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ» (درخشندگى صورت بهشتيان براى انسان مشهود است.) ۵. بكر و دست نخورده بودن نعمت‌هاى بهشتى، يك ارزش است. «مَخْتُومٍ» ۶. لذّت‌هاى بهشتى، عوارض ندارد. «خِتامُهُ مِسْكٌ» ۷. در فرهنگ اسلام، دنيا، ميدان مسابقه و رقابت است، البتّه رقابت براى به دست آوردن نعمت‌هاى اخروى. «وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ» ۸. بهشتيان، درجات و مراتبى دارند. «الابرار- المقربون.» تفسير نور، ج۱۰، ص۴۲۱ 🤲🏻خدایا، همه ما را از این مواهب بهشتی در جوار مقربان درگاهت عطا فرما، آمین یا رب العالمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5 https://chat.whatsapp.com/Cf6mXNx35WSCf0SdIKuiit
فرمایش امام باقر(علیه السلام) در عظمت (علیه السلام) خطاب به محمدبن مسلم ثقفی فرمود: «اگر مردم می دانستند كه چه فضيلتى در مرقد امام (علیه السلام) وجود دارد، از شوق زيارت می مردند.» 📚ابن قولویه قمی، الکامل الزیارات، ص174، 142 https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه السلام فرمودند: 🍀 مَن سَقى كَبدا حَرّى أظَلَّهُ اللّه ُ يَومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّهُ 🍃 هر كس جگر تشنه اى را سيراب كند، خداوند در آن روزى كه هيچ سايه اى جز سايه او نيست (قیامت)، سايه اش دهد. 📖 کافی، ج6، ص58 @dars_akhlaq https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
🍃چند دعای هنگام خروج از منزل برای سفر و .... بسم الله الرحمن الرحيم در روایت آمده: وقتی قصد خروج از منزل کردی بگو: «بِسْمِ اللّهِ وَلا حَوْلَ ولا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللّهِ‏» به نام خداوند هیچ قدرت و قوتی نیست مگر با کمک خداوند، واگذار می‏ کنم کارهایم را بر خدا. چون گفتی: « بسم اللّه »، ملکی می ‏گوید: راهنمایی شدی، چون گفتی: «لا حول و لا قوة الا باللّه »، می ‏گوید: از هر شری حفظ شدی، چون گفتی: «توکلت علی الله»، می گوید: خداوند تو را کفایت کرد؛ در این حال است که شیطان می‏ گوید: چه کنم با بنده ‏ای که راهنمایی شده و حفظ گردیده و او را کفایت کرده ‏اند. حلية المتقين علامه مجلسى رحمة الله عليه ص469 (عليه السلام ) نیز فرموده است که هرکس هنگام خروج از منزل دعای زیر را بخواند، خدا او را از آنچه از امر دنیا و آخرت او را اندوهگین می‌سازد، می‌رهاند: «بِسْمِ اللَّهِ حَسْبِیَ اللَّهُ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ خَیْرَ اُمُوری کُلِّها وَ اَعُوذُبِکَ مِنْ خِزْیِ الدُّنْیا وَ عَذابِ الاْخِرَةِ» به نام خدا، خدا برای من کافی است، بر خدا توکل کردم، خدایا خیر همه کارهایم را از تو می‌خواهم و از خاری دنیا و عذاب آخرت به تو پناه می‌آورم. حيلةالمتقين علامه مجلسى رحمة الله عليه، ص:471 @toubaefaf https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
(عليه السلام) مي فرمايد: «مِنَ اَلْمَحْتُومِ اَلَّذِي حَتَمَهُ اَللَّهُ قِيَامُ قَائِمِنَا، فَمَنْ شَكَّ فِيمَا أَقُولُ لَقِيَ اَللَّهَ وَ هُوَ كَافِرٌ بِهِ وَ لَهُ جَاحِدٌ» «قيام قائم ما از وعده هاي حتمي خداوند است. هرکس در اين گفتار که مي گويم شکّ و ترديد به خود راه دهد، خدا را به حال کفر و انکار ملاقات خواهد کرد». 📗 غيبت نعماني، ص 86، ح 17 http://eitaa.com/joinchat/2697003010C86ca0b02c5
از علیه السلام روایت کرده که: «هنگام ورود علیه السلام به کوفه، ایشان شروع می کنند به سخنرانی، مردم از شدّتِ اشتیاق به آن حضرت آنگونه گریه می کنند که سخنان علیه السلام شنیــده نمی شود.» 📚الغیبه طوسی، صفحه ۴۶۸ الّلهُـــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی... @toubaefaf
عليه السلام مى‌فرمايد: مراد از «اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ» استقامت در مسير اهل بيت علیهم السلام است. از عليه السلام نقل شده است كه اگر مردم بر ولايت مااستقامت داشته باشند از علم كثير كامياب مى‌شوند. «لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً» تفسیر مجمع البیان @toubaefaf
(عليه السلام) مي فرمايد: «مِنَ اَلْمَحْتُومِ اَلَّذِي حَتَمَهُ اَللَّهُ قِيَامُ قَائِمِنَا، فَمَنْ شَكَّ فِيمَا أَقُولُ لَقِيَ اَللَّهَ وَ هُوَ كَافِرٌ بِهِ وَ لَهُ جَاحِدٌ» «قيام قائم ما از وعده هاي حتمي خداوند است. هرکس در اين گفتار که مي گويم شکّ و ترديد به خود راه دهد، خدا را به حال کفر و انکار ملاقات خواهد کرد». 📗 غيبت نعماني، ص 86، ح 17 http://eitaa.com/joinchat/2697003010C86ca0b02c5
(عليه السلام) مي فرمايد: «مِنَ اَلْمَحْتُومِ اَلَّذِي حَتَمَهُ اَللَّهُ قِيَامُ قَائِمِنَا، فَمَنْ شَكَّ فِيمَا أَقُولُ لَقِيَ اَللَّهَ وَ هُوَ كَافِرٌ بِهِ وَ لَهُ جَاحِدٌ» «قيام قائم ما از وعده هاي حتمي خداوند است. هرکس در اين گفتار که مي گويم شکّ و ترديد به خود راه دهد، خدا را به حال کفر و انکار ملاقات خواهد کرد». 📗 غيبت نعماني، ص 86، ح 17 @toubaefaf
💠امام باقر عليه السلام: پشت سر برادرانت دعا كن ، كه اين كار روزى را به طرف تو سرازير مى كند. 📚 بحار الأنوار،ج۷۶، ص۶۰ ولادت حضرت علیه السلام مبارک باد. @toubaefaf
⭐️لوح | مبارزه علمی 🌹 انتشار به‌مناسبت سالروز ولادت علیه‌السلام 💻 Farsi.Khamenei.ir
بسم الله الرحمن الرحیم فضیلت وآثار تلاوت سوره شریفه «ص» در شب جمعه از حضرت علیه السلام نقل شده: هرکس در شب جمعه سوره «ص» را تلاوت کند، بقدری از خیر دنیا وآخرت به او بدهند که به هیچ کس از آدمیان داده نشده مگر به پیغمبر مرسلی یا ملک مقربی و خداوند او و هر کس از خانواده اش را که دوست دارد داخل بهشت گرداند؛ حتی خدمتکاری که اورا خدمت میکرده اگر چه جزء عیال و یا کسانی که اجازه در شفاعت آنها داشته است نباشد. ثواب الاعمال، شیخ صدوق ره تلاوت سوره ص در نماز نافله عشا(وتیره) نیز سفارش شده است. لب اللباب علامه طهرانی ره @toubaefaf
چرا جمعه را جمعه نامیدند؟ مردی از محضر علیه السلام این سوال را پرسید: حضرت فرمودند: خداوند متعال، در روز جمعه مخلوقاتش را جمع نمود برای میثاق گرفتن بر ولایت پیامبر (صلوات الله علیه و آله و سلم) و وصی او امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام. پس این روز را جمعه نامیدند زیرا کل خلق، در آن جمع شدند. 📚 الکافی ج ۳ ص ۴۱۵
يهوديان، همواره فتنه مى‌كنند؛ ولى شكست مى‌خورند. «كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» «وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ» سوره مائده، 64 و يهود گفتند: دست خدا بسته است. دستهايشان بسته باد و به سزاى اين گفتار، از لطف خدا دور شوند. بلكه دو دست (قدرت) خدا گشوده است، هرگونه بخواهد انفاق مى‌كند و البتّه آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، كفر و طغيان بسيارى از آنان را مى‌افزايد و ما تا روز قيامت دشمنى و كينه در ميانشان افكنديم. هر بار كه براى جنگ، آتش افروزى كردند، خداوند آن را خاموش ساخت. آنان همواره در زمين، به فساد و تبهكارى مى‌كوشند، و خداوند مفسدان را دوست نمى‌دارد. نکته ها آيه‌ى قبل، اشاره به سخنان خلاف و نامربوط يهود «عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ» و جلوگيرى نكردن علما از آنها بود، لَوْ لا يَنْهاهُمُ‌ ... در اين آيه، نمونه‌اى بيان شده كه يهود مى‌گفتند: دست خدا بسته است وديگر نمى‌تواند به ما قدرت وشوكت بدهد، آن‌گونه كه در گذشته قدرت داشتيم. در روايات آمده است كه اين آيه، عقيده‌ى يهود را نسبت به قضا و قدر و سرنوشت بيان مى‌كند. چون يهود مى‌پنداشتند در آغاز آفرينش دست خدا باز بود؛ امّا پس از آنكه همه چيز را آفريد، دست او بسته شد. عليه السلام در توضيح اين آيه فرمود: عقيده‌ى يهود اين بود كه خداوند بعد از آفرينش، از تدبير امور كناره‌گيرى كرده است و چيزى را كم يا زياد نمى‌كند. «قد فرغ من الامر فلا يزيد و لا ينقص». (تفسير نورالثقلين و توحيد صدوق، ص 167) در زبان عربى كلمه‌ى‌ «يَدُ» و در فارسى كلمه‌ى «دست»، كنايه از قدرت و نفوذ است. مثلًا مى‌گوييم: فلانى در منطقه يا اداره دست دارد. دست فلانى قطع شد. دست ما به فلانى نمى‌رسد. در روايات هم آمده است كه اولياى خدا دست خدايند. يعنى واسطه لطف او نسبت به مردمند. عليه السلام درباره‌ى‌ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً ... فرمودند: «هرگاه جبّارى بخواهد آل‌محمّد عليهم السلام را نابود كند، خداوند او را درهم مى‌شكند». تفسیر عیاشی به گفته علامه طباطبايى ره : هرگاه فقر، گرسنگى و قحطى پيش مى‌آمد، يا آيات قرض دادن به خداوند نازل مى‌شد، مى‌گفتند: اين قحطى و اين سفارش به قرض الحسنه دادن، نشانه‌ى بسته بودن دست خداست. پیام ها 1- رضايت به گناه ديگران، مانند شركت در آن است. «قالَتِ الْيَهُودُ» (گرچه بعضى از يهود، نسبتِ دست بسته بودن به خدا مى‌دادند؛ ولى چون ديگران هم راضى بودند، اين تفكّر انحرافى به همه نسبت داده شده است.) 2- بى‌لياقتى و نااهلى خود را توجيه نكنيم. (شيطان، تكبّر خود را به اغواى الهى نسبت داد). رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي‌ ... (سوره حجر، 39)، يهود هم محروميّت‌هاى خود را با بخيل بودن خدا توجيه مى‌كردند. «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» 3- پاسخِ شبهه را بايد قوى‌تر از اصل شبهه داد. «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ، يَداهُ مَبْسُوطَتانِ» (آنان گفتند: دست خدا بسته است. آيه مى‌فرمايد: بلكه هر دو دست خدا باز است، يعنى كمال قدرت دارد) 4- توبيخ بايد مناسب با عمل باشد. «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ، غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ» 5- همان گونه كه قرآن براى افراد متّقى، نور و هدايت است، براى افراد لجوج، طغيان و كفر مى‌آورد. وَ لَيَزِيدَنَ‌ ... طُغْياناً وَ كُفْراً 6- طغيان و كفر، زمينه‌ساز دشمنى و كينه است. وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ ... 7- يهوديان، همواره فتنه مى‌كنند؛ ولى شكست مى‌خورند. «كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» 8- هم القاى كينه و دشمنى به عنوان كيفر از جانب خداست، هم خاموش ساختن آتش جنگ از اوست. «أَلْقَيْنا، أَطْفَأَهَا اللَّهُ» 9- دست‌يابى به محبّت يا قهر الهى، در اثر عملكرد ماست. «وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ» تفسیر نور، ج2، ص332 @toubaefaf