eitaa logo
مسیر عفافگرایی
1.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
965 ویدیو
29 فایل
مسیر عفافگرایی با مدیریت دکتر سعیدی رضوانی، وابسته به کارگروه عفافگرایی و تربیت جنسی دانشگاه فردوسی مشهد، متشکل از کارشناسانی است که وجهه همت خود را، آگاه‌سازی جامعه، راجع به زیست صحیح جنسی قرار داده‎اند. ارتباط با ما: @gholami35 09024876210
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ زنای ذهنی ممنوع⛔️ 🔸 در کنار و خوردن ، از معدود است که خداوند متعال در قرآن دستور می‌دهد که «لاَ تَقْرَبُواْ» یعنی بدان نزدیک نشوید[1]. 🔸درحالی‌که در سایر گناهان مستقیماً دستور می‌دهند که مثلاً فلان کار را نکنید و این طرز از امر کردن نشانگر شدت نفرت خداوند از آن گناه و در نتیجه شدت عقوبت آن و به‌تبع کثرت و باشد. 🔸نزدیک شدن به زنا مصادیق بسیاری دارد ازجمله و کلامی بی‌قیدوبند با نامحرم، حضور در محیط‌های فاسد، صحنه‌های مبتذل، مطالب محرک و تصور و تخیل زنا یا همان که بسیار خطرناک است و اگر منجر به زنا نشود فرد را دچار می‌کند. 🔺حضرت عیسی علیه‌السلام به حواریون فرمود: 🔸«موسی علیه‌السلام به شما دستور داد که زنا نکنید، اما من به شما فرمان می‌دهم که حتی فکر زنا را هم نکنید. زیرا کسی که به زنا بیندیشد مثل کسی است که در اتاق نقاشی شده، آتش روشن کند که بر اثر دود آن نقاشی‌ها از بین برود. گرچه اتاق نگیرد پس هم به همین شکل انسان را تیره‌وتار می‌سازد و به صفا و پاکی آن ضربه می‌زند ولو که عملاً مرتکب آن نشوید.»[2] یعنی کسی که فکر گناه می‌کند به گناه بسیار نزدیک‌تر از کسی است که به گناه فکر نمی‌کند. پی نوشتها: [1]. اسراء: 32، وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَی إِنَّهُ کانَ فَاحِشَهً وَسَاء سَبِیلاً. [2]. وسائل الشیعه: 20 / 318. https://eitaa.com/umefafgaraei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫 پوشش انتخاب شده برای یک در انیمیشن شهر قصه در شبکه پویا 🎥 🔶یک تکه زغال پیر، که شخصیت قصه می باشد، می باشد و بر سر دارد. 🔶با آمدن زمستان قصد می کند که به سراغ آدم برفی برود تا نقش او را ایفا کند. 🔶اما آدم برفی می گوید: تو سیاه هستی و در شرایط حاضر به درد من نمی خوری! و اگر چشم من شوی، دیگران از من می کنند. 🔶ننه زغالی چادرش را جمع و جور می کند و می نشیند به غصه خوردن. 🔶با خودش فکر می کند که شاید دوره من گذشته است! 🔶عمو رفتگر او را از دور می بیند و خوشحال می شود. او را برمی دارد و در می اندازد تا گرم شود. 🔶ننه زغالی سیاه خالی، می شود و به رفتگر گرما می بخشد. 🔶ننه زغالی سیاه خالی، سرخ می شود و گرما می دهد. عمو رفتگر با سرخی او شد و خوشحال. 🔶همه جا با ننه زغالی سرخ خالی گرم شد. 🔶آدم برفی از دیدن این صحنه خجالت کشید و آب شد! 🔎 ما، با دیدن چنین برنامه هایی، تا چه اندازه نسبت به انتخاب در آینده رغبت خواهند داشت؟!؟ https://eitaa.com/umefafgaraei
⚠️از گناهان و بی‌عفتی‎های كوچك نشویم! 🍃 روزی صلی الله علیه و آله به همراه عده‎ای از یاران خود به سفر رفتند. 🍃 پیامبر اکرم تصمیم گرفتند خطر را، که مردم به خاطر صغیره بودنش کمتر بدان می‎کنند را، گوشزد کنند. 🍃 در بیابانی خشک و بی آب و علف، به اصحابشان دستور دادند مقداری جمع کنند. 🍃 اصحاب عرض کردند: "در این بیابان هیزمی وجود ندارد!" 🍃 حضرت فرمودند: "جستجو کنید؛ هر مقدار یافتید، ولو اندک کافی است". 🍃 اصحاب پراکنده شدند و هر یک پس از لحظاتی جمع کردند. 🍃 حضرت دستور دادند هیزم‎ها را یک جا بریزند. وقتی هیزم‎های کم، یک جا جمع شد؛ و قابل ملاحظه شد. 🍃 سپس حضرت آن‎ها را آتش زدند. 🔥 هیزم‎ها گرفت؛ آتش شعله کشید؛ شعله ها حرارت آفریدند و سوزان، اصحاب را از دور آتش به عقب راند. 🍃 حضرت در این‎جا فرمودند: 🍂 "هکذا تُجْتَمَعُ الذُّنُوبُ! ثُمّ قالَ: ایاکمْ وَ الَمحَقَّراتِ مِن الذُّنُوبِ" 🍂 گناهان نیز این گونه - همانند این هیزم‎ها - جمع می‎شوند! 📌بنابراین، از گناهان صغیره نیز بپرهیزید. 📚 ميزان الحكمة، باب 1372، حديث 6593. https://eitaa.com/umefafgaraei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
2️⃣ اکران و تحلیل : شهر قصه: ننه زغالی سیاه خالی 🍀ننه زغالی سیاه خالی، نوشته مرضیه فعله‌گری، نام کتابی است که توسط مؤسسه انتشارات امیرکبیر در سال 1395 منتشر شده است و در سری انیمیشن شهر قصه که از شبکه پویا پخش می‌شود، به کودکان معرفی شده است. 🍀 سیاه خالی یک تکّه زغال پیر است. ننه زغالی و است. با آمدن زمستان قصد می کند که به سراغ آدم برفی برود تا نقش چشم او را ایفا کند. امّا آدم برفی می گوید: "تو سیاه هستی و در شرایط حاضر به درد من نمی خوری! و اگر چشم من شوی، دیگران از من دوری می کنند". ننه زغالی چادرش را جمع و جور می کند و می نشیند به غصه خوردن. با خودش فکر می کند که شاید دوره من گذشته! عمو رفتگر او را از دور می بیند و خوشحال می شود. او را برمی دارد و در می اندازد تا گرم شود. ننه زغالی سیاه خالی، می شود و به رفتگر گرما می بخشد. عمو رفتگر با سرخی او گرم شد و خوشحال. همه جا با ننه زغالی سرخ خالی، گرم شد. آدم برفی از دیدن این صحنه خجالت کشید و آب شد! 🍂🍁🥀🍁🍂 @umefafgaraei
🔺بنده ابتدای داستان متوجه نشدم که ننه زغالی که شخصیت اصلی داستان است، یک انسان نیست و آخر داستان که در آتش انداخته شد مشخص شد که زغال است. بنابراین از ابتدای داستان تا اواخر داستان گمان می‎کردم که ننه زغالی یک مسن است! هنگام گفتگو با آدم برفی، از کثیفی ذغال، قدیمی بودن، از مد افتادن و به روز نبودن زغال صحبت شد و چون رنگ چادر هم است، همه این مفاهیم در که انیمیشن را نگاه می‎کند به هم گره می‎خورد. 🔺همانطور که می‎بینیم ننه ذغالی از وجود خودش می‎شود و می‎خورد و بعد عمو رفتگر آن را برمی دارد و در می اندازد و تازه پایان داستان متوجه می‎شویم که آن شخصیت ذغال بوده است. به زعم بنده، همه این مطالب، یک و پنهانی را برای کودک در انیمیشن به وجود می آورد که در ناخودآگاه او، در مورد چادر و حجاب تأثیر می‌گذارد. تنها نکته مثبت این انیمیشن، فرم ورق زدن کتاب در انیمیشن بود که زیبایی انیمیشن را به خوانش کتاب گره زده بود. 👤دکتر شیبانیان @umefafgaraei
🌹خالده ترکی عمران؛ زنی از اهالی بصره عراق.... شغل: معلم 🔷در تاریخ 4 اپریل 2016 در حالی که با ماشین شخصی خود، روانه محل وظیفه اش بود؛ ماشین نزدیک به وی بر اثر کمین، دچار انفجار و حریق می‎گردد و ماشین وی نیز می‎گیرد. 🔶خانم خالده، در حالی که لباسش آتش گرفته بود از ماشینش پیاده می‎شود؛ اما بعد از اینکه متوجه می‎شود که پوشاک تنش درحال سوختن است و جسمش خواهد گشت، به غیرت و حیا می‎آید و راضی نمی‎شود تا جسمش در مقابل مردم عریان گردد... 🔷بنابراین دوباره طرف ماشینش برمی‎گردد و داخل ماشین می‎نشیند. 🔶یکی از افراد پلیس در حالی که می‎کرد، با صدای بلند فریاد می‎زند که من مانند برادرت هستم؛ از ماشین پیاده بشو... تو را با لباس خودم می‏پوشانم؛ 🔷اما وی از پایین شدن امتناع می‏ورزد و ترجیح می‏دهد بسوزد تا مبادا کسی جسمش را ببیند. 🔶عراقی ها وی را ، لقب گذاشتند. 🔷 و در میدان هوایی بصره، اطراف ماشینش حفاظی کشیدند و از وی تندیس ساختند تا یادش بماند. 📌یکی به خاطر ترس از عریان شدن جان می‎دهد و دیگری برای عریان شدن به خیابان‎ها می‎آید. @umefafgaraei
🔵 روزی جنگل گرفته بود و ساكنانش، وحشت‌زده تلاش مي‌كردند كنند! 🟣یکی مي‌گفت به مي‌روم و دوباره زندگي‌ام را می‌سازم! 🟢دیگری با بی تفاوتی، خودش را به رودخانه رسانده بود و با ريختن آب روی بدنش، خود را خنك می‌كرد! 🔵 اما گنجشکی نفس‌نفس زنان، خود را به رودخانه می‌رساند و با نوكش برمی‌داشت، پر می‌كشيد و دوباره برمی‌گشت. 🟣از او پرسیدند: "در اين وانفسا چه می‌كنی؟" 🟢پاسخ داد: " را می‌برم تا آتش جنگل را كنم!" 🔵 به او گفتند: "مگر حجم آتش را نديده‌ای؟ مگر با اين منقار كوچكت، می‌توانی آتش جنگل را خاموش كنی؟ اصلاً اين كار تو چه فايده‌ای دارد؟" 🟢گنجشك گفت: "شاید نتوانم آتش را خاموش کنم؛ اما وقتی از من پرسيدند زمانی که جنگلی كه تو بود و در آتش می‌سوخت چكار کردی؟ 👈خواهم گفت: صحنه را ترك نكردم و ؛ برای جنگل كردم! و به با آتش رفتم!" 🕊🕊🕊🕊🕊 📌 مهم نیست که ما چقدر «قدرت» داریم، مهم این است که چقدر «» داریم. @umefafgaraei