eitaa logo
مسیر عفافگرایی
1.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
965 ویدیو
29 فایل
مسیر عفافگرایی با مدیریت دکتر سعیدی رضوانی، وابسته به کارگروه عفافگرایی و تربیت جنسی دانشگاه فردوسی مشهد، متشکل از کارشناسانی است که وجهه همت خود را، آگاه‌سازی جامعه، راجع به زیست صحیح جنسی قرار داده‎اند. ارتباط با ما: @gholami35 09024876210
مشاهده در ایتا
دانلود
به قصد دوستم به سوی روان شدم... چون رسیدم، در زدم. پشت در حاضر شد و ✅: "کیست؟!؟ 💠 عرض کردم: " و با رفیقم کار دارم..." ✅گفت: "نیست" و تمام... حتی یک ، زیادتر از حاجت ! 💠 پیش خویش گفتم: خوشا به سعادت https://eitaa.com/umefafgaraei
🍀محمدجعفر خیاطی، از عجیب‎ترین معلمان دنیا بود و امتحاناتش عجیب‎تر! 🍀 امتحاناتی را هر هفته می‌گرفت، که هر کسی باید برگه خودش را تصحیح می‌کرد؛ آن هم نه در کلاس، در خانه و دور از چشم همه! 🍀 اولین‎باری که برگه‌ خودم را تصحیح کردم، سه غلط داشتم. نمی‌دانم بود یا ، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بدهم. 🍀 فردای آن‎روز در کلاس، وقتی همه بچه‌ها برگه‌هایشان را تحویل دادند، فهمیدم همه بیست شده‌اند به جز من. به جز من که از خودم گرفته بودم. من نمی‎خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم. 🍀 بعد از هر امتحان آنقدر می‌کردم تا در امتحان بعدی نمره‌ بهتری بگیرم. 🍀 مدت‌ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید، امتحان که تمام شد، معلم برگه‌ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت. چهره‌ همکلاسی‌هایم بود. 🍀 آنها فکر می‌کردند این امتحان را هم مثل همه‌ امتحانات دیگر خودشان می‌کنند. 🍀 اما این‎بار فرق داشت و قرار بود مشخص شود. فردای آن‌روز وقتی نمره‌ها را خواند، فقط من 20 شدم. 🍀 چون برخلاف دیگران از خودم غلط می‌گرفتم؛ از اشتباهاتم چشم‎پوشی نمی‌کردم و خودم را نمی‌دادم. 🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀 🌺 پر از امتحان است... خیلی از ما انسان‌ها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده می‌گیریم تا خودمان را فریب بدهیم؛ تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم، نشان دهیم. اما یک‌روز برگه‌ امتحانمان دست می‌افتد. آن‎روز حقیقت مشخص می‌شود و را می‎گیریم. https://eitaa.com/umefafgaraei
✴️تقوا چیست؟ 🔶شاگردی از عابدی تقاضا کرد: " را برایم توصیف کن". 🔷عابد گفت: "اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود، مجبور به گذر شدی چه می‎کنی؟" 🔶شاگرد گفت: "پیوسته مواظب هستم و با راه می‎روم تا خود را کنم". 🔷عابد گفت: "در دنیا نیز چنین کن! تقوا همین است. از کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار. زیرا کوه‎ها با آن عظمت و بزرگی، از سنگ‎های کوچک درست شده‎اند!" 🍃🌺🌺🌺🍃 @umefafgaraei
✴️تقوا چیست؟ 🔶شاگردی از عابدی تقاضا کرد: " را برایم توصیف کن". 🔷عابد گفت: "اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود، مجبور به گذر شدی چه می‎کنی؟" 🔶شاگرد گفت: "پیوسته مواظب هستم و با راه می‎روم تا خود را کنم". 🔷عابد گفت: "در دنیا نیز چنین کن! تقوا همین است. از کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار. زیرا کوه‎ها با آن عظمت و بزرگی، از سنگ‎های کوچک درست شده‎اند!" 🍃🌺🌺🌺🍃 @umefafgaraei
🔷روزی دم روباهی، لای سنگی گیر کرد و بر اثر تقلای زیاد، کنده شد. 🔶روباه دیگری آن را دید و با تمسخر گفت: «پس دمت چه شد؟» 🔷روباه بی‎ دم گفت: «الان سبکتر شده ام و انگار در هوا پرواز میکنم» و تا میتوانست از لذت بی دم بودن گفت. 🔶روباه دوم نیز فریب خورد و دمش را با تلاش و درد بسیار کند و لذتی نیافت. با تعجب و عصبانیت پرسید: «پس آن لذتی که میگفتی چه شد؟!» 🔷روباه اول گفت: «اگر به دیگر روباه ها از درد کنده شدن دم و مضرات آن بگوییم، ما را مسخره میکنند». 🔶این روند و تفکر، در میان روباه ها رواج پیدا کرد و کار به جایی رسید که اکثر روباه ها بی دم شدند و اگر روباه با دمی را میدیدند، مسخره اش میکردند. 🍃🌹🌹🌹🍃 ⚠️ در آخرالزمان نیز، اگر کسی و و و و و را داشته باشد، مورد و جامعه واقع می‌شود و اگر همرنگ گناهکاران باشد، مورد تأیید خواهد بود. 🔰اما خداوند در آیه 100 سوره مائده می فرماید: «هرگز پاک و ناپاک برابر نیستند، حتی اگر تعداد بیشمار ناپاکی ها تو را به شگفت آورد». @umefafgaraei
✴️پیرمردی، پس از پایان هر روز، از درد و سختی‎ هایش می نالید. 🔷دوستی از او پرسید: این همه درد چیست که از آن رنجوری؟ 👈پیرمرد گفت: 🔶دو شکاری دارم، که باید آنها را رام کنم. 🔶دو هم دارم که باید مواظب باشم، بیرون نروند. 🔶دو دارم که باید آنها را هدایت و تربیت کنم. 🔶 هم دارم که آن را حبس کرده ام. 🔶 و یک دارم که باید در قفسی آهنین، زندانی اش کنم. 🍂این کار روزانه من است که این چنین مرا رنجور کرده است. 🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂 🔷دوستش گفت: چه می‎گویی؟ با من شوخی می‎کنی؟ مگر می‎شود انسانی این همه حیوان را با هم در یک جا، جمع و مراقبت کند!؟ 👈پیرمرد گفت: 🔶آن دو باز من هستند، که باید با تلاش از آنها مراقبت کنم. 🔶خرگوش‌ها من هستند، که باید مراقب باشم به سوی گناه کشیده نشوند. 🔶دو عقاب، من هستند، که باید به آنها کسب روزی حلال را آموزش دهم. 🔶 مار، من است، که مدام باید دربندش کنم تا مبادا کلام ناشایستی از او سر بزند. 🔶و آن شیر، من است که با وی در نبردم که مبادا، کارهای شروری از او سر بزند. @umefafgaraei
🟩 پدری به دختر خردسالش، یک بطری کوچک، که داخل آن یک پرتقال بزرگ بود داد! 🟪 کودک با تعجب درون بطری را نگاه می‎کرد و با خود می‎گفت: "پرتقال به این بزرگی، چطور داخل این بطری کوچک رفته؟" 🟩 دختر خیلی تلاش کرد تا پرتقال را از بطری خارج کند، اما بی فایده بود! 🟪 سپس از پدرش پرسید: "چطور این پرتقال بزرگ، داخل این بطری، با دهانه کوچک رفته؟" 🟩 پدر، دخترش را به باغ برد. یک بطری خالی کوچک را به یکی از شاخه های درخت پرتقال بست. سپس یکی از شکوفه های کوچک پرتقال را درون بطری گذاشت. 🟪 روزها سپری شد و شکوفه، تبدیل به یک پرتقال بزرگ شد، تا جایی که امکان خروج از بطری غیرممکن شده بود. 🟩 بعد از مشاهده این موضوع، کودک را فهمید. 🌱🍊🍊🍊🍊🍊🌱 🌱 آموزش دین و احکام و آموزه های دین نظیر و و باورمندی به اعتقادات، مانند این پرتقال در بطری است. 🌻 اگر از خردسالی، دینی را درون ذهن کودک بکاریم؛ خارج کردنش هنگام بزرگی خیلی سخت می‌شود. دقیقاً مثل پرتقال داستان؛ که برای خارج کردنش، باید شیشه را شکست. 🔰 حضرت علی (ع) می‌فرمایند‌: 💎 "صفحه د‌ل کود‌ک، همچون زمین مستعد‌ی است که هیچ گیاهی د‌ر آن نرویید‌ه و آماد‌ه هر نوع بذرافشانی است". @umefafgaraei
🔵 روزی جنگل گرفته بود و ساكنانش، وحشت‌زده تلاش مي‌كردند كنند! 🟣یکی مي‌گفت به مي‌روم و دوباره زندگي‌ام را می‌سازم! 🟢دیگری با بی تفاوتی، خودش را به رودخانه رسانده بود و با ريختن آب روی بدنش، خود را خنك می‌كرد! 🔵 اما گنجشکی نفس‌نفس زنان، خود را به رودخانه می‌رساند و با نوكش برمی‌داشت، پر می‌كشيد و دوباره برمی‌گشت. 🟣از او پرسیدند: "در اين وانفسا چه می‌كنی؟" 🟢پاسخ داد: " را می‌برم تا آتش جنگل را كنم!" 🔵 به او گفتند: "مگر حجم آتش را نديده‌ای؟ مگر با اين منقار كوچكت، می‌توانی آتش جنگل را خاموش كنی؟ اصلاً اين كار تو چه فايده‌ای دارد؟" 🟢گنجشك گفت: "شاید نتوانم آتش را خاموش کنم؛ اما وقتی از من پرسيدند زمانی که جنگلی كه تو بود و در آتش می‌سوخت چكار کردی؟ 👈خواهم گفت: صحنه را ترك نكردم و ؛ برای جنگل كردم! و به با آتش رفتم!" 🕊🕊🕊🕊🕊 📌 مهم نیست که ما چقدر «قدرت» داریم، مهم این است که چقدر «» داریم. @umefafgaraei
🌿روزی دم روباهی، لای سنگی گیر کرد و بر اثر تقلای زیاد، کنده شد. 🍃روباه دیگری آن را دید و با تمسخر گفت: «پس دمت چه شد؟» 🌿روباه بی‎ دم گفت: «الان سبکتر شده ام و انگار در هوا پرواز میکنم» و تا میتوانست از لذت بی دم بودن گفت. 🍃روباه دوم نیز فریب خورد و دمش را با تلاش و درد بسیار کند و لذتی نیافت. با تعجب و عصبانیت پرسید: «پس آن لذتی که میگفتی چه شد؟!» 🌿روباه اول گفت: «اگر به دیگر روباه ها از درد کنده شدن دم و مضرات آن بگوییم، ما را مسخره میکنند». 🍃این روند و ، در میان روباه ها رواج پیدا کرد و کار به جایی رسید که اکثر روباه ها بی دم شدند و اگر روباه با دمی را میدیدند، اش میکردند. 🍃🌹🌹🌹🍃 ⚠️ در آخرالزمان نیز، اگر کسی و و و و و را داشته باشد، مورد و جامعه واقع می‌شود و اگر همرنگ گناهکاران باشد، مورد تأیید خواهد بود. 🔰اما خداوند در آیه 100 سوره مائده می فرماید: «هرگز پاک و ناپاک برابر نیستند، حتی اگر تعداد بیشمار ناپاکی ها تو را به شگفت آورد». @umefafgaraei