کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
#آنچهگذشت... #قسمت7 #غدیرخم ← #یادیازامام مهدی✨ 💠 «الا ان خاتم الائمة منا القائم المهدی، الا
🌀 #آنچهگذشت...
#قسمت8
#غدیرخم
آن گاه فرمود: «معاشر الناس فبایعوا الله
وبایعونی وبایعوا علیا امیرالمؤمنین والحسن والحسین والائمة کلمة باقیة؛ ای مردم! با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با علی امیرمؤمنان (علیهالسّلام) و حسن و حسین و امامان از ایشان به عنوان کلمه باقیه، بیعت کنید.»
و فرمود: هر کس بیعت را بشکند به ضرر خویش شکسته است، و هر کس به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند، خداوند به او اجر بزرگی عنایت میفرماید....»
و در پایان خطبه فرمود: «معاشر الناس من یطع الله ورسوله و علیا و الائمة الذین ذکرتهم فقد فاز فوزا عظیما؛ ای مردم! هر کس خدا و رسولش و علی و امامانی را که ذکر کردم اطاعت کند، به رستگاری بزرگ دست یافته است.»
#مراسمبعدازحدیثغدیر
در اینجا به برخی از وقایعی که بعد از خطبه غدیر اتفاق افتاده اشاره میکنیم:
← #بیعتمردان
پس از پایان خطبه، مردم به سوی پیامبر و امیرمؤمنان (علیهالسّلام) هجوم آوردند، و با ایشان به عنوان بیعت دست میدادند و به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و علی (علیهالسّلام) تبریک میگفتند و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمود: «الحمد لله الذی فضلنا علی جمیع العالمین؛ حمد برای خدای است که ما را بر همه جهانیان برتری داد.» و صدای مردم بلند شد که «آری، شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت میکنیم.»
و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مکرر میفرمود: به من تبریک بگویید، به من تهنیت بگویید؛ زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است.»
🌐برگرفته از سایت ویکی فقه
🌟 @uniquran_shz
کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
🌀 #آنچهگذشت... #قسمت8 #غدیرخم آن گاه فرمود: «معاشر الناس فبایعوا الله وبایعونی وبایعوا علیا امی
🌀 #آنچهگذشت...
#قسمت9
#غدیرخم
← #بیعتزنان🤝✨
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور دادند تا ظرف آبی آوردند و پردهای زدند که نیمی از ظرف آب در یک سوی پرده و نیم دیگر آن در سوی دیگر قرار بگیرد و زنان با قرار دادن دست خود در یک سوی آب، و امیرمؤمنان در سوی دیگر، با آن حضرت بیعت نمایند. همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگویند و این دستور را درباره همسر خویش مؤکد داشتند. بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) نیز از حاضرین در غدیر بودند. همچنین کلیه همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن مراسم حضور داشتند.
← #عمامهگذاری👳🏻♂
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از پایان خطبه، عمامه خود را که «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر امیرمؤمنان قرار دادند و انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویزان نمودند و فرمودند: «عمامه تاج عرب است.»
خود امیرمؤمنان در این باره فرمود: «پیامبر در روز غدیر خم عمامهای بر سرم بستند و یک طرفش را بر دوشم آویختند و فرمودند: «خداوند در روز بدر و [حنین]، مرا به وسیله ملائکهای که چنین عمامهای به سر داشتند، یاری نمود.»
← #ظهورجبرئیل🔅
مسئله دیگر این بود که مردی زیبا صورت و خوشبو در کنار مردم ایستاده بود و میگفت: «به خدا قسم! روزی مانند امروز هرگز ندیدم که تا چهاندازه [پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)] کار پسرعمویش را مؤکد نمود و برای او پیمانی بست که جز کافر به خداوند و رسولش، آن را بر هم نمیزند. وای بر کسی که پیمان او را بشکند! »
در این وقت عمر نزد پیامبر آمد و گفت: شنیدی این مرد چه گفت؟! حضرت فرمود: آیا او را شناختی؟ گفت: نه. حضرت فرمود: «او روح الامین جبرئیل بود. تو مواظب باش این پیمان را نشکنی، که اگر چنین کنی خدا و رسول و ملائکه و مؤمنان از تو بیزار خواهند بود.»
🌐برگرفته از سایت ویکی فقه
🌟 @uniquran_shz
💠 خوانِشِ #فرازهایےازخطبهغدیریہ تا عید غدیر
🌟@uniquran_shz
کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
🌟به مناسبت عید غدیر🌟 مسابقهی #باهمبخندیم ✨ از خاطراتِ دانشجوییِ خنده دارِ شما دانشجویانِ عزیز😁
سلام علیکم🌸
مهلت این مسابقه به اتمام رسیده.
ان شاءالله بعد از نشرِ خاطراتی که تایید شدند، نظرسنجی برگزار میکنیم که خاطره ی برتر به انتخاب شما بزرگواران انتخاب بشه🤩🍃🌸
کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
🌟به مناسبت عید غدیر🌟 مسابقهی #باهمبخندیم ✨ از خاطراتِ دانشجوییِ خنده دارِ شما دانشجویانِ عزیز😁
#باهمبخندیم 😁
#مسابقهایازخاطراتِخندهدارِشما 🤩
#شماره11💥
توی خوابگاه تکه کلاممون شده بود آغای خانوم 🤣
یه روز عصر رفتیم اُلیمو بستنی بخوریم
داخل بودم میخواستم بپرسم ک چی میخورن هرچی بچه هارو ب اسم صدا زدم کسی جواب نداد
یهو گفتم آغای خانووووم همشون برگشتن و هیچکس نتونست جلو خندش بگیره🤣
هروقت میرفتیم اُلیمو یه نگهبان که همونجا بود تا میخواستیم وارد بشیم
ب کسایی ک داخل الیمو کار میکردن میگفت یاااا الله😐
...
ماه رمضان بود میومدیم توی راه رو سحری بخوریم
نزدیکای اذان بود اتاق کناری بیدار نشده بودن
رفتم دیدم همه خوابن و همه جا تاریک
فلش گوشیم زدم رفتم ی نفرو بیدار کنم نگو فلشم افتاده بوده تو صورتم فک کرده بود جنم
انقد جیغ زد 😐😂😂 هرچی میگفتم منم من نگام کن بیشتر جیغ میزد
خلاصه کل خوابگاه رو بیدار کرد 🙄 و تا همیشه بم میگفت خدا بگم چیکارت کنه
با اب قند و... حالش خوب شد😂😂😂
🌟 @uniquran_shz
کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
🌟به مناسبت عید غدیر🌟 مسابقهی #باهمبخندیم ✨ از خاطراتِ دانشجوییِ خنده دارِ شما دانشجویانِ عزیز😁
#باهمبخندیم 😁
#مسابقهایازخاطراتِخندهدارِشما 🤩
#شماره12💥
با یکی از دوستان قصد مردم آزاری کردیم
این دوست ما ریزه میزه اتاقمونه
خلاصه رفت تو کیسه زباله و نشست کنار در اشپزخونه ،منم از داخل اتاق کشیک میدادم که هر کی رد شد ،ریزه میزه رو خبر کنم که از کیسه زباله بپره بیرون ،خانم xرد شد و ریزه میزه با اشاره من پرید بیرون ،خانم x وحشتناااک ترسیده بود و با آب قند و ماچ و عذر خواهی راهی اتاقش کردیم ،دیگه از این کارا نکردیم که نکردیم
----------------
ترم 2بودیم و به جمع اتاقمون یه ترمک اضافه شد 🧕
تو خوابگاه یه دفتر بود که خروجیا رو ثبت میکردیم ،آخر هفته میشه و ترمکمون قصد رفتن به منزل میکنه ،هم ترمی ما بهش میگه باید خروجیتو ثبت کنی ،خلاصه می ره پیش خانم زهد و میگه من دارم میرم یاسوج 😐😐
این ترمک ما یه بارم می ره پیش آقای مروجی خدا بیامرز و میگه لطفا کتابای ترم یک رو بدین برم 🤦♀ماجرا به آخر ترم میرسه و ترمک خانم سراغ کارنامشو از اموزش میگیره😂
🌟 @uniquran_shz
بهناماو❤️
#کلامعاشقترینرفیق💌
#رزقمعنوےصبحگاهے☀️
صبحمون رو با کلامِ عاشق ترین رفیق، آغاز کنیم...✨
{آیه ۲۱۶ سوره مبارکه بقره♡}
#صبحتونمنوّربهنورقرآنکریم⭐️
🌟 @uniquran_shz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز شمار عید غدیر
مناسب #استورے 📱✨
1️⃣روز مانده تا #روز_ولایت🍃 🌸
«يوم الولایة»
🔅پیشنهاد تبلیغی:
با شرکت دادن بچه ها ، منزل خود یا مسجد محل را تزئین کرده و در حین تزئین برایشان از مولا علی(ع) و امامت و ولایت بگویید.
🌟 @uniquran_shz
『 بِسمِرَبِّالمَنّان 』❤️
جلسهی سیزدهم "شاد باش مومن" رو تا دقایقی دیگر تقدیم نگاهتون میکنیم🤩✨👇🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شادباشمومن!😊
#جلسهسیزدهم🌸
#حالخوشِمعنویمیخوای⁉️
حالِ خوشِ معنوی، بازتابِ لبخند خداست...🤩
خدا به چه کسانی لبخند میزند🤔
بادقتببینید🌺
🌟@uniquran_shz
کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
🌟به مناسبت عید غدیر🌟 مسابقهی #باهمبخندیم ✨ از خاطراتِ دانشجوییِ خنده دارِ شما دانشجویانِ عزیز😁
#باهمبخندیم😁
#شماره13
چند روز قبل از سفرِکربلایِ اربعینِ پیارسال❤ که اون ترم،تختم، پایین بود، بعداز ظهر همه بچه های اتاق خواب بودند. من و پَت( دوست صمیمی بنده)، رو تختِ مَت(بنده) نشسته بودیم و کلیپ های لب تابو با هنسفری میدیدیم که مبادا کسی اذیت بشه.🤫 گوشیم رو تختِ پَت، توشارژ و صداش بلند بود که یهو زنگ خورد☹و مَت (بنده) که درحال دیدن کلیپ های شهدایی🌷بود، حس شهداییش گُل کرد که مبادا کسی از خواب بِپَره و حق الناس بشه😂خلاصه به محضِ زنگ خوردنِ گوشی، هنسفری رو در کسری از ثانیه از توگوشش درآورد...(و اصلا حواسش نبود که رو تختِ سرپوشیده نشسته و بالای سرش، یه تخت دیگه به چه محکمی قرار گرفته و یه خوشبختی اون بالا، درحال استراحته) و برایِ بیصداکردنِ گوشی، با ضَرب، بلند شد و شیرجه زنان، صدای گوشی رو قطع کرد ولی از طرفی حس میکرد سرش از وسط، نصف شده و قوزِ بالا قوز تر این که یکی از تختِ بالایی داد میزد: چرا میزنی؟😫کمرم خورد شد.🤦♀️(وقتی سابقه ضربه با پا، به تخت بالایی رو داری، الان فکر نمیکنه که با سَر، شیرجه زدی😂.#چوپان دروغگو) خلاصه یه کم تحمل کردیم درد رو ولی خوب نشدیم، گلاب به روتون حالت تهوع هم گرفتیم.
سریع به ننه جون زنگ زدم(ننه جون، شیرازیِ ترم بالایی که اون موقع، ارشد شده بود و همیشه، اینجور مواقع، تیمار داری میکرد از ما)🤗. ننه جون گفت: اتفاقا دانشکدم، بریم از سرت یه عکس بگیریم، خصوصا که میخوای بری کربلا..خلاصه من و پت و ننه راهی شدیم. 👩👧👧کجا؟ ننه جون، بیمارستانِ سوانح و تصادفات😱 رو پیشنهاد کرد. چشمتون روز بد نبینه.
از بس میخندیدیم، باور نمیکردن بیمار، منم و با کلی توضیح، گذاشتند وارد بشیم.خلاصه وضعی بود. وارد که شدیم، از فضای اونجا دلهُره گرفتم، بدتر اینکه آقایی، روتخت بیمارستان، از درد نَعره میکشید..وقتی میدیدم، تودلم میگفتم:یا علی ع😔اینجا کجاست، وقتی این آقا با این سِن و هیکل، اینطور...من فاتحم خوندست.
گفتند قانون بیمارستان اینه که اول،بستری، بعد عکس یا هر چیزی لازمه🙄گفتم یا خدا.😔 بگذریم که تو تمام این مراحل، غَش غَش میخندیدیم ولی حس میکردم که این حوادث، واسطه اند که برم پیش خدا و به آخرِ خط رسیدم(خصوصا که چند وقت قبلش، خواب دیدم که با خدابیامرز مادربزرگم رفتم.🖤تو بیمارستان همش خوابم،جلوی چشمم بود، میخندیدم ولی تو دلم غم بود و پشیمونی که چرا درست زندگی نکردم😥). تا اومدیم قضیه بستری رو هضم کنیم، معادله بزرگتر اومد..حدود سیصدهزارتومن، برا یه شب بستری😳اونم وقتی پت و مت،کارتاشونو خالی کرده بودن.🤦♀️ رفتیم کمیسیونِ سه نفره گرفتیم، بندِ تماس با خانواده، با کوبَندگی،رد شد و بندِ شکستنِ قُلَکِ ننه جونِ فداکار، تصویب گشت. فُرم بستری رو پُر کردیم و رفتم رو تختِ بستری.😥خلاصه چون حالم خوب بود، صاف نشسته بودم رو تخت و یکی از پرسنل بیمارستان، تخت رو هُل میداد ببره اورژانس و آن دو همراه هم که من، دلقکشون بودم، فقط میخندیدن.😂 وارد اورژانس شدم، خدا نصیبِ گرگِ بیابون نکنه، بیمارا بد حال و داغون و منم مثل امپراطور، با جلال و خنده رو، با دو همراهِ دلقک تر، وارد شدم😂🤦♀️لباس بیمارستان رو پوشیدم و شروع کردم به نوشتن وصیت🙈یه خانمِ تازه تصادف کرده هم کنارم بود.
دکتر گفت که عکس لازم نیست. منم اِصرار میکردم حالا یه عکس بگیرید که مطمئن بشیم. میگفتن، از این خانمِ تصادفی نمیگیریم، چون ضرر داره. از شما بگیریم؟😐 شما مرخصی. منم اِصرار میکردم میخوام برم کربلا، حالا یه دونه بگیرید.اون دوتا همراه هم که اومده بودند سیرک، فقط میخندیدن😑 دکتر گفتن، کی میخواد اینا ببره کربلا؟😫بهشون بگم نبرندش. از من اِصرار و از دکتر، اِنکار و از دو تماشاچی هم که به جای پشتیبانی، فقط خنده😂😫. اگه فیلمِ کُمِدی میدیدند، انقدر شاد نمیشدن.خوب شد اومدن،حال و هواشون عوض شد.🤪 دکتر که دید من، وِل کُن نیستم، گفت: عَجَب جونشو دوست داره😂 یه برگه داد دستم و گفت: اینا علائم ضربه مغزیه. هر کدومو داشتی، بیا تا عکس بگیرم. منم خوندم، دیدم آخ جون، علامتِ آخر که دردِ پشت سر بود را دارم. با قاطعیت گفتم: دکتر، موردِ شماره ی ۱۱رو دارم.😎همشون از خنده غش کردن☹😂دکتر با خنده گفتن بِبَرینش..کُشت مارو😂، تا چند روز، درد، طبیعیه. خلاصه مقاومت نتیجه نداد و زمان مرخص شدن، پرستار گفت: لباساتو در بیار😳، گفتم حیفه، نو هستند😐پول دادم🤑😜دوباره همه خندیدن.😂
شکستن قلک، لازم نشد ولی ننه، فداکاریشو ثابت کرد..😘 دیروقت بود و ننه رو بردیم خوابگاه و همون لباسای بیمارستانی که نو بود، واقعا به درد خورد و ننه باهمون لباسا خوابید.😂
بگذریم که وقتی من رفتم کربلا، مسئول خوابگاه که اون شب نبود، بیچاره پَت🤓 رو برای آوردنِ بدونِ هماهنگیِ یه شیرازی به خوابگاه، مواخذه کرده بودن.😫😂بازم ننه رفت پیش رئیس دانشکده گفت نصف شبی جا نداشتیم. پَت رو عفو کنید.😂
🌟 @uniquran_shz
💠 خوانِشِ #فرازهایےازخطبهغدیریہ تا عید غدیر
🌟@uniquran_shz
✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ✨
#جانم_حیدر❤
تا عشق ،به سرزمینِ دل غالب شد
معشوق ،علی بن ابیطالب شد😍
تا کل جهان عاشقِ این عشق شوند
تبلیغِ غدیر خم به ما واجب شد...
#شادباشید🌟
#عیدغدیر
🌟 @uniquran_shz
کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ال
🔅کانون قرآن و عترت عید بزرگ ولایت را اولا به پیشگاه مقدس حضرت بقیةالله الاعظم (عج)، سپس به همه ی شیعیان و محبانِ امیر المؤمنین حضرت علی بن ابی طالب(ع) تبریک عرض مینماید🌸💐
امیدواریم مطالب غدیرانه کانال، برای شما عزیزان، مفید فایده واقع شده باشه
کم و کاستی فعالیت ما رو به بزرگواری خودتون ببخشید🙏✨
ان شاءالله عیدی تون رو از خودِ آقا بگیرید😍🌸
🌟 @uniquran_shz
بهناماو❤️
#کلامعاشقترینرفیق💌
#رزقمعنوےصبحگاهے☀️
صبحمون رو با کلامِ عاشق ترین رفیق، آغاز کنیم...✨
{آیه ۳ سوره مبارکه انسان♡}
#صبحتونمنوّربهنورقرآنکریم⭐️
🌟 @uniquran_shz
دوره آموزش مجازی #مکالمهعربی مقدماتی🌟👳🏻♂
💢همراه با اعطای مدرک پایاندوره💢
👨🏫با تدریس: استاد نجاتی
💳هزینه: برای دانشجویانِ دانشکده: ۲۵۰۰۰
برای سایرین: ۵۰۰۰۰
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به آی دی های زیر مراجعه بفرمایید.
برادران:
🆔 @Quranoetrat2
خواهران:
🆔 @Quranoetrat1
📆مهلت ثبت نام: تا دوشنبه ۲۰ مرداد
🌟 @uniquran_shz
کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
🌀 #آنچهگذشت... #قسمت9 #غدیرخم ← #بیعتزنان🤝✨ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور دادند تا
#آنچهگذشت...
#قسمت10
#غدیرخم
← #معجزهولایت
در آخرین ساعات از روز سوم اقامت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غدیر و پایان یافتن مراسم بیعت، «حارث فهری» همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر آمد و گفت: ای محمد! از تو سؤال دارم:
۱.آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آوردهای یا از پیش خود گفتی؟
۲.آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آوردهای یا از پیش خود گفتی؟
۳.آیا این علی بن ابی طالب را که گفتی: «من کنت مولاه فعلی مولاه...» از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟
حضرت در جواب فرمود: «خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمیکنم.»
حارث گفت: «خدایا! اگر آنچه محمد میگوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست! »
همین که سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگی را از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد و از بخش پایین بدنش خارج شد، و او را درجا به هلاکت رساند.
اعتراض حارث آغاز انحرافها و توطئههایی بود که خبر از آیندهای تاریک و فتنه انگیز میداد، که بعد از وقوع رحلت پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دامن امت اسلامی را فرا گرفت و امامت از خط اصلی خویش خارج شد و به دست غاصبان افتاد...
🌐برگرفته از سایت ویکی فقه
🌟 @uniquran_shz
کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
🌟به مناسبت عید غدیر🌟 مسابقهی #باهمبخندیم ✨ از خاطراتِ دانشجوییِ خنده دارِ شما دانشجویانِ عزیز😁
#باهمبخندیم 😁
#مسابقهایازخاطراتِخندهدارِشما 🤩
#شماره14💥
ترم یک بودیم
آسانسور برامون معضلی شده بود.
آسانسوری که مارو میبرد خوابگاه، برادرا رو میبرد سلف😐 آسانسوری ک مارو میبرد سلف، برادرا رو مییرد سر کلاس😶
ما زمانی ک از سلف برمیگشتیم و منتقل میشدیم به اون اسانسور ک بریم خوابگاه، معمولا یه دور به سلف برادرا هم اجباری سر میزدیم😑🤦♀(چون منتظر اسانسور بودن ک باش بیان همکف)
من نمیدونم واقعا از سلف تا همکف مگه چقدر راهه؟ 😐
یه بار تو همکف سوار آسانسور شدیم ک بریم خوابگاه، آقای ترابیان(کارشناس فرهنگیِ اسبق) هم همراهِ ما اومد که برن به یکی از طبقات.
اسانسور اول رف سلف برادرا🤦♀
یکی از برادرای گمونم ترم یکی🤐 تعدادِ زیادِ مارو رو ک دید گرخید و گفت یا ابوالفضل😯
آقای ترابیان از گوشه که وایساده بودن اومد جلوشون گفتن ابوالفضل یارت😂✋🏻
لبخند ما و ضایع شدنِ اون تعداد با بسته شدنِ در همزمان شد.😁
🌟 @uniquran_shz
سوالات کتابخوانی غدیر.ارسالی.docx
27.2K
✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ✨
🔷 با تبریک عیدالله الاکبر، عید سعید غدیر خم، به حول و قوه الهی سوالات مربوط به مسابقه کتابخوانی "غدیر، سند ولایت علیِ امیر"ّ تقدیم می گردد.
🔸 متسابقین محترم تا ساعت ۱۲ صبح روز سهشنبه ۲۱ مرداد فرصت دارند جواب سوالات را به صورت پیامکی ارسال نمایند.
🔸نحوه ارسال جواب:
- پاسخ آزمون به صورت یک عدد 40 رقمی است که عدد اول نشانه گزینه صحیح سوال اول و عدد دوم نشانه گزینه صحیح سوال دوم و .... می باشد.
- عدد چهل رقمی را به شماره 5000241183 پیامک نمایید.
- به پیامکهایی که بعد از ساعت ۱۲ روز سهشنبه ارسال گردد ترتیب اثر داده نمی شود.
- نمره منفی ندارد
☀️ تمامی گروههای دانشجویان، اساتید، کارکنان و خانواده های محترم اساتید و کارکنان می توانند در این مسابقات شرکت نمایند.
⭐️ از میان جوابهای صحیح، به نفرات برتر، به قید قرعه، جوایزی اهدا خواهد شد.
💠معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
https://eitaa.com/farhangidaneshjooei
🌟 @uniquran_shz
#بهنامخدا ✨
#یاامامموسیکاظمع🌹
🌱قبله قدوسیان، کوی مصفای تو...
🌱نام دل آرای تو، کعبهی حاجات ماست....
✨میلاد اسوه صبر و تقوا #امام_موسی_کاظم علیه السلام بر شیعیان مبارک باد.🎊
🌟 @uniquran_shz
مداحی آنلاین - داستان بنده و آزاد - شهید دستغیب.mp3
1.06M
🌸 به مناسبت #میلاد_امام_موسی_کاظم(ع)
🔸داستان بنده و آزاد در بیان امام موسی بن جعفر(ع)
🎙 #شهید_دستغیب_شیرازی
🌟 @uniquran_shz
『 بِسمِرَبِّالمَنّان 』❤️
جلسهی چهاردهم "شاد باش مومن" رو تا دقایقی دیگر تقدیم نگاهتون میکنیم🤩✨👇🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شادباشمومن!😊
#جلسهچهاردهم🌸
#خجالتمیکشمازخداوائمهحاجتبخواهم‼️
بعضی وقتا مؤمنین روشون نمیشه گدایی کنن....😞
🌟از خدا و ائمه، بخواهید!🌟
بادقتببینید🌺
🌟@uniquran_shz
کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
دوره آموزش مجازی #مکالمهعربی مقدماتی🌟👳🏻♂ 💢همراه با اعطای مدرک پایاندوره💢 👨🏫با تدریس: استاد نجا
💢 مهلت ثبت نام دوره مجازی #مکالمهعربی تمدید شد💢
🌟علاقهمندان به شرکت در این دوره میتوانند تا پنج شنبه ۲۳ مرداد با مراجعه به آی دی ادمین ها (با ارسالِ نام و نام خانوادگی، شماره تماس و درصورت دانشجو بودن، نام دانشکده) اقدام به ثبت نامِ خود نمایند.
برادران به:
🆔 @quranoetrat2
خواهران به:
🆔 @quranoetrat1
🌟 @uniquran_shz