eitaa logo
کانال ܝ‌وܢܚ݅ܝ̇ߺܭَـــܝ‌ܨ و ܢ̣صــــیܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ
1.2هزار دنبال‌کننده
38.6هزار عکس
28.8هزار ویدیو
255 فایل
🌴عرصه ی جنگ نرم، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتر وار می طلبد. امام خامنه ای 🍒 🌴 قرارگاه بسوی ظهور 🌷یک لشکر سایبری آتش به اختیار 🌷میباشد. #کانال_روشنگری_و_بصیرت☫ 🇮🇷 #قرارگاه_بسوی_ظهور 🆔 @uphjnv @Sydmusavi @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🕯🍂 🕯 🏴پرسھ بر سالار🏴 🌴بازخوانی دقایقى از ظهر روز عاشورا🌴 ⇦ ⇨ •{السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)}• 🍃اضطراب و نگرانے و دل‌شوره همه اهل حرم را فراگرفته است. براى اطلاع از سرنوشت سالار شهیدان به بالاے تل زینبیه مےروند. آن مکان به‌ خوبے بر قتلگاه مشرف است. فاصله تل تا قتلگاه به حدے است که همه‌ے حوادث قابل‌مشاهده و غالب سخنان قابل‌شنیدن است. ▪️آنچه در برابر دیدگانشان در حال وقوع هست، باورکردنے نیست. زاده رسول خدا(ص)، نیم‌خیز در گودالے نشسته است. کتفش براثر ضربت شمشیر زرعه بن شریک، شکافته شده و دهان بازکرده است. ▪️بیش از سیصد زخم عمیق بر بدنش واردشده است تمام لباس عین شیله سرخ سرخ است. تعداد بےشمارے نیزه و تیر در بدن مبارکش فرورفته است. ▪️عبداللّه، این کودک امام حسن(ع) که روے تل ایستاده است تاب دیدن حال عمو را ندارد. به ‌طرف قتلگاه خیز بر مےدارد. زینب تلاش مےکند مانع رفتن او به میدان شود. حسین(ع) از خواهر مےخواهد جلو عبداللّه را بگیرد. اما او خود را از دست عمه مےرهاند و خود را به عمو مےرساند. دست در گردن مجروح و خونین عمو مےاندازد. ▪️مےبیند ابجز بن کعب شمشیر به دست به‌ قصد وارد کردن ضربھاے دیگر به حسین(ع) نزدیک می شود. به هنگام فرود آمدن ضربه، دست خود را حائل مےکند. دست کوچکش از شدت ضربه قطع مےشود و از پوست آویزان مےگردد. 🍃حسین(ع) برادرزاده را در آغوش میگیرد. خون از دست قلم شده اش فوران مےکند. تیرها پشت سر هم بر بدن عمو و برادرزاده اصابت مےکند و عبداللّه پس از لختے در آغوش عمو آرام میگیرد. حسین(ع) او را بر روے خاک‌ پا به قبله مےخواباند... •°● این تا روز یازدهم محرم ادامه دارد با ما همراه باشید ●°• نویسنده: ✒️ ▪️ @Asheghaneh_halal ▪️ 🕯 🍂🕯🍂
🔴چرا رهبری ورود حاکمیتی نکرد؟! 🔻چرا رهبری در مقوله fatf داد ولی نکرد؟ ما از او در امور دیگری شبیه به این ورودهای جدی تری دیده ایم. مثلا در قصه اصلاح در رهبری منتظر شورای نگهبان و غیره هم نشد و دستور داد بحث اساسا از دستور کار خارج شود؛ شبیه به این قصه بلکه شدیدتر و عجیب تر از آن را در ماجرای مشاهده کردیم. 🔻اما مخالفت های رهبری دو دلیل عمده دارد اول و دوم است. در موارد "اختلاف" نظر او و نهایی کننده است. در موارد "انحراف" حکم او محافظت از انحراف جامعه است. 🔻اما پرسش اصلی که در بالا بیان شد مربوط به مقوله انحراف است. واقعیت آن است که بین قضیه ۲۰۳۰ و اصلاح قانون مطبوعات با ماجرای تفاوت وجود دارد. دو ماجرای اول یکی به مقوله و دومی در کشور مربوط میشدند. اولی تربیت نیروی انسانی را به میسپرد و دومی را. اگر اراده حرکت کننده در جامعه را اراده مردم میدانیم این دو انحراف در جامعه و سپردن مدیریت و هدایت جامعه به دست دشمن بودند. 🔻اما در مقوله اتفاقی که میافتد شبیه برجام است و از مقوله انحراف نیست بلکه از جنس مقوله بر کشور است. اگر چه عده ای از سر ترس یا احساس حقارت به این لایحه رای دادند اما این لایحه محصولش در جامعه و مردم تحقیر نیست انحراف هم نیست بلکه ایجاد هزینه است. دقت کنید حتی جان عزیزترین عزیزان کشور حتی تسلیحات در کشور اینها ولو عزیزند و ناموسی اما به هر حال هزینه اند نه انحراف. در سبک تصمیم گیری رهبران و قانون بر است و اراده رهبر و امام جامعه در مقوله بر_اراده_مردم مقدم است. اگر بنا باشد جامعه به انحراف کشیده شود رهبر حکم میدهد و تا زمانی که مردم بنای بر اطاعت از شریعت و حکم الهی دارند این انحراف جلوگیری خواهد شد. ملاک در تشخیص انحراف در جامعه نیز توجه به اراده مردم و رشد جامعه است. نه تسلیحات نه جان انسانها و نه هیچ چیز دیگر. 🔻صدالبته هزینه اگر به اندازه ای شود که کیان جامعه و موجودیت جامعه به خطر بیفتد این هزینه نیز با انحراف فرقی نمیکند چون در هر دو آنچه به خطر میافتد حرکت امت به سمت هدف است یکی اصل امت را نابود میکند یکی جهت را. 🔻در غیر این موارد رهبر میدهد راهنمایی میکند ولی تصمیم را به مسوولین و منتخبین میسپارد. او مراقب جامعه و رشد جامعه است. برداشتن گامها با خود است. ساختار قانونی کشور در همه بخشها برای تصدی اراده جامعه به نظر میرسد. https://eitaa.com/uphjnv
هدایت شده از ابرگروه صدای جوانان انقلابی
🔴چرا رهبری ورود حاکمیتی نکرد؟! 🌱چرا در مقوله fatf داد ولی نکرد؟ ما از او در امور دیگری شبیه به این ورودهای جدی تری دیده ایم. مثلا در قصه اصلاح در رهبری منتظر شورای نگهبان و غیره هم نشد و دستور داد بحث اساسا از دستور کار خارج شود؛ شبیه به این قصه بلکه شدیدتر و عجیب تر از آن را در ماجرای مشاهده کردیم. 🔻اما مخالفت های رهبری دو دلیل عمده دارد اول و دوم است. در موارد "اختلاف" نظر او و نهایی کننده است. در موارد "انحراف" حکم او محافظت از انحراف جامعه است. 🌱اما پرسش اصلی که در بالا بیان شد مربوط به مقوله انحراف است. واقعیت آن است که بین قضیه ۲۰۳۰ و اصلاح قانون مطبوعات با ماجرای تفاوت وجود دارد. دو ماجرای اول یکی به مقوله و دومی در کشور مربوط میشدند. اولی تربیت نیروی انسانی را به میسپرد و دومی را. اگر اراده حرکت کننده در جامعه را اراده مردم میدانیم این دو انحراف در جامعه و سپردن مدیریت و هدایت جامعه به دست دشمن بودند. 🌱اما در مقوله اتفاقی که میافتد شبیه برجام است و از مقوله انحراف نیست بلکه از جنس مقوله بر کشور است. اگر چه عده ای از سر ترس یا احساس حقارت به این لایحه رای دادند اما این لایحه محصولش در جامعه و مردم تحقیر نیست انحراف هم نیست بلکه ایجاد هزینه است. دقت کنید حتی جان عزیزترین عزیزان کشور حتی تسلیحات در کشور اینها ولو عزیزند و ناموسی اما به هر حال هزینه اند نه انحراف. در سبک تصمیم گیری رهبران و قانون بر است و اراده رهبر و امام جامعه در مقوله بر_اراده_مردم مقدم است. اگر بنا باشد جامعه به انحراف کشیده شود رهبر حکم میدهد و تا زمانی که مردم بنای بر اطاعت از شریعت و حکم الهی دارند این انحراف جلوگیری خواهد شد. ملاک در تشخیص انحراف در جامعه نیز توجه به اراده مردم و رشد جامعه است. نه تسلیحات نه جان انسانها و نه هیچ چیز دیگر. 🌱صدالبته هزینه اگر به اندازه ای شود که کیان جامعه و موجودیت جامعه به خطر بیفتد این هزینه نیز با انحراف فرقی نمیکند چون در هر دو آنچه به خطر میافتد حرکت امت به سمت هدف است یکی اصل امت را نابود میکند یکی جهت را. 🌱در غیر این موارد رهبر میدهد راهنمایی میکند ولی تصمیم را به مسوولین و منتخبین میسپارد. او مراقب جامعه و رشد جامعه است. برداشتن گامها با خود است. ساختار قانونی کشور در همه بخشها برای تصدی اراده جامعه به نظر میرسد. ✍ (با اندکی تغییرات
🔴چرا رهبری ورود حاکمیتی نکرد؟! 🌱چرا در مقوله fatf داد ولی نکرد؟ ما از او در امور دیگری شبیه به این ورودهای جدی تری دیده ایم. مثلا در قصه اصلاح در رهبری منتظر شورای نگهبان و غیره هم نشد و دستور داد بحث اساسا از دستور کار خارج شود؛ شبیه به این قصه بلکه شدیدتر و عجیب تر از آن را در ماجرای مشاهده کردیم. 🔻اما مخالفت های رهبری دو دلیل عمده دارد اول و دوم است. در موارد "اختلاف" نظر او و نهایی کننده است. در موارد "انحراف" حکم او محافظت از انحراف جامعه است. 🌱اما پرسش اصلی که در بالا بیان شد مربوط به مقوله انحراف است. واقعیت آن است که بین قضیه ۲۰۳۰ و اصلاح قانون مطبوعات با ماجرای تفاوت وجود دارد. دو ماجرای اول یکی به مقوله و دومی در کشور مربوط میشدند. اولی تربیت نیروی انسانی را به میسپرد و دومی را. اگر اراده حرکت کننده در جامعه را اراده مردم میدانیم این دو انحراف در جامعه و سپردن مدیریت و هدایت جامعه به دست دشمن بودند. 🌱اما در مقوله اتفاقی که میافتد شبیه برجام است و از مقوله انحراف نیست بلکه از جنس مقوله بر کشور است. اگر چه عده ای از سر ترس یا احساس حقارت به این لایحه رای دادند اما این لایحه محصولش در جامعه و مردم تحقیر نیست انحراف هم نیست بلکه ایجاد هزینه است. دقت کنید حتی جان عزیزترین عزیزان کشور حتی تسلیحات در کشور اینها ولو عزیزند و ناموسی اما به هر حال هزینه اند نه انحراف. در سبک تصمیم گیری رهبران و قانون بر است و اراده رهبر و امام جامعه در مقوله بر_اراده_مردم مقدم است. اگر بنا باشد جامعه به انحراف کشیده شود رهبر حکم میدهد و تا زمانی که مردم بنای بر اطاعت از شریعت و حکم الهی دارند این انحراف جلوگیری خواهد شد. ملاک در تشخیص انحراف در جامعه نیز توجه به اراده مردم و رشد جامعه است. نه تسلیحات نه جان انسانها و نه هیچ چیز دیگر. 🌱صدالبته هزینه اگر به اندازه ای شود که کیان جامعه و موجودیت جامعه به خطر بیفتد این هزینه نیز با انحراف فرقی نمیکند چون در هر دو آنچه به خطر میافتد حرکت امت به سمت هدف است یکی اصل امت را نابود میکند یکی جهت را. 🌱در غیر این موارد رهبر میدهد راهنمایی میکند ولی تصمیم را به مسوولین و منتخبین میسپارد. او مراقب جامعه و رشد جامعه است. برداشتن گامها با خود است. ساختار قانونی کشور در همه بخشها برای تصدی اراده جامعه به نظر میرسد. https://eitaa.com/uphjnv https://eitaa.com/uphjnv
🔴چرا رهبری ورود حاکمیتی نکرد؟! 🔻چرا رهبری در مقوله fatf داد ولی نکرد؟ ما از او در امور دیگری شبیه به این ورودهای جدی تری دیده ایم. مثلا در قصه اصلاح در رهبری منتظر شورای نگهبان و غیره هم نشد و دستور داد بحث اساسا از دستور کار خارج شود؛ شبیه به این قصه بلکه شدیدتر و عجیب تر از آن را در ماجرای مشاهده کردیم. 🔻اما مخالفت های رهبری دو دلیل عمده دارد اول و دوم است. در موارد "اختلاف" نظر او و نهایی کننده است. در موارد "انحراف" حکم او محافظت از انحراف جامعه است. 🔻اما پرسش اصلی که در بالا بیان شد مربوط به مقوله انحراف است. واقعیت آن است که بین قضیه ۲۰۳۰ و اصلاح قانون مطبوعات با ماجرای تفاوت وجود دارد. دو ماجرای اول یکی به مقوله و دومی در کشور مربوط میشدند. اولی تربیت نیروی انسانی را به میسپرد و دومی را. اگر اراده حرکت کننده در جامعه را اراده مردم میدانیم این دو انحراف در جامعه و سپردن مدیریت و هدایت جامعه به دست دشمن بودند. 🔻اما در مقوله اتفاقی که میافتد شبیه برجام است و از مقوله انحراف نیست بلکه از جنس مقوله بر کشور است. اگر چه عده ای از سر ترس یا احساس حقارت به این لایحه رای دادند اما این لایحه محصولش در جامعه و مردم تحقیر نیست انحراف هم نیست بلکه ایجاد هزینه است. دقت کنید حتی جان عزیزترین عزیزان کشور حتی تسلیحات در کشور اینها ولو عزیزند و ناموسی اما به هر حال هزینه اند نه انحراف. در سبک تصمیم گیری رهبران و قانون بر است و اراده رهبر و امام جامعه در مقوله بر_اراده_مردم مقدم است. اگر بنا باشد جامعه به انحراف کشیده شود رهبر حکم میدهد و تا زمانی که مردم بنای بر اطاعت از شریعت و حکم الهی دارند این انحراف جلوگیری خواهد شد. ملاک در تشخیص انحراف در جامعه نیز توجه به اراده مردم و رشد جامعه است. نه تسلیحات نه جان انسانها و نه هیچ چیز دیگر. 🔻صدالبته هزینه اگر به اندازه ای شود که کیان جامعه و موجودیت جامعه به خطر بیفتد این هزینه نیز با انحراف فرقی نمیکند چون در هر دو آنچه به خطر میافتد حرکت امت به سمت هدف است یکی اصل امت را نابود میکند یکی جهت را. 🔻در غیر این موارد رهبر میدهد راهنمایی میکند ولی تصمیم را به مسوولین و منتخبین میسپارد. او مراقب جامعه و رشد جامعه است. برداشتن گامها با خود است. ساختار قانونی کشور در همه بخشها برای تصدی اراده جامعه به نظر میرسد.
🔴پیشنهاد یک توییت به #تاجزاده 🔰 «مصطفی تاج زاده» در اقدامی تکراری به شورای نگهبان در رد صلاحیت ها حمله کرده و توییت کرده است: «ردصلاحیت گسترده نامزدهای منتقد نشان می‌دهد که مجلس یازدهم قرار است به هر قیمت در کنترل "جوانان مومن و انقلابی" موردنظر رهبر درآید تا کشور در ۴۰ سال آینده از اهداف "گام دوم انقلاب" منحرف نشود. تکلیف امثال من که در انتخابات رای می‌دهیم و نه در انتصابات، نیز روشن شد.» 🔰هر چند شبهات تکراری و حملات مستمر تاج زاده به ارکان قانونی نظام مسبوق به سابقه و به شدت تکراری است؛ اما ذکر یک نکته قابل توجه است . تاج زاده هنوز تکلیف پرونده تخلفاتش را در انتخابات #مجلس_ششم روشن نکرده است. به نظرم مناسب تر است قبل از توسل به تکنیک فرافکنی اول به پرونده تخلف و محکومیتش در ماجرای تخلف مجلس ششم پرداخته و دهه هشتادی هایی که کمتر تاریخ خوانده اند را نسبت به سوابق درخشان خود آگاه سازد تا ببینیم اساسا دارای صلاحیت اظهار نظر در چنین موضوعاتی هست یا خیر ؟!... #محمد_عبدالهی 🌴کانال روشنگری و بصیرت 🆔 @uphjnv
🔴چند خطی درباره نامه اخیر ✍ محمد عبدالهی 🔰اخیرا نامه ای از سوی جمعی موسوم به نیروهای تحت عنوان درخواست از برای تایید صلاحیت نامزدهای همه سلایق سیاسی منتشر شده. فرض را بر دغدغه مند بودن نویسندگان نامه و ایمان داشتنشان به نیتی که در نامه ادعا کرده اند یعنی تقویت و گذاشته و برادرانه به چند نکته اشاره می کنم. 🔰در ابتدا باید گفت اصل این نامه یک نقض غرض بزرگ است. مهمترین چیزی که در آن مغفول مانده، و قانون مداری ست. اصل 99 قانون اساسی شورای نگهبان را موظف به نظارت بر کرده و در ماده ۸ قانون انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران مصوب ۵/۴/۱۳۸۶ ، این نظارت عام و در تمام مراحل و در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری دانسته شده. با این حساب شورای نگهبان، نگهبان اصل 115 قانون اساسی یعنی نظارت بر احراز شرایطِ تعریف شده در این اصل برای نامزدهای ریاست جمهوریست تا کسی خارج از دایره ی شروط تعریف شده در قانون، نتواند خود را در معرض امتخاب مردم قرار دهد. هر نظری مبنی بر باز کردن دایره تعریف شده در قانون برای احراز صلاحیت ها، خدشه به قانون اساسی و به مثابه تقابل با آن است که بعید می دانم نویسندگان نامه متوجه این خطای بزرگ بوده باشند. 🔰آنان می گویند دلیل مطرح کردن این مطالبه، شرایط خاص این انتخابات یعنی حضور طیف های مختلف و خاص است و این اتفاق را نشاندهنده رویکرد مثبت طیف های مختلف سیاسی به انتخابات دانسته اند. حال آنکه این مساله اصلا جدید نیست و در برخی دوره ها حتی اپوزیسیون هم به کارزار انتخابات ورود کردند. می گویند این حضور، نشان از امیدواری به اصلاح و تغییر از کانال بسترهای قانونی درون نظام است. این هم یک مغالطه دیگر است. کسی مثل سال هاست هم اپوزیسیون نظام است و ساختارها را معیوب و قوانین را ناقص و نیازمند به بازنگری می داند و حتی نداهای براندازانه سر می دهد؛ هم در مقاطع انتخاباتی مثل این ایام، سراسیمه می آید و ثبت نام می کند. پس اینکه امکان اصلاح و تغییر از داخل نظام مهیاست یک شعار سیاسی و یک پارادوکس اساسی بین گفتمان و عملکرد این افراد است. 🔰هیچ وقت اینطور نبوده که ظرفیت های قانونی کشور اجازه اصلاح رویکردها را ندهد. قوانین هم مبسوط است و هم آزادی عمل در اجرا وجود دارد. با مشارکت در انتخابات مجلس می توان نمایندگانی را انتخاب کرد که همین قوانین را تغییر دهند. بارها دیده ایم در انتخابات مختلف، سلایق سیاسی مختلف با هدف تغییر قوانین و اصلاح رویکردها لیست داده اند؛ اما خروجی آن مثل عملا چیزی نبوده که به نفع مصالح مردم باشد و نهایتا با یک غوغاسالاری سیاسی و تولید حواشی مختلف گذشته و با خروج علیه کلیت نظام هم تمام شده. پس سابقه ای برای تایید این ادعا در جریانات سیاسی وجود ندارد. اساسا این تئوری که ما دچار انسداد و بن بستیم و وضعیت قوانین ما به گونه ایست که اصلاح ناپذیر است خودش یک مغالطه است. اول باید این را اثبات بکنند و بعد بگویند همچنان امیدوارند تغییر به وجود بیاید. 🔰از دیگر انگیزه های مطالبه ایشان، تلاش های داخلی و خارجی که برای دلسرد کردن مردم از حضور در پای صندوق های رای عنوان شده که آن هم تازگی ندارد و در طول انقلاب و هر انتخاباتی که برگزار شده، جریانات خارجی و دنباله روهای داخلی برای دلسرد کردن مردم و کاهش مشارکت تلاش کرده اند و این اصلا پدیده جدیدی نیست. اتفاقا و اتفاقاتی که باعث کاهش مشارکت در انتخابات گذشته شده، حاصل عملکرد همان جریانی ست که سیستم نظارتی ما اگر با دقت عمل می کرد اصلا وارد گود نمی شد. نمونه اش همین هشت سال دولت ست که شاید با دقت بیشتر ناظران و عمل به شاخصه ها این سرنوشت رقم نمی خورد و ما باید از شورای نگهبان مطالبه گر باشیم روی ملاک هایش محکم تر بماند؛ نه اینکه آن را تضعیف کنیم. 🔰بند بعدی که اساسا می شود گفت خلاف قانون است، احراز یا تایید صلاحیت را به عدم محکومیت قضایی در حوزه مفاسد اقتصادی محدود کرده. اگر نویسندگان نامه اندک اشرافی بر قوانین کشور داشتند، می دانستند تمام مفاسد در حوزه اقتصادی رقم نمی خورد و احراز تمام شرایط هم به واسطه سلامت اقتصادی نیست. البته و صد البته که سلامت اقتصادی مهم است. اما برای احرازصلاحیت شاخصه های مهم دیگری هم لحاظ شده؛ مثلا آیا شایسته است کسی که می خواهد برای تصدی جایگاه مهمی مثل ریاست جمهوری وارد گود انتخابات شود، با فرض سلامت اقتصادی، دچار مفاسد دیگر همچون سیاسی و اخلاقی باشد؟ آیا اثبات کارآمدی و توان مدیریتی که مصداق شاخص های مدیر و مدبر بودن است، برای تصدی پستی به اهمیت ریاست جمهوری ضروری نیست؟ ادامه دارد... ✍ @uphjnv