eitaa logo
🌿 ••[ وجیزه ]••
589 دنبال‌کننده
378 عکس
165 ویدیو
409 فایل
﴿بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین...﴾ 🌿••[السلام علی المهدی و آبائه]•• ارتباط با ادمین: @eshragh133 🌿··کانال دیگه‌ی ما ...'' https://eitaa.com/hoomas
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 درباره دیدگاه خودش که طبیعت‌گرایانه (Naturalistic ) می‌نامد، توضیح می‌دهد👆 نظریه‌ای که را از یکسو غیرفیزیکی و از سوی دیگر غیرمتعلق به عالم ارواح و بهشت و ... می‌داند؛ بلکه جایگاهی برای آن در همین جهان طبیعت و سازگار با قوانین دانش تجربی می‌جوید. توضیحات بیشتر در این‌باره را می‌توان در کتاب ۲۰۱۰ او با عنوان خصیصه آگاهی (The Character of ) دنبال کرد. 🟠بطور کلی تلاش‌های نودوئالیستی بسیاری در دهه‌های اخیر بدنبال پیشرفت‌های تجربی در و بطور خاص اتفاق افتاده که با فاصله‌گرفتن از دیدگاه کلاسیک قائل به یک جوهر مستقل مجرد، سعی دارد نگاهی طبیعی‌گرا و سازگار با علم تجربی داشته باشد. فیلسوفان و دانشمندان موحد در عین حال تلاش می‌کنند این همسازی، آموزه‌های معاد و زندگی پس از مرگ را هم توضیح بدهد. 🟡البته در تاریخ نیز نقطه عطف مهمی از سوی رقم خورده و نفس بعنوان روح ازلی افلاطونی یا جوهر مستقل سینوی (که با امر الهی حادث می‌شود)، به و پیدایش از فرآیندهای جنینی در رحم مادر تقلیل یافته است. و البته که در ادامه برای سازگاری با آموزه‌های دینی و عرفانی نیز توضیحات مفصلی ارائه داده است. 🟢چالمرز هرچند بصراحت در مورد خداوند و ادیان لاادری است و اعتقادی ندارد، اما تلاش وی در سازگارکردن آگاهی بعنوان پدیده‌ای غیر فیزیکی با دانش تجربی و البته نقدهای مهمی که به ساده‌سازی‌های ماتریالیستی در این‌باره دارد، نقش مهمی در توسعه انواع دیدگاه‌های نودوئالیستی معاصر داشته است. @PhilMind
⏰ این پرسش مکرر مطرح می‌شود که در ، بحثی متناظر با مفهوم آگاهی () وجود دارد و آیا از این مفهوم در استدلال‌های مربوط به چیستی نفس، استفاده شده است؟ ⏰ مفهوم (و به ویژه : Phenomenal Consciousness) در معاصر، به تجربیات درونی ارجاع می‌دهد؛ یعنی به همان کیفیات سابجکتیو که بصورت مثلا غم و شادی و خشم و درد و لذت و ... تجربه می‌شوند. آگاهی بدین معنا چالش اصلی و مسئله دشوار معاصر قلمداد می‌شود و انواع تئوری‌ها به منظور تبیین فیزیکی آن ارائه و مخدوش شده است. ⏰ در فلسفه اسلامی اما عمده تمرکزها و استدلال‌ها پیرامون ، بر محور مفهوم علم و بعضاً می‌چرخد. ادراک حسی هم از جنبه اطلاع مفهومی از محتوا و نه از جنبه آن. مثلا ادراک بصری دریا (یا تصویر هر ابژه عظیم الابعاد) از این جهت مورد بحث قرار می‌گیرد که آیا دریافت آن صرفا توسط چشم و مغز امکان‌پذیر است یا نه. استدلالی که بر ابعاد محتوای ادراک حسی و مشخصه‌های اطلاعاتی آن تکیه دارد و نه بر کیفیت پدیداری (مثلا لذت یا ترس) حاصل از ادراک آن. یا مثلاً استدلال‌هایی که بر تجرد علم تکیه می‌کنند، عمدتا بر امکان یا عدم امکان تحقق محتوای علم در مغز یا هر پایگاه فیزیکی دیگر تمرکز دارند. ⏰ این قبیل استدلال‌ها در واقع محتوای التفاتی را برجسته می‌کنند. - که نزدیکترین آن‌ها به مفهوم علم، حالاتی مانند تفکر و باور در فلسفه ذهن هستند - البته جزو مسائل دشوار فیزیکالیستی بحساب می‌آیند و برخی فیلسوفان معاصر، طبیعی‌سازی () را در کنار طبیعی‌سازی ، دو مسئله اصلی فیزیکالیسم می‌دانند. ولی به هرحال مسئله آگاهی پدیداری از مسئله حیث التفاتی جداست و آن‌چه در ادبیات معاصر با توافقی گسترده به عنوان مسئله محوری تلقی شده و موضوع انواع استدلال‌ها درباره ماهیت ذهن قرار گرفته، همین مسئله آگاهی و کیفیات پدیداری‌ست. (بازنمودگرایان سعی می‌کنند آگاهی پدیداری را به حیث التفاتی تقلیل بدهند و از این طریق، راه حلی برای آگاهی ارائه دهند) ⏰ آن‌چه در نظر فیلسوفان مسلمان اما - از فارابی و گرفته تا - مهم می‌نمود، علم به معنای حیث التفاتی بود و اساسا آگاهی پدیداری در مباحث ایشان پیرامون نفس، جایگاه خاصی نداشته است. اینان حتی در شمارش نیز از مراتب مادون (قوای حاسه) گرفته تا قوه عاقله، جایگاهی برای قوای متناظر با تجربه در نظر نگرفته‌اند. این‌که استدلال‌های سنتی فیلسوفان مسلمان در باب تجرد نفس تا چه اندازه می‌تواند صائب و نافذ باشد، بحثی مجزا و مفصل می‌طلبد. ولی در هر حال باید توجه داشت که موضوع بحث در این قبیل استدلال‌ها عمدتا حیث التفاتی‌ست و نه تجربه پدیداری. ⏰ سنت فلسفی اسکولاستیک در جهان غرب نیز به تبع رویکرد فوق، بر ماهیت علم و ادراک تکیه کرده‌ و حتی هم برای استدلال به نفع ذهن غیر فیزیکی، انواع تفکر را محور بحث و استدلال قرار داده است. شیفت مباحث از محتوای التفاتی/بازنمودی به کیفیت پدیداری، تا حد زیادی متأثر از یافته‌های جدید در نیمه دوم قرن بیستم و تاکیدات مختلف بر هیجانات و احساسات و ... بود که مسئله‌ای متفاوت از تبیین محتوای اطلاعاتی را پیش می‌کشید. ⏰ هرچند این شیفت مهم توجهات هنوز در اتفاق نیفتاده و عمده مهندسان AI به تبع تورینگ و چشم‌اندازهای اواسط قرن بیستم، همچنان بدنبال تولید هستند. بماند که در همین هدف نیز به و تمایزناپذیری رفتاری و کارکردی اکتفا کرده و حتی از جنبه سابجکتیو حیث التفاتی هم براحتی عبور می‌کنند. رویکردهای نوین درباره ساخت به تازگی از زیر آوار التفات‌گرایی در هوش مصنوعی سر برآورده‌اند؛ البته اگر همین‌ها نیز از آفات مدل‌سازی‌های بازنمودگرا در امان بمانند. @PhilMind