๛ وارستگی ๛
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۴) 🔸 فوکو به این مسئله اشاره میکند که عالم جدید (
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس
▪️ (قسمت ۵ پایانی)
🔸 فرم نظام آموزشی مدرن، تبدیل کردن مطلب به داده است. حال استادی که میخواهد معارف دین را بهنحو اصیل آموزش دهد باید بداند که آنچه قرار است با قلب یگانه شود، با زبان و فرمی که کارش گسستن حرف از خاستگاهش است، محقق نمیشود.
🔹 تدارک یک کتاب آموزشی در فرم مدرن آن درباره معارف دینی در مناسبات مرسوم دقیقاً ابژه کردن معارف است.
🔸 اینجا بود که فهمیدم عالَمی دیگر، زبانی دیگر و فرمی دیگر باید طلب کرد. حضور در عالم تعلیم و تربیت اصیل، زبانی از جنس حکایت، تذکر و اشاره میخواهد.
🔹 باید در جستوجوی زبانی دیگر جهت گشودن عالمی دیگر بود...
پن:
در نوشتن این یادداشت بهره بردم از:
۱_ مقاله آسیبشناسی تربیت دینی در کتاب "درباره تعلیم و تربیت در ایران" اثر دکتر داوری اردکانی
۲_ درسگفتارهای استاد فاطمی درباره فوکو
۳_ جلسات شرح کتاب "در جستجوی زبانی در وصف انقلاب اسلامی" حجتالاسلام نجات بخش (محفل مرشد)
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 #ادمین_کانال
May 11
خودت را رها کن.mp3
5.67M
🎧 #پادکست #برش_کوتاه
💠 خودت را رها کن!
🎙 حاج اسماعیل دولابی
⏱ شش دقیقه
➕ این متن هایدگر را هم بخوانید:
👉🏻 eitaa.com/varastegi_ir/6
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
#رهایی #گلاسنهایت #تفکر
🔸 مدتها بود که نه به میخانه مرا راه نه در مسجد جا... دی ماه امسال، وسط معرکهی قدس، تمامِ هوای عالمِ بیهوا را در گلو جمع کردم و ارتعاش بمبهای خانهخراب، از حلقومم فریاد یا غیاث المستغیثین بیرون داد، بانگ برآوردم یارا گو سببی ساز که ارشاد شوم!
🔹 یار هم بندهنوازی کرد و رخی نمود و گفت فعلا برای بیخانهای چون تو یک جای خالی توی اتوبوس اصفهان-کرمان سراغ دارم، هرچه از پنجرهی اتوبوس چشم انداختم که نگار را هم بغل دست خود بنشانم، او سخت رو گرفته بود و در شب دیجور بیابان چو ماه نو، دیدنی نبود، اما جاذبهاش مرا تا مزار گلگون شهید کشاند...
🔸 اما آن-جا که یار مرا به آن گسیل داد، چه وقت بود؟ گاهی فاصلهی خوانش سطور یک کتاب تا فهم آن میشود فاصلهی کن فیکونِ یک عالم وجود و حضور...
🔹 چند روز قبلش بود که با قیافهی معلومالحالی زل زده بودم به این جملهی اقای هایدگر که در جمعی ندا سر داده بود که آقایانِ جانکاو، "دازاین، لیشتونگ است!"
🔸 و لیشتونگ کلمهای آلمانی است که به رواق ترجمه شده، کورهراهی در دل جنگلی پر شاخ و برگ که گهگداری وزش بادی از لای برگ درختان بلندِ آن مسیر، مرده نوری را به چشم رهگذر میرساند اما بعد از این راه درهم به روشنگاهی خواهی رسید که درختانِ مانع به کناری رفتند و تابش نور، بیواسطه، عرصه را برای دیدن پدیدهها روشن کرده است و آنجا لیشتونگ است، آن-جا است!
🔹 از آن پس، لیشتونگ پناهی شده است برای در یاد ماندنِ تجربهی حضوری که مرا لحظاتی، جایی داد...یاد جنگلهای قائم کرمان!
🔸 آن وقتی که من از لای درختان آن ناحیه، کورمال کورمال به سمتی میرفتم که نمیدانستم و بعد از ایامی گمشدگی، چشمِ جانم به جمالِ آتش محبتِ دوستانِ آشنا گشاده شد، و حقا که آن حال حاضر هم حال بود و هم حضور!
🔹 پشت سرم، مردی از هول حادثه به حال غش و تشنج بر زمین افتاده بود و پیشرویم، جمعی که در آن وانفسا، قیامتی بپا کرده بودند و زمزمهی اشک و ثنایشان گوش مرا شنوای وجود کرده بود...
🔸 و ما محتاج گرم کردن خود در آتشکده وجودی هستیم که بیجمع یاران، آتش آن به سردی میرود و کفر...
محتاج تکرار تجربهی لیشتونگ که از این پس، به محفل یارانِ آتشِ جنگلهای کرمان تغییر نام داده...
محتاج جایی برای دیدن و شنیدن...
جایی برای گشودگی...
محتاج جا...
🔹 نه به میخانه مرا راه،
نه در مسجد جا
یارا گو...
یاران را گو...
سببی ساز که ارشاد شوم!
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 ر. خبازی
پن:
اشاره به درسگفتار "سمینارهای سولیکون" و حضور در سالگرد حاج قاسم و ماجرای ترور کرمان در سال گذشته
🔸 وقتی نظم تجدد در اروپا برقرار شد، نهفقط جهان و جهانیان را متوجه خود کرد، بلکه نیروی گسترشی که در آن بود، آن را به همهجا در سراسر روی زمین برد و گرچه جزئیات افکار و آراء اش مورد قبول قرار نگرفت، اصول و مبادی اش، نهفقط در نزد اهل فضل و دانش و سیاست مقبول افتاد، بلکه اصل غالب و حاکم شد.
🔹 اصل پیشرفت و تکامل را همه پذیرفتند. این قول و رأی هم که آدمی میتواند جهان را تغییر دهد و باید تغییر دهد، یعنی اصل سوبژکتیویته (خودبنیادی بشر) بیچونوچرا پذیرفته شد.
🔸 مشکلی که پیش آمد، آشفتگی و پریشانی در روح و فکر و عمل بود. مردمی که به آداب و سنن خود اعتقاد داشتند و به آن عمل میکردند، اصولی را پذیرفتهاند که اقتضاهای دیگر داشت.
🔹 آدمیان بر وفق اصولی که دارند، عمل میکنند. قواعد و رسوم هم همه به اصول بازمیگردند، اما وضعی پیش آمد که آن قواعد و رسوم با اصول و مبادی ناسازگار شدهاند.
🔸 در این وضع، یا میبایست بی اینکه رسوم و اعتقادات خود را ترک کنند، قواعد و رسوم متناسب با اصول جدید را بپذیرند و البته به روی خود نیاورند که چه کردهاند، یا اختلاف در فروع و آداب را بزرگ جلوه دهند و در تشدید آن بکوشند و احیاناً کل تجدد را نفی کنند.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
📗 بلای بیتاریخی و جهان بیآینده
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
🔖 صفحه ۴۳
چرا «نباید» کار فرهنگی بکنیم؟.mp3
22.72M
🎧 چرا «نباید» کار فرهنگی بکنیم؟
🎙 دکتر یامینپور
⏱ زمان: ۴۵ دقیقه
📍 در جمع اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
▪️پیش فرض تاثیرگذاری افلاطونی بر دیگران را کنار بگذاریم.
▪️در دوران بیعالَمی تا برقی نجهد، از ظلمات رهایی نداریم.
▪️ايرانيان دویست سال پیش در هوس تماشای تجدد از خانه بیرون آمدند و راه بازگشت به خانه را گم کردند.
▪️تلاش برای تاثیرگذاری بر دیگران در کار فرهنگی عین تلاش برای بیتاثیری است.
▪️تا از شرّ ارادهی معطوف به تاثیرگذاری رها نشویم، بیهوده و بیثمر خواهیم بود.
▪️روابط سوداگرانه با دیگران باطنی جز کینتوزی ندارد حتی اگر جهت این رابطه تبلیغ دین و انقلاب باشد.
▪️بزرگترین و مهمترین تمرین ما باید مجاهده برای دوست داشتن دیگران باشد.
▪️جهت و موضوع ارتباط، فرع بر اصل و حقیقت ارتباط با دیگران است. رابطهی نامقدس غلبه بر دیگران، با نیت و انگیزه تبلیغ دین و مقدسات، مقدس نمیشود.
🔻 پن:
اگر به دنبال این هستید که این بحث را به طور فلسفی و عمیق دنبال کنید، درسگفتار «در_جهان_بودن» استاد فاطمی را گوش بدید:
🔸 eitaa.com/sr_fatemy/173
🔸 برای ما طرح پرسش و تحقیق در نسبت با غرب متجدد، یک ضرورت است. این ضرورت چیست و ما چه نیازی داریم که تجدد را بشناسیم؟
🔹 از چندین قرن پیش، آثار صنعتی و تولیدی و فرهنگی تجدد، ابتدا در صورت سلاح گرم و کالاهای مصرفی و سپس بهتدریج بهعنوان آرا و نظرها و حتی در مواردی بهعنوان اصول و احکام شبه اعتقادی، به ما رسید و بعضی قواعد و احکام در میان ما، احیاناً صورت مسلمات پیدا کردهاست.
🔸 امروز همه مردم جهان، با اصول و قواعد و رسوم غربی و شیوه زندگی جدید عمر میگذرانند. نظر در اینجا صرفاً به فکر و فلسفه و علم نیست.
🔹 مردم جهان بیرون از جغرافیای تجدد، در نشستوبرخاست و خریدوفروش و رفتوآمد و بهطورکلی در گذران زندگی، فرنگیمآب شدهاند و این فرنگیمآب شدن، اختصاص به گروه خاص ندارد و از این حیث، پیر و جوان، زن و مرد، دانا و نادان، متدین و لاابالی به دین و حتی شهری و روستا دایی با هم تفاوت چندانی ندارند.
🔸 این فرنگیمآب شدن، بهخصوص در ابتدا، از روی اختیار و با آگاهی نبوده و بهتدریج و خودبهخود صورتگرفته است.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
📗 بلای بیتاریخی و جهان بیآینده
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
🔖 صفحه ۵۳
🔸 آن کس که خود را از انقلاب اسلامی جدا کرده، نمیتواند در حضوری قرار گیرد که با «انتظار» پیش میآید و عملاً این افراد درکی از «اسم الله» ندارند تا بخواهند از اجمال آن اسم به سوی تفصیل آن در خود سیر کنند
🔹 و کسی که درکی تاریخی از حضور «الله» ولو به اجمال ندارد، عملاً از خودش که به عنوان خلیفۀ الله حامل اسم «الله» است؛ ندارد. و این اصل و اساس نیهیلیسم است.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 استاد طاهرزاده
اللهم صل على سيدنا محمد و آل محمد و ادفع عنّا البلاء المبرم من السماء انك على كل شيء قدير