eitaa logo
تفکر و تمدن شبکه‌ای| استاد واسطی
3هزار دنبال‌کننده
214 عکس
75 ویدیو
122 فایل
تفکر و تمدن توحیدی ادمین: @Haghighat6
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ⚪️ معرفی ایده پارادایم شبکه‌­ای. ▫️ «شکل­‌گیریِ علم دینی و علوم انسانی اسلامی نیازمند تعریف یک دستگاه معرفتی استنتاجی است تا با دریافت داده‌های توصیفی و تجویزی از منابع دینی، بتواند «نظریه‌ها» را که بیانگر رابطه معنادار میان مؤلفه‌های مختلف هستند، با روش موجّه تولید کند. ▫️ از چنین طرح‌واره و الگوی معرفتی، با عنوان «پارادایم» یاد می­شود و از سه «پارادایم تجربه­‌گرا، معناگرا، و ساختارگرا» به­ عنوان سه سرشاخۀ پارادایمی در محافل علمی نام برده می­‌شود (با عنوان پارادایم پوزیتویستی، تفسیری، و انتقادی). ▫️ مولفه‌­های عمدۀ یک دستگاه معرفتی (پارادایمی)، بستۀ گزاره­‌های منسجم هستی­‌شناختی، روش‌­شناختی، معرفت­‌شناختی، انسان‌­شناختی، جامعه‌­شناختی، ارزش‌­شناختی و دین‌­شناختی است که انباشت محتواهای مختلف از این گزاره­‌های زیرساختی در برهه­‌های متعددی از بستر علم، سبب بروز و ظهور پارادایم­‌ها شده است. ▫️ بررسی محتوایی «حکمت متعالیه» با رویکرد استنطاق پارادایمی، در دو دهۀ اخیر، توسط ایده‌­پردازانِ «علم دینی و علوم انسانی اسلامی» سبب شد تا بسته‌­های معرفتی فوق‌­الذکر، در فضای علم دینی ظهور و بروز یابند. ارائه نظام‌مند این بسته­‌های معرفتی زمینه‌­ساز طرح یک پارادایم برای علم دینی است. ▫️ متفکران مدافع علم دینی و علوم انسانی اسلامی تقریرهای مختلفی از این بسته‌­ها را در کتاب­‌ها، مقالات و نشست­‌های تخصصی بیان کرده‌اند که به دلیل ابتناء اکثر آنها بر تفکر حکمت متعالیه، معمولا تعابیر متفاوت برای یک واقعیت است. ▫️ این قلم تلاش کرده است تا هستۀ مرکزی تفکر حکمت متعالیه را که «شبکه‌­ای بودن هستی» است به­ عنوان شناسه‌ای برای مجموعه منسجم از این بسته­‌های معرفتی، ارائه دهد. ▫️ مقصود از «شبکه»، مجموعه به‌هم ­مرتبط از عناصری است که به ­صورت برآیندی (جمع بُرداری) برای تحقق هدفی فعالیت دارند. «شبکه» در پارادایم شبکه‌ای، اشاره به کل «عالَم وجود» به‌صورت یک نظام ذومراتب و به‌هم ­پیوسته است که موجودات در آن ارتباط دو طرفه تعاملی با یکدیگر دارند و هر حرکتی در هستی، برآیند تمام این تعاملات است و حکمت متعالیه مختصات این موجودات و کیفیت ارتباط آنها با یکدیگر را توصیف و مدلّل کرده است. ◽️ بر این اساس ایدۀ «پارادایم شبکه‌ای» با توصیف زیر پیشنهاد می­گردد: ▫️ «پارادایم شبکه­‌ای، به­‌عنوان پارادایم علم دینی و علوم انسانی اسلامی قابل طرح است، و طرح‌وارۀ معرفتی­‌ای است که مبانی و روش لازم برای توصیف، تبیین و تفسیر هر موضوع یا مسئله‌­ای را در مقیاس کل شبکه هستی فراهم می‌کند و ناظر به کشف معادلات حرکت و تغییر در این شبکه است». ▫️ در این پارادایم، می‌­توان «انسان شبکه‌­ای»، «علم و معرفت شبکه‌­ای»، «روش شبکه‌­ای»، «ارزش شبکه­‌ای»، «جامعه شبکه‌­ای»، «حرکت و رشد شبکه‌ای»، «اهداف و نیازهای شبکه‌­ای»، «حق شبکه‌­ای»، «عدل شبکه‌­ای»، «دین شبکه­‌ای»، «توسعه شبکه‌ای» تعریف کرد و شاخص برای آنها تعیین نمود و ترکیب آنها را به­‌صورت یک بسته معرفتی زیرساختی که توان حل مسئله و تولید نظریه دارد ارائه کرد. ▫️ این پارادایم، به‌­عنوان رقیب پارادایم‌های سه‌گانه (اثبات‌گرایی، تفسیری و انتقادی) رایج در علوم انسانی خواهد بود.» ✍ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
مبانی.png
2.35M
﷽ ⚪️ نمودار مبانی پارادایم شبکه‌ای. ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
فهرست جامع مبانی و توضیح اجمالی آنها.pdf
347.4K
﷽ ⚪️ توضیح اجمالی مبانی پارادایم شبکه‌ای ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
کرسی نظریه‌پردازی پارادایم شبکه‌ای محور اول) زمینه شکل‌گیری این ایده: ادعای برخی فعالان فکری، نسبت به «عدم وجود پارادایمی برای علم دینی»، با وجود حجم زیادی از رخدادهای صحنه دانش‌ورزی توسط اندیشمندانی که در حیطه علم دینی قلم زده یا سخن گفته‌اند سبب شد تا تمرکز بر شفاف‌سازی الگوی معرفتیِ حاکم بر تفکر قائلین به علم دینی انجام شود و تلاش شود تا صورت‌بندی‌ای از این الگوی فکریِ حاکم، به زبان قابل مقایسه با سه الگوهای فکری مطرح در دنیای مدرن، ارائه شود. محور دوم) تعریف و توصیف مفاهیم اصلی به کار رفته در این ایده: ۱. «پارادایم»، اصطلاحی است که در فلسفه علم، توسط تامس کوهن، عرضه شد که تعاریف و برداشت‌های مختلفی از آن ارائه گردیده است، مقصود ما در اینجا، «الگوی کلان معرفتی با فراگیریِ نسبی است که یک نظام فکری و روشی برای تولید نظریه‌ها در یک علم را ارائه کرده است». در دنیای مدرن با وجود تنوع پارادایمی، غلبه فراگیری با سه پارادایم اثبات‌گرا، تفسیرگرا و انتقادی است که محور بررسی تطبیقی با پارادایم پیشنهادی قرار می‌گیرد. ۲. «شبکه»، اصطلاحی است که در حیطه‌های مختلف سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و ریاضی به‌کار می‌رود که مقصود ما در اینجا، «مجموعه‌های بهم‌پیوسته منسجم است که به‌صورت تعاملی و برآیندی عمل می‌کنند». محور سوم) مساله بحث: مساله‌ای که این ایده تلاش برای حل آن دارد چنین است: «چه الگوی فکری و دستگاه معرفتی، می‌تواند با استفاده از گزاره‌های دین، مجموعه‌ای از توصیف‌های پایه، روش‌مند و منسجم، از طبیعت و انسان ارائه کند که مولّد معادلات علوم تجربی و علوم انسانی براساس نگرش وحیانی بشود؟» مقصود از «الگوی فکری و دستگاه معرفتی»، مجموعه گزاره‌های منسجم هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی، روش‌شناختی و ارزش‌شناختی است. «علم دینی» عبارت است از: «مجموعه گزاره‌های توصیفی و لوازم عقلانیِ آنها که درباره یک موضوع، از منابع وحیانی (یا متصل به وحی) استخراج شده‌اند و دارای انسجام و کفایت لازم برای حل نمونه مساله‌های مرتبط با آن موضوع هستند.» محور چهارم) فرضیه بحث و اشاره به استدلال: «پارادایمی که مولفه‌هایش از سازۀ کلانِ شبکه‌وار هستی، اخذ شده باشد، پارادایم موجّه، برای تولید علم دینی است.» و در توضیح آن، «دالّ مرکزی» این ایده را که «شبکه هستی و هستیِ شبکه‌ای» است با تصویر زیر ارائه کرد: https://eitaa.com/vaseti/89 https://eitaa.com/vaseti/93 بر اساس براهین حکمت متعالیه، «هستی» به صورت یک نظام ذومراتب و به هم پیوسته است که تمام موجودات در آن ارتباط دو طرفه تعاملی با یکدیگر دارند و هر حرکتی در هستی، برآیند تمام این تعاملات است (نظام علّی بدون تجافی و خلل)؛ و تمام هستی یک شبکۀ با مجاریِ از وحدت به «کثرت‌سازی» و از کثرات به «وحدت‌سازی» در حرکت هستند. در این شبکه، تبدیل مستمر قوه به فعل صورت می‌گیرد و وحدت اتصالی هر پدیده در عین قابلیت اشتداد وجودی، سبب شده است تا پدیده‌ها دارای مراتب، ابعاد، لایه‌ها بشوند در عین اینکه تمام این مراتب با هم منسجم هستند ولی ابعاد، نمودها و ظهورهای مختلف دارند. شبکه هستی با تمام مراتبش، در حرکت به سوی «وجود بی‌نهایت» است و این بی‌نهایت، مطلوبیت ذاتی دارد و منشاء پیدایش «باید نخستین» و شکل‌گیریِ ارزش ها می‌شود. انسان و مراتب وجودیِ او تحت همین خصلت شبکه ای بودن و ذو مراتب بودن قرار دارد و علم و آگاهیِ او برقراری اتحاد وجودی با مرتبه‌ای از «معلوم» است و قابلیت گسترش تا بی‌نهایت را دارد. گسترش‌ها، حرکت و تغییر هستند و تحت قوانین تبدیل قوه به فعل قرار دارند و دارای علل، مُقوّمات و عوارض هستند، که تعیین این علل، مقومات و عوارض، سبب تمیُّز می شود. روش‌ها، تعیین چگونگی انجام یک کار (تنظیم یک حرکت، یک تغییر) هستند و تحت علل، مقومات و عوارض مذکور در فوق (معادله حرکت) قرار دارند و فقط با تعریف آنها می‌توان به واقعیت دست یافت و چون واقعیت شبکه‌ای است لذا باید این چگونگی در مقیاس شبکه هستی محاسبه و تعریف شود. محور پنجم) نتیجه‌گیری: علوم انسانی و نظریه‌های آن، که توصیف ابعاد وجودی انسان و قوای او، و توصیف و تجویز در چگونگی تنظیم این قوا برای دست‌یابی به رشد است؛ بر اساس خصلت نیازِ هر حرکتی به تعریف معادله حرکت، در صورتی موجُه و واقع‌نما خواهند بود که از روش تعریف معادلات حرکت در شبکه هستی پیروی کنند. با نگرش شبکه‌ای به دین و گزاره‌های دین، و استفاده از روش شبکه‌ای برای فهم آنها در مقیاس کلان هستی، می توان «معادله‌های راهبردیِ» حرکت‌های انسان برای دست‌یابی به رشد را که گسترش آن‌ها منجر به معادلات کاربردی شود تعیین کرد. (تولید علم دینی و علوم انسانی اسلامی). ▫️ لینک خبر ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ لینک خرید کتاب پارادایم شبکه‌ای و مقایسه آن با پارادایم های رایج ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
چیستی، چرایی و چگونگی پارادایم شبکه‌ای. موضوع بحث «پارادایم شبکه‌ای» چیست؟ چرا دست‌یابی به آن لازم است؟ چگونه به ‌دست می‌آید؟ مسأله بحث برای «فهم صحیح و جامع» از واقعیت‌های دارای ابعاد، ظهورات، ارتباطات و تغییرات مختلف، نیاز به چه ابزارهای معرفتی داریم؟ پیش‌فرض‌ها ۱. «پارادایم» یک اصطلاح در «فلسفه علم» است و به‌معنی چهارچوب فکری کلان حاکم بر یک علم یا یک نظریه می‌باشد؛ چارچوبی از مبانی نظری و عناصر کلانی که برای تحلیل، سنجش، کشف و اصلاح نظریه های علمی به کار می‌رود. ۲. این چهارچوب فکری،‌ ترکیبی از مبانی فکری نسبت به موارد زیر است: مبانی هستی‌شناسانه،‌ انسان‌شناسانه،‌ معرفت‌ و علم‌شناسانه،‌ جامعه‌ و عُرف‌شناسانه، روش‌شناسانه، تاریخ‌شناسانه، ارزش‌شناسانه، آینده‌شناسانه؛ تعبیر دیگری که از عناصر پارادایمی در فلسفه علم به ‌کار می‌رود به‌ صورت عناصر هشت‌گانه زیر است: ماهیت انسان، ماهیت وقایع اجتماعی، نقش شعور عامه، دلیل انجام تحقیق، چیستی نظریه، ملاک اعتبار شواهد، ملاک صحت تبیین. [برای مطالعه پاسخ پارادایم‌های مدرن و اسلامی به این محورها و عناصر، به لینک پایان متن مراجعه بفرمایید] ۳. پارادایم‌های کلان رایج در علوم انسانی، که پارادایم تجربه‌گرا (اثبات‌گرایی)،‌ پارادایم ذهن‌گرا (تفسیری و تفهمی)، پارادایم ساختارگرا (انتقادی) هستند، هر کدام برای هر یک از عناصر کلان پارادایمی تعریف و تبیینی دارند. ۴. در منابع اصلی و تفسیریِ اسلام، در مورد هر کدام از موارد فوق، تعریف و تبیینی ارائه شده است که با تجمیع آنها می‌توان جدول عناصر پارادایمی مورد نظر اسلام را تولید کرد. فرضیه بحث ۱. تعریف « پارادایم شبکه‌ای » (مقصود از شبکه، کل شبکه موجودات در هستی می‌باشد.): پارادایم شبکه‌ای یعنی: رویکرد «بررسی شبکه‌ای» در نگاه به هر پدیده، و یعنی: ضرورت بررسی هر موضوع و مسأله‌ در ارتباط با کل شبکه هستی، و یعنی هر تحقیقی هنگامی موجه و معتبر است که ابعاد وجودیِ موضوع و مسأله تحقیق، در مقیاس کل شبکه هستی مورد تحلیل و ترکیب قرار گیرد. نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث براساس پارادایم شبکه‌ای، دست‌یابی به یک دستگاه علمی و نظام فکری منسجم در موضوعات مختلف و علوم مختلف، موجّه و ممکن است. علوم انسانی اسلامی، در پارادایم شبکه‌ای موجّه و ممکن است و پارادایم شبکه‌ای، نقطه شروع در تحول علوم انسانی است. اجتهاد سیستمی مبتنی بر پارادایم شبکه‌ای تعریف می‌شود. (بدون اجتهاد سیستمی، نمی‌توان فرآیندهای کلان موجود در گزاره‌های دین را کشف کرد.) متن کامل: https://shop.isin.ir/product/%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%a7%db%8c%d9%85-%d8%b4%d8%a8%da%a9%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d9%88-%d9%85%d9%82%d8%a7%db%8c%d8%b3%d9%87-%d8%a2%d9%86-%d8%a8%d8%a7-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%a7%db%8c/ تفکر و تمدن شبکه‌ای @vaseti