مبانی.png
2.35M
﷽
⚪️ نمودار مبانی پارادایم شبکهای.
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
فهرست جامع مبانی و توضیح اجمالی آنها.pdf
347.4K
﷽
⚪️ توضیح اجمالی مبانی پارادایم شبکهای
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
کرسی نظریهپردازی پارادایم شبکهای
محور اول) زمینه شکلگیری این ایده:
ادعای برخی فعالان فکری، نسبت به «عدم وجود پارادایمی برای علم دینی»، با وجود حجم زیادی از رخدادهای صحنه دانشورزی توسط اندیشمندانی که در حیطه علم دینی قلم زده یا سخن گفتهاند سبب شد تا تمرکز بر شفافسازی الگوی معرفتیِ حاکم بر تفکر قائلین به علم دینی انجام شود و تلاش شود تا صورتبندیای از این الگوی فکریِ حاکم، به زبان قابل مقایسه با سه الگوهای فکری مطرح در دنیای مدرن، ارائه شود.
محور دوم) تعریف و توصیف مفاهیم اصلی به کار رفته در این ایده:
۱. «پارادایم»، اصطلاحی است که در فلسفه علم، توسط تامس کوهن، عرضه شد که تعاریف و برداشتهای مختلفی از آن ارائه گردیده است، مقصود ما در اینجا، «الگوی کلان معرفتی با فراگیریِ نسبی است که یک نظام فکری و روشی برای تولید نظریهها در یک علم را ارائه کرده است». در دنیای مدرن با وجود تنوع پارادایمی، غلبه فراگیری با سه پارادایم اثباتگرا، تفسیرگرا و انتقادی است که محور بررسی تطبیقی با پارادایم پیشنهادی قرار میگیرد.
۲. «شبکه»، اصطلاحی است که در حیطههای مختلف سختافزاری و نرمافزاری و ریاضی بهکار میرود که مقصود ما در اینجا، «مجموعههای بهمپیوسته منسجم است که بهصورت تعاملی و برآیندی عمل میکنند».
محور سوم) مساله بحث:
مسالهای که این ایده تلاش برای حل آن دارد چنین است: «چه الگوی فکری و دستگاه معرفتی، میتواند با استفاده از گزارههای دین، مجموعهای از توصیفهای پایه، روشمند و منسجم، از طبیعت و انسان ارائه کند که مولّد معادلات علوم تجربی و علوم انسانی براساس نگرش وحیانی بشود؟»
مقصود از «الگوی فکری و دستگاه معرفتی»، مجموعه گزارههای منسجم هستیشناختی، معرفتشناختی، انسانشناختی، روششناختی و ارزششناختی است.
«علم دینی» عبارت است از: «مجموعه گزارههای توصیفی و لوازم عقلانیِ آنها که درباره یک موضوع، از منابع وحیانی (یا متصل به وحی) استخراج شدهاند و دارای انسجام و کفایت لازم برای حل نمونه مسالههای مرتبط با آن موضوع هستند.»
محور چهارم) فرضیه بحث و اشاره به استدلال:
«پارادایمی که مولفههایش از سازۀ کلانِ شبکهوار هستی، اخذ شده باشد، پارادایم موجّه، برای تولید علم دینی است.» و در توضیح آن، «دالّ مرکزی» این ایده را که «شبکه هستی و هستیِ شبکهای» است با تصویر زیر ارائه کرد:
https://eitaa.com/vaseti/89
https://eitaa.com/vaseti/93
بر اساس براهین حکمت متعالیه، «هستی» به صورت یک نظام ذومراتب و به هم پیوسته است که تمام موجودات در آن ارتباط دو طرفه تعاملی با یکدیگر دارند و هر حرکتی در هستی، برآیند تمام این تعاملات است (نظام علّی بدون تجافی و خلل)؛ و تمام هستی یک شبکۀ با مجاریِ از وحدت به «کثرتسازی» و از کثرات به «وحدتسازی» در حرکت هستند.
در این شبکه، تبدیل مستمر قوه به فعل صورت میگیرد و وحدت اتصالی هر پدیده در عین قابلیت اشتداد وجودی، سبب شده است تا پدیدهها دارای مراتب، ابعاد، لایهها بشوند در عین اینکه تمام این مراتب با هم منسجم هستند ولی ابعاد، نمودها و ظهورهای مختلف دارند.
شبکه هستی با تمام مراتبش، در حرکت به سوی «وجود بینهایت» است و این بینهایت، مطلوبیت ذاتی دارد و منشاء پیدایش «باید نخستین» و شکلگیریِ ارزش ها میشود.
انسان و مراتب وجودیِ او تحت همین خصلت شبکه ای بودن و ذو مراتب بودن قرار دارد و علم و آگاهیِ او برقراری اتحاد وجودی با مرتبهای از «معلوم» است و قابلیت گسترش تا بینهایت را دارد. گسترشها، حرکت و تغییر هستند و تحت قوانین تبدیل قوه به فعل قرار دارند و دارای علل، مُقوّمات و عوارض هستند، که تعیین این علل، مقومات و عوارض، سبب تمیُّز می شود.
روشها، تعیین چگونگی انجام یک کار (تنظیم یک حرکت، یک تغییر) هستند و تحت علل، مقومات و عوارض مذکور در فوق (معادله حرکت) قرار دارند و فقط با تعریف آنها میتوان به واقعیت دست یافت و چون واقعیت شبکهای است لذا باید این چگونگی در مقیاس شبکه هستی محاسبه و تعریف شود.
محور پنجم) نتیجهگیری:
علوم انسانی و نظریههای آن، که توصیف ابعاد وجودی انسان و قوای او، و توصیف و تجویز در چگونگی تنظیم این قوا برای دستیابی به رشد است؛ بر اساس خصلت نیازِ هر حرکتی به تعریف معادله حرکت، در صورتی موجُه و واقعنما خواهند بود که از روش تعریف معادلات حرکت در شبکه هستی پیروی کنند.
با نگرش شبکهای به دین و گزارههای دین، و استفاده از روش شبکهای برای فهم آنها در مقیاس کلان هستی، می توان «معادلههای راهبردیِ» حرکتهای انسان برای دستیابی به رشد را که گسترش آنها منجر به معادلات کاربردی شود تعیین کرد. (تولید علم دینی و علوم انسانی اسلامی).
▫️ لینک خبر
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
paradaym.pdf
1.36M
﷽
طرحنامه کرسی نظریهپردازی پارادایم شبکهای
#مبانی
#فایل
#پارادایم_شبکهای #هستیشناسی #معرفتشناسی #روششناسی #علمشناسی #ارزششناسی #انسانشناسی #جامعهشناسی #دینشناسی #عرفشناسی
تفکر و تمدن شبکهای
@vaseti
FHI_Volume 6_Issue شماره4-پیاپی 23 (زمستان 98)_Pages 9-37.pdf
792.8K
﷽
⚪️ مقاله پارادایم شبکهای
✍ عبدالحمید واسطی
مبانی پارادایم شبکهای #هستیشناسی #معرفتشناسی #روششناسی #علمشناسی #ارزششناسی #انسانشناسی #جامعهشناسی #دینشناسی #عرفشناسی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
مبانی.xmind
340.1K
﷽
ایکسمایند مبانی پارادایم شبکهای.
#مبانی
#ایکسمایند
#پارادایم_شبکهای #هستیشناسی #معرفتشناسی #روششناسی #علمشناسی #ارزششناسی #انسانشناسی #جامعهشناسی #دینشناسی #عرفشناسی
تفکر و تمدن شبکهای
@vaseti
نظام فکری (پارادایم) شبکه-ای.pptx
664.9K
﷽
پاورپوینت مبانی پارادایم شبکهای.
#مبانی
#پاورپوینت
#پارادایم_شبکهای #هستیشناسی #معرفتشناسی #روششناسی #علمشناسی #ارزششناسی #انسانشناسی #جامعهشناسی #دینشناسی #عرفشناسی
تفکر و تمدن شبکهای
@vaseti
﷽
⚪️ لینک خرید کتاب پارادایم شبکهای و مقایسه آن با پارادایم های رایج
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
چیستی، چرایی و چگونگی پارادایم شبکهای.
موضوع بحث
«پارادایم شبکهای» چیست؟ چرا دستیابی به آن لازم است؟ چگونه به دست میآید؟
مسأله بحث
برای «فهم صحیح و جامع» از واقعیتهای دارای ابعاد، ظهورات، ارتباطات و تغییرات مختلف، نیاز به چه ابزارهای معرفتی داریم؟
پیشفرضها
۱. «پارادایم» یک اصطلاح در «فلسفه علم» است و بهمعنی چهارچوب فکری کلان حاکم بر یک علم یا یک نظریه میباشد؛ چارچوبی از مبانی نظری و عناصر کلانی که برای تحلیل، سنجش، کشف و اصلاح نظریه های علمی به کار میرود.
۲. این چهارچوب فکری، ترکیبی از مبانی فکری نسبت به موارد زیر است:
مبانی هستیشناسانه، انسانشناسانه، معرفت و علمشناسانه، جامعه و عُرفشناسانه، روششناسانه، تاریخشناسانه، ارزششناسانه، آیندهشناسانه؛
تعبیر دیگری که از عناصر پارادایمی در فلسفه علم به کار میرود به صورت عناصر هشتگانه زیر است:
ماهیت انسان، ماهیت وقایع اجتماعی، نقش شعور عامه، دلیل انجام تحقیق، چیستی نظریه، ملاک اعتبار شواهد، ملاک صحت تبیین.
[برای مطالعه پاسخ پارادایمهای مدرن و اسلامی به این محورها و عناصر، به لینک پایان متن مراجعه بفرمایید]
۳. پارادایمهای کلان رایج در علوم انسانی، که پارادایم تجربهگرا (اثباتگرایی)، پارادایم ذهنگرا (تفسیری و تفهمی)، پارادایم ساختارگرا (انتقادی) هستند، هر کدام برای هر یک از عناصر کلان پارادایمی تعریف و تبیینی دارند.
۴. در منابع اصلی و تفسیریِ اسلام، در مورد هر کدام از موارد فوق، تعریف و تبیینی ارائه شده است که با تجمیع آنها میتوان جدول عناصر پارادایمی مورد نظر اسلام را تولید کرد.
فرضیه بحث
۱. تعریف « پارادایم شبکهای » (مقصود از شبکه، کل شبکه موجودات در هستی میباشد.):
پارادایم شبکهای یعنی: رویکرد «بررسی شبکهای» در نگاه به هر پدیده،
و یعنی: ضرورت بررسی هر موضوع و مسأله در ارتباط با کل شبکه هستی، و یعنی هر تحقیقی هنگامی موجه و معتبر است که ابعاد وجودیِ موضوع و مسأله تحقیق، در مقیاس کل شبکه هستی مورد تحلیل و ترکیب قرار گیرد.
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
براساس پارادایم شبکهای، دستیابی به یک دستگاه علمی و نظام فکری منسجم در موضوعات مختلف و علوم مختلف، موجّه و ممکن است.
علوم انسانی اسلامی، در پارادایم شبکهای موجّه و ممکن است و پارادایم شبکهای، نقطه شروع در تحول علوم انسانی است.
اجتهاد سیستمی مبتنی بر پارادایم شبکهای تعریف میشود. (بدون اجتهاد سیستمی، نمیتوان فرآیندهای کلان موجود در گزارههای دین را کشف کرد.)
متن کامل:
https://shop.isin.ir/product/%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%a7%db%8c%d9%85-%d8%b4%d8%a8%da%a9%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d9%88-%d9%85%d9%82%d8%a7%db%8c%d8%b3%d9%87-%d8%a2%d9%86-%d8%a8%d8%a7-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%a7%db%8c/
#مبانی
#بسته_محتوایی
#پارادایم_شبکهای #هستیشناسی #معرفتشناسی #روششناسی #علمشناسی #ارزششناسی #انسانشناسی #جامعهشناسی #دینشناسی #عرفشناسی
تفکر و تمدن شبکهای
@vaseti
﷽
مبانی هستیشناختی.
موضوع بحث:
بسته گزارههای «هستیشناسانه» حکمت متعالیه کدامند؟ (مبانی هستیشناسانه پارادایم شبکهای)
مسأله بحث:
هر گونه حرکت و تغییری در زندگی فردی یا جمعی، وابسته به قواعد و قوانین حاکم بر هستی است؛ پس هر گونه برنامهریزی در زندگی بشر، باید در دستگاه هستیشناسی صورت پذیرد؛ دستگاه هستیشناسانه اسلام حاوی چه قواعد و قوانین و معادلاتی است؟ و چه نقشه و تصویری از هستی را ارائه میدهد؟
پیشفرضها
فرضیه بحث:
هستی = شبکه وجودی گسترش یافته از وحدت بینهایت (خداوند) به کثرت (مخلوقات)، به همپیوسته، دارای مراتب تشکیکی و حرکت از قوه به فعل و نظام علت ومعلولی
جهان، دارای ساختار و فرآیندهای ثابت ولی طیفدار و فازی است.
ساختارها و قوانین طبیعی، زیرساختهای معرفت، ارزش و حرکت موجودات هستند.
تبیین بحث:
فلسفه و حکمت عبارت است از: مجموعه قوانین و معادلات وجودشناسانه (علمی که از عوارض ذاتی موجود بما هو موجود بحث میکند.)
▫️ عرفان و حکمت:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/139
مسائل فلسفه در یک تقسیمبندی کلی عبارتند از: (تقسیمبندی شهید مطهری رحمهاللهعلیه براساس گزارش آقای عبودیت با برخی تغییرات)
مسائل مربوط به اصل وجود و عدم (بداهت، اشتراک وجود، اصالت وجود، تشکیک وجود، عدم تمایز در اَعدام)
مسائل مربوط به اقسام وجود (عینی، ذهنی، واجب، ممکن، حادث، قدیم، ثابت، متغیر، واحد، کثیر، قوه، فعل، جوهر، عرض)
مسائل مربوط به قوانین حاکم بر وجود (علیت، سنخیت، ضرورت علّیمعلولی، تقدم و تاخر و معیت در مراتب وجود)
مسائل مربوط به عوالم وجود (طبیعت یا ناسوت، مثال یا ملکوت، عقل یا جبروت، الوهیت یالاهوت، سیر نزولی و صعودی از لاهوت تا ناسوت)
تصویر دیگری از مسائل کلی فلسفه را میتوان بهصورت زیر ترسیم کرد:
[به لینک انتهای متن مراجعه بفرمایید.]
فهرست نظریههای فلسفی در قسمت هستیشناسی:
۱. ما واقعيت هستى را به همه اشياء به يك معنى اثبات مىكنيم.
۲. معنى واقعيت غير ازمفهوم هر يك از موجودات واقعيتدار مىباشد.
۳. ما از واقعيتهاى خارجى دو مفهوم مختلف انتزاع مىكنيم وجود و ماهيت.
۴. اصالت در خارج از آنِ هستى بوده و ماهيات پندارى و اعتبارى هستند.
۵. واقعيت هستى بالذات معلوم است.
۶. وجود يك حقيقت تشكيكى است.
۷. خواص ذهنى ماهيات در وجود جارى نيست.
۸. خواص خارجى ماهيات از آن وجود است ولى در وى به شكل ديگرى در مىآيد.
۹. موجود هيچگاه معدوم نمىشود.
۱۰. تحقق عدم در خارج نسبى است.
۱۱. مطلق هستى قابل زوال و انعدام نيست.
۱۲. ما در خارج مهيات زيادى داريم.
۱۳. در ماهیت نيز تركيب پيدا مىشود.
۱۴. تركيب ماهیت به واسطه جنس و فصل است.
۱۵. اجناس نهايتا به اجناس عالى منتهى مىشوند.
۱۶. اجناس عالى به واسطه فصولى نوعيت پيدا مىكنند.
۱۷. ماهيت با انضمام فصل اخير تمام مىشود.
۱۸. جنس بى فصل و فصل بى جنس نمىشود.
۱۹. ماهيت منقسم مىشود به جوهر و عرض و هر دو قسم در خارج موجودند.
۲۰. جوهر چهار نوع كلی دارد.
[برای مطالعه فهرست ۱۲۹ تایی این مبانی به لینک انتهای متن مراجعه بفرمایید.]
▫️ تصویری از شبکه هستی بر اساس مفروضات فوق:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/93
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
عالم هستی، دارای ساختار به همپیوسته از پیشتعیین شده و قوانین فوقانی است و البته ساختاری قابل انعطاف که مرز دارد و نظام علتومعلولی بر آن حاکم است.
هر تغییری، تحت قوانین حرکت صورت میپذیرد، لذا تمام تغییرات و حرکتهای انسان، تابع قوانینی فوقانی است و انسان اراده بیحدومرز ندارد.
هر تفسیری از واقعیت قابل پذیرش نیست در عین اینکه واقعیت چندبُعدی و چند لایه است و ممکن است تفسیر و ادراک انسان از یک پدیده مربوط به بُعدی از آن باشد.
نهایت کمال انسان حرکت برای خروج از محدودیت ادراکی و ارادهای و اتصال وجودی به نامحدود است. تأثیر پدیدهها بر یکدیگر، تأثیر جزء بر جزء نیست بلکه تأثیر کل بر اجزاء و بالعکس است که برآيندی است.
▫️ وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، نظریه وحدت وجود و نظریه تجلی:
https://isin.ir/%D8%AA%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF/
▫️ لینک متن کامل:
https://isin.ir/%D9%85%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87/
▫️ فایل متن کامل:
https://eitaa.com/vaseti/116
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
#دینشناسی، #فلسفه، #حکمت_متعالیه، #پارادایم_شبکهای، #علوم_انسانی_اسلامی، #علم_دینی، #الگوی_پیشرفت #مبانی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti