eitaa logo
ول‌انگاران 🐀🕳️🧀
18 دنبال‌کننده
36 عکس
18 ویدیو
6 فایل
تبارشناسی برهنه‌گران و برهنه‌گرایان «اگر خدا بعضی مردم را به‌وسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیر و صومعه و معبد و مسجد منهدم می‌شود.» (حج ۴۰) گروه تبادل‌نظر: https://eitaa.com/joinchat/537395775C10037c2fec
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ تحلیل‌گر فرهنگی تربیتی یا وکیل مدافع بی‌ادب‌ها... امروزه با تعجب شاهد رواج تحلیل‌های فرهنگی و تربیتی هستیم که در تحلیل رفتارهای غلط برخی نوجوانان و جوانان، همه‌ی کاسه کوزه‌ها را سر والدین و مدرسه و معلمین و حاکمیت می‌شکنند و جوری از والدین و معلمین و ... انتقاد می‌کنند که گویی خود آن نوجوان، هیچ قدرت تشخیص و اراده از خودش ندارد و رباتی بیش نیست... این مثلا روان‌شناسان یا جامعه‌شناسان و مربیان تربیتی خواسته یا نخواسته نوجوان گستاخ در مقابل دین ، قانون ، خانواده ، معلم و حتی پلیس را مظلوم معرفی می‌کنند و در مقابل والدین و معلمان و حاکمیت را ظالم، و بدین صورت آنها را در انجام خلاف شرع و عرف و قانون جری‌تر می‌کنند. با این تحلیل‌ها روزبروز شاهد کاهش ابهت والدین و معلمان و پلیس خواهیم بود و جسورتر شدن خلاف‌کاران در خلاف‌کاری... روزبروز دست و زبان والدین و معلمان و پلیس را بسته‌تر و دست بی‌ادبان و مجرمان را بازتر خواهیم دید. جالب آن است که گاهی خود والدین و معلمان هم‌تحت تاثیر این تحلیل‌ها دچار عذاب وجدان افراطی می‌شوند و از نوجوان متخلف عذرخواهی هم می‌کنند. کم‌کم در ذهن برخی پلیس و معلم حق برخورد مقتدرانه ندارد و باید در کمال احترام و با خواهش و تمنا مجرم و دانش‌آموز بی‌ادب را دعوت به همراهی و همکاری کند، ولی متخلف حق تمرد و اهانت به پلیس و معلم را حق مسلم شهروندی و دانش‌آموزی خود می‌شمارد... نشانه‌های این مساله کاملا هویداست، علی الخصوص برای کسانی که خاطراتی از ابهت پدرها و معلمین و پاسبان‌های سابق دارند... پ.ن: نمیخواهم همه‌ی والدین و معلمین و پلیس‌ها رو تبرئه کنم... @Takhteh_siah
🔻طبقۀ متوسط به‌مثابه دلیل چرخش: استحالۀ منطقِ فرهنگیِ انقلاب 🖊مهدی جمشیدی ۱. آقای سیدعباس صالحی که به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ به مجلس معرفی شده‌ است، دیروز در نطق خویش گفت جامعۀ ما تغییر کرده و از جمله در اثر دانشگاه، «طبقۀ متوسط» نیز گسترده شده که منتقد است و می‌خواهد با بیرون در ارتباط باشد و در مقابل، ما نمی‌توانیم این طبقه را نادیده بگیریم. ایشان به سبک محافظه‌کارانۀ خویش، روشن نکرد که: طبقۀ متوسط، چه خصوصیاتی دارد و به چه اموری نقد دارد و در پی چیست؟ این‌که باید تحوّل اجتماعی را دید یعنی باید خواسته‌های طبقۀ متوسط را برتابید و به آنها گردن نهاد یا باید طریق دیگری را در پیش گرفت؟ این تحوّل اجتماعی که ایشان از آن سخن گفته، جهت درست دارد یا باید فعالانه با آن مواجه شد و تسلیم نشد؟ سخنان ایشان، در حد یک طرح مسألۀ بسیار کلّی و مبهم بود که مخاطب را در سردرگمی نسبت به موضع ایشان فرومی‌برد؛ درحالی‌که ایشان در معرض انتخاب‌شدن است و باید باصراحت، مشخص کند که در مقام کارگزار عالی، چه تدبیری در دست دارد. ۲. «طبقۀ متوسط»، اصطلاحی است که بیش از هر چیز، معطوف به مرتبت اقتصادی است و به لایه‌ای از جامعه اشاره دارد که در میانۀ فرادستان و فرودستان نشسته‌اند و نه غنی هستند و نه فقیر، اما کاربرد این تعبیر در ایران و در میان روشنفکران سکولار، بیشتر بر «سبک زندگیِ فرهنگی» دلالت دارد و حامل این امر است که طبقۀ متوسط در اینجا، مایل به ارزش‌های فرهنگیِ غربی هستند و به درجات مختلف، از آن اثر پذیرفته‌اند؛ یعنی کسانی‌که هویّت بینابینی و یا به‌طور کامل، تجدّدی دارند و به ارزش‌های فرهنگیِ حاکمیّت، متعهد نیستند. در این روایت، نزاع اصلی در ایران که موجبات شکاف دولت و ملّت را فراهم کرده، میان همین لایۀ اجتماعی و حاکمیّت است و چون این لایۀ اجتماعی، تصمیم نهایی خویش را گرفته و دیگر، الگوها و سرمشق‌های رسمی را برنمی‌تابد، حاکمیّت باید عقب‌نشینی کند و «تنوّع» و «تکثّر» را به رسمیّت بشناسد. بنابراین، اقدام حاکمیّت، همین است که قرائت رسمی از فرهنگ را کنار بگذارد و عرصۀ عمومی را به حال خویش رها کند و معیارها و قواعد فرهنگیِ رایج و رسمی را کم‌رنگ کند. واقعیّت فرهنگی در جامعۀ ایران، مسیر متفاوتی از خواست حاکمیّت را انتخاب کرده و حاکمیّت نیز، چاره‌ای جز پذیرش ندارد و نباید مقاومت کند. کسانی‌که می‌گویند باید طبقۀ متوسط را دید، مقصودشان از «دیدن»، همین «تغییر منطق فرهنگی» است؛ یعنی باید پذیرفت که بیش از این نمی‌توان و باید در خودِ قواعد فرهنگی – از جمله اصل حجاب و حد حجاب – و نه در روش تحقّق اجتماعی‌شان، تجدیدنظر کرد. ۳. آقای صالحی، به طرح مسألۀ کلّی و مبهمش، وضوح و امتداد تجویزی نبخشید، چون می‌دانست که در موقعیّت رأی‌گیری از نمایندگان، باید به گفتارِ این‌چنینی بسنده کرد و پیشتر نرفت و به جزئیّات مناقشه‌برانگیز و عینیّات اختلافی، اشاره نکرد؛ بلکه حتی در کرسی وزارت فرهنگی نیز باید مسیر «تغییر منطقِ فرهنگی» را به صورت نامحسوس در پیش گرفت و زیرپوستی و پنهانی، به ارادۀ تجدّدیِ طبقۀ متوسط، رسمیّت داد. مقصود این جریان از «بهبودخواهیِ تدریجی»، همین است باید آرمان‌های تجدّدی را در لفافه و گام‌به‌گام به اجرا درآورد و حسّاسیّت‌ها و مخالفت‌ها را برانگیخته نکرد. این عبرتی است که جریان اصلاحات از تجربۀ دولتی‌اش در نیمۀ دوّم دهۀ هفتاد آموخت و در اثر آن، قدرت را باخت. اینک، این جریان، بی‌آن‌که از «ارزش‌های تجدّدی»، بریده باشد و رو به سوی مدینۀ فاضلۀ انقلاب اسلامی آورده باشد، تنها در «روش‌های رادیکالِ» خویش، بازاندیشی کرده است. این سازوکار جدید، کسانی را می‌فریبد و دچار این توهم می‌کند که اصلاح‌طلبیِ سکولار، هدف‌های خود را تغییر داده است. اصلاح‌طلبان، انقلابی یا ملایم نشده‌اند، بلکه عاقل و زیرک شده‌اند. آقای صالحی، اصلاح‌طلبِ شناسنامه‌ای و سیاسی نیست، اما روشن است که از گذشتۀ فکری‌اش، بازگشته و هم‌بازی اصلاح‌طلبان شده است. هر چند بازی او، حداکثری و حاد نیست، اما همین اندازه نیز برای اصلاح‌طلبان، غنیمت است و مقدّمه‌ای‌ست برای طرح‌های فرهنگیِ بزرگ‌تر در زمانه‌ای که امکان‌های سیاسی، مساعدتر باشند. اینان کارگزارانِ تغییر منطقِ فرهنگیِ حاکمیّت هستند؛ بناست ارزش‌های انقلابی، با ارجاع به روایتی از جامعۀ ایران که طبقۀ متوسط را غالب و شورشی و گسسته از حاکمیّت، تصویر می‌کند، کم‌رنگ و رقیق بشوند. باید جامعۀ ایران، بحرانی و اضطراری و مشوّش معرفی شود تا بر اساس این فشار از پایین، شرایط سیاسی برای چانه‌زنی از بالا فراهم آید. احساس می‌کنند که کارآمدتر از لشکرکشی خیابانی و یا انتخابات، ارجاع به واقعیّت اجتماعیِ روزمرّه است که می‌تواند نظام را به انفعال و عقب‌نشینی وادار کند. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از حمید رسایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ جایی در جهنم آقای پزشکیان! اون عدد الان شده ۹۱ میلیون ایرانی + ملت‌های مسلمان و مستضعفی که نگاهشان به جمهوری اسلامی ایران است. 🔺کانال حمید رسایی🔻 @rasaee
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۴ لیبرالیسمِ مذهبی در لفافۀ اسلام رحمانی 🖊مهدی جمشیدی ۷. لاجوردی در وصیّت‌نامه‌اش از یک طرح سیاسیِ کلان می‌نویسد که حتّی استحالۀ حوزه‌های علمیّه را نیز دربرمی‌گیرد: «منافقين انقلاب ... در حوزه‌های علميّه به فقه و فقاهت روی می‌آورند تا مسير فقه را عوض کنند.» روشن است که استحالۀ انقلابی که «اسلامی» خوانده می‌شود، جز از طریق «بازاندیشی در دین‌فهمی»، میسّر نیست و باید با قبض و بسط تئوریک شریعت و ساخته‌وپرداخته‌کردن تفاسیر لیبرالی از اسلام، بستر استحالۀ نظام سیاسی را فراهم کرد. این اقدام، نیروهای حوزویِ متناسب با خویش را می‌طلبد؛ یعنی باید کسانی از درون خودِ حوزه‌های عملیّه، بساط تجدیدنظر در دین‌فهمی را پهن کنند و با رویکرد التقاطی، اسلام را به لیبرالیسم پیوند بدهند و التقاطی‌اندیشی به جریان حوزوی تبدیل شود. چنین اقدامی با سلسه مقالات عبدالکریم سروش در «ماهنامۀ کیان» آغاز شد؛ مجله‌ای که برآیند اندیشه‌هایی بود که در حلقۀ کیان، پدید می‌آمد و از طریق این مجله به جامعه عرضه می‌شد تا مقدّمات نظری و معرفتیِ تجدیدنظر سیاسی و گذار از عهد انقلابی، شکل بگیرد. در این حلقه، جمعی از روحانیان نیز حضور داشتند و حضور اینان نشان می‌داد که همچون گذشته، شکاف روحانی/ روشنفکر، فعّال نیست، بلکه نیروهای لیبرال، فارغ از هویّت صنفی‌شان در کنار یکدیگر نشسته‌اند و در طرح استحاله، هم‌داستان شده‌اند. در این دوره، چپ مذهبی از اندیشه‌های مارکسیستی به سوی اندیشه‌های لیبرالیستی غلتید و در دانشگاه و حوزه، یارگیری فکری و جبهه‌سازی ایدئولوژیک کرد. این بذر، نشانده شده و در کمتر از یک دهه، ثمر داد و دولت اصلاحات به قدرت رسید. آن آغاز معرفتی، این انجام سیاسی را در پی داشت. در ابتدا، سخن از «نواندیشی دینی» بود و بعدها نیز «اسلام رحمانی». این روایت، از هر جهت در مقابل اسلام سیاسی یا اسلام انقلابی قرار داشت و می‌کوشید موقعیّت اجتماعی آن را تضعیف کند. جریان لیبرالیسم ایرانی برای پیشروی سیاسی و اجتماعی خویش، محتاج استدلال‌ها و توجیه‌های شبه‌دینی بود تا جامعه را با خود همراه سازد. دهه‌ها در راستای این بازاندیشی ساختارشکنانه، ادبیّات لیبرالی تولید شد و پاره‌ای از نیروهای حوزوی در جهت تثبیت آن کوشیدند. از یک سو، حلقۀ منتظری در قم فعّال شدند و جسارت اظهارنظر یافتند و از سوی دیگر، گروه‌ها و گروه‌های لیبرالِ حوزوی و روحانی مانند مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین حوزه شروع به همراهی با خطی کردند که در حلقۀ کیان آغاز شده بود. لیبرالیسمِ معمّم، با تمام ظرفیّت خویش در قم به تکاپو افتاد و کوشید در قم و از قم، «آنتی‌تز نظام» را تولید کند. گاهی نیز برای تحقیر وجوه انقلابیِ قم، حوزۀ نجف را در برابر حوزۀ قم نشاندند و آن را ستایش کردند و تجربۀ قم را در همراهی با انقلاب، سرزنش نمودند. اکنون نیز لیبرالیسمِ معممّ در قم، به‌شدّت در تکاپوست و در قالب اسلام رحمانی، لیبرالیسمِ مذهبی را می‌ستاید. هستۀ تئوریک و طرّاح لیبرالیسمِ مذهبی که تهران‌نشین است، به این راهبرد دست یافته که اگر انقلاب از قم آغاز شد، ضدانقلاب نیز از قم آغاز خواهد شد و باید در سایۀ بازاندیشی در فهم دین، گذار از انقلاب و ایدئولوژی انقلابی را تحقّق بخشید. اگر در دهۀ پنجاه، تنها تعداد اندکی «مارکسیستِ معمّم» همچون حبیب‌الله آشوری و اکبر گودرزی بودند و حوزه بیشتر نظاره‌گر بود تا کنشگر، اما امروز، موجی از «لیبرالِ معمّم» شکل گرفته است. کافی‌ست به تجربۀ اغتشاش اخیر بنگریم و تأمّل کنیم که بسیاری از شبهه‌ها دربارۀ حجاب و الزام اجتماعی به حجاب، در کجا متولّد شدند و چه کسانی برای آنها، توجیه دینی یافتند. بر اساس این تجربه باید تصریح کرد که بخشی از نیروهای حوزوی، از فقه امام صادق - علیه‌السلام - به فقه جان لاک، گذار کرده‌اند و فقاهت ناانقلابی‌شان به فقاهت لیبرالی تبدیل شده است. در برابر این جریان، آیت‌الله خامنه‌ای تصریح کرد که «اسلام رحمانی»، همان معارف نشأت‌گرفته از لیبرالیسم است و نه اسلام واقعی. اینان برای التقاط اسلام با لیبرالیسم، تعبیر اسلام رحمانی را بافته‌اند تا هم حسّاسیّت‌برانگیز نباشد و هم جذاب باشد، اما در عمل، اسلام را به نفع لیبرالیسم، مصادره می‌کنند. به مناسبتی دیگر، آیت‌الله خامنه‌ای گفت حوزۀ غیرانقلابی به درد نمی‌خورد. این عبارت، حاکی از آن است که نیرو‌های حوزویِ بریده از انقلاب و ایستاده در برابر آن، در هر سطحی که باشند، حضور و فاعلیّت‌شان در نهایت، مضر و مخرّب خواهد بود. به سخن لاجوردی بازگردیم که نوشته است منافقان انقلاب به دنبال تغییر دادن مسیر فقه هستند؛ یعنی می‌خواهند فقهی که خلوص معرفتی و تعهّد سیاسی نسبت به انقلاب دارد را کنار بنهند و فقهی را ببافند که غایتش، خدمت به بسط لیبرالیسم است. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از بر پا
ترابی نماینده مجلس گفته:" تعطیلی شنبه ها را دوباره در دستور کار گذاشتیم، کشور از افراطی گری آسیب میخورد. " مشکل اتفاقا از آسیب‌هایی است که خوردید، آن قدر خوردید که دارید بالا می‌آورید. آسیب یعنی این ذهن بی اندیشه و بی مبنای شما که حالا حالاها خروجیش آزار میدهد همه را. آسیب یعنی قدم به قدم عقب رفتن، کوتاه آمدن، آسیب یعنی مقابل فرهنگ ایمانی ایستادن و به سبک زندگی غربی چشمک زدن. آقای قالیباف! بوی گند عقب نشینی از مجلس میآید. این رفتارها و سخنان انقلابی گری نیست. عاقل آن است که فضا را از لج و لجبازیهای کودکانه نجات دهد. راستی چه خبر از حکمرانی مجازی؟ چه خبر از قاعده و اقدام برای لخت و مکشوفه چرخیدن در تهران و سگ گردانی؟ چه کار می‌کنید کلا؟ آن از وضعیت رای دادن مجلسیان به اغتشاشگران و فتنه گران، این از وضعیت اولویت‌هایشان در قانون گذاری. آن وقت مرجع تقلید ما باید دوبار نامه بنویسد که این وضعیت را تمامش کنید. با وقاحت کامل دم از ادامه دادن مسیر می‌زنند و مخالفین را به افراطی گری متهم میکنند؟ کاش نگاه کنند ببینند غربگراهای قبلی کجا هستند، و چطور از همه تحولات دنیا بیرون پرت شده اند و مردم هم محلشان نمیگذارند. خدا می‌داند تصفیه نشوید عاقبتتان همان خواهد شد. حوزه کجا است که از مرجعیتش دفاع کند. مرگ گرفته جامعه مدرسین را؟ این نرمش های غیر قهرمانانه را کی رها میکنید؟ بس کنید، شما را به خدا بعد از شهادت رییسی عزیز این قدر نمک به زخم حزب الله نپاشید. خون به دلمان کردید از این همه انفعال. @ali_mahdiyan
🔻انقلابی‌هایی که استحاله شدند: تحجّر ما، یا تجدّد آنها؟! 🖊مهدی جمشیدی ۱. برخی می‌گویند نباید «برچسب» زد و مقصودشان این است که از جمله نباید تعبیر «لیبرال‌های مذهبی» را به کار برد. من تعبیر «لیبرال‌های مذهبی» را از استاد مطهری آموخته‌ام و می‌دانم که تحلیل جهان انسانی و اجتماعی، مبتنی بر «مفاهیم» است. ما با مفاهیم سخن می‌گوییم. این «مفاهیم» را نمی‌توان با تعبیرِ منفیِ «برچسب»، کنار زد. این مفاهیم - یا به بیان منتقدان، برچسب‌ها - اگر تطبیق بر مصداق دارند، خطا نیستند. نباید گفت مفهوم به کار نبرید، بلکه باید دلیل بر «انطباق مفهوم بر مصداق» طلبید. برخی به جای اینکه در مقام اثبات و ابطال «کیفیّت انطباق» باشند، بی‌درنگ تعبیر برچسب را به کار می‌برند تا «سنخ‌بندی» نشوند و در «بی‌مکانی» و «بی‌موقعیّتی»، حس آرامش داشته باشند. می‌خواهند تولید گفتار کنند اما در «جا»یی قرار نداشته باشند و فقط بتوانند به دیگری‌های ثابت‌شده و مستقر، حمله کنند. در این روش گفتگو، ما با حریفی مواجه خواهیم بود که سیّال و ژله‌ای است و در سایۀ ابهام و تاریکی نشسته است. ازاین‌رو، او می‌تواند به نقد ما بپردازد، ولی ما باید نظاره‌گر و منفعل باشیم؛ چون طرف مقابل، «تعیّن» و «استقرار»ی ندارد که بتوان آن را به چالش کشید. به‌هرحال، تردیدی در میان نیست که تبیین‌های علوم انسانی، خواه‌نا‌خواه، برآمده از مفهوم‌سازی‌ها هستند و اگر علوم انسانی با معرفت عامیانه، دو تفاوت داشته باشد، یکی از آنها، همین مفهوم‌سازی‌هاست. ۲. من با بخش‌های دگرگون‌شدۀ جریان انقلابی، گفتگو کردم و به نتیجه نرسیدم؛ چون مسأله، «سلیقه» نیست و به واقع، به «دو نظام فکریِ مختلف» تبدیل شده‌ایم. جریان انقلابی، دو لایه شده است و این یک واقعیّت است. هیچ‌یک از دو طرف، همدیگر را قبول ندارند و برنمی‌تابند. این شکاف فکری، یک حقیقت است و قابل تقلیل‌دادن به سلیقه نیست. وضعی که پدید آمده بدین صورت است که پاره‌ای از جریان انقلابی در طول دو دهۀ اخیر، به سوی فضای فکریِ اصلاح‌طلبی، گذار تدریجی داشته و هویّت جدیدی به دست آورده است. ازاین‌رو، ما اکنون در مواجهه با این بخش از جریان انقلابی، باید به همان اشکال‌ها و مناقشه‌هایی پاسخ بدهیم که جریان اصلاح‌طلبی از دهۀ هفتاد به این سو، مطرح کرده است. براین‌اساس، مشاهده می‌کنید که مناظره‌ها و مواجهه‌های این بخش استحاله‌شده از جریان انقلابی با جریان اصلاح‌طلبی، به تضارب و تقابل جدّی نمی‌انجامد و این دو در بسیاری از زمینه‌ها، توافق فکری دارند. روشن است که جریان اصلاح‌طلبی، همچنان بر بنیان‌های فکریِ آغازین خویش، وفادار است و تعدیل نشده، پس این بخش از نیروهای انقلابی هستند که به آنها نزدیک شده‌‌اند. ۳. بزرگ‌ترین مسأله‌ای که در دو سال اخیر، به گسست درونیِ فزاینده در جریان انقلابی انجامید، اغتشاش ۱۴۰۱ بود. درحالی‌که بخش اصیلِ جریان انقلابی، این اغتشاش را یک توطئۀ بیرونی و طراحی‌شده قلمداد کرد که معطوف به سبک زندگی است و می‌خواهد از این طریق، جامعه را در برابر حاکمیّت قرار بدهد، اما جریان اصلاح‌طلبی که از مدّت‌ها قبل، تحرّکات رسانه‌ای و تخریبی خویش را آغاز کرده بود، ادّعا کرد که از لحاظ عملی، مواجهۀ نظام در قالب گشت ارشاد، علّت این اغتشاش بود؛ و از لحاظ نظری نیز، دیگر باید تکثّر هویّتی و ارزشی را در جامعه پذیرفت و دین‌داری را اصل و الگو تصوّر نکرد. برای جریان انقلابیِ اصیل، روشن بود که گشت ارشاد، یک بهانه و دستاویز است و نه علّت و ریشه، و مسأله این است که نیروهای تجدّدی، در پی لیبرالیسمِ فرهنگی هستند و منطق «نه به حجاب اجباری»، منطق مخالفت با نحوۀ برخورد و راهکار حل مسأله نیست، بلکه منطقی است که می‌خواهد با ذهن‌شوییِ رسانه‌ای، دست تصرّف به سبک زندگی دراز کند. طبق آمار یکی از نهادهای فرهنگی، چهل درصد از کشف حجاب، پیش از واقعۀ ۱۴۰۱ بوده است. این یعنی یک «روند» در طول دهۀ نود در جریان بوده که ارتباطی هم با گشت ارشاد نداشته است. زمانی که گشت ارشاد بود، باز هم کشف حجاب بود و اینک هم هست. کشف حجاب، واکنش به گشت ارشاد نیست، بلکه یک «چالش تحمیلی» است؛ یعنی از بیرون، القا و تلقین می‌شود. در هر زمینه‌ای می‌توان با ارجاع به چند خطای موردی، واکنشی در حد کشف حجاب را مستند به آن کرد و گفت چون چنین کردیم، چنان شد. کسانی در درون جبهۀ انقلاب که کشف حجاب را حاصل گشت ارشاد می‌انگارند، تصوّری از واقعیّت‌های جنگ شناختی و روایتی و رسانه‌ای در دهۀ نود که مستقل از گشت ارشاد به جریان افتاد، ندارند و بی‌پروا، همان سخنِ جریان سکولار را تکرار می‌کند. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از رحمت الله معظمی
‌ 🔴کـاذب‌تـریـن دوقـطـبـی ➖ مادر دوقطبی‌های کاذب در تاریخ انقلاب اسلامی 🌀 کاذب‌ترین دوقطبی از بدو انقلاب تا کنون عبارت است از دوقطبی کاذب دو باند و قبیله سیاسی غرب‌گرا (موسوم به اصلاح‌طلب) و محافظه‌کار (موسوم به اصول‌گرا) ▪️البته این دو قطب کاذب، در درون، یکی هستند، و برخی عناصر مشترک‌شان عبارت است از: قدرت‌طلبی، خشونت، اهانت به منتقد، انقلابی‌ستیزی، منطق‌گریزی، گفتگوگریزی، دفع حداکثری و نداشتن مرزبندی کامل با دشمن ▪️اما بخشی از دوقطبی‌های کاذب متولد شده از این زوج سیاسی از طریق مقابل هم قرار دادن ارزش‌ها👇👇 • دوقطبی کاذب حجاب _ امنیت (با ادعای اینکه اگر دنبال حجاب باشیم امنیت‌مان صدمه می‌بیند، لذا با کشف حجاب کنار بیاییم!! ) در حالی که حجاب، امنیت‌آور است. • دوقطبی کاذب عدالت _ ولایت در حالی که ولایت، پرچم‌دار و طلایه‌دار اقامه عدالت است. • دوقطبی کاذب اصلحیت _ مقبولیت در حالی که اصلحیت مقبولیت‌آور هم هست. • دوقطبی کاذب اصلحیت _ وحدت در حالی که وحدت فقط حول اصلح، قابل تحقق است. • دوقطبی کاذب مقاومت _ اقتدار در حالی که هزینه مقاومت کمتر از سازش است. حجت الاسلام رحمت الله معظمی @r_moazzami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌خطر لیبرال های مذهبی اسلام معاویه ای: دوقطبی ایجاد نکنید! ✍ جریان مُرجئه که توسط معاویه حمایت می شد به این معتقد بود که همه خوب اند و بهشتی اند و فرقی بین مذهبی ها نیست، چه با حجاب و بی حجاب، چه رشوه خوار و چه آدم سالم، چه مشروب خور و چه مشروب نخور می‌گفتند دو قطبی ایجاد نکنید 🎙رحیم پور ازغدی © دکتر محمد سجاد شیرودی ...👇 💯📮 @drshiroody 💯📮 @drshiroody 💯📮 @drshiroody
1.4M
♨️صــوت خـیــلی مــهــم دکــتــر تــقـوی ❌گـــول ظـاهــر آرام شـهـرهــا را نــخـوریـد 📌 ‌۱۵ شـهـریــور ۱۴٠۳ ‌📣منتشر کنید... ‌ ▪️▪️▪️▪️ 🇮🇷 سامانه هوشمند نظارت مردمی، مردم رسی 📩 10004996 🌐 UU1.IR 📮 https://ble.ir/10004996bot 🔰https://eitaa.com/joinchat/1086128478C5be95d2608
♻️بازنشر به مناسبت ارتحال آیت‌الله طالقانی (ره) نظر آیت‌الله طالقانی درباره حجاب اجباری
🔰طالقانی آن‌گونه که هست 🔸مرحوم آیت‌الله طالقانی (ره) 🔹۲۰ بهمن ۱۳۲۵ 🔰قوانین سخت وضع کنید تا شهوات سرکشی نکند «بزرگ‌ترین جنایت به حیات یک ملت و جامعه، ایجاد کردن محیط شهوانی است که از راه چشم و گوش، مبدأ و عواطف پست را برانگیزد [و] برای از میان بردن علم و ابتکار و ذوق به جمال حقیقی و قدرت مقاومت چنین محیطی یگانه وسیله است. ... مردمی که بخواهند جامعه را زبون و ناتوان کنند و زنجیر بندگی و رقیت به گردن آنها گذارند، اول بندۀ شهوات پستشان می‌کنند. چنین جامعه‌ای اگر هر قدرت و اسلحه‌[ای] در دست داشته باشد، باز زبون است. چون اسلحه را دست به کار می‌برد و دست را دل پشتیبانی می‌کند و دل را اراده از اضطراب نگه می‌دارد و اراده را ایمان و علم تشخیص نیک و بد ایجاد می‌کند. محیط تربیتی باید مبدأ مقاومت و اراده را در برابر مهاجمین به حقوق تقویت نماید تا به موقع چون سد آهنین در مقابل متعدی بایستد و دست بدخواه را قطع کند. ولی برای مبدأ شهوانی ایجاد محیط لازم نیست چون احتیاجات و تقاضاهای طبیعی به طور خودکار شهوات را به کار وامی‌دارند تا به موقع به انجام وظیفه برای بقاء مزاج و نوع قیام نمایند؛ بلکه باید مجامع تعلیمات اخلاقی تأسیس نمود و قوانین سخت وضع کرد تا شهوات سرکشی نکنند و همۀ قوای انسانی عادلانه وظایف خود را انجام دهند.» 🔰از ظهور محیط پست و تظاهر به فسق‌وفجور جلوگیری کنید «دستورات و تعلیمات قرآن کریم... به این جهت دیدن و شنیدن و اقدام به چیزهایی را حرام کرده که انسان را از کمالات معنوی باز می‌دارد و از اعتدال خارج می‌کند و آنچه برای درک مدارک کمال و رسیدن به تربیت کامل مؤثر است، واجب نموده. واجب نمودن نماز جماعت و جمعه و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد، برای به وجود آمدن یک محیط تربیتی کامل است و حرمت فسق و فجور، به خصوص تظاهر به آنها و منع نمودن از نغمه‌های شهوت‌انگیز و امر به چشم‌پوشی از نامحرم، همه برای جلوگیری از ظهور محیط پست است. ... در محیطی که همۀ مناظر و شنیدنی‌های اطفال معصوم آن شهوات پست حیوانی را برمی‌انگیزد، مبادی حب معرفت و شرف ناتوان و مقهور است. در چنین محیطی مردمان دانشمند و غیوری که مدافع حقوق باشند، کمتر تربیت می‌شوند؛ یعنی افراد رشید و مقتدر و مشخص در چنین محیطی نادرالوجود خواهند شد و آن عدۀ اندک همه مقهور عناصر پست هواپرست می‌شوند.» بهشتی آن‌گونه که هست (۱)، (۲)، (۳) طالقانی آن‌گونه که هست (۱) 🦠ول‌انگاران 🦠@velengaran ____________________ منبع: ▫️سلسله جلسات رادیویی درباره تعلیم و تربیت اسلامی، جلسه دوم: نقش محیط بر تربیت انسان‌ها https://taleghani.org/doc/سلسله-جلسات-رادیویی-درباره-تعلیم-و-ترب ▫️گفتارها؛ در زمینه دین، اجتماع، اخلاق، فلسفه، تربیت، سید محمود طالقانی. ▫️مناره‌ای در کویر؛ مجموعه مقالات آیت‌الله طالقانی، جلد اول (توحید و استبداد)، محمد بسته‌نگار، چاپ اول، ۱۳۷۷، انتشارات قلم، صص ۱۲۹-۱۳۳. به نقل از؛ مجلۀ آیین اسلام، سال ۶، شمارۀ ۳، ۲۰ خرداد ۱۳۲۸.
🌀 جمعی از مادران نگران، با ارسال نامه‌ای از مسئولان امر خواستند که با قانون‌مند کردن فضای مجازی از کودکان‌شان محافظت کنند… افرادی که حامی این مطالبه هستند، نامه زیر را امضا کنند👇 https://asle8.24on.ir/n/56 #️⃣ اصل هشتم قانون اساسی https://eitaa.com/asle08
🔰بازنشر به مناسبت فرمان عفو عمومی رئیس‌جمهور
ای مالک!* مبادا افراد خوش‌کردار و بدکردار در نظرت به يك پايه باشند، كه اين شيوه باعث كم رغبتى و دلسردی نيكوكار در نيكى، و جرئت‌مندی و تشويق بدكاران در زشتكارى است! و با هر كدامشان همان گونه كه در خور او است رفتار كن و ادبى را كه خودش لازم خود كرده است به او بده، تا خدايت به آن سود بخشد و تو همکارانت را به آن سود بخشى. از نامه حضرت امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر 🦠ول‌انگاران 🦠@velengaran _________________________ * و لا یکوننّ المحسن و المسیء عندک بمنزلة سواء؛ فإنّ فی ذلک تزهیدا لأهل الإحسان فی الإحسان، و تدریبا لأهل الإساءة علی الإساءة. و ألزم کلاّ منهم ما ألزم نفسه أدبا منک، ینفعک اللّه به، و ینتفع به أعوانک. تمام نهج البلاغه، مکتوبات، عهد ۳.
هدایت شده از بر پا
انفجار 🔹انفجار پیجرها در لبنان یک معنای استعاری مهم هم دارد و آن اینکه حقیقت همه ابزارهای تمدن غرب همین است، همه اموری که رام و سر‌به‌راه در خدمت من و شما هستند، وقتی بیخشان در دست آنها باشد، هر لحظه ممکن است منفجر شوند و چشمهایت را کور کنند. ما نمیدانیم وقتی آنها موجودیت استکباریشان به خطر میافتد چقدر وحشی میشوند، وحشی تر از آنکه فکرش را بکنید. آنچه در هیروشیما و ناکازاکی دیدید را با هالیوود پنهان کردند اما همین میکی‌موس پولهای سرگرم‌کردن بچه‌ها را میدهد اسراییل، تا بچه ها را بکشد. ذاتش را ببینید. میکی موس را میگویم ، همانکه دهه پنجاه و شصت از دیدنش لذت میبردید، آن روز اگر میگفتیم پشت این کارتون زیبا چه جهنمی مخفی شده کسی باور نمیکرد. 🔹پیجر که چیزی نیست، فردا گوشی هایمان منفجر میشود، تلویزیون و رادیو و هواپیما و هلکوپتر و ماشینها و بعد نظامهای حقوقی و قانونی بین المللی و خلاصه همه و همه منفجر میشوند اگر قرار باشد این روح خبیث حلول کرده در آنها را نشانه برویم. روح استکبار. اگر هم این روح جهنمی را رها کنید او هست و همه این تمدن پیکره و بدنش هستند و با همه اینها همه ما را و نسل و دودمانمان را برده و تابع خود میکند و همه را خفه میکند، او هست باور کنیم یا نه، شیطان بزرگ به اندازه یک تمدن بسط دارد، آنها که مظاهر تمدن را نفی میکنند ظاهرگرایانی بیش نیستند،و اما این فقط و فقط جبهه مقاومت است که میداند چه میکند، زدن حاکمیت و ولایت شیطان، این اصل است، همه این ابزارها را تسخیر میکند در مقابل همان شیطان بزرگ و بسط یافته، آری به قول نتانیاهو که در کنگره آمریکا به سناتورهای آمریکایی گفت بعد از ما ، نوبت شما است، او درست فهمید، و البته همه شان میدانند ماجرا از چه قرار است. همان روز اول که خمینی کبیر گفت شاه باید برود معلوم بود این قصه سر دراز دارد. 🔹حالا اگر میبینید پیجرها منفجر میشوند، بفهمید بد زدیم، محکم هم زدیم، همان عملیات وعده صادق ، همان عملیات اربعین حزب الله که پایگاه اطلاعاتشان را در تل آویو زد، همین یک دانه موشک هایپرسونیک یمن، همه نشان داد چگونه قلب تمدن غرب را نشانه رفته ایم، چطور درست نشانه گرفته ایم و درست زده ایم. باز هم میزنیم شک نکنید، هنوز قصه هنیه و فرصتی که برای ضربه ما ساخته، پرونده اش باز است، اما این جنگ نظامی نیست فقط ، تمدنی است سیصد و شصت درجه ای است، و این یعنی همه ما درگیر آنیم بفهمیم یا نه، به چشمهای بسته شده با پیجرهای منفجر شده، قسم. @ali_mahdiyan
هدایت شده از توییتر انقلابی
رژیمی که در پیجر بمب جاسازمیکه، در مدیران کشور نفوذی نگذاشته تا اصلاحات را عقب بیندازند و تصمیمات اشتباه‌بگیرند؟ 🗣 S.Amir Sayyah @twtenghelabi
هدایت شده از شرح حال
احساس میشه یک سری مسئولین اینجور فکر می‌کنند که جامعه دو قطبی هست، یک قطب انقلابی و یک قطب غیر انقلابی، شما نسبت به دو طرف مسئولی، پس وقتی طیف انقلابی احساستشون گر گرفته تو هم گر بگیر و اصلا گریه کن و شعار بده تا تناسب فضا برای باقی ماندن تو حفظ شود ولی بعد طیف انقلابی را قورباغه‌پز کن! و برو سر وقت برنامه و زندگی خودت. باور کنید آنی که شعارش این بود که توافق بد بهتر از هر عدم توافقی است، اگر اسرائیل به ایران هم حمله کند باز می‌گوید صلح بد، بهتر از هر جنگی است. آنی که شعارش این بود که آمریکا با یک بمب می‌تواند تمام قدرت نظامی ما را از بین ببرد، هر اتفاقی هم بیافتد باز کاری نخواهد کرد. آنی که اسلام و امیرالمؤمنینش فقط یک سری حرف‌های رحمانیش است و فقط یک قسمت‌های نهج البلاغه را از حفظ می‌‌خواند ولی قسمت‌های جهاد و مبارزه‌اش را اصلا نشنیده چه برسد به اینکه حفظ باشد، از دلش معاویه بیرون می‌آید نه امیرالمؤمنین. نتیجه اسلام سفارشی نؤمن ببعض و نکفر ببعض در دین جز خواری دنیا و آخرت نیست. 👈 «أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَآءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ الْعَذَابِ» آیا به بخشی از كتاب [آسمانی‌] ایمان می‌آورید و به بخشی دیگر كفر می‌ورزید؟ پس كیفر كسانی از شما كه چنین تبعیضی را [در آیات خدا] روا می‌دارند، جز خواری در زندگی دنیا نیست، و روز قیامت آنان را به سوی سخت‌ترین عذاب باز می‌گردانند. @sharhe_hal