هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔴 قصه ای برای بی برقی و تعطیلی و گرانی های این روزها
2️⃣ از 2️⃣
📝حسین مهدیزاده
جی دی پی که با دوغ آبعلی و عالیس بالا می رود نظام سیاسی حق دارد که برق صنعتی اش را قطع کند و بگوید بزارید خانه ها برق داشته باشد! و خانه های که بی دلیل وسط بیابان های فلات ایران روی سر هم ساخته شده اند و باغچه هایش، روف گاردن شده است، نظام سیاسی حق دارد برق خانه هایش را قطع کند و برقش را به تولید بدهد! و این بازی مرغ و تخم مرغ تا بی نهایت می تواند ادامه داشته باشد
مگر اینکه غرب زده های اصلاح طلب یک بازی جدید به سرشان بزند! مثلا حواس همه را پرت کنند به آزادی مردم سوریه از دیکتاتوری اسد! آدم می ماند که مگر همین مسلحین بنیادگرا سه سال قبل در کابل به قدرت نرسیدند و شما بر علیه طالبان با افغانی های غرب زده خوانید که «از عشق، از امید، از فردا نمی ترسی؛ می بوسمت در بند طالب ها نمی ترسی...» اما امروز تیتر می زنی که داغش خطرناک است، آما آزادی محترم است و ما با مردم سوریه احساس مشترک آزادی داریم! اینجاست که معلوم می شود فرق غرب گراهای اصلاح طلب با غربزده های اصول گرا فقط در میزان پز دانشگاهی شان فقط نیست، بلکه در بی چشم و رویی هم هست! و تا شما دارد سرتان سوت می کشد و سرگیجه تان از این همه حماقت را درمان می کنید، غربزده های اصلاح طلب دلار را گران می کنند و از 38 تومان می کنند 64 تومان و کسی هم نمی فهمد که ماجرا چیست! چون همه دارند راجع به زندان علمی تخیلی صیدنایا می خوانند و نقاشی های هوش مصنوعی برای آن را تماشا می کنند و اصلا نمی فهمید که توی مملکت جر زنی رخ داده و دولت به نفع طبقه دلارخوار، یک نسخه داده که شب عید قرار است صدای تار و تنبورش بلند شود!!!
ماجرای آلودگی هوا هم که دیگر یک حماقت عظیم است! آقا جان! همه دیگر می دانند که هوا توان جابجایی این همه آلودگی برآمده از سوزاندن سوخت های فسیلی را ندارد! چه برسد به اینکه شهر را چسبانده باشیم به یک رشته کوه بلند که یک فقره از قله هایش دماوند است! یا در یک دره تنگ جایش داده باشیم مثل خرم آباد و... این کار #هوا نیست که این آلاینده های سنگین را از روی سر ما ببرد. این ریزگردهای پرنده هم وقتی نروند، زمستان که می شود هوا وارونه می شود و هوای شهر گرم می شود و ابرها که می آیند، روی سر شهر متلاشی می شوند، به جای اینکه ببارند و... هزار درد و مرض دیگر!
حالا این شهر عمودیِ متراکم، پرمصرف، در کنار کارخانه ها و پر از خودرو را چه کسی طراحی کرده؟ به اصلاح جناح بندی سیاسی امروز، غرب گرای اصلاح طلب! چه کسی آن را با شدت و افتخار ساخته؟ غرب گرای اصول گرا! بازنده آن کیست؟ مردمی که حماقت این طرح را ندیدند و به اولی باسواد گفتند و به دومی سردار سازندگی!
در میان مدت اگر مردم نفهمند که ماجرا چیست، غرب گرای اصلاح طلب برنده است چرا که بخشی از پز روشنفکری اش در فحش دادن به جمهوری اسلامی است چرا که یک نسخه بومی برای ملت ایران است و یک کپی غربی با چشمان سبز و پوست سفید اروپایی نیست! و بازنده کیست؟ غرب زده اصول گرا، چرا که لباس کار همیشه تن اوست و متهم است که آنچه روی زمین گند زده، دست پخت اوست!
پس خوش بحال غربزده اصلاح طلب که می تواند بزند زیر همه چیز و بگوید همش تقصیر نظام است و بدا بحال غربزده ای که اصول گراست و باید پای لرز خربزه ای که خرده است بنشیند! می دانم که بی نوا اصلا سوادش در این حد و حدود نیست که بداند اصلا چه بلایی سر خودش آورده، اما به هر حال عامل مباشر این توسعه چهل سال است که اوست و در نظام حقوقی هم عامل مباشر مجرم اول است!
اما فراموش نکنیم که اگر جمهوری اسلامی فرو بریزد، غربی ها نه اینها را تحویل خواهند گرفت و نه آنها را! و نه اینکه یک تف کف دست ما مردم این سرزمین می اندازند! چون اینجا ایران است و ایران کلا جغرافیای خطر برای تمدن غرب است(که بحثش بماند سر جای خودش در ژئوپولتیک)!
پس به فکر نجات از غربگرایی باشیم و سیاسی بازی امروز را پشت سر بگذاریم و بدون امید به غرب، دنبال پیدا کردن راه حل های بومی و درست باشیم. از این راه حلها جز نگون بختی پی در پی و ناامیدی از آینده چیزی در نمی آید.
🆔@social_theory
هدایت شده از جنسیت و عدالت(ابوالفضل اقبالی)
من به عنوان یک فعال حوزه حجاب از مسیح علینژاد ممنونم
🖊 دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
❎ مسیح علینژاد تا به امروز هیچ عکس برهنهای را از خود منتشر نکرده بود و همواره روی حجاب سر تاکید داشت. اما اکنون عکسهای عریان خود را با کپشنی عریانتر پست کرده است که حاوی نکات مهمی هستند. مسیح علینژاد تا به امروز یک پروژه داشت: "کشف حجاب دختران در ایران" اما از امروز میگوید پروژه جدیدی را استارت زدم: "برهنگی دختران در ایران" تا دیروز به کشف حجاب سر میگفت: پوشش دلخواه و امروز این عبارت را برای بیکینی و تاپ بهکار میبرد!
❎ واقعیت این است که مسیح علینژاد کارش را خوب بلد است. او یک کمپینر حرفهایست. برای گام به گام پروژهاش استراتژی و برنامه دارد. کارگزاران و شرکای متعددی هم در داخل کشور دارد که در تکمیل و پیشروی پروژه او کارسازی و همافزایی میکنند. تردیدی ندارم که به زودی مناقشات درباره حجاب در کشور جمع خواهد شد و چند سال آینده گفتگو درباره مرزهای جدید نمایش بدن جای آن را خواهد گرفت. زمان صحت این مدعا را ثابت خواهد کرد.
❎ مسیح علینژاد زمان خوبی را هم برای شروع پروژه جدیدش انتخاب کرده است. دقیقا زمانی که ما در آستانهی ابلاغ قانون حجاب قرار داشتیم و مسئولان با تردید و ترس تصمیم به تعلیق قانونی گرفتند که مستظهر به ارادهی مردم و محصول سازوکارهای تقنینی نظام جمهوری اسلامی بود. حالا مسیح علینژاد هوشمندانه این سیگنال را از مسئولان ما دریافت کرد که حاکمیت ایران از حجاب سر عبور کرد و اکنون زمان آغاز پروژه برهنگی دختران در ایران است.
❎ مسیح علینژاد دقیقا همان استراتژی و خطی را دنبال میکند که رژیم صهیونیستی درباره مقاومت و در نسبت با محور اصلی آن یعنی ایران دارد پیگیری میکند. آن خط چیست؟ ۱. تعرض به خطوط قرمز و تست کردن واکنش ایران، ۲. عدم واکنش ایران و دریافت سیگنال ضعف از مسئولان، ۳. تعرض به خطوط قرمز جدید! مسیری که اکنون منتهی به همسایگی دیوار به دیوار ما با اسرائیل شده و عنقریب به یمن نیز سرایت خواهد کرد.
❎ مسیح علینژاد وقتی میبیند واکنش ما نسبت به عریانی دختر علوم تحقیقات پاک کردن صورت مساله با احاله آن به بیماری روانی او بود و پرستو احمدی نیز پس از برگزاری کنسرتی با آن وضعیت صرفا به صرف چای و شیرینی به پلیس دعوت میشود و خیلی شیک مهمانی پلیس را ترک میکند، مطمئن میشود که هیچ ارادهای در جهت تعرضهای پروژهای به خطوط قرمز اخلاقی و فرهنگی جامعه ایران وجود ندارد. خب پس اکنون بهترین زمان برای رونمایی از بدن خود با کپشنِ پوشش دلخواه است!
❎ من اما بینهایت خوشحالم و از مسیح علینژاد سپاسگذارم! در این لحظه او تمام قد به کمک گفتاری آمده است که من و امثال سالها مروج و مبیّن آن بودهایم. ما سالها و بهویژه بعد از فتنه زن، زندگی، آزادی این سخن را مطرح میکردیم که روند مبارزاتِ مدنی علیه حجاب و کنشِ سیاسی و براندازانهی کشف حجاب به هیچ وجه به این نقطه(کشف حجاب سر) اکتفا نخواهد کرد و پس از تثبیت آن به سوی کشف سایر نقاط بدن! نیز حرکت خواهد کرد. این صحنه خیلی روشن بود.
❎ عدهای اما نمیخواستند این گفتار را همراهی کنند و همواره بر جامعهی خودتنظیمگرِ ایرانی تاکید میکردند. گویی ما مخالف یا منکِر سهم سازوکارهای اخلاقیِ مقاوم جامعه ایران بودیم. ما داشتیم به نقطه دیگری اشاره میکردیم و موضوع دیگری را مطرح میکردیم و دوستان داشتند از موضوع دیگری با ما محاجه میکردند. امروز اما مسیح علینژاد با عکسهای جدیدش به کمک تثبیت این آگاهی تاریخی ما ایرانیان در نسبت با "دشمن" آمده است.
❎ ذهنیتِ مسئولان و نخبگان اجتماعی سیاسی ما در لحظهی عقبنشینی از ابلاغ قانون حجاب چه بود؟ آنها معتقد بودند که نباید در میانهی جنگِ نظامی و امنیتی با اسرائیل و مشکلات اقتصادی در داخل کشور فضای جدیدی را برای تنش با مردم ایجاد کرد. این ذهنِ بسیط گمان میکرد که با تعویق انداختن قانون حجاب، دشمن به پشت دست خود زده و با حسرت میگوید: حیف که مسئولان حازم و باتدبیر ایران تمام نقشههای من برای ایجاد آشوب اجتماعی در ایران را نقش بر آب کردند!!
❎ در حالی که پیام دریافتی دشمن از این عقبنشینی، تدبیر مسئولان نبود بلکه ضعف و استمهال بود! دشمن نیز در پاسخ به استمهال ما لحظهای درنگ نمیکند و گام بعدی را محکمتر برمیدارد. در حالی که میشد با ابلاغ و اجرای مدبرانه و هوشمندانهی قانونی که از قضا برای رفع تنشهای محتمل جامعه ایرانی تنظیم شده بود مانع از جسارت بیشتر و پیشروی دشمن به سمت تنشزاییهای اجتماعی بیشتر شد. اما امان از ضعف و تردید...
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
@eqbali62
هدایت شده از جواد جاویدنیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هشدار فواد ایزدی در مورد قانون عفاف و حجاب
🔹 اگر این ذهنیت ایجاد شود که جمهوریاسلامی ایران شبیه جمهوری اسلامی پاکستان است ، ایران تبدیل به سوریه میشود ، مسئله حجاب مهم است
🔸در هیچ دولتی به این صراحت قانون زیر پا گذاشته نشده و زیر پا گذاشتن قانون یعنی دیکتاتوری! مجلس و قوه قضاییه اگر اقدام قاطع نکنند نه تنها انقلابی نیستند، بلکه ننگ و شرمندگی ابدی برای خود خریده اند!
🔹اگر روحانی و تیم فیزیکی و سایبری اش که خسارت محض بر ایران بزرگ تحمیل کردند و سردار دلها را فدای مطامع دنیوی خود کردند مجازات شده بودند، اکنون با این بلیه درگیر نبودیم که رسما احکام دین و قوانین کشور و فرمایشات صریح امام جامعه زیر پا گذاشته شود و به دشمنان چراغ سبز نشان داده شود و صدایی از مراجع و اشخاص مثلا مسئول خارج نشود...
💠✍️ #دکتر_جاویدنیا
🆔 @Dr_Javidnia
🌐 لینک پیوستن به کانال:
https://eitaa.com/joinchat/3098935312C73fadd24b3
هدایت شده از جواد جاویدنیا
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انتقاد فواد ایزدی به قوه قضاییه در ولنگاری فضای مجازی در برهم زدن امنیت روانی مردم روی آنتن زنده صداوسیما
#توییت_رئیس_سابق_امنیت_ملی😳
👈پ.ن: اگر خائنانی که با مدیر تلگرام مذاکره کردند و بر خلاف منافع ملی کشور توافقاتی انجام دادند، خائنانی که مانع ساماندهی فضای مجازی و شکل گیری شبکه ملی اطلاعات بر خلاف منویات صریح مقام معظم رهبری شدند، خائنانی که در قضایای ترور حاج قاسم و اسماعیل هنیه نقش مستقیم داشتند، خائنانی که در قضیه هواپیمای اوکراینی نقش داشتند، خائنانی که اقتصاد کشور را به قیمت دلار پیوند زده اند و قیمت دلار را به نفع جریان استکبار و به ضرر جریان مقاومت بالا و پایین میبرند، خائنانی که اسباب تداوم حیات فیلترشکنهای غیرقانونی هستند، توسط دستگاههای امنیتی شناسایی و توسط دستگاه قضایی محاکمه می شدند، اکنون با مشکلات استعمار فرانوین درگیر نبودیم. ترک فعلها و خیانتهاست که سبب تقویت جریان نفاق در داخل شده است تا آنجا که اشخاصی که باید به جرم خیانتهایشان اعدام میشدند اکنون بر مناصب غیرقانونی خود وقیحانه تکیه زدند و حاج قاسمها را مقصر وضع موجود جامعه معرفی میکنند.
💠✍️ #دکتر_جاویدنیا
🆔 @Dr_Javidnia
🌐 لینک پیوستن به کانال:
https://eitaa.com/joinchat/3098935312C73fadd24b3
🔻غیرمحرمانه با بزرگان جبهۀ انقلاب
🖊مهدی جمشیدی
۱. فرضیۀ من این است که حاکمیّت و یا دستکم بخش عمدۀ آن، دچار مجموعهای درهمتنیده از سیاستهای فرساینده و مخرّب شده است که در پی آنها، اکنون وارد مرحلۀ بهشدّت چالشبرانگیز و مخاطرهآفرینی شدهایم که لحظهبهلحظه، امکانهای بازگشت و جبران، بیشتر زوال مییابند و شرایط قهری، ما را به محاصره درمیآورند. برای اثبات سخنم، به شواهد تجربی و عینی استناد میکنم.
۲. در همۀ انتخاباتها، دوگانۀ مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح مطرح میشود و در نهایت نیز، مشارکت حداکثری، ترجیح داده میشود و صالحان در اثر سازوکارهای سکولاریستی، از قدرت بازمیماندند. چندی که میگذرد، نارضایتیهای اجتماعی از منتخبِ متوسط یا ضعیف، سربرمیآورد و مشارکت حداکثری، دود میشود و به هوا میرود. این چرخۀ باطل، دههها در جریان بوده و انتخابات ریاستجمهوریِ اخیر نیز، نمونۀ روشن آن است. این در حالی است که حاکمیّت باید از طریق انتخاب [شدن] «اصلح»، معضل دیرینۀ «کارآمدی» را علاج میکرد و آنگاه بهصورت خودبهخود، «مشارکت حداکثری» نیز در دورههای بعدی برآورده میشد.
۳. از سال آغاز دهۀ نود، جریان تجدّدی تلاش کرد تا از حجاب، بحران بیافریند. در این راستا، گامبهگام پیش آمد و در نهایت در سال نودوشش، چندین زن روسریشان را بر سر چوب نهادند و آشکارا، کشف حجاب کردند. در اینجا بود که موج شکل گرفت و اندکاندک، کشف حجاب به یک «جریان اجتماعی» تبدیل شد و در نهایت در متن اغتشاش، حالت انفجاری یافت. حاکمیّت نیز در مقابل، منفعل گردید و حجاب را رها کرد و به بهانۀ تقنین، سه سال در وضع تعلیق بهسربرد؛ قانونی که اکنون دولت لیبرال، به اجرای آن تن در نمیدهد و البته مسألۀ این دولت، خودِ «قانونیبودن حجاب» است و میخواهد از کشف حجاب، عبور کند و برهنگی را بهعنوان خط قرمز معرفی نماید. از این گذشته، کارگزارانی که در این مدت، سخن از «سازوکار فرهنگی» به میان آوردند، قدمی برنداشتند و نشان دادند کار فرهنگی، اسم رمزی برای تحقّق حجاب اختیاری است.
۴. در زمینۀ فضای مجازی نیز، حاکمیّت با وجود اینکه میداند از میانۀ دهۀ هشتاد به این سو، همواره شبکههای اجتماعیِ غربی، خاستگاه اصلی تدارک نظری و عملیِ بحرانها و تنشها بودهاند، اما اینک در مسیر گشودن دوبارۀ آنها حرکت میکند. در اغتشاش اخیر، بهعیان دیدیم که شبکههای اجتماعیِ غربی، ابتدا به تولید و بازتولید «هویّتهای دگراندیشانه» پرداختند و سپس این هویّتهای تجدّدی را در مسألۀ حجاب، متمرکز کردند و از ظرفیت آنها، «اغتشاش خیابانی» پدید آوردند. این بدان معنی است که حاکمیّت، به دیگریِ سیاسی و تمدّنیاش، مجال و میدان داده تا جامعهاش و ذهنیّت فرهنگیِ مردمانش را بهآسانی، به تصرّف خود درآورد و آنگاه بر اساس این بدنۀ اجتماعیِ استحالهشده و مخالف، طرحهای تجدّدیِ خویش را پیش ببرد. فیلترینگ، همۀ برنامۀ حکمرانی نیست، اما در زمانۀ جنگ و نزاع هویّتی، بهقطع، یکی از اضلاع مواجهه است. اکنون حاکمیّت در مسیر میداندادن به بسترها و سکوهای تجدّدی قرار گرفته و این اقدام را احیای سرمایۀ اجتماعیاش میداند، درحالیکه داستان، معکوس است؛ چون نهفقط سرمایۀ اجتماعیاش، بیشتر دچار زوال هویّتی خواهد شد، بلکه حتی لایهای از جامعه که هوادار سرسخت او هستند، با مشاهدۀ این سیاستهای لیبرالی، سرخورده و دلزده میشوند و همچون گذشته، حاضر به پرداخت هزینه نخواهند شد. ازاینرو، حاکمیّت در روزهای دشوارِ پیش رو، تنها خواهد ماند.
۵. بهنظرم همین سیاستهای ناصواب و نامعقول برای اینکه حاکمیّت را در شرایط بحرانی و موقعیّت گرهخوردگی قرار بدهند، کافی هستند. مسأله این است که کنشها و دغدغهها و سازوکارها از وجه «ساختاری»، غلط اندر غلط هستند؛ یعنی «مدار» و «مسیر»، نابجاست و امنیّت ملّی را دچار چالشهای مهلک خواهد کرد. اینک بهجای آنکه در افق «بازسازی انقلابی» حرکت کنیم و فاصلهها و زاویهها از اصالتهای انقلابی را جبران نماییم و به مبنا و منطق امام خمینی بازگردیم، در جهت معکوس آن به حرکت افتادهایم و لیبرالیسم را در همۀ اضلاع و وجوهش، محقّق میکنیم. این مسیر، به ناکجاآباد خواهد انجامید و حاکمیّت را چه از درون و چه از بیرون، دچار انسداد خواهد کرد. حاکمیّتی که ذهنیّت و هویّت جامعهاش را بهراحتی در اختیار ساختارهای ارتباطیای قرار بدهد که مخالفپرور و معارضساز هستند، روزبهروز، نحیفتر و محدودتر خواهد شد و جز پوستهای ظاهری از آن باقی نخواهد ماند. این سیاست، هرگز به احیای سرمایۀ اجتماعی نخواهد انجامید، بلکه برعکس، از جامعه، یک قلمرو غیرانقلابی و تجدّدی خواهد ساخت که بهمثابه ابزار «سکولاریزاسیون حاکمیّتی» عمل خواهد کرد؛ و مگر تاکنون، چنین نبوده است؟! روی سخن من با بزرگان جبهۀ انقلاب است؛ به صحنه بیایید!
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60/2714
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻حکمرانی انفعالی و سکولاریسمِ ساختاری
🖊مهدی جمشیدی
۱. اصلیترین و عمدهترین دلیلی که برای رفع فیلتر مطرح میشود این است که خواست و ارادۀ جامعه، همسو با این تصمیم است و جامعه میخواهد به شبکههای اجتماعیِ غربی، دسترسی داشته باشد. ازاینرو، استدلال میشود که چنانچه حاکمیّت در راستای رفع فیلتر حرکت نکند، سرمایه و بدنۀ اجتماعیاش را از دست میدهد و میان دولت و مردم، شکاف پدید میآید. برایناساس، هرچند آشکار است که بسترها و سکوهای غربی، به قواعد ما تن در نمیدهند، بلکه حتی لحظههای بحران سیاسی را میآفرینند و خاستگاه نهفته و ناپیدای تنش و تلاطم اجتماعی هستند، اما نگهداشت سرمایۀ اجتماعی، مهمتر است و بهناچار، باید آنها را رها گذاشت. در واقع، حاکمیّت میان دو امر متزاحم و متعارض، گرفتار شده است که گویا قابلجمع با یکدیگر نیستند و باید یکی از آن دو را انتخاب کند. دولتهای غربی نیز که از این وضع انقباضی اطلاع دارند، عقبنشینی نمیکنند و برای گفتگو و تفاهم، وارد میدان نمیشوند؛ چراکه میدانند فشار اجتماعی و درونی، برای منفعلساختن حاکمیّت، کافی است.
۲. نخستین مسأله این است که حاکمیّت، دیرهنگام به صحنه وارد شد؛ در جایی که جامعه، جغرافیای زیستِ مجازی خود را انتخاب کرده بود و نسبت به آن، شرطی و و ابسته شده بود. تودهها در این انتخاب، اختیار و ارادۀ مستقلی ندارند و تابع موقعیّتها و جریانهایی هستند که ساخته میشوند. این موقعیّتها و جریانها، موج جامعه را به سوی خود میکشانند و در یک جغرافیا مینشانند؛ بیآنکه مشخص باشد این حرکت و سیر، چه مبدأ و سرچشمهای دارد. موجهای جمعیّتی، بهتدریج و در اثر شرایطِ ساختهشده، شکل میگیرند و در مرحلهای قرار میگیرند که دیگر، چندان مهارشدنی نیستند. از این نقطه به بعد، به جغرافیای انتخابشده، وابسته میشوند و زندگی روزمرّۀ خود را به آن گره میزنند و روزبهروز، امکان گسستن و استقلال و عبور، برایشان دشوارتر میشود. در این وضع، حاکمیّت دیگر نمیتواند تصمیمهای منجمدشده و تعلّقات گرهخورده را تغییر بدهد. ازاینرو، تأخیر و تعلل در مقام صورتبندی وضعیّت و شکلدهی به شرایط، چندان قابلجبران نیست.
۳. از سوی دیگر، سیاست، وادی انتخابهای ساده و آسان نیست، بلکه سیاست، بازی هوشمندانه در میدان همین تزاحمها و تعارضها است. سیاست، میدان عمل و مواجهه با تحمیلها و اقتضاهای متعدّد آن است و موقعیّت در آن به گونهای است که کنشگر را از حقیقت به سوی مصلحت سوق میدهد و وادار به عملگرایی و فرسایش و انفعال میکند. دراینحال، پیشپاافتادهترین و ناسیاسیترین کار، تسلیمشدن و عقبنشینی است و سیاسیترین کار، بازی زیرکانه با شرایط و تغییر نسبتِ خویش با موقعیّتِ تحمیلگر است. موقعیّت، طبیعی و تکوینی نیست، بلکه طرف مقابل برای ما ساخته است تا قدرت خویش را به ما تحمیل کند و ارادۀ ما را تابع خود گرداند. حال چنانچه ما از ارادۀ او تبعیّت کنیم، در واقع، کنش پیشاسیاست داشتهایم و نتوانستهایم وضع را به نفع خود تغییر بدهیم. در اینجا نیز باید گفت بر فرض اینکه قضاوتها دربارۀ جامعه، سوگیرانه و ساختگی نباشد، میتوان ذهنیّت جمعی را نسبت به شبکههای اجتماعیِ غربی تغییر داد؛ این ذهنیّتها، قطعی و نهایی نیستند و میتوان آنها را دگرگون کرد. در عمل، بارها دیدهایم که در اثر همین تغییر ذهنیّت، موجهای انتقالی و کوچهای مجازی رخ داده است و شرایط جدید و متفاوتی تولید شده است. این جابجاییها، همگی طبیعی و خودجودش نیستند، بلکه دستکاریها و دخالتهایی در میان است. این امکان و فرصت برای ما نیز بهمثابه یک کنشگر سیاسی وجود دارد که ذهنیّت جمعی را بازسازی کنیم.
۴. مسیری که اکنون بخشی از حاکمیّت – بهخصوص لیبرالهای دولتی و شبهانقلابیهای تکنوکرات – انتخاب کردهاند، به انقباض و انسداد بیشتر حکمرانی میانجامد و انتخابهای آیندۀ حاکمیّت را محدودتر خواهد کرد. این مسیر، از سوی خودِ حاکمیّت، ساخته نشده، بلکه طرف مقابل، آن را تعریف و طراحی کرده و اکنون حاکمیّت باید به دلیل احساس انفعال و سردرگمی و اضطرار، به آن گردن بنهد؛ درحالیکه هرچه در این مسیر پیشتر برود، چنان است که گویا به مرداب پا نهاده است. این مسیر، گشایشهای لحظهای و زودگذر در پی دارد و گرههای کورِ فلجکننده. اینکه هر از گاهی، به شرایط تولیدشده از سوی تجدّد، تن در بدهیم و قدمبهقدم، به اقتضاها و ضرورتهای آن وادار بشویم، به معنی غلتیدن به یک مدار بیبازگشت و انقباضی است که انقلاب را از خویشتن هویّتی و فرهنگیاش، تهی و تخلیه میکند و به روند سکولاریسمِ ساختاری، دامن میزند. انقلاب از حیث ساختاری، در حال عبور از هنجارها و غایات و ارزشهای خویش است و میرود که توسط تجدّد، بلعیده شود.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از جنسیت و عدالت(ابوالفضل اقبالی)
من به عنوان یک فعال حوزه حجاب از مسیح علینژاد ممنونم
🖊 دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
❎ مسیح علینژاد تا به امروز هیچ عکس برهنهای را از خود منتشر نکرده بود و همواره روی حجاب سر تاکید داشت. اما اکنون عکسهای عریان خود را با کپشنی عریانتر پست کرده است که حاوی نکات مهمی هستند. مسیح علینژاد تا به امروز یک پروژه داشت: "کشف حجاب دختران در ایران" اما از امروز میگوید پروژه جدیدی را استارت زدم: "برهنگی دختران در ایران" تا دیروز به کشف حجاب سر میگفت: پوشش دلخواه و امروز این عبارت را برای بیکینی و تاپ بهکار میبرد!
❎ واقعیت این است که مسیح علینژاد کارش را خوب بلد است. او یک کمپینر حرفهایست. برای گام به گام پروژهاش استراتژی و برنامه دارد. کارگزاران و شرکای متعددی هم در داخل کشور دارد که در تکمیل و پیشروی پروژه او کارسازی و همافزایی میکنند. تردیدی ندارم که به زودی مناقشات درباره حجاب در کشور جمع خواهد شد و چند سال آینده گفتگو درباره مرزهای جدید نمایش بدن جای آن را خواهد گرفت. زمان صحت این مدعا را ثابت خواهد کرد.
❎ مسیح علینژاد زمان خوبی را هم برای شروع پروژه جدیدش انتخاب کرده است. دقیقا زمانی که ما در آستانهی ابلاغ قانون حجاب قرار داشتیم و مسئولان با تردید و ترس تصمیم به تعلیق قانونی گرفتند که مستظهر به ارادهی مردم و محصول سازوکارهای تقنینی نظام جمهوری اسلامی بود. حالا مسیح علینژاد هوشمندانه این سیگنال را از مسئولان ما دریافت کرد که حاکمیت ایران از حجاب سر عبور کرد و اکنون زمان آغاز پروژه برهنگی دختران در ایران است.
❎ مسیح علینژاد دقیقا همان استراتژی و خطی را دنبال میکند که رژیم صهیونیستی درباره مقاومت و در نسبت با محور اصلی آن یعنی ایران دارد پیگیری میکند. آن خط چیست؟ ۱. تعرض به خطوط قرمز و تست کردن واکنش ایران، ۲. عدم واکنش ایران و دریافت سیگنال ضعف از مسئولان، ۳. تعرض به خطوط قرمز جدید! مسیری که اکنون منتهی به همسایگی دیوار به دیوار ما با اسرائیل شده و عنقریب به یمن نیز سرایت خواهد کرد.
❎ مسیح علینژاد وقتی میبیند واکنش ما نسبت به عریانی دختر علوم تحقیقات پاک کردن صورت مساله با احاله آن به بیماری روانی او بود و پرستو احمدی نیز پس از برگزاری کنسرتی با آن وضعیت صرفا به صرف چای و شیرینی به پلیس دعوت میشود و خیلی شیک مهمانی پلیس را ترک میکند، مطمئن میشود که هیچ ارادهای در جهت تعرضهای پروژهای به خطوط قرمز اخلاقی و فرهنگی جامعه ایران وجود ندارد. خب پس اکنون بهترین زمان برای رونمایی از بدن خود با کپشنِ پوشش دلخواه است!
❎ من اما بینهایت خوشحالم و از مسیح علینژاد سپاسگذارم! در این لحظه او تمام قد به کمک گفتاری آمده است که من و امثال سالها مروج و مبیّن آن بودهایم. ما سالها و بهویژه بعد از فتنه زن، زندگی، آزادی این سخن را مطرح میکردیم که روند مبارزاتِ مدنی علیه حجاب و کنشِ سیاسی و براندازانهی کشف حجاب به هیچ وجه به این نقطه(کشف حجاب سر) اکتفا نخواهد کرد و پس از تثبیت آن به سوی کشف سایر نقاط بدن! نیز حرکت خواهد کرد. این صحنه خیلی روشن بود.
❎ عدهای اما نمیخواستند این گفتار را همراهی کنند و همواره بر جامعهی خودتنظیمگرِ ایرانی تاکید میکردند. گویی ما مخالف یا منکِر سهم سازوکارهای اخلاقیِ مقاوم جامعه ایران بودیم. ما داشتیم به نقطه دیگری اشاره میکردیم و موضوع دیگری را مطرح میکردیم و دوستان داشتند از موضوع دیگری با ما محاجه میکردند. امروز اما مسیح علینژاد با عکسهای جدیدش به کمک تثبیت این آگاهی تاریخی ما ایرانیان در نسبت با "دشمن" آمده است.
❎ ذهنیتِ مسئولان و نخبگان اجتماعی سیاسی ما در لحظهی عقبنشینی از ابلاغ قانون حجاب چه بود؟ آنها معتقد بودند که نباید در میانهی جنگِ نظامی و امنیتی با اسرائیل و مشکلات اقتصادی در داخل کشور فضای جدیدی را برای تنش با مردم ایجاد کرد. این ذهنِ بسیط گمان میکرد که با تعویق انداختن قانون حجاب، دشمن به پشت دست خود زده و با حسرت میگوید: حیف که مسئولان حازم و باتدبیر ایران تمام نقشههای من برای ایجاد آشوب اجتماعی در ایران را نقش بر آب کردند!!
❎ در حالی که پیام دریافتی دشمن از این عقبنشینی، تدبیر مسئولان نبود بلکه ضعف و استمهال بود! دشمن نیز در پاسخ به استمهال ما لحظهای درنگ نمیکند و گام بعدی را محکمتر برمیدارد. در حالی که میشد با ابلاغ و اجرای مدبرانه و هوشمندانهی قانونی که از قضا برای رفع تنشهای محتمل جامعه ایرانی تنظیم شده بود مانع از جسارت بیشتر و پیشروی دشمن به سمت تنشزاییهای اجتماعی بیشتر شد. اما امان از ضعف و تردید...
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
@eqbali62
هدایت شده از جنسیت و عدالت(ابوالفضل اقبالی)
دیروز در جشن روز زن معاونت زنان در محضر رئیس جمهور محترم ۵ نفر سخنرانی کردند که ۴ تاشون در نفی قانون حجاب بود. ادبیات دو نفرشون اینطوری بود:
قانون بد رو باید زیر پا گذاشت!
.
.
.
حالا اصلا حجاب رو بیخیال!
یعنی واقعا از این ادبیات ککتون نمیگزه؟!
دلواپسانِ "جامعه" نگران نیستید؟!
عجیبه!
@eqbali62
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
مالهکشی اندر میانهی دوگانهی خون دل خوردن و خون به دل کردن
🔻بعد از بیش از ۲۰۰ روز فعالیت در سطوح اول سیاسی کشور به این نتیجه رسیدهام که سیاستمداران ما را در یک دسته بندی کلان بایستی به سه گروه اصلی تقسیم نمود: گروه اول آنهایی که با تصمیمات و گاها سوءاستفادههایشان دل ملت را خون کردهاند؛ گروه دوم آنهایی که از عملکرد گروه اول خون دل میخورند؛ وگروه سوم آنهایی که در میانه این دو گروه، با توجیهات مختلف مشغول مالهکشی هستند! به این معنا که گرچه در سطح استراتژی و تاکتیک با گروه اول همراهی ندارند ولی در سطح تکنیک، با توجیهات مختلفی نظیر لزوم مصلحت اندیشی در قالب به اصطلاح آداب حکمرانی، در اغلب موارد ترجیح میدهند با سکوت و محافظهکاری خود، عملکرد گروه اول را مالهکشی کنند!
🔻با عرض معذرت کلمه مالهکشی دقیقا همان چیزی است که این روزها پس از شنیدن واژه آداب حکمرانی به ذهنم متبادر میشود! مالهکشان را برای انحراف نظام از مسیر اصلی انقلاب، اگر خطرناکتر از گروه اول ندانم، کمخطرتر از آنها نیز نمیدانم. چون اینها هستند که در بسیاری از موارد، با ظاهری موجه، عملا با همراهی با گروه اول (یعنی خون به دل کنندگان)، گروه دوم (یعنی خون دل خورندگان) را با انواع برچسبها به حاشیه میرانند و آنها را متهم به نفهمیدن آداب حکمرانی میکنند! آنها هر وقت خون گروه دوم از دیدن حجم مالهکشیها به جوش آید و برای اصلاح وضع موجود قدمی بردارند با برچسب زدن به آنها، این خون دل خورندگان را مشتی نادان و ناآشنا با آداب حکمرانی معرفی میکنند که متوجه مصالح نظام نیستند! نتیجهی این مالهکشیها این شده است که در ۴۵ سالگی انقلاب، خون به دل کنندگان، تا مغز استخوان نظام نفوذ کردهاند و بر گلوگاههای مختلف اقتصادی و فرهنگی کشور چنبره زدهاند!
🔻اما اکنون که سرطان نفوذ در حال گسترش روزافزون در مجاری مختلف حاکمیت است، شرط اصلاح وضع موجود را در این میبینم که مالهکشان تا بیش از این دیر نشده، به جای برچسب زدن به خون دل خورندگان و همراهی با خون به دل کنندگان، متوجه عواقب تداوم سیاست مالهکشی خود بشوند و بدانند که اگر دست از محافظهکاری و ملاحظهکاری (فیالواقع همان مالهکشی) برندارند، سرطان نفوذ خون به دل کنندگان چنان در تار و پود نظام گسترش خواهد یافت که دیر یا زود خود مالهکشان را نیز خواهد بلعید و آنگاه با هضم گروههای دوم و سوم در هاضمه گروه اول، نقطه بیبازگشتی حادث خواهد شد که هر تدبیری پس از آن، نوش دارویی بیش نخواهد بود. امید آنکه خون همواره جوشان شهدایمان مانع از هضم خون دل خورندگان در هاضمه خون به دل کنندگان شود...
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،،
طرح دشمن، بیثباتسازی درونی است: میخواهد «حس سستی» را به جامعه القا کند؛ میخواهد از طریق تولید خُردهرویدادها، «تصور ضعف» در جامعه ایجاد کند؛ میخواهد اقتدار نظام را دچار «تَرکخوردگی ذهنی» کند. جامعۀ دچار «تزلزل شناختی»، بهآسانی در واقعیت فرومیپاشد. مقدمۀ اغتشاش، همین «خودفهمی وارونه» است.
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1737199132993007925