eitaa logo
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
20 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
62 ویدیو
0 فایل
برای شهدا رسانه باشیم برای همکاری در ستاد پیام دهید ارتباط با خادم کانال: @congere_melli_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ #پیام_شهید می‌نویسم... هر آنڪس کہ میخوانـد یا میشنود بدانـد... شرمنـده ام ازینـکه یک جـان بیشتر ندارم تا در راه #ولی‌عصر(عج) و نائب بر حقش امام خامنـہ‌ای (مدظله) فدا کنـم ... 🌹 #شهـید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🥀 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🖋 #برگی_از_خاطرات هر سفر زیارتی که می‌رفتم از خدا می‌خواستم حتی یک ثانیه بعد از آقا موسی نباشم. یاد زیارت #جامعه_کبیره که نذرش کردم افتادم. بارها در این دعا می‌خوانیم بأبي أنت و امي و .. دعای من مستجاب شده بود. جنس گریه‌هایم بعد از #شهادت موسی حسابی فرق کرد. از ناحیه گردن و پهلو ترکش خورده بود و می‌شد چهره‌اش را دید. هیچ شکی نیست که مصیبت ما در برابر مصیبت آقا اباعبدالله (علیه‌السلام) هیچ است. اما وقتی صورتش را دیدم همه‌اش این جمله #امام_حسین (علیه‌السلام) بعد از شهادت حضرت #علی‌اکبر (علیه‌السلام) بر زبانم جاری می‌شد؛ بعد از تو خاک بر سر این دنیا .... اسم من را در گوشی‌اش پرتو فاطمه ذخیره کرده بود. وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: «آخر ما شیعیان شعاعی از نور #حضرت_زهرا (سلام‌الله علیها) هستیم». 🌹 #شهید_موسی_جمشیدیان 🥀 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🖋 #سیره_شهدا شیفتگی و دلدادگی به رهبری و حریم ولایت در زندگی این شهید والامقام از اطاعت بی‌چون‌وچرا و عمل به دستورات ولی بدون هیچ قید و شرطی برای همگان کاملاً مشهود بود با نرمی کلام و گفتار و رفتار و کردار خویش آموزه‌های دینی را به اطرافیانش متذکر می‌شد اهمیت حجاب و پوشش اسلامی را با زبانی کودکانه برای دختران کوچک اقوام و دوستان به نحوی بازگو می‌کرد که آنان با واژه حجاب مأنوس شده، به‌گونه‌ای که آن را جزء جدایی‌ناپذیر از زندگی خویش می‌دانند و همواره بر این مهم مقید و پایبندند. 🌹 #شهید_احمد_جلالی 🌷 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
✍ #برگی_از_خاطرات سرمای شدیدی خورده بود کلاهی به سر کرده بود .... از آنطرف جلسه مهمی دراستانداری داشتند همکاران گفته بودن با این کلاه می خواین به جلسه استانداری بروید ؟  گفته بود : بله ، اشکالی داره ؟  گفته بودن درجلسه با کلاه نباشید، بهتره .  آخه ، شما ! تو استانداری ... با این کلاه .... گفته بود :  تن  آدمی شریف است به جان آدمیت  نه همین لباس زیباست نشان آدمیت . 🌹 #شهید_عبدالله_اسکندری 🌷 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
✍ #برگی_از_خاطرات مهدی با تمام وجود خودش را وقف ما می کرد و به هیچ وجه یکبار از او دروغ نشنیدم. خیلی به بیت المال حساس بود و هر دینی که به گردن داشت را ادا می‌کرد.  او خیلی منظم و قانونمند بود و تمام کارهایش روی اصول و برنامه ریزی و نظم بود. از همان ابتدای زندگی به من می‌گفت که «نباید شما به من متکی باشی و باید بگونه ای زندگی کنی که گویا من اصلا من وجود ندارم. شما باید خود را برای روزی آماده کنی که من رفتم و برنگشتم». می‌گفت «شما الآن مدیر خانه هستی و اگر من نبودم، باید ستون خانه شوی و نباید این ستون از بین برود و باید بچه ها به گونه ای بزرگ شوند که قوی و مستحکم باشند». 🖋 راوی؛ همسر محترمه شهید 🌹 #_شهید_مهدی_قره_محمدی 🌷 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
✍ #برگی_از_خاطرات از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره،... بروم یک گوشه‌ای از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچه‌های نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم برای ‌#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدیم....!!! 🌷 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
✍ #کلام_شهدا بنده معتقدم که مردم نیازی به هدایت روشنفکران یا مدعیان روشنفکری ندارند و اتفاقاً بالعکس، در کشور ما همواره وضع چنین بوده است که روشنفکران از مردم عقب ترند... 📚 کتاب آیینهٔ جادو 🌹 #شهید_سید_مرتضی_آوینی 🥀 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
✍ #برگی_از_خاطرات عکس متعلق به آخرین اعزام پسرم بود، موقع اعزام، عکاس ازش خواست تا از ماشین بیاد پایین، تا با من عکس بگیره انگار عکاس هم متوجه آسمانی.شدنش شده بود... قبل جبهه هم کمتر خونه بود، راستش همیشه مسجد بود بگم شب و روز؛ بی راه نگفتم... آره فقط خدا خواست اینجوری تربیت بشه... موقع جبهه رفتنش بهش گفتم هر جا میخواهی برو، خدا به همرات... من سه تا از بچه هام رو، هم زمان به جبهه های حق علیه باطل فرستادم افتخار میکنم، خدا ان شاءالله این هدیه ناقابل من رو قبول کنه، پسرم فدای علی اکبر امام حسین(ع)... چند سالی مفقودالاثر بود بارون که می بارید، وقتی باد می وزید و صدایی می شنیدم می رفتم دم در همش می ترسیدم بچه ام بیاد و پشت در بمونه، خدا هیچ مادری رو چشم انتظار نذاره... 🖋 راوی: مادر 🌹 #شهید_علی_اکبر_احمدیان 🥀 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
✍ هر روز ما یوم الله است.‌‌..... می دانی چرا تشییع با شکوه و کم نظیر سردار دلها یوم الله بود؟؟ و یا می دانی سیلی سخت ما به آمریکا در عین العسد چرا یوم الله شد؟؟ به همان علت که واقعه طبس و معجزه طوفان شن یوم الله گفته شد. با حساب و کتاب دنیایی ما داشتن موشکها و سلاح های مدرن لازم است و بازدارنده است، لکن آن مطلبی که رعب و وحشت را در دل دشمنان اسلام و ایران می اندازد و آمریکا را با آن همه هارت و پورت در مقابل موشکهای ما رام و زبون می کند سپاهیان اسلام است نه موشکهای بالستیک و دوربُرد نقطه زن. از همان ایمانی می گویم که با دستان خالی مردان الهی را هشت سال در مقابل دشمن تا بُن مسلح قدرت استقامت داد، و خاک مهین گلگون به خون هزاران شهید را از تجاوز بیگانگان دور نگاه داشت. همان ایمانی را می گویم که جوانان دهه ای هفتادی و هشتادی را در روزگاری که بازار دلبری شیطان گرم است را حسینی وار به دفاع از حریم اهل البیت فرستاد. من از ایمانی می گویم که جوان دهه ای هشتادی را چنان پرورش داده بود و حسینی مسلک پروریده بود که تا زمان ذبح کامل ذکر یا علی می گفت تا سر از تنش جدا شد. من از ایمانی می گویم که با بزرگ مردی چون آقا محسن حججی کاری کرد که قاتلینش اسیر شجاعتش شدند. من از آن ایمانی می گویم که سردار شجاع ملت و نماد غرور میهن را چنان خدایی می کند که در اوج قدرت می گوید من یک عشایر زاده ام ولاغیر... و از آن ایمانی می گویم که فرمانده بزرگ و پر آوازه ما را چنان می پروراند که از آبروی خود برای امنیت نظام می گذرد و خم به ابرو نمی آورد. بله این سپاهیان اسلام است که افعال و اقوالشان را یوم الله می کند. و گاهی تبلور آن را با یکی از این بزرگ مردان خدا و یا در غرش مردانه ای آنها در مقابل دشمن مثل می بینیم. پس اگر دقیق نگاه کنیم و الهی بنگریم هر روز ما به برکت این عزیزان است‌. 🌹
نام و نام خانوادگی: رضا حاجی‌زاده تاریخ تولد: ۱۳۶۶ تاریخ شهادت: ۱۳۹۵ محل شهادت: سوریه، خان طومان تعداد فرزندان: یک فرزند دختر (فاطمه حلما) و یک فرزند پسر (محمد طه)   نام پدر : رجبعلی اهل آمل از شهدای لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا به همراه ۱۲ تن دیگر از یارانش در روز ۱۷ اردیبهشت‌ماه سال ۹۵ در خان‌طومان سوریه به شهادت رسید که پیکرشان در معرکه نبرد جا ماند. 🌹
مأموريت حميد توي خيبر اين بود که بعد از فتح پل شيتات برود محور نشوه را هدايت کند . اولين گروه بلم سوار که رسيدند به پل سي و دو نفر بودند . ما هم حرکت کرديم به طرف پل . شب رسيديم آن‌جا . منتظر مانديم حميد برود آن طرف پل را شناسايي کند و هدايت مرحله‌ي بعدي عمليات را به عهده بگيرد . رفت و برگشت . آخرين باري که حميد را ديدم بعد از تصرف پل بود و حدود عصر . من مجروح شده بودم و مرا گذاشته بودند آن‌جا . حميد داشت نيروها را هدايت مي‌کرد که يادش افتاد نماز ظهرش را نخوانده . سريع رفت وضو گرفت آمد جايي قامت بست و نماز خواند که در تير‌رس بود . هر لحظه امکان داشت فاجعه اتفاق بيفتد . و او با طمأنينه و آرامشي نمازش را مي‌خواند که من دردم را فراموش کردم و فقط به او خيره شدم . حتي وقتي بلندم کردند که ببرندم ، برگشته بودم به آرامش نماز خواندن حميد نگاه مي‌کردم . راوی؛ جمشید نظمی همرزم شهید 🌹 🥀
‍ شهید مهدی صابری یکی از شهدای افغانستانی مدافع حرم است که بیست و چهار سال بیشتر نداشت اما فرمانده توانای گروهان حضرت علی‌اکبر (ع) نیروی مخصوص تیپ فاطمیون بود؛ تیپی که امروز تبدیل به لشکر شده است.ایشان در فرازی از وصیتنامه خود چنین می گوید؛ رسیدن به سن 30 سال، بعد از آقا علی اکبر(ع) برایم ننگ است. تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علی اکبر(ع)؛ اصلاً نمی‌توانم تصور کنم. فرق سالم را بعد از آقا علی اکبر(ع) نمی‌خواهم. چقدر خوب می‌شد سر در بدنم نداشته باشم. چقدر جالب و رؤیایی و زیباست وقتی ارباب می‌آیند بالای سرم. تن ِ تکه‌تکه‌ام برایشان آشنا باشد و با دیدن شباهت‌های بدن من و شهزاده علی اکبر(ع) کمی از آن غم و غصه بدن ارباً ارباً تسلی پیدا کند. خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم. 🌹 🥀