💎 قرار عاشقی 08:00 💎
#السلام_علیڪ_یاعلےبن_موسےالرضا_ع
دستمبهرویسینهبرایارادتاست
اینبارگاهقدسامامکرامتاست
فرقینمیکندزکجامیدهی سلام
اومیدهدجوابتورا،اصلنیتاست
💎 #زیارت_دل_به_نیابت از ⬇️
🌷 #شهید_مصیب_مجیدی
🌷 #شهید_حسن_نیا_کاویانی
🌷 #شهید_محسن_فرامرزی
🌷 #شهید_محمدحسین_محمدخانی
به مناسبت سالروز ولادتشان
ـــــــــــــــــــــ
🌷 #شهید_اسرافیل_صالحی
🌷 #شهید_عطاءالله_مفتاحکارگر
🌷 #شهید_حسین_مزرعه_سفیدیپور
🌷 #شهید_حمید_انبارکی
🌷 #شهید_احمد_غلامی_برنجستانکی
🌷 #شهید_شجاعت_علمداری
به مناسبت سالروز شهادتشان
ــــــــــــــــــــ
🌷 #شهید_مجیدی
ــــــــــــــــــ
🔅اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى
الرِّضاالْمُرْتَضَى🔅الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ🔅وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🔅وَمن تَحْتَ الثَّرى 🔅الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🔅صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🔅زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً 🔅کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک🔅
هر جا می رفت، می ریختند دورش.
یک شب داخل مسجدی بودیم نزدیک حلب، کارمان تمام شده بود.یک دفعه رسید، جمعیت ریخت پشت سرش.
🍃یاد یک صحنه از جنگ افتادم که شهید همت و متوسلیان وقتی حرکت می کردند پشت سرشان موج انسانی حرکت می کرد.
🍃فقط یک #فرمانده نبود که گذاشته باشند بالای سر نیرو، به خاطر حسن رفتارش بین بچه ها خواستنی شده بود.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار_حلب
#یادش_باصلوات
💠فدایی_نیروها
🍃اگر نیرویش #زخمی می شد، حتما می کشیدش عقب، یک تنه.
وقتی عقب نشینی شود، کسی زخمی را با خود نمی آورد.طرف می ماند با سلاح و خستگی اش.
🍃ولی #عمار برای هر کدام وقت می گذاشت. برای تک به تکشان حوصله به خرج می داد.
🍃روز به روز روی #خودش کار می کرد تا روی نیرو بیشتر تاثیر بگذارد. نیرو قبول می کرد که عمار پایش می ایستد.
🍃به جای اینکه بگوید برویید، می گفت بیایید.
خیلی هوای نیرویش را داشت.مسئول گروهان بود.
برای همین اداره کردن نیرو را خوب می دانست.
او را با عنوان #فدایی_نیروها می شناختند.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
💎 قرار عاشقی 08:00 💎
#السلام_علیڪ_یاعلےبن_موسےالرضا_ع
دستمبهرویسینهبرایارادتاست
اینبارگاهقدسامامکرامتاست
فرقینمیکندزکجامیدهی سلام
اومیدهدجوابتورا،اصلنیتاست
💎 #زیارت_دل_به_نیابت_از ⬇️
🌷 #شهید_محمدعلیبارانی
🌷 #شهید_رسولحفار
🌷 #شهید_محسنفرامرزی
🌷 #شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌷 #شهید_مصیبمجیدی
🌷 #شهید_شهید_حسننیا
به مناسبت سالروز ولادتشان
ـــــــــــــــــــــ
🌷 #شهید_عطااللهمفتاحآهنگر
🌷 #شهید_اسرافیلصالحی
🌷 #شهید_محمدرضایوسفیلفورکی
🌷 #شهید_امیرصادقی
🌷 #شهید_مجیدامیریجورابی
🌷 #شهیدمحمدصادقصادقزادهتبریزی
🌷 #شهید_ابوالفضلرضیئی
🌷 #شهید_حسینمزرعهسفیدیپور
🌷 #شهید_اصغرنبیزاده
🌷 #شهید_احمدغلامیبرنجستانکی
🌷 #شهید_شجاعتعلمداری
به مناسبت سالروز شهادتشان
ــــــــــــــــــ
🔅اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى
الرِّضاالْمُرْتَضَى🔅الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ🔅وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🔅وَمن تَحْتَ الثَّرى 🔅الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🔅صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🔅زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً 🔅کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک🔅
#خاطرات_شـهید
ماجرای جالب گفتوگوی شهید محمدخانی با تکفیریها
یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما. سریع بیسیم را برداشتم. میخواستم بد و بیراه بگویم. عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.
گفتم پس چی بگم به اینا؟!
گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلولههایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...»
سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
گفت: «به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم.
ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه باصهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است...
..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان..
بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند. میگفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.»
منبع: کتاب «عمار حلب» 📘
#شهید_محمدحسین_محمدخانی ❤️
#سالروز_ولادت۹تیر۱۳۶۴🌷
ماجرای جالب گفتوگوی شهید محمدخانی با تکفیریها
یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما. سریع بیسیم را برداشتم. میخواستم بد و بیراه بگم.
عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.
گفتم پس چی بگم به اینا؟
گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلولههایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...»
سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
گفت: «به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم
ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است
بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان.. بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند. میگفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.»
منبع:
کتاب «عمار حلب»، زندگینامهی
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#روایت از #همسر بزرگوار #شهید_محمدحسین_محمدخانی
.
نگاهی انداخت به سر تا پای اتاقم و گفت : چقدر آینه!! از بس خودتون رو میبینین این قدر اعتماد ب نفستون رفته بالادیگه😁 نشست رو به رویم خندید و گفت: دیدید آخر به دلتون💞 نشستم!
زبانم بند آمده بود. من که همیشه حاضرجواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم وتحویلش میدادم،حالا انگار لال شده بودم.
.
خودش جواب خودش را داد: رفتم #مشهد، یه دهه متوسل شدم. گفتم: حالا که بله نمیگید، امام رضا از توی دلم بیرونتون کنه پاکِ پاک که دیگه به یادتون نیفتم...
.
گوشه رواق نشسته بودم که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست
خیر کنن و بهتون بدن.
.
نظرم عوض شد. دو دهه ی دیگه دخیل بستم که برام #خیر بشید! حالا فهمیدم الکی نبود که نظرم عوض شد. انگار #دست_امام_علیهالسلام بود و دل من❤
✍ #خاطره_شهدا🕊
🌷من تیپم تیریپ زرنگی بود. توی محله های پایین شهر تهران، تیریپ می زنن به اسم زرنگی؛ کتانی zx، تی شرت، شلوار بگ و موی بوکسوری و...ولی با اومدن محمدحسین همه چی عوض شد.
🌷وقتی شیش جیب می پوشید دلم رو می برد. با آن موتور جنگی اش! انگار جنگ تحمیلی است. می چرخید دور دانشگاه
میدانی آدم مثل چاله می ماند دیگر، ممد حسین بیل اول را که ریخت هواخواهش شدم.
🗣 راوی: رفیق شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_شـهدا
خاطـره اے بسیار زیبا و شنیـده نشده از
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
•••|شـهدا #خاص بودن که خدا خریدشون
ما هم باید برا #شهادت خاص باشیم که خدا بخردمون|••😔
#فاطمیه…🏴
🌷ایام فاطمیه سال 92 بود.
قرار شد ماکت خونه حضرت زهرا (س) رو درست کنیم.
درو دیوار خونه رو گل زدیم.
🌷 موقع آتیش زدن در که شد، محمد حسین رفت بیرون، گفت:
" خودت این قسمتشو انجام بده، طاقت دیدن این قسمتو ندارم...😭"
🌷اون سال ایام فاطمیه با اون تمثال خونه حضرت زهرا (س)،
حالو هوایی داشت.…
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🔸مصطفی صدرزاده روز #تاسوعا شهید شد خیلی دمغ و ناراحت بودیم کمرمان شکسته بود. عصر #عاشورا بعد از شکسته شدن محاصره توانستیم به عقب برگردیم.
🔹با #عمار رفتیم مقر، با چند نفر دیگر #روضه گرفته و به سر و صورتشان گِل مالیده بودند. با سر و ریش گِل زده آمد پیش ما.
🔸تکتک نیرو های #سیدابراهیم را بوسید. جملهاش به بچه های عرب زبان این بود أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ. به من که رسید، توی گوشم آرام گفت:《غصه نخور! #منم چند روز دیگه مهمان سید ابراهیم هستم🌷
📚قسمتی از کتاب #عمار_حلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهدای_مدافع_حرم