✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۱
پولس و عملیات یهود برای تخریب مسیحیت
قسمت اول:
🔹پس از عیسی علیهالسلام سازمان یهود نفس راحتی کشید، اما مبارزه با دین مسیح همچنان ادامه یافت.
به گفته اناجیل، حضرت عیسی علیهالسلام پترس را به جانشینی خود برگزیده و امتش را به پیروی از او فرا خوانده بود.
از عبارات انجیل چنین برمیآید که ماموریت پترس، عام بوده و شامل غیریهودیان نیز میشده است.
🔹پترس پس از صعود عیسی علیهالسلام به آسمان، در میان پیروان او نقش محوری داشت.
این امر به خوبی از عبارت باب اول کتاب «اعمال رسولان» برمیآید.
پترس در مواردی حتی به سراغ غیریهودیان نیز رفته و بین آنها فعالیت کرده است.
تا حدود سال ۴۰ میلادی یعنی حدود ده سال پس از حیات زمینی عیسی علیهالسلام اوضاع به همین روش بود.
در این زمان، شخصی به نام شائول به مسیحیت گروید و به پولس تغییر نام داد.
🔹پولس! از فریسیان و بزرگان یهود و دشمن سرسخت مسیح بود.
او بر مسیحیان سخت میگرفت و آنان را شکنجه و آزار میداد.
وی برای دستگیری نوایمانان مسیحی که گریخته بودند از رئیس کاهنان نامه گرفته بود و به سوی دمشق میرفت که در نزدیکی دمشق، نوری در اطرافش درخشید و صدایی شنید که به او گفت:
"شائول! شائول! چرا بر من جفا میکنی؟"
او پرسید:
"تو کیستی؟"
و پاسخ شنید:
"من آن عیسی هستم که تو بر او جفا میکنی."
سپس حضرت به وی دستور داد به شهر برود تا دستور بعدی به او برسد.
🔹هنگامیکه پولس وارد دمشق شد، مؤمنان مسیحی به وحشت افتادند و معابد مسیحی هشدار دادند که شائول یهودی آمده و آتشی به راه خواهد انداخت.
وی وارد معبدی شد و گفت:
"نترسید، من با شما همفکر هستم؛ تاکنون خطا میکردم و اکنون دریافتهام که حق با شماست و عیسی علیهالسلام مرا به پیروی از مسیر حق فراخوانده است."
🔹این ماجرا را لوقا، که بعدا توسط پولس (یا سولس) ایمان آورده و شاگرد خصوصی او بود، در کتاب «اعمال رسولان» نقل کرده است.
هشت باب نخستین این کتاب درباره پترس (جانشین راستین عیسی علیهالسلام) و تلاشهای اوست؛ اما از باب نهم به بعد، بیشتر به مسافرتهای تبلیغی پولس بین مردم میپردازد که باعث شد عده فراوانی در شهرهای مختلف به مسیحیت بگروند.
🔹حتی برنابا که از حواریون خوب عیسی علیهالسلام بود، نخست جذب عقاید دروغین پولس شد؛ چرا که پولس تمام تفسیر تورات را میدانست و آن را حفظ بود.
به تدریج برنابا دریافت که آموزههای پولس دارای انحرافهایی است.
پس به او اعتراض کرد، اما پولس پاسخ داد: «تفسیر من و تو از انجیل متفاوت است».
🔹به تدریج بین پولس و دیگر حواریون، از جمله پترس، اختلافاتی در زمینههای عقیدتی، عملی و رهبری جامعه مسیحیت روی داد.
🔹پولس برگزیدگی پترس از سوی عیسی علیهالسلام را پذیرفته بود، اما مدعی بود ماموریت پترس تنها در میان یهودیان بوده و بعداً حضرت عیسی علیهالسلام، همان ماموریت را در امتها به او سپرده است.
مسئله بدینجا ختم نشد بلکه پولس رو در روی پترس ایستاد و با او مخالفت کرد؛ حتی او را به نفاق متهم ساخت:
«و سایر یهودیان هم با وی نفاق کردند، به حدی که برنابا در نفاق ایشان گرفتار شد».
🔹از آن پس، دو پرچم در جامعه مسیحی آن زمان برافراشته شد و مردم نیز به دو گروه تقسیم شدند.
دستهای بنا به سفارش مسیح علیهالسلام از پترس و حواریون پیروی کردند و دسته دیگر، که بیشتر غیریهودیان بودند، پولس را به رهبری برگزیدند.
🔹پولس الهیاتی جدید پدید آورد که هرگز با سخنان عیسی علیهالسلام انطباق نداشت.
به اعتقاد او، عیسی علیهالسلام مقام الوهی و فوقبشری داشت.
او خدا بود که جسم گرفت تا به صلیب رود و قربانی گناه انسان شود.
به تدریج علمای بزرگ آن زمان که به مسیح اعتقاد داشتند، حقیقت را دریافتند، ولی دیگر دیر شده بود.
پولس تمام انجیلها را باطل اعلام کرد و تنها سخن خویش را حجت دانست.
🔹شاکله دین عیسی علیهالسلام فریسیستیزی بود و آشکارا به آن حمله کرده بود. اما پولس با نامهها و کتابهای خویش، لبهی تیز فریسیستیزی عیسی علیهالسلام را کُند کرد و مسیحیت را دین آشتی با یهود ساخت.
این مطلب را میتوان از مجموع نامههای پولس دریافت.
ادامه دارد ...
#یهودشناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ویرگول (منبرکوتاه)
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡ #پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۱ پولس و عملیات یهود برای تخریب مسیحیت قسمت اول
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
در مقاله قبل نفوذ یهود و ایجاد انحراف در مسیحیت که متاسفانه بسیار موفق هم بوده بررسی شد.
آثار این انحراف در نحوهی عملکرد قلدران جهانی و فرهنگ منحط غربی کاملا مشهود است و در مقالات متعددی مانند مجموعه مقالات جنگ جهانی غذا و ... تا حدودی تبیین شد. و انشاءالله بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
اما در ادامه سیر تاریخی دشمن شناسی و نفوذ "#تبار_انحراف" در فرهنگها و ادیان؛ از این پس تلاش یهود در نفوذ و ایجاد انحراف در اسلام را بررسی میکنیم.
چون این مباحث از طرفی تحلیلی تاریخی است و از طرفی سازمان یهود همچنان مشغول نفوذ و انحراف در عالم اسلام است؛ دانستن این مباحث برای مؤمن بصیر بسیار لازم مینماید.
🔸🔹🔸🔹🔸
🖋 مقالهی دوم؛ #یهود_و_عصر_بعثت
قسمت اول:
«و خداوند به من گفت:… نبیای را برای ایشان، از میان برادران ایشان، مثل تو معبوث خواهم کرد و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هرآنچه به او امر فرمایم، به ایشان خواهد گفت و هرکسی که سخنان مرا که او به اسم من گوید، نشنود، من از او مطالبه خواهم کرد».
◀️ یک. تحریف تاریخ
🔹بخش عمدهای از تاریخ قرآن، به بازگویی تاریخ بنیاسرائیل و یهود و رویارویی آنان با پیامبر آخرالزمان اختصاص یافته و همین دلیل کافی است تا نویسندگان مسلمان به این موضوع توجه کنند.
اما با نگاهی هرچند گذرا به کارنامه آثار نویسندگان شیعه، چنین چیزی را نخواهیم دید.
حتی در کتابخانهها نیز در این زمینه آثار فراوانی یافت نمیشود.
در بیان علت این امر باید گفت: یهود برای اثرگذاری بر تاریخ، بسیار کوشیده و هزینههای هنگفتی برای تحریف تاریخ صرف کرده است.
ایجاد سیستمی برای حذف و سانسور کتابها و نوشتارهای ضدیهودی، از جمله این تلاشهاست.
یهود اینهمه توفیق در تحریف تاریخ را، مدیون آموزشهایی است که در دوران بیابان دیده است.
🔹با جستوجوی اندکی در تاریخ، ردپای یهودیان را در جنگهایی که ضد آنها برپا شده، خواهیم یافت.
مظلومنمایی یکی از مهمترین ابزار آنان برای دستیابی به هدف بوده است.
گویی در طول تاریخ، دستی در کار بوده تا یهودیان را از سالهای پیش از میلاد تا قرون حاضر، همواره ستمکش و در عین حال، شجاع و راسخ در عقیده نشان دهد.
آمار شگفتانگیز کشتارهای یهودیان که بیشتر به صورت اعدام دستهجمعی گزارش شده است، احتمال جعل و دستکم، تحریف را در ذهن تقویت میکند.
🔹پس از عیسی علیهالسلام تنها عنصر تهدید علیه یهود، پیامبر آخرالزمان بود چون در تحریف دین مسیح موفق بودند و نگرانی از آن وجود نداشت.
آنها اوصاف او را که در تورات نیز آمده است، دقیق میدانستند، ولی با تحریف معنوی، آیات مربوط به آن حضرت را به گونهای دیگر تفسیر کردند.
خداوند درباره این عمل آنها میفرماید:
«إِنَّ الَّذِینَ یکْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ یشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ مَا یأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لاَ یکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ لاَ یزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
آنان که کتابی را که خداوند نازل کرد است پنهان میدارند، تا بهای اندکی بستانند، شکمهای خود را جز از آتش انباشته نمیسازند و خدا در روز قیامت با آنها سخن نگوید و پاکشان نسازد و برای آنها عذابی دردآور است.»
🔹سازمان یهود که مجموعه گستردهای از اطلاعات را در اختیار دارد، پیامبر آخرالزمان را همانند فرزندان خویش، میشناخت.
این سازمان که عیسی علیهالسلام را به پیامبر مفقودالاثر تاریخ تبدیل و در حواریون او نیز نفوذ کرد، برای نابودی تهدید نهایی، چه کرد؟
🔹سازمان یهود پس از حضرت عیسی علیهالسلام جز اسلام، هیچ تهدیدی در برابر خود نمیدید.
آنان درباره اسلام، اهداف آن، آورنده و ادامه دهنده آن، اطلاعات جامع و کاملی داشتند.
با توجه به آموزشهای پیشین و تجربه عملی آنها و نیز با توجه به تاکید و پشتکار این سازمان در رسیدن به حکومت جهانی، طبیعی بود که در برابر این تهدید به برنامهریزی و مقابله بپردازد، همانگونه که در برابر عیسی علیهالسلام ایستاد و شایعه فحشای مریم علیهاالسلام و تصمیم به سنگسار ایشان و براندازی عیسی علیهالسلام از برنامههای یهود بود.
🔹مجموعه عملیات یهودیان برای مبارزه با پیامبر آخرالزمان، در سه مرحله طرحریزی شده بود:
۱ – ترور پیامبر اکرم (ص) و جلوگیری از ظهور ایشان؛
۲- ایجاد موانع بر سر راه ایشان برای جلوگیری از رسیدن به قدس؛ چون قدس محور خواستهی یهود بود و اگر این منطقه به دست پیامبر اسلام (ص) فتح میشد، یهود برای همیشه ناامید میگردید؛
۳- نفوذ در حکومت پیامبر خاتم(ص) و حاکمیت بر آن.
ادامه دارد ...
#یهودشناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@manbar_ir
ویرگول (منبرکوتاه)
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡ #پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی در مقاله قبل نفوذ یهود و ایجاد انحراف در مسیحی
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
🖋 مقالهی دوم؛ #یهود_و_عصر_بعثت
قسمت دوم
◀️ دو: انتظار جهانی
🔹در عصر بعثت، ادیان مدعی آن روز، همچون مسیحیت و یهود، از شخصی میگفتند که ظهور میکند و جهان را از فتنه و ستم و بیعدالتی پاک میسازد.
بیشترین ترویج این عقیده، از سوی جهان مسیحیت بود.
کشیشان و عالمان مسیحی که در جهان آن روز، در معرض تهاجم شدید شرک و کفر بودند، برای مبارزه با آن فساد و برای اینکه مومنان را امیدوار نگه دارند، آیاتی را که در انجیل مربوط به پیامبر صلیاللهعلیهوآله است، میخواندند.
«الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ (۷)
آنان که از این رسول، این پیامبرامی، که نامش را در تورات و انجیل مییابند، پیروی میکنند».
🔹از سوی دیگر، یهودیان نیز منجی آخرالزمان را از خویش میدانستند. یهودیانی که در حجاز زندگی میکردند، به یمن، حبشه و شام هجرت کردند.
نجران یمن که مرکز مسیحیان بود، از اخبار مربوط به پیامبر آخرالزمان موج میزد.
همه منتظر او بودند.
آنان تا اهالی مکه را میدیدند، میپرسیدند:
"در شهر شما اتفاقی نیفتاده است؟" (۸)
چون مطابق کتابهای آنان، پیامبر موعود، در جبل فاران که همان جبل النور و غار حرا در مکه است. (۹) ظهور میکرد.
این خبر به مکه رسید و دهان به دهان میگشت.
🔹مسیحیان در عصر نزدیک به بعثت، به حجاز مهاجرت کردند.
کشیشها و عالمان آن روز، آستانه ظهور را نزدیک میدیدند و برای درک حضور پیامبر آخرالزمان به حجاز رفته بودند.
آنها براساس تفاوت برداشتهایشان از تورات و انجیل، مکانهایی متفاوت را برمیگزیدند (۱۰) و در این مکانها منتظر ظهور بودند.
🔹زمانی حضرت عبدالمطلب برای تجارت به یمن که در عصر تولد پیامبر در سلطه ایرانیان قرار داشت، رفته بود.
شبی فرماندار یمن، عبدالمطلب را در خلوت فرا خواند و گفت:
"میخواهم رازی از رازهای خود را برایت بازگویم و از تو میخواهم آن را پنهان كنی تا هنگام ظهور فرار رسد. در شهر شما طفلی خوشرو و خوشقامت به دنیا آمده که یگانه اهل زمین است. در کتابهای بنیاسرائیل، وصف او از ماه شب چهاردهم و روشنتر است."
او پس از بیان ویژگیهای پیامبر موعود، آهی از حسرت کشید و ادامه داد:
"کاش در عصر پیامبری او بودم و از جان یاریاش میکردم."
سپس عبدالمطلب را به پاسداری از او در برابر یهود سفارش کرد و هشدار داد که اگر آنها او را بیابند، وی را خواهند کشت. (۱۱)
---------------
پینوشتها:
۱- عهد عتیق، تثنیه، باب ۱۸، شمارههای ۱۸-۲۰.
۲- روژه گارودی، نویسنده و محقق فرانسوی که به دلیل تالیف کتابهای ضد صهیونیسم محاکمه شد. در یکی از تالیفات خود به موضوع یهودستیزی با افسانه نژادکشی بنیاسرائیل اشاره کرده و مطالبی شگفت از منابع غربی در اینباره آورده است. (ر.ک: تاریخ یک ارتداد، ص ۱۷۶)
۳- در اینباره. ر.ک: حاج بابا قزوینی یزدی، محضر الشهود فی ردّ الیهود.
۴- بقره، آیه ۱۷۴.
۵- خداوند در آیه ۱۴۶ سوره بقره میفرماید: «الذین آتیناهم الکتاب یعرونه کما یعرفون أبنائهم و ان فریقا منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون : اهل کتاب همچنان که فرزندان خود را میشناسند، او را میشناسند ولی گروهی از ایشان در عین آگاهی حقیقت را پنهان میدارند.» در روایت نیز نقل شده است که عبدالله بن سلام میگفت: والله ما میشناسیم محمد را زیاده از آنچه فرزندان خود را میشناسیم، زیرا که وصف آن حضرت را در کتابهای خود خواندهایم و در آن شک نداریم و وقتی او را در میان شما میبینیم، گویی متوجه فرزندمان شدهایم. (ر.ک: تفسیر القمی، ج۱، ص ۱۹۵).
۶- نساء، آیه ۱۵۶.
۷- اعراف، آیه ۱۵۷.
۸- السیره، الحلبیه، ج۱، ص۱۱۳.
۹- التوحید صدوق، ص۴۲۷؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۴۸.
۱۰- دیرهای بین راهها، که در روایات اسلامی نام آنها به مناسبتهای مختلف آمده است که مثلاً امیرالمومنین علیهالسلام از آن عبور کرده یا سر امام حسین علیهالسلام در راه شام بدآنجا راه یافته است. از این گروهند.
۱۱- بحارالانوار، ج۱۵، صص ۱۴۸-۱۵۰؛ البدایة و النهایة، ج۲، ص ۳۲۹ و ۳۳۰.
منبع: حجتالاسلام مهدی طائب (۱۳۹۲)، تبار انحراف
ادامه دارد …
#یهودشناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ویرگول (منبرکوتاه)
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡ #پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی 🖋 مقالهی دوم؛ #یهود_و_عصر_بعثت قسمت دوم ◀️ د
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
🖋 مقالهی سوم؛
#اسلام_و_تروریسم_تاریخی_یهود
🔶🔸قسمت اول:
اگر ریشهی تروریسم را در تاریخ بجوییم، در مییابیم که یهودیان بنیانگذار آن بودهاند.
ترور که واژهای فرانسوی است، معادل فتک در عربی، و در فرهنگ سیاسی، به معنای کشتن غافلانه و هدفمند است. (۱۲)
بنابراین، ترور کور معنا ندارد.
با نگاهی به سیره و روایات معصومان علیهالسلام درمییابیم که آن بزرگواران چنین امری را تجویز نکرده و خود نیز از آن پرهیز میکردهاند.
کشتن مجرمی که خود میداند تحت تعقیب و حکمش اعدام است، ترور و فتک به شمار نمیآید؛ بلکه آنرا اغتیال گفتهاند.
بنابراین، ترور به مواردی اطلاق میشود که قاتل، هشداری به فرد هدف و تحت تعقیب ندهد.
یکی از شخصیتهای یهودی که یاران پیامبر علیهالسلام او را کشتند، کعب بن اشرف بود.
برخی کشتهشدن کعب را نوعی ترور میدانند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مرتکب آن شده است؛ در حالیکه با توجه به تعریف و ویژگیهای ترور، این قتل از این تعریف خارج است.
وقتی فتنهگریهای کعب از حد گذشت و به رویارویی تبلیغاتی و نظامی با پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مسلمانان رسید، آن حضرت به طور علنی و رسمی در مسجدالنبی دستور کشتن او را صادر کرد.
کعب نیز به خوبی میدانست که اگر مسلمانان به او دست یابند، خونش را خواهند ریخت،
بنابراین، کشته شدن وی از مفهوم ترور خارج است.
🔹یهود با شناسایی نور نبوت در اجداد پیامبر صلیاللهعلیهوآله و تطبیق آن با علائم ذکر شده در کتابهای آسمانی، میکوشیدند این نور را خاموش سازند.
در این بخش به تلاشهای یهود در زمینهی جلوگیری از تولد و ظهور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله خواهیم پرداخت.
◀️ الف. ترور هاشم
حضرت هاشم، جد اعلای پیامبر صلیاللهعلیهوآله مکی بود، اما قبرش در غزه فلسطین است.
ایشان از مکه برای تجارت به سوی شام خارج شد و در یثرب مهمان رئیس یکی از قبایل مستقر در مدینه به نام عمرو بن زید بن لبید خزرجی گردید.
هاشم با سلمی، دختر عمرو، ازدوج کرد و او را به مکه برد.
وقتی سلمی حامله شد، طبق شرطی که هنگام ازدواج کرده بودند، هاشم او را برای وضع حمل، به نزد خانواده اش در یثرب بازگرداند و خود از آنجا برای تجارت به شام رفت.
او هنگام رفتن به سفر، به همسرش گفت:
«احتمال دارد از این سفر بازنگردم. خداوند به تو پسری خواهد داد. از او بسیار نگهداری کن».
هاشم به غزه رفت و پس از پایان تجارت، آهنگ بازگشت کرد.
اما همان شب، به ناگاه بیمار شد.
پس اصحابش را فراخواند و گفت:
"به مکه بازگردید. به مدینه که رسیدید، همسرم را سلام برسانید و درباره فرزندم که از او متولد خواهد شد، سفارش کنید؛ به او بگویید که این فرزند، بزرگترین دغدغه من است."
سپس قلم و کاغذی خواست و وصیتنامهای نوشت که بخش عمدهای از آن در سفارش به پاسداری از فرزند و اشتیاقش به زیارت او بود. (۱۳)
موسی علیهالسلام به یهودیان خبر آمدن پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را داده بود.
اینان از قیافه، پدر و مادر و نسل او آگاه بودند و گنجینهای از اطلاعات را در اختیار داشتند.
علم چهرهشناسی نیز که از موسی علیهالسلام آموخته بودند، نسل به نسل در آنان منتقل شده بود.
با این اطلاعات، هاشم، در چشم آنها آشنا بود و به خوبی میدانستند که پیامبر آخرالزمان، از نسل اوست.
اما تیرشان دیر به هدف خورد و هنگامی هاشم ترور شد که نطفه عبدالمطب در مدینه بسته شده بود.
◀️ ب. ترور عبدالمطلب
فرزند هاشم در مدینه به دنیا آمد و رشد كرد.
او را شیبه نامیدند.
به توصیهی هاشم، مادر، پاسداری از او را برعهده گرفت و جالب است كه مادر دیگر ازدواج نکرد.
مردی از بنی عبدمناف برای تجارت به یثرب رفته بود، کودکی را در آنجا دید که خود را فرزند هاشم میخواند. [ظاهراً كودكان در حال كُشتی گرفتن بودند كه شیبه پس از پیروزی بر سایر كودكان گفت: من پسر هاشمم.]
از حال او پرسید و او خود را معرفی کرد.
آن مرد این خبر را به مُطلب رساند (۱۴) و مُطلب کودک را از این خانه فراری داده، همراه خود به مکه برد. (۱۵)
طبق نقلی دیگر وی با توافق مادر شیبه این کار را کرد. (۱۶)
به هنگام بازگشت مطلب و شیبه، یهودیان آنان را شناسایی كرده و به آنها حمله کردند که آن دو با اعجاز نجات یافتند. (۱۷)
وقتی مطلب شیبه را به مکه آورد؛ مردم به گمان اینکه وی غلام مطلب است، او را عبدالمطلب نام نهادند و این نام بر وی ماند. (۱۸)
🔗 ادامه دارد ..
#یهودشناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ویرگول (منبرکوتاه)
#تحلیل_تاریخی #دشمن_شناسی ✡🔥#تبار_انحراف🔥✡ #پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی 🖋 مقالهی سوم؛ #ا
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
🖋 مقالهی سوم؛
#اسلام_و_تروریسم_تاریخی_یهود
قسمت دوم:
◀️ ج. ترور عبدالله
🔹یهود در ترور عبدالمطلب ناكام ماند و از او عبدالله به دنیا آمد.
عبدالله اهل مکه بود ولی قبرش در مدینه (مقر یهود) است و این عجیب مینماید!
درباره عبدالله، داستانها صریحتر است.
یهودیان بارها دست به ترور او زده و ناکام ماندند. (۱۹)
🔹روزی وهب بن عبدمناف، یکی از تاجران مکه، عبدالله ۲۵ساله را دید که یهودیان در میانش گرفته بودند و میخواستند او را بکشند.
وهب گریخت و میان بنیهاشم آمد و فریاد زد:
"عبدالله را دریایید که دشمنان، او را در میان گرفتهاند."
عبدالله معجزهآسا نجات یافت.
وهب که شاهد نجات معجزهآسای عبدالله بود و نور نبوت را در چهره او میدید، پیشنهاد ازدواج دخترش، آمنه و عبدالله را داد و این ازدواج مبارک سر گرفت. (۲۰)
🔹گفتهاند: کاهنان یهودی زنی را فرستادند که همسر عبدالله شود تا نطفه پیامبر آخرالزمان به این زن منتقل گردد.
وی هر روز راه بر عبدالله میگرفت و به او پیشنهاد ازدواج میداد، ولی بعد از ازدواج عبدالله، دیگر این پیشنهاد را نداد.
عبدالله از او پرسید:
"چرا این بار سخن پیشینت را تکرار نکردی؟"
زن گفت:
"نوری که در پیشانی تو بود، دیگر نیست."
عبدالله، ازدواج کرده بود. (۲۱)
🔹چند ماه پس از ازدواج آندو و در شرایطی که آمنه باردار بود. عبدالله در راه بازگشت از شام بیمار شد و در مدینه از دنیا رفت. (۲۲)
تیر یهود برای بار دوم دیر به هدف میخورد.
عبدالله به گونهای کاملاً مشکوک در یثرب درگذشت، اما نمیتوان خط ترور را ردیابی کرد.
◀️ د. تلاش برای ترور پیامبر صلیاللهعلیهوآله
🔹یک روز بعد از میلاد حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، یکی از علمای یهودیه به دارالندوة آمد و از حاضران پرسید:
"آیا امشب در میان شما فردی متولد شده است؟"
گفتند:
"نه."
گفت:
"پس باید در فلسطین متولد شده باشد؛ پسری که نامش احمد است و هلاک یهود به دست او خواهد بود."
حاضران، پس از جلسه، سراغ گرفتند و دریافتند که پسری برای عبدالله بن عبدالمطلب به دنیا آمده است.
پس آن عالم یهودی را خبر کردند و بنابر درخواست وی، او را نزد کودک بردند.
او به محض دیدن طفل، بیهوش شد.
چون به هوش آمد گفت:
"به خدا قسم که پیامبری (نبوت)، تا قیامت از بنیاسرائیل گرفته شد. این همان کسی است که بنیاسرائیل را نابود میکند."
آنگاه با دیدن شادی قریش از این خبر، ادامه داد:
"به خدا قسم، کاری با شما کند که اهل مشرق و مغرب از آن یاد کنند." (۲۳)
🔹به این ترتیب، محمد صلیاللهعلیهوآله از همان نخستین روز تولد شناسایی شد.
تیرهای یهود برای جلوگیری از تولد او، همه به خطا رفته بود و آنها برای رسیدن به هدفشان، میبایست محمد صلیاللهعلیهوآله را از میان برمیداشتند.
در مقابل این توطئهها، برای جلوگیری از ترور پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز تلاشهایی صورت گرفت که در ادامه به آنها میپردازیم:
👈 ۱- دوری از محیط مکه
در آن شرایط، عبدالمطلب وظیفهای خطیر بر عهده داشت.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای مادر و نیز جد مادری و جد پدری بسیار محبوب بود.
عبدالمطلب، محبوب ترین فرزندش، عبدالله، را از دست داده و دختر وهب نیز دو ماه پس از ازدواج بیوه شده بود.
محصول این ازدواج، یک پسر بسیار زیبا بود.
از اینرو، اهمیت پاسداری از محمد صلیاللهعلیهوآله برای سرپرستان ایشان، کاملا آشکار بود.
او در محیط مکه، به دلیل رفت و آمد کاروانهای تجاری و زیارتی، در امان نبود.
تنها راه چاره، دور کردن وی از مکه بود؛ آن هم مخفیانه و دور از چشم اغیار، محمد صلیاللهعلیهوآله را به دایه سپردند تا ایشان را در سرزمینی دورتر از مکه و پنهانی نگهداری کند.
منطقه سکونت حلیمه از مکه، بسیار دور بوده است.
🔸تاریخنگاران علل سپردن محمد صلیاللهعلیهوآله به دایه را اینگونه برشمردهاند:
۱- مادر محمد صلیاللهعلیهوآله شیر نداشت و باید کودک را به دایهای میسپردند؛
۲- آب و هوای مکه بد بود و کودکان را طاقت زندگی در آن نبود؛
۳- رسم عرب بر آن بود که کودکان را به دایه میسپردند تا بیرون از شهر بزرگشان کند.
ادامه دارد ...
#یهود_شناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ویرگول (منبرکوتاه)
#تحلیل_تاریخی #دشمن_شناسی ✡🔥#تبار_انحراف🔥✡ #پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی 🖋 مقاله
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
🖋 مقالهی سوم؛
#اسلام_و_تروریسم_تاریخی_یهود
قسمت سوم:
🔹تاریخنگاران علل سپردن محمد صلیاللهعلیهوآله به دایه را اینگونه برشمردهاند:
۱- مادر محمد صلیاللهعلیهوآله شیر نداشت و باید کودک را به دایهای میسپردند؛
۲- آب و هوای مکه بد بود و کودکان را طاقت زندگی در آن نبود؛
۳- رسم عرب بر آن بود که کودکان را به دایه میسپردند تا بیرون از شهر بزرگشان کند.
🔹هر سه دلیل به آسانی نقدپذیر است:
یک. روشن است که اگر آمنه شیر نداشت، باید دایهای از اهل مکه برای طفل وی میگرفتند تا نزد خود رشدشان دهد؛ نه دایهای از دوردست؛
دو. آب و هوای مکه چه مدت نامناسب بوده است؟ آیا این بدی آب و هوا، پنج سال به طول انجامیده است؟ در این باره، شاهدی از تاریخ نمیتوان یافت. افزون بر آن، در صورت بدی آب و هوای مکه، مکیان یا دست کم کودکان آنان، همه، به سرزمینی دیگر کوچیده بودند که چنین چیزی رخ نداده است؛
سه. اگر رسم اهل مکه، سپردن کودک به دایه بود، چگونه است که دیگر عربها کودکان خویش را به دایه نسپردهاند. حتی آنان که همعصر حضرت محمد بودند یا پس از ایشان به دنیا آمدهاند، به دایه سپرده نشدهاند؟
🔹بنابر نقل تاریخ، مدتی مادر حمزه به محمد صلیاللهعلیهوآله شیر داد؛ چرا حمزه را که دو ماه بزرگتر از محمد صلیاللهعلیهوآله بود، به دایه نسپردهاند؟
افزون بر اینها، نوازد، تنها دو سال شیر میخورد؛ چرا محمد صلیاللهعلیهوآله را پنج سال نزد حلیمه فرستادند؟
مادر موسی علیهالسلام با اینکه چند فرزند دیگر نیز داشت، در زمان اندکی که از فرزندش دور شد، از شدت غم و غصه، قصد داشت جریان را افشا کند؛ پس چرا آمنه پنج سال دوری فرزند را تحمل کرده است؟
در این ماجرا، شان مادر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آشکار میشود که برای حفظ حیات نبی، از تمام خواهشهای مادری خویش چشم فرو بسته و به عبدالمطلب اعتراض نکرده است.
🔹چنان که گفتیم رفت و آمد غریبهها در مکه عادی بود و به آسانی میتوانستند افراد را در این شهر ترور کنند.
از این رو، تنها راه پیش روی عبدالمطلب، این بود که حضرت را پنهان سازد.
🔹اما چرا عبدالمطلب، محمد صلیاللهعلیهوآله را پس از پنج سال به مکه بازگرداند؟
در تاریخ، دلایلی برای بازگرداندن پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل کردهاند.
در حدیثی که «شق صدر» نام گرفته، آمده است:
"هنگامیکه حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله نزد حلیمه بود، با فرزندان وی به چوبانی میرفت. روزی کسی آمد و سینه محمد صلیاللهعلیهوآله را پاره کرد و لختهای خون از آن بیرون آورد و گفت: این نصیب شیطان از توست. سپس محل را در طشتی از طلا با آب زمزم شست و رفت. کودکان حلیمه نزد مادر دویدند و فریاد زدند: محمد کشته شد، محمد کشته شد، پس از آن، حلیمه او را نزد جدّش بازگرداند و به او گفت: نمیتوانم از فرزندت نگهداری کنم؛ او جن زده شده است. عبدالمطلب نیز او را تحویل گرفت."
🔹واقعیت آن است که این حدیث را جعل کردهاند تا خط اصلی داستان گم شود. در واقع، علت بازگرداندن حضرت به مکه، آن بود که ایشان را شناسایی کرده بودند و میخواستند او را با خود ببرند.
نقلهای دیگر، این مطلب را تایید میکنند.
آن منطقه، دیگر امن نبود.
بنابراین، حلیمه دیگر توان پاسداری از محمد صلیاللهعلیهوآله را نداشت.
اگر یهودیان از حضرت موسی علیهالسلام نام شیردهنده (حلیمه) پیامبر آخرالزمان را نیز پرسیده بودند، در هفته اول، او را مییافتند.
تنها به دلیل ضعف اطلاعات یهود در این زمینه، یافتن محمد صلیاللهعلیهوآله پنج سال طول کشید.
🔹به هر حال، از آن پس، عبدالمطلب، خود محافظ محمد صلیاللهعلیهوآله شد.
خداوند متعال بر رسولش، منت مینهد و میفرماید:
«ألم یجدک یتیما فاوی (۲۷) آیا تو را یتیم یافت و پناهت داد».
اگر در مورد این یتیم و دشمن پیچیدهای که داشته است، دقت شود، به معنای آیه پی میبریم.
ادامه دارد ...
#یهود_شناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ویرگول (منبرکوتاه)
#تحلیل_تاریخی #دشمن_شناسی ✡🔥#تبار_انحراف🔥✡ #پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی 🖋 مقاله
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
🖋 مقالهی سوم؛
#اسلام_و_تروریسم_تاریخی_یهود
قسمت چهارم:
در قسمت اول گفتیم که پیامبر صلیاللهعلیهوآله از همان نخستین روز تولد شناسایی شد
تیرهای یهود برای جلوگیری از تولد او، همه به خطا رفته بود و آنها برای رسیدن به هدفشان، میبایست محمد صلیاللهعلیهوآله را از میان برمیداشتند.
در مقابل این توطئهها، برای جلوگیری از ترور پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز تلاشهایی صورت گرفت که در ادامه به آنها میپردازیم:
👈 ۱- دوری از محیط مکه (گذشت)
👈 ۲- پاسداری مداوم
رفتار عبدالمطلب نشان میدهد که اهمیت حفاظت از محمد صلیاللهعلیهوآله برایش کاملا روشن بوده است؛ چرا که حتی هنگام جلسات دارالندوة نیز، وی را همراه میبرد و به جای خود مینشاند.
🔹مورخان، سفری برای محمد صلیاللهعلیهوآله و مادرش به مدینه نقل کردهاند که با توجه به دقت و مراقبتهای عبدالمطلب، نمیتوان آن را به آسانی پذیرفت؛ (۲۸) چرا که یثرب، مرکز یهودیان بود و عبدالمطلب از اهمیت این موضوع کاملاً آگاهی داشت.
وی بارها کینه و هجوم یهود به محمد صلیاللهعلیهوآله را دیده بود. از این رو، دور از ذهن است که این فرزند با مادر یا امایمن، بدون حضور عبدالمطلب، به یثرب سفر کنند و آنجا مادر از دنیا برود و ام ایمن کودک را به مکه بازگرداند.
این از پیچیدگی تاریخ است که:
* آیا این سفر واقعیت دارد یا نه؟
* دلیل واقعی مرگ مادر پیامبر صلیاللهعلیهوآله چه بود؟
* برای چه کاری به مدینه رفته بود؟
* چرا با وجود خطرهای فراوان، کودک را نیز با خود برده بود؟
* آیا مادر در درگیری با یهود، فدایی فرزند شده بود؟
اینها پرسشهایی است که نیازمند بررسی و تحقیق است.
🔹اهمیت حفاظت از نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله در نظر عبدالمطلب، در وصیتنامه او به ابوطالب آشکار میشود.
محمد صلیاللهعلیهوآله هشت ساله بود که مرگ عبدالمطلب فرا رسید.
رسم عرب، وصیت به فرزند بزرگتر است، ولی عبدالمطلب برخلاف این رسم عرب، ابوطالب را وصی خود قرار داد؛ در حالی که او فرزند بزرگتر عبدالمطلب نبود و برادر بزرگترش نیز زنده بود.
پیش از دو سوم وصیتنامه عبدالمطلب، سفارش بر حفاظت از کودک بود و در پایان فرمود:
«اگر به من قول ندهی که از این کودک حفاظت کنی، راحت جان نخواهم داد».
ابوطالب دست پدر را گرفت و قول داد که با جان و مال از محمد صلیاللهعلیهوآله پاسداری کند.
🔹پس از عبدالمطلب، حفاظت از محمد صلیاللهعلیهوآله بر عهده ابوطالب بود.
ایشان برای انجام دادن این وظیفه، چهار سال از تجارت دست کشید؛ تا اینکه قحطی در مکه فشار آورد. با دشوار شدن اوضاع، او باید به تجارت میرفت، ولی نمیتوانست محمد صلیاللهعلیهوآله را در مکه تنها بگذارد.
پس او را با خود برد و در مسیر نیز همواره مراقبش بود.
هنگامیکه کارون به بصری الشام رسید، پیکی از جانب بحیرا بزرگ مدرسه، به استقبال آنان آمد و ایشان را به مهمانی فرا خواند.
چندین سال کاروانها از این مسیر میگذشتند و مسئولان مدرسه توجهی به آنان نداشتند؛ ولی اینبار کاروانیان را به میهمانی فرا خوانده بودند.
همراهیان ابوطالب در حالی که از این دعوت شگفتزده شده بودند، آن را پذیرفتند.
ابوطالب، محمد صلیاللهعلیهوآله را نیز همراه خود به این مهمانی برد، ولی او را دور از بحیرا نشاند
🔹وجود اختلافهای فراوان در نقل داستان بحیرا نشان میدهد که ناقلان آن، به گونهای قصد داشتهاند این داستان را ساده جلوه دهند و آنرا بیاهمیت جلوه دهند.
در حالی که این داستان در کشف دو مطلب، بسیار پرمغز است:
👈 ۱- انتشار اطلاعات مربوط به پیامبر صلیاللهعلیهوآله در آن روز، و میزان گفتگو در این باره، بسیار فراوان بوده است؛
👈۲- میزان خطر یهود برای پیامبر صلیاللهعلیهوآله به اندازهای بود که بحیرا نیز این مطلب را میدانسته است.
در ابتدای این داستان، نقلهایی افزودهاند تا آنرا از ابتدا به انحراف و ابتذال بکشانند.
نقل میکنند که حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله را نزد مالالتجارة گذاردند و رفتند؛
یا میگویند:
هنگامیکه ابوطالب رهسپار تجارت بود، محمد صلیاللهعلیهوآله به او گفت که من یتیم بیکس را در مکه میگذاری و میروی؟
این سخنان درست نیست.
آیا میتوان پذیرفت نوجوانی اینچنین که بنا به نقل متواتر تاریخ، بسیار فهیمتر از دیگران بود، نزد عمو اینگونه سخن گفته باشد؟
آنهم عمویی که از جانب پدرش، مامور حفاظت ویژه از وی شده است.
این مقدمات، همه برای کاستن از ارزش سخن بحیراست.
بحیرا با اشاره به محمد صلیاللهعلیهوآله از ابوطالب پرسید: او کیست؟ گفت: فرزندم. بحیرا گفت: نه، او فرزند تو نیست؛ ...
ادامه دارد...
#یهود_شناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@manbar_ir
ویرگول (منبرکوتاه)
#تحلیل_تاریخی #دشمن_شناسی ✡🔥#تبار_انحراف🔥✡ #پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی 🖋 مقاله
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥 #تبار_انحراف 🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
🖋 مقالهی سوم؛
#اسلام_و_تروریسم_تاریخی_یهود
قسمت پنجم:
در قسمتهای قبل به عرض رسید که؛ برای جلوگیری از ترور پیامبر صلیاللهعلیهوآله تلاشهایی صورت گرفت و به شرح آن مشغولیم:
👈 ۱- دوری از محیط مکه (گذشت)
👈 ۲- پاسداری مداوم
... بحیرا با اشاره به محمد صلیاللهعلیهوآله از ابوطالب پرسید:
"او کیست؟"
گفت:
"فرزندم."
بحیرا گفت:
"نه، او فرزند تو نیست؛ پدر و مادر او از دنیا رفتهاند."
ابوطالب گفت:
"آری، درست میگویی؛ من عموی اویم."
بحیرا از ابوطالب اجازه گرفت تا با محمد صلیاللهعلیهوآله گفتگو کند.
پس به آن حضرت عرض کرد:
"تو را به لات و عزی سوگند میدهم که مرا پاسخ بگویی!"
حضرت خشمگین شد و فرمود:
"مرا به ایشان سوگند مده! که هیچچیز را به اندازه اینان مغبوض نمیدانم."
بحیرا از حضرت پرسشهایی کرد و پاسخ گرفت.
پس به دست و پای حضرت افتاد و او را مکرر بوسید و گفت:
"اگر زمان تو را دریابم، در پیش رویت شمشیر میزنم و با دشمنانت جهاد میکنم."
آنگاه در مدح و فضل حضرت سخن گفت و از ابوطالب خواست که وی را به شهرش بازگرداند، مبادا یهود بر او دست یابند؛ زیرا هیچ صاحب کتابی نیست که نداند او به دنیا آمده است و اگر او را ببیند، به یقین خواهند شناخت.
تذکر بحیرا، نشان دهنده وجود خطر برای رسول الله صلیاللهعلیهوآله بود.
دشمنی یهود با پیامبر آخرالزمان، به اندازهای بود که بحیرا نیز که عالمی مسیحی بود، آن را دریافته بود و گمان میکرد ابوطالب از آن بیخبر است.
ابوطالب از همانجا محمد صلیاللهعلیهوآله را برگرداند و جالب اینکه، هفت یهودی برای ترور او تا نزد بحیرا آمدند.
به هر حال، ابوطالب از آن پس هرگز به سفر نرفت.
او در حفاظت از پیامبر آخرالزمان با درایت کامل و بی هیچ کم و کاستی عمل میکرد؛ چنانکه پیش از پیامبر صلیاللهعلیهوآله غذا میخورد تا مطمئن شود مسموم نیست؛
شبها در کنار محمد صلیاللهعلیهوآله میخوابید و بچهها را در کنارش میخواباند تا از خطر ترور در امان بماند؛
و درهر مکانی نخست خود وارد میشد تا از نبود دشمن اطمینان یابد.
تا ۲۵ سالگی محمد صلیاللهعلیهوآله اوضاع به همین روش بود.
حضرت در این سن تقاضای تجارت کرد.
ادامه دارد ...
#یهود_شناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ویرگول (منبرکوتاه)
#تحلیل_تاریخی #دشمن_شناسی ✡🔥#تبار_انحراف🔥✡ #پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی 🖋 مقالهی سوم؛ #ا
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
🖋 مقالهی سوم؛
#اسلام_و_تروریسم_تاریخی_یهود
قسمت دوم:
◀️ ج. ترور عبدالله
🔹یهود در ترور عبدالمطلب ناكام ماند و از او عبدالله به دنیا آمد.
عبدالله اهل مکه بود ولی قبرش در مدینه (مقر یهود) است و این عجیب مینماید!
درباره عبدالله، داستانها صریحتر است.
یهودیان بارها دست به ترور او زده و ناکام ماندند.
🔹روزی وهب بن عبدمناف، یکی از تاجران مکه، عبدالله ۲۵ساله را دید که یهودیان در میانش گرفته بودند و میخواستند او را بکشند.
وهب گریخت و میان بنیهاشم آمد و فریاد زد:
"عبدالله را دریایید که دشمنان، او را در میان گرفتهاند."
عبدالله معجزهآسا نجات یافت.
وهب که شاهد نجات معجزهآسای عبدالله بود و نور نبوت را در چهره او میدید، پیشنهاد ازدواج دخترش، آمنه و عبدالله را داد و این ازدواج مبارک سر گرفت.
🔹گفتهاند: کاهنان یهودی زنی را فرستادند که همسر عبدالله شود تا نطفه پیامبر آخرالزمان به این زن منتقل گردد.
وی هر روز راه بر عبدالله میگرفت و به او پیشنهاد ازدواج میداد، ولی بعد از ازدواج عبدالله، دیگر این پیشنهاد را نداد.
عبدالله از او پرسید:
"چرا این بار سخن پیشینت را تکرار نکردی؟"
زن گفت:
"نوری که در پیشانی تو بود، دیگر نیست."
عبدالله، ازدواج کرده بود.
🔹چند ماه پس از ازدواج آندو و در شرایطی که آمنه باردار بود. عبدالله در راه بازگشت از شام بیمار شد و در مدینه از دنیا رفت.
تیر یهود برای بار دوم دیر به هدف میخورد.
عبدالله به گونهای کاملاً مشکوک در یثرب درگذشت، اما نمیتوان خط ترور را ردیابی کرد.
◀️ د. تلاش برای ترور پیامبر صلیاللهعلیهوآله
🔹یک روز بعد از میلاد حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، یکی از علمای یهودیه به دارالندوة آمد و از حاضران پرسید:
"آیا امشب در میان شما فردی متولد شده است؟"
گفتند:
"نه."
گفت:
"پس باید در فلسطین متولد شده باشد؛ پسری که نامش احمد است و هلاک یهود به دست او خواهد بود."
حاضران، پس از جلسه، سراغ گرفتند و دریافتند که پسری برای عبدالله بن عبدالمطلب به دنیا آمده است.
پس آن عالم یهودی را خبر کردند و بنابر درخواست وی، او را نزد کودک بردند.
او به محض دیدن طفل، بیهوش شد.
چون به هوش آمد گفت:
"به خدا قسم که پیامبری (نبوت)، تا قیامت از بنیاسرائیل گرفته شد. این همان کسی است که بنیاسرائیل را نابود میکند."
آنگاه با دیدن شادی قریش از این خبر، ادامه داد:
"به خدا قسم، کاری با شما کند که اهل مشرق و مغرب از آن یاد کنند."
🔹به این ترتیب، محمد صلیاللهعلیهوآله از همان نخستین روز تولد شناسایی شد.
تیرهای یهود برای جلوگیری از تولد او، همه به خطا رفته بود و آنها برای رسیدن به هدفشان، میبایست محمد صلیاللهعلیهوآله را از میان برمیداشتند.
در مقابل این توطئهها، برای جلوگیری از ترور پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز تلاشهایی صورت گرفت که در ادامه به آنها میپردازیم:
👈 ۱- دوری از محیط مکه
در آن شرایط، عبدالمطلب وظیفهای خطیر بر عهده داشت.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای مادر و نیز جد مادری و جد پدری بسیار محبوب بود.
عبدالمطلب، محبوب ترین فرزندش، عبدالله، را از دست داده و دختر وهب نیز دو ماه پس از ازدواج بیوه شده بود.
محصول این ازدواج، یک پسر بسیار زیبا بود.
از اینرو، اهمیت پاسداری از محمد صلیاللهعلیهوآله برای سرپرستان ایشان، کاملا آشکار بود.
او در محیط مکه، به دلیل رفت و آمد کاروانهای تجاری و زیارتی، در امان نبود.
تنها راه چاره، دور کردن وی از مکه بود؛ آن هم مخفیانه و دور از چشم اغیار، محمد صلیاللهعلیهوآله را به دایه سپردند تا ایشان را در سرزمینی دورتر از مکه و پنهانی نگهداری کند.
منطقه سکونت حلیمه از مکه، بسیار دور بوده است.
🔸تاریخنگاران علل سپردن محمد صلیاللهعلیهوآله به دایه را اینگونه برشمردهاند:
۱- مادر محمد صلیاللهعلیهوآله شیر نداشت و باید کودک را به دایهای میسپردند؛
۲- آب و هوای مکه بد بود و کودکان را طاقت زندگی در آن نبود؛
۳- رسم عرب بر آن بود که کودکان را به دایه میسپردند تا بیرون از شهر بزرگشان کند.
ادامه دارد ...
#یهودشناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام (پاسخگو) ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ویرگول (منبرکوتاه)
#تحلیل_تاریخی #دشمن_شناسی ✡🔥#تبار_انحراف🔥✡ #پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی 🖋 مقاله
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
🖋 مقالهی سوم؛
#اسلام_و_تروریسم_تاریخی_یهود
قسمت سوم:
🔹تاریخنگاران علل سپردن محمد صلیاللهعلیهوآله به دایه را اینگونه برشمردهاند:
۱- مادر محمد صلیاللهعلیهوآله شیر نداشت و باید کودک را به دایهای میسپردند؛
۲- آب و هوای مکه بد بود و کودکان را طاقت زندگی در آن نبود؛
۳- رسم عرب بر آن بود که کودکان را به دایه میسپردند تا بیرون از شهر بزرگشان کند.
🔹هر سه دلیل به آسانی نقدپذیر است:
یک. روشن است که اگر آمنه شیر نداشت، باید دایهای از اهل مکه برای طفل وی میگرفتند تا نزد خود رشدشان دهد؛ نه دایهای از دوردست؛
دو. آب و هوای مکه چه مدت نامناسب بوده است؟ آیا این بدی آب و هوا، پنج سال به طول انجامیده است؟ در این باره، شاهدی از تاریخ نمیتوان یافت. افزون بر آن، در صورت بدی آب و هوای مکه، مکیان یا دست کم کودکان آنان، همه، به سرزمینی دیگر کوچیده بودند که چنین چیزی رخ نداده است؛
سه. اگر رسم اهل مکه، سپردن کودک به دایه بود، چگونه است که دیگر عربها کودکان خویش را به دایه نسپردهاند. حتی آنان که همعصر حضرت محمد بودند یا پس از ایشان به دنیا آمدهاند، به دایه سپرده نشدهاند؟
🔹بنابر نقل تاریخ، مدتی مادر حمزه به محمد صلیاللهعلیهوآله شیر داد؛ چرا حمزه را که دو ماه بزرگتر از محمد صلیاللهعلیهوآله بود، به دایه نسپردهاند؟
افزون بر اینها، نوازد، تنها دو سال شیر میخورد؛ چرا محمد صلیاللهعلیهوآله را پنج سال نزد حلیمه فرستادند؟
مادر موسی علیهالسلام با اینکه چند فرزند دیگر نیز داشت، در زمان اندکی که از فرزندش دور شد، از شدت غم و غصه، قصد داشت جریان را افشا کند؛ پس چرا آمنه پنج سال دوری فرزند را تحمل کرده است؟
در این ماجرا، شان مادر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آشکار میشود که برای حفظ حیات نبی، از تمام خواهشهای مادری خویش چشم فرو بسته و به عبدالمطلب اعتراض نکرده است.
🔹چنان که گفتیم رفت و آمد غریبهها در مکه عادی بود و به آسانی میتوانستند افراد را در این شهر ترور کنند.
از این رو، تنها راه پیش روی عبدالمطلب، این بود که حضرت را پنهان سازد.
🔹اما چرا عبدالمطلب، محمد صلیاللهعلیهوآله را پس از پنج سال به مکه بازگرداند؟
در تاریخ، دلایلی برای بازگرداندن پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل کردهاند.
در حدیثی که «شق صدر» نام گرفته، آمده است:
"هنگامیکه حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله نزد حلیمه بود، با فرزندان وی به چوبانی میرفت. روزی کسی آمد و سینه محمد صلیاللهعلیهوآله را پاره کرد و لختهای خون از آن بیرون آورد و گفت: این نصیب شیطان از توست. سپس محل را در طشتی از طلا با آب زمزم شست و رفت. کودکان حلیمه نزد مادر دویدند و فریاد زدند: محمد کشته شد، محمد کشته شد، پس از آن، حلیمه او را نزد جدّش بازگرداند و به او گفت: نمیتوانم از فرزندت نگهداری کنم؛ او جن زده شده است. عبدالمطلب نیز او را تحویل گرفت."
🔹واقعیت آن است که این حدیث را جعل کردهاند تا خط اصلی داستان گم شود. در واقع، علت بازگرداندن حضرت به مکه، آن بود که ایشان را شناسایی کرده بودند و میخواستند او را با خود ببرند.
نقلهای دیگر، این مطلب را تایید میکنند.
آن منطقه، دیگر امن نبود.
بنابراین، حلیمه دیگر توان پاسداری از محمد صلیاللهعلیهوآله را نداشت.
اگر یهودیان از حضرت موسی علیهالسلام نام شیردهنده (حلیمه) پیامبر آخرالزمان را نیز پرسیده بودند، در هفته اول، او را مییافتند.
تنها به دلیل ضعف اطلاعات یهود در این زمینه، یافتن محمد صلیاللهعلیهوآله پنج سال طول کشید.
🔹به هر حال، از آن پس، عبدالمطلب، خود محافظ محمد صلیاللهعلیهوآله شد.
خداوند متعال بر رسولش، منت مینهد و میفرماید:
«ألم یجدک یتیما فاوی
آیا تو را یتیم یافت و پناهت داد».
اگر در مورد این یتیم و دشمن پیچیدهای که داشته است، دقت شود، به معنای آیه پی میبریم.
ادامه دارد ...
#یهودشناسی
#صهیونیزم
#تاریخ_اسلام
کانالمون ⇩
@virgoolll
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام (پاسخگو) ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af