eitaa logo
ویکی فقه؛ دانشنامه علوم اسلامی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
65 فایل
📣 کانال رسمی سایت ویکی‌فقه مدیر سایت ویکی‌فقه: @zolale_andisheh مدیر کانال: @ahmad110 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/a59m.BM9SY 👈راهنما: https://eitaa.com/wikifeqh/7128 💮سایت‌های مرتبط: 🌐wikifeqh.ir 🌐eshia.ir 🌐lib.eshia.ir 🌐wikiporse
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ برای علاقه‌مندان به ✅ مساوقت وحدت با وجود 🌸 هر موجودی از جهت موجود بودنش، واحد است. حتی کثرتی هم که در خارج تحقق دارد، از آن جهت که موجود است دارای یک کثرت است و واحد می‌باشد و هر واحدی هم یا وجود عینی دارد، یا لااقل وجود ذهنی دارد، پس وحدت و وجود با یکدیگر تلازم دارند. 🌸 ین دو مفهوم (وحدت و وجود) از حیث قوت و ضعف هم با یکدیگر موافق هستند؛ یعنی هر چه وجود چیزی قوی تر باشد وحدت آن نیز اتم خواهد بود. 🌸 عده‌ای این قاعده را قبول ندارند و نقض هائی بر آن وارد می‌کنند ولی مشهور فلاسفه ، این نظریه را قبول کرده و به اشکالات آن جواب داده‌اند. 🌸 ایرادات وارد شده به قاعده مذکور: 🔹 ایراد اول: ممکن است برخی مخالفین بگویند وحدت، وصفی است که حمل بر مفاهیم و ماهیات می‌شود با صرف نظر از وجود آنها مثل وحدت نوعی و وحدت جنسی در حالی که وجود تا زمانی که ماهیت موجود نشده است بر آن حمل نمی‌شود پس از موجود شدن هم در حقیقت بر موجودیت ماهیت حمل شده است نه بر خود ماهیت. پس این دو مفهوم، در صدق بر اشیاء، متساوی نیستند. 🔺در جواب از این ایراد می‌توان گفت؛ اگر چه حمل وجود بر نوع و جنس ، ممکن نیست (چون نوع و جنس، وجود خارجی ندارند) ولی به اعتبار وجود ذهنی آنها، می‌توان وجود را بر آنها حمل کرد. 🔹ایراد دوم: کثیر، از جهت کثیر بودنش، موجود است ولی واحد نیست. پس نتیجه می‌گیریم، برخی از موجودات، واحد نیستند. پس انقسام موجود به واحد و کثیر با مساوقت وجود با واحد منافات دارد. 🔺جوابی که از این ایراد داده شده این است که: واحد دو اعتبار دارد؛ اعتبار اول: وحدت مطلقه و فی نفسه که شیء، بدون قیاس بعضی از مصادیقش با برخی دیگر لحاظ می‌شود در اینصورت واحد با وجود مساوق و ملازم است و حتی کثیر هم به این اعتبار واحد است؛ اعتبار دوم: وحدت نسبی ، که شیء با قیاس بعضی از مصادیقش با برخی دیگر لحاظ می‌شود که در اینصورت برخی از مصادیق، مصداق عدم انقسام هستند (واحد) و برخی مصداق انقسام (کثرت مثل عشرة) پس هیچ تعارضی بین تقسیم موجود به واحد و کثیر و مساوقت وجود و واحد نیست. 🔹ایراد سوم: وحدت از معانی انتزاعی عقلی و معقول ثانی است که اگر حقیقت خارجی بخواهد داشته باشد، باید خود وحدت هم وحدتی داشته باشد (به خاطر مساوقت وجود با وحدت) و هکذا وحدتش هم باید وحدتی داشته باشد و این تا بی نهایت ادامه دارد و مستلزم تسلسل است. 🔺جوابی که از این ایراد داده‌اند این است که؛ وحدتی که خود وحدت دارد، عین ذات آن می‌باشد، نه زائد بر آن. پس وحدت ذاتا واحد است و محتاج به وحدت عارضی دیگری نمی‌باشد. 🍁برای مطالعه کامل مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید👇 http://wikifeqh.ir/مساوقت_وحدت_با_وجود @wikifeqh_ir
⚡️ برای علاقه‌مندان به ✅ وحدت شخصی وجود 🌸 نظریه وحدت شخصیه وجود بیانگر این مطلب است که تنها یک حقیقت بسیط وجود دارد که این حقیقت از هرگونه کثرت و نقص منزه است و در ذات این حقیقت بسیط مستقل، تیرگی امکان یا احتیاج هرگز دخالت ندارد. 🌸 وحدت شخصیه وجود از فروعات بحث علیت در وجودشناسی صدرایی محسوب می‌شود. این نکته از این لحاظ اهمیت دارد که گرچه وحدت شخصیه وجود به طریق غیرفلسفی برای صدرا اشراق شده است؛ ولی تبیین فلسفی آن همچون وحدت تشکیکه و امکان فقری بر پایه علیت استوار است. 🌸 نظریه وحدت شخصیه وجود بیانگر این مطلب است که تنها یک حقیقت بسیط وجود دارد که این حقیقت از هرگونه کثرت و نقص منزه است و در ذات این حقیقت بسیط مستقل، تیرگی امکان یا احتیاج هرگز دخالت ندارد. این حقیقت بسیط در ذات خود فیاض است و با وجودش که عین ذات اوست، منشا جهان است. 🌸 در فلسفه صدرایی اصل علیت از تثلیث علت، معلول و رابطه علی به سوی تثنیه مستقل (علت) و رابط (معلول) و سپس به سوی توحید واجب و شئونات او حرکت کرده است. 🌸در وحدت شخصیه وجود نه تنها وجود معلولی و رابطه علّی در مقابل علت منتفی است و نه تنها وجود رابطی (وجود لنسفه و بغیره) نیز مطرود است که حتی وجود رابط (وجود بغیره) نیز انکار می‌شود. 🌸 اعتقاد به وجود رابط برای ممکنات مبتنی بر نظریه تشکیکیه وجود است؛ ولی بر مبنای نظریه وحدت شخصی، وجود رابط نیز در برابر واجب به طور مستقل مطرح نمی‌باشد. هرچه هست، وجود واجب است و هرچه غیر اوست، تطورات و شئونات اوست. 🌸 تفاوت اساسی وحدت شخصیه با وحدت تشکیکیه وجود در این است که در وحدت تشکیکیه وجود، حقیقت وجود دارای مراتب تشکیکی است، ولی در وحدت شخصیه در مراتب تجلی و ظهور، نه اصل وجود، واقع می‌شود. 🌸 حقیقت واحد شخصی وجود در فلسفه صدرا به تبعیت از زبان عرفان (فیض منبسط) خوانده می‌شود که فعل حق است و با حفظ وحدت در همه موجودات مفید و متغیر حضور دارد؛ ولی خصایص ماهوی این موجودات را به خود نمی‌گیرد. 🍁برای مطالعه کامل مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید👇 http://wikifeqh.ir/وحدت_شخصی_وجود @wikifeqh_ir