eitaa logo
ویکی فقه دانشنامه علوم حوزوی
4هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2هزار ویدیو
66 فایل
📣 کانال رسمی سایت ویکی‌فقه مدیر سایت ویکی‌فقه: @zolale_andisheh مدیر کانال: @ahmad110 🔴تبادل نظر eitaayar.ir/anonymous/a59m.BM9SY 👈راهنما: eitaa.com/wikifeqh/7128 💮سایت‌های مرتبط: 🌐wikifeqh.ir 🌐eshia.ir 🌐lib.eshia.ir 🌐wikiporse.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 چیزی که اول و آخر ندارد در قرآن کریم آمده است: «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ». 🔹 سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی در گذشته که به آن می‌گویند و یکی دوام وجود در آینده که آن را ابد می‌نامند. 🔹 بزرگان بر این عقیده‌اند که عبارتست از نسبت ثابت به ثابت. به نظر این افراد، موجودات دو دسته‌اند: یا در زمان هستند که این دسته دارای حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه‌ نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، نامیده می‌شود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد می‌نامند. wikifeqh.ir/سرمد @wikifeqh
🔴 ‌ ایدئولوژی از نظر شهید مطهری ‌ 🔹 ایدئولوژی بر مبنای جهان‌بینی است. جهان‌بینی نظر درباره جهان است آنچنان که هست و ایدئوژی نظر درباره انسان است آن‌ چنان‌که باید باشد. ‌ 🔸 تبیین ایدئولوژی جامع و وضع قانون صحیح برای انسان تنها توسط خداوند که عالم به مصالح فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی اوست میسر است.‌ 🔹 ایدئولوژی هم نیازمند پایه‌های فلسفی است و هم محتاج پایه ایمانی. 🔸 ایدئولوژی پذیرفتنی و جذب شدنی است نه گردن نهادنی. 🔹 ایدئولوژی برنامه‌ای جامع است که اختصاص به شرایط زمانی و مکانی خاص ندارد; یعنی چنین نیست که هر فردی با تغییر شرایط زمانی و مکانی نیاز به ایدئولوژی‌های مختلف داشته باشد. 🔸 گذشته از اینکه در شرایط مختلف به ایدئولوژی‌های متعدد نیازمند نیست، خود ایدئولوژی نیز با تکامل و تحول جامعه دگرگون نمی‌شود.‌ 🔹 انسان همواره به ایدئولوژی نیازمند است و پیشرفت علوم نه تنها احتیاج او به ایدئولوژی را برطرف نمی‌کند بلکه افزون‌تر نیز می‌سازد. Wikifeqh.ir/ایدئولوژی @wikifeqh
🔹 مراحلی که بازرگان در کتاب راه طی شده، برای تطور و تحول اندیشه بشر ذکر می‌کند شبیه مراحل سه گانه‌ای است که اگوست کنت، تعلیم داده است؛ با این تفاوت که بازرگان برخلاف اگوست متدین به دین الهی است. 🔸او، همانند ، و بی‌اعتقادی خود را نسبت به فلسفه ابراز می‌کند و آن را محصول دوران ناپختگی بشر می‌داند. او پیروی از فلسفه یونان را برای اثبات اصول دین و کنار گذاشتن طبیعت و محسوسات و صحبت کردن از واجب الوجود و حادث و قدیم و ذات و عرض را مایه‌ی عقب‌ماندگی مسلمانان می‌شمارد. 🔹او معتقد است که علمای اسلام مفهوم روح را از یونانی‌ها اخذ کرده‌اند و این مفهوم بدانگونه که در فلسفه اسلامی مطرح است، اصالت اسلامی ندارد و می‌گوید: «عقاید مادیّون که انکار روح را می‌نمایند، به هیچ وجه مخرب ایمان به رستاخیز یا قیامت نمی‌تواند باشد». 🔘 این نحوه تفکر را معتقدان به بشدت انتقاد کردند. با آنکه بازرگان را به صفا و خلوص نیت می‌ستود، راهی را که او در این کتاب، طی کرده بیراهه می‌داند، و در نقد این شیوه‌‌ی استدلال، آن را «سپر انداختن در مقابل مادیین» می‌خواند و معتقد است: راهی که مؤلف کتاب، بدان تمسک جسته‌، کوچکترین خدمتی به توحید نکرده و نمی‌توانسته بکند.🔘 http://wikifeqh.ir/مهدی_بازرگان @WikiFeqh
◽️ حکیم با همه بزرگوار شخصیت علمی خویش روح بلندی داشت و زندگی را تنها از دریچه و نمی‌گریست؛ به گونه‌ای که گاهی هم صحبتی با فقرا و همنشینی با طبقات دیگر جامعه را مغتنم می‌شمرد. زاهدانه می‌زیست ◽️ به اشراف و حتی شخص شاه نیز بی‌توجه بود. نقل می‌کنند که روزی شاه در سبزوار به خانه وی آمد و او با غذای ساده خود از شاه پذیرایی کرد و در مقابل اصرار شاه هیچ چیز از وی قبول ننمود. ◽️ وی باغ انگوری داشت که با دسترنج خود از آن محصول بر‌می‌داشت و همه ساله به هنگام فصل برداشت ابتدا سهمی را بین نیازمندان تقسیم می‌کرد و سپس دوستان خویش را به همراه طلاب به آنجا دعوت می‌نمود تا حاصل دسترنج خود را با دیگران مصرف کند. ◽️ وی از هیچ ارتزاق نمی‌کرد. او در تمام مدت عمر در یک خانه بسیار ساده زیست. ◽️ حکیم خود در دوران زندگی کار می‌کرد و هر آن چه را که مورد نیاز بود، با دسترنج خود به دست می‌آورد و نان سالیانه خود را با زراعتی که خود آن را به عهده داشت مهیا می‌کرد. ◽️ حکیم پس از هفتاد و چند سال طلوع بر عالم اندیشه در عصر روز بیست و هشتم ذی الحجه سال ۱۲۸۹ ق. دار فانی را وداع گفت و در بیرون دروازه سبزوار به نام دروازه (معروف به فلکه زند) دفن گردید[...] wikifeqh.ir/ملاهادی_سبزواری @WikiFeqh
🔺واجب الوجود، واجب من جمیع الجهات است، به چه معناست؟ 🔆واجب الوجود بالذات در فلسفه، به معنای موجودی است که هستی و وجود او، ناشی از موجود دیگری نیست و از سوی ذاتِ خودِ او، وجودش دارای ضرورت می‌باشد. مقصود از این حرف که واجب الوجود بالذات، واجب الوجود از جمیع جهات است، این است که جهت امکانی در او وجود ندارد. هر صفتی که برای او به امکان عام ثابت می‌شود، وجوباً برای او ثابت است. 🌐wikiporsesh.ir/واجب_الوجود 🌐@WikiFeqh
💠علامه سیدمحمدحسین طباطبایی💠 🔸علامه طباطبایی، حکیمی الهی، مفسر قرآن، اسلام شناس و فقیهی بزرگ و دانشمندی آگاه بود که اندوخته‌های فراوانی در زمینه فلسفه شرق و فلسفه غرب داشت. 🔹او در علومی چون: ادبیات، کلام، نجوم، هیئت و ریاضیات سرآمد بود. آثار علمی او در زمینه‌های مختلف، هر کدام گواه صادقی بر احاطه و عظمت مقام علمی وی است. 🔸«انبوه دانش» و «کیمیای ایمان» علاّمه آثاری گرانب‌ها و جاودانه بسان مشعلی فروزان فرا راه دانش‌پژوهان آفرید کتاب‌هایی چون: 📝لبُ اللباب؛ سنن النّبی؛ بدایة الحکمه؛ نهایة الحکمه؛ تفسیر المیزان؛ شیعه در اسلام؛ خلاصه تعالیم اسلام؛ اصول فلسفه و روش رئالیسم؛ مجموعه مذاکرات با پروفسور‌ هانری کربن؛ و ... ◀️ براي مطالعه کامل مقاله بر روي لينک زير کليک کنيد👇 🌐 wikifeqh.ir/علامه_سیدمحمدحسین_طباطبایی 📌 کلمات کلیدی: •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 📌 کانال ویکی فقه👇 🆔 @wikifeqh
💠حرکت جوهری💠 🌸 حرکت جوهری، از مفاهیم و اصطلاحات فلسفه و یکی از آرا و مبانی ملاصدرا در تأسیس حکمت متعالیه. 🌸 برای فهم معنای حرکت جوهری باید به معنای حرکت در مقوله توجه کرد (حرکت) که بنابر آن، حرکت در جوهر یعنی این‌که متحرک در هر آنی از آناتِ حرکت دارای فردی از جوهر، یعنی فردی از صورت نوعیه، و در فرض اشتداد دارای نوعی از جوهر است که با توجه به وحدت اتصالی حرکت، این افراد یا انواع، بالقوه‌اند نه بالفعل. 🌸 به بیان دیگر، معنای حرکت جوهری این است که صورت نوعیه به عنوان گوهر و ذات شیء، پیوسته تبدل می‌یابد و لحظه‌ای بقا ندارد. 🌸 به گفته خود او (ملاصدرا)، پیش از وی حکیمان بزرگی هم‌چون افلاطون، بُرُقلُس، صاحب اثولوجیا و عرفایی مانند ابن عربی به آن قائل بوده‌اند. ◀️ براي مطالعه کامل مقاله بر روي لينک زير کليک کنيد👇 🌐 wikifeqh.ir/حرکت_جوهری 📌 کلمات کلیدی: •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 📌 کانال ویکی فقه👇 🆔 @wikifeqh
♨️ مقدمیت فلسفه برای فهم اوج معارف دین 🔰استاد شهید مطهری 🔰🔰🔰🔰🔰 🔸چيزي که براي يک نفر محقّق عارف به مسائل توحيد بسيار بسيار اعجاب آور است، منطق مخصوصي است که قرآن کريم و پس از آن، روايات مأثوره از رسول اکرم (ص) و علي (ع) و ساير ائمّه اطهار در مسائل توحيد پيش گرفته‌اند. 🔸اين منطق اصلًا و ابداً با منطق آن عصر و زمان تطبيق نمي‌کند، بلکه با منطق قرنها بعد که کلام رونق گرفت و منطق و فلسفه رايج شد نيز تطبيق نمي‌کند؛ بسي بالاتر و والاتر از آنهاست. اين خود مي‌رساند که قرآن کريم از منبع و منشأ ديگري سرچشمه گرفته و آن کس که قرآن بر زبان مقدّس او جاري شده است، حقايق توحيدي را با ديده ديگري مي‌ديده و مشاهده مي‌کرده است، و هم مي‌رساند که اهل بيت پيغمبر (صلوات اللّه و سلامه عليه و عليهم) آشنايي‌شان با منطق قرآن و علوم قرآن با ديگران متفاوت بوده است. در جاهايي که ديگران به اقتضاي علوّ مطلب از سطح عادي افکار بشري دچار سرگيجه بوده‌اند، آن بزرگواران حقايق را با روشن بيني خاصّي بيان کرده‌اند. 🔸جاي تعجّب نيست اگر ديده مي‌شود حتّي متکلّمين شيعه قادر نبوده‌اند اين مسائل را درست هضم کنند که انحرافي براي آنها دست ندهد. هنگامي که انسان به کلمات بزرگاني مانند شيخ مفيد و سيد مرتضي و علّامه حلّي و مجلسي و امثال اينها برخورد مي‌کند و بيانات آنان را در اين زمينه‌ها در کتب کلامي يا در شرح احاديث مي‌بيند، متوجّه مي‌شود که اين شخصيتهاي بزرگ از قرار گرفتن تحت تأثير بيانات معتزله و اشاعره مصون نمانده‌اند؛ طرز تفکرشان نزديک به طرز تفکر معتزله يا اشاعره بوده است و ناچار بوده‌اند تا حدّ زيادي آيات و اخبار را در اين گونه مسائل تأويل و توجيه کنند. بديهي است اين نقصي براي آن بزرگان محسوب نمي‌شود. هر کس ديگر هم که در شرايط آنها مي‌بود نمي‌توانست از آنچه‌ آنها مصون نمانده‌اند مصون بماند. 🔸در همه شرق و غرب عالم، اين منطق منحصر است به قرآن کريم و فرزندان و پروردگان اين کتاب مقدّس، يعني اولياي دين. ديگران تدريجا و قدم به قدم در اثر آشنايي اصولي با اين گونه مسائل و تعمّق و تفکر زياد توأم با توسّل به قرآن مجيد و کلمات رسول اکرم (ص) و ائمّه دين مخصوصاً علي (عليه السّلام) به اين حريم راه يافته‌اند. 📌استاد شهید در کتاب عدل الهی میفرمایند که وقتی که حکمت الهی را نزد امام خمینی خوانده اند به اصالت و عمق معارف دین پی برده اند: ✅تازه با حکمت الهي اسلامي آشنا شده بودم و آن را نزد استادي- که برخلاف اکثريت قريب به اتفاق مدّعيان و مدرّسان اين رشته صرفاً داراي يک سلسله محفوظات نبود، بلکه الهيات اسلامي را واقعا چشيده و عميق‌‌‌‌‌ترين انديشه‌‌‌‌‌هاي آن را دريافته بود و با شيرين‌‌‌‌‌ترين بيان آنها را بازگو مي‌‌‌‌‌کرد- مي‌‌‌‌‌آموختم. ... در آن روزها يک طرح اساسي در فکرم ريخته شده بود که زمينه حلّ مشکلاتم در يک جهان‌‌‌‌‌بيني گسترده بود؛ در اثر درک اين مطلب و يک سلسله مطالب ديگر از اين قبيل، به اصالت معارف اسلامي اعتقاد پيدا کرده بودم، معارف توحيدي‌‌‌‌‌ قرآن و نهج البلاغه و پاره‌‌‌‌‌اي از احاديث و ادعيه پيغمبر اکرم و اهل بيت اطهار را در يک اوج عالي احساس مي‌‌‌‌‌کردم. @almorsalaat
💠امکان استعدادی💠 🔸واژه امکان در فلسفه ، هنگامی که بدون قید خاصی به کار می‌رود به معنای سلب ضرورت وجود و عدم از ماهیت است که همان امکان ماهوی است. 🔸امکان در یک معنا، به "استعداد یک شیء برای پذیرش حالتی جدیدگفته می‌شود که به همین مناسبت، این امکان را امکان استعدادی می‌نامند. 🔸حالت جدیدی که شیء می‌پذیرد، ممکن است "صورت" (فعلیت) یا " عرض " جدیدی باشد. مثلا چوب با سوختن تبدیل به خاکستر می‌شود و در این فرایند، اساسا چوب به ماده جدیدی (خاکستر) بدل می‌شود که در این نوع تغییر در اصطلاح فلسفه، صورت شیء تغییر می‌کند و در مثال ما صورت چوب به صورت خاکستر تبدیل می‌گردد. 🔸با توجه به فرایند تبدیل چوب به خاکستر، درمی یابیم که وضعیت و حالت خاصی در چوب تحقق دارد که باعث می‌گردد با سوختن به خاکستر تبدیل شود؛ زیرا چیزهای سوختنی دیگری مثل نفت با سوختن، خاکستر ایجاد نمی‌کنند ولذا می‌فهمیم که سبب تولید خاکستر در وضعیت و حالت خود چوب نهفته است که در اصطلاح فلسفی از آن به استعداد چوب برای تبدیل به خاکستر یاد می‌کنند. ◀️ براي مطالعه کامل مقاله بر روي لينک زير کليک کنيد👇 🌐 wikifeqh.ir/امکان_استعدادی 📌 کلمات کلیدی: •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 📌 ویکی فقه؛ دانشنامه علوم اسلامی 🆔 @wikifeq
📖 💢 مرحله چهارم حضور معلومات در نفس، مرحله حضور معقول در ذهن است. 🔸 این مرحله که پس از طی مراحل عقل هیولائی، عقل بالملکة و عقل بالفعل می‌باشد، از مراحل قوه گذشته است و محل حصول کمالات و معقولات دوم می‌باشد و این امر، هنگامی است که نفس به مشاهده معقولات ثانی می‌پردازد و می‌داند که آنها را بالفعل دریافته است. ✍️ فلاسفه در بحث میزان حضور معلومات نزد نفس، دو تعبیر از عقل بالمستفاد ارائه نموده‌اند: 1️⃣ تعبیر اول: عده‌ای که قائلند عقل نمی‌تواند در آن و لحظه واحد به همه معلومات توجه داشته باشد و از برخی غفلت دارد. حضور هر مساله استدلالی در ذهن و توجه ذهن به آنها را عقل مستفاد می‌گویند، حکمای مشاء چنین تعبیری از عقل مستفاد دارند. 2️⃣ تعبیر دوم: حکمای متأله معتقدند که ممکن است انسان به مرحله‌ای برسد که در لحظه واحد، همه مسائل برایش حاضر باشد همه معلوماتش برای او، حالت حضوری داشته باشد، می‌گویند عقل مستفاد، مرحله تعقل جمیع معقولات بدیهی و نظری است که با حقایق عالم طبیعت و ماوراء طبیعت مطابقت دارد. 📎 📎 📎 👈 مطالعه کامل مقاله: wikifeqh.ir/عقل_مستفاد 🔘 کانال ویکی فقه 👉 @wikifeqh
📆 | سالروز رحلت علامه طباطبایی (ره) 🔸علامه طباطبایی، حکیمی الهی، ، و فقیهی بزرگ و دانشمندی آگاه بود که اندوخته‌های فراوانی در زمینه شرق و غرب داشت. 🔹او در علومی چون: ، ، ، و سرآمد بود. آثار علمی او در زمینه‌های مختلف، هر کدام گواه صادقی بر احاطه و عظمت مقام علمی وی است. 🔸«انبوه » و «کیمیای » علاّمه آثاری گرانب‌ها و جاودانه بسان مشعلی فروزان فرا راه دانش‌پژوهان آفرید کتاب‌هایی چون: 🔹لبُ اللباب؛ سنن النّبی؛ بدایة الحکمه؛ نهایة الحکمه؛ ؛ در ؛ خلاصه تعالیم ؛ اصول فلسفه و روش رئالیسم؛ مجموعه مذاکرات با پروفسور‌ هانری کربن؛ و ... 💢 نگاهی به زندگینامه 👇 📲 wikifeqh.ir/علامه_سیدمحمدحسین_طباطبایی به بپیوندید👇 🆔 @wikifeqh
✨ فیلسوفی که فلسفه اسلامی را متحول کرد! 🔻‌صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی معروف به ملاصدرا‌ و صدرالمتالهین‌، حکیم، عارف و از فلاسفه شیعه ایرانی در قرن یازدهم هجری قمری و بنیانگذار حکمت متعالیه بود. 🔸وی از شاگردان میرداماد و شیخ بهایی بوده و افرادی چون فیض کاشانی و عبدالرزاق لاهیجی از شاگردان معروف او به شمار می‌روند. 🔸او در شهرهای شیراز، قزوین، اصفهان و قم زندگی کرده و حدود پنج سال از زندگی‌اش در روستایی به نام کهک نزدیک شهر قم گذراند. 🔸اصل اصالت وجود، اصل مدرّج بودن وجود در درجات، اصل حرکت در جوهر اشیاء، اصل تجرد خیال، اصل بسیط الحقیقة همه چیز، اصل حدوث جسمانی نفس بوسیله بدن، حدوث عالم، رابطه وجود و علم، از اصول و مبانی مکتب ملاصدرا به شمار می‌رودند. 🔸او نظام فسلفی خویش را در کتاب الاسفار الاربعه تبیین کرده است. ملاصدرا در علوم مختلف تبحر داشت ولی بیشتر به فلسفه اهتمام می‌ورزید لذا در بسیاری از علوم تالیفاتی نگاشته است که از جمله آنها تفسیر قرآن و شرح اصول کافی را می‌توان نام برد. 🏷 مطالعه کامل مقاله👇👇👇 📥 wikifeqh.ir/ملاصدرا ʲᵒᶦⁿ↷ ➣ @wikifeqh