eitaa logo
یادداشت های طلبگی
1.1هزار دنبال‌کننده
30 عکس
1 ویدیو
115 فایل
کانالی برای اشتراک گذاری یادداشتها و فیشهای تبلیغی، فقهی، اصولی، رجالی و ... . سید محمد رضا واعظی راه ارتباطی @smr_vaezi http://yaddashthayetalabegi.blog.ir @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">rezaqqaa@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
🛎 💡 / ۴ 🔑 اقسام با دقّت در نصوص دینی، کشف می شود که دو نوع اسمِ تکوینی و عینی برای ذات باری تعالی وجود دارد : 1⃣ اوصاف ذات باری تعالی () : اسامی که در اصطلاح رایج ما تکوینی و خارجی باری تعالی هستند، مثل قادر، علیم و حیّ (ذات باری تعالی با تعین قادریت یا عالمیت). [📚ر.ک. تفسیر تسنیم، علامه جوادی آملی، ذیل تفسیر "بسم الله" در سوره مبارکه حمد]. ✅ التوحید، ۱۸۶ : عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ: اعْلَمْ عَلَّمَكَ اللَّهُ الْخَيْرَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدِيمٌ وَ الْقِدَمُ صِفَةٌ ... فَسَمَّى نَفْسَهُ سَمِيعاً بَصِيراً قَادِراً قَائِماً ظَاهِراً بَاطِناً لَطِيفاً خَبِيراً قَوِيّاً عَزِيزاً حَكِيماً عَلِيماً وَ مَا أَشْبَهَ هَذِهِ الْأَسْمَاء. 2⃣ مخلوقات باری تعالی () : ✅ در تفسیر العیاشی آمده است : «عن الرضا ع قال‏ إذا نزلت بكم شدة فاستعينوا بنا على الله- و هو قول الله: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها» قال: قال أبو عبد الله: نحن و الله الأسماء الحسنى‏- الذي لا يقبل من أحد إلا بمعرفتنا». اشاره دارد که ذوات مقدّس معصومین -علیهم الصلاه و السلام- «اسم الله» هستند. روشن است که مراد از «اسم الله» در این عبارت نام و الفاظ موضوع یا اوصاف ذاتی باری تعالی نیست، بلکه مراد است. 📚 علامه حسن زاده، ممد الهمم فی شرح فصوص الحکم : به این معنا [اسم فعلی] هر شیئی «اسم الله» است، هر چند اشیاء خارجی در «اسم الله» بودن و معرّف بودن برای ذات الهی مختلف هستند. مثلا «سنگ» اوصاف الهی را نشان می دهد، اما «انسان» که اشرف مخلوقات است، بیش از سنگ دلالت بر علم و قدرت الهی دارد. از بین انسانها هم وجودات مقدس -علیهم الصلاه و السلام- و در رأس وجود مقدس -صلی الله علیه و آله و سلم- که اشرف مخلوقات است و مراتب مخلوقی را به انتها رسانده است، «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏ ... عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‏» (سوره مبارکه نجم، آیه شریفه ۸ تا ۱۴) بیش از هر مخلوقی معرّف برای کمالات الهی است و اشاره به تمام کمالات الهی از علم، قدرت، حکمت، صبر، عزت و ... دارد. به همین جهت این وجود ختمی مرتبت را «» می گویند. 🆔https://eitaa.com/yaddashhayetalabegi
📜 / ۵ 🖋 معنای «بسم الله» بنابر اقسام «اسم الله» و احتمالات در متعلق آن سه احتمال در مورد متعلق «بسم الله» بیان شد و سه قسم برای «اسم الله». در ضرب این احتمالات، ۹ معنا برای این ذکر قابل تصور است که البته اراده برخی از این معانی از این ذکر بعید به نظر می رسد. 1⃣ استعانت می طلبم از اسم لفظی خداوند -تبارک و تعالی-. اراده این معنا بعید است. 2⃣ استعانت می طلبم از اسم ذاتی باری تعالی (الله). در ادامه در مورد این اسم ذاتی حقیقی و خارجی باید صحبت کنیم. 3⃣ استعانت می طلبم از اسم فعلی الله. در ادامه اشاره خواهد شد که این اسم فعلی بر ذات مقدس نبی اکرم -ص- تطبیق شده است و لذا استعانت از این ذات مقدس خواهد بود. 4⃣ شروع می کنم با اسم لفظی خداوند -تبارک و تعالی-. 5⃣ شروع می کنم با اسم ذاتی باری تعالی (الله). 6⃣ شروع می کنم با اسم فعلی باری تعالی که بر ذات مقدس نبی اکرم -ص- تطبیق شده است. 7⃣ حمد خداوند با اسم لفظی خداوند -تبارک و تعالی- است. این احتمال بعید است. 8⃣ حمد خداوند با اسم ذاتی باری تعالی (الله) است. 9⃣ حمد خداوند با اسم فعلی باری تعالی است که بر ذات مقدس نبی اکرم -ص- تطبیق شده است. ◀️ همه این احتمالات مطالب و معارف عمیقی دارد که متوقف بر شناخت عمیقتر اسمِ «» است که در ادامه بیان خواهد شد. شاید استفاده از تعبیر «بسم الله» به جای «بذکر الله» برای اشاره به این معانی بوده است، معناهایی که شاید برخی از آنها، از بواطن کتاب آسمانی قرآن باشد. در تفسیر قرآن کریم گفته شده است که ممکن است خداوند -تبارک و تعالی- با همین الفاظ و ظواهر قصد داشته است تا ما با تامل و استفاده از کلمات نورانی معصومین -علیهم الصلاه و السلام- به و غیر ظاهری هم دسترسی پیدا کنیم. 🆔https://eitaa.com/yaddashhayetalabegi
📜 / ۶ بیان شد که «اسم الله» به لفظی، ذاتی و فعلی تقسیم می شود. 📖در کتاب شریف کافی ، ج۱، ص۱۱۴ و دیگر کتب حدیثی مانند معانی الاخبار این روایت ذکر شده است : 🔅عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ تَفْسِيرِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- قَالَ الْبَاءُ بَهَاءُ اللَّهِ [زیبایی یا روشنی] وَ السِّينُ سَنَاءُ اللَّهِ [شکوه یا درخشش] وَ الْمِيمُ مَجْدُ اللَّهِ [بزرگواری] وَ رَوَى بَعْضُهُمْ الْمِيمُ مُلْكُ اللَّهِ [مالکیت و سلطنت] ... . 🔺این تبئین از «اسم الله» با اراده اسم لفظی الله (صوت تلفظ شده) سازگاری چندانی ندارد. اما اگر گفته شود که مراد از «اسم الله»، است، جمال، شکوه و بزرگواری یا سلطنت باری تعالی از این ذکر شریف قابل استفاده است. اگر به و اسماء ذاتی باری تعالی توجه شود، جمال، شکوه، بزرگواری یا سلطنت باری تعالی قابل استفاده است، که وجود مقدس امام صادق -علیه الصلاه و السلام- این معارف را به حروف «باء» و «سین» و «میم» نسبت داده اند. اگر به باری تعالی -که در مرحله اول بر وجود مقدّس نبیّ اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم منطبق می شود- توجّه شود، جمال، شکوه، بزرگواری یا سلطنت باری تعالی قابل استفاده است. اگر مراد از درخشندگی باشد، شاید اشاره به این دارد که ذات اقدس الهی با اسماء ذاتی یا اسماء فعلی خود، ای از کمالات خود را بروز داده است. کمالات الهی در اسماء ذاتی مثل عالم و قادر یا کمالات الهی در اسماء فعلی ذوات مقدس معصومین -علیهم الصلاه و السلام- برای ما جلوه گری می کند، چرا که مقام ذات یا به تعبیری کنه ذات باری تعالی در دسترس معرفت ما قرار نمی گیرد، اما جلوه های کمالی باری تعالی به مقدار ظرفیت ما از اسماء ذاتی و فعلی قابل استفاده است. 🔐این مطالب نشان می دهد که فهم عمیق ذکر «بسم الله» به تنهایی چه معارف اثرگذاری را برای هدایت و تربیت ما به همراه دارد. 🆔https://eitaa.com/yaddashhayetalabegi
📜 / ۷ اسامی ذاتی الهی غیر از اشاره به تعین و وصف خاصی از ذات باری تعالی دارند و تنها علامت و معرّف برای جلوه ای از کمالات الهی هستند، مثل «قادر» که تنها به حیث قدرت یا «عالم» که تنها به حیث علم اشاره دارد. در حقیقت مفاد آنها ذات با لحاظ صفت خاصّ قدرت یا علم است. اما «الله» اشاره به ذات باری تعالی بدون این تعینات و اوصاف خاصّ دارد و علم شده است برای ذاتی که است -ولو اشتمال بر کمالات در معنای آن اخذ نشده باشد-. (تفسیر تسنیم، جوادی آملی). شرافت این اسم نسبت به دیگر اسامی ذاتی باری تعالی از این جهت است. از بین مخلوقات و اسامی فعلی باری تعالی، اشرف مخلوقات که کاملترین اسم و کاملترین معرّف برای ذاتِ مستجمع جمیع کمالات باشد (الله)، ذات مقدّس -صلی الله علیه و آله و سلم- است که تمام کمالات ممکن مخلوقی برای ایشان فعلی شده و کمالات الهی در این وجود مقدس ظهور کرده است. لذا گفته شده است که حقیقت محمدیه ظهور و جلوه «الله» یا اسم فعلی «الله» است. مرحوم صدوق، معانی الاخبار، ص۳ : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ ... قُلْتُ اللَّهُ قَالَ الْأَلِفُ آلَاءُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ مِنَ النِّعَمِ‏ بِوَلَايَتِنَا وَ اللَّامُ إِلْزَامُ اللَّهِ خَلْقَهُ وَلَايَتَنَا قُلْتُ فَالْهَاءُ فَقَالَ هَوَانٌ لِمَنْ خَالَفَ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ ص .... . در این حدیث شریف اسمِ «الله» بر امور مرتبط بر ذوات مقدس -علیهم الصلاه و السلام- تطبیق شده است که شاید از باب همین نکته باشد که این ذوات مقدس اسم فعلی و معرّف مخلوقی برای «الله» هستند. 🆔https://eitaa.com/yaddashhayetalabegi
📜 / ۸ شروع قرآن با «بسم الله»، شاید اشاره به این معنا دارد که قدم اول این کتاب آسمانی برای انسان ها، توجه دادن آنها به «اسم الله» -چه لفظی، چه ذاتی و چه فعلی- است و این اهمیت توجه به «اسم الله» برای سلوک الی الله را نشان می دهد. البته این قدم اول برای افراد مختلف درجات و کیفیات بسیار متفاوتی دارد. انسانهایی که وارد راه نشده اند به مراتب نازل اسم لفظی منتقل می شوند و به آن اکتفاء می کنند؛ اما انسانهای مستعدّ، به مراتب فوق دست می یابند. تذکر و توجه به «اسم الله» است که قلب انسان را برای ورود معرفت باز می کند، روح انسان را به سمت باری تعالی می کشاند و مسیر سیروسلوک را هموار می کند. 📚 در کتاب ارزشمند آداب نماز می فرماید : سالک الی الله اوّل قدم سیرش آن است که به قلب خود بفهماند که به اسم الله همه تعینات ظاهر است؛ بلکه همه، خود اسم الله هستند و در این مشاهده اسماء مختلف شوند و سعه و ضیق و احاطه و لا احاطه هر اسمی تابع مظهر است و تبع مرآتی است که در آن ظهور کرده؛ و اسم الله ‏‎‏گرچه به حسب اصل تحقّق، مقدّم بر مظاهر است و مقوّم و قیّوم آنهاست، ولی به حسب تعیّن، متاخر از آنهاست، چنانچه در محل خود مقرر است؛ و چون سالک اسقاط اضافات و رفض تعیّنات نمود و به سرّ توحید فعلی رسید، تمام سور و اقوال و افعال را یک ‏‏ بِسمِ الله ‏‏ است و معنی همه یکی است.‏ .... . بالجمله، سالک الی الله باید به قلب خود در وقت «تسمیه» بفهماند که تمام موجودات ظاهره و باطنه و تمام عوالم غیب و شهادت، در تحت تربیت اسماء الله، بلکه به ظهور اسماء الله ظاهرند؛ و جمیع حرکات و سکنات او و تمام عالم به قیّومیّت اسم الله الاعظم است؛ پس، محامد او از برای حق و عبادت و اطاعت و توحید و اخلاص او همه به قیّومیّت اسم الله است». 🆔https://eitaa.com/yaddashhayetalabegi
📜 / ۹ 🔆 ذکر دو صفت رحمت در «بسم الله الرحمن الرحیم» و -با وجود صفات جمالی و جلالی فراوان الهی-، اهمیت توجه به رحمت الهی را افاده می کند. 🔆 نقش الرحمن و الرحیم «الرحمن» و «الرحیم» بر اساس ظاهر عرفی صفت برای «» است، اما می تواند صفت برای «» باشد و این مطلب را افاده کند که «اسم الله» دارای صفت «الرحمن» و «الرحیم» است. 📚 امام خمینی -قدس الله روحه القدوسی- می فرماید : «مناسب تر آن است که صفت «اسم» باشند؛ زیرا که آنها [الرحمن و الرحیم] در تحمید [الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم] صفت الله هستند؛ و بنا بر این از احتمال تکرار مصون می شود. گرچه اگر صفت «الله» باشند نیز توجیه دارد؛ و در تکرار نیز نکته ‏‏‎‏بلاغت هست». اگر این دو، صفت برای «اسم الله» باشند، شاهد بر این خواهد بود که مراد از «اسم»، اسمای عینی ذاتی یا فعلی است-نه اسم لفظی-. البته اگر صفت برای اسم عینی ذاتی باشند، ظهور و بروز فعلی خواهند یافت و اگر صفت برای اسم عینی فعلی باشند، از اسم عینی ذاتی ناشی شده و ظهور آن کمال ذاتی در مقام فعل هستند. هر آنچه وجود یافته است به رحمت ذاتی الهی و بروز خارجی آن رحمت است. اگر صفت برای «الله» باشند، اشاره به صفت ذات دارند. 🔆 مراد از الرحمن و الرحیم هر دو این اوصاف یا به تعبیری «اسم الله» ها اشاره به رحمت دارند. اما دو بحث در مقدمه باید مطرح شود : ۱) حقیقت رحمت چیست. ۲) تفاوت های «الرحمن» و «الرحیم» چیست. 🆔 https://eitaa.com/yaddashhayetalabegi
📜 / ۱۰ 💐 حقیقت رحمت به معنای انعام و احسان از روی مهروزی و محبت است. 🔆 «وَ رَحْمَتی‏ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ء» (سوره مبارکه اعراف، آیه شریفه ۱۵۶). شیء مساوق وجود و هستی است و رحمت الهی هر شیئی را در بر گرفته است. هر شیئی مشمول قرار گرفته است، بلکه اصل وجود و کمالش آیه رحمت و نگاه مهربانانه ذات اقدس اله است. 🔆 خداوند رحمت را بر خود حتمى فرموده است، «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» (سوره مبارکه انعام، آیه شریفه ۵۴) و در رحمت و اعطای محبت آمیز هرگز چیزی به او نمی رسد، «وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ» (سوره مبارکه اعراف، آیه شریفه ۱۵۱ و سوره مبارکه انبیاء، آیه شریفه ۸۳)، «وَ هُوَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ» (سوره مبارکه یوسف، آیه شریفه ۶۴ و ۹۲). 🔆 نسبت به انسان نیز اصل ایجاد انسان، فراهم کردن اسباب زندگی و بندگی -مانند زمین و آسمان و ارسال رسل و انزال کتب- ، بلکه هر لحظه و هر انسانی ناشی از رحمت الهی و نگاه او به انسان است. 🔆 رحمت الهی همواره امتنانی و منّت خداوند -تبارک و تعالی- به بندگان است، اما با لحاظ خاصّی رحمت را به و تقسیم می کنند. رحمت امتنانی، رحمت افاضه شده قبل از عمل است و این رحمت است که «وسعت کلّ شیء» (سوره مبارکه اعراف، آیه شریفه ۱۵۶). رحمت وجوبی، رحمتی است که ذات باری تعالی بر خود واجب کرده و به متقین و محسنین بر اساس اعمالشان وعده داده شده است؛ «فسأکتبها للّذین یتّقون» (سوره مبارکه اعراف، آیه شریفه ۱۵۶) و «انّ رحمةَ الله قریب من المحسنین» (سوره مبارکه اعراف، آیه شریفه ۵۶). روشن این وعده نیز امتنان الهی بر متقین و محسنین است. 🆔 https://eitaa.com/yaddashhayetalabegi
📜 / ۱۱ 💐 تفاوت و 🖋 در مورد «الرحمن» و «الرحیم» اقوال مختلفی وجود دارد. برخی «الرحمن» را عَلَم برای «الله» می دانند. (قاموس القرآن، ج۳، ص۷۵) برخی «الرحمن» و «الرحیم» را به یک معنا دانسته اند. (الصحاح، ج۵، ص۱۹۲۹) برخی هر دو را صیغه مبالغه معرفی کرده اند. (النهایه، ج۲، ص۲۱۰). برخی نیز «الرحمن» را صیغه مبالغه و دال بر کثرت و «الرحیم» را صفت مشبهه و دال بر ثبوت می دانند. از این رو چنین مناسب دیده اند که «الرحمن» اشاره به و امتنانی الهی باشد که توقفی بر عمل و درخواست ندارد و شامل همه موجودات می شود. اما "الرحیم" اشاره به که پاداش اعمال است، دارد. غیر از ادعای صیغه مبالغه بودن «الرحمن» و صفت مشبهه بودن «الرحیم» این را برای تفاوت «الرحمن» و «الرحیم» در اشاره به رحمت عام و رحمت خاص می توان بیان کرد: 1⃣ «الرحمن» همواره در قرآن به صورت مطلق آمده است که نشانه عمومیت آنست، در حالی که "رحیم"گاهی به صورت مقید ذکر شده که دلیل بر خصوصیت آن است مانند «وَ کانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً» (سوره مبارکه احزاب، آیه شریفه۴۳). 2⃣ در روایتی از امام صادق -علیه الصلاه و السلام- آمده است «و اللّه اله کل شیء، الرحمن بجمیع خلقه، الرحیم بالمؤمنین خاصه» (الکافی، ج۱، ص۱۱۴). 3⃣ «الرحمن» از اسماء مختص خداوند است و در مورد غیر او به کار نمی رود، در حالی که رحیم صفتی است که هم در مورد خدا و هم در مورد بندگان استعمال می شود. 📚 بنابر این تفاوت امام الطائفه سیدنا الخمینی -قدّس الله روحه القدّوسی- می فرماید : «فانّ مقام «الرحمانیة» هی مقام بسط الوجود؛ و مقام «الرحیمیة» الّتی هی مقام بسط کمال الوجود من ذاک المقام؛ ... ‏‏فبحقیقة الرحمانیة افاض الوجود علی الماهیّات المعدومة و الهیاکل الهالکة؛ و بحقیقة الرحیمیة هدی کلًا صراطه المستقیم، و کان بروز سلطنة الرحیمیة و طلوع دولتها فی النشاة الآخرة اکثر».‏ 🆔 https://eitaa.com/yaddashhayetalabegi
📜 / ۱۲ 💐 سبقت رحمت بر غضب بلکه رحمت بودن غضب 🖋 شروع با «بسم الله الرحمن الرحیم» می تواند اشاره به این نکته داشته باشد که اساس ذات، صفات و افعال الهی بر رحمت واسعه است و مجازات و غضب به دلایل عارضی، بلکه ناشی از همین رحمت است. اهل بیت عصمت و طهارت -علیهم الصلاه و السلام- و انسانهای مقرب درگاه الهی نیز -که متخلق به اخلاق الهی هستند- افعالشان بر پایه رحمت و محبت بنا شده است. در دعاهای شریف عرفه و جوشن کبیر آمده است «یا من سبقت رحمتُه غضبَه». (ای کسی که رحمتش بر غضبش مقدم شده است). همچنین در دعای 16 صحیفه مبارکه سجادیه آمده است «أَنْتَ الَّذِي تَسْعَى‏ رَحْمَتُهُ‏ أَمَامَ غَضَبِهِ». (تو کسی هستی که رحمتش جلوی غضبش حرکت می کند). 💐سبقت زمانی می تواند مراد از سبقت رحمت بر غضب، سبقت زمانی باشد، چرا که در ابتدا و با اصل وجود و اعطای کمال، سراسر حقیقت بندگان غرق در رحمت الهی است. غضب ناشی از عواملی است که بعدها محقق می شود. همانطور که از وجود مقدس امام باقر -علیه الصلاه و السلام- نقل شده است : «وَ كَتَبَ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ فَسَبَقَتْ قَبْلَ الْغَضَبِ ... فَلَيْسَ يَبْتَدِئُ الْعِبَادَ بِالْغَضَبِ قَبْلَ أَنْ يُغْضِبُوهُ». («بر خودش رحمت را واجب کرد» پس رحمت از غضب سبقت گرفت ... در تعامل با بندگان با برخورد غضب آلود آغاز نکرد قبل از این که آنها او را خشمگین کنند). 💐 سبقت ذاتی بر عرضی می تواند مراد از سبقت رحمت بر غضب، سبقت ذاتی بر عرضی باشد. رحمت ناشی از ذات الهی است و ذات الهی متصف به رحمت و عین رحمت است و غضب عارضی و ناشی از اعمال بندگان و عدم قابلیت دریافت رحمت الهی در اعیان است. 💐 غضب، ناشی از رحمت است از سویی غضب الهی ناشی از ذات الهی است که عین رحمت است و در نتیجه غضب نیز معلول رحمت و مشوب به رحمت است ... . (این مبحث ادامه دارد). 🆔 https://eitaa.com/yaddashhayetalabegi
📜 / ۱۳ 💐 غضب، رحمت است صفت ذاتی باری تعالی و عین ذات باری تعالی است و هر فعلی که از این ذات متّصف به رحمت صادر می شود، ناچار صادر شده از صفت رحمت است. از سویی الهی ناشی از ذات الهی است که عین رحمت است و در نتیجه غضب نیز معلول رحمت و مشوب به رحمت است. 💐 مناشی غضب گاهی منشأ غضب، است. به عنوان مثال شخصی به ما ضرری می رساند و احساس خشم و انتقام برای تشفّی خاطر و خالی کردن عصبانیّت خود به ما دست می دهد. اما گاهی منشأ غضب، است. به عنوان مثال مفسد فی الارض به مجازات می رسد تا نظام از اختلال و هرج و مرج حفظ شود. 💐 منشا غضب الهی غضب ناشی از احساس از ساحت باری -تعالی- به دور است و این ذات اقدس از ضرر مجرمین و نفع محسنین مبرّا است؛ همانطور که رحمت الهی از نوع تاثّر و انفعال نفسانی نیست، بلکه رحمت عقلی و از نوع افاضه کمال به ناقصی است که مستعدّ دریافت آن کمال است. (ر.ک. المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۲، ص۸۶). غضب الهی گاهی رحمت برای خود مورد غضب است، از آن جهت که سبب نیل او به کمال می شود، شبیه تنبیه پدر که موجب تربیت فرزند می شود، یا مانع از افزایش عذاب او می شود، مثل اعدام فرد مُفسِد که جلوی گناهان بعدی او را می گیرد، یا آن عذاب او را تطهیر می کند، مثل جهنّم که با تطهیر برخی از پلیدی ها، افراد را مستعدّ حضور در بهشت الهی می کند. (معاد از دیدگاه امام خمینی ره، ص۲۸۹) غضب گاهی رحمت برای است، مثل این که برای آلوده نشدن دیگران، فرد بیمار قرنطینه می شود. این نکته همان مطلبی است که در سخن حضرت نوح -علی نبینا و آله و علیه الصلاه و السلام- به خداوند -تبارک و تعالی- آمده است. «وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَر عَلَی الارضِ مِنَ الکافِرِینَ دَیَّاراً‏‏،‏‏ انَّکَ ان تَذَرهُم یُضِلُّوا عِبادَکَ وَ لا یَلِدُوا الَّا فاجِراً کَفَّاراً‏‏». (سوره مبارکه نوح، آیه شریفه ۲۶ و ۲۷). از سویی باید به این نکته توجّه داشت که عذابها خود انسان است و این انسان است که با اعمال خود راهی جز مجازات برای خود باقی نگذاشته است. «لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (سوره مبارکه التحريم، آیه شریفه۷). 💐 خلاصه آن که : هر بلایی کز تو آید، رحمتی‌ست هر که را فقری دهی، آن دولتی‌ست گندمم را ریختی، تا زر دهی رشته‌ام بردی، که تا گوهر دهی 🆔 @y_talabegi
📜 / ۱۴ ❇️ الحمدلله ربّ العالمین 💐 اهمیّت حمد الهی طبق مفاد روایات مبارک از خزائن علم الهی وجودات مقدس معصومین –علیهم الصلاه و السلام-، بنای اسلام بر تسبیحات اربعه، یعنی سبحان الله، الحمدلله، لا اله الا الله و الله اکبر است و از این رو عرش، بیت المعمور و کعبه همگی مربع هستند. (کافی، ج۲، ص۵۰۳ و ۵۰۴). از سویی وارد شده است که حمد الهی محبوبترین اعمال نزد خداوند است. دعای جامعی است که خداوند –تبارک و تعالی- آن را می شنود. دعایی که با تحمید شروع نشود، ابتر است، بلکه هر کاری بدون آن، ابتر و بی سرانجام است. (علل الشرائع، ج2، ص398). 💐 معنای حمد حمد به معنای ثناء و ستایش است. ستایش برای کمال اختیاری یا کار نیک اختیاری است، هر چند روشن است که کار نیک، ناشی از کمال ذاتی شیء است و از کمال ذاتی سر می زند. 💐 تفاوت حمد با مدح مدح -در مقابل ذم- اعمّ از حمد است و برای کمال یا کار نیک غیر اختیاری نیز به کار می رود، به عنوان مثال زیبایی یک گوهر مورد مدح قرار می گیرد، اما «حمد» نمی شود. 💐 تفاوت حمد با شکر شکر به معنای سپاس است و مخصوص مواردی است که احسان و فعل یک شخص با میل و اراده او برای انتفاع غیر باشد. بنابراین در صدق شکر، وصول اثر به غیر نقش دارد، در حالی که این شرط در «حمد» وجود ندارد. 💐 «ال» در الحمد «الف و لام» در آیه شریفه ظهور در «ال» جنس دارد و اشاره به طبیعت حمد دارد که در تمام مصادیقِ حمد محقّق است. اگر «ال» برای استغراق باشد، مستقیم اشاره به تمام مصادیق حمد دارد. از وجود مقدس امام باقر ع نقل شده است که ذکر شریف «الحمدلله» بر زبان جاری ساختند و فرمودند : «چیزی را ترک نکردم و باقی نگذاشتم. همه انواع حمدها را برای خداوند –عزّ و جلّ- قرار دادم و حمدی نیست مگر این که داخل در آن چیزی است که گفتم». پس حمد بر قدرت، حمد بر علم، حمد بر حکمت، حمد بر عزت، حمد بر هر لطف و رحمتی داخل در ذکر شریف «الحمدلله» است و تمام حمدها را در بر می گیرد. 💐 «لام» در لله «لام» در «لله»، ظهور در «لام» اختصاص یا ملکیت دارد و انحصار جنس حمد یا تمام افراد حمد به ذات اقدس الهی را افاده می کند که در ادامه شرح آن خواهد آمد. 💐 اختصاص حمد به «الله» بیان شد حمد به معنای ستایش برای کمال اختیاری یا فعلِ حَسَنِ اختیاری است. آیه شریفه، ستایش را مختص به «الله» معرفی می کند. معنایش این است که کمال اختیاری و فعل کمالی اختیاری که شایسته حمد و ستایش است، مخصوص «الله» -تبارک و تعالی- است و غیر او کمال یا فعل اختیاری ندارند. غیر او فاقد کمالی است که او را شایسته حمد کند و الا حصر حمد برای خداوند –تبارک و تعالی- صحیح نبود. 🔺 ادامه : 👇🏻 @y_talabegi