eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
460 دنبال‌کننده
133 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 جناب 🍂🔹 اشاره ۱۶۵. جناب پدر علیه السلام آوردند یا از رفتند؟ 🌺🌸 جواب در آغاز کلام باید بگوییم که حضرت ابوطالب هم مانند سایر بنی هاشم فطرتاً با ایمان بوده اند. «از عموهای پیغمبر صلی الله علیه و آله در بین اهل بیت رسالت، غیر از حمزه و عباس و ابوطالب کسی مسلمان نشد. » [۲] بزرگترین دلیل ما بر ایمان ابوطالب اجماع اهل بیت علیهم السلام است چون آنها بیان کننده قرآن و دو ثقلی هستند که به دستور خدا و رسول او صلی الله علیه و آله، ما وظیفه داریم به گفتار آنها تمسّک بجوییم. همچنین اهل بیت علیهم السلام که خاندان تقوا و پرهیزکاری بودند بیشتر از ما به ایمان و کفر آباء و اجداد خود آگاه بودند. علاوه بر اینها علمای اهل سنت نیز قبول دارند که جناب ابوطالب اسلام آوردند ولی بنا بر مصلحتی که همان آسایش رسول خدا صلی الله علیه و آله از آزار مخالفین و مشرکین بود، ایمانشان را ظاهر و علنی نساختند. [۱] رسول خدا صلی الله علیه و آله دو انگشت مبارکشان را به هم چسباندند و فرمودند: من و کفالت کننده یتیم مانند: این دو انگشت (که به هم چسبیده اند با هم) در بهشت هستیم. [۲] ظاهر حدیث نشان می‌دهد که منظور ایشان هر کفالت کننده یتیمی نیست بلکه منظور آن حضرت جناب ابوطالب و جد بزرگوارشان جناب عبدالمطلب است که کفیل ایشان بوده اند مخصوصاً اینکه ایشان در مکه معروف به یتیم ابوطالب بودند و بعد از جناب عبدالمطلب نگهداری و کفالت ایشان را به عهده گرفتند. شیعه و سنی در احادیث فراوانی نقل کرده اند که آن حضرت فرمودند: جبرئیل بر من نازل شد و مرا بشارت داد که: «خداوند پشت و شکمی که تو را آورده و بر خود حمل نموده و سینه ای که تو را شیر داده و پهلو و کناری که تو را کفالت نموده بر آتش حرام کرده است. » [۳] این احادیث، ایمان جناب عبدالمطلب و ابوطالب و فاطمه بنت اسد همسر ایشان و جناب عبدالله و آمنه بنت وهب، پدر و مادر آن حضرت و حلیمه دایه آن حضرت را می‌رساند. اشعار ابن ابی الحدید (یکی از علمای اهل سنت) در مدح جناب ابوطالب نشانگر این است که اهل سنت نیز به ایمان جناب ابوطالب اقرار دارند. [۱] اشعار خود ابوطالب نیز این مطلب را اثبات می‌نماید. از جمله شعرهای ایشان به این مضمون است: «ای گواهان خدا! شاهد باشید که من بر دین پیغمبر خدا، احمد و محمد استوارم. هر کس از آن خارج است، باشد من به او هدایت شدم. » [۲] پس باید گفت که اقرار به توحید و نبوت و اعتراف به مبدأ و معاد، حتماً نباید با گفتن: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله» باشد. اگر کسی با دین بیگانه باشد ولی اشعاری را بگوید که نشان دهنده اعتراف و اقرار او به خدا و مقام رسالت باشد کافی است و حکم شهادتین را می‌کند. اگر چه اشعار جناب ابوطالب متواتر نیست ولی مجموع آنها دلالت بر ایمان ایشان می‌کند. نقل است زمانی که جناب ابوطالب در مرض موت به سر می‌بردند جمعی از بزرگان قریش از جمله: ابوجهل و عبدالله بن ابی امیّه به عیادت ایشان رفتند. پیامبر صلی الله علیه و آله به آن جناب فرمودند:........ ---------- 📚منابع: [۲]: - ابن اثیر: جامع الاصول: ۳/۴۵۵. [۱]: - شیخ ابوالقاسم بلخی، ابوجعفر اسکافی. [۲]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۴/۳۱۲، مسلم: صحیح: ۸/۲۲۱. [۳]: - میر سید علی همدانی: مودة القربی: ۳۵، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۲/۳۳۱، قاضی شوکانی: حدیث قدسی، فخر رازی: تفسیر: ۴/۲۱۰. [۱]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۴/۸۴. [۲]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۲/۲۷۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 جناب 🍂🔹 اشاره ۱۶۵. جناب پدر علیه السلام آوردند یا از رفتند؟ 🌺🌸 جواب پیامبر صلی الله علیه و آله به آن جناب فرمودند: «بگو لا اله الا الله» تا من در نزد خدای متعال شاهد باشم. ناگهان ابوجهل و ابن ابی امیّه گفتند: ای ابوطالب! آیا از ملّت عبدالمطلب برمی گردی؟ دائماً این را می‌گفتند تا جناب ابوطالب گفتند: همانا ابوطالب بر ملّت عبدالمطلب می‌باشد. پس آنها خوشحال شدند و بیرون رفتند. بعد از مدتی حالت مرگ بر ایشان ظاهر شد و عباس برادرشان که بالای سرشان نشسته بود دید لبهای ایشان تکان می‌خورد و می‌گویند: «لا اله الا الله». عباس به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: به خدا قسم، آنچه را که شما به برادرم امر کردید گفت. [۱] از جمله نشانه‌های ایمان ابوطالب گفتگوی حضرت رسول صلی الله علیه و آله با جناب ابوطالب در ابتدای بعثت است، زمانی که آن حضرت از آن جناب یاری می‌طلبند جناب ابوطالب با اشعاری علاقه و ایمان خود را به ایشان اظهار می‌کنند در حالی که وقتی حضرت ابراهیم به نزد عمویشان آزر رفتند و ادعای پیغمبری کردند، او اصلاً به ایشان ایمان نیاورد و گفت: آیا از بتان روی گردان شده ای؟ یا تو را سنگسار می‌کنم یا برای مدت طولانی از من دور باش. از نمونه‌های یاری ایشان هنگامی بود که در شعب محاصره شده بودند. زمانی که اهل مکه و قریش بنی هاشم را محاصره اقتصادی کردند، جناب ابوطالب و سایر بنی هاشم رسول خدا صلی الله علیه و آله را یاری کردند و مدت چهار سال در آن مکان از حضرت نگهداری و محافظت می‌کردند تا جائی که وقتی آن حضرت در اول شب می‌خوابیدند، پس از ساعتی ایشان را بیدارمی کردند و به جای امن تری می‌بردند و فرزند خود علی علیه السلام را در جای ایشان می‌خواباندند تا کسی قصد سوئی به پیامبر صلی الله علیه و آله نداشته باشد. [۲] نقل می‌کنند که روزی جناب ابوطالب دیدند که پیغمبر صلی الله علیه و آله لعابی از دهان خود را به دهان علی علیه السلام وارد کردند. پرسیدند: برادرزاده این چه بود؟ (چرا این طور کردی؟ ) فرمودند: این آب دهان سرشار از ایمان و حکمت بود. جناب ابوطالب به علی علیه السلام فرمودند: «پسرم! پسر عمّت را یاری کن و وزیر او باش. » [۳] نمونه دیگر امر نمودن ایشان به پسرشان جعفر طیّار است، زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نماز می‌خواندند و علی علیه السلام طرف راست ایشان نماز می‌خواندند، آن جناب به جعفر طیّار که هنوز ایمان نیاورده بود امر کردند: خودت را به پسر عمّت وصل کن و با ایشان نماز بخوان. سپس او رفت و در طرف چپ ایشان مشغول نماز شد. [۱] علی علیه السلام می‌فرمایند: به خدا قسم، پدرم ابوطالب و جدّم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف هرگز به بت سجده نکردند و بت پرستی نکردند. [۲] علی علیه السلام فرمودند: وقتی جناب ابوطالب وفات نمودند و خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید، آن حضرت گریه شدیدی نمودند و به من فرمودند: برو او را غسل بده و کفن کن و در قبر بگذار. خدا او را بیامرزد و رحمت کند. [۳] می دانیم در احکام شرعی دین اسلام، کسی را که کافر باشد غسل و کفن نمی کنند و می‌دانیم که رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه را شنیده اند که: «اِنَّ اللهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرِکَ بِهِ و یَغفِرُ ما دُونَ ذلِک»؛ [۴] همانا خدا کسی را که به او شرک آورده نخواهد بخشید و غیر از شرک، گناهان دیگر را می‌بخشد. بدون شک رسول خدا صلی الله علیه و آله به آیات قرآن و احکام شرعی دین تسلط کامل داشتند و اگر جناب ابوطالب ایمان به خدا نداشتند، هیچ گاه چنین سفارشاتی درباره ایشان نمی فرمودند و طلب آمرزش برای ایشان نمی کردند. ---------- 📚منابع: [۱]: - سید محمد رسولی برزنجی، حافظ ابونعیم، بیهقی. [۲]: - بزرگان شیعه و سنی. [۳]: - شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۱/۲۲۱: باب ۱۴، از موفق بن احمد خوارزمی از محمد بن کعب. [۱]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۳/۲۶۹. [۲]: - اصبغ بن نباته. [۳]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱/۲۹، ابن جوزی: تذکرة: ۱۸، محمد بن سعد: طبقات. [۴]: - نساء: ۴۸ و ۱۱۶. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 را : 🌺🍃 قائل قول اول (۷۰) که راوی آن علیّ بن عبدالله بصری معروف به مدائنی متوفی ۲۲۵ هجری غلام سمرة بن حبیب اموی بود، و جای تردید نیست که عقیده و ایده هر آقایی معمولاً در غلام خود مؤثر است، و از آن جایی که دشمنی بنی امیّه با آل محمّد (صلی الله علیه و آله) از کفر ابلیس هم روشن تر است، شاگردان مکتب و دست پروردهایشان لااقل از خوردن چند جرعه از جام عداوت بی نصیب نخواهند شد، و بهترین چیزی که حاکی است که اقای مدائنی از کاسه ارباب خویش آب خورده تعریف و تمجیدهای بی خود او است که داریم می‌بینیم از بنی امیّه می‌کند، و از مثل عوانه بن حکم عثمانی روایت می‌کند، و روی این حساب و علل دیگر است که ابن عدّی در کتاب خود (کامل) او را ضعیف دانسته و گفته به روایاتش نمی شود اعتماد کرد، و مسلم هم در صحیح خود، از او روایت نکرده است، و علاوه اکثر روایات او مرسل بوده و روایت مسند کم دارد. [۱] پس به گفته مدائنی نمی شود اعتماد کرد. شبلنجی احتیاج به ترجمه ندارد. قول دوم (۹۰) را شبلنجی روایت کرده است چون روایتش مرسله است (از کسی روایت می‌کند که زمان او را درک نکرده است و واسطه ای که در سند بوده روشن نکرده است) پس قابل اعتماد نبودن چنین حدیثی از نظر علمای حدیث، ما را از ترجمه شبلنجی غنی می‌کند. [۲] مکّی چه دارد؟ 🌸🍂 قول سوم (۲۵۰) و چهارم (۳۰۰) را ابوطالب مکّی متوفی ۳۸۰ در کتاب خود (قوت القلوب) نقل کرده است او کسی است که وقتی برای ارشاد و موعظه اهل بغداد وارد آن جا شد، از بس که حرف هایش خارج از موازین استقامت بود و هذیان گفت مردم بغداد از شنیدن حرف هایش خودداری کردند، از جمله هذیان او است که گفته لیس علی المخلوق اضرّ من الخالق، یعنی هیچ چیزی ضررش بر مخلوقین از وجود خالق نیست، و علاوه کسانی که در کتاب هایشان از او اسم برده گفته اند که احادیث بی اصل در کتاب‌های او زیاد است، [۳] پس از معلوم شدن حال صاحبان اقوال سخافت قولشان روشن می‌شود. ---------- 📚منابع: [۱]: . حیاة الحسن، جلد ۲، ص ۴۴۶. [۲]: . حیاة الحسن، جلد ۲، ص ۴۴۷. [۳]: . حیاة الحسن، جلد ۲، ص ۴۴۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫