eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
432 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌸 و دستگیره هاى 🌸 ♦️ پیامبر صلى اللَّه علیه وآله روزى پرسشى را در بین اصحابش مطرح كرد و آن این بود: «در میان دستگیره هاى كدامیك از همه محكمتر است؟» ♦️ گفتند: "خدا و پیغمبرش بهتر می دانند"آنگاه یكى از ایشان گفت: "نماز" و دیگرى گفت: "زكات"؛ شخصى گفت: "روزه" و یكى دیگر از ایشان گفت: "حج و عمره" و دیگرى گفت: "جهاد". 💠🔸🔹💠🔸🔹💠 ♦️آنگاه پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: «همه این ها كه نام بردید، كارهاى با فضیلتى است، ولى پاسخ سؤال من نیست، بلكه قوى ترین دستگیره ، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و دوست داشتن اولیاء خدا، و بیزارى جستن از دشمنان خدا مى باشد» 📚معانی الاخبار، ص۳۹۸ ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔸⚡️🔹⚡️🔸 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 تفاوت با 🍃🔸 اشاره ۱۶۲. آیا فرستادگان نیستند؟ پس آیه زیر، حتماً در رتبه و یکسان هستند: «لا نُفَرِّقُ بَینَ اَحَدٍ مِن رُسُلِهِ» [۱] «میان هیچ یک از پیامبران فرق نگذاریم. »؛ پس چرا پیامبر آخر الزمان صلی الله علیه و آله دارای نبوت خاصّه و بقیّه پیامبران گذشته دارای نبوّت عامّه بودند؟ 🌸🌺 جواب بله، پیامبر آخر الزمان صلی الله علیه و آله در رتبه و مقام، نبوّت خاصّه دارند و افضلیّت بر جمیع انبیاء دارند. البته همه پیغمبران در زمینه دعوت و هدف بعثت که همان دعوت به مبدأ و معاد و تربیت جامعه است، همه از آدم تا خاتم صلی الله علیه و آله یکسان هستندامّا پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله از جهت فضل و کمال و طریقه بعثت و محل بعثت و درجه و رتبه بالاتر هستند. واضح است پیامبری که برای هزار نفر مبعوث شده با پیامبری که برای سی هزار نفر مبعوث شده با آن پیامبری که برای تمام خلق مبعوث شده یکسان نیستند. هدف اصلی همه یکی است و آن تربیت صحیح جامعه و انسان است اما از جهت معلومات و مقام با هم تفاوت دارند. «تِلکَ الرُّسُلُ فَضَّلنا بَعضَهُم عَلی بَعضٍ مِنهُم مَن کَلَّمَ اللهُ و رَفَعَ بَعضَهُم دَرَجاتٍ» [۲] بعضی انبیاء را بر بعضی دیگر به فضائلی که دیگران به آن مرتبه نرسیده اند، فضیلت و برتری دادیم اگرچه در نبوّت مساوی بودند. علمای اهل سنّت نیز در تفاسیر خود گفته اند: منظور از «بعض» پیغمبر صلی الله علیه و آله است که خداوند ایشان را بر بقیه انبیاء فضیلت داد و البته مهمترین آنها مقام خاتمیت است. [۳] پدران و مادران صلی الله علیه و آله 🍂🔸 اشاره ۱۶۳. پدران و مادران صلی الله علیه و آله همگی به داشته و از و پرستی به دور بوده اند؟ 🌸🌺 جواب بله، طبق آیه: «و تَقَلُّبِکَ فِی السّاجِدینَ»؛ [۱] و حرکت تو را در میان سجده کنندگان (می نگرد). در تفسیر این آیه شریفه از ابن عباس مفسّر قرآن روایت نموده اند: ۱. «وجود پیامبر صلی الله علیه و آله از زمان حضرت آدم تا زمان ولادت از پدرانی که تماماً موحّد بوده (خداپرست)، از پدری به پدری، از پیامبری به پیامبری منتقل گشتند تا اینکه خداوند ایشان را از پدرشان «عبدالله» آفرید. از حضرت آدم تا پدرشان تماماً از راه ازدواج صحیح بوده و هیچ گونه آلودگی (زنا) در نسب آن حضرت نیست. [۲] ۲. ابن عباس نقل می‌کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: خدا مرا به سوی زمین فرود آورد و در صلب آدم قرار داد و مرا در صلب نوح در کشتی قرار داد و مرا در صلب ابراهیم قرار داد و پیوسته مرا از صلبهای کریمه به سوی رحم‌های پاکیزه منتقل کرد تا آنکه مرا از بین پدر و مادری که هرگز یکدیگر را به زنا ملاقات نکردند بیرون آورد. [۳] جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌کند که ایشان فرمودند: خدای تعالی نور مرا از طیّب و طاهر و پاک و پاکیزه به سوی پاک و پاکیزه انتقال داد تا آنکه به صلب پدرم عبدالله منتقل نمود و از او به رحم مادرم آمنه؛ سپس مرا به دنیا آورد و مرا سید و آقای انبیاء و رسل و خاتم بر همه قرار داد. [۴] پس از این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله که از طیّب به سوی طیّب و از طاهر به سوی طاهر منتقل شدم معلوم می‌شود که در آباء و اجداد آن حضرت کافری وجود نداشته است. در حالی که خداوند در قرآن می‌فرماید: «اِنّمَا المُشرِکُونَ نَجَسٌ»؛ هر کافر و مشرکی نجس است. در نتیجه هنگامی که می‌فرمایند: «پیوسته از صلبهای پاک به سوی رحمهای پاک و پاکیزه منتقل شدم» نشان می‌دهد که پدران و اجداد آن حضرت مشرک نبودند. ابن عباس می‌گوید که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: من به زناهای زمان جاهلیت به وجود نیامدم بلکه در اثر عقد و نکاح صحیح مانند عقد و نکاح در شریعت اسلام به وجود آمدم. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: _ بقره: ۲۸۵. [۲]: _ بقره: ۲۵۳. [۳]: _ زمخشری: تفسیر کشاف: ۱/۲۳۳. [۱]: - شعراء: ۲۱۹. [۲]: - شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۱/۶۰. [۳]: - ثعلبی: تفسیر، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۱/۶۰. [۴]: - حلبی: ابکار الافکار: باب ۲، شیخ عبدالقادر: شرح کبریت احمر، از علاء الدوله سمنانی. [۱]: - شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: باب ۲: ۱/۶۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 جناب 🍂🔹 اشاره ۱۶۵. جناب پدر علیه السلام آوردند یا از رفتند؟ 🌺🌸 جواب در آغاز کلام باید بگوییم که حضرت ابوطالب هم مانند سایر بنی هاشم فطرتاً با ایمان بوده اند. «از عموهای پیغمبر صلی الله علیه و آله در بین اهل بیت رسالت، غیر از حمزه و عباس و ابوطالب کسی مسلمان نشد. » [۲] بزرگترین دلیل ما بر ایمان ابوطالب اجماع اهل بیت علیهم السلام است چون آنها بیان کننده قرآن و دو ثقلی هستند که به دستور خدا و رسول او صلی الله علیه و آله، ما وظیفه داریم به گفتار آنها تمسّک بجوییم. همچنین اهل بیت علیهم السلام که خاندان تقوا و پرهیزکاری بودند بیشتر از ما به ایمان و کفر آباء و اجداد خود آگاه بودند. علاوه بر اینها علمای اهل سنت نیز قبول دارند که جناب ابوطالب اسلام آوردند ولی بنا بر مصلحتی که همان آسایش رسول خدا صلی الله علیه و آله از آزار مخالفین و مشرکین بود، ایمانشان را ظاهر و علنی نساختند. [۱] رسول خدا صلی الله علیه و آله دو انگشت مبارکشان را به هم چسباندند و فرمودند: من و کفالت کننده یتیم مانند: این دو انگشت (که به هم چسبیده اند با هم) در بهشت هستیم. [۲] ظاهر حدیث نشان می‌دهد که منظور ایشان هر کفالت کننده یتیمی نیست بلکه منظور آن حضرت جناب ابوطالب و جد بزرگوارشان جناب عبدالمطلب است که کفیل ایشان بوده اند مخصوصاً اینکه ایشان در مکه معروف به یتیم ابوطالب بودند و بعد از جناب عبدالمطلب نگهداری و کفالت ایشان را به عهده گرفتند. شیعه و سنی در احادیث فراوانی نقل کرده اند که آن حضرت فرمودند: جبرئیل بر من نازل شد و مرا بشارت داد که: «خداوند پشت و شکمی که تو را آورده و بر خود حمل نموده و سینه ای که تو را شیر داده و پهلو و کناری که تو را کفالت نموده بر آتش حرام کرده است. » [۳] این احادیث، ایمان جناب عبدالمطلب و ابوطالب و فاطمه بنت اسد همسر ایشان و جناب عبدالله و آمنه بنت وهب، پدر و مادر آن حضرت و حلیمه دایه آن حضرت را می‌رساند. اشعار ابن ابی الحدید (یکی از علمای اهل سنت) در مدح جناب ابوطالب نشانگر این است که اهل سنت نیز به ایمان جناب ابوطالب اقرار دارند. [۱] اشعار خود ابوطالب نیز این مطلب را اثبات می‌نماید. از جمله شعرهای ایشان به این مضمون است: «ای گواهان خدا! شاهد باشید که من بر دین پیغمبر خدا، احمد و محمد استوارم. هر کس از آن خارج است، باشد من به او هدایت شدم. » [۲] پس باید گفت که اقرار به توحید و نبوت و اعتراف به مبدأ و معاد، حتماً نباید با گفتن: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله» باشد. اگر کسی با دین بیگانه باشد ولی اشعاری را بگوید که نشان دهنده اعتراف و اقرار او به خدا و مقام رسالت باشد کافی است و حکم شهادتین را می‌کند. اگر چه اشعار جناب ابوطالب متواتر نیست ولی مجموع آنها دلالت بر ایمان ایشان می‌کند. نقل است زمانی که جناب ابوطالب در مرض موت به سر می‌بردند جمعی از بزرگان قریش از جمله: ابوجهل و عبدالله بن ابی امیّه به عیادت ایشان رفتند. پیامبر صلی الله علیه و آله به آن جناب فرمودند:........ ---------- 📚منابع: [۲]: - ابن اثیر: جامع الاصول: ۳/۴۵۵. [۱]: - شیخ ابوالقاسم بلخی، ابوجعفر اسکافی. [۲]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۴/۳۱۲، مسلم: صحیح: ۸/۲۲۱. [۳]: - میر سید علی همدانی: مودة القربی: ۳۵، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۲/۳۳۱، قاضی شوکانی: حدیث قدسی، فخر رازی: تفسیر: ۴/۲۱۰. [۱]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۴/۸۴. [۲]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۲/۲۷۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 جناب 🍂🔹 اشاره ۱۶۵. جناب پدر علیه السلام آوردند یا از رفتند؟ 🌺🌸 جواب پیامبر صلی الله علیه و آله به آن جناب فرمودند: «بگو لا اله الا الله» تا من در نزد خدای متعال شاهد باشم. ناگهان ابوجهل و ابن ابی امیّه گفتند: ای ابوطالب! آیا از ملّت عبدالمطلب برمی گردی؟ دائماً این را می‌گفتند تا جناب ابوطالب گفتند: همانا ابوطالب بر ملّت عبدالمطلب می‌باشد. پس آنها خوشحال شدند و بیرون رفتند. بعد از مدتی حالت مرگ بر ایشان ظاهر شد و عباس برادرشان که بالای سرشان نشسته بود دید لبهای ایشان تکان می‌خورد و می‌گویند: «لا اله الا الله». عباس به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: به خدا قسم، آنچه را که شما به برادرم امر کردید گفت. [۱] از جمله نشانه‌های ایمان ابوطالب گفتگوی حضرت رسول صلی الله علیه و آله با جناب ابوطالب در ابتدای بعثت است، زمانی که آن حضرت از آن جناب یاری می‌طلبند جناب ابوطالب با اشعاری علاقه و ایمان خود را به ایشان اظهار می‌کنند در حالی که وقتی حضرت ابراهیم به نزد عمویشان آزر رفتند و ادعای پیغمبری کردند، او اصلاً به ایشان ایمان نیاورد و گفت: آیا از بتان روی گردان شده ای؟ یا تو را سنگسار می‌کنم یا برای مدت طولانی از من دور باش. از نمونه‌های یاری ایشان هنگامی بود که در شعب محاصره شده بودند. زمانی که اهل مکه و قریش بنی هاشم را محاصره اقتصادی کردند، جناب ابوطالب و سایر بنی هاشم رسول خدا صلی الله علیه و آله را یاری کردند و مدت چهار سال در آن مکان از حضرت نگهداری و محافظت می‌کردند تا جائی که وقتی آن حضرت در اول شب می‌خوابیدند، پس از ساعتی ایشان را بیدارمی کردند و به جای امن تری می‌بردند و فرزند خود علی علیه السلام را در جای ایشان می‌خواباندند تا کسی قصد سوئی به پیامبر صلی الله علیه و آله نداشته باشد. [۲] نقل می‌کنند که روزی جناب ابوطالب دیدند که پیغمبر صلی الله علیه و آله لعابی از دهان خود را به دهان علی علیه السلام وارد کردند. پرسیدند: برادرزاده این چه بود؟ (چرا این طور کردی؟ ) فرمودند: این آب دهان سرشار از ایمان و حکمت بود. جناب ابوطالب به علی علیه السلام فرمودند: «پسرم! پسر عمّت را یاری کن و وزیر او باش. » [۳] نمونه دیگر امر نمودن ایشان به پسرشان جعفر طیّار است، زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نماز می‌خواندند و علی علیه السلام طرف راست ایشان نماز می‌خواندند، آن جناب به جعفر طیّار که هنوز ایمان نیاورده بود امر کردند: خودت را به پسر عمّت وصل کن و با ایشان نماز بخوان. سپس او رفت و در طرف چپ ایشان مشغول نماز شد. [۱] علی علیه السلام می‌فرمایند: به خدا قسم، پدرم ابوطالب و جدّم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف هرگز به بت سجده نکردند و بت پرستی نکردند. [۲] علی علیه السلام فرمودند: وقتی جناب ابوطالب وفات نمودند و خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید، آن حضرت گریه شدیدی نمودند و به من فرمودند: برو او را غسل بده و کفن کن و در قبر بگذار. خدا او را بیامرزد و رحمت کند. [۳] می دانیم در احکام شرعی دین اسلام، کسی را که کافر باشد غسل و کفن نمی کنند و می‌دانیم که رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه را شنیده اند که: «اِنَّ اللهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرِکَ بِهِ و یَغفِرُ ما دُونَ ذلِک»؛ [۴] همانا خدا کسی را که به او شرک آورده نخواهد بخشید و غیر از شرک، گناهان دیگر را می‌بخشد. بدون شک رسول خدا صلی الله علیه و آله به آیات قرآن و احکام شرعی دین تسلط کامل داشتند و اگر جناب ابوطالب ایمان به خدا نداشتند، هیچ گاه چنین سفارشاتی درباره ایشان نمی فرمودند و طلب آمرزش برای ایشان نمی کردند. ---------- 📚منابع: [۱]: - سید محمد رسولی برزنجی، حافظ ابونعیم، بیهقی. [۲]: - بزرگان شیعه و سنی. [۳]: - شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۱/۲۲۱: باب ۱۴، از موفق بن احمد خوارزمی از محمد بن کعب. [۱]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۳/۲۶۹. [۲]: - اصبغ بن نباته. [۳]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱/۲۹، ابن جوزی: تذکرة: ۱۸، محمد بن سعد: طبقات. [۴]: - نساء: ۴۸ و ۱۱۶. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 بین و 🍂🔸 اشاره ۲۰۵. آیا بین و وجود دارد؟ 🌺🌸 جواب بله، اسلام به معنای این است که انسان کلمه شهادتین را به زبان بگوید یعنی: «لا اله الاّ الله، محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله» اما ایمان شامل سه قسمت می‌شود: زبانی، قلبی، عملی گاهی ممکن است که انسان ظاهراً اسلام بیاورد، ولی قلبش به آن راضی نباشد و اعمالی که از او سر می‌زند سزاوار یک انسان مسلمان نباشد اما چون ظاهراً کلمه شهادتین را به زبان آورده، حکم انسان مسلمان را دارد و جان و مال و خون او در امان است. همان طور که خداوند در قرآن بیان فرموده که: «قالَتِ الاعرابُ امَنّا قُل لَم تُؤمِنوا و لکِن قولوا اَسلَمنا و لَمّا یَدخُلِ الایمانَ فی قلوبِکُم» [۱] ای پیامبر! اعراب به تو گفتند: «ما ایمان آوردیم. » به آنها بگو: «ایمان نیاورده اید. » بلکه بگویید: «ما اسلام آورده ایم» و هنوز ایمان در دلهای شما داخل نشده است. البته کسی اسلامش پذیرفته است که ایمان کاملی داشته باشد و این هفت خصلت را به تمام معنا داشته باشد: برّ و نیکویی، صداقت و راستی، یقین قلبی به خدا، رضا، وفا، علم، صبر و بردباری. هر اندازه که این هفت خصلت در او بیشتر باشد، ایمان او کاملتر خواهد بود. «وَ العَصرِ * اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ * اِلاَّ الَّذینَ آمَنوا و عَمِلوا الصّالحاتِ» [۲] قسم به عصر (دوران زمان) که همانا انسان در خطر و نابودی است مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل نیک انجام دادند. گناه و 🍃🔹 اشاره ۲۰۶. به دسته می‌شوند؟ 🌺🌸 جواب «اِن تَجتَنِبوا کَبائِرَ ما تُنهَونَ عَنهُ نُکَفِّر عَنکُم سَیّاتِکُم و نُدخِلکُم مُدخَلاً کَریماً» [۱] اگر شما از گناهان بزرگی که نهی کرده شده اید دوری کنید، ما از گناهان دیگر شما (که کوچک است) در می‌گذریم و شما را به مقامی پسندیده و بلند می‌رسانیم. بین گناهان صغیره و کبیره تفاوت وجود دارد. اگر بنده ای از گناه کبیره دوری کند ولی مرتکب گناه کوچک شود، خداوند او را می‌آمرزد اما اگر کسی گناه کبیره زیاد انجام دهد و بمیرد، او را به جهنم می‌برند و به اندازه ای که نافرمانی کرده عذابش می‌کنند و بعد نجاتش می‌دهند ولی کسی که گناهان کوچکی انجام داده و توفیق توبه پیدا نکرده و بمیرد و دوستدار علی علیه السلام باشد، خداوند او را می‌بخشد و وارد جهنم و عذاب نکرده بلکه او را به بهشت می‌برد. گاهی هم اشکی را که انسان برای امام حسین علیه السلام می‌ریزد، خداوند آن را به منزله آب توبه قرار داده و گناهان صغیره او را می‌بخشد. و نژاد 🍂🔸 اشاره ۲۰۷. با نژادی چگونه می‌کند؟ 🌸🌺 جواب با وجود اینکه حبّ وطن برای هر کسی لازم است، ولی اسلام با هر گونه فخر فروشی و تبعیض ملیّت و قومیّت و تعصّبات جاهلانه مخالف است. حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله فرمودند: «حبّ الوطن من الایمان»؛ دوست داشتن وطن، از ایمان است. ایشان هر قوم و ملّتی را به وطن دوستی امر کرده اند. در جای دیگر ایشان می‌فرمایند: عرب را فخر و مباهاتی بر عجم و عجم را فخری بر عرب و سفید را بر سیاه و سیاه را بر سفید فخر و مباهاتی نیست؛ مگر به علم و تقوی. از نظر اسلام، آسیایی و آفریقایی، اروپایی و آمریکایی، از نژاد سفید و سیاه و سرخ و زرد، شهرستانی و کوهستانی، همگی در زیر پرچم اسلام و کلمه طیّبه «لا اله الا الله، محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله) با هم برادرند و هیچ فخر و مباهاتی بر هم ندارند. بهترین نمونه آن برخورد محبت آمیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با سلمان فارسی و بلال حبشی و صهیب رومی بوده است. ---------- 📚منابع: [۱]: _ حجرات: ۱۴. [۲]: _ العصر: ۳ و ۲ و ۱. [۱]: _ نساء: ۳۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 گفتار (ع): كسى كه بمن آورده و نموده مى كنم... 🍂✨ (۱) ۲۷۷- خبر داد بما حسن فرزند احمد فرزند موسى غند جانى باين ترتيب كه من بر او خواندم و او اقرار كرد، باو گفتم: خبر داد بشما ابو حسن احمد فرزند محمد فرزند صلت قرشى گفت: حديث كرد بما على فرزند محمد مصرى كه نقل كرد بما احمد فرزند رشدين فرزند سعد كه نقل نمود بما سفيان فرزند بشر كه روايت كرد بما على فرزند هاشم از فرزند ابو رافع از ابو عبيدة فرزند محمد فرزند عمار فرزند ياسر از پدرش عمار گفت: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: كسى كه به من ايمان آورده و تصديق نموده او را به دوستى على بن ابى طالب (ع) وصيت و سفارش مى كنم. زيرا كسى كه او را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است، و هر كه مرا دوست دارد خدا را دوست داشته است، و هر كه او را محبت داشته باشد، به من محبت داشته است، و هر كه مرا محبت كند خدا را محبت نموده است، و هر كه على را دشمن بدارد بتحقيق مرا دشمن داشته و هر كه مرا دشمن بدارد خداى توانا را دشمن داشته است. (۲) ۲۷۸- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان فرزند فرج گفت: خبر داد بما احمد فرزند ابراهيم فرزند حسن فرزند شاذان و در روايت كردن آن حديث اذن داد، گفت: نقل كرد بما حسن فرزند على عدوى گفت: خبر داد بما عثمان فرزند عبد اللَّه ابو بشر كه نقل كرد بما بدل فرزند مجبر كه حديث كرد بما على فرزند هاشم فرزند بريد كوفى كه نقل نمود بما فرزند ابو رافع از ابو عبيدة فرزند محمد فرزند عمار از پدرش عمار گفت: پيامبر خدا (ص) فرمود: كسى كه بر من ايمان آورده و 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي ، ص: ۱۹۶ و تصديق كرده او را بدوستى على وصيت مى كنم، زيرا هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر كه مرا دوست داشته باشد خداى توانا را دوست داشته است. (۱) ۲۷۹- خبر داد بما ابو غالب محمد فرزند احمد فرزند سهل نحوى كه خبر داد بما على فرزند محمد عدوى شمشاطى كه خبر داد بما محمد فرزند يحيى كه خبر داد بما ابراهيم فرزند فهد ساجى كه نقل نمود بما عبد العزيز فرزند خطاب كه حديث كرد بما على فرزند هاشم از محمد فرزند عبد اللَّه فرزند ابو رافع از بو عبيدة فرزند محمد فرزند عمار فرزند ياسر از پدرش از جدش عمار اينكه پيامبر خدا (ص) فرمود: كسى كه بمن ايمان آورده، و تصديق نموده است او را بدوستى على بن ابى طالب (ع) وصيت و سفارش مى نمايم. و فرمود: هر كه او را دوست بدارد بتحقيق مرا دوست داشته، و هر كه مرا دوست بدارد بتحقيق خدا را دوست داشته است، و هر كه او را دشمن بدارد بتحقيق مرا دشمن داشته است، و هر كه مرا دشمن بدارد بتحقيق خداى توانا و بزرگ را دشمن داشته است. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 ✨🍂🍂 و 🔹🌸 معني ايمان و كفر از بحثهاي مهم علم كلام است. «ايمان»، در لغت، به معناي تصديق و «كفر»به معناي پوشاندن است، لذا به زارع نيز كه مثلا گندم را در دل زمين مي‌نشاند كافر گفته مي‌شود. ولي مقصود از ايمان در اينجا اعتقاد به وحدانيت خداوند، و باور داشتن روز قيامت و رسالت پيامبر خاتم (صلي الله عليه وآله وسلم) است، و البته ايمان به رسالت پيامبر خاتم (صلي الله عليه وآله وسلم)، شامل اعتقاد به نبوت پيامبران و كتب آسماني پيشين و آنچه كه پيامبر اسلام از تعاليم و احكام الهي براي بشر آورده است، نيز مي‌شود. جاي واقعي ايمان همان قلب انسان است، چنانكه قرآن كريم مي‌فرمايد (اولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِِهمُ الإِيمانَ) (مجادله: ۲۲): آنان كساني هستند كه خداوند ايمان را در دلهاشان ثبت كرده است. نيز درباره صحرا نشيناني كه اسلام را در ظاهر پذيرفته ولي دلهاشان از نور ايمان خالي بود، مي‌فرمايد: (وَ لَمّا يَدْخُلِ اْلإيمانُ في قُلُوبِكُمْ) (حجرات: ۱۴): هنوز ايمان در قلوب شما وارد نشده است. ولي البته حكم به ايمان هركس، مشروط به اين است كه به وسيله زبان يا راه‌هاي ديگر، آن را اظهار كند. با اين بيان معني كفر نيز روشن مي‌گردد. هرگاه انساني وحدانيت حق متعال، يا روز قيامت، و يا رسالت پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) را انكار كند، محكوم به كفر خواهد بود، چنانكه انكار يكي از مسلّمات آيين پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) كه به طور روشن مستلزم انكار رسالت باشد، آدمي را محكوم به كفر مي‌سازد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) آنگاه كه علي (عليه السلام) را براي فتح قلعه‌هاي خيبر روانه مي‌كرد، پرچمي به دست او داد و يادآور شد كه صاحب اين پرچم خيبر را فتح كرده و باز مي‌گردد. در اين هنگام علي (عليه السلام) رو به پيامبر كرد و گفت: حد نبرد با آنان چيست؟ پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: «قاتِلْهُمْ حَتّي يَشْهدوا أنْ لا اله إلاّ الله وَ انّ محمّداً (صلي الله عليه وآله وسلم) رسول الله، فإذا فعلوا ذلك فَقَد مَنَعُوا مِنْك دِماءهُمْ وَ أَموالَهُم الاّ بحَقّها و حسابهم علي الله» [۱]: با آنان نبرد كن تا آنكه به يگانگي خدا و رسالت محمد گواهي دهند. هرگاه گواهي دادند، خونها و مالهاي آنان محترم خواهد بود... نيز شخصي از امام صادق (عليه السلام) پرسيد: كمترين چيزي كه مايه ايمان بنده به خدا مي‌شود چيست؟ امام پاسخ داد: يشهد أن لا إله إلاّ الله و انّ محمّداً (صلي الله عليه وآله وسلم) عبدُه و رسولُه، و يُقِّرُ بالطاعةِ و يَعرِفُ إمامَ زمانه فإذا فعل ذلك فهو مؤمن» [۱]: كمترين مرتبه ايمان اين است كه به وحدانيت خدا و بندگي و رسالت محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) گواهي دهد و اطاعت از حق را بپذيرد و امام زمان خود را بشناسد. هرگاه چنين كرد او مؤمن است. گرچه حقيقت ايمان همان اعتقاد قلبي است، ولي نبايد پنداشت كه اين مقدار از ايمان براي رستگاري انسان كافي است، بلكه شخص بايد به آثار و لوازم عملي آن نيز ملتزم باشد. لذا در بسياري از آيات و روايات، مؤمن واقعي كسي شناخته شده است كه ملتزم به آثار ايمان و انجام دهنده فرايض الهي باشد. چنانكه قرآن در سوره عصر همه انسانها را زيانكار شمرده و تنها گروه زير را استثنا كرده است: (إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ): مگر كساني كه ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند و همديگر را به حق و پايداري در راه آن سفارش كنند. امام باقر (عليه السلام) از حضرت علي (عليه السلام) نقل مي‌كند كه مردي به او گفت: آيا هركس به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر گواهي دهد، مؤمن است؟ حضرت فرمود: «فَأَين فرائض الله»: پس واجبات الهي كجا رفت؟! نيز امير مؤمنان فرمود: لو كان الايمانُ كلاماً لم يَنزِل فيه صوم ولا صلاة و لا حلال و لا حرام: اگر ايمان، به صِرفِ گفتن شهادتين بود، ديگر روزه و نماز، و حلال و حرامي تشريع نمي گشت. [۱] . از گفتار فوق نتيجه مي‌گيريم كه، ايمان داراي مراتب مخلتف بوده و هر مرتبه اي نيز براي خود اثري ويژه دارد. اعتقاد قلبي به ضميمه اظهار آن كمترين مرتبه ايمان است كه برخي آثار ديني و دنيوي بر آن مترتب مي‌گردد، در حالي كه مرتبه ديگر ايمان، كه مايه رستگاري انسان در دنيا و آخرت است، در گرو التزام به آثار عملي آن مي‌باشد...... ---------- 📚منابع: [۱]: صحيح بخاري، كتاب ايمان، ص ۱۰؛ صحيح مسلم، ج ۷، باب فضايل علي، ص ۱۷. [۱]: بحارالانوار، ۶۶: ۱۶، كتاب ايمان و كفر، به نقل از معاني الاخبار شيخ صدوق. [۱]: كافي: ۲: ۳۳، حديث ۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 ✨🍂🍂 و 🔹🌸 نكته در خور ذكر اين است كه در برخي از روايات عمل به فرايض ديني نيز جزو اركان ايمان به شمار آمده است. امام هشتم (عليه السلام) از پدران خود و آنان از رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) نقل مي‌كنند كه آن حضرت فرمود: «الإيمانُ معرفةٌ بالقَلْب و اقرارٌ باللسان و عملٌ بالأَركان» [۲]: ايمان معرفت قلبي، اقرار زباني، و عمل به وسيله اعضا و جوارح است. در برخي از روايات در كنار شهادتين، اموري همچون برپاداشتن نماز، پرداخت زكات، انجام دادن فريضه حج و روزه ماه رمضان نيز قيد شده است. [۱] اين گونه روايات، يا ناظر به اين است كه به وسيله اين اعمال مي‌توان افراد مسلمان را از غير مسلمان باز شناخت، و يا اينكه ذكر شهادتين در صورتي نجات بخش است كه اعمال صالحه نيز به آن ضميمه شود؛ اعمالي كه نماز، زكات، حج، و روزه از مهمترين آنهاست. با توجه به مطلب ياد شده نبايد هيچ فرقه اي از مسلمين، فرقه ديگر را به عنوان اينكه در برخي از فروع ديني با يكديگر مخالفند، تكفير كند. چه ملاك كفر اين است كه شخص، منكر يكي از اصول سه گانه دين يا منكر چيزي باشد كه انكار آن ملازم با انكار يكي از آن سه چيز است، و اين ملازمه در صورتي تحقق مي‌پذيرد كه حكم آن چيز از نظر شريعت اسلام آنچنان بديهي و روشن باشد كه هرگز نتوان ميان انكار آن و اعتراف به اصول دين، جمع كرد. از اين روي سزاست كه مسلمانان در تمام مراحل، اخوت اسلامي خويش را حفظ كنند و اختلاف در اموري را كه مربوط به اصول دين نيست، مايه نزاع و احياناً تفسيق و تكفير يكديگر قرار ندهند و در اختلافات فكري و عقيدتي نيز، به گفت و شنود علمي و تحقيقي با يكديگر اكتفا كنند و از اِعمالِ تعصبات خشك غير منطقي و تهمت و تحريف بپرهيزند. ---------- 📚منابع: [۲]: عيون أخبار الرضا: ۱: ۲۲۶. [۱]: صحيح بخاري: ۱: ۱۶، كتاب الإيمان: «شهادة أن لا إله إلاّ الله و انّ محمّداً رسول الله و إقامة الصلاة و إيتاء الزكاة و الحج و صوم رمضان». ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ترین 🌺🔸🔸 امام صادق علیه السلام می‌فرماید: اگر شرابخوار به خواستگاری آمد نباید او را پذیرفت، چون صلاحیت ازدواج ندارد، سخنانش را نباید تصدیق نمود، هرگاه برای کسی واسطه شود نباید او را قبول نمود. و نمی توان به او اعتماد کرد، هر کس به شرابخوار امانتی بسپارد چنانچه از بین برود، خداوند به صاحب امانت پاداشی نمی دهد و امانت از دست رفته او را جبران نمی کند. سپس فرمود: مایل بودم شخصی را سرمایه بدهم برای تجارت به کشور یمن برود، خدمت پدرم حضرت امام باقر علیه السلام رسیدم و عرض کردم: می خواهم به فلانی برای تجارت سرمایه بدهم، نظر شما چیست؟ صلاح است یا نه؟ فرمود: مگر نمی دانی او شراب می‌خورد؟ گفتم: از بعضی از مؤمنین شنیده‌ام می‌گویند او شراب می‌خورد. فرمود: سخنان آنان را تصدیق کن! چون خداوند درباره پیامبر می‌فرماید: پیغمبر به خدا ایمان دارد و مؤمنین را تصدیق می‌نماید، بنابراین شما باید مؤمنین را تصدیق کنی. آنگاه فرمود: اگر سرمایه را در اختیار او بگذاری، سرمایه نابود شود و از بین برود خدا تو را نه اجر می‌دهد و نه امانتت را جبران می‌کند. گفتم: برای چه؟ فرمود: خداوند می‌فرماید: (لا تؤ توا السفهأ اموالکم التی جعل الله لکم قیاما) [۱] اموالی را که خداوند آن را مایه زندگیتان قرار داده به نادانان ندهید. آیا نادانتر از شرابخوار وجود دارد؟ پس از آن فرمود: بنده تا شراب نخورده همیشه در پناه خدا است و در سایه لطف او اسرارش پرده پوش می‌شود. هنگامی که شراب خورد سرش را فاش می‌کند و او را در پناه خود نگه نمی دارد. در این صورت گوش، چشم، دست و پای چنین شخص، هر کدام شیطان است او را به سوی هر زشتی می‌برد و از هر خوبی باز می‌دارد. [۱] دهگانه 🌸🔹🔹 عبدالعزیز قراطیسی می‌گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای عبدالعزیز! ایمان ده درجه دارد، مانند نردبان که ده پله دارد و همانند نردبان باید پله پله از آن بالا رفت. کسی که در درجه دوم است، نباید از کسی که در درجه اول می‌باشد، انتقاد کند و بگوید: تو ایمان نداری. و آدمی که در درجه اول ایمان است، باید به روش خود ادامه دهد تا برسد به آن کس که در درجه دهم است. ای عبدالعزیز! کسی که ایمانش در مرتبه پایین تر از توست او را بی ایمان ندان! تا کسی که ایمانش بالاتر از توست، تو را بی ایمان نداند. وقتی که دیدی کسی پایین تر از توست او را با مهر و محبت به درجه خود برسان و چیزی را که تاب و تحمل آن را ندارد، بر او تحمیل مکن! تا او را بشکنی و این کار خوب نیست. زیرا هر کس دل مؤمنی را بشکند بر او واجب است شکستگی دل او را جبران کند. آنگاه فرمود: مقداد در درجه هشتم و ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم ایمان (که بالاترین درجات ایمان است) قرار داشت. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: سوره نسأ: آیه ۵ [۱]: بحار، ج ۱۰۳، ص ۸۴ [۱]: بحار، ج ۲۲، ص ۲۵۰. ❌کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 حاير از رسول (صلی الله علیه و آله) بود ◾️🍃 نگارنده گوید کلمه حایر در کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله): فاخذ مقدار تربته من حایرک، معلوم می‌کند که اصطلاح حایر، درباره حرم امام حسین (علیه السلام) از زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده است، بنابراین مؤلف کتاب شهر حسین (علیه السلام) که، می‌فرماید ص ۱۷۹ اصطلاح حایر از زمان امام صادق (علیه السلام) که، از سال ۱۲۵ به بالا معروف شده، صحیح به نظر نمی رسد، زیرا که به علاوه این روایت، خودشان در ص ۲۲۹ همین کلمه را، (عبارت حاير) در روایت امام باقر (علیه السلام)، باز نقل کرده است، اینجا وقت آن رسید که بحث مقتلی را تعطیل کنم، و به سراغ بحث‌های دیگر بروم، و هرکسی بیش از این را طالب باشد، به اصل تهاویل الربیع رجوع کند، محقق مرندی. چند بحث اخلاقی از کتاب چهل حدیث غير است ◾️🍂 حکما گفته اند کشتی بی ناخدا، در موج‌های سخت دریا، به نجات نزدیک تر است، از انسان در حال غضب، [۱] ایمان غیر از علم است، ابلیس همه معارف حقه را می‌داند، ولی کافر است ۳۷. چرا با ما دارد 🔹🍃 علّت اینکه شیطان با ما کار دارد، این است که، ما بنده خالص خدا نیستیم، و الّا آن ملعون با خدا عهد کرده که، با بندگان مخلص او، کار نداشته باشد، شیطان سگ درگاه است، و سگ با دوستان صاحب خانه عوعو ندارد ۵۲. تفاوت ره از تا به ◾️🍂 خلیل الرحمن عرض حاجت به اَمین وحی الله نکرد، ما اگر احتمال بدهیم که شیطان حاجت ما را برآورد، از او خواستار می‌شویم ۲۰۵. ۲۵۶- ما اوذی نبیّ مثل ما اوذیت هر کس خدا را بیشتر بشناسد، از گناه مردم بیشتر ناراحت می‌شود، و هر کس بندگان خدا را بیشتر دوست داشته باشد، از اعوجاج و شقاوت آنان، بیشتر ناراحت می‌شود، تواند بود که، معنی ما اوذی نبیّ مثل ما اوذیت، این باشد ۲۴۶ اهل دنیا و ریاست را ببین که، تملّق آن‌ها بیش از دیگران است، مریدپرورها خواری‌ها می‌کشند، و ارادت‌ها می‌ورزند، من خودم در میان اهل ثروت، کسانی را دیدم که، اظهارات آن‌ها را هیچ فقیر با آبرو نمی کند، یهود در عین ثروتمند بودنشان، فقر و فاقه از چهره شان هویداست، و تمام عمر را با ذلّت و خواری به سر می‌برند، قال الصادق: الحرُّ حرُّ علی جمیع احواله ۲۵۷. شان هستند ◾️🍃 در روایات بیانات مختلف است، ولی مناقات بین آن‌ها نیست، و همه صحیح است، در بعضی از روایات آمده ۱- غیبت کننده، گوشت مردار خواهد خورد، ۲- در بیان دیگر آمده، گوشتِ خود را خواهد خورد، ۳- در تعبیر دیگر، به صورت سگ افتاده، و خوراکش مردار خواهد بود، ۴- در روایت دیگر، غیبت کننده مردار شود، و غذای سگ‌های جهنّم قرار می‌گیرد، و دلیل صحیح بودن همه این تعابیر، این است که در عالم آخرت، صور تابع جهات فاعلی است، و یک موجود ممکن است، صور عدیده به خود بگیرد، چنانچه در محلّ خود مقرّر شده است ۳۰۴. ---------- [۱]: .📚 چهل حدیث ۲۵. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 (علیها السلام) در است 🍃🍃 بی بی زینب کبری (علیها السلام)، روی عظمتی که دارد، هر کدام از اهل مصر، و سوریه، مدعی هستند که قبر مبارک آن عالمه غیر معلمه، در خاک آن هاست، اندازه همان حرم سوریه، یا بالاتر از آن در مصر هم به آن قافله سالار اسراي اهل بیت، منسوب است، مؤلف تحقیق درباره اربعین می‌خواهد طرفداری از مدفن مصر کند [۱] الا اینکه این قول را اعتبار تأیید نمی کند، لازم دیدم مطلبی را که مؤلف کتاب شهر حسین (علیه السلام)، از کتاب ریاحین الشریعه و غیر آن نقل کرده، چون متین است نقل کنم: ۱ با ورود اسرای اهل بیت (علیه السلام) به مدینه، به رهبری عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه، انقلابی در مدینه شد، از بنی امیه هر کس که بود، از مدینه بیرون کردند، و تا جریان حرّه یزید تسلّط به مدینه نداشت که، حضرت زینب را تبعید کند. [۲] ۲ چرا شوهر آن حضرت با آن همه غیرتی که داشت همراه زنش نرفت. ۳ چرا آن مخدره مصر عثمانی را، بر یمن علوی، ترجیح داد. ۴ چرا در مصر وارد خانه مسلمه بن مخلد، دشمن امیرالمؤمنین (علیه السلام) شد. ۵ اگر حرف عبیدلی حقیقت داشت، چرا محدثین ثلات اولین، (کلینی و صدوق و شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیهم)، به علاوه شیخ بزرگوار مفید، و محدثین آخرین (مرحوم فیض کاشانی، و مجلسی، و شیخ حرّ، صاحب وسائل، ) قدس الله اسرار هم، اشاره ای بر این مطلب نکرده اند، در حالی که تبعید آن مظلومه، از خروج امام حسین (علیه السلام) کمتر نبوده است. ۶ چرا یعقوبی، و ابن اثیر، و طبری، اشاره ای بر این جریان نکرده اند، مخفی نماند اکثر طرفداران مزار مصر، مصری هستند، ارتکاز ذهنی شان از اول صباوت، بودن قبر آن حضرت در مصر، ریشه دوانده، به این آسانی از ذهن شان، در نمی رود، [۱] نگارنده گوید روزی مرحوم آقای برقعی در بالای منبر فرمود، عظمت بی بی زینب (علیها السلام) را ببین، یک سال تمام مجلّه‌های سوریه با مجله‌هاي مصر، در بحث بودند، و هر کدام اثبات می‌کردند که، قبر دختر امیرالمؤمنین (علیه السلام)، در خاک آن هاست، ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء من عباده. و به زور کرد: 🍂🍂 به حمدالله شب چهارشنبه سوم شوال به سال ۲۴۷، به امر منتصر پدرش متوکل، به وسیله غلامان ترک به درک رفت، او در پانزده سال سلطنت، چهار مرتبه دستور تخریب قبر امام حسین (علیه السلام) را داد، منتصر بر خلاف پدر گور به گورش، بارگاه امام حسین (علیه السلام) را دستور تعمیر اساسی داد، و سادات علوی را خیلی تعظیم، و فدک را به اولاد امام حسن و امام حسین (عليهم السلام) داد، و همینطور کلیّه اوقاف امیرالمؤمنین (علیه السلام) را، به اولاد آن حضرت تحویل داده، و قبر امیرالمؤمنین (علیه السلام) را تعمیر کرد. [۱] در دنیا است 🍃🍃 محمد بن مسلم بر امام باقر (علیه السلام) از غربت شکایت کرد، امام (علیه السلام) فرمود: مؤمن در دنیا در میان مردم معکوس القلوب، غریب است تا از دنیا برود، باز امام (علیه السلام) به محمد بن مسلم فرمود: هر کس در راه زیارت امام حسین (علیه السلام) بترسد، از خوف روز قیامت در امان است، ملائکه بر او سلام می‌کنند، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را زیارت می‌کند. [۲] خدا بر هر 🍂🍂 ابن زیاد پس از واقعه عاشورا، از عمر سعد خواستار ردّ فرمان قتل امام حسین (علیه السلام) شد، او جواب داد که می‌خواهم نامه فرمان قتل را، به بیوه زنان مدینه بخوانم، و عذر بخواهم. [۳] ---------- 📚منابع: [۱]: . صفحه ۱۳۲. [۲]: . مؤلف تحقیق درباره اربعین، از عبيذلی در کتاب اخبار زینبیات می‌نویسد که، عمرو بن سعید الاشرق، والی مدینه، به یزید نوشت که زینب (س)، د رمدینه مردم را به خونخواهی حسین (علیه السلام) تحریک می‌کند، یزید نوشت باید از مدینه خارج شود، بی بی در ابتداي امر حاضر نشد، سپس با صلاح دید خانم‌های اهل بیت حاضر شد، و مصر را انتخاب کرد، و با معیت سکینه و فاطمه به مصر حرکت کرد، و پس از یازده ماه ونیم توقف در مصر، در آنجا شهید شد و دفن گردید، و حضرت سکینه و فاطمه دوباره به مدینه برگشتند، تحقیق درباره اربعین ۱۳۲. [۱]: . شهر حسین (علیه السلام)، ص ۱۴۴- ۱۴۷. [۱]: . شهر حسین (علیه السلام)، ص ۲۱۷. [۲]: . شهر حسین (علیه السلام)، ص ۲۲۹. [۳]: . شهر حسین (علیه السلام)، ص ۵۷. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 گوشه نشینی امام علیه السلام 🔹◾️ سدیر صیرفی می‌گوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدم، عرض کردم: فرزند رسول خدا! با پیروان و شیعیان سکوت زیاد برای شما صلاح نیست، باید برای گرفتن حق خود اقدام نمایید. به خدا سوگند اگر امیر مؤمنان مثل شما یاورانی داشت هیچکس در خلافت او طمع نمی کرد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: سدیر به نظر شما چه قدر من یاور و شیعه دارم؟ سدیر: صد هزار نفر. امام: آیا صد هزار یاور و شیعه دارم؟ سدیر: بلکه دویست هزار نفر. امام (علیه السلام): دویست هزار؟ سدیر: بلی بلکه نصف دنیا را دارید. امام دیگر ساکت شد، چیزی نگفت. سپس فرمود: میل داری در این نزدیکی به مزرعه برویم و برگردیم؟ سدیر: آری. امام (علیه السلام) دستور داد یک الاغ و یک قاطر زین کردند. فرمود: تو سوار قاطر شو، و من سوار الاغ می‌شوم، هر دو سوار شدیم و حرکت کردیم، وقت نماز رسید، فرمود: پیاده شو نماز بخوانیم. پس از نماز پسر بچه ای را دیدیم که بزغاله می‌چراند. فرمود: سدیر! به خدا سوگند! اگر من به تعداد این بزغاله ها، یاور و شیعه واقعی داشتم، گوشه نشین نمی شدم، حق خودم را می‌گرفتم. سدیر می‌گوید: رفتم آنها را شمردم هفده رأس بزغاله بود. [۱] یک و قطرهای 🔸◾️ ابوبصیر یکی از ارادتمندان امام صادق (علیه السلام) می‌گوید: روزی در مجلس آن حضرت نشسته بودم بانویی بنام‌ام خالد که از بانوان متعهد و نیکوکار بود وارد شد و عرض کرد: من برای معالجه به پزشکان عراق مراجعه کردم. آنها معالجه‌ام را در خوردن شراب دانسته اند، و گفتند: مقداری شراب را با قاووت (نرم شده گندم بریان) مخلوط کن و بخور بهتر میشوی. اکنون به حضورتان آمده‌ام تا ببینم آیا برای معالجه مرضم خوردن شراب را جایز می‌دانید، شراب بخورم یا نه؟ از شما کسب تکلیف میکنم. حضرت فرمود: با آنکه دکترها شراب را داروی مرضتان می‌دانند چرا نمیخوری؟ گفت: من در مذهب شما هستم و از شما اطاعت می‌کنم، اگر بفرمایید بخور، می‌خورم وگرنه، نمی خورم. زیرا فردای قیامت اگر بپرسند چرا شراب خوردی در پاسخ می‌گویم: امام جعفر صادق دستور داد و اگر بگویند: چرا نخوردی و مردی، میگویم: امام جعفر صادق نهی کرد. آنگاه امام صادق (علیه السلام) روی به من کرد و فرمود: ای ابا بصیر! آیا میشنوی این بانو چه می‌گوید؟ ایمان و تقوای این بانو آن چنان محکم است، و به اندازهای تابع دستورات دین اسلام می‌باشد که هنگام بیماری و دستور پزشک نیز بدون اجازه ما از خوردن شراب خودداری میکند. سپس به او فرمود: به خدا سوگند اجازه نمیدهم حتی یک قطره از آن بخوری، و اگر بخوری پشیمان می‌شوی وقتی که روح تو به اینجا (با دست اشاره کرد به گلوگاه) برسد. سه بار فرمود: آیا فهمیدی؟ زن در پاسخ عرض کرد: آری. امام سه بار گفت: آری قطره ای از شراب دریای محبت خاندان پیامبر را آلوده می‌کند و از کار می‌اندازد. [۱] مبازه با 🔹◾️ مردی خدمت امام جعفر صادق (علیه السلام) رسید و از وضع خود شکایت کرد و گفت: یابن رسول الله! من در طلب پول و مال می‌روم و ثروت زیاد هم به دست می‌آورم ولی قانع نمیشوم و نفس حریصم با من مبارزه می‌کند و مال بیشتری می‌طلبد، به من چیزی بیاموزید که در اصلاح این خوی زشت من مؤثر گردد. حضرت فرمود: اگر در زندگی قانع باشی کمترین مال دنیا بی نیازت می‌کند و اگر قانع نباشی تمام ثروت جهان نمی تواند تو را بی نیاز و غنی سازد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۴۷، ص ۳۷۲. [۱]: ب: ج ۶۲، ص ۸۸ [۱]: ب: ج ۷۳، ص ۱۷۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین عليه السّلام است و با او 🔹🌸 (۲) [صحيح مسلم] در كتاب «ايمان» در باب استدلال بر اينكه دوستى انصار و على عليه السّلام از ايمان است، به سند خود، از «عدى بن ثابت» از «زر» نقل كرده است كه على عليه السّلام فرمود: به آن خدائى كه دانه را شكافته و مردمان را آفريده است، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در حين ياد آورى به اطلاع من رسانيد كه مرا جز مؤمن، ديگرى دوست نمى دارد، و به غير از منافق، ديگرى با من دشمنى نمى ورزد. مؤلف گويد: 📚«ترمذى» اين حديث را در [صحيح ۲/ ۳۰۱] و «نسائى» در [صحيح ۲/ ۲۷۱] به دو طريق، و در [خصائص ص ۲۷] به سه طريق، و «ابن ماجه» در [صحيح ص ۱۲] و «امام احمد» در [مسند ۱/ ۸۴ و ۹۵ و ۱۲۸] و «خطيب بغدادى» در 📚[تاريخ ۲/ ۲۵۵ و ۸/ ۴۱۷ و ۱۴/ ۴۲۶] و «ابو نعيم» در [حلية ۴/ ۱۸۵] به سه طريق، از «عدى بن ثابت» از «زر» نقل كرده است و مى گويد: اين حديث صحيح است و همگان به درستى آن اتفاق كرده اند و در اين رابطه گروه زيادى كه اين حديث را از «عدى بن ثابت» نقل نموده اند نام مى برد. و «متّقى» هم در[كنز العمال ۶/ ۳۹۴] متعرض مى شود و مى گويد: «حميدى»، «ابن ابى شيبه»، «امام احمد حنبل»، «عدنى»، «ترمذى»، «نسائى»، «ابن ماجه»، «ابن حبّان»، «ابو نعيم» و «ابن ابى عاصم» به ذكر آن پرداخته اند. و «محب طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۴] به نقل آن اشاره نموده است و مى گويد: «ابو حاتم» هم آنرا نقل كرده است. (۱) [صحيح ترمذى ۲/ ۲۹۹] به سند خود، از «ابو سعيد» نقل مى كند كه ما گروه انصار، منافقان را، از كينه و نكوهش كردن آنان نسبت به على بن ابيطالب عليه السّلام، مى شناختيم. مؤلف گويد: اين حديث را «ابو نعيم» در [حلية ۶/ ۲۹۴] روايت كرده است. (۲) [📚همان كتاب ۲/ ۲۹۹] به سند خود، از «مساور حميرى» از مادرش روايت مى كند كه گفت: بحضور «امّ سلمه» رسيدم و از وى شنيدم، مى گفت: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: منافق، على عليه السّلام را دوست نمى دارد و مؤمن هم، كينه او را به دل راه نمى دهد. «ترمذى» گويد: مضمون اين حديث هم در همين باب از على عليه السّلام روايت شده است. مؤلف گويد: «امام احمد حنبل» هم حديث مزبور را در [مسند ۶/ ۲۹۲] آورده است. (۳) [مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۹] به سند خود، از «ابو عبد الله جلالى» از «ابوذر» نقل مى كند: ما، منافقان را با توجه به دارا بودن اين اوصاف مى شناختيم: گفتار خدا و رسول را تكذيب مى كردند، نماز نمى گزاردند و كينه على بن ابيطالب عليه السّلام را در دل داشتند. «حاكم» پس از نقل حديث مزبور، اظهار مى دارد كه اين حديث بنا به رأى «مسلم»، از احاديث صحيح بشمار مى آيد. مؤلف گويد: حديث مورد بحث را «متّقى» هم در📚 [كنز العمال ۶/ ۳۹] نقل كرده و اظهار مى دارد كه «خطيب» هم در «المتفق» به نقل آن پرداخته است. و «محب طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۴] نقل كرده و مى گويد: «ابن شاذان» هم آنرا نقل كرده است. (۱)📚 [تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۳/ ۱۵۳] به سند خود، از «ابن عباس احوص» روايت كرده است كه نزد «ابن مسعود» بوديم، «ابن عباس» كه يكى از حاضران بود آيه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ را تلاوت كرد (و حديث را ادامه داده تا آنجا) كه «ابن عباس» تلاوت كرد يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ و اشاره كرد كه مراد از اين بخش از آيه، على بن ابيطالب عليه السّلام است. و اضافه كرده است كه در روزگار پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله افراد منافق را با كينه توزى كه نسبت به على عليه السّلام داشتند، مى شناختيم. (۲)📚 [مشكل الآثار طحاوى ۱/ ۵۰] به سند خود، از «عمران بن حصين» روايت كرده است كه در يكى از روزها، از خانه بيرون آمدم و در مسير خود ديدار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست داد. فرمود: اى عمران! فاطمه عليها السّلام بيمار است، آيا مى خواهى از ايشان عيادت كنى؟ در پاسخ گفتم: پدر و مادرم فداى شما! چه شرافتى بالاتر از اينكه همراه شما به عيادت ايشان بروم. فرمود: همراهم بيا. همراه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حركت كردم تا اينكه به در خانه دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيديم...... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین عليه السّلام است و با او 🔹🌸 پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله سلام داد و اجازه دخول گرفت. (حديث را ادامه داده است و در آخر آن آمده) رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت زهرا عليها السّلام، فرمود: اى فاطمه! تو را به همسرى بزرگوارى مفتخر ساختم كه سيّد و سرور دنيا و آخرت است و جز منافق، كسى كينه او را به دل نمى گيرد. مؤلف گويد: «محب طبرى» اين حديث را در [ذخائر ص ۴۳] روايت كرده و مى گويد: «خواجه حافظ ابو القاسم دمشقى» حديث مزبور را در ضمن فضائل حضرت زهرا عليها السّلام روايت كرده است. (۱) [استيعاب ابن عبد البر ۲/ ۴۶۴] مى نويسد: «عمّار دهنى» از «ابو زبير» از «جابر» روايت مى كند كه روش ما آن بود كه منافقان را، از كينه توزئى كه نسبت به على بن ابيطالب عليه السّلام ابراز مى داشتند، مى شناختيم. مؤلف گويد: «هيثمى» اين حديث را در [مجمع ۹/ ۱۳۲] روايت كرده و اضافه مى كند كه «طبرانى» اين حديث را در «الاوسط» و «بزّاز» هم نقل كرده است و «محب طبرى» هم در [📚الرياض النضرة ۲/ ۲۱۴] به نقل آن پرداخته است و مى گويد: «امام احمد حنبل» در «المناقب» آنرا نقل كرده است. (۲) [سيوطى در الدّر المنثور] در ذيل آيه شريفه إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ در آخر سوره محمد صلّى اللّه عليه و آله- كه آنرا سوره «قتال» هم گفته اند- مى نويسد: «ابن مردويه» از «ابن مسعود» روايت مى كند، منافقان را، از كينه توزئى كه نسبت به حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام داشتند، مى شناختيم. همچنين ايشان مى گويد: «ابن مردويه» و «ابن عساكر» از «ابو سعيد خدرى» در ذيل آيه وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ، روايت كرده كه مراد از «لحن قول و بد زبانى كردن»، كينه ورزى با على بن ابيطالب عليه السّلام است و ما هم منافقان را، با كينه توزئى كه نسبت به آن حضرت عليه السّلام ابراز مى كردند، مى شناختيم. (۳) 📚[كنز العمال ۶/ ۱۵۶] گفته است: مؤمن، با على عليه السّلام دشمنى نمى ورزد و منافق هم، او را دوست نمى گيرد. «ابن ابى شيبه» اين حديث را از «امّ سلمه» روايت كرده است. (۴) [كنز العمال ۶/ ۱۵۸] گفته است: حضرت على عليه السّلام را دوست نمى دارد مگر مؤمن، و دشمن نمى گيرد، مگر منافق. «متّقى» مى گويد: «طبرانى» اين حديث را از «امّ سلمه» نقل كرده است. (۵) 📚[همان كتاب ۷/ ۱۴۰] از «انس» روايت كرده است كه در روز جمعه اى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله در ضمن خطابه اى كه ايراد كرد، فرمود: اى مردم! قريش را بر خود فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۰۹ مقدّم بداريد و بر آنها پيشى نگيريد. از ايشان دانش ياد بگيريد و به آنها دانش نياموزيد. متوجه باشيد كه نيروى يك قريشى برابر با نيروى دو تن از مردم ديگر است، و امانت يك مرد قريشى مساوى با امانت دو تن از مردم ديگر است. اى مردم! شما را توصيه مى كنم به نزديكترين شخص از طائفه قريش به من، كه همانا برادر و پسر عمويم، على بن ابيطالب عليه السّلام، است او را جز مؤمن، كسى دوست نمى گيرد و جز منافق، كسى با وى كينه توزى نمى نمايد. اينك كسى كه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه با او دشمنى كند، با من دشمنى كرده است. و كسى كه با من دشمنى كند، خدا او را عذاب مى كند. «ابن نجّار» اين حديث را روايت مى كند. (۱) 📚[هيثمى در مجمع ۹/ ۱۳۳] از «ابن عباس» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله توجهى به حضرت على عليه السّلام نمود و گفت: دوست نمى دارد تو را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد تو را، مگر منافق. اضافه فرمود: كسى كه تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. آرى، دوست من دوست خداست و دشمن من دشمن خداست. واى بر كسى كه پس از من با تو دشمنى كند! «طبرانى» در «الاوسط» اين حديث را روايت مى كند. (۲) [همان كتاب ۹/ ۱۳۳] از «عمران بن حصين» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: دوست نمى دارد تو را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد تو را، مگر منافق. «طبرانى» در «الاوسط» اين حديث را روايت مى كند. (۳)📚 [كنوز الحقايق مناوى ص ۶۳] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: دوستى على عليه السّلام، دليل بيزارى از نفاق است. «ديلمى» اين حديث را روايت كرده است. فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۰....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین عليه السّلام است و با او 🔹🌸 مقدّم بداريد و بر آنها پيشى نگيريد. از ايشان دانش ياد بگيريد و به آنها دانش نياموزيد. متوجه باشيد كه نيروى يك قريشى برابر با نيروى دو تن از مردم ديگر است، و امانت يك مرد قريشى مساوى با امانت دو تن از مردم ديگر است. اى مردم! شما را توصيه مى كنم به نزديكترين شخص از طائفه قريش به من، كه همانا برادر و پسر عمويم، على بن ابيطالب عليه السّلام، است او را جز مؤمن، كسى دوست نمى گيرد و جز منافق، كسى با وى كينه توزى نمى نمايد. اينك كسى كه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه با او دشمنى كند، با من دشمنى كرده است. و كسى كه با من دشمنى كند، خدا او را عذاب مى كند. 📚«ابن نجّار» اين حديث را روايت مى كند. (۱) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۳۳] از «ابن عباس» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله توجهى به حضرت على عليه السّلام نمود و گفت: دوست نمى دارد تو را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد تو را، مگر منافق. اضافه فرمود: كسى كه تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. آرى، دوست من دوست خداست و دشمن من دشمن خداست. واى بر كسى كه پس از من با تو دشمنى كند! «طبرانى» در «الاوسط» اين حديث را روايت مى كند. (۲) [همان كتاب ۹/ ۱۳۳] از «عمران بن حصين» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: دوست نمى دارد تو را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد تو را، مگر منافق. «طبرانى» در «الاوسط» اين حديث را روايت مى كند. (۳)📚 [كنوز الحقايق مناوى ص ۶۳] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: دوستى على عليه السّلام، دليل بيزارى از نفاق است. «ديلمى» اين حديث را روايت كرده است. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۰ (۱) [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۳] از «مطّلب بن عبد اللّه بن حنطب» از پدرش روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به مردم، فرمود: اى مردم! شما را توصيه مى كنم كه برادر و پسر عمويم، على بن ابيطالب عليه السّلام، را كه از هر جهت مساوى با من است، دوست بداريد؛ چرا كه دوست نمى دارد او را، مگر مؤمن و دشمن نمى دارد او را، مگر منافق. و كسى كه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و كسى كه با او دشمنى كند، با من دشمنى كرده است. «امام احمد» در «المناقب» اين حديث را ذكر كرده است. مؤلف گويد: «على بن سلطان» حديث مورد بحث را در📚 [شرح مرقات ۵/ ۵۶۵] نقل كرده و مى گويد: «امام احمد» اين حديث را در «مناقب» آورده است. (۲) [همان كتاب ۲/ ۲۱۴] از «حارث بن همدانى» نقل مى كند كه در يكى از اوقات، حضرت على عليه السّلام بر فراز منبر قرار داشت، پس از حمد و ثناى الهى، فرمود: قضاى الهى بر زبان پيغمبر شما كه پيغمبر امّى است چنين جارى شده است كه جز مؤمن، كسى مرا دوست نمى دارد و غير از منافق هم، كسى مرا دشمن نمى گيرد. «ابن فارس» اين حديث را نقل كرده است. (۳)📚 [نور الابصار شبلنجى ص ۷۲] مى نويسد: از كتاب «الآل» «ابن خالويه» از «ابو سعيد خدرى» نقل شده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به على عليه السّلام، فرمود: علاقه به تو، دليل بر ايمان است و كينه توزى نسبت به تو، دليل بر نفاق است. و نخستين كسى كه روز قيامت وارد بهشت مى شود، دوستدار توست، و نخستين كسى كه وارد دوزخ مى شود، دشمن توست. در اين بخش، پاره اى اخبار در دست داريم كه مناسب است آنها را در اين باب متذكر شويم. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۱ (۱) از جمله: «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۴۰۲] از حديثى كه سند آن منتهى به حضرت على عليه السّلام مى شود، نقل مى كند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت على عليه السّلام، فرمود: يا على! هر گاه وجود تو نبود، بندگان مؤمنى كه پس از من زندگى مى كنند، از غير مؤمن امتياز داده نمى شد. (۲) از📚 جمله: «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۳۲] از حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام، دختر ارجمند حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، نقل شده كه فرمود: شب عرفه بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر ما وارد شد و فرمود: به راستى كه خداى تعالى در چنين شبى به وجود شما مباهات مى كند و شما را بطور عموم و على عليه السّلام را بطور خصوص، مى آمرزد. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت ج ۲ ۵۱۱ باب صد و پنجم دوستى على عليه السلام ايمان است و دشمنى با او نفاق..... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 امیرالمومنین عليه السّلام است و با او 🔹🌸 من فرستاده خدا بسوى شما هستم، - با اين همه باز- امت من خويشان مرا دوست نمى دارند! اينك پيك الهى «جبرئيل» است كه به من اطلاع مى دهد، كسى از حقيقت سعادت و نيكبختى بهره كامل برده است كه على عليه السّلام را در حال حيات و ممات، دوست بدارد. و بدبخت به تمام معنى كسى است كه در زندگى و مرگ، حضرت على عليه السّلام را دشمن بدارد. «طبرانى» هم اين روايت را نقل كرده است. (۳) 📚مؤلف گويد: «متّقى» حديث مورد بحث را در [كنز العمال ۶/ ۴۰۰] نقل كرده است و مى گويد: «طبرانى»، «بيهقى» در «فضائل صحابه» و «ابن جوزى» هم به نقل آن پرداخته است و «على بن سلطان» هم در [مرقات ۵/ ۵۶۵] و «محب طبرى» در [ذخائر ص ۹۲] نقل كرده و هر دو تن مى گويند: اين حديث را «امام احمد» روايت كرده است. (۴) از📚 جمله: «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۸۹] از «ابو بكر» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را در كنار خيمه اى مشاهده كردم، به كمان عربى تكيه داده و در آن خيمه، على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام تشريف داشتند. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به مردم، فرمود: اى گروه مسلمانان! اينك من با كسانى دوستم كه فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۲ با اهل خيمه دوست باشند، و دشمن كسى هستم كه با اهل خيمه دشمن باشند، و ولىّ كسى هستم كه ولايت آنان را دارا باشد. آرى، دوست نمى دارد ايشان را، مگر كسى كه جدّش سعادتمند و نطفه اش پاك بوده است. و دشمن نمى دارد ايشان را، مگر آن كسى كه جدش بدبخت و نطفه اش به حرام بسته شده بوده است!! فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۳ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫