🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_نود_و_چهارم🔹🔸
#روز خيبر #رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى #على عليه السّلام #دعا كرد كه در نتيجه آن #خداى تعالى اثر حرارت، #سردى، درد #چشم و سردرد را از آن حضرت #برطرف گردانيد ✨🌺🌺
(۲) مؤلف گويد: در باب پيشين حديث «عبد الرحمن بن ابى ليلى» را كه به طرق متعدد روايت شده است، آورديم. در اين روايت چنين آمده است: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى على عليه السّلام دعا كرد كه پروردگارا! اثر حرارت و سردى را از على عليه السّلام برطرف گردان. و در روايت آمده است: على عليه السّلام كسى است كه خدا و رسول را دوست مى دارد، و خدا و رسول هم او را دوست مى دارند. همه اخبار ياد شده (طرق حديث «عبد الرحمن») در باب پيشين مشتمل بر محبت خدا و رسول بود؛ كه خدا و رسول او را دوست مى دارند، و على عليه السّلام هم آنها را دوست مى دارد. و در بخشى از طرق روايات گفتگوئى از محبت آنها نيست ولى به پاره اى از ويژگيهاى حضرت على عليه السّلام اشاره شده، در ابتداى اين باب برخى از آنها را ذكر مى كنيم.
(۳) [خصائص نسائى ص ۳۸] به سند خود، از «عبد الرحمن ابى ليلى» روايت مى كند كه در گرماى بسيار شديدى على عليه السّلام را ملاقات كرديم. آن هنگام جامه زمستانى پوشيده بود و بر عكس آن، در زمستان ايشان را ديديم كه لباس
تابستانى پوشيده است! در زمستان از ما آب خوردن خواست، آب براى ايشان آورديم، حضرت على عليه السّلام آب مى آشاميد و عرق از جبين مباركش پاك مى كرد! «عبد الرحمن» گفته است: پس از آنكه به خانه بازگشتم، خطاب به پدرم، «ابو ليلى» گفتم: اى پدر! آيا امروز به حال امير المؤمنين على عليه السّلام توجه كردى؟
پرسيد: منظورت چيست؟ گفتم: بخاطر دارى كه در زمستان لباس تابستانى، و در تابستان لباس زمستانى مى پوشد؟ پدرم، «ابو ليلى»، گفت: تا حال به اين مسئله توجه نكرده ام. آنگاه دست مرا گرفت و بحضور حضرت على عليه السّلام، شرفياب شديم.
پدرم طرز لباس پوشيدن حضرت را كه «عبد الرحمن» ديده بود به عرض رسانيد.
حضرت على عليه السّلام فرمود: آرى، چنان است كه «عبد الرحمن» توضيح داده است. در جنگ خيبر كه به درد چشم شديدى مبتلا بودم رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله مرا بحضور طلبيد. و آب دهان مبارك را در ميان دو چشم من ريخت و فرمود: چشمهاى خودت را بگشاى. ديدگانم را گشودم و از آنروز تاكنون هرگز احساس درد چشم ننموده ام.
و همچنين در آن هنگام براى من دعا كرد و فرمود: پروردگارا! اثر گرما و سرما را از على عليه السّلام برطرف كن. از آنروز تاكنون من هرگز احساس گرمى و سردى نكرده ام.
مؤلف گويد: اين حديث را «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۲۲] نقل كرده و مى گويد: حديث مورد نظر را «طبرانى» در «الاوسط» ياد كرده و سند آن را حسن شمرده است. و «مناوى» هم مختصرى از آن را در [كنوز الحقايق ص ۲۵] آورده است و مى گويد: حديث مزبور را «ديلمى» هم نقل كرده است.
(۱) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۲۲] از «سويد بن غفلة» روايت كرده است كه گفت: در ملاقاتى كه با حضرت على عليه السّلام، در فصل زمستان دست داد، مشاهده كردم حضرت على عليه السّلام دو جامه تابستانى پوشيده است. عرض كردم: يا على! به ظاهر هواى سرزمين ما مغرور نباش چرا كه سرزمين ما بسيار سرد است و مانند سرزمين شما كه هواى گرم دارد، نيست. على عليه السّلام فرمود: آرى! هواى سرزمين شما سرد است، ليكن هيچگونه احساس سردى و گرمى نمى كنم! و اين بدان جهت است كه هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تصميم گرفت مرا به جنگ خيبر اعزام فرمايد، به درد چشم مبتلا بودم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آب دهان مبارك را در چشمان من ريخت و از آن موقع تاكنون، احساس گرما و سرما نمى كنم و به درد چشم هم گرفتار نشده ام. «طبرانى» اين حديث را نقل كرده است.
(۱) [📚مسند ابو داود طيالسى ۱/ ۲۶] به سند خود، از «امّ موسى» روايت كرده است كه از على عليه السّلام شنيدم مى فرمود: از هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرچم اسلام را در روز خيبر در دست من قرار داد، تا به حال به درد چشم و به سردرد مبتلا نشده ام.
(۲) مؤلف گويد: اين حديث را «امام احمد» در [مسند ۱/ ۷۸] نقل كرده و مى گويد: از آغازى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آب دهان مباركش را در چشمان من ريخت، تا به حال به درد چشم مبتلا نشده ام
(۳) و📚 «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۲۲] به نقل آن روايت پرداخته و مى گويد: از حضرت على عليه السّلام روايت است كه فرمود: از هنگامى كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله دست مباركش را به چهره من كشيد و آب دهان در چشمهاى من ريخت، آنگاه پرچم اسلام را در روز خيبر بدست من داد، تا به حال به درد چشم و سردرد مبتلا نشدهام و همين حديث را «ابو يعلى» و «امام احمد» به اختصار متذكر شده اند