🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_پانزدهم
#بخش_دویست_و_سی_و_یکم
#برترین اعمال در ماه #رمضان ◾️🍃
روزی که فردای آن، ماه مبارک رمضان بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای مسلمانان در شان و عظمت ماه رمضان سخنرانی کرد.
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) میفرماید:
من از میان جمعیت برخاستم و عرض کردم:
یا رسول الله! ما أفضل الأعمال فی هذا الشهر؟
ای پیامبر خدا! بهترین اعمال در این ماه چیست؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ فرمود:
یا أبالحسن أفضل الأعمال فی هذا الشهر، الورع عن محارم الله عزوجل:
ای ابوالحسن! بهترین اعمال در این ماه پرهیز از گناه و معصیت است.
آنگاه حضرت گریه کرد.
عرض کردم: یا رسول الله! چرا گریه میکنی؟
پیامبر فرمود:
ای علی! گریهام به خاطر آن حادثه ناگوار است که در همین ماه بر تو وارد میشود. گویا میبینم تو در نماز هستی و شخصی که
شقی ترین انسانها است، با ضربت خود بر سر تو میزند و محاسنت را با خون سرت رنگین میکند.
عرض کردم: یا رسول الله و ذالک فی سلامة من دینی؟:
ای پیامبر خدا! این حادثه هنگام سلامت دینم رخ میدهد؟.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: فی سلامه من دینک:
آری، هنگامی که از لحاظ دینی در کمال سلامت هستی، این حادثه رخ میدهد.
سپس فرمود: ای علی! هرکس تو را بکشد انگار مرا کشته است، و هرکس با تو دشمنی کند با من دشمنی نموده است، و هرکس به تو دشنام دهد به من دشنام داده است، زیرا تو همچون جان من هستی، روح تو روح من است، و سرشت تو سرشت من است.
خداوند من و تو را آفرید، مرا برای رسالت و تو را برای امامت برگزید.
هرکس امامت تو را انکار کند رسالت مرا انکار نموده است... [۱]
#خدا را #چگونه میتوان #دید؟ ◾️🍂
دانشمندی به حضور علی (علیه السلام) آمد و گفت:
ای امیر مؤمنان! پروردگارت را هنگام پرستش دیده ای؟
حضرت فرمود:
وای بر تو! من خدای را ندیده پرستش نمی کنم.
مرد دانشمند گفت:
چگونه خدایت را دیده ای؟
امام (علیه السلام): وای بر تو! خدا را با چشمان ظاهری نتوان دید ولی قلبها او را با حقیقت ایمان دیده اند. [۱]
#علی فریادرس #مظلومان ◾️🍃
در زمان خلافت علی (علیه السلام) کنیزی از قصابی گوشت خرید.
قصاب گوشت خوبی به او نداد و به اعتراض کنیز توجهی نکرد.
کنیز گریه کنان از مغازه قصاب بیرون آمد و به سوی خانه حرکت نمود. در بین راه چشمش به امیرمؤمنان علی (علیه ااسلام) افتاد به حضور آن بزرگوار رفت و از قصاب شکایت نمود.
امیر مؤمنان همراه کنیز نزد قصاب رفت، قصاب را موعظه کرد که بر اساس حق و انصاف رفتار کند و فرمود:
ینبغی أن یکون الضعیف عندک بمنزلة القوی فلا تظلم الجاریة سزاوار است که افراد ضعیف در پیش تو همانند افراد قوی باشند هرگز به به این کنیز ستم نکن! قصاب که علی را نمی شناخت و فکر میکرد که وی آدمی معمولی است خشمناک شد و دست بلند کرد که آن حضرت را بزند و با شدت گفت: برو بیرون تو چه کاره ای؟
علی (علیه السلام) دیگر چیزی نگفت و رفت.
شخصی گفتار قصاب را به علی شنید و علی (علیه السلام) را میشناخت نزد قصاب آمد، گفت:
این آقا را شناختی؟
قصاب گفت:
نه، او چه کسی بود؟
آن مرد گفت:
او آقا امیر مؤمنان علی (علیه السلام) است.
قصاب تا این را شنید سخت ناراحت شد که چرا به مقام ارجمند علی (علیه السلام) جسارت کرده است، ناراحتی او به حدی رسید که بی اختیار همان دستش را که به سوی علی (علیه السلام) بلند کرده بود، قطع کرد. دست بریده را برداشت با آه و ناله خدمت علی (علیه السلام) آمد و عذر خواهی کرد.
دل پر مهر علی (علیه السلام) به حال قصاب سوخت او را دعا کرد و از خداوند خواست دست او را خوب کند، و دعایش مستجاب شد. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: ب: ج ۴۲، ص ۱۹۰ و ج ۹۶، ص ۳۵۸
[۱]: لاتذرکه العیون فی مشاهده الأبصار و لکن رأته القلوب بحقایق الایمان. ب: ج ۴، ص ۴۴.
[۱]: ب: ج ۴۱، ص ۲۰۳.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫