هر چه جان است ، به قربان اباعبدالله
هر چه گیسوست ، پریشان اباعبدالله
“این حسین کیست ، که عالم همه دیوانه ی اوست”
کل دنیا شده حیران اباعبدالله
ما سر سفره ی ارباب کرم ، مرد شدیم
ساخته بر دل ما نان اباعبدالله
برکت روضه ی او بود … اگر شیعه شدیم
نام مان هست ، مسلمان اباعبدالله
گر چه پرونده ی ما هست ، “گناه آلوده”
چشم داریم ، به جبران اباعبدالله
در و دیوار عزاخانه ی او نَم دارد
خیسِ اشکیم ، ز باران اباعبدالله
گریه زاریم ، پر از شور ، برای غم او
چشم ماهاست ، نمکدان اباعبدالله
زیر این بیرق ماتم ، همگی سربازیم
گوش مان هست ، به فرمان اباعبدالله
کاش میشد که بیاییم حرم ، گریه کنیم
من و این روضه نشینان اباعبدالله
آب ، نوشیم ، ولی نیست خنک دلهامان
کشته ما را لب عطشانِ اباعبدالله
کاش میشد که بمیریم ، فقط از داغِ …
… روضه های لب و دندان اباعبدالله
بدن شاه دو عالم ، به زمین ماند ، سه روز …
به فدای تن عریان اباعبدالله
#رضاقاسمی
#امام_حسین_درددل
#امام_حسین_واحد
من غریق دریای گناهم اما
تو کشتی نجات هستی اقا
بگیر دست خسته ام را
گر نگاه لطف تونباشد ارباب
کبوتری بی پرو بالم دریاب
بال وپرشکسته ام را
ای مایه ی ارامش دلها
تو را دوست دارم
ای سایه ی اسایش دنیا
تورادوست دارم
ای حسین من قسم به زهرا
تورادوست دارم
یاسیدنا یا ابا عبدا...
خو گرفته دل با غم عشقت هر شب
می شکفد نام بلندت برلب
سزدکه سردهم برایت
سرچه باشد از برایت اقا تا من
بیفکنم به پایت اقا از تن
عالم وادم به فدایت
ای فارس روزوعابدشب
تورا دوست دارم
ای کشده ی از خدا لبالب
تورادوست دارم
ای حسین من قسم ب زینب
تو را دوست دارم
یا سیدنا یا ابا عبدالله
#امام_حسین_واحد
میرسد رِزق محبّانِ اباعبدالله
از سرِ سفرهی احسان اباعبدالله
نکند تا به ابد پیشِ کسی دست دراز
آن که شد دست به دامان اباعبدالله
جای دارد که مِنا هم بشود قربانش
هر کسی گفت به قربان اباعبدالله
روزِ محشر نشود مضطرب و سرگردان
هر دلی بود پریشان اباعبدالله
بیخود از خود شده هرکس ز نوایی من هم
مَستم از ذکر ” حسن جان ” اباعبدالله
ادّعا کردن ما جای خجالت دارد
گر وهب هست مسلمان اباعبدالله
از رُبابش بنویسید که او را دِق داد
روضههای لب عطشان اباعبدالله
بوسهای زیر گلوی ثَمرش کاشت و گفت
پسرم جان تو و جان اباعبدالله
گرچه تکلیف ز شش ماههی او ساقط بود
گفت: لبّیک، به فرمان اباعبدالله
گفت صبراً لک یا عشق، خدا وقتی دید
ذِبح شد غنچهی خندان اباعبدالله
تاب آورد ولی آخر سر در گودال
گشت صدْ چاک ، گریبان اباعبدالله...
***
شاعر: محمد قاسمی
#امام_حسین_شعرروضه_کلی
#امام_حسین_واحد