eitaa logo
اشعارآئینی
116 دنبال‌کننده
86 عکس
10 ویدیو
98 فایل
اشعارآئینی با سلام، با استفاده از لینک زیر به فهرست هشتک گذاری شده عناوین منتقل خواهید شد. https://eitaa.com/ya_habibalbakin1/1 ولأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ارتباط @m_sanikhani
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ 🔹 خورده بر زلفت گره از کودکی اقبال من دور شش گوش تو میگردد همه آمال من چون به زیر پرچمت دارم جوانی میدهم غبطه ها مجنون خورد بر روز و ماه و سال من نشئگی هایم مدام از لطف جامِ عشق توست از خماری دورم و مستانه شد احوال من روز محشر هر کسی بر توشه اش نازد ولی شال مشکی عزایت توشه ی امثال من از ازل خورده به نامم نوکرت باشم حسین نیست غیر از نوکری در سرنوشت و فال من گریه کردن بر غمت واجب ترین کار من است هر دو عالم سهم دشمن گریه هایت مال من سجاد احمدیان
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸 بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کن از چهره‌ات شبِ ما را "من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند" که بی حرم چه کُنَم غصه‌های فردا را خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را به موجِ سینه زنانت قسم به نامِ توام که بُرده گریه‌یِ ما آبرویِ دریا را گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه‌ات دو دنیا را مرا بِبَر بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را مرا بِبَر که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضه‌یِ ما شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را خوشا به پنجه‌ی راهب که شانه‌ات می‌زد به آنکه بُرد دلِ راهبان ترسا را به پیر‌مرد غریبی که شُست گیسویت گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را خوشا به بزم عزاخانه‌اش که تا دَمِ صبح شنید پیشِ سرَت روضه‌هایِ زهرا را چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من چرا نشاند به خون این دو چشمِ زیبا را چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را حسن لطفی
❣️✨✨✨✨﷽ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ..🔸 گریه کردن بر غمت تنها امیدم یا حسین پای عشقت زنده مثل هر شهیدم یاحسین شال مشکی عزایت آبروی عالم است در کنار این سیاهی رو سفیدم یا حسین با دلم بودی همیشه روزهای بی کسی من رفیقی مثل تو هرگز ندیدم یا حسین خوب میدانم که من از قافله جا مانده ام در هوای مُلک ری ، راحت بریدم یا حسین باز هم با پای پر از آبله در جاده ها قطره بودم در دل دریا رسیدم یا حسین پشت پا بر شادی عالم زدم در روضه ات من فقط از عشق ، داغت را خریدم یا حسین سـجاد احمدیان
❣️✨✨✨✨﷽ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ..🔸 شکر خدا که وقف شما می‌شود دلم از هر که غیر دوست جدا می‌شود دلم وقت نیازها به کسی رو نمی‌زنم تنها به درگه تو گدا می‌شود دلم معراج من مجالس روضه است روز و شب آماده لقای خدا می‌شود دلم شوق عبادتم همه آثار روضه است با روضه گرم ذکر و دعا می‌شود دلم این سینه سینه نیست تمامش حسینیه است با یاحسین عرش خدا می‌شود دلم   حسین ایزدی
❣️✨✨✨✨﷽ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ..🔸 ای سایه سار گیسوی تو سرپناه ما ای صبح و شب شمایل تو مِهر و ماه ما مِهر تو آتشی ست به شدّت گُناه سوز ماه تو ماه بخشش جُرم و گُناه ما تا سهم اشک ما برسد باز دوخته ست با صد هزار امید به چشمت نگـاه ما تا بر جبینِ مان عَرقِ نوکری توست هرشب مُعطّر است لباس سیاه ما مثل همیشه باز ندیده گرفته شد با لطف گریه هـای عزا ، اشتباه ما مقصود،اگر خُداست‌ومقصد اگرکه‌عرش باید به کربلا برسد ختم راه ما تمرین کنیم بلکه کمی مُخلصت شویم شاید اثر کند به دل خَلق ، آه ما با ذاکرت بگو به بیان احتیاج نیست وقتی که هست روضه ی تو قتلگاه ما محمد قاسمی
❣️✨✨✨✨﷽ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ..🔸 شکر خدا که وقف شما می‌شود دلم از هر که غیر دوست جدا می‌شود دلم وقت نیازها به کسی رو نمی‌زنم تنها به درگه تو گدا می‌شود دلم معراج من مجالس روضه است روز و شب آماده لقای خدا می‌شود دلم شوق عبادتم همه آثار روضه است با روضه گرم ذکر و دعا می‌شود دلم این سینه سینه نیست تمامش حسینیه است با یاحسین عرش خدا می‌شود دلم   حسین ایزدی
❣️✨✨✨✨﷽ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ..🔸 اینکه افتاده به سمتِ تو مسیرم کافیست تا قیامت شده ای نِعمَ الاَمیرم، کافیست جز حسین بن علی عشقِ دگر نیست مرا در همین حد که به عشقِ تو فقیرم کافیست شاعر و خادم و مداح ندارد فرقی اینکه یک نوکرِ ناچیز و حقیرم کافیست! من اگر با کرم و لطف و عطایت آقا حاجتِ دیدنِ "شش گوشه" بگیرم کافیست دستِ دل را به ضریحت برسانم روزی آنقَدَر گریه کنم تا که بمیرم کافیست محسن زعفرانیه
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ...🔹 تیغ بردار و بگو نامِ علی یعنی چه کُفر یعنی که و اسلامِ علی یعنی چه زره‌ات را به رویِ سینه کمی محکم کُن تا ببینند که احرامِ علی یعنی چه کوهها را بشکن تا که بفهمد دشمن معنیِ ضربه‌یِ آرامِ علی یعنی چه تیغ بردار که بازویِ علی داری تو وقتِ طوفان شده هوهویِ علی داری تو مانده در خاطره‌یِ رزم ، خطر یعنی تو همه گفتند یک کوه ، جگر یعنی تو از مسلمان شدگانِ درِ خیبر بشنو مرگ تو صاعقه تو تیغِ دوسَر یعنی تو خاطرات اُحُد انگار که تکرارِ تو بود ها علی بَشَر کَیفَ بشر یعنی تو نفَس اُم بنین شاه‌یلِ زهرایی تو‌ پسر خوانده‌ی روزِ ازلِ زهرایی آی ای عشق بخوان جانِ نجف عباس است آفتابِ لبِ ایوانِ نجف عباس است به عقیقِ یمنش گرچه تراشید حسین نقشِ فیروزه‌ی سلطانِ نجف عباس است بعدِ او کعبه‌ی پیران حرم هست حبیب بعدِ تو قبله‌ی مردانِ نجف عباس است هرکه شوقِ تو چشد حسرت محشر نکشد ای خدا هیچ کسی داغِ برادر نکشد دختری گفت به زینب که بگو برگردد عمه با مَشک بگو زود عمو برگردد گفت تا بوسه بگیری زِ علی می‌آید بوسه زد جایِ عمو زیر گلو برگردد گفت در پیشِ رُباب آمدنش گردنِ من قول داده که برای لب او برگردد حیف شد حیف که او آنچه که می‌خواست نشد تا که او خورد زمین پشتِ حرم راست نشد ای مفاتیحِ حرم باز عَلَم را بردار باز بر دوشِ خودت بارِ حرم را بردار تو تکانی بخوری تا خودِ کوفه بروند نگرانم چه کنم یک دو قدم را بردار تکیه کردم به عَلَم باز نشد برخیزم خیز از خاک برادر کمرم را بردار آه در چشمِ تو خونِ جگرت را دیدم تو زمین خوردی و من پشتِ سرت را دیدم تیغ می‌خواست که بازویِ تو را برداد نیزه می‌خواست که گیسوی تو را بردارد ای به رو خورده زمین از رویِ تیر و شمشیر مادرم آمده تا رویِ تو را بردارد این سه‌شعبه فقط ای کاش که چشمت می‌بُرد حرمله زد که دو اَبروی تو را بردارد آتشی بر جگرِ قافله انداخته‌اند بینِ اَبروی تو بد فاصله انداخته‌اند حسن لطفی
❣️✨✨✨✨﷽ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ..🔸 اینکه افتاده به سمتِ تو مسیرم کافیست تا قیامت شده ای نِعمَ الاَمیرم، کافیست جز حسین بن علی عشقِ دگر نیست مرا در همین حد که به عشقِ تو فقیرم کافیست شاعر و خادم و مداح ندارد فرقی اینکه یک نوکرِ ناچیز و حقیرم کافیست! من اگر با کرم و لطف و عطایت آقا حاجتِ دیدنِ "شش گوشه" بگیرم کافیست دستِ دل را به ضریحت برسانم روزی آنقَدَر گریه کنم تا که بمیرم کافیست محسن زعفرانیه
❣️✨✨✨✨﷽ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ...🔹 آسمان تکیه به دستان تو دارد عباس مرغ دل خانه در ایوان تو دارد عباس در حریمت نه فقط دل‌شدگان حیرانند عشق هم دست به دامان تو دارد عباس شب از آن روز که چشمان تو خاموش شده‌ست رنگ گیسوی پریشان تو دارد عباس ابر هر گاه که می‌بارد از انبوهی بغض شرم از تشنگی جان تو دارد عباس طور عشق است نگاه تو و موسای دلم بهره از مشرب عرفان تو دارد عباس خیمه‌ها تشنه آبند و لب تیغ جفا صحبت از شام غریبان تو دارد عباس حسن یعقوبی
❣✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ ✳️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ... ✳️ استخاره زده شد آیه ی باران آمد ناگهان حضرت عباس به میدان آمد رخصت جنگ اگر داشت که غوغا می شد داشت سقای حرم عازم دریا می شد داشت با صوت جلی پور ولی می آمد همه دیدند که عباس علی می آمد مشک بر دوش و رجزخوان شده ساقی سرمست " پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست " جنگ با حضرت سردار جگر می خواهد چشم در چشم علمدار... جگر می خواهد اینچنین بود که بر فکر کمین افتادند نعره زد چند تن از ترس زمین افتادند چهره ی ماه بر آیینه ی دریا افتاد آب زانو زد و بر زانوی سقا افتاد دست بر آب زد و آب ز دستش بی تاب آب بر آب زد و آب شد از خجلت آب مشک پر کرد ولی تیر و سنان در راه است بارش تیر ز دامان کمان در راه است آنطرف در پس هر نخل کمین خواهد بود دست هایی قلم افتاده زمین خواهد بود آخر این مشک از او قوت جان می گیرد حرمله باز نشسته و نشان می گیرد تیر بر چشم علمدار نشیند ای کاش مشک را پاره و بی آب نبیند ای کاش کاش ای کاش ولی حیف که او پرپر شد علقمه شاهد شق القمری دیگر شد اشک از گوشه ی چشمان گل یاس افتاد مادر آغوش گشوده است که عباس افتاد دستش افتاده ولی باز علمدار است او شیر زخمی شده در گله ی کفتار است او از نفس های دم آخر او می ترسند روی نی رفته ولی از سر او می ترسند بعد از او غربت این قوم رقم خواهد خورد تازیانه به تن اهل حرم خواهد خورد بعد او قافله را زود به غارت بردند وای ناموس خدا را به اسارت بردند چشم در چشم علمدار... جگر می خواهد جنگ با حضرت سردار جگر می خواهد نعره زد چند تن از ترس زمین افتادند اینچنین بود که بر فکر کمین افتادند... ابراهیم زمانی
✳️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ... ✳️ به دار هر دو جهان دلربا ابالفضل است به ایل هاشمیون مهلقا ابالفضل است چه حاجت است به دنیای دون مرا وقتی به روی هر دو لبم ذکر یا ابالفضل است خدا برای خودش یک نمونه آورده که عبد صالح دین خدا ابالفضل است دمیده عطر خوشش در سراسر گیتی که جوشش همه چشمه ها ابالفضل است نمی ز لعل لبش زنده میکند مرده که اوستاد دروس شفا ابالفضل است شنیده ام که کسی اینچنین چه خوش میگفت کلید دار حسینیه ها ابالفضل است چو میرسد علم کربلا به دستانش زهر کجا شنوی بانگ یا ابالفضل است به سینه های حسینی نوا دهد عباس نی درون نی نینوا ابالفضل است بسان باد رویم از پل صراط خدا چرا که نامه اعمال با ابالفضل است تمام عالمیان ریزه خوار سفره او نزن به پیش کسی روی تا ابالفضل است به خون سرخ شهیدان و حضرت ارباب قسم که صاحب این روضه ها ابالفضل است خوشا به حال دو چشمان ما عزاداران چو ساقی قدح چشم ما ابالفضل است به راه دین خدا و رسول آنکس که بداده چشم وسر ودست و پا ابالفضل است میلاد یعقوبی( اراک )