🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!
🥀غنچهی نشکفته شهیده "سمانه اکبری"
❤️🔥شهیده چندماهه
💔سال ۱۳۶۶ در خانوادهای مؤمن و از دامان مادر شهیدهای چون پروین اسماعیلیلیما، دختری دیده به جهان گشود که اسمش را سمانه گذاشتند؛ وی در طول یک سال زندگی کوتاه خود، طهارت، عشق و محبت را از مادر و پدرش آموخت،؛ گویا شهادت در رگها و گوشت و پوستش جریان داشت.
🥀سرانجام در زمان هجرت خانواده به زاهدان و در هنگام بازگشت خانواده به منزلشان در شهرستان خاش، مورد اصابت تیرهای زهرآلود و خشمآگین سیهدلان واقع شدند و آرام در آغوش پُرمهر و سرخ مادر در دهم مهر ماه ۱۳۶۶ به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهیده چند ماهه در روستای لیما از توابع اشکور رامسر به خاک سپرده شده است.
♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچهی نشکفته شهیده "سمانه اکبری"
#شهدای_کودک
#دهمینچلهتوسلبهشهدا
#روز دوازدهم
🥀 @yaade_shohadaa
#عروج_عاشقانه
🥀«۲۴ آذر ماه»
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 همسر شهید:
همسرم فرد بسیار باهوشی بود و من به شخصه روی حرف ایشان حرف نمیآوردم. میدانستم که ایشان خوبی خانواده را میخواهد. برای همین همیشه مطیع حرفهای شهید بودم. با آنکه بیشتر اوقات همسرم در مأموریت و از ما دور بود و من مجبور میشدم بیشتر سختیهای زندگی را تحمل کنم، ولی همیشه خود را آدم خوشبختی میدیدم.
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار محمد شالیکار «صلوات»
#شهید_مدافع_حرم
🥀 @yaade_shohadaa
💔شهدای امروز حمله تروریستی راسک
🥀آنها برمسلک شهدا زندگی کردند و سرانجام به شهادت رسیدند...
روحشان شاد❤️🔥
🥀 @yaade_shohadaa
#معرفی_کتاب
📚 خروشان مثل اروند
کتاب "خروشان مثل اروند" بیان خاطراتی از دوران جبهه و جنگ از زبان یکی از سرداران جنگ هشت ساله به نام عبدالرحمن رحمانیان است. در ابتدای این اثر به بیان دوران کودکی این شهید پرداخته شده و ادوار مختلف زندگانی وی تا زمان حضور او در جبهههای جنگ و شهادت، به صورت اجمالی از زبان نزدیکان و خانواده وی توصیف شده است. آن گاه خاطراتی از زبان این شهید از دوران حضورش در جبهه نقل شده است که در این خاطرات به ابعادی از رشادت، شجاعت، اخلاص، عبودیت، ایثار، داشتن روحیه جهاد و شهادتطلبی، عشق به قرآن و اهل بیت(ع)، وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، دارا بودن روحیات و تفکرات آخرتی و قیامتی، مهر و عطوفت، عشق به امام حسین(ع) و کربلا و برخی دیگر از ویژگیهای رزمندگان ایرانی نقل شده است. در بخش دیگری از کتاب، به توصیف خصوصیات شهید عبدالرحمن رحمانیان و نحوه شهادت وی پرداخته شده است.
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
🥀 @yaade_shohadaa
#برشی_از_یک_کتاب
#خروشان_مثل_اروند
🥀 عبدالرحمان از جمع جوانانی بود که در خانوادههای کارگری، زندگی را میگذراندند. خانهشان، در کوچه پس کوچههای تنگ قرار داشت، پدرش کارگری روزمزد بود. نه به حقوق ماهانه تکیه داشت و نه به بیمه بازنشستگی، امیدوار. با دستان خود کار میکرد و تکیه به لطف الهی داشت. غروب، چون خسته از کار بازمیگشت، دست و صورت را به وضو میآراست و لب به شکر الهی، آرام، قدم به مسجد محل میگذاشت و نماز مغرب و عشایش را به جماعت میگزارد. و مادر، قانع و شکرگزار، هم، قدر پدر را میدانست و هم، به تربیت فرزندان همت میگماشت.
عبدالرحمان، از نوجوانی به کار و کوشش میپرداخت تا کمی از بار سنگین پدر را بکاهد. او به روشنی میدید که در اجتماع فلاکتزده آن روز، جلوههای فساد و تباهی آشکارتر و دینداری پنهانتر میگردد. صلابت دینی خانواده، چشیدن طعم سخت زندگی و بینشی خدادادی، از او جوانی مؤدب و پرتلاش ساخته بود.
در آغاز جوانی او با نهضت اسلامخواهی ملت ایران، قرین شده بود. در نخستین فریادهای عدالتخواهی مردمی در مراسم چهلم شهدای تبریز، در شهر جهرم، او نیز فریاد زد؛ فریادی که علیه ستم، علیه حکمرانی طاغوتی و علیه تجاوزگری بود. فریادی که تا آخرین لحظات حیاتش در این دنیا، بر روی رود خروشان اروند، در آغاز زمستان ۱۳۶۵، همچنان بلند بود. فریادی مقدس، که ظلم را به عقب میراند و بر دلهای ستمدیدگان امید میافشاند.
عبدالرحمان، که آمیزهای از زهد و تبسم، شوخ طبعی و قاطعیت، عبادت و فروتنی، صلابت و متانت بود، با دم مسیحایی امام خمینی(ره) تولد دوبارهای در عرصه جهاد و شهادت یافته بود. او و دوستانش پیمان مرگ بسته بودند تا از دین خدا که امیرالمؤمنین (ع) شب و روزش را در حفظ و نشر آن وقف نمود، دفاع کنند. از پا ننشستند و هرگز پیمان درونی و نانوشته خود را فراموش نکردند.
در شامگاه سوم دی ماه ۶۵، آنها صحنههای جهادی را به نمایش گذاشتند که امروز شنیدن آن به افسانه میماند. نه سرما، نه آب خروشان و استخوانسوز اروند، نه موانع پیشرو، نه رگبارهای گلولههای آتشین بعثیهای کافر، و نه ظلمت شبِ تار، آن مجاهدان راه خدا را از هجوم به تجاوزگرانِ بعثیِ آمریکایی، بازنداشت. آیا کسی میتواند لحظههای مقدس جهاد آنها و عروج ارواح پاک و مقدسشان را به تصویر کشد؟
آیا کسی میداند که سردار عبدالرحمان در آن لحظههای جنگ با جنگ افزارهای مدرن و با موانع گوناگون طبیعی و مصنوعی، چه افکاری داشته است؟
چگونه با خدای خود نجوا کرده و همزمان در مقابل سربهای داغ دشمنان خدا سینه سپر کرده است؟
هرگز، جز خدای آگاه به درون دلها، کسی به این جلوههای مقدس انسانهای پاک و مجاهد پی نخواهد برد.
اما اگر کسی، آنچه که دوستان بازمانده و حادثه دیده بازگو میکنند، را بنگارد و ترسیم کند، بیشک کار بزرگی کرده است؛ کاری که نام و یاد آنها را برای نسلهای آینده زندهتر میگرداند.
💔بخش از وصیت نامه شهید رحمانیان
«بارالها!
یاری ام ده که در راه رسیدن به هدفم پابرجا و استوار باشم.
بارالها!
تو مونس تنهایی هایم بوده و هستی و امیدم به توست و خواهد بود.
مرا در راه خود ثابت قدم و استوار بدار...»
#جمعه
🥀 @yaade_shohadaa
#معرفی_فیلم
🎥فیلم سینمایی "نگین سلیمانی"
🎬اطلاعات فیلم:
سال تولید: ۱۴۰۰
مدتزمان فیلم: ۱۲ دقیقه
ژانر: مدافعان حرم
کارگردان: محمدامین امامی
نویسنده: محمدامین امامی
بازیگر: _
✍🏻باید از دیوار عبور کنیم؛ داستان این فیلم میتواند واقعی باشد...
#امام_زمان
#غزه_مظلوم
🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🔥 ای نهضت بیداری، یا فاطمه الزهرا، در بطن زمان جاری، یا فاطمه الزهرا
🥀لحظاتی از مرثیهسرایی و سینهزنی حاج مهدی رسولی در اولین شب مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره)
#طوفان_الاقصی
#فاطمیه
🥀 @yaade_shohadaa
✨صداقتی به رنگ سیب
🥀پیکر شهید والامقام "علی جهانیاری" پس از 13 سال جاویدالاثر بودن در سال 1375 تفحص گردید؛
سالم ماندن چهره شهید بعد از گذشت این همه سال، باعث دگرگونی حال مردم عزیز ایران گردید؛
🍎از آن روز برای حاجت روایی به این شهید بزرگوار توسل می کنند و برایش سیب نذر می کنند.
#رفیق_شهید
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
🥀 @yaade_shohadaa
📣 کتاب سفید برگزار میکند 📣
«مسابقه داستان نویسی هفتگی»
👈🏻با یک تیر دو نشان بزنید؛ هم تمرین نویسندگی کنید و هم 🎁 ببرید.
هر هفته مبلغ ۱۰۰ هزار تومان هدیه برای بهترین داستان کوتاه، و انتشار داستان در کانال «کتاب سفید»🤩🥳
📝موضوع داستان، هر هفته جمعه شبها در کانال «کتاب سفید» گذاشته میشه و شما تا ساعت ۲۴ پنجشنبه ی بعدی فرصت دارید داستانتون رو بفرستید.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅
#حدیث بیستم:
🖤 پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
🌾 ای فاطمه تو اولین نفر از اهل بیت من هستی که به من ملحق می شوی و تویی سرور زنان بهشتی و بعد از من ظلم و کینه ای بر تو وارد می شود تا جایی که تو را می زنند و استخوان پهلویت شکسته می گردد.
📗 اسرارآل محمد(ص) ،ص۴۲۷
🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!
🥀غنچهی نشکفته شهیده "زهرا کریمی"
💔سال ۱۳۵۸ در خانوادهی مذهبی و سادات کریمی، دختری به دنیا آمد که والدینش نام زهرا را برای او برگزیدند؛ زهرا در خانوادهای متدین و در دامان پدر و مادری خونگرم و پُرمهر پرورش یافت.
پس از رسیدن به سن هفت سالگی همراه با دوستان و همسالانش به مدرسه رفت و مشغول به تحصیل شد، پدر و مادرش از اهالی مرزنآباد چالوس بودند، که به علت شرایط شغلی به کرج مهاجرت کرده و در این شهر ساکن شدند.
زهرا سال دوم دبستان بود، که هجدهم مهر ماه ۱۳۶۷ بر اثر بمباران هوایی منطقه اسلامآباد کرج، به اتفاق جمعی از اعضای خانواده، دار فانی را وداع گفت و به سوی حق شتافت.
♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچهی نشکفته شهیده "زهرا کریمی"
#شهدای_کودک
#دهمینچلهتوسلبهشهدا
#روز سیزدهم
🥀 @yaade_shohadaa
#عروج_عاشقانه
🥀«۲۵ آذر ماه»
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 شب قبل از رفتن به خواهرش گفت: «خواهر جان! من خواب دیدهام شهید میشوم و جلوی در خانه مان پلاکارد شهادتم نصب میشود. نکند در آن روز ناراحت باشی و گریه کنی! باید افتخار کنی و از صبر حضرت زینب (س) الگو بگیری.»
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار حسین احمدی «صلوات»
#شهید_مدافع_حرم
🥀 @yaade_shohadaa
#خاکریز_خاطرات
✨آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛
♦️ایام نوجوانی در یه مدرسه درس میخوندند. یه روز بینشون حرف شد و محمدرضا به علیرضا گفت: به بابا بگم؟ به بابا بگم؟
علیرضا هم بهش گفت: اگه بگی میزنمت...
نگران شدن، ترسیدم به راه بدی کشیده شده باشه.
یه روز به محمدرضا گفتم: اون روز چی میخواستی بگی؟
اونم گفت: علیرضا با پول توجیبی که شما بهش میدی، برای بچههای فقیر مدرسه، دفتر و خودکار و ... میخره.
با شنیدن این حرف خوشحال شدم و پول توجیبی علیرضا رو زیاد کردم...
📚 "کتاب موحد"، صفحه ۱۰. خاطره ای از زندگی نوجوانی شهید علیرضا موحد دانش
#امام_زمان
#حجاب
🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔من که از فضه شنیدم بهتری، الحمدلله
در زدم دیدم خودت پشت دری، الحمدالله
#فاطمیه
#طوفان_الاقصی
🥀 @yaade_shohadaa
❤️🔥سه جنازه جا گذاشتیم تا یک جنازه پس بگیریم...
🥀یکی از تکاورانی که در حماسه خرمشهر در ابتدای جنگ حضور داشتند، خاطرهای فراموش نشدنی در تاریخ این سرزمین را از آن روزها چنین بیان کردند: "پس از اینکه خرمشهر سقوط کرد و به دست دشمن افتاد، بین ما و دشمن پل خرمشهر حایل شد که با تخریب آن مانع از ادامه پیشروی دشمن شده بودیم. دشمن برای تضعیف روحیه ما، جنازه یکی از دخترانی را که در طول محاصره به شهادت رسیده بود و در شهر جای مانده بود را در آن سوی پل به یکی از تیرهای برق کنار پل در سمتی که ما ببینیم، بسته بود. تکاوران دلیر ما که این صحنه را دیدند، به خاطر حفظ ناموس وطن، برای برگرداندن جنازه آن دختر ایرانی، به آن سوی رودخانه رفته، سه نفر از تکاوران شهید شدند و پیکرشان همانجا ماند، اما توانستند جنازه آن دختر ایرانی یعنی ناموس وطن را از چنگ دشمن آزاد کرده و به این سمت پل بیاورند...."
🥀 بخشی از وصیتنامه شهید محمد خالقی:
....حجاب شما از خون من رنگینتر است و حضور شما در دعا مستحب ولی حجاب شما واجب است.
#فاطمیه
#طوفان_الاقصی
🥀 @yaade_shohadaa
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅
#حدیث بیستویکم:
🖤 حدیث حضرت فاطمه(س) درباره حجاب:
خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ. 📘(بحارالانوار:ج43، ص54، ح48)
✨بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.
🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
🥀 @yaade_shohadaa
❤️🔥فکر کردن به غم و غصه مادر سخت است
خواندن روضه *در* چند برابر سخت است
از حسین این همه اصرار؛ حسن حرف بزن
از حسن بغض پی بغض؛برادر سخت است
💔الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🏴
#فاطمیه
#طوفان_الاقصی
🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!
🥀غنچهی نشکفته شهیده "سمیه کریمی"
❤️🔥همانند غنچهای تازه شکفته به خاک و خون کشیده شد...
💔شهیده "سمیه کریمی" سال ۱۳۶۲ در خانوادهای پر جمعیت چشم به جهان گشود و در دامان پدر و مادری باتقوا و مذهبی رشد کرد. او نیز همانند دیگر همسالانش از جنایتهای رژیم بعثی عراق در امان نماند و این کوردلان از خدا بیخبر، خانواده سمیه را مثل بسیاری از خانوادههای دیگر داغدار کردند و سمیه 5 ساله همراه با مادر و خواهرش در بمباران ۱۰ صبح هجدهم فروردین ماه ۱۳۶۷، همانند غنچهای تازه شکفته به خاک و خون کشیده شد.
🥀پیکر پاکش در کنار تابوت مادر و خواهر، بر روی دستان هزاران نفر از مردم شهیدپرور چالوس و مرزنآباد تشییع و در روستای پنجک مرزنآباد به خاک سپرده شد.
♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچهی نشکفته شهیده "سمیه کریمی"
#شهدای_کودک
#دهمینچلهتوسلبهشهدا
#روز چهاردهم
🥀 @yaade_shohadaa
#عروج_عاشقانه
🥀«۲۶ آذر ماه»
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 همیشه از مادر می خواست تا بعد از نماز برای شهادتش دعا کند رضا در پیروی از اهل بیت رسم رسیدگی به خانواده های بی بضاعت را سنت خود کرده بود و همیشه می گفت حقوق من صاحب دارد و باید به دستش برسد رضا سالی۲.بار به حرم رضوی میرفت تا مقیم نظاره بارگاه قدسی شود او دوست داشت برای پیدا کردن پیکر شهدا خدمتی به خاواده شهدا انجام داده باشد و وارد گروه تفحص شد.
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار علیرضا شهبازی «صلوات»
#شهید_تفحص
🥀 @yaade_shohadaa
#خاکریز_خاطرات
✨آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛
♦️قبل از عملیات کربلای ۴ بود حسن خواب دید که بر سرِ سفرهای، تمام دوستان شهید ما در کنار امام حسین علیه السلام نشستهاند.
حسن بعد از سلام و اظهار ادب از امام علیه السلام پرسیده بود:
آقا! من هم اجازه دارم سرِ این سفره و کنار شما بنشینم؟
حضرت فرمودند:
بله! شما در فلان روز و فلان مکان مهمان ما هستید...
همین طور هم شد. بعد از عملیات، پیکر مطهر حسن را همان جایی که امام حسین علیه السلام در خواب فرموده بودند، پیدا کردیم...
📚 "کتاب یک فروغ از رخ ساقی"، دفتر اول، صفحه ۱۰۴. خاطره ای از زندگی شهید حسن نیکو حجت
#امام_زمان
#حجاب
🥀 @yaade_shohadaa