#عروج_عاشقانه
🥀«۲۵ آذر ماه»
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 شب قبل از رفتن به خواهرش گفت: «خواهر جان! من خواب دیدهام شهید میشوم و جلوی در خانه مان پلاکارد شهادتم نصب میشود. نکند در آن روز ناراحت باشی و گریه کنی! باید افتخار کنی و از صبر حضرت زینب (س) الگو بگیری.»
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار حسین احمدی «صلوات»
#شهید_مدافع_حرم
🥀 @yaade_shohadaa
#خاکریز_خاطرات
✨آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛
♦️ایام نوجوانی در یه مدرسه درس میخوندند. یه روز بینشون حرف شد و محمدرضا به علیرضا گفت: به بابا بگم؟ به بابا بگم؟
علیرضا هم بهش گفت: اگه بگی میزنمت...
نگران شدن، ترسیدم به راه بدی کشیده شده باشه.
یه روز به محمدرضا گفتم: اون روز چی میخواستی بگی؟
اونم گفت: علیرضا با پول توجیبی که شما بهش میدی، برای بچههای فقیر مدرسه، دفتر و خودکار و ... میخره.
با شنیدن این حرف خوشحال شدم و پول توجیبی علیرضا رو زیاد کردم...
📚 "کتاب موحد"، صفحه ۱۰. خاطره ای از زندگی نوجوانی شهید علیرضا موحد دانش
#امام_زمان
#حجاب
🥀 @yaade_shohadaa
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔من که از فضه شنیدم بهتری، الحمدلله
در زدم دیدم خودت پشت دری، الحمدالله
#فاطمیه
#طوفان_الاقصی
🥀 @yaade_shohadaa
❤️🔥سه جنازه جا گذاشتیم تا یک جنازه پس بگیریم...
🥀یکی از تکاورانی که در حماسه خرمشهر در ابتدای جنگ حضور داشتند، خاطرهای فراموش نشدنی در تاریخ این سرزمین را از آن روزها چنین بیان کردند: "پس از اینکه خرمشهر سقوط کرد و به دست دشمن افتاد، بین ما و دشمن پل خرمشهر حایل شد که با تخریب آن مانع از ادامه پیشروی دشمن شده بودیم. دشمن برای تضعیف روحیه ما، جنازه یکی از دخترانی را که در طول محاصره به شهادت رسیده بود و در شهر جای مانده بود را در آن سوی پل به یکی از تیرهای برق کنار پل در سمتی که ما ببینیم، بسته بود. تکاوران دلیر ما که این صحنه را دیدند، به خاطر حفظ ناموس وطن، برای برگرداندن جنازه آن دختر ایرانی، به آن سوی رودخانه رفته، سه نفر از تکاوران شهید شدند و پیکرشان همانجا ماند، اما توانستند جنازه آن دختر ایرانی یعنی ناموس وطن را از چنگ دشمن آزاد کرده و به این سمت پل بیاورند...."
🥀 بخشی از وصیتنامه شهید محمد خالقی:
....حجاب شما از خون من رنگینتر است و حضور شما در دعا مستحب ولی حجاب شما واجب است.
#فاطمیه
#طوفان_الاقصی
🥀 @yaade_shohadaa
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅
#حدیث بیستویکم:
🖤 حدیث حضرت فاطمه(س) درباره حجاب:
خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ. 📘(بحارالانوار:ج43، ص54، ح48)
✨بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.
🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
🥀 @yaade_shohadaa
❤️🔥فکر کردن به غم و غصه مادر سخت است
خواندن روضه *در* چند برابر سخت است
از حسین این همه اصرار؛ حسن حرف بزن
از حسن بغض پی بغض؛برادر سخت است
💔الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🏴
#فاطمیه
#طوفان_الاقصی
🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!
🥀غنچهی نشکفته شهیده "سمیه کریمی"
❤️🔥همانند غنچهای تازه شکفته به خاک و خون کشیده شد...
💔شهیده "سمیه کریمی" سال ۱۳۶۲ در خانوادهای پر جمعیت چشم به جهان گشود و در دامان پدر و مادری باتقوا و مذهبی رشد کرد. او نیز همانند دیگر همسالانش از جنایتهای رژیم بعثی عراق در امان نماند و این کوردلان از خدا بیخبر، خانواده سمیه را مثل بسیاری از خانوادههای دیگر داغدار کردند و سمیه 5 ساله همراه با مادر و خواهرش در بمباران ۱۰ صبح هجدهم فروردین ماه ۱۳۶۷، همانند غنچهای تازه شکفته به خاک و خون کشیده شد.
🥀پیکر پاکش در کنار تابوت مادر و خواهر، بر روی دستان هزاران نفر از مردم شهیدپرور چالوس و مرزنآباد تشییع و در روستای پنجک مرزنآباد به خاک سپرده شد.
♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچهی نشکفته شهیده "سمیه کریمی"
#شهدای_کودک
#دهمینچلهتوسلبهشهدا
#روز چهاردهم
🥀 @yaade_shohadaa
#عروج_عاشقانه
🥀«۲۶ آذر ماه»
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 همیشه از مادر می خواست تا بعد از نماز برای شهادتش دعا کند رضا در پیروی از اهل بیت رسم رسیدگی به خانواده های بی بضاعت را سنت خود کرده بود و همیشه می گفت حقوق من صاحب دارد و باید به دستش برسد رضا سالی۲.بار به حرم رضوی میرفت تا مقیم نظاره بارگاه قدسی شود او دوست داشت برای پیدا کردن پیکر شهدا خدمتی به خاواده شهدا انجام داده باشد و وارد گروه تفحص شد.
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار علیرضا شهبازی «صلوات»
#شهید_تفحص
🥀 @yaade_shohadaa
#خاکریز_خاطرات
✨آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛
♦️قبل از عملیات کربلای ۴ بود حسن خواب دید که بر سرِ سفرهای، تمام دوستان شهید ما در کنار امام حسین علیه السلام نشستهاند.
حسن بعد از سلام و اظهار ادب از امام علیه السلام پرسیده بود:
آقا! من هم اجازه دارم سرِ این سفره و کنار شما بنشینم؟
حضرت فرمودند:
بله! شما در فلان روز و فلان مکان مهمان ما هستید...
همین طور هم شد. بعد از عملیات، پیکر مطهر حسن را همان جایی که امام حسین علیه السلام در خواب فرموده بودند، پیدا کردیم...
📚 "کتاب یک فروغ از رخ ساقی"، دفتر اول، صفحه ۱۰۴. خاطره ای از زندگی شهید حسن نیکو حجت
#امام_زمان
#حجاب
🥀 @yaade_shohadaa