eitaa logo
یادِ شهدا
1.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
2 فایل
مقام معظم رهبری: ✍🏻گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست.‌ 💌این یک دعوت از طرف شهداست؛ #شهدا تو رفاقت سنگ تموم می‌ذارن...♥️ ♥️#شهدا مدیون هیچکس نمی‌مونن! ادمین کانال @yade_shoohada
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫دعای نورانی نادعلی 🥀 @yaade_shohadaa
💫برای تثبیت در دین و بودن بر صراط مستقیم... 🥀 @yaade_shohadaa
🥀«۹ آبان ماه» 🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹 💔 همسر شهید : بحث شهادت و شهید با زندگی محسن عجین شده بود، او از ابتدای بلوغ با شهدا انس گرفته بود و در واقع طلب شهادت از خداوند جزء آرزوهای او بود. او یک تخریب چی بود و مطمئنا دغدغه‌های بسیاری داشت و این دغدغه‌ها تنها مختص میدان جنگ نبود؛ بلکه هدف او رضایت و خواست خداوند بود. او همواره آماده خدمت بود، لذا وقتی بعد از ۲۳ روز خدمت پاهایش را از پوتین در می‌آورد تاول زده بودند و به قول همرزمانش نمی‌شد پوتین تخریب چی را به راحتی درآورد. حتی در طول ۶ ماه که شلمچه بودند می‌گفت حلال کن و توقع نداشته باش در این مدت به من پولی داده بشود. ♦️هدیه به روح شهید بزرگوار محسن فانوسی «صلوات» 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔ما گره‌گشا داریم؛ دافع‌البلا داریم؛ هر کسی کسی دارد، ما امام رضا داریم...😭🤲🏻 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀شهید سیدحسن نصرالله: ما از این شهید یاد گرفتیم... ❤️‍🔥شهید والامقام «سید رضی موسوی» 💔سردار شهید سید رضا موسوی معروف به سید رضی، اصالتا زنجانی بود و در دوران دفاع مقدس در بسیاری از عملیات‌ها در مقابل رژیم بعثی عراق ایستادگی کرد. او از همرزمان سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی و از افراد نزدیک به او و سردار شهید حجازی و مسئول پشتیبانی جبهه مقاومت در سوریه و همچنین از مستشاران باسابقه سپاه در سوریه بود. او سالها از جمله خادمان حسنیه اعظم زنجان بود که روز هشتم محرم اجتماع با شکوه این مسجد برگزار می‌شود. در جریان حمله رژیم غاصب صهیونیستی به منطقه زینبیه در حومه دمشق، ساعت ۱۶ به وقت تهران با شلیک ۳ موشک از آسمان جولان اشغالی محل حضور سردار موسوی در منطقه زینبیه دمشق را مورد هدف قرار داد که منجر به شهادت این این فرمانده سپاه پاسداران شد. ♦️قرائت «آیت‌الکرسی» هدیه به روح مطهرش. دوم 🥀 @yaade_shohadaa
🌎 تولد در سائوپائولو قسمت: 5⃣ 🌅🕌 من یک مسلمانم 🕌🌅 🔷با اشتیاق سطربه‌سطر و صفحه به صفحه کتاب را خواندم.ابتدا خلاصه‌ای از دین اسلام بود و بعد داستان زندگی پیامبر را تعریف می‌کرد.🍃 🔹همیشه در برنامه‌های مختلف تلوزیون دیده‌بودم که پیامبر اسلام با زن‌های زیادی ازدواج کرده و کل عمرش را مشغول همین کار بوده‌است.🍃 🔹چیزی که باعث می‌شد مردم کشور من،و فکر کنم خیلی‌های دیگر،پیامبر(ص) اسلام را دوست نداشته‌باشند.ازدواج ایشان با عایشه بود.🍃 🔹آن‌ها در فیلم‌هایشان،پیامبر را فردی هوس‌باز معرفی می‌کردند!اما من با خواندن زندگی ایشان متوجه شدم که پیامبر(ص) اسلام در منطقه‌ای به‌دنیا آمد که همه جاهل بودند،به‌خاطر چیزهای بی‌اهمیت می‌جنگیدند و حتی دخترانشان را زنده‌به‌گور می‌کردند.🍃 🔷اما پیامبر(ص) همه این مشکلات را با اخلاقشان درست کرده‌بود.اینجا بود که فهمیدم اخلاق در دین اسلام چقدر مهم است.مثل حاج‌عبدالله که با اخلاق خوبش این دین را به من معرفی کرد.🍃 🔹قصه زندگی پیامبر(ص) را خیلی دوست داشتم.همین‌طور که می‌خواندم مثل اینکه از بالا همه‌چیز را نگاه می‌کنم.خواندن و یاد گرفتن نام اهل‌بیت برای من خیلی سخت بود.اما به مرور توانستم یاد بگیرم. به‌خصوص تلفظ اسم امام‌(ع)برایم خیلی دشوار بود.🍃 🔹زندگی‌نامه حضرت‌زهرا(س) را که خواندم.فهمیدم جایگاه زن در اسلام چقدر بالاست،رفتار با پدر و همسر و فرزندان و همسایه‌ها و داستانی که به‌خاطر بیماری فرزندانشان سه روز روزه می‌گیرند و غذای خود را می‌بخشند.زندگی امام‌حسن(ع) را هم خواندم.🍃 🔷صبح‌ها وقتی از خانه بیرون می‌آمدم و شب‌ها وقتی از محیط کار خارج می‌شدم،در مترو کتاب می‌خواندمهمه اتفاقات و شخصیت‌های اسلام برایم جذاب بود و دوست داشتنی و قابل احترام بودند تا اینکه به امام‌حسین(ع) رسیدم و اما .....🍃 🔷وقتی داستان به جایی رسید که امام‌حسین(ع) به کربلا رسیدند با خودم گفتم: چرا با حسین(ع) که فرزند علی(ع) و نوه پیامبر(ص) است،مخالفت می‌کنند؟ با اینکه می‌دانند حق با اوست.🍃 🔹رسیدم به روز عاشورا و شهادت امام و فرزندان و یارانشان.این سوال در ذهنم تکرار می‌شد که چرا با نوه پیامبر(ص) این کار را کردند؟به بچه شیرخواره هم رحم نکردند.وقتی جملات مربوط به شهادت امام و گذاشتن سرمقدسشان روی نیزه را خواندم،انگار چیزی درون قلبم از جا کنده‌شد.اشک در چشمانم جمع شده‌بود و نمی‌توانستم جلوی چکیدن را بگیرم. مثل همه زمان‌هایی که کتاب می‌خو اندم سوار مترو بودم‌.اما اصلا متوجه نبودم.🍃 🔷اتفاقات کربلا یکی‌یکی از جلوی چشمانم رد می‌شد و من مانند کسی که عزیزش را از دست داده گریه می‌کردم.عشقی در دلم به‌وجود آمده‌بود که نمی‌توانستم نادیده‌اش بگیرم.می‌دانستم من دیگر کامیلا قبلی نیستم با فرق می‌کند.🍃 🔷زنی روی صندلی کناری‌ام نشسته‌بود.دستمالی به طرفم گرفت و با حالت غصه‌داری به من نگاه کرد.تازه به خودم آمدم و دیدم چند نفر دیگر هم دارند نگاه می‌کنند. زن پرسید: چیزی شده؟؟با اشاره سر گفتم: نه!!!!🍃 🔹به کتاب اشاره کردم و گفتم: (به خاطر این داستان غصه‌دار هست) خیلی دوست داشتم به همه کسانی که در مترو بودند بگویم: من با اسلام آشنا شدم. با انسانی به‌نام شما او را نمی‌شناسید.اگر بشناسید دوستش دارید و به‌اندازه من گریه می‌کنید.🍃 🔹اما نمی‌توانستم،چون هم فرصت کتاب خواندن را از دست می‌دادم و هم چیز زیادی از دین اسلام نمی‌دانستم تا بتوانم کامل توضیح دهم.🍃 ادامه دارد..‌. 🥀 @yaade_shohadaa
🥀 میخواستم سخنی هم با ملت داشته باشم، اما می‌بینم که فهم ملت بالاتراز سخنان من است و بالاتر از صحبت‌هایی که من می‌کنم، ولی بخاطر یادآوری چندکلمه‌ای میگویم همانطور که دیگر شهدای عزیز ما در وصیتنامه‌های خود ذکر کرده‌اند و همانگونه که شما به آن عمل می‌کنید این است که مواظب منافقین داخلی باشید و نگذارید آن‌ها پا روی خون شهدای ما بگذارند و ثمره خون شهدایمان را پایمال کنند و همانگونه که تا به حال ثابت قدم بوده‌اید از این به بعد نیز پا در رکاب باشید. ✍سردار شهید «حاج یونس زنگی آبادی» 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔گل چادر گلدارت؛ تب دستای تب دارت؛ آتیشم زده...🖤 🏴صَلَّی‌اللَّهُ‌عَلَیکِ‌یَافَاطِمَةَالزَّهرَا... 🥀 @yaade_shohadaa
💔«همسرم، فرزندانم را یار و یاور امام مظلومم حضرت مهدی(عج‌الله) قرار بده و تا غیبت ایشان گوش به فرمان نائب بر حقش امام خامنه‌ای باشید؛ هر خانمی‌ که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین(علیه‌السلام) خواهم کرد و او را دعا می‌کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد. من مانند کسی هستم که سوار تاکسی شده و به مقصد می‌رسم ولی پولی ندارم، از خدا خجالت می‌کشم، ولی به لطف و رحمت خدا امیدوارم. فرزندانم! زینب و فاطمه، با حیا و حجاب مرا یاری کنید؛ بدانید که حیا از حجاب کمتر نیست. و فرزند کوچکم محمدمهیار! تو نذر مولایم، مولای تنهایم حضرت صاحب‌الزمان(عج‌الله) هستی، خودت را برای یاری امامت آماده کن و بدان که مولایمان بزودی تشریف می‌آورند؛ ان‌شاءالله با پاکی و نمازت، با حیا و نجابتت ایشان را یاری کن؛ گوش به فرمان امام خامنه‌ای داشته باش.» ✍🏻فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم حسین محرابی 🥀 @yaade_shohadaa
💔بخوان دعای فرج را؛ دعا اثر دارد... 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫دعای نورانی نادعلی 🥀 @yaade_shohadaa
💫برای تثبیت در دین و بودن بر صراط مستقیم... 🥀 @yaade_shohadaa
🥀«۱۰ آبان ماه» 🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹 💔 بخشی از دل نوشته شهید : معلوم نیست که چه کسی از برادرانی که با ما هستند تا آخر جنگ زنده بمانند شاید ما جزو یکی از آنها باشم که توفیق شهادت را نداشته باشم و زنده بمانم نمی دانم آن موقع چه حالتی به من دست می دهد . الان که دارم فکر آن موقع را می کنم سینه ام درد می گیرد... ♦️هدیه به روح شهید بزرگوار رسول فیروز بخت «صلوات» 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀شهید سیدحسن نصرالله: ما از این شهید یاد گرفتیم... ❤️‍🔥شهید والامقام «محمدرضا زاهدی» 💔شهید سردار سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی متولد ۱۱ آبان ۱۳۳۹ بود. او در سال ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست و در طول جنگ تحمیلی از فرماندهان میانی سپاه بود و فرماندهی تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم را از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵ برعهده داشت؛ در فاصله سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و در فاصله سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ نیز فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران بود. این فرمانده سپاه از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵ با حفظ سمت فرمانده قرارگاه ثارالله نیز شد و از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ معاونت عملیات سپاه پاسداران را هم برعهده داشت و از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ در نیروی قدس فعالیت می‌کرد و فرمانده سپاه سوریه و لبنان بود. رژیم غاصب صهیونیستی عصر روز دوشنبه مورخ ۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۳ ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را هدف حملات هوایی قرار داد و در پی این حمله سردار «محمد رضا زاهدی» به شهادت رسید. او یکی از فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. ♦️قرائت «آیت‌الکرسی» هدیه به روح مطهرش. سوم 🥀 @yaade_shohadaa
🌎 تولد در سائوپائولو قسمت:6⃣ 🌅🕌 من یک مسلمانم 🕌🌅 🔶بی‌آنکه لحظه‌ای دودل شوم،تصمیمم را گرفتم و به خصوص با خواندن داستان زندگی امام‌حسین(ع)مطمئن شدم که باید مسلمان باشم.مطمئن شدم که دین اسلام کامل‌ترین دین است.امام‌حسین(ع) شد دلیل مسلمانی من و من مصمم شدم با دینی از دنیا بروم که امام‌حسین(ع) پیرو آن بوده‌است.🍃 🔶چند روز از خواندن کتاب می‌گذشت که به والدینم گفتم می‌خواهم مسلمان بشوم.مادرم گفت:(این همان دینی نیست که در تلوزیون نشان می‌دهد و پیروانش تروریست هستند؟گفتم: بله!ولی دروغ می‌گویند.🍃 🔸دین اسلام توصیه می‌کند با دیگران مهربان باشیم،یکدیگر را دوست داشته‌باشیم،اگر کسی را بکشیم مثل این است که همه آدم‌ها را کشته‌ایم و اگر جان کسی را نجات دهیم مثل این است که کل انسان‌ها را نجات داده‌ایم‌.مسلمانان به خدا اعتقاد دارند و او را می‌پرستند.🍃 🔸پدرم گفت: اگر اعتقاد به خدا داشته‌باشی و او را بپرستی اشکالی ندارد.من مخالفتی با مسلمان شدنت ندارم. نظر مادرم هم همین بود.از اینکه اینقدر زود قبول کرده‌بودند تعجب کردم.🍃 🔸زمانیکه من آتئیست و بودا بودم پدرم خیلی با من سروکله زد،چون حاضر نبودم خدا را بپرستم و برای پدرم ستایش خدا در قالب هر دینی که باشد خوب بود.🍃 🔶هرچه بیشتر در مورد اسلام می‌فهمیدم بیشتر احساس شرمندگی می‌کردم.من مدت‌ها بود که خالقم را فراموش کرده‌بودم.🍃 🔸اطلاعاتم در مورد اسلام،خیلی ناچیز بود.زندگی‌نامه امامان را خواندم تا رسیدم به امام دوازدهم (عج) داستان زندگی مادر امام‌مهدی(عج) که مسیحی بود و بعد مسلمان شد،برایم جالب بود.ازدواجشان با امام‌حسن‌عسگری و تولد فرزندشان که امام آخر مسلمانان است.🍃 🔸شبی در مترو آخرین صفحات کتاب را خواندم،شوقی در من ایجاد شده.بود.به خصوص وقتی کلماتی مربوط به زنده‌بودن امام آخر مسلمانان را می‌خواندم.🍃 🔶انگار در این دنیا نبودم.چقدر خوب که هنوز یک امام زنده است.دل تودلم نبود تا هرچه زودتر به خانه برسم و با امام زنده حرف بزنم.🍃 🔸روبروی پنجره اتاقم نشستم.ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد.هم شرمنده بودم از سال‌های بی‌خدایی و هم خوشحال به‌خاطر پیدا کردن اسلام.از آن شب تصمیم گرفتم به‌جز خدا با امامی که زنده‌است حرف بزنم.🍃 🔸با امام‌زمان(عج) حرف می‌زدم.اول خودم را معرفی کردم: من کامیلا هستم برزیلی هستم خیلی خوشحال هستم که خدا من را هدایت کرده و با اهل‌بیت و شما آشنا شدم.🍃 🔸من به کمک شما نیاز دارم.می‌خواهم چیزهای زیادی راجع به دین اسلام یاد بگیرم.🍃 🔶همین‌طور ادامه دادم.مطمئن بودم که صدایم را می‌شنود.حسرت می‌خوردم که چرا من نمی‌توانم او را ببینم و صدایش را بشنوم.از آن شب به بعد،هر موقع که از سرکار به خانه می‌آمدم،مدتی را با امام‌زمان(عج) صحبت می‌کردم.مثل بچه‌ای که بعد از برگشتن از مدرسه همه‌چیز را به پدرومادرش می‌گوید،اتفاقاتی که در طول روز افتاده‌بود برایشان تعریف کنم.🍃 🔶دوست داشتم بیشتر در مورد امامان شیعه بدانم.حاج‌عبدالله کتاب بعدی را به من داد که درباره اصول دین اسلام بود.🍃 🔸یکی از مواردی که من را بیشتر ترغیب به مسلمان شدن می‌کرد،وجود قوانین و احکام دین بود.اسلام،بایدها ونبایدها را به من می‌گفت.این که چه کاری باید بکنم و چه کاری نباید.🍃 🔸مسیحیت هم گاهی از این احکام داشت اما اسلام دقیق‌تر و جزئی‌تر همه‌چیز را بیان می‌کرد.مثلا در دین اسلام حتی برای آب خوردن هم احکام وجود دارد.🍃 ادامه دارد..‌. 🥀 @yaade_shohadaa
🥀مدیون مادر 💔خودش را مدیون مادرش می دانست و می گفت: مادر کی می شود که من تلافی این همه زحمات شما را بکنم. ❤️‍🔥موقعی که حاجی از سفر حج برگشته بود مادرش گفت: حاجی چرا خبر ندادی که می آیی می خواستم گوسفند قربانی کنم و حاجی در جواب گفت: مادر کارهای مهمتر از این هم داریم؛ در جبهه ها برادران منتظر حضور من هستند و با سر وصدای ما احتمال دارد برخی از همسایه ها ناراحت شوند. 🥀خاطره ای به یاد شهید معزز حاج یونس زنگی‌آبادی 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ ❤️‍🔥کاش این روح خسته الان پیشت بود ڪاش.... اللهم الرزقنا زيارة الحسين فى الدنيا و شفاعة الحسين فى الاخرة🤲🏻 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ💚 وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ💚 وعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ💚 وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن💚 ❤️برای سلامتی و تعجیل در فرج (عج) صلوات 🥀 @yaade_shohadaa
💔شهید شاهرخ ضرغام از همان دوران کودکی با آن جثه درشت و قوی نشان داد که خلق‌وخوی پهلوان را دارد. هیچ‌گاه زیر بار حرف زور نمی‌رفت. در ۱۲ سالگی طعم تلخ یتیمی را چشید. در جوانی به سراغ کشتی رفت و تا اردوی تیم ملی کشتی پیش رفت و به قهرمانی جوانان جهان در وزن یک‌صد کیلو رسید؛ اما قدرت بدنی، نبود راهنما، رفقای نااهل و...همه دست‌به‌دست هم دادند که از او انسانی ساخته شود که هیچ‌کس جلودارش نبود. هر شب کاباره، دعوا، چاقوکشی و... از کسی حساب نمی‌برد، مادر پیرش هم نمی‌توانست کاری کند الا دعا. می‌گفت: هیچ‌وقت او را نفرین نکردم و فقط از خدا می‌خواستم که او را از سربازان امام زمان (عج) قرار دهد،و دیگران به من می‌خندیدند. محرم سال ۵۷ ناگهان تحولی روحی و معنوی در او ایجاد شد. نشستن پای صحبت‌های حاج‌آقای تهرانی، اعتقادات او را دگرگون کرد. کم‌کم داشت به انقلاب و امام علاقه‌مند می‌شد. پس‌ازاینکه از سفر زیارت امام رضا باآن‌همه اشک‌های فراوانی که در جهت طلب مغفرت از گناهان خود ریخته بود، بازگشت، تبدیل به آدم دیگری شده بود. آذر ماه ۱۳۵۹، ساعت ۹ صبح بود. شاهرخ اولین گلوله آر پی جی را سمت تانکهای نیروهای بعثی شلیک کرد. آن‌ها بی‌امان شلیک می‌کردند. شاهرخ گلوله دوم را زد. گلوله به تانک اصابت کرد و تانک منفجر شد. شاهرخ از جا بلند شد و روی خاکریز رفت تا گلوله سوم را شلیک کند که صدایی شنیده شد. بر روی سینه‌اش حفره‌ای از گلوله تیربار تانک عراقیها ایجاد شده بود و خون با شدت فوران کرد. بدنش غرق در خون بود. سربازهای عراقی هم در کنار پیکرش از خوشحالی هلهله می‌کردند. 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادبود شهدای مخاطبین 💔 شهید محمدرضا صمدی ✍🏻شهید والامقام «محمدرضا صمدی»، دهم فروردین ۱۳۳۱، در آبادان چشم به جهان گشود. پدرش محمد و مادرش،آغاصدیقه نام داشت. تا پایان مقطع کاردانی در رشته عمران درس خواند. تکنسین راه و ساختمان بود. سال۱۳۵۶ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. از سوی ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و دوم مهر ۱۳۵۹، در سرپل ذهاب بر اثر اصابت ترکش خمپاره توسط نیروهای بعثی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🥀شهید مهدی زین الدین: هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله «علیه السلام» یاد می کنند… «هدیه به شهید بزرگوار شهید محمدرضا صمدی ذکر فاتحه و شاخه گل صلوات» 🥀 @yaade_shohadaa
یادِ شهدا
✨یادبود شهدای مخاطبین 💔 شهید محمدرضا صمدی ✍🏻شهید والامقام «محمدرضا صمدی»، دهم فروردین ۱۳۳۱، در آبا
🌹برای یادبود شهید بزرگوارتان در کانال «یادِ شهدا»، عکس و اطلاعات شهید را به آیدی زیر ارسال کنید.👇🏻 @yade_shoohada 🥀 @yaade_shohadaa