eitaa logo
امام زمان سینه زنی
6 دنبال‌کننده
30 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ ✨ 🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 حرف از غروب جمعه شد و مرز غم شکست کهنه غرور کاغذ و بغض قلم شکست مانند هفته های گذشته زبان گرفت ... جمعه شد و نیامد و دل باز هم شکست هرشب دلت شکست و دل ما ترک نخورد!! شرمنده ایم از اینکه دل ِ مرده کم شکست لبخند بر لبان تو دیگر حرام شد از لحظه ای که حرمت بیت الکرم شکست با دیدن شکستن پهلوی یاس شهر آقا دل شکسته ی تان دم به دم شکست باناله دم گرفت ... زمین خورده کودکی باضربه ی غلاف ... پر مادرم شکست این آتشی که در وسط خانه گُر گرفت روزی به دست آن دل اهل حرم شکست ناحیه ی مقدسه گویاست ... قلب تو با روضه های ساقی و مشک و علم شکست امشب به روی خاک مدینه نشسته ای مرثیه خوان مادر پهلو شکسته ای اسماعیل شبرنگ
تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است من در میان جمع و دلم جای دیگر است من در میان جمع و دلم سمت سامراست آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است دیری است رفته است و دگر و برنگشته است دیری است آسمان دلم بی‌کبوتر است او پیش رو نشسته و من کورم از گناه او می‌زند صدایم و ما گوش‌مان کر است آواره‌ایم در هیئات و شنیده‌ایم در روضه احتمال حضورش قوی‌تر است شاید صدای گریه‌ی آقا بلند شد چون روضه‌های مادر او گریه‌آور است در فاطمیه پهلوی او تیر می‌کشد او نیز زخمی غم دیوار و آن در است آقا سری بزن به مدینه نگاه کن کوچه بدون تو صحرای محشر است آقا بگو چگونه تحمل بیاورم؟ یک زن که در مقابل یک فوج لشکر است انگار در گلوی شما بغض می‌شود آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است اینجا برادران همه در فکر خنجرند شکر خدا که یوسف ما بی‌برادر است گرچه پر از گناه ولی در رکاب‌تان آخر شهید می‌شوم، این حرف آخر است عباس احمدی @marsiyeeh
به انتظار نشستم به اشک چشم ، به راهت عنایتی بنما بر گدای چشم به راهت چنان شبی که اسیر سیاهی ست دمادم مرا اسیر خودت کن شبی به زلف سیاهت تو را ندیدم و نادیده دل شدست اسیرت بود مرا که نمایم نظر به صورت ماهت ؟ تویی که یوسف زهرانشان هر دو جهانی خوشا هر آنکه بیفتد به نام عشق به چاهت خوشا هرآنکه نشسته ست زیر سایه لطفت خوشا هر آنکه پناهنده می شود به پناهت گناهکارم اگر چه ولی به کار می آیم بیا قبول خودت کن مرا میان سپاهت رسید روضه ی مادر ، اگر رسیده ای امشب بیا بیا و بسوزان مرا به شعله ی آهت بخوان تو روضه بخوان از شرار غربت حیدر بخوان تو از غم ناگفته ی کبودی مادر ناصر شهریاری @rozeh_1
@shere_aeini چه میشود نگهی هم بما کنی اقا مرا برای غلامی سوا کنی اقا چه میشود که شبی هم میان خلوت خود فقط بخاطر زهرا دعا کنی اقا فراق تو همه درد است ای طبیب دلم چه میشود که تو دردم دوا کنی اقا گرفته ای ز همان روز ابتدا دستم گرفته ای و محال است رها کنی اقا بدان امید دهم جان که روز رستاخیز میان آن همه من را صدا کنی اقا چقدر گریه کنم من میان روضه ی تان که زائر حرم کربلا کنی اقا 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
. مهدی کجاجویم ترا،ای ماه تابانم بیا     ای غنچه ی باغ حسن، ای نورچشمانم بیا                    یابن الحسن(2) عمرم زدستم رفت ومن درآرزوی دیدنت     ای یوسف گم گشته ام، ای ماه کنعانم بیا                       یابن الحسن(2) وردزبانم نام تو،ای باب حاجاتم بیا               ای مونس تنهائیم،خانِ کراماتم بیا                      یابن الحسن(2) دارم به دل دردی نهان،ای کیمیای دردمن              ای آیت عرش خدا،رازمناجاتم بیا                     یابن الحسن(2) ................ من دست خالی آمدم     دست من ودامان تو سرتابپادردوغمم          دست من ودامان تو             یابن الحسن یابن الحسن توهرچه خوبی من بدم   هرجادری دیدم زدم آخربه این درآمدم        دست من ودامان تو            یابن الحسن یابن الحسن من ازهمه دررانده ام  یاخوانده یا ناخوانده ام من رانده ی وامانده ام   دست من ودامان تو           یابن الحسن یابن الحسن پای من ازره خسته شدبال وپرم بشکسته شد درها برویم بسته شد      دست من ودامان تو               یابن الحسن یابن الحسن گفتم منم درمی زنم    گفتی به توسرمی زنم من هم مکرّرمی زنم      دست من ودامان تو              یابن الحسن یابن الحسن سوی تورو آورده ام         من آبروآورده ام آخربه این درآمدم        دست من ودامان تو             یابن الحسن یابن الحسن            *       *       * من عاشق روی توام   دل داده ی کوی توام لطفی نما مولابه من یابن الحسن یابن الحسن عشق تورا دیوانه ام     ازهرکسی بیگانه ام شمع تراپروانه ام     یابن الحسن یابن الحسن سوزوگدازمن تویی           رازونیازمن تویی ای حجت ثانی عشریابن الحسن یابن الحسن ماراببین درزمزمه              برمادرتوفاطمه     ای حجت ثانی عشریابن الحسن یابن الحسن بعدازوفات مصطفی                               زهراصدامی زد ترا درپشت آن دیوارودر                        یابن الحسن یابن الحسن تاروی زهراشد کبود                         مُزدرسالت این نبود ازامّت بیدادگر                        یابن الحسن یابن الحسن           بازا برای شیعیان                       خود روضه ی مادربخوان تنهانه درب خانه سوخت                    شمع وگل وپروانه سوخت محسن صدایت می کند                         یابن الحسن یابن الحسن آقا به جان مادرت                                آن مادرغم پرورت مارا مرانی ازدرت                       یابن الحسن یابن الحسن
بیا تا کی نهادی سر به صحرا یا ابا صالح بتاب ای آفتاب عالم آرا یا ابا صالح صدای غربت مولا ز چاه کوفه می آید علی تنهاست ای تنهای تنها یا ابا صالح بیا ای وارث حیدر که زخم سینۀ زهرا به شمشیر تو می گردد مداوا یا ابا صالح در و دیوار بیت وحی گوید با تو پیوسته که اینجا مادرت افتاد از پا یا ابا صالح بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان که جایش مانده بر بازوی زهرا یا ابا صالح دو قبر از شیعه گم گشته یکی زهرا یکی محسن شود روز ظهورت هر دو پیدا یا ابا صالح میان دشمنان نقش زمین شد مادرت زهرا بگو آندم چه حالی داشت مولا یا ابا صالح چرا مخفیست قبر فاطمه در شهر پیغمبر بیا و پرده از این راز بگشا یا ابا صالح سر خونین جدّت در تنور و طشت و نوک نی تو را خواند ز سوز سینۀ ما یا ابا صالح هزاران درد از عترت بود در سینه ی «میثم» قلم را بر نوشتن نیست یارا یا ابا صالح استاد سازگار . روضه امام مهدی(عج) برای امام حسین علیه‌السلام مهدی پرس: در منابع روایی آمده است، زمانی که قائم آل محمد ظهور می‌کند، مابین رکن و مقام می ایستد، و پنج ندا سر می‌دهد. إذا ظهر القائم (عج) قام بین الرکن و المقام و ینادی بنداءات خمسه: زمانی که قائم آل محمد ظهور می کند مابین رکن ومقام می ایستند و پنج ندا سر می دهند: الأول: ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم، آگاه باشید ای اهل عالم من دوازدهمین امام هستم، الثانی: ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم، آگاه باشیدای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده الثالث: ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان، آگاه باشید ای اهل عالم که جدمن حسین را تشنه کام کشتند، الرابع: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا، آگاه باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند، الخامس: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام سحقوه عدوانا.» اگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را ازروی کینه توزی پایمال کردند. یزدى حایرى، إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب عجّل الله تعالى فرجه الشریف. ج۲، ص۲۳۳] حوزه ~~^ امام محمد باقر علیه‌السلام فرمودند: مهدي از ماست(اهل بيت) و خداوند او را با انداختن ترسش در دل دشمنان ياري مي‌کند ... منادي از آسمان ندا مي‌دهد که حق با او و اطرافيانش است. در آن هنگام قيام کننده ما قيام مي‌کند. پس وقتي ظهور کند به کعبه تکيه داده و سيصد وسيزده نفر همراه وي جمع مي‌شوند. پس اولين چيزي که مي‌گويد اين آيه است: "بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين". سپس مي‌گويد اي مردم من بقيةالله در زمين هستم و خليفه خداوند و حجت او بر شما. پس هيچ کس به وي سلام نمي‌کند مگر اينکه مي گويد سلام بر تو اي بقية الله. ...
یا صاحب الزمان(عج) قدم بگذار بر چشمان ما ای یوسف زهرا تو هستی جان وهم جانان ما ای یوسف زهرا گذشته سالها بس منتظر جان داده با حسرت فدایی وجودت جان ما ای یوسف زهرا تویی تنها امید اندر مصاف ظلم با مظلوم دلیل قوت ایمان ما ای یوسف زهرا زپشت ابر غیبت، شمس حق،بیرون بیا دیگر منور کن تو این کنعان ما ای یوسف زهرا بیا ای حجت حق آخرین مولای این عالم بیا کامل ترین انسان ما ای یوسف زهرا بیا تا سر دهی از مکه فریاد ظهورت را شفا بخش دل نالان ما ای یوسف زهرا بود امید ما سرباز بین لشگرت گردیم بیا ای علت سامان ما ای یوسف زهرا شعر :اسماعیل تقوایی گنجینه اشعار امام زمان (عج) بین الحرمین 1396/5/16 ((صلوات)) https://t.me/joinchat/AAAAAENkIrLeLtDPMj7vMw
ممنونم ای امام زمان،یاد ما کنی حتی برای ثانیه هایم،دعا کنی یکدم ردم نکن،که من از دست میروم تنها تویی که قلب مرا با خدا کنی میترسم از جداییِ دستان گرم تو دست مرا بگیر،مبادا رها کنی بابای ماتویی و مسیحای ما تویی با دست گرم خویش بخواهی،چها کنی بد میشویم بی نظرِرحمت شما خوبیم تا نگاه به دلهای ما کنی ما که حیا ز روی تو آقا نمیکنیم وقت گناه،این تویی از ما حیا کنی تنها تو میتوانی از این عبد،بگذری تنها تویی ز بنده، خدا را رضا کنی هیئت میایی،از برِ ما بی خبر مرو تا در مصافحه بمن آغوش وا کنی گردد سلام ما به سلام شما قبول وقتی که رو سوی حرمِ کربلا کنی با تو خوش است سِیرِ نجف،بعد،کربلا هم قصدِ کاظمین و هم سامرا کنی محمود ژولیده
زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم در آسمان و زمین محترم ، حلالم کن نه مقبلم نه کمیتم نه محتشم اما به سوز شاعری محتشم حلالم کن همه امید من این چشم های دریایی است میان گریه شبی باز هم حلالم کن تو از سلاله ی زهرای مهربان هستی به حق فاطمه ی بی حرم حلالم کن مرا به خیل گناهم نگیر آقا جان تو را به چادر زهرا قسم حلالم کن به مشک پاره ی عباس و چشم پر خونش تو را به حق دو دست قلم حلالم کن @rozeh_1
مى شود فرصت ديدار مهيّا حتماً بد به دل راه مده مى رسد آقا حتماً اى كه دنبال دواى غم هجران هستى مى شود درد نهان تو مداوا حتماً اگر امروز نشد بوسه به دستش بزنيم وعده ى ما همه افتاده به فردا حتماً ثمر گريه ى ما خنده ى روز فرج است آن زمان مى شكفد خنده به لب ها حتماً دورى غيبت طولانى و تأخير ظهور امتحانى است براى همه ى ما حتماً كار ما منتظران چيست؟ اميد و تقوا غم نخور مى شود آخر گره ها وا حتماً هركه در زمره ى ما منتظران مى باشد مى كند تا به ابد پشت به دنيا حتماً انبياء منتظر آمدنش مى باشند مى رسد پشت سرش حضرت عيسى حتماً كاش باشيم و ببينيم كه روز رجعت مى سپارد عَلَم خويش به سقّا حتماً زره شير خدا بر تن و شمشير به دست مى رسد منتقم حضرت زهرا حتماً انتقام دَرِ آتش زده را مى گيرد و به آتش بكشد آن دو نفر را حتماً @rozeh_1
قسم به سوره ی "والفجر" یار می آید سپیده دم پس از این شام تار می آید زغال ، روی سیاهش سیاه تر شده است خزان گذشته و کم کم بهار می آید زبور شاهد ما شد "لقد کتبنا ... "را بخوان که وارث این روزگار می آید نوشته است که مستضعفین به پاخیزید ز مشت های گره کرده کار می آید غباری از پس هر حادثه پدیدار است اگر غلط نکنم آن سوار می آید اَلا به ذکر کسی که به نامش آرامش به سینه های شده بی قرار می آید قسم به واژه ی "خیرلکم" علی خواهان "بقیه الله" با ذوالفقار می آید چه فرق مذهب و آئین ، هر آنکه منتظر است به شیوه ی علوی شیعه بار می آید چقدر خواندن "امن یجیب" اثر دارد که استجابت این اضطرار می آید زمان آمدنش وقت "مطلع الفجر" است و ناگهان به سر این انتظار می آید «وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون‏» (انبیاء/105) «و ما در زبور- پس از تورات- نوشته‏ ايم كه اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد.» سیدحسن رستگار @rozeh_1
گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا (2) چرا یک شب نمی‌آیی به خوابم یابن زهرا تویی ماه منیرم به گیسویت اسیرم از آن ترسم که آخر ز هجرانت بمیرم حبیب منی، طبیب منی، بیا درمان دردم کجا جویمت، چو گل بویمت بیا دورت بگردم (2) دل من بر سر زلفِ تو دارد آشیانه (2) نمی‌دانم چرا از من نمی‌گیری نشانه بگو با من کجایی، چرا از من جدایی گمانم یابن زهرا نجف یا کربلایی به رویت قسم، به مویت قسم، گرفتار تو هستم که با نقد جان، من بی‌نشان، خریدار تو هستم (2) 1389/7/27   گنجینه اشعار امام زمان (عج) بین الحرمین 1396/5/16 ((صلوات)) https://t.me/joinchat/AAAAAENkIrLeLtDPMj7vMw