eitaa logo
یادداشتها
543 دنبال‌کننده
52 عکس
48 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ سید مهدی مرتضوی تذکر: منظور از تقدس در این نوشتار، تقدس از جنس عصمت است. علی القاعده هیچ انسان انقلابی ای با صراحت و به عنوان یکی از اصول اعتقادی، ولی فقیه را معصومی در کنار امامان معصوم تلقی نمی کند و تقدسی از جنس عصمت برای وی قائل نیست. هرچند ممکن است برخی از ایشان چنان رفتار کنند که بر چنین مطلبی دلالت کند. رعایت احترام نسبت به همه انسانها خصوصا بزرگان واجب و ضروری است. بدین لحاظ حفظ حرمت رهبر انقلاب از منظر دوستان انقلابی و بسیاری از ناظران منصف امری ضروری است. گاهی ممکن است مرز بین احترام با تقدس و معصوم انگاری کمرنگ شود و این ذهنیت را در برخی ایجاد کند که دوستان انقلابی رهبر انقلاب را فوق خطا دانسته و پرسش درباره اقدامات یا دیدگاه های ایشان یا نقد آنها را ممنوع می دانند. از طرف دیگر برخی از فعالان فرهنگی و رسانه ای قصد دارند تقدس موهوم حول ولایت فقیه را نقد کنند. اغلب ایشان برای رهبر انقلاب احترام قائلند اما در بسیاری از موارد تقدس زدایی و نقد تقدس ولایت فقیه، گونه ای بی احترامی تلقی می گردد. البته اقلیتی نیز پروژه نفی تقدس را همراه با بی احترامی انجام می دهند. راه حل آن است که هر دو گروه طرفدار ولایت فقیه و منتقد تقدس آن، مرز بین و را پر رنگ کرده و همزمان بر ضرورت ولی فقیه و وی تأکید کنند. سخنان دکتر درباره برای علاقمندان این بحث درس آموز است. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم سخنان آقای درباره نقد رهبری: سال 1383 بود که برای سخنرانی رفته بودم دانشگاه اصفهان. آخر جلسه، عده‎ای از دانشجو‎ها دور من جمع شده بودند، دختر دانشجويی با حجاب چادری پرسید: «استاد! به‎نظر حضرتعالی، از ولی‎فقیه می‎شود انتقاد کرد؟» من خطاب به او به‎جای پاسخ، پرسیدم: گفتی به‎نظر «تو» می‎شود از ولی فقیه انتقاد کرد؟ دختر دانشجو با نگرانی گفت: من نگفتم: «تو»؛ گفتم: «حضرتعالی» در جواب گفتم: لابد چون من جای پدرت و استاد هستم و شخصیتی سیاسی‎ام و سابقه‎ای در انقلاب دارم، به من «تو» نگفتی و مرا «استاد» و «حضرتعالی» خطاب کردی؟ گفت: بله بله به او گفتم: شما در تخاطب با من، تفاوت می‎کند و آدابی را رعایت می‎کنی‎ که ممکن است هیچ‎گاه آن‎ها را در برابر دوستت استفاده نکنی. حالا همین تفاوتی را که بین من و دوستت گذاشتی بین من و ولی‎فقیه هم رعایت کن؛ آن وقت می‎توانی از ولی‎فقیه هم انتقاد کنی؛ چرا؟ چون ما به حفظ هیبت و اقتدار وی محتاجیم باید ولی‎فقیه باقی باشد تا امرش در عامه مردم جدی گرفته شود. اگر ادبیات درخور را رعایت کنی می‎توانی از ولایت فقیه کنی. در پایان تأکید کردم من که به شما این توصیه را می‎کنم اهل ذوب در ولایت نیستم. در واکنش به همین حرف من هفته‎نامه پرتو مقاله‎ای تند علیه من نوشت و در دفاع از ذوب در ولایت، مرا ضد‎ ولایت ‎فقیه معرفی کرد. چند روز بعد، یکی از روحانیون عضو جامعه مدرسین که الان هم در عرصه سیاسی فعال و امام جمعه موقت تهران است، در سخنرانی خود در سالگرد شهدای مؤتلفه بدون اینکه نامی از من ببرد، ولی طوری که همه بفهمند منظورش چیست و مصداق سخن کیست، از ذوب در ولایت دفاع کرد و مرا به‎شدت تخطئه کرد. روز بعد (27/3/1383) جلسه نمایندگان مجلس هفتم با مقام معظم رهبری بود. آقا در پایان صحبت‎‎های خود بدون اینکه ربطی به کلیت بحث داشته باشد فرمودند: بنده این حرف را از آدم‎های حسابی کمتر شنیده‎ام. بنده نمی‎فهمم معنای را. ذوب در ولایت یعنی چه؟ باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است. روزی که شهید صدر گفت در امام خمینی ذوب شوید؛ همچنان‎که او در اسلام ذوب شده است تنها شاخص صحت راه، شخص امام بود؛ نه قانون اساسی‎ای بود، نه جمهوری اسلامی‎ای بود و نه نظامی بود، نه دستگاهی بود. در صحنه آشفته هوی ‎‎ها و جریان‎‎ها و خطوط مختلف، یک قامتِ برافراشته و یک علمِ سرافراز وجود داشت و او امام بود؛ شهید صدر می‎گفت در او ذوب شوید. راست هم می‎گفت؛ ذوب در امام، ذوب در اسلام بود. امروز این‎طوری نیست. ذوب در رهبری، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبری مگر کیست؟ رهبری هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد. احترام رهبری در سایه این است که او ذوب در اسلام و ذوب در همین هدف‎‎ها بشود؛ پایش را یک قدم کج بگذارد، ساقط می‎شود. https://eitaa.com/yad_dashtha