تقریر دیدگاه #اصالت_ماهوی:
1- ما نیز قبول داریم که ماهیت من حیث هی موجود نیست. پس محل نزاع ما و شما اینجا نیست. محل نزاع بر روی ماهیت موجوده است.
2- قبول داریم که خداوند عین وجود است. خداوند نمی تواند ماهیت داشته باشد. چراکه نسبت به موجود بودن و معدوم بودن حالت تساوی ندارد و عین تحقق است. در مورد خداوند به خاطر بی نهایت بودن نمیتوان گفت این است و جز این نیست. در صورتی چیستی شی به ما می گوید این است و جز این نیست.
3- درکی که ما از موجودات داریم ماهوی است. ما درخت، گاو، گوسفند و.... درک می کنیم. بنابراین، واقعیت طبق درک بدیهی ما در غیر خداوند به نحو ماهوی است.
4- اگر از ما بپرسید پس مفهوم وجود را از کجا به دست می آورید؟ بپرسید ماهیت موجوده از کجا به دست آمد؟ در پاسخ می گوییم این مفهوم به علت نسبتی که ماهیت با خداوند برقرار کرده است، محقق شده. به این صورت که که خداوند ماهیت را جعل و خلق کرده و بعد از جعل، از خود ماهیت به تنهایی انتزاع بودن و موجود بودن شده است. برای تصویر این مطلب لباسی را در نظر بگیرید که آن را در صندوقی قرار می دهیم. قرار دادن لباس در صندوق همانا و برداشت «بودن» در صندوق از همان لباس همانا.
خداوند هم ما را جعل کرده، خلق کرده، قرار داده و این جعل کردن همانا و برداشت و انتزاع «بودن» همانا.
همین نسبت برقرار کردن هم برای حمل موجود کافی است. مثل لابن و تامر که حقیقتا لبن و تمر برای آن ذات ثابت نشده است و صرف نسبت برقرار کردن با شیر باعث شده که به آن ها لابن و تامر گفته شده است. در اینجا نیز ماهیت چون با وجود خداوند به واسطه جعل ارتباط برقرار کرده به آن موجود می گوییم در حالی که حقیقتا ذات او نیز وجود نیست. لازم نیست که در حمل مشتق حتما وصف در ذات متحقق باشد.
دقت شود که ما نگفتیم که ماهیت با ماهیت نسبت برقرارکرده تا بگویید چیزی که خودش تحقق ندارد، چگونه می خواهد سبب تحقق شود، بلکه نسبت میان ماهیت و خداوند که عین تحقق بود، برقرار شد.
5- ضمن اینکه قول به تحقق وجود با محذوراتی رو به رو است.
به این صورت که اگر وجود در خارج محقق باشد یا عین وجود است یا چیزی که وجود برای آن ثابت شده است.
اگر عین وجود باشد که لازم می آید که واجب الوجود باشد.
اگر هم ذاتی باشد که وجود برای آن ثابت شده است. خب با تسلسل رو به رو می شویم به این بیان که:
وجود موجود است. موجود است یعنی ذات ثبت له الوجود، چیزی است که وجود برای آن اثبات شده، خب این وجودی که برای این ذات ثابت شده است، خودش باز ذات و چیزی است که وجود برای آن ثابت شده است و هکذا یتسلسل.
اگر از تحقق چیزی تسلسل لازم آید، آن چیز تحققی ندارد.( شیخ اشراق)
تذکر: برفرض اصالت ماهیت، ماهیت بنفسها در خارج بود و «وجود» تحققی نداشت و صرفا از آن انتزاع میشد. از مثلا درخت هم تسلسلی ایجاد نمی شد. در صورتی که وقتی در مورد وجود حرف می زنیم و وجود را در خارج می بریم و وجود را بر آن حمل می کنیم، برفرض اصیل بودن وجود، باید برای وجودی هم که حمل می شود، تحقق در نظر بگیریم و اینجاست که برفرض مستشکل تسلسل رخ می دهد.
#اصالت_ماهیت
#مرحوم_دوانی
#مرحوم_میرداماد
مقاله الانصاف.pdf
574.3K
یافتههایی نو دربارۀ #الانصاف بر پایۀ المباحثات شیخالرئیس ابوعلی سینا
https://ensani.ir/fa/article/585919/%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D9%86%D8%B5%D8%A7%D9%81-%D8%A8%D8%B1%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%A7
نکاتی در مورد حکمت عملی.mp3
6.47M
نکاتی در مورد سیر #حکمت_عملی در تاریخ فلسفه اسلامی و نسبت آن با شریعت و...
#فلسفه
#استاد_کرمانشاهانی
مبانی و چسیتی مسائل حکمت عملی.mp3
8.85M
۱. مبانی تحقق حکمت عملی
۲. چیستی مسائل حکمت عملی
#حکمت_عملی
#استاد_کرمانشاهانی
درس شواهد استاد کرمانشاهانی
لینک اصوات:
https://eitaa.com/Shavahed
حکمت عملی۳.mp3
10.79M
ادامه مباحث قبلی در رابطه با #حکمت_عملی
۱. چیستی مسائل
۲. نحوه ارتباط با دین
#استاد_کرمانشاهانی
معاد جسمانی.mp3
9.04M
نقد فرمایش استاد شهیدی در مورد دیدگاه #معاد جناب ملاصدرا
⭕️وجود تکوینی اعتباریات. استاد جوادی، کنگره آخوند خراسانی⭕️
هستي مراتبي دارد، مرتبه ضعيفه آن موجود اعتباري است، موجود اعتباري معدوم نيست، مخصوصاً موجود اعتباري در فضاي دين كه هم مسبوق به تكوين و هم ملحوق به تكوين است. فقه، اخلاق و حقوق ما با همين قوانين و «بايد و نبايد» همراه است. اين «بايد و نبايد» را از «بود و نبود» واقعي ميگيريم؛ يك؛ پايان آن هم بهشت و جهنم است كه «بود و نبود» واقعي است، دو؛ اين اعتباراتي كه محفوف به دو تكوين است سهم صحيحي از واقعيت دارد و يك اعتبار نيش غولی و انياب اغوالی[5] نيست، اين اعتبار مرتبه ضعيفهاي از وجود است كه هم از مصالح و مفاسد قبلی استمداد ميكند، هم به ثواب و عقاب تكويني بعدي ختم ميشود. چيزي كه محفوف به دو تكوين است نميتواند هيچ سهمي از تكوين نداشته باشد. اگر موجود اعتباري را در مقابل تكوين قرار ميدهند، اين براساس قياس است وگرنه خودش يك موجود تكويني است؛ مثل اينكه يكي از تقسيمات فلسفه اين است که موجود: يا ذهني يا خارجي است. فلسفه درباره حقايق وجودات خارجي بحث ميكند، موجود ذهني چه سهمي در مسائل فلسفي دارد، اين ذهني بودن به قياس نسبت و خارجي ذهني است، وگرنه سهمي از وجود خارجي است، موجود خارجي «بالمعني الاعم» يا در ذهن است يا در خارج؛ ذهن در مقابل خارج است، نه آن خارج مطلق. بنابراين ما اعتباري كه در مقابل تكوين باشد «بالمعني المطلق» نداريم، نشانه آن اين است كه تمام كارهايي كه در جهان بشريت انجام ميگيرد، به استناد همين قوانين اعتباري است كسي كه «بيده الاعتبار»، اگر گفت فلان روز تعطيل است، كل كارها ميخوابد؛ فلان روز تعطيل نيست، كل كارها راه ميافتد. اين كارها و وجودات تكويني به استناد فرمان است، درست است اين فرمان نسبت به وجود عيني ذياثر اعتباري است، لكن به همان دو جهتي كه بيان شد سهمي از تكوين دارد.
پس «الموجود اما حقيقيٌ و اما اعتباري»، خود اين جزء مسائل فلسفه است؛ منتها سيدنا الاستاد علامه طباطبايي(رضوان الله تعالي عليه) مسئله علم را به فلسفه آوردند؛ ولي فرصتي نكردند كه اين تقسيم را به فلسفه راه بدهند. در مسئله علم فرمودند: «العلم اما حقيقيٌ و اما اعتباري» و براساس آن بحث كردند. اما «الموجود اما حقيقيٌ و اما اعتباري» كه جزء مسائل تقسيمي فلسفه است فرصت نكردند،[6] اين يك؛ حالا كه موجود يا حقيقي است يا اعتباري، حكمت يا نظري است يا عملي، آن حكمت عملي از اصول كلي فلسفه بهره ميگيرد.
#اعتباریات
#استاد_جوادی
یادداشت های فلسفی من
⭕️وجود تکوینی اعتباریات. استاد جوادی، کنگره آخوند خراسانی⭕️ هستي مراتبي دارد، مرتبه ضعيفه آن موجود
به این نکته در تحریر رساله الولایه، جلد اول نیز اشاره فرمودند