eitaa logo
یاد ایام
100 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
153 فایل
💠 نگاهی به حقایق و وقابع عبرت آموز و رویدادهای سیاسی اجتماعی و زندگی مردمان ابن مرز و بوم در یک صد سال اخیر، از زمان قاجار، پهلوی تا عصر حاضر 📢🎥📷 در قالب صوت و فیلم و عکس های گاه کمیاب، جالب و خاطره انگیز
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پایداری
🔴 فساد در دربار پهلوی 🔸 رابطه فرح و جوادی در یك دربار فاسد، امر غیرمنتظره‌ای جلوه نمی‌كرد و تنها در موقع بروز رقابت‌ها و حسادت‌ها تجلی می‌كرد. فرح نه‌تنها از فاش شدن این ماجرا واهمه‌ای نداشت، بلكه دستور داد تا اتاق یكی از مأموران گارد را در اختیار جوادی قرار دهند تا نزدیك او باشد.ملكه مادر در این باره معتقد است فرح «عمداً و عالماً كاری می‌كرد كه به محمدرضا لطمه بخورد.» ملكه مادر در عكس‌العمل به این ماجرای عشقی می‌نویسد: «خب چه كار می‌توانستم بكنم؟ اگر می‌خواستم به محمدرضا بگویم درست نبود و پسرم ناراحت می‌شد. این بود كه خودم فرح را خواستم كه به او نهیب زدم و زنیكه گدازاده خجالت نمی‌كشی این قبیل كارها را جلوی چشم كاركنان دربار انجام می‌دهی؟» البته ملكه پهلوی درباره غیرت محمدرضا گزافه‌گویی می‌كند. چطور ممكن است شاهی كه خود مظهر فساد است و خواهر و مادرش در پیش چشمش به هرزگی می‌پرداختند از رابطه همسرش ناراحت شود؟ شاید پاسخ فرح به ملكه تأییدی بر استنباط ما باشد. ▫️ فرح گفت: «درست گفته‌اند، شاه می‌بخشد؛ شیخ علی‌خان نمی‌بخشد! خود محمدرضا مرا آزاد گذاشته، آن وقت به تو حساب پس بدهم؟ من آزاد هستم و اختیار پایین‌تنه‌ام را دارم!»اختیار پایین‌تنه ظاهراً از اعتقادات راسخ فرح بوده است. یك بار دیگر كه فرح به خاطر خوابیدن با فریدون جوادی در یك اتاق، در بیمارستان قاهره مورد اعتراض احمدعلی انصاری قرار گرفت، همین پاسخ را داد كه همه «اختیار پایین‌تنه خودشان را دارند.» ماجرای عشقی دیگر فرح با بژورن مایرولد است. فرح یك شب در كافه محله لاتن با وی كه یك دانشجوی نروژی بود، آشنا شد و «این آشنایی یك عشق آتشین بین آنها ایجاد كرد. در ابتدا، كار آنها لاس زدن‌های پاك! بود، ولی دیری نپایید كه این لاس زدن‌ها تبدیل به بوسه‌های بسیار عاشقانه شد.» این رابطه همچنان برقرار بود تا اینكه فرح چند وقت بعد ناپدید شد. پس از آن بژورن از روزنامه‌ها فهمید كه فرح نامزد شاه ایران شده است. فرح هنگام بازگشت به فرانسه او را خواست و موضوع را به اطلاع وی رساند. فرح به وی گفت: «بژورن من همان هستم كه بودم، برای تو ملكه یا علیاحضرت نیستم، فقط و فقط فرح هستم. به من وعده بده كه دوستی ما در قلب ما هر طوری كه شده است، باقی بماند.» فرح گاهی اوقات رعایت شأن و جایگاه ملكه را نمی‌كرد و با هر بی‌سر و پایی طرح مراوده می‌ریخت. از جمله با مربی اسكی‌اش كه یك نجار سوئیسی بود، در حال معاشقه دیده شد. رفتار جلف فرح در كاخ یك مرتبه شاه را نیز به خشم آورد. او در پاسخ به فرح كه از شاه می‌خواست استراحت بیشتری بكند با لحنی پرخا‌ش‌كنان گفت: «تنها یك راه برای استراحت كردن من وجود دارد و آن هم این است كه از دعوت كردن این بچه خوشگل‌ها كه دور و برتان می‌گردند، دست بردارید. وقتی اینجور آدم‌ها دور و برم را گرفته‌اند چطور انتظار دارید كه استراحت كنم؟» درباریان شاه چنان در فساد غوطه‌ور بودند كه گاه دست به اعمالی جنون‌آمیز می‌زدند. در فرهنگ مذهبی مردم ایران، هم‌آغوشی مرد و زن نامحرم یا با هم رقصیدن آنها دیگر حیثیتی برای آن خانواده باقی نمی‌گذاشت. حتی فریده دیبا در مهمانی كاخ سفید از اینكه مردان و زنان یكدیگر را در حضور هم می‌بوسند و خیلی صمیمانه با زنان یكدیگر در حضور هم می‌رقصند، سخت تعجب می‌كرد، ولی هنوز غرق در تعجب بود كه «كندی هم چند دور با فرح رقصید و محمدرضا هم درحالی كه دست‌هایش را دور كمر ژاكلین حلقه كرده بود با او رقصید.» پرده دری فرح در زیر پا گذاشتن خطوط قرمز اخلاقی را عموم ما با جشن هنر شیراز می شناسیم ولی فرح، هنر نمایی ها و هنر پروری های(!) دیگری هم داشته است که یک نمونه آن حمایتش از آشور بانی پال بابلا (یکی از نمادهای انحطاط و استهجان و ابتذال هنر در کشور) بوده است. «آشور بانی پال بابلا یکی از هنرمندان سوپر مدرنیست !! و خیلی خیلی پیشتاز !! بود که دستی در تمام به اصطلاح هنرها داشت. شعر می گفت، نمایشنامه می نوشت، کارگردانی می کرد، ادعای فیلم سازی و عکاسی داشت. او در سال های آخر حیات رژیم پهلوی، نمایشگاه عکسی از صُوَر قبیحه و عکس هایی در ابعاد بسیار بزرگ از پایین تنه خود ترتیب داده بود، که فرح پهلوی شخصاً این نمایشگاه را افتتاح کرد و او را به خاطر "ابراز شجاعت در شکستن مرزهای رو در بایستی فرهنگی" (این عبارت دقیقاً عین گفته فرح پهلوی خطاب به آشور بانی پال بابلا، پس از دیدار از نمایشگاه عکس او بود) مورد تفقد قرار داد و یک بورس مطالعاتی در اختیار او گذاشت و او را به فرانسه فرستاد.👇
هدایت شده از پایداری
آشور بانی پال چند نمایشنامه بر روی صحنه آورد. در یکی از این نمایشنامه ها تمام هنر پیشه های زن و مرد آن لخت و عریان -به صورت مادر زاد- به صحنه می آمدند و در مقابل چشم تماشاگران هنر نمایی می کردند و در نمایشنامه ای دیگر، هنر پیشگان در حین اجرای برنامه برخی از تماشاچیان را به باد ناسزا می گرفتند و به آنان فحش های رکیک می دادند و واکنش خشم آلود بعضی از تماشاچیان را به حساب موفقیت خود در وادار کردن تماشاچی به بازی و دخالت در نمایش خود تلقی می کردند‼️ ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
💠 ترور و قتل منتقدین و مخالفین در حکومت 🔹قتل خبرنگاران منتقد اگر امروز تراژدی است برای طلب ها خاطره است / خبرنگار منتقدی که به دستور دربار آتش زده شد / کریم پور شیرازی که بود و چگونه کشته شد؟! امیرمختار زاده: ۴ بهمن ۱۲۹۹، اصطهبان - قتل: ۲۴ اسفند ۱۳۳۲، تهران) شاعر، روزنامه نگار، فعال سیاسی و هوادار ایران بود که متعاقب دستگیر و پس از مدت‌ها شکنجه در زندان دژبان مرکز ارتش، جان باخت. وی مدیر روزنامه شورش بود که از سال ۱۳۲۹ منتشر گردید و در جریان ملی شدن صنعت نفت انتقادات تندی علیه شاه و خانواده اش ابراز کرد. در گوشه سمت راست روزنامه وی کلامی از امام علی (ع) نوشته می‌شد: «پیکار کنید، بگذارید جای لکه ذلت، دامن کفن شما آغشته به خون پاک شما باشد. پیکار کنید که مرگ شرافتمندانه هزار بار از زندگی ننگین ستوده تر است.» وی در روزنامه پر طرفدار «شورش» در انتقاد از اشرف پهلوی می‌نویسد:مردم می‌گویند اشرف چه حق دارد که در تمام شئون مملکت دخالت کرده و با مقدرات و حیثیت یک ملت کهنسال بازی کند. مردم می‌گویند این پولهایی را که اشرف بنام سازمان شاهنشاهی از مردم کور و کچل، تراخمی و بی سواد این مملکت فقیر و بدبخت می‌گیرد به چه مصرفی می‌رساند... . مردم می‌گویند چرا خواهر شاه در امور قضائیه، مقننه و اجرائی این مملکت دخالت نامشروع می‌کند.شاه اگر با طرد اشرف، فاطمه و عرب و هیلر آمریکایی افکار عمومی را تسکین ندهد، عاصیان جان به لب آمده و کارد به استخوان رسیده، ناچار خواهند شد برای حفظ استقلال و آبروی ایران کاری بکنند که ملت قهرمان و بزرگ فرانسه با دربار و لوئی شانزدهم کردند. حال خود دانید با آتش و قهر و نفرت مردم... پس از انتشار این مقاله نامه تهدیدآمیزی را دریافت کرد که کلیشه آنرا در روزنامه به چاپ رساند:«... ای مدیر روزنامه شورش! بدان و آگاه باش که اگر دست از مبارزه با اشرف پهلوی بر نداری، عاقبت وخیمی در پیش داری، دیدی که چگونه محمد مسعود می‌خواست علیه ما مبارزه کند، به حیات او خاتمه دادیم و باز هم می‌گوئیم، اگر دست از مبارزه با ما بر نداری در همین روزها منتظر سرنوشت مسعود باش....» وی ابتدا همانند همه فعالان سیاسی و آزادیخواهان دستگیر شده بطور غیر قانونی در دادگاه نظامی ارتش محاکمه شد، اما پیش از اجرای اعدام به آتش کشیده شد. کریم پور پیش از کودتا نیز چند ماه را در زندان گذرانده بود. در برخی مطالب مخالفان نوشته شده‌است که «میزان شکنجه‌هایی که بر وی اعمال گردید از آنچه بر تمام زندانیان دیگر رفت شدیدتر و دردناک‌تر بود تا جایی که در مدت ۶ ماه موهایش سفید شد. یکی از شکنجه‌های رایج گذاشتن پالان خر بر روی وی توسط سربازان و وادار کردن آن ها به راه رفتن و ادرار کردن بر روی وی بود.» در مورد مرگ او روایات گوناگونی در دست است. هم‌سلولی‌های او از افسران و سربازان و نگهبانان شنیدند که وی در جریان اقدام برای فرار، خودش را با نفت بخاری آلوده کرده و آتش زده است. کریم پور شیرازی ساعت ۳ بامداد روز دوشنبه ۱۷ اسفندماه ۱۳۳۲ در میان شعله های آتش سوخت ساعت ده صبح به بیمارستان برده شد و ساعت ۴ بعد از ظهر همان روز، خبر درگذشت او منتشر شد. اما پس از آن در میان مخالفان حکومت شاه این خبر دهان به دهان نقل شد که: «به دستور اشرف، ابتدا کریم پور را با گلوله زدند و سپس پیکر نیمه‌جانش را آتش زدند و او را در میان شعله های آتش سوزاندند و بدین ترتیب، دست به انتقامجویی از نیش قلم یک روزنامه نگار زدند.» شعبان جعفری سردسته اوباش هوادار سلطنت در مصاحبه با هما سرشار پیرامون چگونگی به قتل رساندن وی می‌گوید: «این جور که ما اون موقع شنفتیم، اینو دوباره می‌گیرن و در لشکر ۲ زرهی میندازنش زندان. اون وقت برای این که تنبیهش کنن، روزا از تو زندان می‌آوردنش بیرون. سربازا یه پالون می‌ذاشتن روش. یه سیخونکم بهش می‌زدن. یه نفرم سوارش می‌کردن. بعد تو زندان مجرّد بود گویا تو همون زندون از بین می‌برنش دیگه. لحاف محاف میندازن تو سلولش. نفت روش می‌ریزن و آتیشش می‌زنن.» محل دفن او به درستی روشن نیست ولی گفته می‌شود احتمالاً در گورستان مسگرآباد توسط ماموران دفن شده است. ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
📄 روزنامه شورش که به مدیر مسئولی کریم پور شیرازی منتشر میشد او در جریان ملی شدن صنعت نفت انتقادات تندی علیه شاه و خانواده اش داشت که همین امر خشم پهلوی را برانگیخت و منجر به قتل فجیع او شد ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹مذاکره به سبک امام خمینی 🔹مصاحبه امام خمینی با غربی هایی که چشم طمع به ایران دارند. شجاعت و صلابت و هیبت و اقتدار در رفتار امام موج می زند. ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆ا پاییز سال 1357 🎥 فیلم | گزارش خبرنگاران اروپایی از دهکدۀ نوفل لوشاتو 🌼🍀🌸 محل اقامت امام خمینی واقع در حومۀ پاریس ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلمی دیده نشده از ادب و احترام و فرهنگ بالای حاج قاسم سلیمانی در برخورد با دیگران...💕❤️ ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
🌴 تقدیم به گفتم کجا، گفتا دمشق گفتم چرا، گفتا که عشق گفتم وَ کِی، گفتا که حال گفتم بمان، گفتا محال گفتم مرو، گفتا که لا برپاست آنجا کربلا باید ولی یاری کنم زینب علمداری کنم گفتم چه داری با حسین گفتا وفای عهد و دِین گفتم حرامی بسته راه گفتا که زینب بی‌پناه گفتم که راه چاره چیست گفتا فقط آزادگیست گفتم مرو خوبم ز دست گفتا که زینب بی‌کَس است گفتم خطر دارد بسی گفتا چرا دلواپسی گفتم که جان باید دهی گفتا که دارم آگهی گفتم چرا پس می‌روی گفتا به برهانی قوی گفتم چه آن برهان توست گفتا همان عهد نخست گفتم که منظورت چه است گفتا، ازل، عهد الست زان دم که گفتیمش بلی شد سهم شیعه کربلا او آفرید از این‌همه ما را به عشق فاطمه در آن سحرگاه خیال از ابر عشق و شور و حال بارید باران از جنون شد خاک شیعه گِل ز خون گفتم که یعنی شیعه چیست گفتا به زهرا واله گیست گفتم تو را در سینه چیست گفتا که شور عاشقیست گفتم که این شور از کجاست گفتا ز عشق کربلاست گفتم چه باشد کربلا گفتا همه عشق و ولا گفتم چه داری آرزو گفتا به خون گیرم وضو گفتم کجا خوانی نماز گفتا که با مهدی حجاز گفتم دریغا روی تو خونین شود گیسوی تو گفتا خوشا گلگون شدن چون لاله رنگ خون شدن گفتم تویی آخر جوان بهر دل مادر بمان گفتا که باید رفتنم گلگون‌کفن پوشد تنم گفتم مرو، گفت الوداع گفتم چرا، گفتا دفاع گفتم کجا، گفتا حرم از دختر پیغمبرم من شیعه‌ام اهل ولا باید روم تا کربلا باید که جان بازم به عشق در کربلایی چون دمشق من شیعه‌ام لبریز درد کی من هراسم از نبرد بر یاس نیلی گشته فام گیرم عدو را انتقام گفتم بگو از عشق خاص گفتا که سیلی خورده یاس گفتم که محبوبت که است گفت او که پهلویش شکست گفتم که زهرا کیست او گفتا که سیلی خورده رو گفتم که سیلی زد به او گفت هر که حیدر را عدو گفتم بگو اسرار عشق گفتا که سر بر دار عشق گفتم تو را کِی عیش و نوش گفتا علم گیری به دوش گفتم چرا آشفته‌ای گفتا غم بنهفته‌ای گفتم بگو بنهفته غم گفتا حرامی و حرم گفتم چه بُغضت در گلو گفتا غم معجر و مو گفتم چه جویی در دمشق گفتا که جانبازی به عشق گفتم مرو با ما بمان آنجا نمی‌یابی امان گفتا امان در کربلاست خوش شیعه را رنج و بلاست گفتم چه خواهی یاس را گفتا شدن عباس را گفتم سرت از تن جدا گردد به دست اشقیا گفتا فدای فاطمه پا و سر و دستم همه گفتم اگر گردی هلاک؟ صد پاره تن افتی به خاک ؟ گفتا که می‌گردم شهید در پیش زهرا روسفید ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
🌴 امام خامنه ای حفظه الله: 🌿 رویشِ جوانان مدافع حرم نتیجه زنده نگه داشتن یاد شهداست. 🔹 رهبر انقلاب در دیدار دست اندرکاران کنگره شهدای استان کرمان: ▫️دشمنان میخواهند احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود. تجربه کرده‌اند که وقتی نام شهدا با عظمت برده میشود، جوان امروز که نه دوره جنگ را دیده و نه دوره امام را وقتی میفهمد که یکجایی در آنطرف منطقه دارند با دشمنان میجنگند، پا میشود میرود حلب، بوکمال، زینبیه، بنا میکند جنگیدن و به شهادت هم میرسد... ۹۷/۱۲/۶ ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
یا فاطمة الزهرا 🏴 🌴 » ... سپر معرڪه مولا بود وقتے ڪہ علی مرتضی تنها بود یڪ مو ... زِ سرِ ولے نشد هرگز ڪم جایی ڪہ مدافع حرم، بود اولین مدافع حریم ولایت یا زهرا (س) ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
🌹 شهید مصطفی کاظم زاده اهل تهران.متولد 1344 شهادت: مهر ماه 1361 سومار 🌷شهید ، محمود رضا بیضایی، اهل تبریز. متولد 1360 شهادت: دی ماه 1392 - سوریه 🌹شهید - سید مصطفی موسوی - اهل افغانستان - متولد 1374 شهادت: فروردین 1394 - سوریه ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
همنام و رفیق شهید مصطفی کاظم زاده سید بود. سیدمصطفی. سیدمصطفی موسوی. خیلی خوش سیما بود. روحش از سیمایش هم جذابتر بود. اهل افغانستان بود، ولی ساکن قم. محرم سال 93 توی حسینیه "مضیف العباس" باهاش آشنا شدم. خیلی ازش خوشم اومد. واسه همین یکی از بهترین چیزهایی رو که دوست داشتم، بهش هدیه دادم. کتاب "دیدم که جانم می رود". زندگی و خاطرات شهید "مصطفی کاظم زاده". یک بار با هم رفتیم بهشت زهرا (س) قطعه 26 ردیف 94 شماره 9. سر مزار شهید "مصطفی کاظم زاده". چند وقت بعد توی حرم حضرت معصومه (س) دیدمش. حال و هوای عجیبی داشت. می گفت: همناممه. خیلی دوستش دارم. اگر قبولم کنه، باهاش رفیقم. خدا کنه اونم منو به عنوان رفیق بپذیره. می گفت: هر وقت که بتونم، پنجشنبه ها میرم سر مزارش. شاید ده باری رفته بود بهشت زهرا (س) سر مزار شهید "مصطفی کاظم زاده". چند وقتی گذشت. شدیداً عشق به جهاد و مبارزه در راه اسلام و شهادت پیدا کرده بود. خودش می گفت از آقا مصطفی گرفته. دیگه نتونست بمونه. هر جوری که بود آموزش دید و اعزام زد رفت سوریه برای دفاع از حرم و حریم اهلبیت (ع). فروردین 1394، چند روز بیشتر از 20 ساله شدن سیدمصطفی موسوی نگذشته بود، که خبر دادند پس از چندین ماه مبارزه علیه جنایتکاران و تکفیریهای داعش، در عملیات "بصری الحریر" مفقودالاثر شده. سرانجام 10 ماه بعد، 7 بهمن 1394، پیکر مطهرش به آغوش خانواده بازگشت و همراه با 6 مدافع حرم افغانستانی و پاکستانی، بر دوش مردم قم تشییع شد و در گلزار شهدای بهشت حضرت معصومه (س) آرام گرفت. حالا دیگر مزار شهید "مصطفی کاظم زاده" در بهشت زهرای تهران، و مزار شهید "سیدمصطفی موسوی" در بهشت معصومه (س) قم، شده اند زیارتگاه من. آخرش من هم : دیدم که جانم می رود. —(راوی: سقایی، دوست شهید موسوی) ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari