تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
#شهیدمحمدرضادهقان🌹 #شهیدان_زنده_اند🕊
✨شهیدی که محل و نحوه ی شهادت خود را به مادرخود نشان داد👇👇
🌹 #شهید_محمد_رضا_دهقان
🕊 #مادر_شهید تعریف میکرد:
از نحوه شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمیگفت و دوستش که در #سوریه با او بود از جواب دادن طفره میرفت😔هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمد🌙و به صورت واضح میگفت: «فلانی را اینقدر سوالپیچ نکن وقتی سوال میکنی اون غصه میخوره,دوست داری نحوه شهادت من را بدانی من بهت میگویم»✋🏼و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه #شهادت و پیکرش را به من نشان داد🕊💔که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید💔✋🏼
@yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🕊شهـید قاسـم سلیـماني: جهاد الگوي جوانان عرب است🌷 🎂 ولادتـت مبـارک 🎂
#شهید_جهاد_مغنیه🌸🍃
🍃یک هفته قبل از #شهادتش از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه #جهاد می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر #سجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با #امام_زمان صحبت میکند .دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام.
.
🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم .گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم .
دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسید و بغل کرد و رفت...
.
🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به #خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر #التماس برای چه بوده است !.
راوی: #مادر_شهید
🎂سالروز #تولد شهید #جهاد_مغنیه
@yadeShohada313
#مادر_شهید
🌹وقتی علی پاسدار شد😊
علی بچه با محبت و دلسوزی بود. درسش را بدون اذیت کردن ما تمام کرد و بعد از دیپلم سال 85 وارد سپاه پاسداران شد. در خانواده پاسدار زیاد داشتیم از جمله برادرهای من و علی به خوبی با این فضا آشنا بود خودم هم دوست داشتم پسرم سپاهی شود. او حین کار تحصیلات عالیه را هم شروع کرد و وارد دانشگاه شد📚
#خوابهای_مشترک😊❤️
یه وقتایی من خواب می بینم و بعد می فهمم همون شب عروسمم خواب پسرمو دیده و به هر دومون در مورد یک موضوع صحبت می کنه☺️. مثلا بعضی موقعها که دیر به دیر میاد به من سر میزنه شبش آقا رضا به خواب من و خانمش میاد و از خانمش می خواد که حتما جویای احوال من باشه و از منم می خواد که جویای احوال زن و بچش باشم. ما بغیر از مادرو فرزندی باهم مثل دوتا دوست صمیمی بودیم و زمانیکه ماموریت نبود و تهران بود هرشب میامد بهم سر میزد و خیلی روی من حساس بود و هوای من مادر و داشت بعداز شهادتشم خیلی بیشتر از قبل هوامو داره😊 که اگر خانمش یه هفته نیاد منزلمون بخوابش میره و میگه برو به مادرم سر بزن. هر لحظه هم که از سفر برمی گشت اول به من سر میزد بعد میرفت خانه ی خودشون.☺️🌹
#شهید_رضا_خرمی
راوی : #مادر_شهید🌹
شهدا_را_يادكنيم_باذكر_صلوات
...💚@yadeShohada313
حاج قاسم درب خونهی #مادر_شهید میایستاد و منتظر میموند تا مادر شهید که رفته بیرون برگرده و حاج قاسم گوشهی چادر اون مادر شهید رو ببوسه و بگه مادر برای کارهامون دعا کنید!
.
💔 پنجشنبهها برای برخی هنوز بوی دلتنگی میدهند
“پنجشنبه”
برای ما یک روز عادیست
اما برای دلهای عاشق، وقتِ قرار است؛
قراری با قاب عکسی که نفس نمیکشد،
اما جان میدهد
دلشان را به همین قرارها خوش کردهاند؛
به فاتحهای آرام،
به شاخهگلی خاموش،
به دلی که هنوز در سنگ مزار میتپد...
🔸 مادر، عصا به دست آرام چادر گلدارش را مرتب میکند
🔹 همان چادری که سالهاست وقتِ نماز و دعا،
رو به آسمان، اشکهایش را پنهان میکرد
▪️حالا این پدر و مادر، دست میکشند روی مزار و قاب عکس پسرشان،
انگار دارند صورتش را نوازش میکنند
همان صورتی که دیگر فقط در خوابهای آشفتهشان پیداست
▫️کنار مزار مینشینند و با او حرف میزنند،
مثل همان روزهایی که پسر، هنوز گوش میداد
□ حالا سالها گذشته
صدای مادر لرزان شده، قامت پدر خمیده،
اما دلهایشان هنوز ایستادهاند
● و پسر؟
همانطور در قاب مانده
با همان لبخند،
با همان چفیه خاکی
جوان، ساکت، عاشق
🔻 آن روزها پدر و مادر، دلشان شور بازگشت میزد
حالا دلشان را به همین پنجشنبهها خوش کردهاند؛
به همین چند لحظه کنار "فرزند شهیدشان"،
در دل سنگ، در آغوش سکوت
◾️ پدر، با پسرش در جبههها بود
فقط یک عکس به یادگار مانده
و حالا همان عکس، همیشه همراه پدر است.
قامتش خم شده، اما دلش با پسرش گره خورده
هر پنجشنبه، با همان عکس کنار پسرش مینشیند
و با مادر، او را صدا میزنند
#مادر_شهید
#پدر_شهید
#پنجشنبه_های_دلتنگی
@yadeshohada313