1.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺️ماجرای نیم روز ۲(رد خون) فوق العاده بود. سالها منتظر چنین فیلمی بودیم. روایتی منصفانه از تلخیهای سال ۶۷ و جنایتهای همدستان فارس زبان صدام
🔸️دست مریزاد به آقایان مهدویان و رضوی
#سازمان_مجاهدين
#منافقین #سینما
#جشنواره_فجر
#جشنواره_سی_و_هفتم
#رد_خون #ماجرای_نیمروز
#مسعود_رجوی #مجاهدین_خلق
#جای_شهید_و_جلاد_عوض_نشود
🆔️ @yaminpour
🎥
#معرفی_فیلم
🎞فیلم 1917 با کارگردانی سممندس یکی از موفقترین فیلمهای یکسال اخیر است. جایزه بهترین فیلم گلدن گلوب و اسکار بهترین تصویربرداری و...
یک فیلم جنگی با موضوعی یکخطی در #جنگ_جهانی_اول که با تصویربرداری فوقالعادهاش شما را به درون جنگ میکشاند.(و البته موفقیت فیلم بیشتر جهات تکنیکی آن است و چیزهای دیگر)
1917یک روایت انگلیسی از جنگ جهانی اول است، روایتی که اتفاقا بیش از آنکه ضدجنگ باشد، حماسی است. حماسه یک سرباز برای نجات جان هزار و ششصد سرباز انگلیسی دیگر که قرار است در تلهی آلمانها قربانی شوند.
سازندگان انگلیسی-آمریکایی این فیلم ابایی ندارند که برای اثبات انساندوستی خود، روایتی شیطانی از آلمانها ارائه کنند بهخصوص در سکانسی که دو سرباز انگلیسی برای نجات جان یک خلبان آلمانی به دل آتش میروند ولی خلبان آلمانی نجات دهندهی خود را با چاقو از پا در میاورد.
کاری که کارگردانها با ملیتهای دیگر هم میکنند، مثل کاری که لوکبسون در ژاندارک با انگلیسیها کرده و آنها را حیوانهایی شهوانی به تصویر کشیده است.
نکته مهم اینجاست که هنوز از دل جنگ جهانی اول روایتهای حماسی استخراج میشود. مندس میگوید این فیلم را بر اساس خاطرهای از پدربزرگش ساخته است.
🔺️تماشای این فیلم نسبتا خوب را پیشنهاد میکنم. 🎞
#سینما #فیلم #1917 #فیلم_1917 #حماسه #سم_مندس #اسکار #قرنطینه #در_خانه_بمانیم
.
🔺️قبلا در برنامه کتاب باز شبکه نسیم در تحلیل دو کتاب "وداع با اسلحه" اثر همینگوی و "در جبهه غرب خبری نیست" اثر اریش ماریا رمارک در قیاس با ادبیات دفاع مقدس چیزهایی گفتهام. همان حرفها را اینجا میتوان تکرار کرد.
https://www.instagram.com/p/B-ST36EJBlW/?igshid=etx35wi2oc2w
بیش ازشانزده سال پیش
در استودیوی رادیو جوان زمانی که مشغول تهیه برنامه بودم، ناگهان صدابردار قطعهی «پائولا» از آثار تئودوراکیس را میان فواصل برنامه پخش کرد. از آن لحظه هیچگاه نتوانستم خود را از موسیقی ویرانگر تئودوراکیس رها کنم. موسیقی متن فیلم «حکومت نظامی» همان چیزی است که به تعبیر لانگفلو «زبان جهانی بشر» است.
روز گذشته، میکیس تئودوراکیس اسطوره موسیقی اعتراض و مقاومت درگذشت.
تئودوراکیسِ چپگرا سالها علیه امپریالیسم جنگید، محروم شد، تبعید شد و باز هم جنگید.(از جمله مبارزه او با امپریالیسم، ساختن قطعهای به عنوان سرود ملی فلسطین است.)
«حکومت نظامی»(با کارگردانی کوستا گاوراس،۱۹۷۲،شیلی) داستانی غم انگیز از ترور و کشتار آزادی خواهان اروگوئه به دست کسانی است که زیر نظر امریکاییها آموزش دیدهبودند. گفته میشود تعداد زیادی از بازیگران و دست اندرکاران فیلم حکومت نظامی بعد از روی کار آمدن ژنرال پینوشه، دیکتاتور شیلی، اعدام و یا شکنجه و تبعید شدند.
#میکیس_تئودوراکیس
#تئودوراکیس #موسیقی
#یونان #سینما #فیلم
🚫اگر میخواستم برای رمان #ارتداد موسیقی متن انتخاب کنم، انتخاب من همین قطعه "پائولا" بود. دختر مبارزی که معشوقه تئودوراکیس بود و این ملودی بر روی جنازه او در سردخانه جوانه زده. پائولا هم یکی از هزاران قربانی کشتار پینوشه بود.
https://www.instagram.com/tv/CTY8CDmijWw/?utm_medium=share_sheet
سینمایی "بید مجنون" را میبینم؛ و برای چندمین بار مضطرب میشوم. بید مجنون تلاش درخشانی است برای فراتر رفتن از حجابهایی که چشم وجودبینی را کور کرده.
انسان به "سمع" در این عالم است یا با "بصر"؟ کدام یک حقیقت حضور آدمی را ممکن میکند. نداشتن چشم سر، امتناعی در قوه خیال ایجاد نمیکند. آنها که نمیبینند، قوه دیدن حقیقی را از دست نمیدهند. ما همچنان با سمع در عالم هستیم؛ میشنویم و سخن میگوییم، پس هستیم. هستی ما زبانی است. چون میشنویم پس امکان دیدن و اندیشیدن داریم. اما آنکه نمیشنود، با صد دیده هم نمیتواند بیاندیشد، چون زبان ندارد.
مجیدی پیش از بید مجنون، در "رنگ خدا" به این اندیشیده بود که "بودن-در-جهان" با القاء سمع و شنیدن آهنگ آن میسر است و چه بسا دیدن، دام موجودبینی باشد.
از جهتی دیگر بید مجنون تجربه کمنظیری در آشکار کردن نسبت شُکر (به معنای توجه و التفات به حقیقت نعمت) با حرمان و فقدان آن نعمت است. آشکار شدن این نسبت شاید مهمترین امکان "ایمان" باشد. از این جهت بیدمجنون نمونه یک فیلم دینی با نگاه هستیشناختی است و نه اخلاقی.
فیلم گاهی از ساحت هستیشناختی به ساحت اخلاق فرو افتاده و این شاید غفلت فیلمساز از تشرفی است که به ترسآگاهی پیدا کرده است. بید مجنون آنجا که سعی میکند پیام اخلاقی داشته باشد فرو میافتد. اثر هنری باید فارغ از دغدغه پیام باشد. کار هنر ما را دیدهور میکند و همین بس است.
#سینما
#یادگاری
➕️ @yaminpour
سینما، بهمثابه احضار حالمندی
در جلسه دوم آینه جادو به این پرسشها پرداختیم:
آیا سینما چیزی را به ما تعلیم میدهد؟ یعنی چیزی را متعلق آگاهی ما قرار میدهد؟ یا با چیزی شبیه یک "تکان" ما را بیدار میکند و یا با "صدا زدن" ما را وارد یک "حال و هوا" میکند؟
تفکر، منحصر در آگاهی به معنای حسابگرانه و سوبژکتیو نیست. تفکر فقط فهم ذهنی نیست. دریافتهای ما همواره عقلگرایانه(به معنای عقل سرد) و ذهنی نیستند بلکه وجود انسان(دازاین) هموار در جهان حاضر است. تفکر، قرار گرفتن در یک حالوهواست. یا آنچنان که هایدگر میگوید، حالمندی (Attunement) بستر چگونه بودنِ ماست. سینما را میتوان بهمثابه احضار حالمندی در نظر گرفت و این چیزی فراتر از "جذابیت" است که دغدغه همیشگی در نسبت بین فیلم و تماشاگر است.
در حالمندی، مخاطبه برقرار است و تماشاگر به مقام مخاطب نائل میشود. در بیدار کردن حالمندی، انسان از احوال روانی و احساسی فراتر میرود و برای او وجدانی وجودی اتفاق میافتد. بهطور مثال در تجربهی اضطراب، آنچه رخ میدهد نه یک استرس روانی که مواجه شدن با ناپایدار بودن همه موجودات و فرو افتادن آنها در هیچ است. به تعبیر هایدگر در تجربهی وجودی اضطراب ما "از چیزی" نمیترسیم بلکه با هیچ و بیمعنا بودن همه ی موجودات مواجه میشویم.
اضطراب ما را از گمگشتگی در میان تودههای بوالفضول مردم نجات میدهد و خود را به مثابه موجودی فانی(در نسبت با مرگ) ادراک میکنیم و این همان خود اصیل است.
در کلاس به رمان "مرگ ايوان ایلیچ" اثر تولستوی اشاره کردیم. اضطراب ایوان را از ساختگی بودن زندگیاش آگاه میکند و او را از عادات تکراری بیرون کرده و نظم پایدار و همیشگی جهان را بهم میریزد.
ادامه دارد...
#یادگاری
#داستان_فراموشی
#آینه_جادو #سینما #روایت
➕️ @Yaminpour