eitaa logo
یاقوت سرخ
1.1هزار دنبال‌کننده
160 عکس
86 ویدیو
13 فایل
#گروه_یاقوت_سرخ 🖋️دفتر شعر و ادب آئینی شهرستان بروجرد
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم عقیق یمانیِ چشاش ، نگین ركابِ عليه رجزای میدونِ عمو ، لالایی خوابِ عليه پیش حسین ادبشو ببین برگرد عقب نسبشو ببین توو خیمه مهربونی شو دیدی توو معركه غضبشو ببین غضبشو ببین غضبشو ببین میگن پیرمردا حیدر برگشته حیدر باز به فتح خیبر برگشته هرکی جنگیده روبروی اباالفضل با سر رفته ولی بی سر برگشته بند دوم سکینه‌رو وقتی می‌بینه، خنده میشه مهمونِ عمو رقیه تا میزنه صداش، میگه عمو جون جونِ عمو بعد علی قمرشو ببین جنگیدنِ پسرشو ببین لشگر می‌پاشه با یه غضبش توو معرکه هنرشو ببین هنرشو ببین هنرشو ببین اون که روز دشمنو شب می کرده زینب حق داشته براش تب می کرده روایته دست ابوفاضل خیلی معجر زینبو مرتب می‌کرده بند سوم توو معرکه میزنه قدم ، می‌ریزه یه میدونو به هم میره و توی دل سپاه، با یا علی میکوبه علم توو معرکه چه یلی اومده با رزم بی بدلی اومده اونا که خیبر و دیده بودن گفتن به هم باز علی اومده باز علی اومده باز علی اومده دستار رو دور سرش می‌گردونه شمشیر رو مثل حسن می چرخونه مثل علی که مونده بود با پیغمبر پای امامش تا قیامت می‌مونه شعر و سبک از؛ ✏️ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh
بند اول.mp3
1.48M
عقیق یمانی چشاش... 🔹بند اول 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh
بند دوم.mp3
1.36M
عقیق یمانی چشاش... 🔹بند دوم 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh
بند سوم.mp3
1.36M
عقیق یمانی چشاش... 🔹بند سوم 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم تا که بر روی زمین صورت ماهش افتاد آسمان حرم انگار پناهش افتاد عرق شرم به پیشانی عباس نشست تا که سمت حرم تشنه نگاهش افتاد علم از دست علمدار که بر خاک نشست زیر لب زمزمه شد پشت و پناهش افتاد با کمان سمت تنش گرم هدف گیری بود ناگهان قرعه به چشمان سیاهش افتاد یک نفر آمد و با آنچه که در دستش بود آنقدر زد،به سرش تا که کلاهش افتاد آمد از علقمه مردی که قدش تا شده بود همه گفتند علمدار سپاهش افتاد مادرش خواست بیایید بغلش اما حیف دو قدم راه که آمد سر راهش افتاد @sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل کمیت زندگی‌ش لنگ می‌ماند هر آن کس که نمی‌بندد دخیل‌ش را به دامان ابوفاضل پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون که می‌بارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل برای وصف ایثار و وفای او همین بس که شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد گره وا می‌شود تنها به دندان ابوفاضل فقط داغ برادر را برادر مرده می‌داند که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل @Yaqoote_sorkh @sajad_ravanmard
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم ع ب ا س اگر می‌شد دمی با رزم‌جامه روی زین پیدا هم‌آوردی نمی‌شد در تمام سرزمین پیدا "سقاهم ربهم" را تا نمی‌خواندند در گوشش برای امر سقایی نمی‌شد جانشین پیدا به قصد رزم تا می‌تاخت در هر معرکه، می‌شد سر و دست و جنازه از یسار و از یمین پیدا زمین از زخم‌های تازه پر می‌شد اگر هربار نمی‌شد زیر تیغش شهپر روح‌الامین پیدا به‌غیر از لحظه‌ای که اخم او را دیده در صفین ندیده مالک اشتر هراسی در جبین پیدا "اشداء علی الکفار" دشمن بود و با این حال نمی‌شد در دلش از دوستان یک‌ذره کین پیدا خجالت می‌کشید از زینب کبری از آن وقتی که با ننگ امان‌نامه شده شمر لعین پیدا زد آتش بر دلش آوای "این عمّی العباس؟" از آن ساعت که شد از خیمه با صوت حزین پیدا امان از لحظه‌ای که شیرمردی خسته و زخمی زمین افتاده بود و گرگ‌ها شد از کمین پیدا عمود خیمه را بابا کشید آن‌جا که دیگر شد حکیم بن طفیلی با عمود آهنین پیدا تمام کربلا از عطر یاس پیکری پر شد به هرسو قطعه‌ای از "عین‌‌ و با و آ و سین" پیدا حسین از خاک دستش را چنان با بوسه برمی‌داشت که گویی در زمین گردیده قرآن مبین پیدا تمام پیکرش بر خاک می‌لرزید آن دم که شد از گودی صدای ناله‌ی "هل من معین؟" پیدا کنار حضرت صاحب‌زمان در روضه‌اش هستند پیمبرها - سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین - پیدا دوایش گفتن یک جمله‌ی "یا کاشف الکرب" است اگر هرجای عالم شد دل اندوهگین پیدا برای حضرت عباس طوری گریه کردم که شده لبخند در روی کرام‌الکاتبین پیدا گرفتم در دوعالم دست‌هایش را، یقین دارم که در محشر برایم می‌شود حصن‌حصین پیدا دلم تنگ عمود آخر است، آن‌دم که خواهد شد به چشمم گنبد زرد تو روز اربعین پیدا 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
زمین افتاده مشک، از آب پر دیگر نخواهد شد نصیب تشنگان یک جرعه از ساغر نخواهد شد رقیه گفت:می آید عمو با دست پر قطعاََ حریف تیغ ابرویش که صد لشکر نخواهد شد کنار علقمه عباس با چشمان تر می گفت اگر دریا شود صحرا لب من تر نخواهد شد خجالت می کشم از روی مولایم که از مشکم به قدر قطره ای سهم لب اصغر نخواهد شد دو دستم قطع خواهد شد ولی تا زنده ام پای کسی نزدیک درب خیمه ی خواهر نخواهد شد نصیب این حرامی های ملعون،با وجود من النگو،گوشواره یا که انگشتر نخواهد شد حسین آهی کشید آن لحظه که شقُّ القمر می شد برای او کسی مثل یل حیدر نخواهد شد عمود آهنین آمد،علمدار حسین افتاد نصیب تشنگان یک جرعه از ساغر نخواهد شد @Yaqoote_sorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[WWW.FOTROS.IR]ma1402050301.mp3
22.77M
(اکبر، علی‌اکبر) مراسم عزاداری شب هشتم سه‌شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ مداح: (علیه‌السّلام) شعر از؛ گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا قمرالعشیره... مسیحای مسلمانان تمام سال عباس است امام ارمنی‌ها روز تاسوعا ابوفاضل... کانال اشعار؛ https://eitaa.com/Alikavand333
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم گذاشت پا به‌دهان رکاب باگریه حرم به بدرقه‌اش ریخت آب باگریه برای غربت ارباب در دل تاریخ نوشته‌اند هزاران کتاب باگریه میان روضه‌ی گودال، مادر ارباب به صورتش زده بااضطراب، باگریه هزار و نهصد و پنجاه و چند مصراع است؟ که زخم‌های تنش شد جواب باگریه کنار علقمه شد سرخ صورتش از شرم به یاد ماه حرم آفتاب باگریه به یاد دست علی، دور دست اهل حرم چقدر خورده گره هر طناب باگریه چنان به پای سر او گریستند همه که شد به کوفه‌وشام انقلاب باگریه نشست بر دل هر باغبان غمش، دیدم گرفت از گل چشمش گلاب باگریه چه‌حکمتی‌ست دراین اشک روضه‌های‌حسین که شد تمام گناهان ثواب باگریه خداکند وسط روضه‌ها، برای فرج دعایمان بشود مستجاب باگریه... گروه ادبی یاقوت سرخ @sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
[WWW.FOTROS.IR]ma1402050405.mp3
9.79M
(رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل) 🎥 مراسم عزاداری شب 🗓  چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ 🎙 مداح: 📝شاعر: 📍 (علیه‌السّلام) @sajad_ravanmard
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم رکاب خدا کند که جهان رنگ آفتاب بگیرد اگر دل یکی از آل‌بوتراب، بگیرد گرفته است دل زینب از زمین و زمانه خوشا دلی که از این درد بی‌حساب بگیرد برای عصمت کبری چگونه فرض کنم که کسی بیاید و از روی او حجاب بگیرد؟ اگرچه داغ همه بر دلش نشست، ولی باز ندیده‌اند که او چشم از رباب بگیرد چه باغبان که به چشمان خود نشسته و دیده که نعل مرکب‌ها از گلش گلاب بگیرد بگو چگونه نگیرد دلش اگر که ببیند به سمت تشت کسی جامی از شراب بگیرد! کسی ندیده که لب‌های قاری سر نیزه صله نگیرد و از خیزران جواب بگیرد... # تمام اهل حرم را سوار کرده و حالا کسی نمانده برای خودش رکاب بگیرد. قسم دهید خدا را به حق زینب کبری به این امید که امر فرج شتاب بگیرد 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از سجاد روان مرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دودمه (جانم علی‌اکبر؛ جانم علی‌اکبر) 🎥 مراسم عزاداری شب هشتم ماه 🗓  سه‌شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ مداح: شاعر: (علیه‌السّلام) @sajad_ravanmard
35.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(اکبر، علی‌اکبر) مراسم عزاداری شب هشتم سه‌شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ مداح: (علیه‌السّلام) شعر از؛ گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم مقتل ای یادگار کشته‌ی مظلوم کربلا چشمان توست مقتل منظوم کربلا آن‌دیده‌ها چه‌دیده؟ که‌خون گریه‌کرده‌است یک‌عمر بر مصیبت مظلوم کربلا غمگین مباش، فتح تو در شام‌وکوفه است ای مرد از مبارزه محروم کربلا آن خطبه‌‌خوانی تو و زینب اگر نبود روشن نمی‌شد این‌همه مفهوم کربلا تو قاضی‌القضاة شدی و صحیفه‌ات آیینه شد به چهره‌ی معصوم کربلا پیروز در همیشه‌ی تاریخ شد حسین این شد همان نتیجه‌ی معلوم کربلا یک‌روز می‌رسد که مجازات می‌شود با دست عشق دشمن محکوم کربلا 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
بسم الله الرحمن الرحیم غروب دیشب خیال اشک هایت تاب را برد از چشم های بی قرارم خواب را برد شب موقع تقسیم سهم الارث دیدم گرگ آمد و پیراهن ارباب را برد تنگ غروبی بین گودالی مه آلود سنگ، اعتبار ماه عالمتاب را برد طوفان میان علقمه شدت گرفته با ابرهای تیره اش مهتاب را برد از بین تیراندازهای سمت ساحل شخصی مقام بهترین پرتاب را برد نفرین به تیرانداز آن تیر سه شعبه او آبروی ساقی تالاب را برد از چیدمان جای دست و مشک پیداست چندین قدم مانده به خیمه آب را برد @Yaqoote_sorkh @Alikavand333
هدایت شده از سجاد روان مرد
42.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل) 🎥 مراسم عزاداری شب 🗓  چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ 🎙 مداح: 📝شاعر: 📍 (علیه‌السّلام) https://eitaa.com/joinchat/1464860874Cb4a9da9df7