eitaa logo
کانال یاران همدل
94 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
13.8هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 یکی از مهم‌ترین کارهایی که رو آینده‌ همه‌مون تاثیر میذاره همینه! پس قبل از انجامش خوب دقت کنیم. توصیه میکنم حتما این کلیپ را مشاهده بفرمایید. همراه باشید با سخنانی از مرحوم طالقانی،شهید بهشتی،شهید باهنر،شهید رجایی،شهید حاج احمد کاظمی http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🕊️پرواز دیده‌بان🕊️ 📖فصل سوم 🔎حشمت‌اله از نگاه همرزمان ″صبحانه کوسه‌ها″ نیمه اول تیرماه ۱۳۶۳، یگ
🕊️پرواز دیده‌بان🕊️ 📖فصل سوم 🔎حشمت‌اله از نگاه همرزمان ″زیارت خصوصی امام رضا(ع)″ تابستان سال ۶۳ بود. گرمای طاقت‌فرسای جنوب رزمندگانی را که زیر آتش توپخانه دشمن بودند، کلافه کرده بود؛ با این حال همه با صبوری و اشتیاق می‌جنگیدند و شکایتی نمی‌کردند. استراتژی عراق در جنگ عوض شده بود، روی این حساب آموزشها و تکنیک‌های جنگی ما هم با سختی و تنگناهای بیشتری همراه بود. روزی شهید کمال فاضل که آن زمان فرمانده گردان ما یا زهرا(س) بود، خبر سفر زیارتی مشهد را به بچه‌ها داد؛ شاید می‌خواست با این مژده سختی‌های کار و آموزش را قابل تحمل‌تر کند. در سالهای جنگ معمولاً برای تقویت روحیه نیروها، در خلال حمله‌ها و پدافندهای سنگین آنها را به زیارت مشهد یا دیدار حضرت امام(ره) می‌بردند. بعد از اعلام آسید کمال، مسئول مالی گردان، آقای مبینی به بچه‌ها گفت که برای این سفر، کمک‌هزینه مختصری حدود سیصد تومان به هر نفر می‌دهند و تأکید کرد که به خاطر کمبود بودجه، فقط کسانی که واقعاً نیاز دارند، برای گرفتن پول بیایند. من مقداری پول داشتم. حشمت‌اله به من گفت: علی جان، من و تو که پول داریم، همین مبلغ کافی است؛ بگذار آنها که ندارند از کمک‌هزینه سفر استفاده کنند. و من هم قبول کردم. بالاخره به زیارت رفتیم و در آنجا آستان قدس برای رزمندگان، یک زیارت خصوصی ترتیب داد. خادمان با ادب خاص خود از زوار خواستند تا حرم را تخلیه کنند؛ آنها به مردم می‌گفتند: مردم عزیز همکاری کنید و بیرون منتظر باشید؛ شاید این آخرین زیارت خیلی از این رزمندگان باشد. آن شب وقتی حرم خلوت شد، همه به ستون یک وارد شدیم و مثل پروانه، دور ضریح علی ابن موسی‌الرضا(ع) حلقه زدیم. زیارت عجیبی بود، بچه‌ها حال خوشی داشتند، هرکس به زبان خودش با آقا حرف می‌زد، حاجت می‌خواست. و یکریز اشک‌ میریخت. اتفاقاً همانطور که خدام گفته بودند، این زیارت آخرین زیارت جمع زیادی از بچه‌ها بود و خیلی از آنها در عملیات بعدی شهید شدند؛ بعضیها در عملیات فاو و بعضی در کربلای پنج. حشمت‌اله هم که خلوصش کمتر از بقیه نبود و شوق شهادت داشت، ماند تا به تعبیر قرآن «و منهم من ینتظر» باشد و با رنجوری و مرارتهای جانبازی، خدا را ملاقات کند. راوی: علیرضا حیدری پسرعموی شهید. برگرفته از کتاب: پرواز دیده‌بان http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰دمشق شهرِ عشق 🎬قسمت ۴۰ 💠 آخرین صحنه شهر زیبا و سرسبز #داریا، قبرستانی بود که داغش روی قلب‌مان مان
🔰 دمشق شهرِ عشق 🎬قسمت ۴۱ 💠 ساکت بودم و از نفس زدن‌هایم وحشتم را حس می‌کرد که به سمتم چرخید، هر دو دستم را گرفت تا کمتر بلرزد و حرف حرم را وسط کشید :«زینب جان! همونطور که اونجا تو پناه (علیهاالسلام) بودی، مطمئن باش اینجام (علیهاالسلام) خودش حمایتت می‌کنه!» صورتم به طرف صورتش مانده و نگاهم تا کشیده شد و قلبم تحمل اینهمه وحشت را نداشت که معصومانه به گریه افتادم. 💠 تازه نبض نگرانی نگاه مصطفی در تمام این شش ماه زیر انگشت احساسم آمده و حس می‌کردم به هوای من چه وحشتی را تحمل می‌کرد که هر روز تارهای سفید روی شقیقه‌اش بیشتر می‌شد و خط پیشانی‌اش عمیق‌تر. دوباره طنین سحرگاهی امروزش در گوشم نشست و بی‌اختیار دلم برای لحن گرمش تنگ شد تا لحظه‌ای که به اتاق برگشتیم و اولین صوتی که شنیدم صدای مردانه او بود :«تکلیف حرم سیده سکینه چی میشه؟» 💠 انگار به همین چند لحظه که چشمانم را ندیده بود، نفسش را گرفته و طاقتش تمام شده بود که رو به ابوالفضل سوالش را پرسید و قلب نگاهش برای چشمان خیسم من می‌تپید. ابوالفضل هم دلش برای حرم می‌لرزید که همان پاشنه در روی زمین نشست و نجوا کرد :«فعلاً که کنترل داریا با نیروهای ارتش!» و این خوش‌خبری ابوالفضل چند روز بیشتر دوام نیاورد و اینبار نه فقط داخل شهر که رفقای مصطفی از داریا خبر دادند ارتش آزاد با تانک وارد شهر شده است. 💠 فیلمی پخش شده بود از سربازی سوری که در داریا مجروح به دست افتاده و آن‌ها پیکرش را به لوله تانک بسته و در شهر چرخانده بودند. از هجوم وحشیانه ارتش آزاد، بیشتر مردم داریا تلاش می‌کردند از شهر فرار کنند و شهرک‌های اطراف داریا، پای فرار همه را بسته بود. 💠 محله‌های مختلف هر روز از موج انفجار می‌لرزید و مصطفی به عشق دفاع از حرم (علیهاالسلام) جذب گروه‌های مقاومت مردمی زینبیه شده بود. دو ماه از اقامت‌مان در می‌گذشت و دیگر به زندگی زیر سایه ترس و عادت کرده بودیم، مادر مصطفی تنها همدم روزهای تنهایی‌ام در این خانه بود تا شب که مصطفی و ابوالفضل برمی‌گشتند و نگاه مصطفی پشت پرده‌ای از خستگی هر شب گرم‌تر به رویم سلام می‌کرد. 💠 شب عید مادرش با آرد و روغن و شکر، شیرینی ساده‌ای پخته بود تا در تب شب‌های ملتهب زینبیه، خنکای عید حال‌مان را خوش کند. در این خانه ساده و قدیمی همه دور اتاق کوچکش نشسته و خبر نداشتم برایم چه خوابی دیده که چشمان پُر چین و چروکش می‌خندید و بی‌مقدمه رو به ابوالفضل کرد :«پسرم تو نمی‌خوای خواهرت رو بدی؟» 💠 جذبه نگاه مصطفی نگاهم را تا چشمانش کشید و دیدم دریای احساسش طوفانی شده و می‌خواهد دلم را غرق کند که سراسیمه پا پس کشیدم. ابوالفضل نگاهی به من کرد و همیشه شیطنتی پشت پاسخش پنهان بود که سر به سر پیرزن گذاشت :«اگه خودش کسی رو دوست داشته باشه، من نوکرشم هستم!» 💠 و اینبار انگار شوخی نکرد و حس کردم می‌خواهد راه گلویم را باز کند که با عجیب محو صورتم شده بود و پلکی هم نمی‌زد. گونه‌های مصطفی گل انداخته و در خنکای شب آبان‌ماه، از کنار گوشش عرق می‌رفت که مادرش زیر پای من را کشید :«داداشت میگه اگه کسی رو دوست داشته باشی، راضیه!» 💠 موج مصطفی از همان نگاه سر به زیرش به ساحل قلبم می‌کوبید و نفسم بند آمده بود که ابوالفضل پادرمیانی کرد :«مادر! شما چرا خودت پسرت رو زن نمیدی؟» و محکم روی پا مصطفی کوبید :«این تا وقتی زن نداره خیلی بی‌کلّه میزنه به خط! زن و بچه که داشته باشه، بیشتر احتیاط می‌کنه کار دست خودش و ما نمیده!» 💠 کم‌کم داشتم باور می‌کردم همه با هم هماهنگ شدند تا بله را از زیر زبان من بکشند که مادر مصطفی از صدایش شادی چکید :«من می‌خوام مصطفی رو زن بدم، منتظر اجازه شما و رضایت خواهرتون هستیم!» بیش از یک سال در یک خانه از تا با مصطفی بودم، بارها طعم احساسش را چشیده و یک سحر در حرف عشقش را از زبان خودش شنیده بودم و باز امشب دست و پای دلم می‌لرزید. 💠 دلم می‌خواست از زبان خودش حرفی بگوید و او همه در نگاهش بود که امشب دلم را بیش از همیشه زیر و رو می‌کرد. ابوالفضل کار خودش را کرده بود که از جا بلند شد و خنده‌اش را پشت بهانه‌ای پنهان کرد :«من میرم یه سر تا مقرّ و برمی‌گردم.» و هنوز کلامش به آخر نرسیده، مصطفی از جا پرید و انگار می‌خواست فرار کند که خودش داوطلب شد :«منم میام!»... ادامه دارد... http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
ســتوان برگشــت. حــاج آقــا آمــد قــدم بــر دارد امــا پایــش را کــم بــالا آورد و پایــش بــه پل
🔰 شوخی‌ها وخاطرات طنزِ دفاع مقدس «ماجراهای آقا فریبرز» 🎬 قسمت ۱۵۶ ″سرود″ ▪️شــب ۲۲ بهمن سال ۶۷، سفره وحدت انداختيم و بعد از صرف شام قرار شد فریبــرز، سـرود، ايـران، ای سرای اميد را بخواند. صدای خوبی داشت. آن شب، هر چه توانست غذا خورد. وقتــی آمد جلوی جمع و شروع كرد به خواندن، معلوم بود كه نفـس همیشــگی را ندارد. رسيد به قسمتهای آخر سرود كه يك نفس خوانده مــی‌شد، نفس كم آورد و گيـر كرد. برگشت بـه ابتـدای همـان قـسمت و دوبـاره تلاش كرد كه تمامش بكنـد. حلـوای چـرب، كـار خودش را كرده بود دوباره نفس كم آورد و گير كرد. بار سوم كه می‌خواست ادامـه بدهـد یکــی از بچه‌ها گفت: فریبــرز، ماشــینت تـوی سـر بـالایــی گيـر كرده، فشار نيار، صفحه كلاچ میسوزونی... اين را كه گفت، همه افتادند به خنده فریبــرز هم كوتاه آمـد و از ادامــه سرود منصرف شد... برگرفته از: کتاب ماجراهای آقا فریبرز نویسنده: ناصر کاوه http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 مراقب فتنه‌گری دوباره فتنه‌گران باشیم! 🔹سال ۱۴۰۱ فتنه هولناکی را به نام "زن، زندگی، آزادی" علیه کشور و ملت آغاز کردند که شروعش با برهنگی و هرزگی بود و ته آن به قرآن سوزی، فحشا و همجنس بازی و در نهایت تشدید تحریم و فشار علیه مردم ختم شد. جسارت جریان فتنه به آنجا رسید که خواستار تحریم شدیدتر ایران و حتی حمله نظامی به کشور شدند. 🔹 حواسمان باشد که کاسبان فتنه ۱۴۰۱ در جریان انتخابات ، دوباره برای دریدن ایران و ایرانی دندان تیز کرده‌اند و دنبال بهانه می‌گردند! کشور مشکلات زیادی دارد اما فتنه گران زن زندگی آزادی هرگز دلسوز مردم و کشور نیستند و آشوب و بلوا هیچگاه راه حل مشکلات نیست. اسرائیل، انگلیس و آمریکا و سایر حامیان فتنه دلسوز ما نیستند و به کمتر از نابودی ایران و ایرانی راضی نمی‌شوند، به هوش باشیم و اطرافیانمان را هوشیار کنیم. http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 زنگ هشدار مشارکت چهل درصدی 📌متن شبهه👇 رهبری در نماز جمعه 28 اردیبهشت 1380 گفتند: «برای یک ملت ننگ است که در انتخابات ریاست جمهوری اش، 35 درصد یا 40 درصد حائزان شرایط شرکت کنند. پیداست که مردم به نظام سیاسیِ خود نه اعتماد دارند، نه اعتنا می کنند و نه امید دارند.» آیا اکنون این ننگ دامن گیر نظام جمهوری اسلامی شده؟ 📌پاسخ👇 ▪️ پاسخ به این پرسش، هم مثبت است و هم منفی؛ چراکه این درصد از مشارکت از جهاتی ننگ است و از جهاتی افتخار. 🇮🇷 اول خطاب به معاندین: با مشارکت 40 درصدی ذوق زده نشوند؛ شما از ماه‌های اول انقلاب قرار بود براندازی کنید؛ بعد از 45 سال تلاش شبانه روزی نهایتاً گفتند جمهوری اسلامی برف 1401 را نمی‌بیند؛ اما در سال 1402 و 1403 انتخابات برگزار کرد؛ چون درد مردم براندازی نیست. خودتان هم می‌دانید اگر 40 درصد پای صندوق رای می‌آیند، نیم درصد هم پای براندازی نمی‌آیند. 🔹در این انتخابات خاتمی و روحانی و همه غربگرایان پای کار یکی از کاندیداها آمدند اما مشارکت بالا نرفت؛ پس تحریم‌کنندگان انتخابات قبلی هم نتوانستند اعتماد مردم را جلب کنند. ضمن اینکه مشارکت اینان یعنی نفی تمام ادعاهای قبلی دشمنان که نظام دیکتاتور است و امکان تغییر وجود ندارد و رئیس جمهور تدارکاتچی است و.... ✳️ اما مشارکت چهل درصدی برای ایران ننگ است، زیرا: ▪️با تمام اقدامات مثبت دولت شهید رئیسی، هنوز گشایشی در معیشت مردم دیده نمیشود و 8 سال خسارت دولت روحانی با سه سال جبران نمی‌شود. دولت بعد هر دولتی باشد از ثمرات تلاش خستگی ناپذیر رئیسی بهره‌برداری خواهد کرد. ▪️در جهاد تبیین کوتاهی کردیم و نتوانستیم پیشرفتها و نقاط قوّت کشور را به مردم برسانیم؛ لذا بسیاری خیال می‌کنند ما در حال سقوطیم؛ نه صعود و نزدیک قله. ▪️ مسئولین ما فضای بی در و پیکر مجازی را مدیریت نکردند و دشمن هرچه در توان داشت برای محاصره تبلیغاتی مردم به کار گرفت. مثلا در یک قلم همستر کومبات اذهان را سحر کرد. همه جریان انقلابی در ایتا جمع شدیم، عموم جامعه را با تروریست‌های رسانه‌ای در تلگرام و توییتر تنها گذاشته‌ایم. ▪️ما نتوانستیم برای مردم تبیین کنیم که انتخابات، بهترین راه اصلاح و تغییر در مملکت است. و ... ✅ اما اگر ننگی هم هست، برای ما مدعیان انقلابی و خواص ناکارآمد است؛ نه برای اصل نظام. 🔆 نظام مقدس جمهوری اسلامی مانند خورشیدی است که هرکس به آن پشت کند، چیزی از تابش خورشید کم نمی‌شود بلکه خودش از گرمابخشی آن محروم می شود. 🔹 نظام جمهوری اسلامی یعنی قانون اساسی منتخب مردم در فروردین 58؛ 🔹 نظام یعنی رهبری عظیم الشأن و حکیم انقلاب اسلامی 🔹 نظام یعنی خون هزاران شهید والا مقام... 🔹 نظام یعنی تمام گام های مثبت و پیشرفتهای چشمگیر 46 ساله... ✳️ و اما مشارکت چهل درصدی از جهاتی هم ننگ نیست، زیرا: 1️⃣ در طول این 46 سال، میانگین مشارکت ایرانیان در انتخابات مجلس حدود 55 درصد، و در انتخابات ریاست جمهوری حدود 70 درصد است و با یک انتخابات کم رونق، این کارنامه و میانگین درخشان یکجا نفی نمی‌شود. 2️⃣ عدم مشارکت عوامل مختلفی می‌تواند داشته باشد و هر عدم مشارکتی به معنای مخالفت با اصل نظام نیست: 🔹 برای نمونه: در فروردین 1358، 98 درصد مردم در همه پرسی جمهوری اسلامی شرکت کردند. در بهمن همان سال 67 درصد در انتخابات ریاست جمهوری و در اسفند همان سال 52 درصد در انتخابات مجلس شورای اسلامی مشارکت داشتند. 👈 آیا می توان این ریزش 46 درصدی میزان مشارکت در طول یک سال را نشانه بی اعتماد شدن مردم به نظام دانست؟ مسلّماً نه! 🔹 ما در انتخابات‌های ریاست جمهوری پیشین هم مشارکت 50 درصدی (سال 72) را تجربه کرده‌ایم و هم مشارکت 85 درصدی (سال 88) را. این افزایش مشارکت چه علّتی داشته؟ آیا مخالفین نظام، به موافق تبدیل شدند؟ 3️⃣ میانگین مشارکت مردم در ادوار ریاست جمهوری، حدود 70 درصد است. به طور متوسط 30 درصد مردم هیچگاه به دلایل مختلفی شرکت نکردند. ابتدا بر سر دلایل عدم مشارکت 30 درصد که همیشه شرکت نکردند و امسال هم شرکت نکردند باید صحبت کنیم. 4️⃣ 46 سال است که آمریکا در ایران قصد براندازی دارد و از هر روشی استفاده کرده؛ روزی جان بولتون گفت: جمهوری اسلامی نباید 40 سالگی‌اش را جشن بگیرد و از آن تاریخ به بعد، تهاجمات آمریکا برای براندازی سهمگین‌تر شد. وقتی دشمنی شبانه‌روزی آمریکا و سرویس‌های جاسوسی و تیم‌های ترور و رسانه‌های فارسی زبان، به مقصود اصلی نرسیده و تنها توانسته کاهش مشارکت در انتخابات را نتیجه بدهد، نه تنها ننگی برای نظام و ملّت ندارد، بلکه نشان از ایستادگی و بصیرت عموم مردم پای انقلاب علی رغم همه این نقشه‌ها و توطئه‌هاست. http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 عشق جهانی ″ادبیات جهانی، ادبیات انسانیت″ زبان دین، هم زبان انسانیت است و ما باید در ادبیات جها
🔰 عشق جهانی ″زبان عاشقی، زبان مشترک انسانی″ یکی از زبانهای مشترک بین انسان‌‌ها، که همه با این زبان ارتباط برقرار می‌کنند، زبان عاشقی است. در هر فرهنگی می‌بینید که حجم عظیمی از کتاب و آثار هنری صرف تصویرگری رابطه عاشقانه می‌‌شود. حالا این عشق محدود به رابطه زن و مرد نیست؛ بلکه گاهی عشقی که مادر به فرزندش یا عشقی که پدر به پسرش به تصویر کشیده می‌شود. اتفاقاً در قرآن، برجسته‌ترین تصویر از یک رابطه عاشقانه که خدا از زبان عاشقی برای هدایت مردم حرف میزند، در سوره یوسف(ع)است. ادامه دارد... http://eitaa.com/yaranhamdel
31.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 فتنه‌ها در مسير انقلاب 🔻همان روزهاي اوليه پس از پيروزي انقلاب اسلامي بود که جريانهايي در غرب کشور از جمهوري خودمختار کردستان سخن گفتند! بازيگران اين ميدان گروهک هاي کومله – دموکراتي بودند که با ايجاد ناآرامي و اغتشاش، اولين گام ها براي زمين زدن انقلاب نوپاي ملت ايران را برداشتند! 💥 مراقب جریان غرب گرا برای ایجاد یک فتنه جدید باشید و با انتخاب درست مانع از آن شوید.... http://eitaa.com/yaranhamdel