eitaa logo
کانال یاران همدل
93 دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
14.2هزار ویدیو
109 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال یاران همدل
🔰 خاکهای نرم کوشک 📝زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی 🎬قسمت ۱۱ ″سفر به زاهدان /۱″ قبل از انقلاب بو
🔰 خاکهای نرم کوشک 📝زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی 🎬قسمت ۱۲ ″سفر به زاهدان/۲″ درست دو روز بعد برگشت دبه روغن هم همراهش نبود تو این مدت چی کشیدم، بماند. هنوز از گرد راه نرسیده بود گفت: «بار و بندیل را ببند که بریم» بریم؟!» «آره دیگه بریم.» به خنده گفتم: «عجب گردشی کردیم» می دانستم کاسه ای زیر نیم کاسه است دوست داشتم از کارش سر در بیاورم. موضوع چی بود آقای برونسی؟ به منم بگو نگفت هر چه بیشتر اصرار کردم کمتر چیزی دستگیرم شد. دست آخر گفتم: «یعنی دیگه به ما اطمینان نداری» «اگه اطمینان نداشتم نمی آوردمت.» «پس چرا نمی گی؟» «مصلحت نیست.» ساکم را بستم دنبالش راه افتادم طرف ترمینال، آن جا بلیط مشهد گرفتیم و سوار اتوبوس شدیم. تو راه ازش پرسیدم «آخه جریان چی بود؟ باز هم چیزی نگفت.» تا قبل از پیروزی انقلاب چند بار دیگر هم از آن قضیه سؤال کردم لام تا کام حرف نزد. تو سر نگه داشتن کارش یک بود؛ نمی خواست بگوید نمی گفت حتی ساواک حریفش نمی شد. یک بار که گرفته بودنش دندان هایش را یکی یکی شکسته بودند هزار بلای دیگر هم سرش در آورده بودند ولی یک کلمه هم نتوانسته بودند ازش بیرون بکشند. بالاخره انقلاب پیروز شد. چند وقت بعد سپاه تو خیابان «احمد آباد»¹ یک مرکز عملیاتی زد به نام مرکز خواهران. برونسی هم شد مسؤول دژبانی آن جا به ایمانش همه اطمینان داشتند تمام آن مرکز و نگهبانی اش را سپرده بودند به او. یک روز رفتم دیدنش اتفاقاً ساعت استراحتش بود تو اتاقش نشسته بود و انگار انتظار مرا می کشید. سلام و احوالپرسی کردم و نشستم کنارش. هنوز کنجکاو آن جریان بودم، همان مسافرت زاهدان ، به‌اش گفتم :«حالا که دیگه آبها از آسیاب افتاده بگو اون قضیه چی بود؟ گرفت چه می گویم خندید و با دست زد رو شانه ام، گفت: «ها حالا چون دیگه خطری نداره برات میگم.» شروع کرد به گفتن اون وقتها می دونی که حاج آقا خامنه‌ای تبعید شده بودن به یکی از روستاهای ایرانشهر من اون موقع یک نامه داشتم برای ایشون که باید می رسوندم به دست خودشون. کنجکاوی‌ام بیشتر شد گفتم: «دادن یک نامه که دو روز طول نمی کشه!» گفت: «درست میگی ولی کار دیگه ای هم پیش اومد.» «چه کاری؟» نامه رو دادم خدمت آقا بین اندرونی و اتاق ملاقات رو نشونم دادن و گفتن ساواک از همین جا رفت و آمد ما رو کنترل می کنه هر کی میآد پهلوی ما، با دوربین هایی که دارن می بینن؛ اگر شما بتونی کاری بکنی که این کنترل رو نداشته باشن خیلی خوبه.» فهمیدم منظور آقا اینه جلوی دید ساواکی ها رو با کشیدن یک دیوار بگیرم منم سریع دست به کار شدم. آجر ریختم و تشکیلات دیگه رو هم جور کردم و اون جا را دیوار کشیدم برای همین برگشتنم دو روز طول کشید.» با خنده گفتم: «پس اون دبه روغن رو هم برای آقا می خواستی؟» «بله دیگه.» پرسیدم: «ساواکی ها بهت گیر ندادن؟» گفت: «اتفاقاً وقت آمدن، آقا احتمال می دادن که منو بگیرن» بهشون گفتم: «من اینجا که اومدم سرم چفیه بسته بودم فکر نکنم بشناسن؛ ولی آقا راضی نشدن منو از مسیر دیگه‌ای خارج کردن که گیر نیفتم.» ادامه دارد... پاورقی: ۱- نام خیابانی در مشهد مقدس راوی: سید کاظم حسینی http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 انجمن حجتیه ✅ ابعاد فکری و اعتقادی انجمن حجتیه ″مفهوم انتظار/۴″ مسأله دامن زدن به فساد با همۀ س
🔰 انجمن حجتیه ✅ ابعاد فکری و اعتقادی انجمن حجتیه ″مفهوم انتظار/۵″ ادامه قسمت قبل... علتش این است که ظلم و جور کم است مضمون این روایات این است که یملا الله به الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً» و در یک روایت از امام باقر تعبیر «بعد ما ملئت» آمده است که از نظر بحث ما در مدلول با روایات دیگر تفاوتی ندارد. برای حل مشکل این روایات، سه تعبیر «ملئت»، «ظلماً و جوراً» و «كما ملئت يا بعد ما ملئت» را باید مورد بررسی قرار دهیم: ۱- کلمۀ «ملئت»، یعنی پر شده است و پر. مفهومی است نسبی پر از چه چیزی؟ زیرا نسبت به هر چیزی پر بودن کیفیت انجامش فرق می‌کند. اتاق پرجمعیت یک معنی دارد و اتاق پر از گل یک معنای دیگر دارد، یا اتاق پر از عطر. میگویند: سرتاسر اتاق پر از عطر است. خوب آیا با پر شدن اتاق از عطر دیگر در آن اتاق فرش نیست؟! میز و نیمکت نیست؟! آدم نیست؟! لوستر و حباب نیست؟! یا خیر همه اینها بودند و آن هم بود؟ پس پری از عطر منافاتی ندارد با پری از آدم و سایر لوازم ... می‌گوییم خیابان پر از ماشین است ولی می‌بینیم جمعیت زیادی در پیاده روهای خیابان در حرکتند اما «پری» صادق است میگوییم پارک پر از درخت و پر از گل است، اما در عین حال آدمهای زیادی هم آنجا هستند پس چیزی با این «پری» منافات دارد که از جنس خودش باشد. ۲- ظلم و جور یعنی تعدی، تجاوز، ناحقی، بی عدالتی؛ و این غیر از فساد و غیر از کفر است. وقتی که میگوییم پر از ظلم و جور معنایش پر از ترک کنندگان نماز نیست، پر از روزه‌خواری نیست و پر از سایر مفاسد اخلاقی نیست و پر از کفر و شرک هم حتی نیست و فقط پر از ظلم است. ضمناً مفهوم ظلم طوری نیست که همه بخواهند ظالم باشند. کلمه ظلم مثل همان بوی عطر است که گفتیم و ممکن است در یک شرایطی همه جا را ظلم و جور بگیرد و در عین حال افراد صالح هم وجود داشته باشند. ما میتوانیم از نظر عبارت بگوییم که در روز عاشورا صحرای کربلا را ظلم فرا گرفته بود و البته این یک عبارت درستی است؛ اما در عین حال امام حسین(ع) هم در آن صحرا حضور داشت. آیا این عبارت بدان معنی است که امام حسین هم مرتکب ظلم می شد؟! برای صدق پر شدن از ظلم و جور لازمه‌اش فساد ما نیست و لازمه‌اش ترک نماز و روزه نیست و لازمه‌اش کفر، زندقه، فساد، تعدی و اجحاف ما نیست بلکه کافی است که قدرتهای جهانی با هم بسازند و دنیا را به ظلم و جور بکشانند و در عین حال ملتی صالح نیز وجود داشته باشد. بنابراین اگر ظلم و جور دنیا را میگیرد دیگر چرا باید تو در مسیر ظلم حکومت کنی؟! چرا باید تو به مسیر فساد کمک کنی؟ موضوع به این شکل نیست که اگر تو خوب باشی در پر بودن دنیا از بدیها نقصی ایجاد گردد. خواه تو خوب باشی و خواه بد، ظلم ممکن است فراگیر شود و ممکن است فراگیر هم نشود پس پر شدن از ظلم منافاتی با خوبی بنده و شما و آن خانواده و آن قبیله و اینگونه مطالب ندارد. ۳- در مورد تعبیر «كما ملئت» يا «بعد ما ملئت» باید دقت کنیم که این عبارت بیانگر اوضاع و احوال جهان در هنگام ظهور است و به هیچ عنوان نمی خواهد ظهور را بیان کند. توضیح اینکه: ما برای هر کاری یک چیزهایی داریم که شرط است و یک چیزهایی هم ظرف زمان و مکان است. مثلاً شرط افطاری دادن شما اذان مغرب است یا وقت افطاری دادن شما اذان مغرب است؟ مسلماً وقت افطاری دادن اذان مغرب است. حالا اگر ما موظف باشیم که یک کاری بکنیم شما افطاری بدهید آیا باید خورشید را زیر و رو کنیم که زودتر غروب کند؟! مسلماً خیر؛ زیرا ظرف زمان در اختیار ما نیست. شرط این است که فرض کنیم گفته شود هر کس دیر به مجلس بیاید باید سور بدهد. این شرط میشود. پس گاهی هست که من میگویم من ساعت سه بعد از ظهر به خانه شما می آیم در اینجا شرط آمدن من به خانه شما ساعت سه بعد از ظهر نیست، بلکه ظرف زمان و وقت آمدن من به خانه شما در آن ساعت است. گاهی هم میگویم اگر در خانه شما باز باشد من به خانه شما می آیم. پس این اگر شرط است و اگر شما بخواهید من به خانه شما بیایم باید در خانهٔ خودتان را باز بگذارید. شرط آمدن امام زمان هم ظلم و جور نیست بلکه ظرف زمان آمدنش این موقعیت است. در روایات خبر از این واقعیت میدهند که کار حضرت در یک چنین زمان و موقعیتی است و این به معنای آن نیست که تا وقتی که ظلم و جور دنیا را نگرفته باشد حضرت نمی آید. میگویند وقتی که حضرت بیاید بعد از آنکه دنیا را ظلم و جور گرفته باشد حضرت آن را پر از عدل و داد میکند، پس شرط ممکن است وظیفه افراد باشد، ولی ظرف زمان وظیفۀ افراد نیست؛ چون اصولاً در اختیار آنها نیست بزرگترین دلیل بر این که شرط ظهور حضرت ظلم و جور نمیباشد این است که اصولاً علت غیبت حضرت کمی و نقصان ظلم و جور نبوده است. ادامه دارد... http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 تاثیرگذارترین فرد تاریخ بشریت سند ۸ 🖋شعری از امپراطور قرن چهاردهم چین ( هونگ وو) در مدح حضرت ر
🔰 تاثیرگذارترین فرد تاریخ بشریت 📌سند ۹ 🖋بارتلمی سنت هیلر، مستشرق معروف فرانسوی و عضو آکادمی علوم سیاسی و اخلاق فرانسه: 🔹 محمد به عنوان یکی از فوق العاده ترین انسان ها و یکی از بزرگترین افرادی شناخته میشود که بر روی زمین ظهور کرده اند. 📚 کتاب MAHOMET ET LE CORAN نوشته بارتلمی سنت هیلر http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 خاطرات خودنگاشت همسر امام ۱۸ ✳️ عروس در ماشین باری 🔹... روز چهاردهم فروردین ۱۳۰۹ ه.ش ... ماشین ب
🔰 خاطرات خودنگاشت همسر امام (۱۳) ◀️ دوست خوب 🔹... وارد منزل آقا سیداحمد [لواسانی] شدیم. من با زن آقا سید احمد روی دوستی او با مادرم آشنا بودم، او با خوش‌رویی از ما استقبال کرد.. او هم زن جوانی بود. ولی یازده سال از من بزرگ‌تر بود. یک هفته در منزل آنها ماندیم تا یک خانه در خیابان ارم از آقا اجاره کردیم. این خانه حیاط نسبتاً بزرگی داشت و دارای چهار اتاق بود ... در اولین نامه برای مادرم نوشتم: اگر چه به غربت گرفتار شدم و غم دوری شما آزارم می‌دهد. اما دوست خوبی [آقا را] پیدا کرده‌ام و آقا برایم خانه‌ای با صفا اجاره کرده که چهارده گونه میوه دارد، برای من ناراحت نباشید. آن‌گاه میوه‌ها را شمردم: انگور، انجیر سیاه و زرد، انار، هلو، به، گلابی، سیب، آلبالو، آلوزرد و ... 🔸پسر اولم ، در این منزل متولد شد. ( بیست و یکم رجب سال ۱۳۴۹ ه.ق برابر با بیست یکم آذر ۱۳۰۹ ه.ش ) به این ترتیب در ماه رمضان سالگرد عروسی‌ام یک پسر دو ماهه داشتم و دیگر خودم را تا آخر تنها ندیدم. آقا به اعتبار اسم پدرش و خواسته من نام فرزندمان را مصطفی گذاردیم ... (زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص۶۴-۶۲) http://eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 💔قهرمان‌ها در دیوونه‌خونه... ✍احساس می‌کنم ما بیش از آنکه به شهدا مدیون باشیم، به جانبازان و آزادگان مدیون هستیم؛ خدا می‌داند چه سختی‌هایی کشیدند و هنوزم می‌کشند! حتما وقت بگذارید و به آسایشگاه‌های جانبازان، سر بزنید؛ ناگفته‌های ناب و قابل تاملی دارند! ✌️هفته دفاع مقدس گرامی باد پ‌ن: آقای پزشکیان به جای طرح برادری با آمریکا یه سری به این عزیزان بزنید که همان برادرتان ایشان را به این روز انداخته است. http://eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 💔گریهٔ سید در مسیر نیویورک... 📌✍خدایا هنوز باورمان نمی‌شود که او را از دست داده‌ایم... سید حرف از قدرت به برکت خون شهدا می‌زد، این یکی حرف از سلاح بر زمین گذاشتن! http://eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️امام‌خامنه‌ای صبح امروز: نباید گذاشت دشمن شکست خورده، در داخل کشور با انحاء حیله‌ها و ترفندها، کار خودش را دنبال کند/ پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن نباید در داخل کشور برافراشته شود/ باید مراقبت کرد و همه موظفند، در وزارت آموزش و پرورش، صدا و سیما، مطبوعات، وزارت علوم و وزارت بهداشت... 📌« آخرین صحبت امروز من این است: من می‌گویم رزمندگان ما، مجاهدان ما برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای ما برافراشته نشود، جان خودشان را قربانی کردند، فداکاری کردند. 📌جوانان مبارز و مجاهد خانواده‌های خودشان را داغدار کردند برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای این کشور بالا نرود. نمی‌شود ملت ایران قبول کند که همان پرچم‌ها به وسیله افراد نفوذی، به وسیله انسان‌های فریب‌خورده در داخل کشور برافراشته بشود. 📌این پرچم، پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسه‌های خصمانه دشمن نباید در داخل کشور در دستگاه‌های مختلف ما برافراشته شود. باید مراقبت کرد، همه موظفند. 📌در وزارت آموزش و پرورش باید مراقبت کرد، در صدا و سیما باید مراقبت کرد، در مطبوعات باید مراقبت کرد، در وزارت علوم و وزارت بهداشت که محل تربیت جوانهاست باید مراقبت کرد. آنجا دشمن به وسیله رزمندگان ما شکست خورد نباید گذاشت آن دشمن شکست خورده در داخل کشور با انحاء حیله‌ها و ترفندها کار خودش را دنبال کند و انجام دهد.» پ‌ن: آقای پزشکیان حالا شما یکسره حرف از زمین گذاشتن سلاح بزنید. در برابر کسانی که جانشان را فدای این مرز و بوم کردند چه جوابی دارید که می‌خواهید با این کار کشور را تقدیم استکبار کنید. http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 یادش بخیر شهید رئیسی عزیز ۳۵۰۰ لوح از الواح هخامنشی را به کشور بازگرداند و هماهنگی ها برای برگشت بقیه لوح ها رو انجام داد اما اصلاح طلبانی که امروز بابت بازگرداندن ۱۱۰۰ لوحی که قبلا هماهنگ شده بود و الان توسط پزشکیان اورده شده ذوق مرگ شده اند و آن را یک افتخار بزرگ می دانند؛ آن ایام در برابر این پیروزی سکوت کردند و لالمونی گرفته بودند. http://eitaa.com/yaranhamdel
12.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 به این سخنان رئیس جمهور کشور در پاسخ به وطن فروشان مقیم آمریکا به دقت گوش کنید: ۱. طرح مسایل داخلی و اختلاف نظرات در مورد برجام و اتهام تندرو به مخالفان برجام. ۲. گدایی آدم محسوب کردن مردم نجیب کشورمان توسط حکام کثیف و جنایتکار آمریکایی و ... آن هم در شرایطی که کشورمان بیش از هر وقت دیگر نیاز به نمایش اقتدار و همبستگی دارد. بعید هست که این همه اشتباهات و وادادگی و خود تحقیر پنداری از سر نا آگاهی باشد. http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 داستان و مفهوم چغندر تا پیاز شکرخدا🤍💭 ◇◇میگویند در روزگار قدیم مرد فقیری در دهی زندگی میکرد. یک روز مرد فقیر به همسرش گفت:می خواهم هدیه ای برای پادشاه ببرم.شاید شاه در عوض چیزی شایسته ی شان ومقام خودش به من ببخشد و من آن را بفروشم و با پول آن زندگیمان عوض شود. همسرش که چغندر دوست داشت،گفت:برای پادشاه چغندر ببر! اما مرد که پیاز دوست داشت،مخالفت کرد وگفت:نه!پیاز بهتر است خاصیتش هم بیشتر است. بااین انگیزه کیسه ای پیاز دستچین کرد و برای پادشاه برد. از بد حادثه،آن روز از روزهای بد اخلاقی پادشاه بود و اصلاً حوصله چیزی رانداشت. وقتی به او گفتند که مرد فقیری برایش یک کیسه پیاز هدیه آورده، عصبانی شد ودستور داد پیازها را یکی یکی بر سر مرد بیچاره بکوبند. مرد فقیر در زیر ضربات پی در پی پیازهایی که بر سرش می خورد، با صدای بلند میگفت:چغندر تا پیاز، شکر خدا!! پادشاه که صدای مرد فقیر را می شنید ، تعجب کرد و جلو آمد و پرسید: این حرف چیست که مرتب فریاد می کنی؟ مرد فقیر با ناله گفت:شکر می کنم که به حرف همسرم اعتنا نکردم وچغندر با خود نیاوردم وگرنه الان دیگر زنده نبودم! شاه از این حرف مرد خندید وکیسه ای زر به او بخشید تا زندگیش را سرو سامان دهد! واز آن پس عبارت چغندر تا پیاز شکر خدا در هنگامی که فردی به گرفتاری دچار شود که ممکن بود بدتر از آن هم باشد به کار میرود. ◇◇ http://eitaa.com/yaranhamdel