eitaa logo
کانال یاران همدل
94 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
13.7هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
16.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺روزت را تبرّک کن با یک سلام🌺 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌹وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌹وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ http://eitaa.com/yaranhamdel
🌷🌱 پیامبر اکرم (ص)🌱🌷 {بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند.} 📚منبع: «بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۵» http://eitaa.com/yaranhamdel
🕋صفحه ۲۴ سوره بقره 🕋 🌹تصویر آیات و ترجمه🌹 http://eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از خصوصیت‌های بارز شهید صدرزاده تاکید بر نماز اول وقت بود، همیشه اذان نماز صبح مقر را سید ابراهیم می‏‌گفت. ما به دلیل اینکه بحث تبلیغ را انجام می‏‌دادیم و مستمر به نقاط مختلف سفر می‏‌کردیم نمی‏‌توانستیم روزه بگیریم اما او روزه می‏‌گرفت و برای سحری بیدار می‏ شد. 💠یک روز نماز صبح را با صدای سید بیدار شدم، توی مقر قدم می‏زد و لابه لای هر بند از اذانش فریاد می‏زد و می‌‏گفت: برادرها وقت نماز شده برپا، دلاورا بلند شوید وقت نماز است. ما هم از آن به بعد سر به سرش می‏‌گذاشتیم و با اینکه صدای خوبی هم نداشت (با خنده) می‏‌گفتیم بعد از این با صدای خوش خودت اذان بگو! http://eitaa.com/yaranhamdel ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔰 مسیح کردستان 📝 زندگینامه شهید محمد بروجردی 🎬 قسمت ۱۱۹ بنی‌صدر کار را به جایی رساند که امام او را از جانشینی فرمانده کل قوا عزل کرد. بعد از آن مجلس هم رأی به عدم کفایت سیاسی او داد و از ریاست جمهوری برکنار شد و به خارج از کشور گریخت. انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و رجایی انتخاب گردید. از آغاز ریاست جمهوری، رجایی بازدیدی از استان‌های جنوب و غرب کشور داشت حالا دیگر آن فشار بر نیروهای سپاه وجود نداشت. فرماندهان سپاه همه سعی و تلاششان این بود که از هر فرصتی استفاده کنند و مردم را به سوی انقلاب جذب کنند. در حادثه‌ای، بسیجی جوانی به نام مسعود که فرمانده سپاه ریجاب هم بود با توطئه خیانت آمیز عده‌ای به شهادت رسید. عشایر منطقه از ترس انتقام گیری سپاه به کوه پناه بردند. این حادثه می‌توانست به درگیری خونباری بیانجامد و باعث کینه و دشمنی گردد. به تحریک گروه‌ها سه، چهار هزار نفر مسلح از سه ایل بزرگ منطقه به کوه زدند و در منطقه‌ای بین ایران و عراق اردو زدند. جلالی فرمانده سپاه جوانرود که ماجرا را دنبال می‌کرد راجع به کم و کیف ماجرا پرس وجوی بیشتری کرد و با گزارش مفصل و مستندی نزد بروجردی رفت. ماجرا رو نقل کرد و آخر گفت: - حاجی، قتل، کار مردم منطقه نبوده، کار یک طایفه کوچک صد، صدوپنجاه نفری است، طایفه عسگر گله. آنها مردم را از دولت ترسانده‌اند مردم هم از ترس به دامن دشمن پناه برده‌اند. بروجردی بسیار ناراحت شد بعد از اندکی فکر کردن رو به جلالی گفت: - حالا به نظر تو چه باید کرد؟ ادامه...👇
جلالی گفت من حاضرم موضوع را حل کنم بی سر و صدا به شرط آنکه شما اختیارات کامل به من بدهید و فردا کسی نخواهد این‌ها را محاکمه کند و... - غیر از قاتلین که باید توسط حاکم شرع محاکمه شوند به دیگران کاری نداریم. جلالی به منطقه جوانرود برگشت. در بین نیروهایش فردی بود به نام حاج اکبر بابایی. حاج اکبر چهره‌ای مردمی داشت مخصوصاً در بین قلخانیها. جلالی او را همراه یک کرد به میان قلخانیها فرستاد. یکی از آنها آمد و پیام طایفه‌های مختلف را گرفت: - عسگر گله رفته عراق. ما همه حاضریم بیاییم سپاه جوانرود و شهادت بدهیم. با گفت و گو و بحث بین آنها مصالحه‌ای برقرار شد و طایفه‌ها از کوه پایین آمدند و به محل زندگی خود برگشتند. جلالی خبر را به بروجردی رساند. محمد که در تمام این مدت مذاکرات را با دقت دنبال می‌کرد در انتظار رسیدن نتیجه بود. بعد از شنیدن حرف‌های جلالی رو به او گفت: - خب اینکه خیلی خوب است. این‌ها را بیاور سپاه. سازماندهیشان کن و سازمانی مثل سازمان پیشمرگان کرد مسلمان ازشان بساز. نیروهای مرزنشین و قوی. بدین ترتیب از حادثه‌ای که می‌توانست به فاجعه‌ای تبدیل شود یک سازمان فداکار و استثنایی ساخت. هشت ماه بعد در سپاه جوانرود یک نیروی ۲۸۰۰ نفری مجهز و کارآمد که به منطقه نیز آشنا بود به وجود آمد. بعدها بروجردی در عملیات محمد رسول الله برای آزادسازی مریوان از حضور این نیروی چابک و مفید استفاده کرد. پیش بینی بروجردی در استفاده از این نیرو برای مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی درست از کار درآمد و نیروها به تدریج در اعتقادات مذهبی خود نیز تجدید نظر کردند. بروجردی برای شهرهای مختلف کردستان فرماندهانی لایق و دلسوز انتخاب کرد علاوه بر جلالی که در جوانرود خدمت می‌کرد. طیاره فرمانده سپاه سقز شد. حاج همت در پاوه مشغول بود. پیچک در قصر شیرین و غرب و... همچنین حضور خواهران و همسران پاسدارها در کردستان آغاز بخش دیگری از کارهای فرهنگی و خدماتی برای مردم شد. معلمین، پرستارها، دکترها، مربیان و نیروهای جهادگر دست در دست یکدیگر به مبارزه با فقر و کمبود امکانات در شهرها و روستاهای کردستان پرداختند. همزمان با آزادسازی و پاکسازی شهرها عمران و آبادی و سازندگی نیز آغاز شد. ادامه دارد... برگرفته از کتاب: مسیح کردستان http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 شوخی‌ها وخاطرات طنزِ دفاع مقدس «ماجراهای آقا فریبرز» 🎬 قسمت ۱۳۱ ″ریش قلابی″ ▪️عملیــات را بــا همــه مشــکلاتش پشــت سر گذاشــته بودیم. هنــوز گــرد غمبــار فــراق دوســتان ســفر کــرده را در سر داشــتیم کــه ســفر مشــهد را بــرای تجدیــد روحیــه مهیــا کردنــد... در راه برگشــت، فریبــرز بــرای شــادابی دوســتان و همســفران دســت بــه کار ریــش مصنوعــی خــود کــه همیشــه همراهــش بــود شــد. در مکانــی بیــن راه ایســتادیم تــا استــراحتی کنیــم. فریبــرز از فرصــت اســتفاده کــرده و در اتاقکــی ریــش مصنوعــی را بــر چهــره چســبانده، شــال ســبزی بــر کمــر و دســتاری بــر سر، از اتاقــک خــارج شــد... در همــان لحظــه چشــم نگهبــان پــارک کــه بــه او افتــاد، ناباورانــه دســتها را بــه ســینه چســباند و بــا بغضــی در گلــو و چشــمی اشــکبار رو بــه فریبــرز و گفــت: آقــا جــان، فریبــرز در حالــی کــه دســت و پــای خــود را گــم کــرده بــود، نگهبــان ازش پرســید: از کجــا تشریف آوردیــد، آقــا؟... فریبــرز هــم بیخبــر از برداشــت او گفــت: از بــالا آمــدم... ایــن بــار نگهبــان دســتها را بــر سر گذاشــت و صلــوات پشــت صلــوات مــی‌فرســتاد ... فریبــرز تــازه متوجــه برداشــت او شــده بــود... بچه‌هــای گــردان کــم کــم دور مــا حلقــه زده و خنــده کنــان نگاهمــان می‌کردنــد. خواســتیم فریبــرز او را رهــا کنیــم و برویــم کــه نگهبــان گفــت: کجــا آقــا؟ مگــر مــن می‌گــذارم بروید. هرچــه می‌گفتــم پدرجــان اشــتباه گرفتــی، زیــر بــار نمی‌رفــت تــا اینکــه فریبــرز لبــه ریــش مصنوعــی را در جلــو دیــدگان دوســتانی کــه قــرار بــود غافلگیرشــان کنــد پاییــن زد و گفــت: پــدرم ببیــن اشــتباه گرفتــی! بــرای لحظاتــی بــا دهــان بــاز نگهبــان، فقــط نگاهــم مــی‌کــرد و مــات و مبهــوت بازی‌گوشــی فریبــرز مانــده بــود و... برگرفته از: کتاب ماجراهای آقا فریبرز نویسنده: ناصر کاوه http://eitaa.com/yaranhamdel
17.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 حکایات ناب 🔹حکایات ناب و شنیدنی🔹 💢خود برتربینی ممنوع💢 ▫️حجت الاسلام علی معزی▫️ 🔺منبع: لئالی‌الاخبار،جلد۲،صفحه۲۰۱ http://eitaa.com/yaranhamdel
امام صادق (علیه السلام): 🔹 منْ كَانَ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوَافِقاً فَهُوَ نَاجٍ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوَافِقاً فَإِنَّمَا ذَلِكَ مُسْتَوْدَعٌ. 🔸 هركس كردارش موافق گفتارش باشد او نجات یافته است و آن كس که كردارش با گفتارش موافق نباشد ایمانش لرزان و عاريتى است. 📚 وسائل الشیعه (باب امر بالمعروف) جلد ۱۶ صفحه ۱۵۰ ⬅️ با نشر این حدیث در ثواب آن شریک هستید. http://eitaa.com/yaranhamdel ۱۰دی