eitaa logo
کانال یاران همدل
94 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
13.8هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
16.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺روزت را تبرّک کن با یک سلام🌺 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌹وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌹وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ http://eitaa.com/yaranhamdel
🌷عید غدیر در روایات🌷 🌺روز گشايش و درود امام صادق(علیه السلام) فرمودند: {والعمل فيه يعدل ثمانين شهرا، و ينبغى ان يكثر فيه ذكر الله عزوجل، والصلوة على النبى(صلی الله علیه و آله و سلم) ، ويوسع الرجل فيه على عياله....} «ارزش عمل در آن روز (عيد غدير) برابر با هشتاد ماه است، و شايسته است آن روز ذكر خدا و درود بر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) زياد شود، و مرد، بر خانواده خود توسعه دهد.» 📚منبع: وسائل‌الشيعه۷: ۳۲۵، ح۶ http://eitaa.com/yaranhamdel
🕋صفحه۵۴سوره آل عمران 🕋 🌹تصویر آیات و ترجمه🌹 http://eitaa.com/yaranhamdel
انس با قرآن صفحه ۵۴.mp3
5.22M
. 🕋صفحه ۵۴سوره آل عمران آیه ۳۰ تا ۳۷🕋 🎤صوت و تفسیر🎤 ✨جلسه پنجاه و چهارم http://eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 ای حسین(ع) دردمندم، دل شکسته‌ام و احساس می‌کنم که جز تو و راه تو دارویی دیگر تسکین بخش قلب سوزانم نیست... شهید مصطفی چمران http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🕊️پرواز دیده‌بان🕊️🌺 📖فصل دوم 🪖سال‌های رزم در نوجوانی و جوانی ″سوغات جبهه″ ،🎬 قسمت دوم قدری پودر
🕊️پرواز دیده‌بان🕊️ 📖فصل دوم 🪖سال‌های رزم در نوجوانی و جوانی ″خاطرات تلخ و شیرین″ حشمت که برای مرخصی به خانه می‌آمد، او را به حرف می‌کشیدیم و او هم از تلخ و شیرین جنگ برایمان تعریف می‌کرد. از سختیهای عملیات کربلای ۵ در شلمچه، از هزاران گلولهایی که کشورهای غربی در اختیار صدام می‌گذاشتند و بی امان شلیک می‌کردند تا هر طور شده لااقل جان یک رزمنده ایرانی را بگیرند. از بچه‌های جبهه می‌گفت که نه تنها جنگیدن که لحظه لحظه زندگیشان برای خدا بود. از همرزمش تعریف می‌کرد که برای جشن دامادی‌اش به مرخصی رفته و یک هفته بعد برای عملیات برگشته و در همان حمله شهید شده بود. یادم هست یک‌بار هم عکسی را که با همرزمش گرفته بود نشان داد و آهی کشید و گفت: این دوستم شهید اعتدالپور است. سال ۶۲ برادر کوچک او شهید شده بود و با برادر دیگرش به جبهه آمد که هر دو در کربلای ۵ شهید شدند. حشمت از شوخ‌طبعی رزمنده‌ها و لطیفه‌های ابتکاریشان می‌گفت؛ از کمک‌های مردمی پشت جبهه تعریف می‌کرد و با خنده از شکلاتهایی می‌گفت که جیره غذایی‌شان بود و بچه‌ها گاهی موقع خوردنش، آیه «واجعلنا» می‌خواندند تا رفقایشان نبینند و دلشان نخواهد! از پنیرهای شوری که انگار توی حوضچه‌های نمک شلمچه خوابانده بودند و از پشه‌هایی که معروف بود حتی از روی کلاه آهنی هم نیش می‌زنند! او از خلوص بچه‌های رزمنده‌ای می‌گفت که نصف شبها، برای نماز بلند می‌شدند و روی صورتشان چفیه می‌انداختند تا شناخته نشوند. حشمت که عادت نداشت از خودش تعریف کند، شاید خودش هم یکی از این آدمهای ناشناس نصف شبی بود؛ او فقط از صفا و اخلاص و تواضع دوستانش تعریف می‌کرد؛ به خاطر همین باعث شده بود که همگی شیفته مرام بچه‌های جنگ شویم؛ همان شیران روز و عابدان شب! حشمت از فرمانده محبوبش شهید شاهمرادی هم می‌گفت؛ از فرماندهی که در شجاعت و مردانگی سرآمد همه‌شان بود و آنقدر محبوب بود و توی دلشان جا داشت که به محض اطلاع از حضورش توی خط، مثل پروانه دورش جمع می‌شدند. برادرم آیت‌اله تعریف می‌کند: سردار شهید شاهمرادی، قائم‌مقام لشگر بود. حشمت خیلی به او علاقه داشت و از او تعریف می‌کرد. یک روز که قرار بود سردار در تشییع جنازه شهدای زرین‌شهر سخنرانی کند، با هم برای شرکت در مراسم به آنجا رفتیم. من چهارده سالم بیشتر نبود، با تعریف‌هایی که شنیده بودم، وقتی آقای شاهمرادی را دیدم، با تعجب به حشمت گفتم: اینکه شبیه آدمهای معمولی است! حشمت با خنده برگشت به من نگاه کرد و گفت: مگر قرار بود مثل فرشته‌ها بال داشته باشد؟ همین تعریف‌های حشمت‌اله از جبهه و جنگ بود که برادرهای دیگرم را هم تشویق می‌کرد و با خودش به جبهه می‌برد. ادامه دارد... برگرفته از کتاب: پرواز دیده‌بان http://eitaa.com/yaranhamdel