تجربه ی خوردن کله پاچه در کنار رفقایِ جان، ساعت ۵ صبحِ ۴ #مرداد_۴۰۳ بسیار دلچسب بود و تبدیل به خاطره ای به یاد ماندنی شد☺️
میدونم چی ب ذهنتون اومد! بله! کله پاچه! اونم در یکی از گرم ترین روزهای سال😅
و این نشون میده که در کنار رفقای جان هر چیز عجیب و غیر ممکنی، طبیعی و ممکنه😉
حتی اینکه من ساعت ۴ صبح بیدار بشم و بزنم بیرون از خونه😅
#رفیقانه❤️
#زندگی_نوشت
@yaremehrabanema
سه روز گذشته رو از صبح تا شب در خونه ی رفیقم ریحانه گذروندم و امشب ب خونه ی خودمون برگشتم.
من و ریحانه سه روزه که داریم حساب های صندوق قرض الحسنه امام حسن مجتبی ع رو به روز میکنیم و دائما با ملیحه سادات در تماسیم و هر جا گیر میکنیم بهش زنگ میزنیم و کمکمون میکنه...
اگر خدا بخواد چند روز دیگه عازم کربلا هستم و با همه ی وجودم قصد کرده بودم که قبل از رفتنم حتما حساب کتاب صندوق رو بروز کنم.
نمیتونستم و نمیشد ک با حق الناس پا بذارم تو این مسیر😔
خدا رو شکر میکنم که کمکمون کرد ک امشب این کار تموم بشه.🙏
حس میکنم یک بار بزرگ از دوشم برداشته شده.
ممنونم از مامان و بابا و پوریا که فاطمه رو با خودشون بردن باغ ک چند روزی مشغول باشه و من بتونم ب راحتی ب کارم برسم.
ممنونم از همسرم ب خاطر حمایت هاش که تونستم با خیال راحت چند روزی برم خونه ی رفیقم.
خیلی خیلی ممنونم از رفیق عزیز بچگی هام ریحانه که صبورانه و فداکارانه و با روی باز، سه روزِ تمام از من در خونه اش هم پذیرایی کرد و هم بسیاااااار کمک و حمایتم کرد که این کار به بهترین شکل انجام بشه.❤️
ممنونم از رفیق شفیقم ملیحه سادات که هر وقتی از روز و شب بهش زنگ زدم با خوش اخلاقی و شوخی و خنده گوشی رو جواب داد و باهامون از راه دور همکاری کرد و لبخند به لبمون آورد.
ممنونم از همسر و خونواده ی عزیز و بزرگوار ریحانه که این سه روز کمک و حمایت کردند ما رو و شرایطی رو فراهم کردن ک بتونیم ب راحتی ب کار صندوق برسیم.
من واقعا در برابر این همه لطف و محبتشون هیچی ندارم که بهشون بدم.
جز یک دعا که ان شاء الله قول میدم اگر پام برسه به کربلا حتما در حقشون بکنم.
دعایی که اگر نبود امیدم به لطف و کرم امام حسین ع هرگز روم نمیشد ک همونم انجام بدم.
#قدر_دانی #احساس_نوشت #زندگی_نوشت #مرداد_۴۰۳
@yaremehrabanema
به خاطر مشغله هایی که داشتم خیلی دیر سفارشش دادم و تو دلم میگفتم خدا کنه به موقع برسه.
امروز راس ساعت ۱ ظهر و درست دقایقی قبل از اینکه خونه رو ترک کنم پستچی زنگ زد و کتاب محبوبم رسید تا یار و همسفرمون باشه تو مسیر مشایه...
کتاب تو دستم بود و خانمی که داشت بازرسیم میکرد گفت بده کتابت رو ببینمش.
عنوانش رو خوند و لبخند زد و گفت #من_اگر_روضه_خوان_بودم ...
خب! چی کار میکردی اگر روضه خوان بودی؟
با خنده گفتم: حتما بخونیدش. خیلی کتاب قشنگیه.😍
ملیحه سادات همیشه همراه منه تو سفرای کربلا، همه جا به یادشم.
این دفعه ولی خیلی خاص تر، خیلی قشنگ تر همراهیم میکنه😌
این بار قراره تو مسیر برام روضه بخونه😭
#زندگی_نوشت #مرداد_۴۰۳
#کتاب_خوشبخت
@yaremehrabanema
بسم رب الحسین ع
و سفر این گونه آغاز شد.
همراه با رفیقی قدیمی و صمیمی.
رزقی به غایت دلچسب!
من حیث لا یحتسب!
ممنونم. با تک تک ذرات وجودم ممنونِ امام حسین جانم هستم که این رزق رو به ما عطا کرد و بدون هیچ برنامه ریزی قبلی شخصی، تنها او بود که امسال سفر اربعین رو اینطوری بر ما پسندید.🙏
عارفه، رفیق صمیمی دوران دبیرستان منه.
ما حرف همو خیلی میفهمیم.
شاید باورتون نشه ولی گاهی تله پاتی بینمون جریان داره و انگار از درون بهم متصل هستیم!
من حفظ قرآن رو با عارفه شروع کردم.
اون روزهایی ک بعد از تایم مدرسه باهم میرفتیم کلاس حفظ!
نهج البلاغه خوانی رو هم همچنین! وقتی تصمیم گرفتیم زنگ تفریح بریم کتاب نهج البلاغه ی مدرسه رو بگیریم و چند تا حکمت از امیرالمومنین ع بخونیم باهم.
عارفه هر سال با خونواده اش میره کربلا برای پیاده روی اربعین و من هم.
و هیچ کدوم نمیدونیم چی شد که امسال برامون اینجوری رقم خورد.
برای هردومون از شروع سفر تا الان فقط شبیه یک رویای شیرینه...
#زندگی_نوشت #مرداد_۴۰۳
#سفرنامه_اربعین
#رفیقانه
@yaremehrabanema