eitaa logo
آموزش مداحی یاس کبود
18.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
589 ویدیو
23 فایل
کانال رسمی مجمع حضرت یاس کبود که مستقیما زیر نظر استاد معظم #دکتر_محمد_فراهانی اداره می شود تماس با دکتر فراهانی 09123064825 صندوق سرمایه گذاری رضوان eitaa.com/egtesade_heiat مدیر: @ramin_mohammadi تهیه کتاب ستایشگران نور @Seyedabas135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک نظرسنجی در مورد مداحی داریم لطفاً در نظرسنجی شرکت کنید 🌱 و اگه امکان داره برای دوستانتون هم ارسال کنید 🙏 بعدش میخواهیم در مورد یکی از سوالهای پرتکرار ذهن شما با هم صحبت کنیم 💯 برای شرکت در نظرسنجی 🔰 ⬅️شرکت در نظرسنجی کلیک کنید ➡️ به نظر شما آیا همه میتونن مداح بشن⁉️ 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 @yase133
آیا ملاک اصلی برای مداح شدن فقط صداست⁉️
ملاک اصلی برای موفقیت در هر کاری، در وهله اول و است در این سالهای آموزش مداحی چه بسیار افراد با استعدادی دیده ام که به دلیل عدم پشتکار مداحی را رها کرده‌اند و به جایی نرسیده اند💯 و چه بسیار افراد به ظاهر کم استعدادی دیده ام که با پشتکار زیاد و درست ، مداحانی خوب و تاثیرگذار شده اند💯 🔴چند نکته ۱ـ به حرفهای مایوس کننده دیگران (حتی برخی مداحان متبحر) توجه نکنید❗️ ۲ـ در مورد صدا و خواندن خود بجز استاد خودتون از کسی نظرخواهی نکنید ❗️ ۳ـ انرژی خود را صرف آموزش دیدن و مطالعه و تمرین کنید ❗️ ۴ـ در مجالس به اندازه توان و مهارت های خودتون تکلیف قبول کنید و نه بیشتر ❗️ ۵ـ به صورت مستمر در هیات‌های اساتید شرکت کنید و هم فیض ببرید و هم اینکه به نکات فنی و مجلسداری ... توجه داشته باشید ❗️ ۶ـ به این مطلب توجه داشته باشید که مداحی علاوه بر فنونی که دارد یک امر معنوی است و با انجام امور معنوی به عنوان مثال نماز اول وقت و رعایت اخلاق میتوانید به پیشرفت خوبی برسید❗️ @yase133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اطلاع رسانی اکرم _ صل الله علیه_و آله و سلم سخنران استاد محترم: آموزش اصول و مبانی مداحی : (شروع جلسه از ساعت ۱۷۳۰) 🗺 آدرس در گوگل : https://nshn.ir/rbve74exRp4m 📳 پخش زنده : https://yase135.ir/پخش-زنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5787600110762328894.mp3
5.86M
روضه (ص) با نوای: استاد موضوع: مرصع خوانی ـ حسن تعلیل ـ اقتضای حال چشم سربسته شد ولی ناگاه چشم دل دید دلبر آمده است بانوی بانوان خدیجه که بود آزروی پیبمبرآمده است آمده یار باوفای نبی از بهشت برین به استقبال بوی مرگ وفراق تا آمد رفت زهرا کنار او ازحال مانده مابین ماندن ورفتن میکشیدش دوجذبه از دوطرف یک طرف شوق دیدن همسر یک طرف غربت امیرنجف آن طرف خنده های وصل به حق این طرف اشک دیده زهرا آن طرف ارجعی الی ربک این طرف ناله های وا ابتا گرچه لب روی لب فشرده ولی ناله اش تا به آسمانها رفت التماسش هرآنچه زهرا کرد اوبه همراه مرگ تنها رفت نفس رفته ناگهان برگشت چشم خوابیده باز شد بیدار وسراسیمه گفت بازهرا آه ازدرد فغان از آن دیوار کفن از بهر پیغمبر بیاور نهان از دیده دختر بیاور اشاره کرد بر در گفت احمد علی جان میخ در را دربیاور توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است. @yase133
4_5787271184986931772.mp3
4.59M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تحلیل📗 روضه (ص) : مرصع خوانی ـ حسن تعلیل ـ اقتضای حال @yase133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 گزارش تصویری 🔗 #اجتماع_عمومی 🗓 یکشــــــنبه11شهریور ماه 03 🎙 دکتر معصومی - حاج محمد فراهانی ❇️ شهادت امام حسن ع و رحلت رسول اکرم ص 💠 مجمع حضرت یـــــاس کبــــود "سلام الله علیها" ↙️ www.yase135.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5789851910576013797.mp3
8.48M
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام حنیف طاهری امام حسن علیه السلام : محفوظات شعری @yase133
‍ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسن علیه السلام با نوای: کربلایی حنیف طاهری شاعر شعر دوم: سید محمد جوادی : محفوظات شعری ای جاده های داغ وطن را بیاورید پروانه های باغ چمن را بیاورید شبهای شعر از غم دلهای اهل بیت مانند ابر نام دو تن را بیاورید ای زهرهای منتظر ظهر تشنگی روز حسین نیست حسن را بیاورید او شاهراه دوم خط رسالت است آن زخمی سکوت و سخن را بیاورید در اوج آه گفت جگر گوشه های من وقت سفر شده است کفن را بیاورید تقصیر زهر نیست که مسموم می کند با گریه نام کوچه و زن را بیاورید دید کنار بستر همه دارن گریه میکنن خواهرا برادرا بنی هاشم همه غرق گریه اند، یه وقت نگاه کنه ببینه حسینم داره گریه می کنه، صدا زد حسین جان تو گریه نکن تو گریه می کنی جگرم بیشتر آتیش می گیره، همونجا فرمود: «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» هیچ روزی مثل روز تو نیست حسین، الان همه کس و کارم اطراف منن، آه می کشم ناله می کنم همه هواساشون به منهولی حسین جان یه روزی برا تو می رسه هر چی میگی جگرم می سوزه کسی به دادت نمی رسه... از قبل محرم دلشوره ی محرم و صفرُ داشتیم تا برسه کار کنی خیمه هارُ مرتب کنی مشکی بپوشی تا به مجلس امام حسین و شب اول محرم و ماه صفر بیاد دو ماه آواره باشیم تا آخرش یه شب بگن برا امام حسن اجازه دادیم گریه کنین عظمت حسن بن علیه. بدا برا امام حسین گریه میکنن، مسیحیا گریه می کنن، همه گریه می کنن، برا امام حسین روز اربعین این همه زائر میره با سختی مشقت زن و بچه رُ طرف دنبال خودش راه می ندازه پای پیاده جا خواب گیرش نمیاد گرسنه تشنه هست، میخواد اینجوری بره زیارت آقا امام حسین به خودش سختی میده میره تو سرما می مونه تو شلوغی تو ازدحام تازه می خواد بره میگه آقا سال دیگه هم میام زودترم میام کس و کارمم میارم شلوغی کربلا به جایی می رسه یه عده میان گنبدُ از دور می بینن دستشونُ از دور رو سینه می ذارن میگن «السلام علیک یا اباعبدالله» میگن آقا شلوغه ما برمی گردیم جا برا بقیه ی زائرا باز بشه فقط اومدیم بگیم ما جزء سیاهی لشکرتیم این یه برادر که همیشه کنار قبرش زائر هست زائرا میان تو حرمش سینه میزنن گریه می کنن عشق و حالیه... یه برادرم مدینه نه زائر داره نه گریه کن داره نه سینه زن داره غریبه غریب جگرم در دل تشت است و همه می بینند که چه آورده غم کوچه و سیلی سر من کی رود یاد من آن روز که آن شوم پلید بست در کوچه ی غم راه من و مادر من مادر از ضربت سیلی به روی خاک افتاد از همان لحظه شکسته همه بال و پر من یا رب نصیب هیچ غریبه دگر مکن دردی که گیسوان حسن را سپید کرد با صد امید حامی مادر شدم ولی دستش ز سر گذشت و مرا نا امید کرد خونمون اینطرفه کجا میری بیابیا چیزی تا خونه نمونده جون بابا راه بیا دید هی یه چند قدم میاد میگه حسن جان بذار یه ذره بشینم نفسم بالا بیاد مادر، یه وقت صدا زد حسنم یه چیزی می خوام بگم مادر تو محرم اسرار منی عزیز دلم نکنه به بابات حرفی بزنی. می دیدن میاد زانوهاشُ بغل می کنه، امیرالمومنین می گفت حسن جان بچه های دیگه هم داغ مادر دیدن تو چرا اینجوری گریه می کنی هی می گفت آخه چیزی که من دیدم حسین ندیده سیلی مگر نوازش پهلو شکسته است ظلمی تمام نا شده ظلمی دگر گرفت بردم پناه هر چه به دیوار بیشتر او پیشتر رسید و رهم بیشتر گرفت نامرد بابت همه ی کشته های بدر از دختر رسول خدا خونبها گرفت اینجا مادر اینجوری صحبت می کنه، نیر تبریزی می نویسه مجتهده شعر نوشته کربلا هم دخترش وقتی دستُ برد زیر بدن صدا زد خدا: گردون به انتقام قتیلان روز بدر نگذاشت یک ستاره به هفت آسمان من آن سرو قامتی که تو دیدی دگر خمید دیدی که چون کشید غم آخر کمان من؟ @yase133 توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است. 👇👇
4_5791774784614302200.mp3
4.71M
🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩 حنیف طاهری تحلیل📗 امام حسن علیه السلام : محفوظات شعری @yase133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🏴روضه امام رضا علیه السلام🏴 با نوای: بخش اول موضوع: مقدمه روضه ـ روضه تحقیقی دل به عشق تو اسیر است مرا یادی کن عاشقی خسته و بشکسته ام امدادی کن یار شیرین دهنان یاد ز فرهادی کن خسته از ظلم دل خویش شدم دادی کن کن نگاهی به دل من که پر از شور شود مگذارش به نگاهی ز درت دور شود ای درت باب خدا ای حرمت باغ بهشت ای خدا جوی خدا روی خداوند سرشت در دلم نام تو را دست خداوند نوشت ای همه حسن نظر کن تو بر این بنده ی زشت زشتی من ز نگاهت همه زیبا گردد بر روی دل در الطاف خدا وا گردد ای صفای همه عالم به صفای حرمت انبیا دیده گشودند به لطف و کرمت سر نهادند بر آن بارگه محترمت نفس هر دو جهان بسته به یک لحظه دمت در دو دست تو سر رشته ی تقدیر و قضاست تو رضایی ز رضای تو خداوند رضاست به ولای تو دلم در دو جهان شاد بود زندگی بی تو چنان شاخه ی در باد بود بی تو هر زمزمه ای بیهده فریاد بود قبله گاه دل ما پنجره فولاد بود حرم و صحن تو چون روضه ی رضوان من است یاد تو مایه ی آرامش طوفان من است همه ی اماما رئوفن اما به امام رضا میگن امام رئوف، همه ی ائمه کریمن ام به امام حسن میگن کریم اهل بیت چرا؟ برای اینکه امام حسن قاتلشم وقتی اومد کنار بسترش می لرزید فرمود: زود برو تا حسینم نیومده... چرا به امام رضا میگن امام رئوف برا اینکه حیووناهم وقتی مستأصل میشن پناه می برن به امام رضا، آهو رُ که همه ی عالم می دونن، اون شتر رُ قبل انقلاب اونایی که یادشونه از تو کشتارگاه مشهد فرار کرد اومد تو صحن امام رضا که روزنامه ها عکسشُ زدن جلوی پنجره فولاد می دیدن اشکش داره می چکه از چشم این حیوان، صاحبش گفت من اینُ به امام رضا بخشیدم. از قول آیت الله مروارید نقل می کنن که آخر شبی می خواستم مشرف شم حرم، عجله هم داشتم اما دیدم دم صحن شلوغه اومدم جلو ببینم چه خبره دیدم یه سگی دستاشُ دراز کرده سرشُ آورده بالا به گنبد امام رضا داره نگاه می کنه و اشک داره از چشای این حیون می ریزه و عوعو می کنه؛ گفتم بایستم ببینم چه خبره، دقایقی بعد دیدم یه ماشین آخرین مدل اومد ایستاد و یه کسی از پشت فرمون خیلی متشخص پیاده شد در عقبُ باز کرد یه اسمی صدا کرد این حیون پاشد رفت صندلی عقب دراز کشید درُ بست نشست پشت فرمون؛ اومدم جلو گفتم جان امام رضا بگو ببینم چیه ماجرا. گفت این سگ از وقتی کوچک بود آوردیم تو خونمون خونه ی ما در یکی از محلات شمال شهر مشهده اطرافش بیابان زیاده احتیاج داشتیم خونمونم بزرگه بهش می رسیدیم به دردمون می خورد حالا پیر شده به جز دردسر چیزی نداره به اصرار همسرم از خونه بیرونش کرده بودم الان خوابیده بودم خواب دیدم امام رضارُ فرمود: پاشو بیا این حیوونُ ببر دیگه تا زنده است از خونت بیرونش نکن... ای تو آرامش جانم به نگاهم بنواز بر درت همچو گدای سر راهم بنواز تو رئوفی و من آن عبد سیاهم بنواز گر چه آلوده ی هر جرم و گناهم بنواز تو نوازش کن و از بهر خدا ناز مکن پرده از زشتی اعمال بدم باز مکن @yase133 توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.👇👇👇