eitaa logo
کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
629 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
258 فایل
📚آموزش مداحی بصورت علمی و تخصصی از مبتدی تاحرفه ای شامل: ✔اصول و فنون مداحی ✔ادعیه و زیارات ✔نغمات آئینی ✔️ روضه خوانی سخنوری مجلس داری 📞 ثبت نام کلاسها: 09391346223
مشاهده در ایتا
دانلود
( سلام الله علیها ) ( « مَرهم زخم دلِ عاشق بیمار حسین » ... دلهای همه ، امروز توو خرابه ی شام ، دنبال یک بهانه ای برای گریه کردن هستن ... ) مَرهمِ زخمِ دلِ عاشق بیمار « حسین ... » مُنتها غایت هر ، عبدِ گرفتار « حسین ... » در جهان فخر کنم ریزه خور اربابم غم ندارم که بُود مونسِ غمخوار « حسین ... » مُشکل از معرفتم بود که من کم خواستم چشم پوشید و عطا کرد چه بسیار « حسین ... » گفت یکی از شیعیانِ آقا امیرالمومنین ، گِره افتاد به کارش ، بدهکار بود ، هر چی این درو اون در زد نتونست بدهیشو جور کنه ، یک قالیچه ی دستباف داشت ، اينو برداشت گفت میبرم بازار میفروشم گِره از کارم باز میکنه ، آورد مغازه ی اولی ، قالیچه رو باز کرد مغازه دار یه نگاهی به قالیچه کرد گفت این قالیچه ، گوشش سوخته ، من اينو به نصف قیمت برمیدارم ، قالیچشو لوله کرد گفت میرم مغازه ی بعدی ، شاید بهتر بخره ، یکی یکی مغازه ها رو میگشت ، همه همین قیمتو روش گذاشتن ، تا رسید به یه مغازه ی قالی فروشی ، قالیچه رو باز کرد ، صاحب مغازه یه نگاهی به قالیچه کرد ، گفت چه قالیچه ی زیبایی ، حیف که گوشش سوخته ، چرا خوب مراقبت نکردی ؟ حیفه این قالیچه ست ، گفت ببین حاجی ، توو خونمون روضه داشتیم ، حواسمون نبود ، مَنقل سوراخ بوده ، ذغالها ریخته رو قالیچه و سوخته ، هر چی بیشتر برمیداری بردار، گرفتارم ... ، تا گفت توو روضه ی امام حسین ، پیرمرد قالی فروش گفت ببین این قالیچه اگه سالم بود قیمتش اینقدر بود حالا که سوخته ، قیمتش نصف میشه اما یه حرفی زدی ، این قالیچه برا اربابم حسین سوخته ، حالا که اینطوریه من دو برابر میخرم اَزت ... آره والله ، دلی که برا ارباب سوخته باشه ،اون دلو مادرشون فاطمه ی زهرا چند میخره ؟ فقط خدا میدونه ... من گفتم دل اگه بسوزه ، اما این خانوم سه ساله ، هم دامنش سوخته بود ، هم موهاش سوخته بود ، هم کف پاش تاول داشت ... 19/4/1403 به کانال آموزش  مداحی واشعار مناسبتی بپیوندید👇 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
2. سلام چراغ.mp3
زمان: حجم: 3.51M
( سلام الله علیها ) سلام چراغِ سحرِ رقیه خوش اومدی تاج سرِ « رقیه » کجا بودی ، چرا منو نبُردی خسته شده همسفرِ رقیه تا سرِ باباشو دید ، سوال کرد این سرِ کیه ؟ گفتن این سر بابات حسینه ، شروع کرد با سر ِباباش درد و دل کردن ... بابا ... یادت میاد ؟ اون موقع ها مدینه میگفتی دخترم پیشم بشینه حالا نشستم گوشه ی خرابه الهی چشمت روز بد نبینه هر موقع از چیزی گلایه داشتم سر روی شونه ی عمو میذاشم ... مدینه روزگار خوبی داشتیم یادش بخیر ، عجب عمویی داشتم ... (حالا میخاد گلایه کنه به بابا، چی میگه؟ با با جونم : ) بعدِ تو دست بچه‌ها رو بستن غَما ، یه جا توی دلم نشستن ... گلایه هام زیاده ، یکیش اینه : ببین زدن دندونمو شکستن ( بابا ، بابا ، بابا ، بابا ) راستی ، دیدی همه تنَم کبوده یکی بگِه : گناه من چی بوده ؟ این همه غم دیدم « ولی بعضیا » میگن رقیه کربلا نبوده ... 19/4/1403 به کانال آموزش  مداحی واشعار مناسبتی بپیوندید👇 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
( سلام الله علیها ) حدود ۱۵۰ سال قبل ( سال ۱۲۸۰ هجری) یه پیرمردی توو شهر دمشق ، بنام سید ابراهیم دمشقی ، حدود ۹۰ سالشه ، از ساداته ، سه تا دختر داره ، یه شب دختر بزرگش خواب عجیبی دید ، گفت خواب دیدم بی بی رقیه ی سه ساله ، توو عالم خواب به من فرمود به بابات ، سید ابراهیم ، بگو بیاد قبر منو تعمیر کُنه ،آب افتاده کنار قبرم ، بدنم در آزارو اذیته ، صبح داستانو برا باباش ، تعریف کرد میگن سید ابراهیم دمشقی از والی دمشق ترسید ، گفت اینا همه اهل تسنن هستن ، به حرف من گوش نمیدن ، فردا شب دختر دومی همین خوابو دید ، شب بعد دختر سومی ، شب بعد خود سید ابراهیمم این خوابو دید ، بی بی رقیه با عتاب ، بهش گفت چرا قبر منو تعمیر نمیکنی؟ چرا معطل میکنی ؟ اومد پیش والی دمشق ، داستانو تعریف کرد ، والی دمشق استقبال کرد ، همه ی علمای شیعه و سنی رو جمع کرد ، اومدن درِ حرم بی بی رقیه ، گفتن کلیدو بِدید دست به دست ، همه کلید بندازن ، هر کس قفل به دستش باز شد ، ميتونه بِره توو حرم ، یکی یکی همه علما ، اهل شیعه ، تسنن ، همه کلید انداختن ، قفل باز نشد ،گفتن سید ابراهیم ، بیا خودت کلیدو بنداز ، کلیدو انداخت قفل در باز شد ،گفتن همه بیرون بایستند فقط سید ابراهیم و یکی دو تا بنا وارد بشن ... اومدن، قبرو شکافتن ، رسیدن به لَحد ، لحدو برداشتن ، سید ابراهیم دمشقی میگه دیدم یه جنازه ی یه دختر نا بالغ ، حتی کفن به تنش نپوشیدند ، با همون لباسای پاره ، هنوز آثار کبودیا رو بدنش دیده میشه ، گفت یه پارچه ی تمیزی ، رو این بدن ، انداختم ، بدنو از قبر بالا آوردم سه روز، طول کشید تا این قبر، تعمیر شد، سید ابراهیم این سه روز، جنازه ی نازنین رقیه خاتون را رو پاش نگه داشت ، نه خواب به چشمش اومد نه گرسنه شد ، بعد سه روز ، بدنو دوباره داخل قبر گذاشت ، قربونت بِرم خانوم ، بعد هزار و چند صد سال، هنوز کبودیای بدنت خوب نشده خانوم ، آه ، بابا بابا ... بابا بابا ... [یه بند دیگه و عرضم تمام ] ... بابا : مگه ازَم خبر نداشتی بابا چرا منو تنها گذاشتی بابا حالا که اومدی منو بغل کن ... یه وقت نگن دوسم نداشتی بابا سرِ بُریده نبینم گریونی امشبو پیش دخترت مهونی خودم هوای دندوناتو دارم میشه یه کم قرآن برام بخونی ؟ همینطور که با سرِ باباش ، حرف میزد یه مرتبه دیدن ، صدای رقیه قطع شد ، زینب شاید خوشحال شد گفت بالاخره ،رقیه خوابش بُرد ، الحمدلله ، اومدن هر چی تکونش دادن ، دیدن دیگه حرف نمیزنه ، لبهاش روی لبهای باباست ، از غُصّه جون داده ... صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا مولای یا اباعبدالله ... این قضیه سیّد ابراهیم دمشقی در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب « مَعالِیَ السِّبْطَیْن » هم این قضیّه مجملاً نقل شده ؛ البته در کتاب های دیگر هم هست ، مانند : 1-اسرار الشهادة ، صفحه ٤٠٦ ؛ 2-منتخب التواریخ ، صفحه ۳۸۸ ؛ 3-مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸ ؛ 4ـ تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳ 19/4/1403 به کانال آموزش  مداحی واشعار مناسبتی بپیوندید👇 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
0. کلیات.mp3
زمان: حجم: 15.71M
فایل صوتی کامل ( سلام الله علیها ) ( سلمک ، قرچه ، رضوی ) مَرهمِ زخمِ دلِ عاشق بیمار « حسین ... »
1. مناجات.mp3
زمان: حجم: 4.5M
عجل الله تعالی فرجه ) یَا رَبَّ الْحُسَینْ ، بِحَقِّ الْحُسَینْ ، اِشْفِ صَدْرِ الْحُسَینْ ، بِظُهورِ الْحُجَّة در میان عاشقان عطر حضورت میرسد با ظهورِ اربعین بوی ظهورت میرسد بیشتر از روز عاشورا به روز اربعین بر لبِ ، لب تشنگان جام طهورت میرسد اونائیکه پیاده رویِ اربعین رفتن ، اون سیلِ جمعیت ، اون شعارهای لبیک یا حسین و لبیک یا مهدی ، اون شور و حرارت خبر از اومدن مهدی فاطمه داره ، اینها یعنی ظهور، خیلی نزدیکه ... بس که در ماهِ صفر عالَم حسینی میشود از مسیر کربلا امواج نورت میرسد با چه شوقی اهل ایمان راهپیمایی کنند کاروان در کاروان بوی عبورت میرسد آقاجان ، « یَابْنَ الْحَسَنْ » ای کاش میدونستم توو کدام موکب ها رفت و آمد میکنی ؟ منم میومدم به دست و پاهات می افتادم آقاجان ... یالَثاراتَ الْحُسِینت میشود نزدیکتر نعره ی یافاطمه از راه دورت میرسد گریه ی صبح و مَسا کار خودش را کرده است غم مخور « یَابْنَ الْحَسَنْ » فجرِ ظهورت میرسد هر چه میخواهی بِده فرمان که ما آماده ایم این ، اَنَاالْمَهدی ست کز قلب صبورت میرسد 3/6/1403 به کانال آموزش  مداحی واشعار مناسبتی بپیوندید👇 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
( سلام الله علیها ) دلهامون رو گِره بزنیم به دل امام زمان ، بِریم کربلا ، روز اربعین کربلا چه خبره ؟ ای کربلا ای کعبه ی عشق و امیدم بعد از جدائی ها به دیدارت رسیدم وقتی بَرا اولین بار ، وارد کربلا میشیم ، از دور چشمت میفته به گُنبد و گُلدسته های قمر بنی هاشم ،چه حسی پیدا میکنی ؟چقدر خوشحال میشی ؟ میگی خدایا شکر بالاخره منم کربلایی شدم ، اما یه قافله ی دیگم داره میاد کربلا ، رنگ صورتهاشونو آفتاب سوزانده ! بدنهاشون سیاه و کبوده ! صدای ناله هاشون با همه ی ناله ها فرق داره ...آه ای کربلا آغوش بگشا ، زینب آمد من زینبم کز رنج دوری ها خمیدم هر روز دیدم کربلای تازه ای را‎ ای کربلا ، تا بر سرِ کویت رسیدم منزل به منزل داغ بر داغم فزون شد جان کَنده ام تا رَخت در اینجا کِشیدم از بهر انجام رسالت زنده ماندم گر زنده ام من زنده ی هر دَم شهیدم ای کاروانْ سالارِ زینب دیده بُگشا تا گویمت با دیده ی گریان چه دیدم با آن که با دستت به قلبم صبر دادی چندان که در هر جا شهامت آفریدم اما دو جا دست غمم از پا درآورد بی خود زِ خود گشتم گریبان را دریدم (دو جا دیگه نتونستم طاقت بیارم ) یک جا که دشمن بر لبانت چوب می زد‎ (آی حسین ) یک جا سرت چون بر فراز نیزه دیدم یه وقت دیدن زینب صدای ناله ش بلند شد ، حسین ... اگه نامحرما اینجا نبودن ، صورت کبودم رو بهِت نشون میدادم ، اگه نامحرما نبودن ، کبودیای بدنمو بهِت نشون میدادم ، جای سیلی ها و جای تازیانه ها رو نشونت میدادم حسین ... یا اَخا ، دستی بُرون از خاک کن اشک چشم زینبت را پاک کن این تو و این دیده ی دریائیم ای به زینب در یَمِ خون هم سخن از گلوی چاک چاک خویشتن آنقدر دور تو گشتم یاحسین تا به خون خود نوشتم « یا حسین » صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایْ یَا اَبَاعَبْدِالله 3/6/1403 به کانال آموزش  مداحی واشعار مناسبتی بپیوندید👇 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
( عجل الله تعالی فرجه ) ای علَمدارِ مسیرِ اربعین « یَابْنَ الْحَسَنْ » آدم وقتی میره اون شور و حرارت اربعینیِ مؤمنین رو میبینه توو نجف ، توو کربلا ، اونجا دلش بیشتر با دل امام زمان ، پیومند می خوره ... میزبان و سفره دار اربعین « یَابْنَ الْحَسَنْ » بهترین لبیک بر هَلْ مِنْ مُعینْ « یَابْنَ الْحَسَنْ » اربعین یعنی همان تجدید بیعت با شما عشق با پای پیاده از نجف تا کربلا ... اربعین یعنی قدم بگذاشتن در راه نور انتظارِ مُنجی و آمادگی بَهرِ ظهور ( ان شاءالله ) اربعین یعنی همان تجدید بیعت با شما عشق با پای پیاده از نجف تا کربلا ... یادمون نرفته چقدر توو دعاهامون ، بهترین دعامون این بود خدایا راه کربلا رو باز کن ، الحمدلله باز شد به برکت خون شهدا ، به برکت دعاهای امام زمان ... # یابن_الحسن گرکنی امضا دوباره سمت جاده میروم اربعین ، کربُبلا ، پای پیاده می روم اونایی که کربلا نرفتید امسال ، این روزا دلتون رو به دل امام زمان ، پیوند بزنید بگید آقاجان ، امسال که نشد ، نتونستم بیام ، اما یادت باشه از همین الان ، برات سال آینده م رو بنویس آقا ... مُشکل مالی چه باشد عاشقت سر می دهد خرجیِ این راه را زهرای اطهر می دهد گرچه عبدی روسیاهم‌ دست من را هم بگیر پُرگناهم ، بی پناهم دست من را هم بگیر خوب و بد در هم بخر ما را عزیز فاطمه کربلا با هم بِبَر ما را عزیز فاطمه گر بیایم ، جان خود را نذر رویت می کنم کو ‌به کو ،‌ موکب به موکب جستجویت می کنم ای تمام عشق بر هجران رویت مبتلا در پیِ روی تو هستم از نجف تا کربلا ... میهمانت می شوم با اشک جاری از دو عین بر لبم جاریست ذکرِ « یا لَثاراتَ الْحُسِین » اربعین می آید و جوشد سبوی کربلا بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا ( اما ذکر روضه ی من ) کربلا و‌مادری که ناله ها می زد حسین اونایی که میرن کربلا ، شبهای جمعه مادرش ، فاطمه ی زهرا میاد کربلا و مادری که ناله ها می زد حسین از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین موقعی که این قافله رسیدن به کربلا ، هر کدام از مُخدّرات یکی از قبرها رو در آغوش گرفت ، اما اونی که از همه بیشتر گریه می کرد ، عقیله ی بنی هاشم زینبه ، صدا میزد حسین ، جات خالی بود داداش ، چه جاها که خواهرت نرفت ، از این شهر به اون شهر، از این دیار به اون دیار ، آی حسین ... چشمت روشن خواهرت رو بُردن محله ی یهودیا ! آی ی ی ی .... یه نفر جلو جلو جار میزد آی یهودیایی که باباهاتون به دست علی کشته شد ، بیاید بچه های علی رو دارن میارن ، گفت دیدم زن های یهودیه بالا پشت بامها دامنهاشون رو ، پُر از سنگ کردن ، یه مرتبه اون زن یهودیه صدا زد آی نیزه دار، بگو ببینم سر حسین کدامه ؟ با دست اشاره کرد اون سری که از همه نورانی تره ، سرِ حسینه ،آه ، شروع کردن با سنگ زدن ، هر سنگی که به سرِ مقدس حسین نمیخوره ، نصیب خواهر و بچه هاش میشه ... هر جا نشستی ناله بزن « یا حسین » ... 3/6/1403 به کانال آموزش  مداحی واشعار مناسبتی بپیوندید👇 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan