eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.1هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام...🌹🍃 🍃🌹بنام آفریدگار مهربانی 🌹🍃 امروز : یکشنبه ۱۳۹۹/۰۹/۰۹ ....🌹🍃 امروز به خودت قول بده از دیروزت بهتر باشی فقط یک درصد بهترازدیروزباشی مهم نیست زندگیت اونطور که میخواهی نیست مهم نیست آدمای اطرافت چجوری هستند مهم نیست اگه از خودت خیلی راضی نیستی فقط این مهمه که تو همون آدم دیـروز نباشی وقتی یک درصد بهتر از دیروزت باشی یعنی امروز یه آدم جدید هستی پس امروز به خودت بگو که آدم دیروزنیستم فقط کمتر به افکار منفیت فکر کن کمی بیشترلبخندبزن کمی بیشتر شاد بـاش کمی آروم تر باش کمی بیشتر به رویاهات فکر کن فقط یک تغییر برات کافیه اگر میخواهیدتغییرکنی نیازی نیست یک شبه متحول بشی کافیست ازیک درصد شروع شود : بزرگترین سفرها با کوچکترین قدم ها شروع می شوند ...🌹 🌷🕊 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
✨✅ تاریخ۹۹/۰۹/۰۹ را به نام روز ارادت به حضرت جوادالائمه علیه السلام🌹 در نظر گرفته؛ و حضرت را شفیع فرج نهمین فرزند از نسل امام حسین علیه السلام🌤 یعنی مهدی صاحب الزمان عج و نجات بشریت از کلیه آلام به ویژه ویروس منحوس کرونا، قرار می دهیم. 🤲اللهم عجل لولیک الفرج بحق جواد الائمه ... @yazinb3
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 درست مثل فیلم‌های اکشن آمریکایی بوده: ۱- سرِ دوربرگردان بلوار امام، نیسان بدون سرنشین و مجهز به مسلسل اتوماتیک پارک شده بود؛ درست زیر ترانس برق. مواد منفجره نیز در نیسان جاسازی شده. روبروی بلوار نیز خودروی سانتافه با ۴سرنشین در انتظار بوده. بعلاوه ۴موتورسوار و دو تک‌تیرانداز. ۲- خودروی «اسکورت۱» عبور می‌کند. خودروی دکتر با همسرش که به دوربرگردان می‌رسد، مسلسل اتوماتیک شلیک می‌کند. سه گلوله به دست و پای دکتر فخری‌زاده اصابت می‌کند. وی پیاده می‌شود. خودروی «اسکورت۲» می‌رسد. حامد اصغری پیاده می‌شود، خود را روی دکتر می‌اندازد. ناگهان نیسان با ریموت منفجر می‌شود. همزمان سرنشینان سانتافه و موتورسواران شلیک می‌کنند‌؛ ۱۲نفر همزمان. تیم حفاظت زیرآتش گلوله قرار می‌گیرد. ۳-هیچ‌یک از تروریست‌ها دستگیر یا کشته نمی‌شوند! ۴-مجروحین به اورژانس آب‌سرد منتقل می‌شوند. اما برق درمانگاه قطع است! برق منطقه از نیم‌ساعت قبل قطع شده و تمام دوربین‌ها خاموش بوده است! و هیچ فیلمی ضبط نشده. ۵-هلیکوپتر می‌آید اما به دلیل انفجار ترانس و کابل‌های برق در بلوار نمی‌تواند در بلوار بنشیند. بناچار مجروحین را به انتهای بلوار در پارک الغدیر می‌آورند تا سوار هلیکوپتر کنند. دکتر در بیمارستان بقیه‌الله تمام می‌کند. چند نکته: ۱- یک تیم ۱۲نفره عملیاتی حداقل ۵۰نفر پشتیبانی لازم دارد. چگونه یک «گروهان تروریستی» در پایتخت با تمام تجهیزات عملیات کردند؟! ۲- ترور در روز تعطیل، و در محل ویلای سوژه در هنگام تعطیلات با خانواده، یعنی اشراف کامل بر ساعت و مکان دقیق عبور و مرور و حتی برنامه خانوادگی. جاگذاری خودروی انفجار مجهز به مسلسل خودکار و انتظار ۱۲نفر مهاجم یعنی سوژه در تور کامل اطلاعاتی بوده. ۳- حفاظت چند حلقه دارد. و محافظ آخرین حلقه آن است. وقتی حلقه‌های اطلاعاتی پاره شده محافظ راهی جز «تن دادن» به گلوله ندارد. ۴- نبایستی این ترور و انفجار نطنز را جناحی و به ناکارآمدی وزیر اطلاعات تقلیل داد و پای برجام را پیش کشید. ترور شهید اردشیرحسین‌پور در زمان وزارت غلامحسین اژه‌ای، ترور علی‌محمدی، شهریاری، رضایی‌نژاد و احمدی‌روشن در زمان وزارت مصلحی و ترور فخری‌زاده در زمان وزارت علوی انجام گرفته است. این یعنی سیستم اطلاعاتی سالهاست حفره دارد؛ حفره‌ای بزرگ. جدال‌های جناحی و تکیه بر انتقام، دامیست برای سرپوش گذاشتن بر این حفره. باید برگشت و سیستم را پاکسازی کرد. 🌷🕊 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
16.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ‌‏‎: به من گفتند رفتی برنامه نگو ‎شهید، دانشمند هسته‌ای بود. بگویم چه میکرد؟ فوتبال بازی می‌کرد؟ تا این دولت سر کاره، هیچ چیز درست نمیشه دستاورد برجام و اینسکس و .. جز خسارت برای ما چیزی نداشته‌..... 🌷🕊 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
: راه باز است، راه خدمت باز است. هر کس در هر جایی می تواند خدمت کند و وقتی خدمت صادقانه شد خدا اینجور پاداش ها را هم به بهترین ها می دهد. 🌷🕊 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🕊🌷#زندگینامه_دکتر_شهید_مجید_شهریاری🕊🌷 شهید مجید شهریاری در سال ۱۳۴۵ د
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 🌷🕊 نام : احسان نام خانوادگي : باقری آرانی فرزند : حسن تاریخ تولّد : ۱۳۴۳/۰۲/۱۰ تاريخ شهادت : ۱۳۶۳/۰۹/۰۹ محلّ شهادت : دیواندره ( گروه ضدّ انقلاب – غرب کشور ) نوع عضويّت و شغل : بسیجی – کارمند محلّ دفن : گلزار شهداي امام زاده محمّد هلال بن علی آران 👇👇
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 🌷🕊#معرفی_شهید_احسان_باقری_آرانی نام : احسان نام خانوادگي : باقری آرا
🌷🕊🕊🌷 احسان باقرى درسال ۱۳۳۶/۰۲/۱۰ در خانواده‏اى مذهبى و متديّن در آران پا به عرصه هستى نهاد . والدينش براى نامگذارى او به كتاب خالقش توسّل جُستند كه اين آيه آمد : هل جزاء الاحسان الاّ الاحساناين بود كه نام او را احسان گذاشتند و او نيز مفهوم آيه را با جوهر خون بر صفحه زمين نگاشت . از همان دوران كودكى با توجّه به فضاى مذهبى خانواده ، بذر عشق به خدا و رسول‏اللّه صلى‏الله ‏عليه ‏و‏آله و ائمّه اطهار عليهم‏ السلام در دلش پاشيده شد . اوان جوانى او مصادف با شروع انقلاب اسلامى به رهبرى امام (ره) بود و احسان در دوران سربازى ، مبارزه خود را به رهبرى امامش آغاز كرد و راهپيمايى‏ها و تظاهرات را سرلوحه مبارزات خود قرار داد تا اين‏كه انقلاب به پيروزى رسيد . او پس از آن چون كشور انقلابى رها شده از جور ستمشاهى خصوصا مناطق محروم ، نياز مبرم به نيروهاى فعّال داشت ، احسان مخلصانه و بى‏ريا قدم به خاك خونين كردستان گذاشت . او ابتدا سنگر مخابرات همدوش شهيد غوّاصى و ايزدپناه و پس از آن در مركز بزرگ اسلامى همگام با روحانيون اهل تسنّن و تشيّع به حراست و حفاظت از نظام اسلامى و به مبارزه با تمام ايسم‏ها پرداخت . محروميت و فقر ناشى از ظلم ستم‏شاهى اين منطقه، انسانى از جان گذشته را مى‏طلبيد كه اين‏بار از گام‏هاى استوار احسان باقرى مژده رهايى از محروميت شنيده مى‏شد . او در سمت بخشدار و شهردار ديوان درّه علاوه بر انجام خدمات عمرانى بسيار، چون خود را وارث خون شهيدان گران‏قدر آن منطقه مى‏ديد ، مصمّم در پاكسازى روستاهاى اطراف شد و پس از پاكسازى با دلجويى از مردم ، بذر انقلاب اسلامى را در دل‏هاى آن‏ها مى‏پاشيد . احسان پس از شهادت برادرش اسماعيل در جبهه‏ هاى جنوب ، عازم آن منطقه شد و پس از مدّتى مبارزه با دژخيمان بعثى ، شيرينى آزادى خرّمشهر را در عمليّات بيت ‏المقدّس چشيد و مجدّدا به منطقه برگشت . در اين رابطه يكى از برادران همرزم شهيد در اين عمليّات چنين مى‏گويد : در عمليّات بيت ‏المقدّس در تيپ 7 ولى‏عصر (لشكر ولى‏عصر فعلى) بوديم ، احسان در يكى از شب‏هاى قبل از عمليّات چند مرتبه از خواب مى‏پريد و گريه مى‏كرد . وقتى يكى از همسنگرانش (حبيب‏اللّه غفوره كه در آن عمليّات به شهادت رسيد) او را در آغوش مى‏گرفت و از او مى‏پرسيد چى شده است ؟ ايشان مى‏گفت : الان برادرم اسماعيل باقرى و حسن هوايى (كه هر دو شهيد شدند) را در خواب ديدم كه برادرم گفت : «احسان تو هم نزد ما مى‏آيى» . تنها علاقه شهيد دلجويى از مردم محروم و خانواده‏هاى شاهد اطراف ديوان درّه بود . شهيد احسان در يكى از غروب‏هاى سرد پاييزى سال ۱۳۶۳ به شهادت رسيد . 👇👇
🌴 #یازینب...
🌷🕊#زندگینامه_شهید_احسان_باقری🕊🌷 احسان باقرى درسال ۱۳۳۶/۰۲/۱۰ در خانواده‏اى مذهبى و متديّن در آران پ
🌷🕊🕊🌷 خدایا! تو را می ستایم و شکر می کنم که بر من منت نهادی و هدایتم فرمودی و بابی از درهای جنت را که جهاد فی سبیل الله است، به رویم باز کردی که اگر چه در جهاد اکبر ضعیف هستم و بر نفسم مسلط نیستم، ولیکن یاد تو و نگاه به چهره نایب امام زمانت خمینی روح خدا باعث اطمینان و آرامش قلبم می شود. خدایا! پیروزی با شهادت را نصیب من و تمام رزمندگان گردان ... من این مرگ را بو کردم و بویش به مشامم رسید. ای تحلیل گران شرق و غرب! ما در مکتب حسین و امام جعفر صادق درس آموخته ایم که می گویند : اگر جز این است که دین محمد با کشته شدن من باقی نمی ماند، پس ای شمشیرها فرود آیید برمن و بدنم را ریز ریز کنید. آیا نمی دانید که کشن دشمن برای ما عادت شده و شهادت برای ما افتخار است (امام سجاد ) و چه خوب و زیبا و روشن امام عزیزمان می فرماید که ما همه در راه اسلام فدا شدیم، پس بگذارید تا گلوله ها و خمپاره های آتشین آمریکایی صدام و کفار بر من ببارند تا دین اسلام و محمد و انقلاب خونبار اسلام و رهبرش خمینی بت شکن باقی بمانند. برای من فکر کردن و به حال من گریه کردن بی فایده است، کمی بنشینید و با خود فکر کنید که آیا آماده سفر هستید؟ آیا کوله پشتی خود را محکم بسته اید؟ آیا آذوقه را برداشته و بالاخره چه کرده اید؟ مگر شما تا چند روز دیگر زنده هستید؟ ای ملت عزیز و ایثارگر! ما لباس کثیف دنیایی را از تن بیرون کردیم و لباس بهشتی بر تن کردیم، نمی دانید چه فاخر است؛ شما هم خود را آماده کنید. به این مال اندک و بی ارزش دنیوی تکیه نکنید؛ فقط به قدرت الهی تکیه کنید. مادرجان! همان طور که بعد ازشهادت برادرم اسماعیل از اسلام و شهید برایت گفتم تا صبر بیاوری، همان طور حالا هم صبور باش و مقاومت کن. هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊 :بانو بهناز ضرابی.. فصل دوازدهم..( قسمت ۷)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 کمی بعد لنگان لنگان آمد بالای سرم. دستش را گذاشت روی شانه ام. گفت: یک عمر منتظر شنیدن این جمله بدوم قدم جان. حالا چرا؟! کاش این دم آخر همه نگفته بودی. دلم را می لرزانی و می فرستی ام دم تیغ. من هم تو را دوست دارم. اما چه کنم؟! تکلیف چیز دیگری است. کمی مکث کرد. انگار داشت فکر می کرد. بین رفتن و نرفتن مانده بود. اما یک دفعه گفت: برای دو سه ماهتان پول گذاشته ام روی طاقچه. کمتر غصه بخور. به بچه ها برس. مواظب مهدی باش. او مرد خانه است. گفت: اگر واقعا دوستم داری نگذار حرفی که به امام زده ام و قولی که داده ام پس بگیرم. کمکم کن تا آخرین لحظه سر حرفم باشم. اگر فقط یک ذره دوستم داری قول بده کمکم کنی. قول دادم و گفتم: چشم. از سر راهش کنار رفتم و او با آن پای لنگ رفت. گفته بودم چشم اما از درون داشتم نابود می شدم. نتوانستم تحمل کنم. قرآن جیبی کوچکی داشتیم آن را برداشتم و دویدم توی کوچه. قرآن را توی جیب پیراهنش گذاشتم. زیر بغلش را گرفتم تا سر خیابان او را بردم. ماشینی برایش گرفتم. وقتی سوار ماشین شد انگار خیابان و کوچه روی سرم خراب شد. تمام راه برگشت را گریه کردم. این اولین باری بود که یک هفته بعد از رفتنش هنوز رشته زندگی دستم نیامده بود دست و دلم به هیچ کاری نمی رفت. مدام با خود می گفتم: قدم گفتی چشم و باید منتظر از این بدترش باشی. از این گوشه اتاق بلند می شدم و می رفتم آن گوشه می نشستم. فکر می کردم هفته پیش صمد اینجا نشسته بود این وقت ها داشتیم با هم ناهار می خوردیم این وقت ها بود فلان حرف را زد خاطرات خوب لحظه هایی که کنارمان بود یک آن تنهایم نمی گذاشت. خانه حزن عجیبی گرفته بود. غم و غصه یک لحظه دست از سرم بر نمی داشت. همان روزها بود که متوجه شدم باز حامله ام. انگار عصه بزرگ تری از راه رسیده بود باید چه کار می کردم چهار تا بچه. من فقط بیست و دو سالم بود. چطور می توانستم با این سن کم چرخ زندگی را بچرخانم و مادر چهار تا بچه باشم. خدایا دردم را به کی بگویم. خدا کاش می شد کابوسی دیده باشم از خواب بیدار شوم. کاش بروم دکتر، آزمایش بدهم و حامله نباشم. اما این تهوع، این خواب الودگی، این خستگی برای چیست. دو سه ماهی را در برزخ گذراندم شک بین حامله بودن و نبودن. وقتی شکمم بالا آمد دیگر مطمئن شدم کاری از دستم بر نمی آید. توی همین اوضاع و احوال جنگ شهرها بالا گرفت. دم به دقیقه مهدی را بغل می گرفتم خدیجه و معصومه را صدا می زدم و می دویدیم زیر پله های در ورودی. با خودم فکر می کردم با این همه اضطراب و کار یعنی این بچه ماندنی است. آن روز هم وضعیت قرمز شده بود. بچه ها را توی بغلم گرفته بودم و زیرپله ها نشسته بودیم. صدای ضد هوایی ها آن قدر زیاد بود که فکر می کردم هواپیماها بالای خانه ما هستند. مهدی ترسیده بود و یک ریز گریه می کرد. خدیجه و معصومه هم وقتی می دیدند مهدی گریه می کند بغض می کردند و گریه شان می گرفت. نمی دانستم چطور بچه ها را ساکت کنم. کم مانده بودم خودم هم بزنم زیر گریه. با بچه ها حرف می زدم برایشان قصه می گفتم بلکه حواسشان پرت شود اما فایده ای نداشت در همین وقت در باز شد و صمد وارد شد بچه ها اول ترسیدند مهدی از صمد غریبی می کرد چسبیده بود به من و جیغ می کشید. صمد، خدیجه و معصومه را بغل کرد و بوسید اما هر کاری می کرد مهدی بغلش نمی رفت. صدای ضد هوایی ها یک لحظه قطع نمی شد صمد گفت: چرا اینجا نشسته اید؟ گفتم: مگر نمی بینی وضعیت قرمز است. با خنده گفت: مثلاً آمده اید اینجا پناه گرفته اید اتفاقا اینجا خطرناک ترین جای خانه است بروید توی حیاط بنشینید از اینجا امن تر است. دست خدیجه و معصومه را گرفت و بردشان توی اتاق. من هم را برداشتم و دنبالش رفتم. کمی بعد وضعیت سفید شد. صمد دوشی گرفت لباسی عوض کرد چای خورد و رفت بیرون و یکی دوساعت بعد با یکی از دوستانش با چند کیسه سیمان و چند نبشی آهن برگشت. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرکی  آرزو داشته باشه خیلی خدمت کنه میشه...! یه گوشه دلت پا بده، شهدا بغلت میکنن... ـ مابه چشم دیدیم اینارو... ـ ازاین شهدا مدد بگیرید، ـ مدد گرفتن از شهدا رسمه... دست بذار رو خاک قبر شهید بگو... حُسین به حق این شهید، یه نگاه به ما بکن...🕊🥀 🌷🕊 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
بعضی‌هامون در حق کشور بی‌انصافی کردیم! حق انتقاد محفوظ ولی یادمون نره که این مدت چندتا صید درشت داشتن: ۱. سرکرده گروهک تروریستی تندر ۲. سرکرده گروهک تروریستی الاحوازیه ۳. سرکرده گروهک تروریستی جبش العدل و کلی خطر رفع شده دیگه که هیچوقت خبردار نشدیم 🌷🕊 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هک سایت شهرداری تگزاس آمریکا و نمایش تصویر سردارشهید حاج قاسم و شهید محسن فخری زاده و صوت سردار قاآنی در صفحه سایت 🌷🕊 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
متاسفانه همسر حجة الاسلام راستگو هم به فاصله چند روز بعد از دنیا رفت. برای این دو عزیز بزرگوار غفران و رحمت الهی و علو درجات آرزومندیم...
🌴 #یازینب...
متاسفانه همسر حجة الاسلام راستگو هم به فاصله چند روز بعد از دنیا رفت. برای این دو عزیز بزرگوار غفر
با سلام و احترام این خبر درست نیست. همسر حجة الاسلام راستگو دو سال پیش فوت کردند. حتی در برنامه سمت خدا حاج اقا فرحزادی هم گفتن که تو این دو سال بعد از همسرشون اصلا حوصله هیچ کاری نداشتن.... ... متاسفانه معمولا سایت ها برای بالابردن بازدید دروغ زیاد میزنند. این عکس خانوم عفت مرعشی همسر رفسنجانی هستند.
🌴 #یازینب...
با سلام و احترام این خبر درست نیست. همسر حجة الاسلام راستگو دو سال پیش فوت کردند. حتی در برنام
از دوست عزیزمان بابت این پیام واقعا تشکر می کنیم، اجرتان با خانم بزرگ حضرت زینب سلام الله علیها بزرگواران بابت اشتباهات ما واقعا ازتون عذر خواهی می کنیم، بعضی وقت ها به اشتباه متن ارسال می شود ، از دوستانی که به ما تذکر می دهند هم تشکر می کنیم. خدا خیرتان بدهد 💐
حالا هم این‌قدر دم از شهادت نزنید که مالِ این حرفا نیستید بگید اگه شهید شدید چی به من می‌رسه..؟! حمید گفت: مصطفی‌ جان! هرچی دارم مالِ تو گفتم: نه اون چیزی که برات باارزشه رو بگو گفت: من یه چفیه دارم که برام خیلی باارزشه گفتم: چی؟! یه چفیه؟! قرآن و پول و این همه چیز باارزش داری اون وقت یه چفیه؟! گفت: این چفیه از همه چیز برام مهم‌تره از دستِ آقا گرفتمش.. 🌷🕊 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
خوردیم چو گنجشک به دیوارِ بلورین پنداشته بودیم که این پنجره باز است.. ..
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
۸ به وقت امام هشتم...🌹🍃 غیر از شه خراسان از ما کسی رضا نیست پر میزنم به مشهد هر روز ساعت بیست ...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 🍃🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
همه دوست دارند که به بهشت بروند اما کسی دوست ندارد بمیرد . . . بهشت رفتن جرأت مُردن می‌خواهد! و شهدا چه زیبا تفسیر کردند جرأت را..🌷🕊 ... 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌷🕊 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
در پناه نگاه امنتان صبحی دیگر را در هجوم رنج ها آغاز می کنم همچون غزالی که در محاصره ی درندگان ، دلخوش به جان پناهی مطمئن ، زندگی می کند ... یاد شما قلبم را آرام می کند ، امیدم می دهد و تا اوج ، پر و بالم می دهد .... من به مهر شما زنده ام ... 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 🌷🕊#معرفی_شهید_احسان_باقری_آرانی نام : احسان نام خانوادگي : باقری آرا
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🕊🌷🌷🕊 شهید مدافع حرم حسین محرابی متولد شهریورماه سال ۵۶ و از رزمندگان مدافع حرمی است که از طریق لشکر فاطمیون و همزمان با سالروز تولدش برای دفاع از حرم حضرت زینب به سوریه رفت. وی در اولین اعزامش به سوریه پس از ۷۵ روز در دهم آذرماه سال ۱۳۹۵ در آخرین روزهای ماه صفر و در ایام شهادت امام رضا در منطقه حلب به شهادت رسید. 👇👇
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🕊🌷#زندگینامه_شهید_حسین_محرابی🌷🕊 شهید مدافع حرم حسین محرابی متولد شهر
🕊🌷🌷🕊 السلام علیک یا اباعبدالله یا حسین السلام علیک یا ابالفضل العباس یا علمدار با دلی آرام و قلبی مطمئن از آنچه انجام می دهم (جهاد) از حضور شما عزیزان مرخص می شوم؛ باشد که این فرزند و برادر کوچک و خطاکار خود را ببخشید و حلال کنید. اگر خداوند متعال قسمت اینجانب شهادت نمود، قیم فرزندان من پدربزرگشان حاج سید احمد بلدیه می باشند و نائب ایشان دایی های ایشان سید ابراهیم بلدیه و سید مهدی بلدیه باشد که اربابم حضرت زینب و حضرت رقیه ایشان را یاری فرمایند؛ اختیار بچه ها و مال و اموال به همسر عزیزم و کسی که خیلی در این راه مرا یاری کردند بی بی مرضیه بلدیه می باشد. همسرم، فرزندانم را یار و یاور امام مظلومم حضرت مهدی عج قرار بده و تا غیبت ایشان گوش به فرمان نائب بر حقش امام خامنه ای؛ یک دست لباس و پوتین محمد مهیار خریده ام، به محض اینکه لباس ها برایش کمی اندازه شد، اسلحه مرا بردارد. مادر! مادر! مادر! مرا حلال کنید و همانند حضرت زینب صبور باشید و در شهادت من بی قراری نکنید و شاد باشید که با عنایت امام رئوفم علی بن موسی الرضا فرزند سراپا تقصیر شما را پذیرفته اند. هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد. من مانند کسی هستم که سوار تاکسی شده و به مقصد می رسم ولی پولی ندارم، از خدا خجالت می کشم، ولی به لطف و رحمت خدا امیدوارم. فرزندانم! زینب و فاطمه، با حیا و حجاب مرا یاری کنید؛ بدانید که حیا از حجاب کمتر نیست. و فرزند کوچکم محمد مهیار! تو نذر مولایم ، مولای تنهایم حضرت صاحب الزمان هستی، خودت را برای یاری امامت آماده کن و بدان که مولایمان بزودی تشریف می آورند؛ انشاء الله با پاکی و نمازت، با حیا و نجابتت ایشان را یاری کن؛ گوش به فرمان امام خامنه ای داشته باش. حلالم کنید خواهران و برادرانم. فرزند و برادر سراپا تقصیر، حسین محرابی و من الله توفیق و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊 :بانو بهناز ضرابی.. فصل دوازدهم ..( قسمت ۸)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 دوستش برایمان یک سنگر ساختند چند روز که پیش ما بود همه اش توی سنگر بود و آن را تکمیل می کرد. برایش یک استکان چای می بردم و جلوی در سنگر می نشستم او کار می کرد و من نگاهش می کردم. یک بار گفت: قدم خوش به حال آن سالی که تابستان با هم خانه خودمان را ساختیم.چی می شد باز همان وقت بود و ما تا آخر دنیا با دل خوشی زندگی می کردیم. گفتم: مثل اینکه یادت رفته آن سال هم بعد از تابستان از پیشم رفتی. گفت یادم هست ولی تابستان که پیش هم بودیم خیلی خوش گذشت فکر کنم فقط آن موقع بود که این همه با هم بودیم. چایش را سر کشید و گفت: جنگ که تمام بشود یک ماشین می خرم و دور دنیا می گردانمت با هم می رویم از این شهر به آن شهر. به خنده گفتم با این همه بچه گفت: نه. فقط من و تو. دو تایی. گفتم: پس بچه ها را چه کار کنیم. گفت: تا آن وقت بچه ها بزرگ شده اند. می گذاریمشان خانه یا می گذاریمشان پیش شینا. سرم را پایین انداختن و گفتم: طفلی شینا. از این فکرها نکن. حالا حالاها من و تو دو نفری جایی نمی توانیم برویم‌ مثل اینکه یکی دیگر در راه است. استکان چای را گذاشت توی سینی و گفت: چی می گویی؟!بعد نگاهی به شکمم انداخت و گفت: کی؟!گفتم: سه ماهه ام‌ گفت: مطمئنی؟ گفتم: با خانم آقا ستار رفتیم دکتر. او هم حامله است دکتر گفت هر دویتان یک روز زایمان می کنید.می دانستم این بار خودش هم خیلی خوشحال نیست اما می گفت: خوشحالم . خدا بزرگ است. اما می گفت: خوشحالم خدا بزرگ است توی کار خدا دخالت نکن حتما صلاح و مصلحتش بوده. بالاخره سنگرآمده شدیک پناهگاه کوچک یک در یک و نیم متری با خوشحالی می گفت: به جان خودم.بمب هم رویش بخورد طوری اش نمی شود. دو سه روز بعد رفت اماوقتی روحیه و حال مرا دید قول داد زود برگردد. این بار خوش قول بود بیست روز بعد برگشت. بیشترازقبل محبت می کرد هر جا می رفت مهدی را با خودش می برد می گفت: می دانم مهدی بچه پر جنب و جوشی است و تو را اذیت می کند. یک روز طبق معمول مهدی را بغل کرد و باخودش برد اما هنوز نرفته صدای گریه مهدی را از تو کوچه شنیدم. با هول دویدم توی کوچه. مهدی بغل صمد بود. داشت گریه می کرد پرسیدم : چی شده؟! گفت: ببین پسرت چقدر بلا شده در داشبورد را باز کرده و می خواهد کنسرو بخورد.گفتم: خوب بده بهش بچه است. مهدی را داد بغلم و گفت: من که حریفش نمی شوم تو ساکتش کن. گفتم: کنسرو را بده بهش ساکت می شود‌ گفت: چی می گویی؟ آن کنسرو را منطقه به من داده بودند بخورم و بجنگم حالا که به مرخصی آمده ام. خوردنش اشکال دارد. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی حاج مهدی رسولی در مراسم تشییع شهید فخری زاده 🔸خشم امروز من از قبل فزون تر گشته 🔹از شب تیره بغداد ورق برگشته 🔸به دم ندبه هر جمعه بر این لب سوگند 🔹راه ما راه حسین است به زینب سوگند 🔸ما که از کرب و بلا درس جنون می گیریم 🔹عاقبت پاره تن و غرق به خون می میریم 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
: ٺنها آنهایۍ ٺرور مۍ‌شوند ڪه وجودشاݩ دریچه‌ي ٺنفس اسټڪبار را مۍبندد، آݧ قدر ڪه مجبور شوند، آنها را حذف فیزیڪۍ، یعنی ٺرور ڪنند. 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---