☀️2) امام صادق ع نامهای به شیعیان نوشته و خواسته بودند که هر روز بعد از نمازهایشان آن را مرور کنند. توضیحاتی درباره این نامه و فرازهایی از آن قبلا گذشت.
در فراز دیگری از این نامه آمده است:
ای جماعت نجاتیافته؛ اگر خداوند [بخواهد نعمتِ] آنچه را به شما عطا فرموده بر شما تمام کند، تمام نشود مگر اینکه بر شما آنچه بر صالحانِ پیش از شما وارد شده بود وارد شود؛ و اینکه در جانهایتان و اموالتان مورد آزمایش قرار گیرید و اینکه از دشمنان خداوند [سخنان] آزار[دهنده] فراوان بشنوید و صبر کنید و با جان و دل تحمل کنید؛ و اینکه شما را ذلیل بدارند و مورد خشم و بغض قرار گیرید؛ و اینکه بر شما ستم بار کنند و شما بر دوش کشید در حالی که با این کارتان قرب الهی و سرای آخرت را طلب میکنید؛ و اینکه در آزاری که در راه خداوند عز و جل بناحق بر شما روا میدارند بشدت کظم غیظ کنید؛ و اینکه شما را به خاطر حق[ی که بدان باور دارید] تگذیب کنند و در آن با شما به دشمنی برخیزند و به خاطر آن بغض شما را بپرورانند، و شما در همه این اموری که از آنان بر شما وارد میشود صبر پیشه کنید و مصداق همه اینها در کتاب الله که آن را جبرئیل بر پیامبرتان نازل کرد آمده است؛ شنیدید این سخن خداوند عز و جل به پیامبرتان را که فرمود «صبر کن همان گونه که پیامبران اولواالعزم صبر کردند و بر آنان تعجیل مکن» (احقاف/35) سپس فرمود: «اگر تو را تكذيب كردند، به يقين پيامبران قبل از تو نيز تكذيب شدند» (فاطر/4) «پس در برابر تكذيب و اذيتی که شدند، صبر كردند» (انعام/34) پس قطعا که پیامبر خدا ص و پیامبران پیش از ایشان مورد تکذیب قرار گرفتند و با این تکذیب حق، اذیت شدند ...
📚الكافي، ج8، ص4-5
@YekAaye
☀️3) از امام باقر ع روایت شده است:
همانا بنده بین سه امر است: بلاء و قضاء و نعمت:
🔹پس هنگامی که بلایی از جانب خداوند میآید، صبر کردن وظیفهاش است؛
🔹هنگامی که قضا و قدر الهی بر او واقع میگردد، تسلیم آن شدن وظیفهاش است؛
🔹و هنگامی که نعمتی از جانب خداوند به او میرسد، شکر کردن وظیفهاش است.
📚الخصال، ج1، ص86؛ المحاسن، ج1، ص6-7
@YekAaye
☀️4) ابوخالد کابلی (از اصحاب سرّ امام سجاد ع) میگوید: امام سجاد ع به من فرمود:
دلم میخواست به حال خود رها میشدم و با مردم سه كلمه حرف ميزدم و سپس خدا درباره من هر چه دوست داشت، مقدر میفرمود؛ ولیکن عزم و جدیتی از جانب خداوند [برعهده ما] است که صبر پیشه کنیم؛ سپس این آیه را تلاوت کردند» و قطعا که خبر آن را بعد از مدتی خواهی دانست» (ص/88) و نیز این آیه را تلاوت کردند: «و حتماً از کسانی که پیش از شما بدانان کتاب [آسمانی] داده شده و از کسانی که شرک ورزیدند، [سخنان] آزار[دهنده] فراوانی خواهید شنید؛ و اگر صبر و تقوا پیشه کنید، بیشک این از [نشانههای/موجبات/ ثمرات] جدّیّت در امور است.» (آل عمران/186)
📚الغيبة للنعماني، ص198؛ تفسير العياشي، ج1، ص211
@YekAaye
☀️ 5) از امام باقر ع روایت شده است:
خداوند عز و جل خود را متعهد کرده برای بلا فرستادن بر مومن، همان گونه که شخص خود را متعهد میکند که از سفر سوغاتی بیاورد؛ و با دنیا بر او داغ مینهد، همان گونه که پزشک [برای معالجه] بر بیمار داغ مینهد.
📚الكافي، ج2، ص255
@YekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «لَتُبْلَوُنَّ في أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ»
آزمايش، يك سنّت جدّى الهى است، خود را آماده كنيم. (حرف لام در اوّل و حرف نون مشدّد در آخرِ «لَتُبْلَوُنَّ» نشانهى جدّى بودن مسأله است.) (تفسير نور، ج2، ص217) و مومن اگر مومن باشد همواره در جان و مالش در معرض آزمون است.
🔖حدیث5 https://eitaa.com/yekaye/4971
💠ثمره #اخلاقی
سختیهایی که در روزگار برایمان پیش میآید را دو گونه میتوان دید:
🔻اینکه خدا ما را به حال خود رها کرده، و اصلا خدا با ما مهربان نیست و ... و از آنها ناراحت باشیم؛
🔺اینکه خدا در ما ظرفیت رشد کردن بر اثر مقاومت دیده و ما را شایسته رسیدن به مقامات عالی دانسته است؛ و از وقوع آنها خوشحال باشیم؛ چرا که قرار است با این سختیها رشد کنیم.
🤔جهان و سختیهایش همین است که هست؛ این دست من و توست که کدام نگاه را برگزینیم❗️
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ... لَتُبْلَوُنَّ في أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ»
در بحث از آیه «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُون» (انبیاء/35) اشاره شد:
«اینکه عبارت «نَبْلُوكُمْ ...» بعد از عبارت «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» آمده، به نوعی توضیح آن است و درواقع، دارد به فلسفه مرگ اشاره میکند:
چرا انسانها میمیرند؟
زیرا زندگی در دنیا هدف نبوده است: آمدهاند آزمایش شوند.»
🔖جلسه 95، تدبر4 http://yekaye.ir/al-anbiya-021-035/
🤔این آیه و آیه قبل نیز همین مضمون را تکرار میکند:
🔺از طرفی، ياد مرگ و زودگذرى دنيا، مسائل را براى انسان آسان مىكند. (تفسير نور، ج2، ص217)
🔺و از طرف دیگر، انسان زمانی عرصهی آزمایش بودنِ زندگی دنیا را جدی میگیرد که باور کند که او و همگان میمیرند و حساب و کتاب نهایی در جای دیگری رقم میخورد.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «لَتُبْلَوُنَّ في أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ»
بيشترين ابزار آزمايش، مال و جان است. (تفسير نور، ج2، ص217)
🔺جان مهمترین و ارزشمندترین دارایی هرکس در دنیاست؛ و از این رو، هشدار به آمادگی برای ابتلای جانی، طبیعی است.
🤔اما در میان ابتلائات مختلف دیگری که برای بشر ممکن است پیش آید (مثلا مریضی و ابتلای در بدن، فراق و ابتلای در دوری از عزیزان، و ...) چرا فقط سراغ ابتلای مالی رفت؟
🤔
🤔
🤔
🤔
🤔
🤔
🤔
🤔
🍃الف. شاید میخواهد نشان دهد دلبستگی انسانها عموما به مال بیش از هر چیز دیگری است؟
🍃ب. شاید از این جهت که بازگشت بسیاری از ابتلائات دیگر، به ابتلای مالی است، چنانکه وقتی کسی ثروت دارد تحمل بسیاری از ابتلائات برای او راحتتر میشود (مثلا مریض شود دغدغه هزینه درمان و پرستار و ... را ندارد؛ یا سفر برود، امکان بازگشت زود به زود برایش میسر است؛ یا ...)
🍃ج. شاید از این جهت که مال مهمترین امر اعتباریای است که واقعا جز اعتبار ارزشی ندارد (ارزش کاغذی که به نام پول داریم صرفاً به اعتبار بانک مرکزی است و میشود یک شبه با تغییر واحد پول، کل آن اسکناسها را بیارزش کرد)؛ در عین حال ارزشمندترین نقشها را ایفا میکند که همه همّ و غم افراد را به خود جلب میکند.
🍃د. ...
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣ «لَتُبْلَوُنَّ في أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذی كَثيراً»
علاوه بر پذيرش خطر جان و مال، بايد خود را براى شنيدن انواع نيشها و تحقيرها آماده كرد.
(تفسير نور، ج2، ص217)
🤔اما چرا در کنار ابتلای مالی و جانی، از اذیت سخن گفت، آن هم فقط از اذیت شنیدن، نه هرگونه اذیت شدن؟
🍃الف. چون شنيدن تحقير و هجو، و آزار ديدن از دشمن، يكى از [مهمترین] وسايل آزمايش است.
(تفسير نور، ج2، ص217)
🍃ب. شاید میخواهد بر اهمیت ارتباطات در زندگی بشری تاکید کند. آن مقدار که سخن گفتن و شنیدن در زندگی ما موضوعیت دارد، هیچ چیزی موضوعیت ندارد.
🍃ج. شاید میخواهد به تاثیر شنیدههای از دیگران (اصطلاحاً: حرف مردم) بر تغییر رفتارها تاکید کند؛ یعنی با توجه به اینکه بسیاری از رفتارهای ما تحت تاثیر حرف مردم تغییر میکند، میخواهد هشدار دهد که اگر مسیر ایمان را در پیش گرفتید، منتظر این ابتلای شدید باشید که «حرف مردم» بخواهد شما را از مسیرتان خارج کند.
🍃د. ...
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ «لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذی كَثيراً»
مومن اگر مومن باشد، حتما مورد زخم زبان عدهای قرار میگیرد:
🤔نه فقط مشرکان (که اصلا خدا را قبول ندارند و بتپرستاند، و دشمنیشان با اهل دین واضح است) بلکه حتی از جانب اهل کتاب (که خود را دیندار، و مومن به خدا و نبوت میدانند)
🤔آن هم نه زخم زبانی که از روی سوء تفاهم و ... باشد، بلکه زخم زبانی که با قصد آزار انجام شده و واقعا اذیتکننده است (أذیً)
🤔آن هم نه یکی دو بار؛ بلکه بسیار (أذی کثیرا)
💠ثمره #اخلاقی
اگر در مسیر صحیح الهی گام برمی داریم، انتظار نداشته باشیم که دیگران لزوما ما را تشویق کنند؛ بلکه انتظار طعنه زدنها و اذیتشدنها، آن هم به نحو فراوان، داشته باشیم.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
7⃣ «لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذی كَثيراً»
مخالفان اسلام در ضربه زدن به مسلمانها، وحدت در هدف و گاهى وحدت در شيوه دارند: [فرق نمیکند اهل کتاب باشند یا مشرک]
(تفسير نور، ج2، ص217)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8⃣ «لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ»
صرفاً نفرمود از جانب اهل کتاب؛ بلکه فرمود از جانب کسانی که به آنان کتاب داده شد، قبل از شما. چرا؟
🍃الف. شاید میخواهد اشاره کند به خصلت نامطلوب تعصب بر داشتههای خود و حسادت به دیگران: اهل کتاب، پیش از آمدن اسلام، کتاب آسمانی داشتند؛ یعنی واقعا سخن خدا هم نزد آنان بود، اما دلشان نمیخواست که کس دیگری به این شرافت (دریافت کتاب آسمانی) مفتخر شود❗️
🍃ب. تاکیدی است بر اینکه انتظار نداشته باشید که مردمی که قبلا در یک روال حقی بودهاند لزوما الان هم به حق بگروند؛بلکه برحق بودنِ آنان، چهبسا از باب دینداری آباء و اجدادی بوده، نه دینداری واقعی: درست است که قبل از شما کتاب آسمانی برحقی داشتند، اما گرایش آنان به آن کتاب، ناشی از حقانیت آن نبود❗️
🍃ج. ...
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
9⃣ «وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذی كَثيراً»
💢دشمن به كم قانع نيست.💢
(تفسير نور، ج2، ص217)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🔟 «لَتُبْلَوُنَّ في أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذی كَثيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»
در برابر امتحان و اذیت دشمنان صبر کردن لازم است؛ و طبیعی است که بعد از هشدار درباره امتحان و اذیت دشمن، از صبر سخن گفته شود.
🤔 اما چرا در این مقام، علاوه بر صبر، از تقوا سخن گفت؟
🍃الف. چون صبر و تقوى در كنار هم رمز موفقيّت است. استقامت بدون تقوا، در افراد لجوج نيز پيدا مىشود. (تفسير نور، ج2، ص217)
🍃ب. «تقوی» از ماده «وقی» به معنای خود را در مسیر نگهداشتن است. شاید میخواهد تاکید کند که این صبر، از باب ظلمپذیری نیست، بلکه از باب این است که شخص میخواهد در مسیر حق باقی بماند.
🍃ج. هرگونه صبر و استقامتی در نگاه دین مطلوب نیست؛ بلکه تنها صبر و استقامتی مطلوب است که مطابق با دستورات خدا و بر اساس تقوا باشد؛ و از این جهت شبیه عبارت «اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» (هود/112 و شوری/15) است که استقامت را به نحو خاص از پیامبر طلب میکند.
🍃د. صبری که همراه با تقوا و بر اساس باشد، حکایت از جدیت و عزم در امور دارد؛ نه هر صبری.
🍃ه. صبر در کاربردهای رایج، هم معنای انفعالی (خودداری کردن) دارد و هم معنای ایجابی (استقامت ورزیدن). شاید با قرار دادن آن در کنار کلمه «تقوا» - به عنوان مهمترین کلیدواژه ارزشگذاری در دین (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ؛ حجرات/13) - میخواهد نشان دهد که معنای ایجابیِ آن مد نظر بوده است؛ نه معنای انفعالیِ آن.
🍃و. ...
@Yekaye
910) 📖 و إِذْ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَليلاً فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ 📖
💢ترجمه
و هنگامی که خداوند از کسانی که به آنان کتاب [آسمانی] داده شده بود پیمان گرفت که حتما باید آن را برای مردم تبیین نمایید و پنهانش مدارید؛ اما آن را پشت سرشان افکندند و به ازای آن بهای اندکی ستاندند؛ پس چه بد است آنچه میستانند!
سوره آل عمران، (3) آیه 187
1397/12/23
7 رجب1440
@YekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است که درباره این آیه فرمودند:
«و هنگامی که خداوند از کسانی که به آنان کتاب [آسمانی] داده شده بود پیمان گرفت که حتما باید آن را برای مردم تبیین نمایید و پنهانش مدارید» و آن این بود که خداوند از کسانی که به آنان کتاب [آسمانی] داده شده بود، در مورد حضرت محمد ص پیمان گرفت که حتما هنگامی که او ظهور کرد باید او را برای مردم تبیین نمایید و پنهانش مدارید؛ «اما آن را پشت سرشان افکندند» یعنی عهد خدا را پشت سرشان افکندند و به ازای آن بهای اندکی ستاندند؛ پس چه بد است آنچه میستانند!
📚تفسير القمي، ج1، ص128
فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ: «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ» وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ فِي مُحَمَّدٍ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ إِذَا خَرَجَ وَ لَا يَكْتُمُونَهُ «فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ» يَقُولُ نَبَذُوا عَهْدَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ «وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ».
@Yekaye
☀️2) از امام باقر ع در شرح آیه «اينان احبار [علمای یهود] و راهبان خود و مسيح بن مريم را به جاى خدا به الوهيّت گرفتند» روایت شده است:
اما در مورد مسیح بن مریم؛ از او سرپیچی کردند و او را در دل خویش بیش از حد بزرگ داشتند تا جایی که گمان کردند او خدا ویا پسر خداست؛ و برخی گفتند او یکی از سه نفر است و عدهای گفتند خود خداست؛ اما در مورد احبار و راهبانشان، مساله این است که از آنان پیروی کردند و سخنشان را پذیرفتند و چنان از دستوراتشان پیروی نمودند و دین خود را صرفاً بر اساس آنان فرامی خواندند تنظیم میکردند که با این نحوه اطاعت از آنان و کنار گذاشتن دستور خدا و کتابهای الهی و پیامبرانش، آنان را به ربوبیت خود برگزیدند و دستور خدا پشت سرشان انداختند؛ یعنی آنچه را که این احبار و رهان بدان امر میکردند پیروی و اطاعت میکردند هرچند که معصیت خدا باشد؛ خداوند این را در کتاب ما بدین جهت ذکر فرمود تا از آنان پند گیریم؛ پس بر بنی اسرائیل بدانچه انجام دادند خرده گرفت و فرمود: «بدانان دستور داده نشد جز اینکه خداوند واحد را بپرستند که خداوندی جز او نیست؛ او منزه است از آنچه به او شرک می ورزند.» (توبه/31)
📚تفسير القمي، ج1، ص289
@YekAaye
☀️ 3) از امام صادق ع روایت شده است:
در کتاب علی ع خواندم که همانا خداوند از جاهلان عهد پیمانی برای علمجویی نگرفت، مگر آنکه پیش از آن از عالمان عهد و پیمانی برای بذل و بخشش علم به جاهلان گرفت؛ زیرا که علم قبل از جهل بوده است.
📚الكافي، ج1، ص41
📜حکایت📜
در کتب اهل سنت حکایتی از حسن بن عماره نقل شده که میگوید
به سراغ زهری (از علمای معروف اهل سنت در قرن دوم) رفتم، بعد از اینکه گفتن حدیث را ترک کرده بود. او را جلوی خانهاش دیدم. گفتم برایم حدیث میگویی؟
گفت: میدانی که گفتن حدیث را ترک کردهام.
گفتم یا تو برایم حدیث بگو یا من برایت میگویم.
گفت: بگو.
گفتم: حکم بن عیینه از نجم جزار روایت کرده که او گفت از حضرت علی ع شنیدم که: خداوند از اهل جهل عهد به علمآموزی نگرفت مگر اینکه از اهل علم، عهد به آموزش و تعلیم گرفت.
چنین شد که برایم چهل حدیث گفت.
📚الكشف و البيان (تفسير ثعلبی) ج3، ص228
@YekAaye
☀️4) از امام باقر ع روایت شده که امیرالمومنین ع فرمودند:
قوام و استواری دین به چهار صنف است:
🔹عالم سخنگویی که به سخنش عمل میکند؛
🔹ثروتمندی که در بذل و بخشش نسبت به دینمداران بخل نمیورزد؛
🔹فقیری که آخرتش را به دنیایش نمیفروشد؛
🔹جاهلی که چنین نیست که به خاطر خودبزرگبینی از علمجویی رویگردان شود؛
اما وقتی که عالم علمش را کتمان نمود و ثروتمند به مالش بخل ورزید و فقیر آخرتش را به دنیایش فروخت و جاهل از طلب علم تکبر ورزید؛ دنیا رو به انحطاط مینهد؛ پس در آن موقع کثرت مساجد و پیکر افرادی که در رفت و آمدند فریبتان ندهد!
گفته شد: یا امیرالمومنین! زندگی در آن زمان چگونه است؟
فرمود: با آن در ظاهر درآمیزید ولی در باطن مخالفت ورزید؛ برای هرکس آن چیزی است که کسب نموده، و او همراه کسی است که دوست دارد؛ و با این وصف، در انتظار فرج از جانب خداوند عز و جل باشید.
📚الخصال، ج1، ص197
@YekAaye
☀️5) از امام صادق ع روایت شده است:
همانا هنگامی که روز قیامت شود، هرکس با امامی که در زمان او میزیسته فراخوانده شود؛ پس اگر او را اثبات کند، نامه عملش به «یمینِ» او [= دست راستش] داده میشود چرا که فرمود: «روزی که هر مردمی را به امامشان فراخوانیم؛ پس هرکس نامهاش به «یمینِ» او [= دست راستش] داده شد آنان نامهشان را می خوانند...» (اسراء/71)؛ و «یمین» [= دست راست] اثبات امام است، زیرا که او کتابی است که میخوانندش؛ چرا که خداوند می فرماید: «امّا كسى كه نامهاش به «یمینِ» او [= دست راستش] داده شود، گويد: «بياييد و كتابم را بخوانيد. همانا من گمان می کردم که حتما ملاقاتکننده حسابم خواهم بود.» (حاقه/19-20) تا آخر آیات؛ و کتاب همان امام است؛ پس هرکس آن را پشت سرش اندازد همان گونه خواهد بود که فرمود «پس او را پشت سرشان انداختند» (آل عمران/187) و کسی که او را منکر شود از اصحاب «شِمال» (سمت چپ) خواهد بود که خداوند دربارهشان فرمود «و اصحاب شمال چیست؟ در میان بادهای داغ و آب جوشان؛ و سایهاش از دودی سیاه و غلیظ» (واقعه/41-43) تا آخر آیات.
📚تفسير العياشي، ج2، ص302
@YekAaye
☀️6) عبدالعزیز بن مسلم میگوید اوایلی که امام رضا ع به مرو آمده بود خدمتشان رفتم و درباره اختلاف مردم در مساله امامت به ایشان گزارشی دادم. حضرت در کلامی طولانی مساله امامت را از زوایای مختلف باز میکنند. در فرازی از آن روایت آمده است:
پس آنان چگونه می توانند امام را برگزینند [= با عقل خود تشخیص دهند]؟ ...
و وقتی خداوند بندهای را برای امور بندگانش برگزیند، شرح صدری برای این کار به او عطا فرماید و دلش را منبع حکمت سازد و علم را به او الهام کند؛ پس بعد از آن در پاسخگویی عاجز نماند و در راه صواب حیران نشود؛
و او معصوم و مورد تایید و دارای توفیق و برخوردار از سخن محکم و سدید است به طوری که از خطایا و لغزشها و گناهان ایمن شده؛
خداوند وی را بدین امور متمایز ساخته تا حجتی بر بندگان و شاهدی بر خلایقش باشد «این فضل خداست که به هرکس بخواهد میدهد و خداوند دارای فضل عظیم است» (حدید/21)
پس آیا توان این را دارند که مانند این را برگزینند؟ یا برگزیده آنها دارای چنین صفتی بوده است، که او را مقدم داشتند؟!
به کعبه قسم که از حق تجاوز کردند و «کتاب خدا را پشت سرشان انداختند گویی که نمی دانند» (بقره/101)؛ و در کتاب خدا آمده است که «پس او را پشت سرشان انداختند» (آل عمران/187) «و از هواهای نفسانیشان پیروی نمودند» (محمد/14)؛ پس خداوند آنان را مذمت کرد و بر آنان خشم گرفت و فرمود: «و كيست گمراهتر از آنكه بدون هدایتی از جانب خدا از هوای [نفس]ش پيروی كرد؟ بیترديد خدا مردم ستمگر را هدایت نمیكند.» (قصص/50) و خداوند عز و جل فرمود «نگونساری بر آنان باد و [خدا] اعمالشان را بر باد داد.» (محمد/8) و فرمود «مورد خشم سختی در نزد خدا و در نزد كسانی كه ايمان آوردهاند میباشند. اين گونه خداوند بر هر دل متكبر زورگویی مُهر مینهد» (غافر/35)
📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج2، ص436
@YekAaye
☀️7) از رسول الله ص روایت شده است:
هنگامی که بدعتها در امتم آشکار شد عالم باید علمش را آشکار کند؛ و اگر نکند لعنت خدا بر او باد!
📚الكافي، ج1، ص54؛ المحاسن، ج1، ص231
إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ [الْبِدْعَةُ] فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ [فَإِنْ] لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.
📜حکایت📜
یونس بن عبدالرحمن میگوید:
وقتی امام کاظم ع از دنیا رفت، هیچیک از کارگزارانش نبود مگر اینکه اموال فراوانی از وجوهات در دستش بود، و همین موجب توقف آنان و انکار رحلت ایشان توسط آنان شد.* از جمله، زیاد قندی هفتاد هزار دینار (=سکه طلا)، علی بن ابی حمزه سی هزار دینار در اختیار داشت.
وقتی چنین دیدم و حق آشکار شد و حقانیت امام رضا ع برای من واضح گردید لب به سخن گشودم و مردم را به امام رضا ع فراخواندم.
پس این دو نفر پیکی به نزد من فرستادند و پیام دادند که چه چیزی تو را به این افشاگری کشانده؟ اگر پول میخواهی ما تو را ثروتمند میکنیم؛ و دادن ده هزار دینار را به من ضمانت کردند که من سکوت کنم.
اما نپذیرفتم و بدانها گفتم: به ما از ائمه راستگو روایت شده است که فرمودند: هنگامی که بدعتها آشکار شد پس بر عالِم است که علم خود را آشکار کند؛ که اگر نکند نور ایمان از او سلب شود؛ و من کسی نیستم که جهاد در راه خدا را در هیچ حالی فروگذار شوم؛
پس آن دو پرچم دشمنی با من برافراشتند و کینه مرا به دل گرفتند.
✳️* واقفیه نام فرقهای است که بعد از شهادت امام کاظم ع توسط برخی از کارگزارا ایشان پدید آمد. آنان ادعا کردند که امام کاظم ع زنده است و از دیدگان مخفی شده و همان مهدی موعود است؛ از این رو در امام کاظم ع توقف کردند و امامت امام رضا ع را انکار نمودند. با توجه به اعتبار آن افراد عدهای از بزرگان شیعه هم ابتدا فریب خوردند؛ اما بعدا با دلایلی که از امام رضا ع دیدند اغلب به امام رضا ع برگشتند.
📚علل الشرائع، ج1، ص235-236
@YekAaye