هدایت شده از یک آیه در روز
🔹شأن نزول
📩1) نقل شده است که جابر بن عبدالله انصاری در بستر بیماری افتاده بود و پیامبر ص به دیدارش رفت. وی که گمان می کرد مرگش نزدیک است به پیامبر ص عرض کرد که من [فقط] هفت خواهر دارم [که وارث من خواهند بود] آیا وصیت کنم که دو سوم مالم را به آنها بدهند؟
پیامبر ص فرمود: نیکویی کن! [یا: فعلا دست نگهدار] مدتی بعد پیامبر ص به من فرمود: تو در این بیماری نخواهی مرد اما خداوند آیهای نازل فرمود و برای خواهرانت همان سهم دوسوم را قرار داد؛ و جابر مکرر میگفت: آیه «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ» در مورد من نازل شد.
📚اسباب نزول القرآن، ص190 ؛ مجمع البيان، ج3، ص229 ؛ الدر المنثور، ج2، ص249
📩2. از قتاده نقل شده که مساله کلاله جزء دلمشغولیهای اصحاب بود و خداوند این آیه را در مورد آن نازل فرمود.
📚مجمع البيان، ج3، ص229
📩3. درباره زمان نزول این آیه، از براء بن عازب روایت شده که خداوند آخرین سوره کاملی که نازل کرد، سوره برائت (توبه) بود و آخرین آیه [مستقلی] که نازل کرد، آیه پایانی سوره نساء «یستفتونک ...» بود؛ و دیگران هم گفتهاند که بعد از حجهالوداع بود.
📚مجمع البيان، ج3، ص229؛ الدر المنثور، ج2، ص251
📩3. درباره مکان نزول این آیه، از از جابر نقل شده که در مدینه نازل شد؛ از ابن سیرین نقل شده که در مسیر [بازگشت به مدینه] نازل شد.
📚مجمع البيان، ج3، ص229
📩4. این آیه به نام «آیه صیف» [= آیه تابستان] نامیده شده است [روایت شده که پیامبر ص خطاب به عمر که بارها درباره کلاله سوال میکرد، می فرمود: آیه صیف برای تو کفایت میکند ؛ که حکایتش ان شاء الله در پایان تدبرها خواهد آمد.] و وجه تسمیهاش را این گفتهاند که درباره کلاله دو آیه نازل شد: یکی آیهای که در زمستان نازل شد و در اوایل سوره است (آیه 12)و دیگری این آیه که در تابستان نازل شد.
📚مجمع البيان، ج3، ص229
@yekaye
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است:
اگر مردی بمیرد و پدرش ویا مادرش ویا پسرش ویا دخترش باقی باشند، هریک از این چهار نفر که باشند، کسانی نیستند که خداوند عز و جل در آیه فرموده است «بگو خداوند در مورد کلاله به شما فتوا میدهد» (نساء/176)؛ نه همراه با مادر کسی [از طبقات بعدی] ارث میبرد و نه همراه با پدر و نه همراه با پسرش و یا با دخترش؛ غیر از زن و شوهر؛ که همانا اگر شوهر فرزندی همراهش [به عنوان وارث] نباشد، سهمش از نصف کمتر نمیشود؛ و زن هم، اگر فرزندی همراهش [به عنوان وارث] نباشد، سهمش از یک چهارم کمتر نمیشود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص287؛ الكافي، ج7، ص99 ؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص319
@yekAaye
☀️2) از امام باقر ع روایت شده است:
هنگامی که مردی بمیرد و فقط خواهری داشته باشد، نصف ماترک از میراث را می گیرد؛ در واقع نصف میراث را بر اساس آیه میگیرد همان گونه که اگر فقط دختری داشته باشد؛ و اگر وارث نزدیکتر دیگری نداشته باشد نصف بقیه به خاطر رابطه خویشاوندی به او میرسد؛ اگر به جای خواهر، برادر باشد، کل میرات به دلالت آیه به او داده میشود زیرا خداوند فرمود «و او [برادر] ارث وی [خواهر] را میبرد اگر که برای خواهر فرزندی نباشد» (نساء/176) و اگر دو خواهر باشند دوسوم را بر اساس آیه می گیرند و یک سوم بقیه را به خاطر نسبت خویشاوندی؛ و «اگر خواهران و برادرانی داشته باشد، پس سهم برادر همانند سهم دو خواهر است»و همه اینها در جایی است که میت فرزند یا پدر و مادر یا همسر نداشته باشد.
☀️تفسير القمي، ج1، ص160
@yekAaye
☀️3) عبدالله بن محمد میگوید:
به امام صادق ع عرض کردم: مردی از دنیا رفت و فقط دخترش و خواهری که از مادر و پدرش بود برجای ماندند.
فرمود: همه مال از آن دخترش است.
📚الكافي، ج7، ص104
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️4) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
اگر زنی بمیرد و شوهرش و پدرش و فرزندان پسر و دختری از وی باقی بماند، سهم شوهر یک چهارم است بر اساس کتاب الله، و سهم پدر و مادر، هریک، یک ششم است؛ و مابقی [بین دختران و پسران تقسیم میشود] «پس برای هر پسری همانند سهم دو دختر»
📚تفسير العياشي، ج1، ص226
☀️ب. از زراره روایت شده است که از اموری که بدون هیچ اختلافی بین علمای شیعه از امام باقر و امام صادق ع روایت شده است این است که از آن امام ع درباره زنی سوال شد که از دنیا رفته و شوهرش و مادرش و دو دخترش برجای ماندهاند.
فرمودند:
سهم شوهر یک چهارم است و سهم مادر یک ششم است؛ و بقیه به دو دختر میرسد؛ زیرا اگر دو مرد هم بودند سهمی جز آنچه باقی مانده نداشتند؛ و هیچگاه سهم زن از سهم مردی که در همان شرایط و موقعیت قرار دارد بیشتر نمیشود؛ [در واقع، امام توضیح میدهد که چرا با اینکه در آیه سهم دو دختر، دو سوم معرفی شده، اما این نقصان بر سهم دو دختر وارد میشود نه بر سهم همسر و مادر]
و اگر مردی بمیرد و از او مادر یا پدر و همسر و دختری برجای بماند، مبنای تقسیم را بیست و چهار سهم قرار میدهیم؛ که یک هشتم سهم همسرش است، که سه سهم از بیست و چهار سهم میشود؛ و برای پدر یا مادر یک ششم است که چهار سهم میشود؛ برای دختر نصف است که دوازده سهم میشود، و پنج سهم باقی میماند که به دختر، و پدر یا مادر به تناسب سهمهایشان داده میشود و به همسر چیزی از این مازاد داده نمیشود؛
و اگر پدر و مادر و همسر و دختری برجای بماند، مبنای تقسیم را باز همان بیست و چهار سهم قرار میدهیم؛ که یک هشتم سهم همسرش است، که سه سهم از بیست و چهار سهم میشود؛ و برای پدر و مادر دو ششم است که هشت سهم میشود، برای هریک چهار سهم؛ و برای دختر نصف است که دوازده سهم میشود، و یک سهم باقی میماند که به دختر و هریک از پدر و مادر به تناسب سهمهایشان داده میشود و به همسر چیزی از این مازاد داده نمیشود؛
و اگر پدر و شوهر و دختری برجای بماند، برای پدر دو سهم از دوازده سهم، همان یک ششم، است و سهم شوهر یک چهارم است، که سه سهم از دوازده سهم میشود؛ و برای دختر نصف است که شش سهم از دوازده سهم میشود، و یک سهم باقی میماند که به دختر و پدر به تناسب سهمهایشان داده میشود و به شوهر چیزی از این مازاد داده نمیشود؛
و همراه با فرزند هیچیک از آفریدههای خداوند ارث نمیبرد مگر والدین و زن و شوهر؛ و اگر فرزند نداشت، فرزندان فرزند به منزله خود فرزند هستند، پسر باشند یا دختر؛ و فرزندان پسرانِ متوفی به منزله پسراناند و ارث پسران را میبرند؛ و فرزندان دخترانِ متوفی به منزله دختراناند و میراث دختران را میبرند؛ و اینان حاجب [= مانع] این میشوند که والدین و زن و شوهر بیش از سهم خود را ببرند [یعنی اگر فرزند نداشت اما نوه و نتیجه و ... داشت، مازاد ارث به اینها داده میشود و این مازاد دیگر به پدر و مادر و زن و شوهر داده نمیشود]
و همراه با فرزند هیچیک از آفریدههای خداوند ارث نمیبرد مگر والدین و زن و شوهر؛ و اگر فرزند نداشت، فرزندان فرزند به منزله خود فرزند هستند، پسر باشند یا دختر؛ و فرزندان پسرانِ متوفی به منزله پسراناند و ارث پسران را میبرند؛ و فرزندان دخترانِ متوفی به منزله دختراناند و میراث دختران را میبرند؛ و اینان حاجب [= مانع] این میشوند که والدین و زن و شوهر بیش از سهم خود را ببرند، هرچند که فرزندانی در دو نسل یا سه نسل و بیشتر باشند، باز هم ارث فرزندی که در نسل اول است را میبرند و هرکسی را که فرزند مستقیم مانع شود، مانع میشوند [یعنی اگر فرزند نداشت اما نوه و نتیجه و ... داشت، مازاد ارث به اینها داده میشود و این مازاد دیگر به پدر و مادر و زن و شوهر و هیچکس دیگری داده نمیشود]
📚الكافي، ج7، ص97؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص289
@yekaye
👇متن احادیث👇
☀️5) روایت شده است که شخصی از امام باقر ع درباره کسی که دو خواهر و شوهرش وارثش باشند، سوال کرد.
فرمود: نصف و نصف.
گفت: خدا کار شما را سامان دهد؛ خداوند برای آن دو خواهر بیش از این قرار داده، سهم آنان دوسوم است.
فرمود: در مورد جایی که وارثش یک برادر و شوهر باشد، چه میگویی؟
گفت: نصف و نصف.
فرمود: آیا این گونه نیست که خداوند هم سهم برادر را معلوم کرد و فرمود: او ارث خواهرش را میبرد اگر که خواهر فرزندی نداشته باشد؟!
📚الكافي، ج7، ص103؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص293
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ أُخْتَيْنِ وَ زَوْجٍ؟
فَقَالَ: النِّصْفُ وَ النِّصْفُ.
فَقَالَ الرَّجُلُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ قَدْ سَمَّى اللَّهُ لَهُمَا أَكْثَرَ مِنْ هَذَا لَهُمَا الثُّلُثَانِ.
فَقَالَ مَا تَقُولُ فِي أَخٍ وَ زَوْجٍ؟
فَقَالَ النِّصْفُ وَ النِّصْفُ.
فَقَالَ: أَ لَيْسَ قَدْ سَمَّى اللَّهُ الْمَالَ، فَقَالَ: «وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ».
@yekaye
☀️6) الف. از امام باقر ع درباره این آیه روایت شده است که «از تو فتوا میطلبند؛ بگو خداوند در مورد کلاله به شما فتوا میدهد؛ اگر مردی بمیرد که او را فرزندی نباشد و [برادری یا] خواهری داشته باشد» مقصود خواهرِ از یک پدر و مادر، و یا خواهرِ پدری است «پس نصف میراث از آنِ وی است؛ و او [آن برادر] از وی [این خواهر] ارث میبرد اگر که وی را فرزندی نباشد؛ ... و اگر برادران و خواهرانی [در کار] بودند، پس برای هر مردی مانند سهم دو زن است» ایناناند که سهم ارثشان زیاد میشود و کم میشود؛ و همچنین فرزندان اینهایند که برایشان زیاد و کم میشود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص286
☀️ب. موسی بن بکر میگوید: به زراره گفتم که بکیر برایم از امام باقر ع روایت کرده است که فرمود:
همانا برادران پدری و خواهرانِ از یک پدر و مادر، کسانیاند که سهمشان زیاد و کم میشود؛ زیرا نمیشود که اگر به جای این دختران، برادران و خواهرانِ [کلمه «خواهران» در اینجا احتمالا اشتباه ناسخ بوده و زاید است] از یک پدر و مادر میبودند، سهم این دختران از آنان بیشتر باشد؛ زیرا خداوند عز و جل میفرماید: «اگر مردی بمیرد که او را فرزندی نباشد و خواهری داشته باشد، پس نصف میراث از آنِ وی است؛ و او [آن برادر] از وی [این خواهر] ارث میبرد اگر که وی را فرزندی نباشد» یعنی میفرماید اگر فرزند نداشته باشد کل مال از آن این برادر خواهد بود؛ پس اینان [علمای مخالف اهل بیت] به کسی که خداوند نصف را برای او معین کرد کامل میدهند و منحرف میشوند پس به کسی که خداوند کل مال را به او داد کمتر از نصف میدهند؛ در حالی که هیچگاه امکان ندارد سهم زن، اگر یک مردی به جایش قرار گیرد، از سهم آن مرد بیشتر شود.
زراره در پاسخم گفت: بله، این مطلب نزد ما شیعیان کاملا واضح است و هیچ اختلافی در آن نیست.
📚الكافي، ج7، ص104؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص319-320
@yekaye
👇متن احادیث بند 6👇
☀️7) بکیر بن اعین میگوید: خدمت امام باقر ع بودم که شخصی بر ایشان وارد شد و گفت: نظر شما در مورد ارث دو خواهر و یک شوهر چیست؟
فرمود: سهم شوهر نصف است و مابقی از آنِ دو خواهر است.
گفت: ولی مردم این گونه نمیگویند.
فرمود: آنها چه میگویند؟
گفت: میگویند سهم دو خواهر دوسوم است و سهم شوهر نصف؛ پس مال را بر مبنای هفت سهم تقسیم میکنند [یعنی چهار هفتم را به دو دختر میدهند و سه هفتم را به شوهر]
فرمود: چرا چنین میگویند؟
گفت: چون خداوند سهم دو خواهر را دوسوم، و سهم شوهر را نصف قرار داده است!
فرمود: اگر به جای دو خواهر، یک برادر بود چطور؟
گفت: میگویند نصف سهم شوهر است و مابقی سهم برادر!
فرمود: پس به کسی که خداوند در موردش فرموده کل میراث را بدهید نصف میدهند و به کسی که خداوند فرموده دوسوم را بدهید چهار هفتم میدهند؟!
گفت: خداوند کجا چنان چیزی (که سهم برادر کل مال است] را فرموده است؟
فرمود: آیه آخر سوره را بخوان: «از تو فتوا میطلبند؛ بگو خداوند در مورد کلاله به شما فتوا میدهد؛ اگر مردی بمیرد که او را فرزندی نباشد و خواهری داشته باشد، پس نصف میراث از آنِ وی است؛ و او [آن برادر] از وی [این خواهر] ارث میبرد اگر که وی را فرزندی نباشد»
سپس امام باقر ع فرمود: پس سزاوار بود برای این [برادر] کل مال، و برای شوهر نصف مال را قرار دهند و سپس بر اساس هفت قسم تقسیم کنند!
گفت: این طور میگویند.
فرمود: پس این طور میگویند! سپس به من رو کرد و فرمود: بکیر! در سهمهای واجب دقت کردی؟!
گفتم: من با چیزی که نزدم باطل باشد کاری ندارم! [ظاهرا مقصودش این است که من از اینها سردرنمیآورم و لذا بدانها نمیردازم]
فرمود: در آن دقت کن! زیرا وقتی که [مسالهای] پیش آید، در آن تواناتر میشوی.
📚تفسير العياشي، ج1، ص285-286
عَنْ بُكَيْرِ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ: مَا تَقُولُ فِي أُخْتَيْنِ وَ زَوْجٍ؟
قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: لِلزَّوْجِ النِّصْفُ وَ لِلْأُخْتَيْنِ مَا بَقِيَ.
قَالَ فَقَالَ: الرَّجُلُ لَيْسَ هَكَذَا يَقُولُ النَّاسُ.
قَالَ: فَمَا يَقُولُونَ؟
قَالَ: يَقُولُونَ لِلْأُخْتَيْنِ الثُّلُثَانِ وَ لِلزَّوْجِ النِّصْفُ وَ يُقَسِّمُونَ عَلَى سَبْعَةٍ.
قَالَ: فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: وَ لِمَ قَالُوا ذَلِكَ؟
قَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ سَمَّى لِلْأُخْتَيْنِ الثُّلُثَيْنِ وَ لِلزَّوْجِ النِّصْفَ.
قَالَ: فَمَا يَقُولُونَ لَوْ كَانَ مَكَانَ الْأُخْتَيْنِ أَخٌ؟
قَالَ: يَقُولُونَ لِلزَّوْجِ النِّصْفُ وَ مَا بَقِيَ فَلِلْأَخِ.
فَقَالَ لَهُ: فَيُعْطُونَ مَنْ أَمَرَ اللَّهُ لَهُ بِالْكُلِّ النِّصْفَ وَ مَنْ أَمَرَ اللَّهُ بِالثُّلُثَيْنِ أَرْبَعَةً مِنْ سَبْعَةٍ!
قَالَ: وَ أَيْنَ سَمَّى اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ؟
قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: اقْرَأِ الْآيَةَ الَّتِي فِي آخِرِ السُّورَةِ «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ» قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: إِنَّمَا كَانَ يَنْبَغِي لَهُمْ أَنْ يَجْعَلُوا لِهَذَا الْمَالِ وَ لِلزَّوْجِ النِّصْفَ ثُمَّ يَقْتَسِمُونَ عَلَى تِسْعَةٍ!
قَالَ فَقَالَ الرَّجُلُ: هَكَذَا يَقُولُونَ.
قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: فَهَكَذَا يَقُولُونَ؟!
ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ: يَا بُكَيْرُ نَظَرْتَ فِي الْفَرَائِضِ؟
قَالَ قُلْتُ: وَ مَا أَصْنَعُ بِشَيْءٍ هُوَ عِنْدِي بَاطِلٌ!
قَالَ فَقَالَ: انْظُرْ فِيهَا فَإِنَّهُ إِذَا جَاءَتْ تِلْكَ كَانَ أَقْوَى لَكَ عَلَيْهَا.
@yekaye
☀️8) محمد بن حسن اشعری میگوید: بین دوتا از پسرعموهایم در تقسیم ارث اختلاف افتاد؛ بدانها گفتم نامهای به امام ع بنویسید تا بر اساس نظر ایشان عمل کنید. همگی با هم نامهای نوشتیم که: فدایتان شویم؛ چه میفرمایید در موردی که زنی بمیرد و شوهر و دخترش، [و خواهرش] که از یک پدر و مادرند باقی باشند؟ و گفتم: فدایت شوم! اگر صلاح میدانی مطلب را دقیقا همان طور که حق است، بفرما.
نامهای از جانب ایشان آمد که: بسم الله الرحمن الرحیم؛ خداوند ما و شما را در عافیت قرار دهد؛ مقصودتان را فهمیدم؛ گفته بودید اگر زنی بمیرد و شوهرش و دخترش، و خواهرش که از یک پدر و مادرند باقی باشند؛ پس واجب است که سهم شوهر را یک چهارم قرار دهند و مابقی سهم دخترش است.
📚الكافي، ج7، ص100؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص290
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْأَشْعَرِيِ قَالَ:
وَقَعَ بَيْنَ رَجُلَيْنِ مِنْ بَنِي عَمِّي مُنَازَعَةٌ فِي مِيرَاثٍ؛ فَأَشَرْتُ عَلَيْهِمَا بِالْكِتَابِ إِلَيْهِ فِي ذَلِكَ لِيَصْدُرَا عَنْ رَأْيِهِ.
فَكَتَبَا إِلَيْهِ جَمِيعاً: جَعَلَنَا اللَّهُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي امْرَأَةٍ تَرَكَتْ زَوْجَهَا وَ ابْنَتَهَا [وَ أُخْتَهَا] لِأَبِيهَا وَ أُمِّهَا؛ وَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ رَأَيْتَ أَنْ تُجِيبَنَا بِمُرِّ الْحَقِّ.
فَخَرَجَ إِلَيْهِمَا كِتَابٌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ؛ عَافَانَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمَا أَحْسَنَ عَافِيَةٍ؛ فَهِمْتُ كِتَابَكُمَا ذَكَرْتُمَا أَنَّ امْرَأَةً مَاتَتْ وَ تَرَكَتْ زَوْجَهَا وَ ابْنَتَهَا وَ أُخْتَهَا لِأَبِيهَا وَ أُمِّهَا؛ فَالْفَرِيضَةُ لِلزَّوْجِ الرُّبُعُ وَ مَا بَقِيَ فَلِلِابْنَةِ [فَلِلْبِنْتِ].
@yekaye