eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
299 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
843) 📖 الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ 🌹 💢ترجمه آنان که دعوت خدا و رسول را اجابت کردند پس از آنکه زخم بدیشان رسیده بود؛ برای کسانی که نیکی کردند از آنان، و تقوا پیشه نمودند، پاداشی عظیم است. سوره آل‌عمران (3) آیه 172 1397/7/28 10 صفر 1440 @YekAaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
📜شأن نزول در شأن نزول این آیات، 🔹غالبا بیان کرده‌اند که ابوسفيان و جماعت قريش از احد به طرف مكه مراجعت كردند، و ابوسفیان مورد شماتت قرار گرفت که نه محمد ص را کُشتی و نه ما را به کنیزکان رساندی! و نهایتا در منزلگاه «روحاء» پشيمان شده قصد مراجعت كردند رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم از اين مطلب مطلع شد و امر فرمود که فقط آنهايى كه در جنگ احد حاضر بودند و مجروح شده‌اند، دوباره برای نبرد با ابوسفیان حرکت کنند. که ابوسفیان وقتی خبردار شد فرار کرد و ... (توضیحش در ضمن آیه بعد خواهد آمد؛ ان شاءالله.) 📚تفسير القمي، ج1، ص125 ؛ اسباب نزول القرآن، ص134 ؛ مجمع البيان، ج2، ص887 ✳️ ضمنا در نقل‌های متعددی از ابن‌عباس و دیگران (از جمله در کتب اهل سنت) و نیز از ائمه اطهار ع (که در قسمت احادیث خواهد آمد) چنین بیان شده است که پیامبر اکرم ص حضرت علی ع و جمعی را – که همگی از شرکت‌کنندگان در جنگ احد بوده و مجروح شده بودند – را پیشقراول فرستادند (و این جمع را برخی ده نفر و برخی هفتاد نفر گفته‌اند) و آنها منزل به منزل ابوسفیان تعقیب کردند؛ و در برخی نقل‌ها هست که آنها را تا منزلگاه حمراء الاسد تعقیب کردند تا پیامبر بدانان رسید (و از این جهت، این واقعه به «غزوه حمراء الاسد» معروف شده، که البته به درگیری‌ای منجر نشد) و ممکن است عبارت «منهم» در «للذین احسنوا منهم و اتقوا» ناظر به این گروه خاص بوده باشد. 📚مناقب آل أبي طالب، ج1، ص194 ؛ ج3، ص125 ؛ مجمع البيان، ج2، ص887 ؛ تفسير فرات الكوفي، ص99 🔹البته به نظر مجاهد و عکرمه و بر اساس روایتی از امام باقر ع چه‌بسا این واقعه مربوط به غزوه بدر صغری (که آن هم به درگیری‌ای منجر نشد) باشد. 📚مجمع البيان، ج2، ص888 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: همانا رسول خدا ص حضرت علی ع را در آن ده نفری فرستاد «که دعوت خدا و رسول را اجابت کردند پس از آنکه زخم بدیشان رسیده بود» و همانا این مطلب که «برای کسانی که نیکی کردند از آنان، و تقوا پیشه نمودند، پاداشی عظیم است.» در مورد امیرالمومنین ع نازل شد. 📚تفسير العياشي، ج1، ص206؛ شواهد التنزيل، ج1، ص173 ✳️اینکه این آیه در وصف امیرالمومنین ع نازل شده است مطلبی است که ابن عباس، ابورافع و دیگران نیز نقل کرده‌اند. 📚شواهد التنزيل، ج1، ص172 ؛ ما نزل من القرآن في علي ع (مرزبانی، م384)، ص43 https://eitaa.com/yekaye/3292
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️2) از پیامبر اکرم ص روایت شده است: کسی که تقوای الهی پیشه کند قدرتمند زندگی کند و در سرزمین دشمنش هم ایمن باشد. 📚الدعوات (للراوندي)، ص292 قَالَ النَّبِيُّ ص: مَنِ اتَّقَى اللَّهَ عَاشَ قَوِيّاً وَ سَارَ فِي بِلَادِ عَدُوِّهِ آمِنا. @Yekaye
☀️3) از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: هیچکس در راه خدا مجروح نمی‌شود – و خداوند آگاهتر است به هرکسی که در راه او مجروح شود – مگر اینکه روز قیامت می‌آید در حالی که [خونین است:] رنگ، رنگ خون است، اما بویش بوی مُشک است. 📚سنن سعيد بن منصور، ج2، ص261 https://eitaa.com/yekaye/3295
☀️4) روایت شده است که هنگامی که در جنگ احد پیامبر اکرم ص مجروح شد، ابوسعید خدری محل جراحت را مکید تا پاک شد و سفیدی نمایان گشت. به او گفته شد: آنچه را مکیدی، تف کن! گفت: به خدا سوگند که هرگز آن را از دهانم بیرون نیندازم! سپس برخاست و دوباره به جهاد مشغول شد و رسول الله ص فرمود: هرکه می‌خواهد به مردی از اهل بهشت بنگرد، به این شخص بنگرد؛ و نهایتاً او به شهادت رسید. 📚سنن سعيد بن منصور، ج2، ص261، ح2573 https://eitaa.com/yekaye/3296
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1⃣ «الْمُؤْمِنين؛ الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ» خداوند در آیه قبل فرمود که اجر مومنان را ضایع نمی‌کند. در این آیه دارد این مومنان – که اجرشان ضایع نمی‌شود - را شرح می‌دهد؛ و از پاداش عظیم کسانی سخن می‌گوید که حتی وقتی زخم و جراحتی در راه دین به آنان می‌رسد باز دعوت خدا و رسولش را اجابت می‌کنند و با تقوا و احسان پیش می‌روند. 💢یعنی مومن واقعی نه‌تنها در حین سختی‌ها دست از پیامبر ص و دین برنمی‌دارد؛ بلکه بعد از پایان سختی‌ و پیش از التیام از مشکلاتِ پیش آمده، باز دعوت خدا و رسول را برای سختی بعدی اجابت می‌کند و در راه آرمان دین، ذره‌ای کم نمی‌گذارد.💢 💠برای تامل بیشتر چه بسا علت اینکه مومنان واقعی این گونه‌اند این است که رهبر و اسوه‌شان این گونه است، گویی در منطق مومن، راحتی و خستگی گرفتن جایی ندارد: چنانکه خداوند به پیامبرش می‌فرماید: همین که کاری را تمام کردی بلافاصله به کار بعدی مشغول شو: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب» (انشراح/7) 📜حکایت📜 آخرین دست نوشته شهید چمران دقایقی قبل از شهادت، داخل ماشین و در حال رفتن به سوی دهلاویه نوشته شد. این دستنوشته بعد از شهادت از جیب پیراهنش بیرون آورده شد درحالی که خون آلود بود: «ای حیات! با تو وداع می‌کنم، با همه مظاهر و جبروتت. ای پاهای من! می‌دانم که فداکارید و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه‌وار به حرکت درمی‌آیید؛ اما من آرزویی بزرگتر دارم. به قدرت آهنینم محکم باشید؛ این پیکر کوچک ؛ ولی سنگین از آرزوها، نقشه ها و امیدها و مسئولیت‌ها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید. دراین لحظات آخر عمر، آبروی مرا حفظ کنید. شما سالهای دراز به من خدمت‌ها کرده‌اید. از شما آرزو می‌کنم که این آخرین لحظه را به بهترین وجه، ادا کنید. ای دست های من! قوی و دقیق باشید. ای چشمان من! تیزبین باشید. ای قلب من! این لحظات آخرین را تحمل کن. به شما قول می‌دهم که پس از چند لحظه همة شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید. من چند لحظه بعد به شما آرامش می‌دهم؛ آرامشی ابدی. چه، این لحظات حساس وداع با زندگی و عالم، لحظات لقای پروردگار و لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد.» @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ» چرا به گفتن «استجابوا لله» بسنده نکرد و اجابت رسول را هم مطرح کرد؟ 🍃الف. چه‌بسا از این جهت که در جنگ احد هم خدا را عصیان کردند و هم رسول را؛ خدا را عصیان کردند از این جهت که از میدان جنگ گریختند و یا در میدان جنگ حاضر نشدند؛ و رسول را عصیان کردند هم آن تیراندازانی که علی‌رغم دستور حضرت موضعشان را ترک کردند و هم اینکه هنگامی که برای فرار از کوه بالا می‌رفتند و هرچه رسول آنان را می‌خواند جوابی نمی دادند (إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ في أُخْراكُم؛ ‌آل عمران/153) در واقع، چون می خواهد به آن دو گونه تمرد اشاره کند اینجا اجابت هر دو را آورد. 📚(الميزان، ج4، ص63) 🍃ب. با توجه به اینکه آیات قبل هم ناظر به منافقان بود، شاید می خواهد اصرار ورزد که اجابت خدا و رسول از هم جدایی ندارد؛ در برابر این منطق منافقان که اصرار داشتند که بگویند اگر مطلبی مطلب خداست پیروی می‌کنیم و اگر مطلب خود رسول است اجابت نمی‌کنیم. 📝نکته تخصصی: راه شناسایی یکی از ویژگی‌های منافقان این است که به گونه‌ای وانمود می‌کنند که می‌شود خدا را قبول داشت، اما از دستورات پیامبر تمرد کرد❗️ قرآن در جای دیگر می‌فرماید: وقتی آنان را به سوی خدا و رسول می‌خوانند آنان در مقابل دعوت به رسول – و نه دعوت به خدا - سنگ‌اندازی می‌کنند: «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً» (نساء/61) در واقع، منافقان – که خداوند آنها را در عمق وجود خویش به کافران ملحق می‌کند - می‌خواهند در ذهنیت مردم بین خدا و رسول تفاوت بگذارند: «إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ و يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلا» (نساء/150) و در حقیقت بین اطاعت از خدا و اطاعت از رسول فرق بگذارند. 📝نکته تخصصی 🤔آیا تئوری که به بهانه‌هایی نظیر حفظ قداست دین، اصرار دارد که دین در همه عرصه‌ها حضور پیدا نکند؛ و به تعبیر دیگر، سخن دین در همه‌جا مورد اعتنا نباشد؛ و یا بسیاری از احکام شریعت را مربوط به پیامبر ص و زمانه او، و نه مربوط به اصل دین می‌شمرد، مصداق بارز پیروی از منطق نیست⁉️ 🍃ج. ... @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ» بعد از تایید جوابگویی آنان به دعوت خدا و رسول، از احسان و تقوا نام برد و نفرمود «لهم اجر عظیم»، بلکه فرمود «برای کسانی که نیکی کردند از آنان، و تقوا پیشه نمودند، پاداشی عظیم است»! این نشان می‌دهد که اجابت دعوت خدا و رسول، یک عمل ظاهری است که ممکن است با حقیقت احسان و تقوا – که پاداش عظیم در حقیقت، در گروی اینهاست- همراه نباشد؛ و این از مراقبت‌های قرآن است که کسی در حد ظاهر عمل متوقف نشود و این تعبیر نشان می‌دهد که همه این مجروحانی که دعوت پیامبر را استجابت کردند، لزوما اخلاص نداشته‌اند بلکه در میان آنان کسانی هم بوده‌اند که واقعا درصدد نیکوکاری و تقوا نبوده‌اند 📚(الميزان، ج4، ص63) به تعبیر دیگر، حضور در جبهه و مجروح شدن، اگر همراه با تقوا نباشد بىارزش است! 📚(تفسیر نور، ج1، ص652) 💠برای تامل بیشتر برخی از مفسران تعجب کرده‌اند که کسی در راه خدا مجروح شود و باز دعوت پیامبر را لبیک گوید، با این حال، مشمول کسانی که اجر عظیم دارند نباشند؛ از این رو یا «مِن» در عبارت «للذین احسنوا منهم» را «مِن» بیانیه گرفته‌اند که در مقام بیان همه آنهاست (به معنای «اعم از همه آنان»)؛ نه «مِن» تبعیضیه، که فقط شامل برخی از آنان شود؛ و یا «منهم» را حال برای «احسنوا» قرار داده‌اند 📚(البحر المحیط، ج3، ص436) اما چنانکه دیگران تذکر داده‌اند این مطلب با سیاق آیه سازگار نیست 📚(الميزان، ج4، ص63) و به نظر می‌رسد مشکل اینها در آن بوده که درک درستی از «نفاق» در قرآن ندارند: 💢اگر کسی مفهوم منافق در قرآن را درست دریابد و بفهمد که منافق لزوما «کافرِ چهره‌پنهان کرده» نیست؛ بلکه بسیاری بوده‌اند که ابتدا مومن بوده و بعدا منافق شده‌اند: « إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبيلا؛ بَشِّرِ الْمُنافِقينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَليماً» (نساء/137-138) 🔖تفصیل این توضیح درباره اینکه منافق با کافر چهره‌پوشیده متفاوت است، در جلسه 838، تدبر6 گذشت: http://yekaye.ir/ale-imran-3-167/ 💠ثمره اجتماعی بعید نیست که کسی جانباز جنگ تحمیلی باشد، اما بعد از جنگ و در کوران حوادث کم‌کم در مسیر باطل قرار گیرد و آخرتش را از دست بدهد و جزء کسانی که مشمول اجر عظیم خواهند شد، نشود‼️ @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا ...» آوردن کلمه «منهم» نشان می‌دهد: 💢برخى از اصحاب پيامبر ص كه در جبهه هم شركت كرده‌اند، از سلامت فكر و تقوا دور شدند. 📚(تفسیر نور، ج1، ص652) 💠نقدی بر نظریه اهل سنت هر مسلمانی که بعد از اسلام آوردنش پیامبر ص را دیده باشد «صحابه» می‌دانند و بر اساس جمله‌ «اصحابى كالنجوم بايهم اقتديتم اهتديتم: اصحاب من مانند ستارگان‌اند؛ به هر کدام اقتدا کنید هدایت می‌شوید!» که آن را حدیث نبوی می‌پندارند، به عدالت تمامی صحابه و جواز پیروی از تمامی آنان معتقدند. وقتی بر آنان اعتراض شود که «پس منافقان چطور؟» پاسخ می‌دهند که منافقان افراد کاملا شناخته شده‌ای (عبدالله بن اُبَیّ و یارانش) بودند و البته اینها صحابه محسوب نمی‌شوند؛ اما بقیه همگی صحابه‌اند. این روایت با بسیاری از آیات قرآن در تعارض است؛ و از این رو، مصداق بارز حدیث جعلی‌ای است که پیامبر ص فرمود حدیث مرا به قرآن عرضه کنید و اگر دروغ بود به دیوار بکوبید❗️ مثلا در بسیاری از آیات تصریح شده که «تو بسیاری از منافقان را نمی‌شناسی» (مثلا: توبه/101) در نتیجه بسیاری از کسانی که طبق ضابطه فوق مصداق صحابه می‌باشند، از نظر قرآن مصداق منافق‌اند. 🔹آیه کنونی نیز مصداقی از آیاتی است که آن برداشت را نفی می‌کند: در تاریخ واضح است که عبدالله بن ابی و دار و دسته‌اش در جنگ احد نیامدند؛ پس هیچیک از مجروحان جنگ احد، مصداق منافقان مذکور نیستند؛ با این حال، خداوند اینان که همه اینان که مجروح شده‌اند و دعوت بعدی پیامبر ص را هم اجابت گفتند، شایسته اجر عظیم نمی‌داند. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ 📖 💢ترجمه همان کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی [کارسازی] است. سوره آل‌عمران (3) آیه 173 1397/7/30 12 صفر 1440 @YekAaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
📜شأن نزول📜 🔷برای این آیه دو شأن نزول روایت شده است: 🔹 در بحث از شأن نزول آیه قبل اشاره شد که ابوسفیان تصمیم به بازگشت گرفت که البته افرادی مانند عکرمه پسر ابوجهل، خالد بن ولید، عمرو عاص و حارث بن هشام بر این بازگشت و حمله مجدد اصرار داشتند، بویژه می‌گفتند حالا که فرد شجاع و قدرتمند آنان حمزه را کشته‌ایم چرا به آنان مجال دهیم؛ و اشاره شد که پیامبر اکرم ص نیروهای مجروح را برای مقابله با حمله احتمالی ابوسفیان بسیج کرد و به سمت حمراء الاسد حرکت داد. https://eitaa.com/yekaye/3290 در روایات آمده خبر حرکت آنان به ابوسفیان رسید و او ترسید و شخصی را دید که در حرکت به مدینه است؛ وی را خواست و به او وعده اموال زیادی داد به این شرط که وقتی به مسلمانان رسید آنان را بترساند و خبر دهد که قریش با لشکری عظیم در حال تدارک حمله دوباره هستند. او آمد و به مسلمانان را در حال حرکت دید و به آنها گفت: قریش لشکر عطیمی جمع کرده و بزدوی طلایه‌داران لشکر آنان به شما خواهند رسید؛ و خود با لشکریانش به سوی مکه گریخت. اما برخلاف انتظار او، آن جماعتی که به دستور پیامبر ص حرکت کرده بودند گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی است! آنگاه جبرئیل از طرف خداوند نازل شد و خبر هزیمت لشکر قریسش را آورد و این آیات نازل شد که: «همان کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی [کارسازی] است. پس به نعمتی و فضلی از خداوند بازگشتند و هیچ گزندی بدانان نرسید و ...» 📚 (تفسير القمي، ج1، ص124-126) ▫️و در روایات متعددی از شیعه و سنی از قول ابورافع نقل شده که گوینده این سخنان (که خدا مار را بس است و ...) امیرالمومنین ع بود. 📚(كنز الفوائد، ج2، ص19 ؛ مناقب آل أبي طالب، ج1، ص194 ؛ كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج1، ص317؛ كشف اليقين في فضائل أمير المؤمنين ع، ص375؛ نهج الحق و كشف الصدق، ص198؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص131 ) 🔹 شأن نزول دیگری که برای این آیه مطرح شده، ظاهرا مربوط به جریان اعلام برائت از مشرکین است: از امام باقر ع روایت شده است که هنگامی که پیامبر اکرم ص امیرالمومنین ع و عمار یاسر را به سوی اهل مکه فرستاد، برخی گفتند: چرا این جوانک را فرستاد و بهتر بود که دیگری را به مکه می‌فرستاد چرا که مکه پر است از بزرگان و رجال قریش؛ به خدا سوگند که کافر شدن بهتر از این وضعیتی است که برای ما پیش آمده❗️ پس به سراغ حضرت علی ع و عمار رفتند و آنان را از اهل مکه و اینکه آنان علیه ایشان شدت به خرج خواهند داد و کار را بر ایشان دشوار خواهند کرد، ترساندند؛ پس حضرت علی ع فرمود: «خداوند ما را کافی است و چه نیکو وکیلی است» و به همراه عمار به راه خود ادامه دادند؛ پس چون به مکه وارد شدند خداوند پیامبرش را از سخن آنها به حضرت علی ع و پاسخ وی بدانها آگاه کرد و نامهای آنان را در کتابش نازل کرد و این همان سخن خداوند است که فرمود: آیا ندیدید «کسانی را که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی [کارسازی] است؛ پس به نعمتی از خداوند و به فضلی برگشتند که هیچ گزندی بدانان نرسید و از رضایت خداوند پیروی نمودند و خداوند صاحب فضل عظیم است.» و آیه این طور نازل شد: : آیا ندیدید «فلانی و فلانی را که با علی و عمار دیدار کردند و گفتند: همانا ابوسفیان و عبدالله بن عامر و اهل مکه علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی [کارسازی] است». 📚تفسير العياشي، ج1، ص206 و 279 📖نکته تخصصی درباره نحوه نزول قرآن کریم تصور اغلب افراد این است که تمامی آیات قرآن تنها یکبار نازل شده‌اند؛ در حالی که شواهدی وجود دارد که گاه یک آیه چه‌بسا در دو موقعیت مستقل نازل شده باشد❗️ و چه‌بسا روایاتی که بیان می‌دارد هر سال جبرئیل یکبار کل آیات نازل شده از قرآن را بر پیامبر عرضه می‌کرد و در سال پایانی عمر ایشان دوبار عرضه شد (که در ادبیات محققان این رشته این واقعه به «عرضه اخیره» معروف است) نیز مویدی بر این مدعا باشد. 🤔 اگر این سخن درست باشد چه‌بسا یکی از عللی که شأن نزول‌های متعددی برای یک آیه مطرح شده؛ و یا گاه شأن نزولی برای یک آیه مکی مطرح شده که عموما آن سوره را مدنی دانسته‌اند ویا بالعکس، همین امر بوده است؛ ر این صورت، از درست بودن یک شأن نزول به لحاظ قراین تاریخی، منطقا نمی‌توان نادرست بودن شأن نزول دوم را نتیجه گرفت. در مورد فوق نیز چه‌بسا بتوان هر دو شأن نزول را درست دانست. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) از امام صادق ع روایتی نقل شده در اظهار تعجب ایشان از کسی که از چهار چیز فرار می‌کند، که چرا به چهار چیز پناهنده نمی‌شود. مورد اول آن چنین است: در عجبم از کسی که می‌ترسد، چگونه است که پناه نمی‌برد به این آیه شریفه که «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ: خداوند ما را بس است و او نیکو وکیلی است»؛ چرا که شنیدم خداوند عز و جل بعد از این فرمود: «پس به نعمتی از خداوند برگشتند و نیز به فضلی؛ و هیچ گزندی به آنان نرسید.» (آل عمران/173) 📚الأمالي( للصدوق)، ص6؛ من لا يحضره الفقيه، ج4، ص392 https://eitaa.com/yekaye/3317
☀️2) از امام باقر ع روایت شده است که امام سحاد ع فرمودندک یکبار بشدت مریض شدم. پدرم [امام حسین ع] گفت: دلت چه می‌خواهد؟ گفتم: دام می خواهد که از کسانی باشم که به پروردگارم جز آنچه خودش برایم تدبیر می‌کند پیشنهاد نکنم! فرمود: احسنت! شبیه ابراهیم خلیل شدی آنگاه که جبرئیل به او گفت چه حاجتی داری؟ او گفت: من به پروردگارم پیشنهاد نمی دهم؛ بلکه خداوند مرا بس است و او نیکو کارگزاری است! 📚الدعوات (للراوندي) ، ص168 ☀️اشاره امام حسین ع به واقعه‌ای است که در حدیثی پیامبر اکرم - به نقل از امام صادق ع – آن را این گونه بیان فرموده است : اینکه می‌گوییم ابراهیم، خلیل خداوند است؛ «خلیل» از «خُلّت» اشتقاق یافته و معنای اصلی «خُلّت» فقر و نیازمندی است؛ چرا که او خلیل به درگاه خداوند و نیازمند به او و بریده از همه به سوی او بود، و از غیر او خویشتن‌دار و رویگردان و بی‌نیاز؛ و مطلب از این قرار است که وقتی خواستند او را در آتش بیندازند و او را در منجنیق نهادند، خداوند جبرئیل را فرستاد و فرمود: بنده‌ام را دریاب! پس آمد و او را در میانه هوا و زمین یافت و به او گفت: هرچه به نظرت می‌رسد از من بخواه که برای یاری تو آمده‌ام. حضرت ابراهیم ع فرمود: خداوند مرا بس است واو نیکو کارگزاری است! من از غیر او درخواست نمی‌کنم و نیازی به غیر او ندارم؛ و به این جهت او را خلیل خود نامید یعنی فقیر و ینازمند به درگاه خویش و بریده از غیر به سوی او؛ و وقتی که معنای آن را از «خلت» قرار داد یعنی او در معانی‌اش [= امور معنوی] با وی خلوت کرد و ی را به اسراری آگاه ساخت که غیر او را بر آن آگاه نکرد؛ که خلیل کسی است که عالم به شخص و به امورات اوست ... 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص24 https://eitaa.com/yekaye/3318
☀️3) از چندین تن از ائمه اطهار روایتی نقل شده است که حضرت امیرالمومنین ع در یک مجلس چهارصد باب از آنچه دین و دنیای انسان مسلمان را آباد می‌کند، به برخی از اصحابش آموخت. قبلا فرازهایی از این روایت قبلا گذشت ، در یکی از فرازها می‌فرمایند: هریک از شما هنگامی که از خواب بیدار شد بگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ سُبْحَانَ رَبِّ النَّبِيِّينَ وَ إِلَهِ الْمُرْسَلِينَ وَ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ رَبِّ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ: هیچ خدایی نیست به جز خداوند بردبار کریم زنده و پابرجا که بر هر کاری تواناست؛ منزه است پروردگار پیامبران و خدای رسولان و منزه است پروردگار آسمانهای هفتگانه و آنچه در آنهاست و پروردگار زمین‌های هفتگانه و آنچه در آنهاست؛ و پروردگار عرض عظیم و حمد و پاس تنها از آن پروردگار عالمین است.» پس هنگامی که از بستر برخاست و نشست، پیش از آنکه کامل بلند شود، بگوید: «حَسْبِيَ اللَّهُ حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْعِبَادِ حَسْبِيَ الَّذِي هُوَ حَسْبِي مُنْذُ كُنْتُ حَسْبِيَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيل: خداوند مرا بس است؛ پروردگار در قبال بندگان مرا بس است؛ بس است کسی که از زمانی که بوده‌ام او مرا بس بوده است؛ خداوند مرا بس است و او نیکو کارگزاری است» 📚الخصال، ج2، ص625 https://eitaa.com/yekaye/3319
☀️4) حضرت علی ع در نامه‌ای به مخنف بن سلیم، که یکی از کارگزاران حضرت بود، چنین نوشت: سلام علیکم خدایی را سپاس می‌گویم که معبودی جز او نیست. اما بعد، همانا جهاد با کسی که از حق رویگردان شده به خاطر اینکه آن را خوش نمی داشته و به اختیار خویش در خواب کوری و ضلالت فرورفته بر عارفان واجب است؛ همانا خداوند از کسی که در رضایت او بکوشد راضی می‌شود و بر کسی که عصیان او کند خشم می‌گیرد؛ و همانا ما عزم راهی را کرده‌ایم به سوی کسانی که در مورد بندگان خداوند به غیر از آنچه از جانب خداوند نازل شده عمل کردند و اموال عمومی را برای خود برداشتند و حدود الهی را تعطیل کردند و حق را میراندند و در زمین فساد را آشکار کردند و به جای مومنان، فاسقان را به ددوستی برگزیدند؛ و هرگاه ولیّ‌ای از اولیای خداوند بدعتهای آنان را عظیم و ناروا شمرد، او را مورد غضب قرار دادند و دورش کردند و از حقوقش محروم نمودند؛ و اگر ظالمی بر ظلمشان یاریشان کرد با او دوستی کردند و به خود نزدیک نمودند و در حق او عطایا دادند؛ پس بر ظلم اصرار ورزیدند و بر مخالفت اجماع کردند؛ و از قدیم این گونه بودند که در مقابل حقسد می‌شدند و بر گناه همکاری می‌کردند و ظالم بودند. پس هنگامی که نامه‌ام به دستت رسید مطمئنت‌ترین فرد از یارانت را به جای خویش بگمار و به سوی ما بیا؛ امید است که با رویارویی این دشمن متجاوز نایل شوی و توفیق امر به معروف و نهی از منکر بیایی و در کنار حق قرار گیری و از باطل جدا شوی؛ که نه ما و نه شما از اجر جهاد بی‌نیاز نیستیم و خداوند ما را بس است و او بهترین کارگزار است و هیچ تحول و قدرتی جز به خواست خداوند برتر و عظیم نیست. 📚وقعة صفين، ص104-105 https://eitaa.com/yekaye/3320