eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
299 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️در بحث از آیه اول سوره کهف (جلسه ۵۸۲) احادیثی درباره جایگاه قرآن کریم گذشت که همگی آنها به اینجا نیز مرتبط می‌باشد؛ اما از تکرار آنها خودداری می‌کنیم و پیشنهاد می‌شود بدانجا مراجعه شود.
☀️۱) از سلمان فارسی روایت شده که اعرابی‌ای خدمت رسول الله ص آمد و سوالاتی کرد و پاسخ گرفت؛ و در پایان این گفتگو پیامبر اکرم ص توصیه‌هایی به وی کرد و نکاتی فرمود؛ از جمله اینکه فرمودند: اما بدان که خداوند متعال هیچ کتابی را نالز نکرد و هیچ آفریده‌ای را نیافرید مگر اینکه سید و سروری برایش قرار داد؛ پس قرآن سرور کتب نازل شده است؛ و ماه رمضان سرور ماههاست؛ و شب قدر سرور شبهاست؛‌ و فردوس سرور بهشتهاست؛ و بیت الله الحرام سرور مکان‌های متبرک است؛ و جبرئیل سرور فرشتگان است؛ و من سرور پیامبرانم؛ و علی ع سرور اوصیاست؛‌و حسن و حسن سرور جوانان اهل بهشتند؛ و برای هر کسی در اعمالش عهم سروری هست؛ و محبت من و محبت علی ع سرور اعمال و [سرور] هر آن چیزی است که متقربان با طاعت پروردگارشان بدان وسیله به خداوند تقرب می‌جویند. 📚كنز الفوائد، ج‏2، ص237-238؛ تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص829-830؛ بحار الأنوار، ج‏40، ص54 📚در بحار الأنوار، ج‏27، ص128 این حدیث را از كِتَابُ الْمُحْتَضَرِ» نیز روایت کرده است. @yekaye
☀️۲) روایت شده است که یکبار نزد امام رضا ع سخن از قرآن به میان آمد؛ پس ایشان حجت در آن پ آیه بودن و معجزه بودنش را عظیم شمردند و فرمودند: قرآن کریم ریسمان محکم الهی و دستگیره مطمئن او و راه بی‌همتای اوست به سوی بهشت و نجات از آتش؛ نه گذر زمان آن را بپوساند و نه تکرارش بر روی زبانها از ارزشمندی آن بکاهد؛ چرا که آن برای زمانی خاص قرار داده نشده؛‌بلکه راهنمای برهان و حجت بر هر انسان قرار داده شده است؛‌باطل نه از پیش رو و نه از پشت سر در آن وارد نشود؛ ‌نازل شده‌ای است از جانب خداوند حکیم حمید.» (فصلت/۴۲) 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص130 حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَلِيٍّ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَيْهَقِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الصَّوْلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ: ذَكَرَ الرِّضَا ع يَوْماً الْقُرْآنَ فَعَظَّمَ الْحُجَّةَ فِيهِ وَ الْآيَةَ وَ الْمُعْجِزَةَ فِي نَظْمِهِ قَالَ: هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَ عُرْوَتُهُ الْوُثْقَى وَ طَرِيقَتُهُ الْمُثْلَى الْمُؤَدِّي إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمُنْجِي مِنَ النَّارِ لَا يَخْلُقُ عَلَى الْأَزْمِنَةِ وَ لَا يَغِثُّ عَلَى الْأَلْسِنَةِ لِأَنَّهُ لَمْ يُجْعَلْ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ بَلْ جُعِلَ دَلِيلَ الْبُرْهَانِ وَ الْحُجَّةَ عَلَى كُلِّ إِنْسَانٍ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيد. @yekaye
☀️ ۳) ازامام رضا ع از پدرشان امام کاظم ع روایت شده است: شخصی از امام صادق ع پرسید: چرا قرآن این طور است که هرچه می‌گذرد و بیشتر منتشر و تدریس می‌شود فقط بر تازگی‌اش افزوده می‌شود؟‌ [= چرا مطالبش تکراری و خسته کننده نمی‌شود] فرمودند: زیرا خداوند آن را فقط برای یک زمان، و نه زمان دیگر؛ و برای فقط یک مردم، ونه مردمی دیگر، نازل نکرد؛ پس در هز زمانی و نزد هر قومی تازه و باطراوت است تا روز قیامت. 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص87 @yekaye
☀️4) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: ... کسی که قرآن را ختم کند گویی نبوت در درون او جای گرفته است جز اینکه به وی وحی نمی‌شود؛ و کسی که قرآن را جمع کند و چنانکه سزاوار است در برگیرد در زمره کسانی که اموری برایشان مجهول می ماند در جهالت نمی‌ماند و در میان کسانی که مغصوب واقع می‌شوند مورد غضب واقع نمی‌گردد و در میان کسانی که حد بر آنان اجرا می‌شود حد بر او جاری نمی گردد؛ ‌بلکه به خاطر بزرگداشت قرآن عفو و پرده‌پوشی می‌کند و مغفرت و حلم می‌ورزد [یا: مورد عفو و پرده‌پوشی و مغفرت و حلم واقع می‌گردد]؛‌و کسی که قرآن به او داده شد و گمان کند که احدی از مردم از چیزی برتر از آنچه به او داده شده، برخوردار است، پس آ»چه را خداوند حقیر و کوچک شمرده را بزرگ داشته؛‌ و آنچه را خداوند بزرگ شمرده را حقیر دانسته است! 📚الكافي، ج‏2، ص604 @yekaye
☀️۵) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: همانا خداوند تبارک و تعالی در قرآن بیان و تبیین هرچیزی را نازل کرده است؛‌تا حدی که به خدا سوگند هیچ چیزی نیست که بندگان بدان نیازی داشته باشند که در آن نیامده باشد؛ تا جایی که هیچ بنده‌ای نتواند بگوید که ای کاش این مطلب در قرآن هم می‌آمد؛ ‌مگر اینکه خداوند حتما چیزی در آن مورد نازل فرموده است. 📚الكافي، ج‏1، ص59 @yekaye
☀️6) از امام کاظم ع روایت شده است که امام صادق ع در تفسیر آیه «روزى را كه خدا پيامبران را گرد مى‏آورد پس مى‏فرمايد: «چه پاسخى به شما داده شد؟» مى‏گويند: «ما را هيچ علمى نيست...» (مائده/109) فرمودند: می‌گویند ما را هیچ علمی به غیر تو نیست. و امام صادق ع – در ادامه – فرمودند: قرآن تمامی‌اش «تقریع» [= عتاب شدید؛ سخن شدیداللحنی که گویی طرف مقابل را درهم می‌کوبد] است و باطنش «تقریب» [نزدیک کردن] است. 📚معاني الأخبار، ص232 و 312 @yekaye
☀️7) از امام صادق ع سوال شد که آیا قرآن و فرقان یک چیزند یا دو چیز؟ فرمودند: قرآن جمله‌ی کتاب [= کل کتاب] است و فرقان آن محکماتی است که عمل بدان واجب است. 📚الكافي، ج‏2، ص630 @yekaye
💢ب. اهل بیت؛ ‌کرائم قرآن ☀️۸) الف. ابن عباس روایت کرده است که: پیامبر اکرم ص دست من و علی ع را گرفت و با خود به بالای کوه ثبیر برد و سپس چند رکعت نماز گزارد و دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: خدایا همانا موسی بن عمران از تو درخواستی کرد؛ و من محمد پیامبرت هم از تو درخواست می‌کنم که سينه‏ام را گشاده گردانی و كارم را بر من آسان ساز و گره از زبانم بگشاى تا سخنم را بفهمند و وزير و ياورى از خاندانم براى من قرار ده؛ برادرم» علی بن ابی‌طالب را؛ «پشتم را به او محكم كن و او را در كارم شريك گردان.» (طه/25-32) ابن عباس می‌گوید: شنیدم منادی ندا داد: ای احمد؛ آنچه درخواست کردی به تو داده شد. سپس رسول الله ص به علی ع فرمود: یا اباالحسن! دستانت را به سوی آسمان بلند کن و از پروردگارت درخواست کن و از او بخواه که به تو عطایی فرماید. پس علی ع دستانش را به سوی آسمان بلند کرد وگفت: خدایا برای من نزد خودت عهدی قرار بده و برای من نزد خودت دوستی و مودتی قرار بده. پس خداوند بر پیامبرش نازل فرمود «همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، به زودى [خداى‏] رحمان براى آنان دوستی و مودتی قرار مى‏دهد.» (مریم/96). پس پیامبر ص این را بر اصحابش تلاوت کرد و آنان [از سرعت استجابت دعای ایشان] بسیار متعجب شدند. پیامبرص فرمود: از چه تعجب کردید؛ ‌همانا قرآن چهار قسمت است؛ یک چهارم آن خاص ما اهل بیت است؛‌یک چهارم آن در مورد دشمنانمان است؛‌ یک چهارم آن حلال و حرام است؛ و یک چهارم آن واجبات و احکام است؛ و همانا خداوند در مورد علی ع «کرائم قرآن» [= کریم‌های قرآن؛ که مقصود ظاهرا آیات کریم قرآن است] را نازل فرمود. 📚تفسير فرات الكوفي، ص248-249؛ 📚المناقب (مناقب علي؛ لابن المغازلي)، ص394 ؛ 📚الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص124-125 💠فراز آخر این روایات که قرآن کریم را چهار قسمت می‌کند با سندهای مختلف و تعابیر متعدد دیگری هم روایت شده است؛‌ از جمله در 📚تفسير فرات الكوفي، ص46-48 ؛ فقط این دسته‌بندی پایان روایت به صورت‌های دیگری هم ذکر شده است؛ ‌از جمله: ☀️ب. یک چهارم آن خاص ما اهل بیت است؛‌یک چهارم آن قصه‌ها و مَثَل‌هاست؛‌ یک چهارم آن واجبات و انذارهاست؛ و یک چهارم آن احکام است؛ و همانا خداوند در مورد علی ع «کرائم قرآن» را نازل فرمود. ☀️ج. یک چهارم آن درباره ماست؛‌یک چهارم آن در مورد دشمنانمان است؛‌ یک چهارم آن سنت‌ها و مَثَل‌هاست؛ و یک چهارم آن واجبات و احکام است؛ و «کرائم قرآن» از آن ماست. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۹) امیرالمومنین ع در خطبه‌ای در وصف اهل بیت پیامبر ص فرمودند: کرائم قرآن [آيتهاى بلند معنى قرآن‏] در آنان است، و گنجينه‏هاى خداى رحمانند. اگر سخن گويند جز راست نگويند، و اگر خاموش مانند بر آنان پيشى نجويند. پس پيشواى قوم بايد با مردم خود به راستى سخن گويد، و راه خرد پويد، و از فرزندان آخرت بود، كه از آنجا آمده است و هم بدانجا رود. آن كه به چشم دل نگرد، و با ديده درون كار كند، آغاز كارش آن است كه بداند آنچه كند به سود اوست يا بر او زيان است؛ اگر به سود اوست پى آن رود، و اگر به زيان اوست باز ايستد. چه، آن كه نادانسته كارى كند، مانند كسى است كه به بيراهه رود: هر چه در آن راه پيش راند، از مقصود خود دورتر ماند، و آن كه‏ از روى دانش كننده كار است، همچون رونده در راه آشكار است. پس نگرنده بايد بپايد كه پيش مى‏رود يا پس مى‏آيد. و بدان كه هر ظاهرى را باطنى است كه بر مثال آن است، آنچه ظاهرش پاكيزه بود باطن آن نيز آن چنان است، و آنچه ظاهرش پليد است، باطن آن نيز پليد است، و رسول صادق (ص) فرموده است: «[گاه می‌شود که] خداوند بنده را دوست دارد، و كرده او را ناخوش مى‏دارد، و كارى را خوش دارد و كننده آن را ناخوش مى‏دارد» و بدان! هر كرده‏اى چون ميوه‏اى است كه از گياهى رسته است، و هيچ گياه را از آب بى‏نيازى نيست، و آبها گونه گون بود. آنچه آبيارى‏اش نيكو، درختش نيكو و ميوه‏اش شيرين است، و آنچه آبيارى‏اش پليد، درختش پليد و ميوه‏اش تلخ است. 📚نهج البلاغة ؛ خطبه154 (ترجمه شهیدی، ص۱۵۲-۱۵۳) و من خطبة له ع يذكر فيها فضائل أهل البيت‏ ...فِيهِمْ كَرَائِمُ‏ الْقُرْآنِ وَ هُمْ كُنُوزُ الرَّحْمَنِ إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا وَ إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا فَلْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ وَ لْيُحْضِرْ عَقْلَهُ وَ لْيَكُنْ مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ مِنْهَا قَدِمَ وَ إِلَيْهَا يَنْقَلِبُ‏ فَالنَّاظِرُ بِالْقَلْبِ الْعَامِلُ بِالْبَصَرِ يَكُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ يَعْلَمَ أَ عَمَلُهُ عَلَيْهِ أَمْ لَهُ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَضَى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ وَقَفَ عَنْهُ فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ فَلَا يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ كَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ أَ سَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ وَ اعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ ظَاهِرٍ بَاطِناً عَلَى مِثَالِهِ فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُهُ وَ قَدْ قَالَ الرَّسُولُ الصَّادِقُ ص إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ وَ يُبْغِضُ عَمَلَهُ وَ يُحِبُّ الْعَمَلَ وَ يُبْغِضُ بَدَنَهُ وَ اعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ عَمَلٍ نَبَاتاً وَ كُلُّ نَبَاتٍ لَا غِنَى بِهِ عَنِ الْمَاءِ وَ الْمِيَاهُ مُخْتَلِفَةٌ فَمَا طَابَ سَقْيُهُ طَابَ غَرْسُهُ وَ حَلَتْ ثَمَرَتُهُ وَ مَا خَبُثَ سَقْيُهُ خَبُثَ غَرْسُهُ وَ أَمَرَّتْ ثَمَرَتُه‏. @yekaye
☀️10) الف. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند: کسی که بمیرد و امام زمانش را نشانسد به مرگ جاهلیت مرده است؛ پس بر شما باد به طاعت؛که همانا شما اصحاب علی ع را دیده‌اید و به امامی اقتدا کرده‌اید که مردم در نشناختنش عذری ندارند؛ ‌همانا کرائم قرآن [= کریم‌های قرآن؛ که مقصود ظاهرا آیات کریم قرآن است] از آن ماست؛‌و ماییم آن جماعتی که خداوند طاعت ما را واجب کرد و انفال و برگزیده پاک اموال* از آن ماست. ✳️* صَفْوُ الْمَال: برگزیده پاک اموال؛ ظاهرا مقصود «خمس» است در مقایسه با «زکات»؛ که اولی سهم اهل بیت است و دومی بر اهل بیت ع حرام است. 📚المحاسن، ج‏1، ص154 ☀️ب. این روایت با همین سند، از ابتدای سخن خود امام صادق ع در تفسیر عیاشی آمده؛ ‌اما ادامه‌ای هم دارد که در محاسن نیامده بود. حضرت در ادامه و ظاهرا در توضیح اینکه «کرائم القرآن» از آن ماست؛ فرمودند: و نمی‌گویم که من جزء اصحاب غیب هستم [از کسانی هستم که علم غیب دارد] بلکه ما کتاب الله را می‌شناسیم؛‌و کتاب الله همه چیز را در بردارد؛ همانا خداوند به ما تعلیم داد علمی را که به احدی غیر از ما تعلیم نداد؛ و نیز علمی را که به فرشتگانش و پیامبرانش تعلیم داد؛‌پس هرآنچه فرشتگانش و پیامبرانش می‌دانند ما هم می‌دانیم. 📚تفسير العياشي، ج‏1، ص16 و ۴۷؛ المسائل السروية (للمفید)، ص80 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَریمٌ» در این آیه قرآن به وصف «کریم» متصف شده است؛ ▪️در نکات ادبی اشاره شد که با توجه به اینکه وصف کریم برای «قرآن» ‌به صورت نکره – نه معرفه- آمده است معلوم می‌شود که در این آیه «قرآن» نه به عنوان اسم خاص، بلکه از این حیث وصف قرآنیت (یعنی مثلا اینکه یک متن خواندنی و خوانده شده بر پیامبرص است) مورد توجه قرار گرفته است. ▪️همچنین اشاره شد که ماده «کرم»، در اصل به معنای «بزرگواری» (شرافت در ذات شخص) و «بزرگ‌منشی» (شرافت در اعمال و رفتار) می‌باشد؛ و کلمه «کریم» در جایی به کار می‌رود که این بزرگواری و بزرگمنشی ظهور و بروز هم داشته باشد. اکنون چرا قرآن کریم خوانده شده است؟ 🍃الف. چون قرآن شأنش این است که با ادله‌ای که انسان را به سعادت رهنمون می‌شود و با تلاوت و عمل به مفاد آن خیر فراوان به انسان عطا کند پس به نحو حقیقت – نه مجاز - «کریم» خوانده شده است. (مجمع البيان، ج‏9، ص340-341 ) 🍃ب. چون نزد خداوند کریم (ارجمند و ارزشمند) بوده و خداوند آن را اکرام کرده و بزرگ شمرده است؛ زیرا کلام اوست (مقاتل، به نقل از مجمع البيان، ج‏9، ص341 ) در واقع خداوندی که قرآن را فروفرستاده، خودش پروردگاری کریم (يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ؛ انفطار/6) و بلکه اکرم است (اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ؛ علق/3) که وجه و اسمش هم اهل اکرام است: «وَ يَبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» (الرحمن/27) «تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» (الرحمن/78) و انسان را به نحو خاص مورد اکرام قرار داد: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً» (اسراء/70) تا حدی که او را مسجود فرشتگان نمود و ابلیس را به خاطر همین سجده نکردن بر انسان از درگاه خود راند و شیطان از این اندازه کرامت کردن انسان عصبانی شد: «قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلاَّ قَليلاً» (اسراء/62). چنین پروردگاری کلامش را از مصدر و عرشی کریم (رَبُّ الْعَرْشِ الْكَريمِ؛ مومنون/116) و توسط فرشته و پیام‌آوری کریم (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَريمٍ؛ حاقه/40؛‌تکویر/۱۹) بلکه در صحیفه‌هایی مکرم و توسط فرشتگانی کریم (في‏ صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ؛ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةِ؛ بِأَيْدِى سَفَرَةٍ؛ كِرامٍ بَرَرَةٍ؛ عبس/16) فروفرستاده است. طبیعی است که چنین قرآنی سراسر کریم و مملو از کرامت باشد. 🍃ج. چون کلام رب العزة است پس امری کریم و بزرگمنشانه است زیرا هم محفوظ از هرگونه تغییر و تبدیل است و هم معجزه است و هم مشتمل بر احکام و مواعظ است؛ و هر امر باجلالت و مهمی کریم محسوب می‌شود (به نقل از مجمع البيان، ج‏9، ص341 ). 🍃د. هر کلامی زیاد خوانده و تکراری شود در چشم و گوش مخاطب ارزش خود را از دست می‌دهد؛ لذا توصیف مطلبی که معروفترین ویژگی‌اش «خواندنی بودنش» است به کریم از این بابت است که نشان دهد که با اینکه این یک متنی است که قرار است زیاد خوانده شود اما این خواندن و تلاوت مکرر اصلا موجب تنزل و عادی شدن آن نمی‌شود بلکه همچنان کرامت و ارجمندی‌اش باقی می‌ماند (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص429 ). 🍃ه. ... 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📝تکمله‌ای برای تدبر ۲ برخی مفسران چون این تعبیر «کریم» به صورت مطلق و بدون هرگونه قیدی آمده است، این کریم بودن قرآن را ناظر به همه وجوه فوق دانسته و توضیح داده‌اند که قرآن هم نزد خداوند کریم و عزیز است؛ هم خودش به خودی خود کریم و دارای صفات ارجمندانه است؛ و هم از جهت نفعی که به مردم می‌رساند و آنان را به سعادت دنیا و آخرت رهنمون می‌شود کریمانه است. (الميزان، ج‏19، ص137) در واقع، کلمه «کریم»‌ وقتی به صورت مطلق می‌آید جامع صفات مدح است و به چیزی گفته می‌شود که هم اصل و ریشه‌اش بزرگمنشانه و ارجمند باشد (وگرنه می‌گویند «کریم فی نفسه» [= کریم بالفعل]) و هم بروز و تجلیات بالفعل آن چنین باشد (وگرنه می‌گویند «کریم الاصل»؛‌یعنی فقط اصل و اساسش کریمانه است و بالفعل معلوم نیست که چنان باشد) و هم صفت بخشندگی در آن ظهور و بروز داشته باشد (از این رو به حتی به زاهد ویا عالمی که ولو به جهت تنگدستی، اهل بذل و بخشش نباشد، کریم نمی‌گویند)؛ و قرآن اتفاقا هم به لحاظ اصل و ریشه‌اش (که صادر شده از مقام ربوبی است) کریم است؛ هم به لحاظ ظهور و تجلیاتش (از فصاحت و بلاغتش گرفته، که در اوج بزرگی و عظمت است تا معارف و محتویاتش)؛‌ و هم به لحاظ خیررسانی‌اش، چنانکه هم فقیه از آن استفاده می‌کند، هم حکیم، هم ادیب، هم ...؛ و عوام هم که از معارفش بهره چندانی نبرند بقدری الفاظش به آنان استفاده می‌رساند که برحتی متن آن را حفظ می‌شوند (که در غیر قرآن بسیار نادر است که شخصی کتابی را حفظ کند و خود کلماتش را بدون مشابه‌سازی ادا نماید) (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص429) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4️⃣ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَریمٌ» 📖 از منظر خود غالبا بهترین معرفی‌ از یک کتاب معرفی‌ای است که توسط نویسنده خود آن کتاب و در خود آن کتاب انجام شود؛ و اگر در خصوص برخی از کتب بتوان گفت که لسان نویسنده آن قاصر و یا تبحر او در زمینه معرفی کم است و دیگری‌ای که کاملا مقصود او را دریافته چه‌بسا بتواند معرفی بهتری از آن کتاب به عمل آورد، قطعا در خصوص قرآن کریم این سخن جایی نخواهد داشت؛ 💢و اگر قرآن کلام خود خداست – که هست – پس معرفی‌ای که در این کتاب از خود شده، عالی‌ترین و دقیق‌ترین معرفی ممکن از قرآن است. آن مقدار که مورد اذعان عموم مفسران است این است که در خود قرآن کریم با چهار اسم «قرآن» ، «کتاب» ، «ذکر» و «فرقان» از قرآن یاد شده و بدین منظور 🔹در گام اول تمامی کاربردهای کلمات «قرآن» و «کتاب» و «فرقان» ، «ذکر» (به اضافه ذکری و تذکرة) و تمام مواردی که ماده «نزل» در قرآن به کار رفته بود گردآوری شد و از آنجا که در این میان آیاتی هست که یکی از این کلمات به کار رفته ولی ظهور اولیه‌اش ناظر به مرتبه لوح محفوظ ویا نامه اعمال انسانها در قیامت است؛ که اینها در تحلیل ابتدایی به عنوان امری متمایز از قرآنی که ما می‌شناسیم کنار گذاشته شد؛ هرچند در پایان بحث به نسبت محتملی که بین اینها و قرآن کریم هست اشاره خواهد شد. همچنین برخی‌جاها سخن از قرآن است اما صرفا اشاره است به اینکه فلان مطلب در قرآن آمده است که این گونه موارد را هم کنار گذاشته‌ایم؛ مثلا: وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في‏ حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْكافِرينَ في‏ جَهَنَّمَ جَميعاً (نساء/140) 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
فراز دوم از تدبر ۴ : از منظر خود در گام دوم سراغ تمامی آنچه به عنوان اسم یا صفت قرآن نزد مفسران مطرح شده است رفتیم. در دایرة المعارف ویکی فقه در مدخل «نام‌های قرآن» 55 اسم (مشتمل بر۴ اسم فوق) برای قرآن برشمرده شده است که اگرچه اینها به عنوان اسم قرآن معروف نیستند، اما در واقع کلماتی است که در وصف و معرفی قرآن از آنها استفاده شده که از این تعداد 50 مورد آنها بوضوح ناظر به قرآن است که به ترتیب حروف الفبا عبارتند از: 1. امر (ذلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكم‏؛طلاق/۵) 2. ایمان (إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِى لِلْايمَنِ أَنْ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمْ فآمَنَّا؛ آل‌عمران/۱۹۳) 3. بشری (وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمينَ؛ نحل/89) 4. بشیر (كتاب فصلت آياته قرآنا عربيا لقوم يعلمون بشيرا و نذيرا؛ فصلت/۳-4) 5. بصائر (هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ، جاثیه/20) 6. بلاغ (هذا بلاغ للناس؛ ابراهیم/۵۲) 7. بیان (هذا بيان للناس؛ آل‌عمران/۱۳۸) 8. تبیان (وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ء؛ نحل/۸۹) 9. تذکره (مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَى؛ إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يخْشىَ‏؛ طه/3) 10. تنزیل (و انه لتنزيل رب العالمين، اسراء/192) 11. حبل الله (و اعتصموا بحبل الله جميعا؛ آل‌عمران/۱۰3) 12. حدیث (فلعلك باخع نفسك على آثارهم ان لم يؤمنوا بهذا الحديث اسفا، كهف/6) 13. حق [الیقین] (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ... وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ؛ حاقه/40-۵۱) 14. حکم (وكذلك انزلناه حكما عربيا؛ رعد/۳۷) 15. حکمت (و اذكرن ما يتلى في بيوتكن من آيات الله والحكمة؛ احزاب/۳۴) 16. حکیم (ذلك نتلوه عليك من الآيات والذكر الحكيم؛ آل‌عمران/۵۸) 17. ذکر (وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ؛ أنبياء/50) 18. ذکری (و جاءك في هذه الحق و موعظة و ذكرى للمؤمنين، هود/۱۲۰) 19. رحمت (وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمينَ؛ نحل/89) 20. روح (و كذلك اوحينا اليك روحا من امرنا؛ شوری/۵۲) 21. شفاء (وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْءَانًا أَعجَمِيًّا لَّقَالُواْ لَوْ لَا فُصِّلَتْ ءَايَاتُهُ ءَ اعجَمِىٌّ وَ عَرَبىٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ هُدًى وَ شِفَاءٌ وَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فىِ ءَاذَانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمی؛ فصلت/۴۴) 22. صراط مستقیم (حمد/۶) 23. عَجَب (انا سمعنا قرآنا عجبا؛ جن/۱) 24. عدل (و تمت كلمة ربك صدقا و عدلا؛ انعام/۱۱۵) 25. عربی (قرآنا عربيا غير ذي عوج لعلهم يتقون؛ زمر/۲۸) 26. عزیز (و انه لكتاب عزيز؛ فصلت/۸۷) 27. عظیم (ولقد آتيناك سبعا من المثاني والقرآن العظيم؛ حجر ۸۷) 28. علم (وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ؛ بقره/120) 29. علیّ (و انه في ام الكتاب لدينا لعلي حكيم؛ زخرف/۴) 30. فرقان (تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيراً؛ فرقان/1) 31. فصل (انه لقول فصل؛ طارق/۱۳) 32. قرآن (أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ؛ أنعام/19) 33. [أحسن ال‍]‍‍‍قصص (نحن نقص عليك احسن القصص؛ یوسف/۳) 34. قول (ولقد وصلنا لهم القول؛ قصص/۵۱) 35. قیّم (ولم يجعل له عوجا قيما لينذر باسا شديدا؛ کهف/۱-۲) 36. کتاب (إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ؛ زمر/2) 37. کریم (انه لقرآن كريم؛ واقعه/۷۷) 38. کلام الله‏ (و ان احد من المشركين استجارك فاجره حتى يسمع كلام الله؛ توبه/۶) 39. مبارک (هذا ذكر مبارك انزلناه؛ انبیاء/۵۰) 40. مبین (تلك آيات الكتاب المبين؛ یوسف/۱) 41. متشابه (الله نزل احسن الحديث كتابا متشابها؛ زمر/۲۳) 42. مجید (ق والقرآن المجيد؛ ق/۱) 43. موعظه (يا ايها الناس قد جائتكم موعظة من ربكم؛ یونس/۵۷) 44. مهیمن (و انزلنا اليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه؛ مائده/۴۸) 45. نبأ (عم يتسائلون عن النبا العظيم؛ نبأ/۱ و ۲) 46. نذیر (كتاب فصلت آياته قرآنا عربيا لقوم يعلمون بشيرا و نذيرا؛ فصلت/۳-4) 47. نور (فَالَّذِينَ ءَامَنُواْ بِهِ ... وَ اتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِى أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ اعراف/157) 48. نعمت (و اما بنعمة ربك فحدث؛ ضحی/۱۱) ، نور (و اتبعوا النور الذي انزل معه؛ اعراف/۱۵۷) 49. وحی (انما انذركم بالوحي؛ انبیاء/۴۵) 50. هدی (ذلك الكتاب لاريب فيه هدى للمتقين؛ بقره/۲) 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه فراز دوم و 5 مورد آنها می تواند محل مناقشه باشد که عبارتند از: 51. سراج؛ و 52. منیر (إِنَّا أَرْسَلْنَكَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنيراً؛ احزاب/۴۶) (بنابر اینکه مراد از سراج منیر، قرآن باشد) [درحالی که ظهورش خود پیامبر است؛ البته تعبیر «منیر» درباره کتب آسمانی قبلی آمده است: فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جاؤُ بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْكِتابِ الْمُنيرِ، آل عمران/184؛ وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتابِ الْمُنيرِ، فاطر/25؛ و تعابیری هست که گویی هرکتاب آسمانی‌ای کتاب منیر است: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنيرٍ؛ حج/۸ و لقمان/20)] 53. نجوم (فلا اقسم بمواقع النجوم؛ واقعه/۷۵) (بنابر اینکه نجوم به معنای نزول تدریجی قرآن باشد) 54. هادی (سمعنا قرآنا عجبا يهدي الى الرشد فآمنا به؛ جن/۱ و ۲) (در این آیات تعبیر «هادی» به کار برده نشده است و این اسم برگرفته از کلمه یهدی موجود در آیه می‌باشد [و به نظر می‌رسد همان کلمه «هدی» ‌برای این منظور کفایت می‌کرد] 55. عصمت (واعتصموا بحبل الله جميعا ولاتفرقوا؛ آل‌عمران/۱۰۳) (در این آیه تعبیر «عصمت» ذکر نشده است و این اسم برگرفته از کلمه «و اعتصموا» موجود در آیه می‌باشد). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
فراز سوم از تدبر ۴ : از منظر خود دانشنامه بزرگ اسلامی از فرهنگ نامه علوم قرآن (ج1، ص 826) نقل می‌کند که جمال الدین ابوالفتوح رازی، در مقدمه تفسیر خود ۴۳ نام برای قرآن آورده است و از بدر الدین زرکشی نقل می‌کند که حرالی کتابی در این زمینه نوشته و بیش از نود اسم یا وصف برای قرآن یاد آورشده است. همچنین قاضی ابوالمعالی عزیزی بن عبدالملک نیز ۵۵ نام و عنوان برای قرآن نقل کرده است که ۴۳ نام آن با فهرست ابوالفتوح رازی مشترک است. فیروزآبادی در بصائر ذوی‌التمییز ادعا می‌کند که برای قرآن صد اسم در قرآن کریم آمده و ۹۴ اسم را ذکر می‌کند؛ و سپس در این فرهنگنامه آن عده از اسامی و صفات قرآن را که از کتاب‌های مذکور به دست می‌آید 99 مورد (البته در متن آن ادعا شده که اینها صد اسم است؛ اما کلمه «حبل»‌را دوبار تکرار کرده است؛ یعنی یکبار در شماره 25 و یکبار در شماره ۳۲ آن را آورده است) برمی‌شمرد که همه موارد قبلی در این فهرست آمده؛ و بقیه موارد به ترتیب الفبا به شرح ذیل است: 56. آیات الله (تِلْكَ ءَايَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقّ‏؛ بقره/۲۵۲) 57. اَثاره (ائْتُونىِ بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَرَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَدِقِين؛ احقاف/4) 58. احسن الحدیث: (سوره زمر/23) 59. اِمام (يَوْمَ نَدْعُواْ كُلَّ أُنَاسِ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتىَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَ لَا يُظْلَمُونَ فَتِيلا؛ اسراء/71) 60. إنزال (قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا؛ نساء/174) 61. بالغة (وَ لَقَدْ جَاءَهُم مِّنَ الْأَنبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ؛ حِكْمَةُ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُر؛ قمر/5) 62. برهان (قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا؛ نساء/174) 63. بیّنات (وَ مَا كُنتَ تَتْلُواْ مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَ لَا تخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لاَّرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ؛ بَلْ هُوَ ءَايَاتُ بَيِّنَاتٌ فىِ صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَ مَا يجْحَدُ بِايَاتِنَا إِلَّا الظَّلِمُون؛ عنکبوت/49) 64. بیّنه (أَوْ تَقُولُواْ لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى‏ مِنهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ هُدًى وَ رَحْمَةٌ؛ انعام/157) 65. تبصره (أَ فَلَمْ يَنظُرُواْ إِلىَ السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَ زَيَّنَّاهَا ... وَ الْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَ ... تَبْصِرَةً وَ ذِكْرَى‏ لِكلِّ عَبْدٍ مُّنِيب؛ ق/8) 66. تصدیق (وَ مَا كاَنَ هَاذَا الْقُرْءَانُ أَن يُفْترَى‏ مِن دُونِ اللَّهِ وَ لَاكِن تَصْدِيقَ الَّذِى بَينَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِ الْعَالَمِين؛ یونس/37) 67. تفسیر (وَ لَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقّ‏ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيرًا؛ فرقان/33) 68. تفصیل (ما كانَ حَديثاً يُفْتَرى‏ وَ لكِنْ تَصْديقَ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصيلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ یوسف/111) 69. ثقیل (إِنَّا سَنُلْقِى عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلا؛ مزمل/5) 70. حجّة (قُلْ فَلِلّهِ الحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَئكُمْ أَجْمَعِين؛ انعام/149) 71. خیر (وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْاْ مَا ذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ خَيرا؛ نحل/30) 72. رسالة (يَأَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه؛ مائده/67) 73. صُحُف (في‏ صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ؛ عبس/۱۳) 74. صدق (و تمت كلمة ربك صدقا و عدلا؛ انعام/۱۱۵؛ زمر/33) 75. العروة الوثقی (فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّغُوتِ وَ يُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى‏ لَا انفِصَامَ لَهَا، بقره/256؛ وَ مَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلىَ اللَّهِ وَ هُوَ مُحسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى‏، لقمان/22) 76. غیب (ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ، آل عمران/۴۴ و یوسف/۱۰۲؛ وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ، یونس/۲۰؛ أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ، طور/41 و ‌قلم/۴۷؛ وَ مَا هُوَ عَلىَ الْغَيْبِ بِضَنِينٍ؛ وَ مَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ؛ تکویر/24-25) 77. فضل (قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَالِكَ فَلْيَفْرَحُواْ هُوَ خَيرٌ مِّمَّا يجْمَعُون؛ یونس/58) 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه فراز سوم 78. قسط (وَ إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنهُم بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يحِبُّ الْمُقْسِطِين؛ مائده/42) 79. قیل (وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا؛ نساء/122) 80. قیّمة (رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُواْ صحُفًا مُّطَهَّرَةً؛ فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَة؛ بینة/3) 81. کلمات الله (وَ لَوْ أَنَّمَا فىِ الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كلِمَاتُ اللَّهِ؛ لقمان/27) 82. کلمة الله (وَ تَمَّتْ كلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَ عَدْلًا لَّا مُبَدِّلَ لِكلِمَاتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيم؛ انعام/115) 83. کوثر (إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَر؛ کوثر/۱) 84. ماء (وَ أَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءَ بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فىِ الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلىَ‏ ذَهَابِ بِهِ لَقَادِرُون؛ مومنون/18) 85. مبشِّر (الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى أَنزَلَ عَلىَ‏ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَ لَمْ يجْعَل لَّهُ عِوَجَا؛ قَيِّمًا لِّيُنذِرَ بَأْسًا شَدِيدًا مِّن لَّدُنْهُ وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا؛ کهف/2) 86. متلُوّ (الَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُوْلَئكَ يُؤْمِنُونَ بِه؛ بقره/121) 87. مثانی (وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثاني‏ وَ الْقُرْآنَ الْعَظيمَ؛ زمر/23) 88. مُثَبِّت (وَ كلّاً نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَك‏؛ هود/۱۲۰) 89. مَثَل (أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فىِ السَّمَاء؛ ابراهیم/24) 90. محکمة (وَ يَقُولُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَوْ لَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ ...؛ محمد/20) 91. مرتَّل (وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلا؛ مزمل/4) 92. مرفوع (فىِ صحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ؛ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَة؛ عبس/14) 93. مسطور (وَ كِتَابٍ مَّسْطُورٍ؛ فىِ رَقٍّ مَّنشُور؛ طور/2) 94. مصدِّق (وَ هذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِى بَينَ يَدَيْهِ؛ انعام/92) 95. مطهَّر (فىِ صحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ؛ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَة؛ عبس/14) 96. مفصِّل (أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغي‏ حَكَماً وَ هُوَ الَّذي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلاً؛ انعام/114) 97. مقروء (وَ قُرْءَانًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلىَ النَّاسِ عَلىَ‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْنَاهُ تَنزِيلا؛ اسراء/106) 98. مکرَّم (فىِ صحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ؛ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَة؛ عبس/13) 99. منزَّل (وَ قُرْءَانًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلىَ النَّاسِ عَلىَ‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْنَاهُ تَنزِيلا؛ انعام/114) 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
فراز چهارم از تدبر ۴ : از منظر خود در هر دو فهرست فوق، متن آیاتی که محل استناد این اقوال واقع شده بود را آوردم (البته شماره برخی از آیاتی که برایش گذاشته بودند واقعا تناسبی نداشت و سعی شد آن کلمه در آیه دیگری که مرتبط باشد بیاید) و اگر به آیات مربوطه توجه شود به نظر می‌رسد در هر دو فهرست موارد متعددی وجود دارد که ▪️الف. تطبیق آن کلمه بر قرآن چندان بر اساس ظهور خود عبارت قابل دفاع به نظر نمی‌رسد مگر اینکه در حدیثی چنین استنادی یافت شود؛ ▫️در فهرست اول، کلمات «ایمان» در آیه «مُنَادِيًا يُنَادِى لِلْايمَنِ»؛ یا «اثاره» در آیه «ائْتُونىِ بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَرَةٍ مِّنْ عِلْمٍ» یا «نبأ» در آیه «عم يتسائلون، عن النبا العظيم» (نبأ/۱-۲) یا «نعمت» در آیه «و اما بنعمة ربك فحدث؛ ضحی/۱۱) یا «علم» در آیه «وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ» (بقره/120)؛ ▫️و در فهرست دوم کلمات «اثارة» و «امام» و «تفسیر» و «حجة» و «خیر» و «رسالة» و «صحف» و «العروة الوثقی» «غیب» و «فضل» و «قسط» و «کوثر» و «ماء» و «مَثَل») ▪️ب. یک وصف است و تفنن در عبارت رخ داده است و از تعابیری که با یک معنا در قرآن آمده انواع اسامی درست کرده‌اند (مثل اسامی تنزیل و انزال و منزّل؛ یا بشری و بشیر و مبشر؛ یا ذکر و تذکرة و ذکری؛ یا مبین و بینات و بینة؛ یا کلام الله و کلمة الله و کلمات الله؛ یا قول و قیل؛ یا قیّم و قیّمة؛ یا تصدیق و مصدق؛ یا تفصیل و مفصل؛ یا قرآن و مقروء؛ یا بصائر و تبصرة) ▪️ج. یک ترکیب وصفی بوده که از هم جدا شده و به عنوان دو اسم مطرح گردیده است (مثلا قولا ثقیلا یا حکمة بالغة) با این وصف، ابتدا فهرست فوق را یکبار با حذف تکرار اوصاف مشابه و بر اساس آن مواردی که می‌توان آن را به عنوان ظهور قابل دفاع وصفی برای قرآن دانست بازنویسی می‌کنیم؛ و ان شاءالله در گام بعد تمامی آیاتی که چهار اسم اصلی قرآن در آن آمده بود و توضیحی درباره قرآن می‌داد (که در بسیاری از موارد با فهرست فوق تداخل دارد) را در یک نظم منطقی و دسته‌بندی شده که بتواند معرفی نسبتا جامعی از قرآن ارائه دهد ارائه خواهد شد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
فراز پنجم از تدبر ۴ : از منظر خود 🔹گام اول: بازنویسی فهرست ویژگی‌های قرآن بر اساس تجمیع و حذف موارد مشکوک فوق: 1. قرآن و مقرو (خواندنی و خوانده شده و جمع شده) و متلو (تلاوت شده) است: (إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ؛ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ؛ قيامة/17-18) (الَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُوْلَئكَ يُؤْمِنُونَ بِه؛ بقره/121) البته قرائتی به زبان عربی (إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (يوسف/2) که توصیه شده به ترتیل خوانده شود (وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلا؛ مزمل/4) 2. در واقع، گفتار و قول و کلام و کلمات خداست (ولقد وصلنا لهم القول؛ قصص/۵۱) (و ان احد من المشركين استجارك فاجره حتى يسمع كلام الله؛ توبه/۶) 3. اما قولی وزین و ثقیل (إِنَّا سَنُلْقِى عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلا؛ مزمل/5) 4. قولی فصل و فیصله دهنده (انه لقول فصل؛ طارق/۱۳) 5. کتاب است:‌ (نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ (آل عمران/۳) 6. کتابی که مسطور است و سطر به سطرش نوشته و آماده شده: (وَ كِتَابٍ مَّسْطُورٍ؛ فىِ رَقٍّ مَّنشُور؛ طور/2) 7. و تمامش وحی است (انما انذركم بالوحي؛ انبیاء/۴۵) 8. و مشتمل است بر آیات الله (تِلْكَ ءَايَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقّ‏؛ بقره/۲۵۲) 9. و از جانب خداوند نازل شده (تَنزِيلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّمَاوَاتِ الْعُلىَ(طه/4) 10. فرقان و جداکننده حق و باطل است: (تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيراً (فرقان/1) 11. انذاردهنده و مایه انذار است (همان) 12. ذکر و مایه تذکر است: (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (حجر/9) مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَى؛ إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يخْشىَ‏(طه/3) 13. و در عین حال، دل را محکم و تثبیت می‌کند (وَ كلّاً نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَك‏؛ هود/۱۲۰) 14. امر خدا بلکه روحی از امر خداست که بر پیامبر وحی و به سوی ما فروفرستاده شده (ذلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكم‏؛ طلاق/۵) (وَ كَذَالِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِى مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْايمَانُ وَ لَاكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نهدِى بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَ إِنَّكَ لَتهْدِى إِلىَ‏ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيم؛ شوری/۵۲) 15. هُدی و عامل هدایت است (وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمينَ؛ نحل/89) 16. مایه بشارت است (همان) 17. رحمت است (همان) 18. بصائر و بصیرت‌بخش است: (هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ، جاثیه/20) (أَ فَلَمْ يَنظُرُواْ إِلىَ السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَ زَيَّنَّاهَا ... وَ الْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَ ... تَبْصِرَةً وَ ذِكْرَى‏ لِكلِّ عَبْدٍ مُّنِيب؛ ق/8) 19. و تمامش برهان (قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا؛ نساء/174) 20. در عین اینکه کاملا گویا و بلاغ است (هذا بلاغ للناس؛ ابراهیم/۵۲) 21. بیانگر و تبیین کننده و حاوی آیات تبیین‌گر است؛ بیان: (هذا بيان للناس و هدى و موعظة للمتقين؛ آل‌عمران/۱۳۸) ، تبیان (وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ء؛ نحل/۸۹) ، مبین (تلك آيات الكتاب المبين؛ یوسف/۱) 22. موعظه است (همان) و (يا ايها الناس قد جائتكم موعظة من ربكم؛ یونس/۵۷) 23. در عین اینکه عَجَب است؛ عجیب و تعجب‌برانگیز (انا سمعنا قرآنا عجبا؛ جن/۱) 24. حبل الله است که باید بدان درآویخت (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ آل‌عمران/۱۰3) 25. حدیث (سخنی نو) و بلکه احسن الحدیث است (فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ أَسَفاً؛ كهف/6؛ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَديثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ؛ زمر/۲۳) 26. کتابی است که از سویی یکسره متشابه است و همه اجزایش شبیه و موید هم (همان) 27. که تفصیل یافته و تفصیل هر چیزی است تفصیل (ما كانَ حَديثاً يُفْتَرى‏ وَ لكِنْ تَصْديقَ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصيلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ یوسف/111) (أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغي‏ حَكَماً وَ هُوَ الَّذي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلاً؛ انعام/114) 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه ویژگی‌های قرآن در گام اول 28. و از سوی دیگر یکسره محکم و قاطع است (وَ يَقُولُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَوْ لَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ ...، محمد/20؛ الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبيرٍ، هود/1) و در عین حال آیاتش هم محکم است و هم متشابه (هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ ءَايَاتٌ محْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ؛ آل عکران/۷) 29. این کتاب مثانی است و منعطف شونده بر خود (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَديثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ؛ زمر/۲۳) 30. که جلود اهل خشیت را نرم (مقشعر) می‌کند (همان)] 31. حق [الیقین] است (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ... وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ؛ حاقه/40-۵۱) 32. حکم است؛ حکمی عربی (وكذلك انزلناه حكما عربيا؛ رعد/۳۷) 33. سراسر حکمت است و حکیمانه (و اذكرن ما يتلى في بيوتكن من آيات الله والحكمة؛ احزاب/۳۴) (ذلك نتلوه عليك من الآيات والذكر الحكيم؛ آل‌عمران/۵۸) 34. شفاء است (يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ؛ یونس/57) البته اصل این شفا برای مومنان است و کسانی که بدان ایمان نیاورند در گوششان سنگین و مایه کوری آنهاست (وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْءَانًا أَعجَمِيًّا لَّقَالُواْ لَوْ لَا فُصِّلَتْ ءَايَاتُهُ ءَ اعجَمِىٌّ وَ عَرَبىٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ هُدًى وَ شِفَاءٌ وَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فىِ ءَاذَانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمی؛ فصلت/۴۴) 35. سراسر متصف به صدق و راستی است (و تمت كلمة ربك صدقا و عدلا؛ انعام/۱۱۵) 36. سراسر متصف به عدل است (همان) 37. و مصدق و تصدیق‌کننده کتابهای قبلی هم هست (وَ مَا كاَنَ هذَا الْقُرْءَانُ أَن يُفْترَى‏ مِن دُونِ اللَّهِ وَ لَكِن تَصْدِيقَ الَّذِى بَينَ يَدَيْهِ؛ یونس/37) (وَ هذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِى بَينَ يَدَيْهِ؛ انعام/92) 38. و مهیمن و سایه‌افکن بر همه کتب آسمانی پیشین است (و انزلنا اليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه؛ مائده/۴۸) 39. و سراسر نور است (و اتبعوا النور الذي انزل معه؛ اعراف/۱۵۷) 40. حاوی أحسن القصص است (نحن نقص عليك احسن القصص؛ یوسف/۳) 41. کریم است و بخشنده و ارجمند (انه لقرآن كريم؛ واقعه/۷۷) 42. مبارک است و پربرکت (هذا ذكر مبارك انزلناه؛ انبیاء/۵۰) 43. قیّم است: قیمت‌دار و قوام‌بخش (ولم يجعل له عوجا قيما لينذر باسا شديدا؛ کهف/۱-۲) (رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُواْ صحُفًا مُّطَهَّرَةً؛ فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَة؛ بینة/3) ، 44. عزیز و شکست‌ناپذیر و مغلوب‌نشدنی است که باطل در آن هیچ راهی ندارد (و انه لكتاب عزيز؛ لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ؛ فصلت/۸۷-88) 45. علیّ و اعلی و برتر از هر چیزی است (و انه في ام الكتاب لدينا لعلي حكيم؛ زخرف/۴) 46. و عظیم است (ولقد آتيناك سبعا من المثاني والقرآن العظيم؛ حجر ۸۷) 47. و مجید و با مجد و عظمت (ق والقرآن المجيد؛ ق/۱) 48. و در زمره صحیفه‌هایی است (فىِ صحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ؛ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَة؛ عبس/13) 49. که آنها را مکرم داشته‌اند (همان) 50. و رفعت داده‌اند (مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَة؛ عبس/14) 51. و پاک نگه داشته‌اند (همان) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
فراز ششم از تدبر ۴ : از منظر خود 🔹گام دوم معرفی قرآن کریم بر اساس اسامی فوق و سایر آیات با این لحاظ اگر اسامی قرآن را همین چهار اسم قرآن و فرقان و کتاب و ذکر [ که شامل معنای «ذکری» و «تذکرة» هم بشود] بدانیم و بخواهیم بقیه مواردی که به عنوان صفات و ویژگی‌های قرآن در قالب اسم و وصف مطرح شده است به عنوان راهی برای شناخت قرآن معرفی کنیم در یک نگاه گذرا به این اوصاف می‌توانیم برسیم. برای متن زیر بیش از 250 آيه مستقیما مورد استفاده قرار گرفته که کل بحث در پنج فراز (چیستی قرآن؛ ویژگی‌های قرآن و آورنده اش؛ محتوای قرآن؛ هدف و کارکرد قرآن؛ و نحوه مواجهه با قرآن) تقدیم می‌شود. برای اینکه مطالعه آن آسان شود ابتدا متن بدون ذکر آیاتش تقدیم می‌شود و سپس متن با حداقل یک (و در برخی موارد حساس؛ چند) مورد از آیاتی که بر آن عبارت دلالت می‌کند ارائه می‌شود. @yekaye