هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۳) از امام سجاد از پردشان امام حسین ع روایت شده است که:
هنگامی که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیامبر (صلّی الله عليه و آله) در بستر بیماری افتاد به حضرت علی (عليه السّلام) وصيّت نمود كه امر او را كتمان، و خبرش را پوشيده دارد، و كسی را از بيماری حضرتش آگاه نسازد.
آن حضرت چنين كرد و خودش او را پرستاری میكرد و اسماء بنت عميس -رحمها الله- به نحو مخفیانه، چنان كه خود حضرت فاطمه (عليها السّلام) وصيت نموده بود، در این کار آن حضرت را كمك میکرد.
پس چون هنگام وفات آن حضرت فرا رسيد به امير المؤمنين(عليه السّلام) وصيّت كرد كه شخصا كار او را به دست گيرد، و او را شبانه به خاك سپارد، و قبرش را ناپيدا سازد [با زمين يكسان كند كه جايش معلوم نباشد]. پس امير المؤمنين(عليه السّلام) خود اين كار را عهدهدار شد و حضرت را به خاك سپرد، و محلّ قبر او را ناپيدا ساخت.
چون دست مبارك از خاك قبر برفشاند اندوه و غم بر دلش هجوم آورد، به طوری که سيلاب اشك را بر گونهاش جاری ساخت، و رو به قبر رسول خدا (صلّی الله عليه و آله) گرداند و گفت:
ای رسول خدا از من بر تو سلام باد، و سلام باد بر تو از جانب دخترت و حبيبهات و نور ديدهات و زائرت و كسی كه در بقعه تو در ميان خاك خفته و آن كس كه خداوند زود رسيدن به تو را برايش برگزيده است.
يا رسول الله صبرم در فراق دختر برگزيدهات كاسته شد، و تاب و توانم در فراق سرور زنان به سستی گرائيد؛ و راهی برایم نمانده جز تأسی به سنّت تو و به اندوهی كه با جدائی تو بر من فرود آمد؛ که همانا من تو را در لحد آرامگاهت نهادم پس از آنكه جان مقدّست بر روی سينهام جاری گشت [هنگام جاندادن سرت بسينۀ من چسبيده بود]، و تو را با دست خود به زير خاك پنهان نمودم، و خودم شخصا امورت را بعهده گرفتم. آری در كتاب خدا [آيهای است كه سبب میشود] مصيبتها را با آغوش باز بپذيريم: «همانا ما از آن خدائيم و همه به سوی او باز خواهيم گشت» (بقرة/156).
راستی كه امانت پس گرفته شد، و گروگان دريافت گشت، و زهرا خيلی سريع از دستم ربوده شد.
ای رسول خدا اكنون ديگری چقدر اين آسمان نيلگون و زمين تيره، در نظرم زشت جلوه میكند!
امّا اندوهم هميشگی گشته، و شبم به بيداری سپری خواهد شد؛ این اندوه هرگز از دلم رخت نبندد تا آنگاه كه خداوند همان سرايی را كه تو در آن مقيم گشتهای برايم برگزيند.
غصّهای دارم بس دلخراش، و اندوهی دارم آشفتهساز؛ چه زود ميان ما جدائی افتاد و من تنها به خداوند شكوه میبرم.
و بزودی دختر تو از همدستی امّتت عليه من و اینکه حقش را چگونه خوردند به تو گزارش میدهد؛ پس تو هم احوال را از او جويا شو، كه بسی غمهای سوزانی كه در سينه داشت و راهی برای برملا کردنش نمیيافت و بزودی بازگو خواهد نمود، و البتّه خداوند داوری میكند و او بهترين داوران است.
ای رسول خدا با تو خداحافظی میکنم، خداحافظی وداعكنندهای كه نه [از بودن با تو] خسته شده و نه [از همنشنین با تو] ملول؛ پس اگر باز گردم از روی ملامت و دلتنگی نيست، و اگر بمانم از روی بدگمانی به وعدهای كه خداوند به صبرپيشگان داده، نباشد، و البتّه كه صبر مباركتر و زيباتر است. و اگر بيم غلبۀ چيرهشوندگان بر ما نبود [كه مرا سرزنش كنند يا قبر فاطمه را بشكافند] ماندن در نزد قبر تو را بر خود لازم مینمودم، و در كنار آن معتکف میشدم، و بر اين مصيبت بزرگ همچون مادری فرزند از دست داده میناليدم.
در برابر ديد خدا دخترت پنهانی به خاك سپرده میگردد، و حقّش بهزور خورده میشود، و آشكارا از ارث خود محروم میگردد، و حال آنكه هنوز از عهد تو ديری نپائيده و ياد تو فراموش نگشته است. پس ای رسول خدا به خداوند شكوه میبرم. و در تو زیباترین تسلیت است، و صلوات و رحمت و بركات خداوند بر تو و بر او (فاطمه) باد».
📚الأمالي (للمفيد)، ص281-283؛
📚بشارة المصطفی لشيعة المرتضی، ص258-259
👇متن حدیث👇
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ»
این آیه شاید از معدود آیاتی است که معانی بسیار متنوعی توسط مفسران بزرگ و اهل لغت از آن برداشت شده است؛
معانی ای که – با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا – بعید نیست که همگی آنها مد نظر بوده باشد؛
وجه تکثر این معانی برمیگردد به:
▪️مراد از کلمه «سلام»: سلام دادن؛ سلامتی (در دنیا یا از عذاب)؛ مسلم بودن
▪️حرف «ل»؛ لام اختصاص (سلام به توست)؛ لام غایت
▪️مصداق حرف «ک»: پیامبر؛ شخص متوفی؛ لزوما معنای خطاب ندارد و به معنای هرکس است.
▪️حرف «من»: ابتداییه؛ تبعیضیه؛ بیانیه.
در اینجا به برخی از مهمترین اقوال [به ترتیب تاریخی تا قرن۴؛ که اغلب مفسران بعدی سخن اینها را شرح دادهاند] اشاره میشود:
🍃الف. تو ای پیامبر از آنان در سلم و امان هستی؛ یعنی اینان کسانی نیستند که به فرزندان و اهل بیت تو آسیبی برسانند (پیامبر ص، حدیث۱؛ امام باقر ع، حدیث۲) به تعبیر برخی از مترجمان: «خوشی و آسودگی تو ای محمد از اينگونه مردم است» (ترجمه عاملی)
🍃ب. از عذاب خداوند سالم ماندند و فرشتگان بر آنان سلام میفرستند (قتاده (م118) به نقل از (إعراب القرآن (نحاس) ج4، ص231 )
🍃ج. خداوند اصحاب یمین را در سلامت قرار داد و گناهانشان را بخشید. (تفسير مقاتل بن سليمان (م۱۵۰)، ج٤، ص226 ) و آنان را از آنچه ناخوش داشتند در سلامت قرار داد ([عبدالرحمن] بن زید [اسلمی] م185؛ به نقل از جامع البیان طبری، ج۲۳، ص۱۶۲ ). در اینجا خبری از تعبیر «لک» نیست؛ که به نظر میرسد دست کم دو گونه میتوان این را تحلیل کرد:
🌱ج.۱. شاید بتوان گفت اینها لام را لام تعلیل (ياقوتة الصراط في تفسير غريب القرآن (غلام ثعلب م۳۴۵) ص361 ) و «ک» را خطاب به پیامبر [و «من» را من بیانیه] دانسته؛ یعنی به خاطر تو، سلامتی [از جانب خداوند] شامل همه اصحاب یمین شد. (لسان العرب، ج12، ص292 )
🌱ج.۲. خطاب به شخص محتضر است که به او گويند: سلامتی و بیگزندی (از عذاب و شكنجه) برای تو است، زيرا تو از اصحاب و ياران دست راستی (ترجمه فيض الاسلام، ج3، ص1066) یا به تعبیر دیگر: «پس سلام بر تو ای انسانی كه از اصحاب يمين هستی (از عذاب) و سلام ملائكه بر تو باد» (تفسير خسروي، ج8، ص185)
🍃د. خطاب به شخص محتضر است و میفرماید: این [در این لحظه] مسلّم میشود برای تو که تو از اصحاب یمین هستی؛ که این یک نحوه اخبار از آینده برای اوست (شبیه اینکه میگوییم تو بزودی مسافری) (معاني القرآن (فراء م۲۰۷)، ج3، ص131 ) طبری (م۳۱۰) نیز سعی کرده این تفسیر را به لحاظ نحوی موجهترین تفسیر بداند (جامع البيان، ج٢٣، ص162-163 ) اما نحاس (م۳۳۸) این تبیین را کاملا نادرست و دارای اشکال نحوی میداند. (إعراب القرآن (نحاس) ج4، ص231 )
🍃ه. خطاب به شخص محتضر است و دعا برای او است؛ یعنی سلام بر تو ای که از اصحاب یمین هستی (معاني القرآن (فراء)، ج3، ص131 ؛ معانی القرآن (اخفش م۲۱۵) ج۲، ص۵۳۳ ) که در این صورت «من اصحاب الیمین» خبر است برای یک مبتدای محذوف؛ و تقدیر کلام این بوده که «سلامٌ لک؛ انک من أصحاب الیمین» و بشارتی است برای او در هنگام برانگیخته شدن شبیه این آیه که فرمود: «وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ» (رعد/23) (التحرير و التنوير، ج27، ص318 )
🍃و. خطاب به پیامبر است و خبری به پیامبر میدهد؛ یعنی سلامتی برای تو از جانب آنان؛ یعنی از جانب آنان برای تو خبر سلامتی میآورند؛ و این از این باب است که گاه به سخن صواب «سلام» گفته میشود از این جهت که از عیب و گناه سالم است چنانکه در جای دیگر فرمود «وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا» (فرقان/۶۳) (غريب القرآن (ابن قتيبة م276) ص7 ) به تعبیر دیگر تو در آنان آن سلامتی که دلت خواست میبینی؛ در حالی که میدانستی که چه پاداشی برای آنان آماده شده. (ابنالاعرابی (م۲۳۱)به نقل از تهذيب اللغة (ازهری م۳۷۰) ج١٢، ص310 ؛ معاني القرآن وإعرابه (زجاج؛ م۳۰۱) ج٥، ص118؛ كتاب الماء (أزدی؛ م۴۶۶)، ج2، ص660 )؛ به تعبیر دیگر، تو بیغم باش يا محمّد از ايشان كه همه كارهاشان راست بود (تفسير نسفی، ج2، ص1022)؛ یعنی: «تو رستی از اندوه خداوندان راست دست» (كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج9، ص458) یعنی تو ای محمد از آنان در سلامتی، پس نگران آنان نباش زیرا آنان از عذاب خداوند سالم ماندند و تو آن سلامتی را که میخواستی در آنان دیدی (كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج9، ص466 ) در واقع این شبیه خطابی است که به پدر دلسوزی که نگران بچهاش است میگویند سلام بر تو از امری که درباره آنها نگرانش بودی که دیگر جای نگرانی نیست (مفاتيح الغيب، ج29، ص439 ).
👇ادامه مطلب👇
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر ۱
معانی محتمل برای آیه «فسلام لک من اصحاب الیمین»
🍃ز. خطاب به شخص محتضر است و «من» من ابتداییه؛ یعنی به تو ای شخص محتضر از جانب اصحاب یمین سلام میشود (جزء فيه تفسير القرآن (برواية أبي جعفر الترمذي م۲۹۵) ص111 ) و البته مقتضای ظاهر این بود که بگوید «فسلام له ...» اما این التفات از حالت غیاب به حالت خطاب برای این است که صحنه آن حالت شریفی که در آن بسر میبرند را احضار کند؛ و از این جهت شبیه تعبیر «وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ» (يونس/10) است؛یعنی آنجا چون از جانب اصحاب یمین به آنها سلام میشود معلوم میشود که خودشان هم در زمره آنان هستند و «گفته میشود» در تقدیر است (التحرير و التنوير، ج27، ص318 ) آنگاه آیه چنین ترجمه میشود: «در جنت از طرف ساير اصحاب يمين به او گفته میشود از اصحاب يمين سلام بر تو باد [به جنت داخل شو]» (ترجمه قرآن نوبری، ج1، ص478) یا: به او گفته میشود: سلام بر تو از سوی دوستانت كه از اصحاب يمينند! (ترجمههای مکارم و مشکینی)
🍃ح. خطاب به پیامبر ص است و «من» من ابتداییه است؛ یعنی سلام به تو ای پیامبر از جانب اصحاب یمین؛ یعنی از جانب آنها به تو سلام میشود (إعراب القرآن (نحاس م۳۳۸)، ج4، ص231 )
🍃ط. حرف «ک» اصلا برای خطاب معین نیست؛ بلکه برای غیرمعین است شبیه اینکه میگویند «حسبک به کرما» که به این معناست که «برای کرامت او همین بس» (علی بن عیسی [رمانی] (م۳۸۴) به نقل از مجمع البيان، ج9، ص343 )؛ که این را دوگونه شرح دادهاند:
🌱ط.۱. این جمله برای بیان عظمت حال آنان است شبیه اینکه میگویند «حسبک انه فلان: همین بس که فلانی این گونه است» یعنی این سلامتیای که شامل حال آنان میشود فوق تصور است: [همین بس که آنان در سلاماند] (مفاتيح الغيب، ج29، ص438 )
🌱ط.۲. این خطاب است به هرکسی که این خبر را میشنود؛ و معنایش این است که سلامتی که برای اصحاب یمین حاصل است هرکسی که از آن باخبر شود را خوشحال میکند؛ یعنی یک حالت ضربالمثلی پیدا کرده و اصلش این است که: برای آنان سلامتی است؛ سلامتیای که هرکس حکایتشان را بشنود خوشحال شود (التحرير و التنوير، ج27، ص317 )
🍃ی. ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ»
در تدبر 2 اشاره شد که با توجه به معانی لفظی کلمات خود آیه، شاید اظهر معانی این آیه - اگر آیه بتنهایی در نظر گرفته شود- آن است که: سلامی بر تو (ای پیامبر) از جانب اصحاب یمین.
و بیان شد که «سلام بر تو» میتواند به معنای ظاهری «سلام کردن» باشد یا به معنای ابراز حقیقتِ «در سلم و صفا بودن».
اتفاقا با توجه به اینکه آیات ناظر به ورود در عالم دیگر است؛ و نیزاینکه خود سوره، سوره «واقعه» است و در مقام بیان باطنیترین واقعیات، اقتضای اولیه این بود که «سلام» به همان معنای «ابراز حقیقتِ در سلم و صفا بودن» باشد.
در همین راستا، دو حدیث اولی که ذیل آیه اشاره شد نیز متناسبترین معنا با ظهور لفظی این آیه است (از جانب اصحاب یمین برای تو سلامتی و امنیتی است؛ نگران نباش که اینان به قتل فرزندانت اقدام کنند)
💢 اما بقدری این معنا خلاف انتظار است و در ذوق انسان میزند که تقریبا هیچ یک از ترجمههای رایج قرآن کریم، آیه را متناسب با آنها ترجمه نکرده است❗️
🤔مسالهای که ناخوشایند جلوه میکند این است که:
آیا اصحاب یمین بودن یک نفر در گروی این است که پیامبر از جانب وی احساس ناامنی نکند و خیالش راحت باشد که او به قتل فرزندان پیامبر دست نمیزند؟!
مگر چقدر انسانهای این امت میتوانند بد باشند که همین که کسی قصد قتل فرزندان پیامبر را نکند اصحاب یمین محسوب شود؟!
📝نکته تخصصی #اجتماعی
اما به نظر میرسد این احادیث از یکی از عمیقترین معانی اجتماعی این آیه که در عین حال کاملا مبتنی بر ظهور لفظیِ – و بلکه اظهر معانیِ – آیه است پرده برمیدارند:
در واقع،
اگر توجه کنیم که این سهگانهی «مقربان» و «اصحاب یمین» و «مکذبان» شامل وضعیت همه انسانها در لحظه مرگ نمیشود، یکی از معانیای که از این آیه بخوبی استنباط میشود این است که آیه را در مقام معرفی کردن اصحاب یمین بدانیم، نه صرفا ناظر به وضعیت مرگ؛ به تعبیر بهتر آیه در مقام بیان کسانی است که در لحظه مرگ جزء اصحاب یمین محسوب میشوند؛ و احادیث فوق همین را باز میکنند.
توضیح مطلب این که:
🔹ذیل آیه ۷ (جلسه ۹۷۴، تدبر۵ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-7/) اشاره شد که انواع دستهبندیها درباره انسانها میتوان داشت و این دستهبندی سهگانهی مقربان و اصحاب یمین و اصحاب شمال، دستهبندی نهایی انسانهاست که وضعیت و جایگاه نهایی همه انسانها در بهشت و جهنم را معلوم میکند.
🔹از سوی دیگر می دانیم انسانها تا پیش از اینکه به بهشت و جهنم وارد شوند و در یکی از این موقعیتهای سهگانه قرار گیرند- یعنی حتی در لحظه مرگ و در عالم برزخ و حتی در مواقف قیامت – منحصر در این سه دسته نمیشوند، چنانکه مثلا قرآن کریم از «مستضعفین فکری» (نساء/۹۸) یا گروهی با تعبیر «مرجون لامر الله» (توبه/۱۰۶) سخن میگوید که ذیل هیچ یک از اینها قرار نمیگیرند.
در واقع،
سهگانه مقربان و اصحاب یمین و اصحاب شمال، اگرچه وضعیت نهایی تمامی افراد در قیامت خواهد بود؛ اما تا پیش از نهایت کار، همگان ذیل این سهگانه قرار نمیگیرند؛ و عمده بحثهای این سوره هم که این دستهبندی در آن ذکر شد، کاملا ناظر بود به موقف نهایی قیامت.
🔸پس طبیعی است که وقتی از آیه 83 وارد بحث لحظه مرگ انسانها شد بحث باید تفاوتی بکند:
▪️یعنی از سویی پیشاپیش میدانیم که در لحظه مرگ تنوعی بسیار بیش از این سهگانه در مردم وجود دارد؛
و نیز اینکه اعمالِ ماتأخر افراد بسیاری از اوقات موقعیت آنان در عالم برزخ را عوض میکند
و خلاصه اینکه تکلیف بسیاری از مردم بتدریج در برزخ و مواقف قیامت یکسره و نهایی میشود؛
▪️و از سوی دیگر در میان مردمی که به لحظه مرگ میرسند وضعیت مقربان و مکذِّبانِ گمراه کاملا واضح است؛ یعنی اولیها که همان مقربان در بهشت خواهند بود و مکذبان گمراه هم قطعا همان اصحاب شمال در جهنم؛ آن وقت سوالی پیش میآید که آیا غیر از اینها هم کسی هست که در لحظه مرگ تکلیفش واضح باشد؟
بویژه از زاویه تقسیمبندی سهگانه این سوره، در افراد باقیمانده، آیا هستند افرادی که در لحظه مرگ بتوانیم با قاطعیت آنها را جزء اصحاب یمین بدانیم، یعنی بدانیم که حتی اگر در برزخ و قیامت هم مسائلی برایشان پیش بیاید قطعا اینها در زمره اصحاب یمین به بهشت وارد خواهند شد؟
💢در برابر این سوال، به نظر میرسد یکی از وجوه معنایی این دو آیه، این باشد که این دو آیه در مقام بیان این دسته از انسانها میباشند؛
یعنی وقتی که بحث لحظه مرگ پیش میآید و تکلیف دو گروه اول و آخر را به طور خیلی واضح بیان میشود، برای مخاطبی که میداند در لحظه مرگ انسانها در دستهبندیای بمراتب گستردهتر از این دستهبندی سهگانه بسر میبرند این انتظار رقم میخورد که واقعا چه کسانی در لحظه مرگ، قطعا مصداق همان اصحاب یمینی هستند که در اوایل سوره درباره آنان بسیار سخن گفته شد؟
👇ادامه مطلب👈 https://eitaa.com/yekaye/8983
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 3️⃣
به همین جهت اگر در خصوص مقربان و مکذبان (که با مردن تکلیفشان یکسره شده) مهمترین مطلبی که در خصوص لحظه مرگشان باید گفته میشد این بود که وضع آنان در لحظه مرگ چه خواهد شد،
در خصوص بقیه انسانها، چون غالبا هنوز وضعیتشان یکسره نشده، مهمترین سوال در این سوره این است که چه کسانی حتما به عنوان اصحاب یمین از دنیا میروند؛ یعنی در عین حال که میدانیم در افق مقربان نیستند و مکذب قطعی هم نیستند؛ اما مطمئن باشیم که حتما به بهشت خواهند رفت و قرار گرفتنشان به عنوان اصحاب یمین، همان موقع مرگ، قطعی شده باشد.
💢اگر این سوالات در ذهن خواننده قرآن جدی شود – که طبق توضیح فوق، جدی شدنش برای کسی که اهل اندیشه باشد امری کاملا طبیعی است – آنگاه دو حدیث اولی که ذیل این آیه مطرح شد معنا و جایگاه خود را پیدا میکند. کسانی از مسلمانان به عنوان اصحاب یمین از دنیا میروند که پیامبر ص از اذیت آنان و اینکه بخواهند فرزندان پیامبر ص را بکشند در امان بوده باشد.
رای اینکه این معنا بهتر فهمیده شود حدیث سوم ذکر شد.
این حدیث– در حد جستجوهای حقیر - تنها حدیثی است که یافت شد که کسی از قول شخص دیگری به پیامبر سلام دهد! البته این مطلبش خیلی موضوعیت نداشت؛ بلکه آنچه مهم بود تذکر به اصل واقعه است که در شکواییههای شبانه حضرت امیر ع هم منعکس شده است؛ اینکه فرزند پیامبر را افراد همین امت کشتند و خم به ابرو نیاوردند؛ همین واقعهای که چند سال بعد در خصوص امام حسن ع و امام حسین ع و بعد در مورد بقیه نسل ایشان رخ داد؛ و آنگاه آیه میفرماید: اصحاب یمین آنانیاند که اجر تو را ادا کردند: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» (شوری/۲۳) و تو خیالت از آنها در خصوص فرزندانت راحت است.
یعنی اگر از مقربان بگذریم، در بقیه امت تو، کسانی، در لحظه مرگشان قطعا به عنوان اصحاب یمین از دنیا میروند که از جانب آنان، تو سالم میمانی و هیچگاه دست به خون فرزندانت آغشته نخواهند کرد.
اینان هرچند چون جزء مقربان نیستند لزوما با مرگشان وارد روح و ریحان نشوند و در برزخ مدتی معطل و حتی معذب شوند؛ اما قطعا در زمره اصحاب یمین در بهشت خواهند بود.
📝با این توضیحات این آيه
کاملا موید آن دسته از روایاتی میشود که مصداق اصلی اصحاب یمین را شیعیان معرفی میکند (احادیث ذیل آیه قبل)
و نیز جمع میکند بین آن احادیث با احادیثی که به شیعیان هشدار میدهد که شفاعت ما حتما در قیامت به شما میرسد و همهتان وارد بهشت خواهید شد، اما در برزخ خودتانید و اعمالتان؛ و مواخذههای برزخی، و حتی مواخذهها در مواقف قیامت را برای شیعیان (شیعیانی که واقعا محبت و ولایت پیامبر ص و اهل بیتشان را در دل داشتند و ایشان از این جهت از گزند آنان ایمناند اما گاه مرتکب گناه میشدند) منتفی نمیداند: «أَمَّا فِي الْقِيَامَةِ فَكُلُّكُمْ فِي الْجَنَّةِ بِشَفَاعَةِ النَّبِيِّ الْمُطَاعِ أَوْ وَصِيِّ النَّبِيِّ وَ لَكِنِّي وَ اللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فِي الْبَرْزَخِ.» (الكافي، ج3، ص242 )
@yekaye
May 11
☀️۱) در ذیل آیات 88 و 90 حدیثی از امام باقر ع روایت شد که سوال کننده دربارهی «المقرّبینَ» و « أَصْحابِ الْیمینِ» سوال کرد و ایشان فرمودند که اولی کسی است که منزلش در کنار امام ع باشد. و دومی کسی است که به امامت امامان اهل بیت ع باور دارد.
راوی در ادامه میگوید:
پرسیدم: [و مقصود از] «و اما اگر از آن دروغپردازان گمراه بود» [چیست؟]
فرمود: کسانی که منکر و مخالف امام ع می باشند.
📚تأويل الآيات الظاهرة، ص630
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ»
قَالَ ذَاكَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ [له منزلةٌ] عِنْدَ الْإِمَامِ.
قُلْتُ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ»؟
قَالَ ذَاكَ مَنْ وَصَفَ بِهَذَا الْأَمْرِ.
قُلْتُ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ»؟
قَالَ الْجَاحِدِينَ لِلْإِمَامِ.
@yekaye