eitaa logo
یک درصد طلایی
967 دنبال‌کننده
180 عکس
160 ویدیو
0 فایل
˹﷽˼ متفاوت ترین ‌جمع‌منتظران‌‌مܣدی‌‹عج›🕊🌿 حضرت مهدی(عج): 💌ما در رعایت حال شما کوتاܣے نمےکنیم و یادشمارا ازخاطرنبرده‌ایم.. گرفتارے یا مشکلے دارے🥺 مطمئن باش توے اینجا قراره خیرمعنوے و حس‌آرامش را تجربه کنے ☺️ ادمین👈🏽| @admin_yek_darsad_talaiii
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱عزیزے مےگُفت: ✨ ܣر وقت احساس کردید، از (عج) دور شدید و دلتون واسه آقا تنگ نیست، این جمله رو که تو «دعا در غیبت امام زمان‌عج» ܣست بخونید. 🤲 و لـَیِّـنْ قَـلبی لِـوَلِـیِّ أَمـرِڪْ یعنی 🤲خدایا ! دلم رو‌ برای ولی امرت (امام زمان‌عج) نرم‌ کن. @yek_darsad_talaiii
📿 آموزش 🔸 چهارشنبه ۲ آبان ماه 🔻 راس ساعت ۱۶ 👈 منتظرتونیم😍 📍مکان: خیابان سلمان، کوچه گازرگاه، فرهنگسرای امام مهدی عج 🍀 eitaa.com/f_emammahdi 🌷 اگر یک نفر را به او وصل کردی، برای سپاهش تو سردار یاری...
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊الهم بارک لمولانا یا صاحب الزمان🕊 🍃 در زندگی من و نسل من 🌱به خانواده بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
📖سور‌ه‌ای که پنج بار کلمه «الله» در آن آمده است چه نام دارد؟ الف) سوره یس ب) سوره الرحمن ج) سوره واقعه د) سوره حج 👈لینک پاسخگویی به سوال: https://EitaaBot.ir/poll/f37jos ⬅️جهت ثبت نام در طرح یک‌درصد‌طلایی 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
یک درصد طلایی
#رمان #رویای_نیمه_شب ❣️قسمت سیزدهم ✨بازار شلوغ شده بود. صداها و بوها احاطه ام کردند. در آن بازار
❣️قسمت چهاردهم ✨بازار، پس از هر چهل قدم، پله ای کوتاه می خورد و پایین می رفت. حمام ابوراجح میان یک دوراهی بود. فاصله اش تا مغازه پدربزرگم صد قدم بیشتر نبود. آهسته قدم بر می داشتم. گاهی از پشت سر، تنه می خوردم. 🍁پارچه فروش ها پارچه های رنگارنگ را یکی یکی جلوی خود می گرفتند و از آن تعریف می کردند. بیشتر مشتری آنها زن بودند. گوشه ای دیگر، مارگیری معرکه گرفته بود. با چوبی، مار کبرایی را از جعبه بیرون می کشید. مار دیگری را دور گردن انداخته بود. دو شِحنه دستها را بر قبضه شمشیر تکیه داده و کنار نیم دایره تماشاگران ایستاده بودند. چشمی به معرکه داشتند و چشمی به بازار. ایستادم. مدت ها بود که ریحانه را ندیده بودم. آمدن ناگهانی اش، آمدن یک طوفان بود. سخت تکانم داده بود. حال خودم را نمی فهمیدم. نمی دانستم در آن چند دقیقه، بر من چه گذشته بود. دلم در هم کشیده شده بود. سکه ها را در دست می فشردم. آن دو سکه شاید روزهایی را با او گذرانده بودند. بارها لمسشان کرده بود. انگار هنوز گرمی دست هایش را در خود داشتند. سکه ها قلبی داشتند که می تپید. هیچ وقتِ دیگر، دیدن ریحانه چنین تاثیری بر من نگذاشته بود. می خواستم بخندم. می خواستم گریه کنم و اشک بریزم. می خواستم بدوم تا همه، هراسان، خود را کنار بکشند. می خواستم در انباریِ تنگ و تاریکِ مغازه ای پنهان شوم یا به پشت بام بازار بروم و فریاد بکشم. دو زن از کنارم گذشتند. بر خود لرزیدم که شاید ریحانه و مادرش باشند، اما آنها نبودند. به راه افتادم. هنوز در بازار بودند؟ نه، زود آمده بودند که به شلوغی برنخورند. کنیزی با دیدنم خندید. شاید از حالت چهره ام به آنچه بر من می گذشت، پی برده بود. ریحانه شاید حالا داشت گلیم می بافت. شاید هم داشت به زن ها درس می داد. تنها امیدم آن بود که آنچه بر من می گذشت بر او هم بگذرد. ادامه دارد... ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید..... https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
خواندن نماز شب به نیابت از اعضای کانال خوانده شد. تشکر از همه همراهان عزیزمون که در قرائت ختم مشارکت کردند. 🙏🙏🙏 🌱🌷🌱🌷🌱 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9 اگر دوست داری اعضای کانال رو در ثواب هات کنی به آیدی زیر پیام بده. @farzane_zare
🌷🌱 صبحگاهی و به نیابت از اعضای کانال قرائت شد. 🍀انشالله از همگی به احسن وجه قبول باشه🤲 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9 اگر دوست دارید اعضای کانال رو در ثواب هاتون کنید به آیدی زیر پیام بدین. @admin_yek_darsad_talaiii
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 با قلبت میتونی آدم خوبا رو تشخیص بدی! ➕ماجرای عجیب ارادت آقای دولابی به یک جوان دبیرستانی... 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
📖سوره‌ای که غیر از «بسم الله الرحمن الرحیم» تنها یک «کسره» در آن به کار برده شده است چه نام دارد؟ الف) سوره کوثر ب) سوره اخلاص ج) سوره حمد د) سوره والعصر 👈لینک پاسخگویی به سوال: https://EitaaBot.ir/poll/4u2x8e ⬅️جهت ثبت نام در طرح یک‌درصد‌طلایی 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
یک درصد طلایی
#رمان #رویای_نیمه_شب ❣️قسمت چهاردهم ✨بازار، پس از هر چهل قدم، پله ای کوتاه می خورد و پایین می رفت
❣️قسمت پانزدهم ✨آیا گوشواره ای که ساخته بودم، برایش همان معنایی را داشت که سکه ها برای من؟گوشواره را به گوش کرده بود؟ معنای خنده کنیزک چه بود؟ این سوال ها فکرم را مشغول کرده بود. 🍁نگران بودم ابوراجح هم متوجه حالاتم شود و مجبور شوم همه چیز را به او بگویم. به یاد حرف پدربزرگ افتادم که می گفت: حیف که ابوراجح شیعه است،وگرنه دخترش را برایت خواستگاری می کردم. نمی دانم چه چیزی بین ما و شیعیان فاصله ایجاد می کرد. آنها هم مثل ما نماز می خواندند، روزه می گرفتند، قرآن می خواندند و به حج می رفتند. اگر راهی بود می توانستم پدربزرگ را راضی کنم که ریحانه را برایم خواستگاری کند. سیاهِ تنومندی به من تنه زد. پیرمرد دست فروشی، طبقی تخم مرغ جلویش گذاشته بود. ریسه های سیر از دیوار بالای سرش آویزان بود. تنه که خوردم نزدیک بود پایم را روی تخم مرغ ها بگذارم. فرش فروشی که آن سوی بازار، روی قالی ها و گلیم هایش لمیده بود و قلیان می کشید، با دیدن این صحنه، خنده اش گرفت. وقتی مرا شناخت، دستش را روی عمامه اش گذاشت و مختصر تعظیمی کرد. سعی کردم حواسم را بیشتر جمع کنم. به حمام رسیده بودم. اگر پدربزرگ هم راضی می شد، ابوراجح هرگز اجازه نمی داد. او و دخترش شیعه بودند و من و پدربزرگم، سنی و نمی دانستم چه چیزی بین ما که مسلمان بودیم فاصله انداخته بود. این فاصله بیش از همیشه ناراحتم می کرد. کاش آنها به مذهب ما درمی آمدند، آن وقت دیگر هیچ مانعی در میان نبود. ولی چطور چنین چیزی ممکن بود؟ ابوراجح مردی آگاه و اهل مطالعه بود. در اوقات فراغتش کتاب می خواند و یادداشت بر می داشت. ریحانه در خانه او تربیت شده بود.لابد او هم مانند پدرش به مذهب شان علاقه مند بود. ادامه دارد... ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید..... https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
💠رسول اكرم صلى الله عليه و آله؛ 💢دو ركعت نمازى كه انسان در دل آخر شب بخواند از دنيا و آنچه در آن است بهتـر است. و اگر بـر امّتم دشوار نبود آن دو ركعت را بر آنان واجب مى كـردم. 📚کنزالعمال 7/21405 📿نماز شب به نیابت از اعضای محترم کانال 🌱🌷اگر دوست داری اعضای کانال رو در ثواب هات کنی به آیدی زیر پیام بده: @admin_yek_darsad_talaiii @farzane_zare 🍃@yek_darsad_talaiii