هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ»
ذیل آیه ۴ اشاره شد که اسوه بودن حضرت ابراهیم ع صرفا منحصر به مساله تبری نیست و یکی از شواهد مهم بر این ادعا همین آیه سوره ممتحنه مطرح شد.
در احادیث برخی محورهایی که حضرت ابراهیم به عنوان اولین کسی که آن کار را انجام داد بیان شد، که علیالقاعده در تمام آنها مقصود این بوده که او در این زمینه سزاوار است اسوه شما گردد. اکنون مناسبت دارد به ویژگیهای حضرت ابراهیم ع در قرآن کریم که ظرفیت این را دارند که در آنها از وی تبعیت کنیم اشاره شود:
📝 #اسوه بودن حضرت #ابراهیم ع
🌴۱. بارزترین آن ظاهرا همین ویژگی تبری جستن از دشمنان خدا و معبودهای دروغین است که در آیه ۴ بدان اشاره و بر اسوه بودن از این جهت تأکید شد و در آیات دیگری نیز مورد تاکید قرار گرفته است مانند: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ لِأَبيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّني بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ» (زخرف/26).
🔹مرحوم مصطفوی با مراجعه به آیات شش ویژگیهای زیر را به عنوان صفات ممتاز حضرت ابراهیم ع یاد کرده است (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص25-26 ) که با اصلاحاتی میتوان به صورت زیر بیان کرد:
🌴۲. صرفا حقمدار و تسلیم محض خداوند بود، نه یهودی و نصرانی بود و نه مشرک: شاید میخواهد بگوید به هیچ عنوان به صورت جناحی عمل نکرد نه در جناحبازیهای موحدان و یکتاپرستان وارد شد و نه در جناحبازیهای مشرکان و کافران: «ما كانَ إِبْراهيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكين» (آل عمران/۶۷) .
🌴۳. در عین اینکه بردبار بود و در راه حق استقامت میورزید اما اوّاه [= بسیار آه کشنده] و منیب هم بود، یعنی با خضوع و خشوع تمام متوجه نقاط ضعف خویش بود و مرتب به سوی خدا رجوع میکرد: «إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيب» (هود/۷۵)، «وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهيمَ لَأَوَّاهٌ حَليمٌ» (توبه/114).
🌴۴. چنان زندگی کرد که شایسته سلام الهی (سلامتی همهجانبه در بدن و دل و ایمانش) شد: «سَلامٌ عَلى إِبْراهيمَ» (صافات/109).
🌴۵. به میثاق و عهد خویش وفا میکرد و بر حق استقامت میورزید: «وَ إِبْراهيمَ الَّذي وَفَّى» (نجم/37).
🌴۶. نهتنها پیامبر بود بلکه از صدیقین در قول و عمل بود: «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا» (مریم/41).
🌴۷. به مرتبهای رسید که خداوند ملکوت آسمانها و زمین را به او نشان داد و اهل یقین شد: «وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ» (75).
🔹آقای قرائتی هم مواردی برشمرده (تفسير نور، ج9، ص579 ) که میتوان با توجه به آنها ۵ مورد دیگر به فهرست فوق اضافه کرد:
🌴۸. در معرض امتحانهای سخت قرار گرفتن و موفّقيّت كامل در امتحانهاى سخت الهى. «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ» (بقره/۱۲۴).
🌴۹. خدمت به مسجد (مسجدالحرام) و پاکیزه و آماده کردن آن برای زائران و طوافکنندگان و نمازگزاران: «وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهيمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» (بقره/125) و «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهيمَ مَكانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بي شَيْئاً وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْقائِمينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» (حج/26).
🌴۱۰. به منزله يك امت بود، آن هم امتی فروتن و شکرگزار در برابر خدا و البته حقمدار و به دور از هرگونه شرکورزیدن. «إِنَّ إِبْراهيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكينَ (120) شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (121) وَ آتَيْناهُ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحينَ (122) ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهيمَ حَنيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكينَ» (نحل/120-123).
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ»
نفرمود «فیه»، که فقط حضرت ابراهیم ع مد نظر باشد؛ بلکه فرمود «فیهم»،
یعنی نه فقط پيامبران، بلكه ياران راستین آنها نيز براى ما الگو هستند (تفسير نور، ج9، ص583).
@yekaye
#ممتحنه_6
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6️⃣ ) «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ»
قبلا (آیه ۴، تدبر۲) اشاره شد که تنها مواردی که در قرآن تعبیر «أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» به کار رفته است یکی در مورد حضرت ابراهیم ع است و دیگری در مورد پیامبر اکرم ص؛
و اکنون می افزاییم که تعبیر «لمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ» یکبار در اینجا و ناظر به اسوه بودن حضرت ابراهیم ع به کار رفته است و یکبار در آیه «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيرا» (احزاب/۲۱) و ناظر به اسوه بودن پیامبر اکرم ص.
اگر دقت کنید اسوه بودن دو پیامبر الهی را مطرح میکند برای کسانی که امید به توحید و معاد دارند.
شاید میخواهد بگوید اگر کسی واقعا خدا و معاد را قبول داشت نهتنها حتما اصل نبوت را قبول خواهد کرد بلکه در عمل هم به این اعتقادش پایبند خواهد بود و پیامبران الهی را اسوه و مقتدای اعمال و رفتار خویش قرار خواهد دارد.
این ترکیب شاید دلالت دارد که شأن اصلی پیامبران الهی صرفا انتقال پیام به ذهن مخاطب نیست؛ بلکه اساسا خودشان باید الگوی تمامعیاری از تعالیمی که آوردهاند باشند تا مخاطب با دیدن آنها به اعمال و رفتار آنها اقتدا کند.
🔹درباره اینکه مقصود از تعبیر «یرجو» در اینجا چیست گفته اند: ظاهرا مقصود از رجاء به خداوند، امید به ثواب الهی است که به خاطر ایمان به خدا به انسان میرسد و مقصود از رجای آخرت، امید به وعدههای الهی است و آنچه از ثواب برای مومنان آماده کرده است و اینها کنایه از ایمان است (الميزان، ج19، ص233 ).
اما اگر چنین است چرا از تعبیر «یرجو» استفاده کرد، نه از «یؤمن»؟
شاید میخواهد بگوید ایمانی واقعا ایمانی است که شخص واقعا امید به خدا و آخرت داشته باشد، که اگر این امید در کار باشد وی به پیروی از پیامبر و دستوراتی که او از جانب خداوند آورده اقدام میکند. و اینکه نقطه مقابل این انسان امیدوار به خدا و معاد را انسان رویگردان از اقتدا به پیامبران معرفی کرد دلالت دارد که رویگردانی افراد از اقتدا به پیامبران به خاطر ناامیدی آنان از خدا و معاد است که در حقیقت، در عدم باور جدی آنها به خداوند و آخرت ریشه دارد.
@yekaye
#ممتحنه_6
هدایت شده از یک آیه در روز
.
9️⃣ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ»
تقابل نهادن «مَنْ يَتَوَلَّ: کسی که رویگردان میشود» در برابر «مَنْ كانَ يَرْجُوا: کسی که همواره امید دارد» نشان میدهد کسانی که از خدا و دین خدا رویگردان میشوند، به لحاظ روانشناختی انسانهای عمیقا ناامید و مأیوس هستند، زیرا اگر بارقههایی از امید هم در آنها باشد چون به خدا و زندگی جاودانه ایمان و امید ندارند، این امیدشان صرفا به اسباب دنیوی و در محدوده زندگی فانی دنیاست، که در صورتی که اندک تأملی کنند متوجه میشوند ارزش امید بستن ندارد.
📝 تقابل #دینداری_اصیل و #نهیلیسم
کسی که به خدا و زندگی جاودانه امید نداشته باشد در دنیا هیچ چیزی نمیتواند پیدا کند که ارزش امید بستن داشته باشد، زیرا همه اسباب و علل دنیوی محدودند و همیشه جواب نمیدهند و خود دنیا هم فانی است و امکان بقای همیشگی در آن نیست.
از این روست که چنین انسانهایی اگر اهل تأمل باشند به پوچگرایی میرسند و بسیاری از آنها دست به خودکشی میزنند؛
و واضح است که از مهمترین ریشههای خودکشی در افراد ناامیدی است.
از این نکته میتوان نتیجه گرفت که:
«عقايد صحيح، زير بناى الگوپذيرى [درست] در رفتار و اخلاق است. كسانى از الگوهاى صحيح بهرهمند مىشوند كه نور اميد [به خدا و جاودانگی] در دلشان روشن باشد و كسانى پشت مىكنند كه افراد مأيوس و به اصطلاح بريده هستند» (تفسير نور، ج9، ص583).
@yekaye
#ممتحنه_6
۱۱۳۷) 📖عسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَديرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ 📖
ترجمه
💢چهبسا خداوند بین شما و بین آن کسانی از آنان که [با آنان] دشمنی ورزیدید دوستی برقرار کند و خداوند تواناست و خداوند بسیار آمرزنده و رحیم است.
سوره ممتحنة (۶۰) آیه ۷
۱۴۰۳/۷/۱۹
۶ ربیعالثانی ۱۴۴۶
@yekAaye
#ممتحنه_7
هدایت شده از یک آیه در روز
060_momtahaneh-7.mp3
39K
هدایت شده از یک آیه در روز
📜شأن نزول
ناظر به شأن نزول این آیه آمده است وقتی آیه «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُم ...» (ممتحنه/۴) نازل شد مومنان به خاطر خدا به دشمنی با خویشاوندان مشرک خویش روی آوردند و دشمنی و برائت خود از ایشان را آشکار نمودند و وقتی شدت و حدیت مومنین در این امر معلوم شد خداوند این آیه «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً» (ممتحنه/۶) را نازل کرد و کاری کرد که بسیاری از آنان اسلام آوردند پس با هم رفت و آمد برقرار کردند و ازدواج نمودند.
اما در برخی از کتب تفسیری در ادامه این شأن نزول چنین آمده است:
و رسول الله ص با ام حبیبه دختر ابوسفیان ازدواج کرد و وقتی خبر به ابوسفیان رسید گفت: او شیرمردی است که نمیتوان بینی او را به خاک مالید
📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص443
📚الكشف و البيان عن تفسير القرآن (ثعلبی)، ج4، ص99 و ج۹، ص۲۹۳-۲۹۴
بسیاری از مفسران این واقعه را بدون فراز آخر (ازدواج با دختر ابوسفیان) نقل کردهاند
(مثلا مرحوم طبرسی مطلب را از قتاده نقل میکند و ظاهرا خودش هم قبول میکند؛ ر.ک: مجمع البيان، ج9، ص408 )؛
اما به نظر میرسد فراز آخر این مطلب، نه شأن نزول تاریخی این آیه، بلکه برداشت مفسران مذکور ، بلکه چهبسا ساخته دستگاه بنیامیه بوده که وجهه مثبتی برای ابوسفیان بسازد
زیرا به لحاظ تاریخی واضح است که ام حبیبه کسی بود که به خاطر آزار اهل مکه، از جمله خود ابوسفیان، همراه با همسرش و عدهای دیگر به حبشه هجرت کردند؛ و بعد از درگذشت همسرش چون کسی را نداشت پیامبر با او ازدواج کرد، یعنی در فضای امتداد دشمنی پیامبر ص با ابوسفیان بود که این ازدواج رخ داد نه در فضای برقراری مودت بین آنها؛
و این دشمنی بقدری شدید بود که وقتی در جریان تجدید صلح حدیبیه، ابوسفیان که هنوز مشرک بود به مدینه آمد وقتی نزد دخترش ام حبیبه رفت، او پدرش را مشرک و ناپاک خواند و اجازه نداد که وی بر جای رسول خدا(ص) بنشیند
📚ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۳۸؛ نیز: ج۳، ص۳۰۶؛ به نقل از ویکی شیعه، مدخل «أم حبیبة»
در حالی که در ابتدای شأن نزول میگوید به خاطر اسلام آوردن باب رفت و آمد و نکاح باز شد؛ که این ناظر به ازدواجهایی است که بعد از فتح مکه رخ داد.
چیزی که این احتمال (ساخته دستگاه بنیامیه بودن این فراز پایانی) را تقویت میکند این است که در منابع اهل سنت از قول ابوهریره و دیگران روایت شده است که اصلا این آیه در شأن ابوسفیان نازل شد چون او اولین کسی است که برای اقامه دین خدا با مرتدان جنگید!!! (الدر المنثور، ج6، ص205 ).
@yekaye
#ممتحنه_7
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) ذیل آیه ۴ حدیثی از امام باقر ع مطرح شد که خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و به مؤمنان دستور داد تا زمانیکه قوم ایشان کافر هستند، از آنان برائت بجویند؛ و سپس آیات ۴ و ۵ را تلاوت کردند و فرمودند: خداوند ولایت مومنان از آنها را قطع کرد و نسبت به آنان دشمنی نشان دادند؛
در ادامه آن آمده است:
پس خداوند فرمود: «چهبسا خداوند بین شما و بین آن کسانی از آنان که [با آنان] دشمنی ورزیدید دوستی برقرار کند»؛ پس هنگامی که اهل مکه اسلام آوردند اصحاب رسول الله ص با آنها درآمیختند و با آنان ازدواج کردند.
📚تفسير القمي، ج2، ص362
... فَقَالَ: «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّة»ً؛ فَلَمَّا أَسْلَمَ أَهْلُ مَكَّةَ خَالَطَهُمْ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ نَاكَحُوهُمْ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
۲) در کتب اهل سنت (و به تبع آن در برخی کتب شیعه) با سندهای متعدد روایت شده است که:
☀️الف. حضرت علی ع به پیامبر گفتند: یا رسول الله ص! آیا مهدی از ما ائمه هدی است یا از غیر ماست؟
فرمودند: از ماست؛ به واسطه ما دین ختم میشود همان طور که به واسطه ما آغاز شد؛ و [مردم] به واسطه ما از گمراهی فتنه نجات داده میشوند همان گونه که از گمراهی شرک نجات داده شدند؛ و بعد از دشمنی [ناشی از] فتنهها به واسطه ما خداوند بین دلها در دین الفت بیندازد همان گونه که خداوند بعد از دشمنی [ناشی از] شرک بین دلها و دینشان الفت برقرار کرد.
📚الفتن (لنعيم بن حماد)، ج1، ص370
☀️ب. نعیم بن حماد همین مضمون را با دو سند دیگر و اندک تفاوتی در عبارات نقل کرده است
📚الفتن، ج1، ص370
ج. طبرانی همین مطلب را با سندی دیگر عینا نقل کرده است؛ فقط در پایانش دارد که:
حضرت علی ع عرض کرد: آیا [آن مردمی که در آخرالزمان به وسیله ما نجات مییابند] مومناند یا کافران؟
پیامبر ص فرمود: فتنهزده و کافر.
📚المعجم الأوسط (للطبراني)، ج1، ص56
☀️د. سلمی شافعی این گفتگو را چنین روایت کرده است:
حضرت علی ع به پیامبر گفتند: یا رسول الله ص! آیا مهدی از ما آل محمد است یا از غیر ماست؟
فرمودند: از ماست؛ به واسطه ما دین ختم میشود همان طور که به واسطه ما آغاز شد؛ و [مردم] به واسطه ما از فتنهها نجات داده میشوند همان گونه که از شرک نجات داده شدند؛ و به واسطه ما خداوند بین دلهایشان بعد از دشمنی [ناشی از] فتنهها برادری برقرار میکند همان گونه که خداوند بعد از دشمنی [ناشی از] شرک بین دلهایشان الفت برقرار کرد، و به واسطه ما بعد از دشمنی [ناشی از] فتنه برادر میشوند همان گونه که بعد از دشمنی [ناشی از] شرک در دینشان برادر شدند.
📚عقد الدرر في أخبار المنتظر وهو المهدي عليه السلام، ص214
این حدیث در کتب شیعه در
📚كشف الغمة في معرفة الأئمة (ج2، ص473 و 484 ) و
📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام (ج3، ص384 ) و ا
📚لتشريف بالمنن في التعريف بالفتن، ص177
آمده است.
@yekaye
👇سند و متن احادیث فوق👇
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَديرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»
خداوند بعد از اینکه در آیات قبل با شدّت و حدّت از مسلمانان خواست که هرگونه رابطه دوستی با کفار را کنار بگذارند و حضرت ابراهیم ع ویارانش را در این زمینه به عنوان اسوه معرفی کرد و حتی همان مقدار وعده حضرت ابراهیم ع به پدرش برای استغفار وی را هم از این اسوه بودن وی خارج کرد (که نشان میدهد خداوند با چه غلظتی از مسلمانان تبری جستن و ابراز عداوت با کفار را - ولو خویشاوندشان باشد- انتظار دارد) یک دفعه در این آیه ورق را کاملا برمیگرداند و ابراز امیدواری میکند که خداوند بین شما و این کسانی که با آنان – به دستور خدا- دشمنی ورزیدید رابطه دوستی و مودت برقرار کند❗️
و از معدود آیاتی است که فراز پایانیاش (که به یک معنا برهان بر محتوای آیه است) را با دو تعبیر مستقل آورده است: هم خداوند قدیر است و هم غفور رحیم است. شاید از این جهت است که وقتی مخاطب، بعد از آیات قبل، این آیه را میبیند با خودش می پرسد: «آیا واقعا ممکن است خدا این کار را بکند»؛ که پاسخش این است که بله، خدا هر کاری میتواند بکند! و مخاطب میپرسد: «آخر چرا؟» و خداوند می فرماید: چون خداوند غفور و رحیم است.
💢اما این تغییر شدید لحن چه توحیهی دارد؟
این مقدار تقریبا واضح است (و عموم مفسران هم توضیح دادهاند) که این مودت در آینده دلالتی دارد که آنان مسلمان خواهند شد و کفر که مانع دوستی بین آنان بود برداشته میشود؛
آنگاه آوردن این وعده از این بابت است که:
🌴الف. چهبسا خداوند میخواهد مانع شکلگیری یک رویه تند در ذهن مخاطب شود که بنای اسلام بر عداوت و نزاع است. یعنی در ابتدای شکلگیری جامعه اسلامی لازم است با بیانات غلاظ و شداد مرز مسلمانی از کفر واضح شود و هرگونه ارتباطات عاطفی قطع شود؛ اما چون ممکن است برخی افراد برداشت خشونتورزانه از این دستورات اسلام پیدا کنند، بلافاصله تأکید میکند که امید است که همین عداوت به مودت تبدیل شود و این هم در قدرت خداست و هم اقتضای غفران و رحمت خدا این است که بنای روابط عاطفی شما با دیگران را بر همان مودت قرار دهد. یعنی میخواهد بفرماید:
«عداوت، اصل نيست، بلكه يك ضرورت عارضى است و بايد شرايط را عادّى كنيم» (تفسير نور، ج9، ص584).
🌴ب. اين آيه به مسلمانان كه به خاطر قطع رابطه با خويشاوندان كافر احساس كمبود و خلاء عاطفى مىكردند، پيام مىدهد كه در آينده جبران خواهد شد و بسيارى از آنان به اسلام گرايش پيدا مىكنند.
تفسير نور، ج9، ص584
🌴ج. ...
@yekaye
#ممتحنه_7
۱۱۳۸) 📖 لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ 📖
ترجمه
💢خداوند شما را برحذر نمیدارد در خصوص کسانی که نه در [امر] دین با شما پیکار نکردند و نه شما را از دیارتان بیرون راندند، که بدانان نیکی، و با آنان به عدل رفتار کنید؛ که قطعا خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد.
سوره ممتحنة (۶۰) آیه ۸
۱۴۰۳/۷/۲۴
۱۱ ربیعالثانی ۱۴۴۶
@yekAaye
#ممتحنه_8
هدایت شده از یک آیه در روز
060_momtahaneh-8.mp3
45.8K
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹درباره شأن نزول این آیه اقوال متعددی نقل شده است که اهم آنها بدین قرار است:
هدایت شده از یک آیه در روز
📜۱) الف. از ابن عباس نقل شده که این آیه در مورد قبیلههای خزاعه و بنیمدلج نازل شد که با رسول الله ص مصالحه کرده بودند که نه وارد جنگ با ایشان شوند و نه به ایشان کمک و یاری برسانند
📚مجمع البيان، ج9، ص408
📜ب. از حسن بصری و ابوصالح نقل شده که این آیه در مورد قبیلههای خزاعه و بنی حارث بن کعب و کنانه و مزینه و سایر قبایل عرب نازل شد که [با اینکه مسلمان نبودند] پشتیبان رسول الله ص و علاقمند به ایشان و به غلبه ایشان بودند
📚البحر المحيط، ج10، ص156
@yekaye
#ممتحنه_8
☀️۱) ابوجعفر روایت کرده که:
امام رضا ع فرمودند: اینکه کسی قوم و قبیله خود را، هرچند که کافر باشند، دوست بدارد جای هیچ ملامتی ندارد.
به ایشان عرض کردم: [پس چرا] خداوند می فرماید: «نمییابی قومى را كه به خدا و روز دیگر ايمان داشته باشند ولی مودت داشته باشند با کسانی كه با خدا و رسولش مخالفت كردهاند...» (مجادله/۲۲).
فرمودند: مطلب آن گونه که تو گمان کردی نیست. مقصودم کسی بود که به خاطر خدا نسبت به آنان بغض دارد و مودت ندارد؛ ولی به آنها غذا میدهد در حالی که به سایر مردم غذایی نمیدهد [کنایه از اینکه خوشرفتاری و ادامه به معاشرت با آنها و حتی نیکوکاری در حق آنها غیر از مودت داشتن نسبت به آنهاست].
📚السرائر، ج3، ص576
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) از امیرالمؤمنین ع روایت شده که فرمودند:
با نیکویی در گفتار و زیبایی در رفتارها، درصدد اصلاح دشمنان بودن، سادهتر است از اینکه بخواهیم از طریق مضمضه کردن جنگ با آنها ملاقات و بر آنها غلبه کنیم.
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص334؛
📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص57
قال امیرالمؤمنین ع:
الِاسْتِصْلَاحُ لِلْأَعْدَاءِ بِحُسْنِ الْمَقَالِ وَ جَمِيلِ الْأَفْعَالِ أَهْوَنُ مِنْ مُلَاقَاتِهِمْ وَ مُغَالَبَتِهِمْ بِمَضِيضِ الْقِتَالِ (82/ 2).
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۳) از امیرالمؤمنین ع روایت شده که فرمودند:
اگر بین تو و دشمنت قراری گذاشته شد که صلحی منعقد گردید و تو بدان متعهد گشتی پس به عهدت وفا کن و در حق آنچه که بر ذمهات آمده امانتداری کن و خودت را سپری قرار بده بین خویش و عهدی که با او بستهای [ظاهرا کنایه از این است که تا پای جانت بر سر عهدت بمان].
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص334
📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص162
قال امیرالمؤمنین ع:
إِنْ وَقَعَتْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ عَدُوِّكَ قِصَّةٌ عَقَدْتَ بِهَا صُلْحاً وَ أَلْبَسْتَهُ بِهَا ذِمَّةً فَحُطْ عَهْدَكَ بِالْوَفَاءِ وَ ارْعَ ذِمَّتَكَ بِالْأَمَانَةِ وَ اجْعَلْ نَفْسَكَ جُنَّةٌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَا أَعْطَيْتَ مِنْ عَهْدِكَ (9/ 3).
@yekaye
☀️۴) امیرالمومنین ع هنگام انتصاب مالک اشتر به حکومت مصر عهدنامهای خطاب به ایشان نوشتند که فرازهایی از آن در جلسات قبل گذشت.
در فراز دیگری از آن آمده است:
و از صلحى كه دشمن تو را بدان خوانَد، و رضاى خدا در آن بُوَد، روى متاب؛ كه صلح، سربازان تو را آسايش رساند و از اندوههايت برهاند و شهرهايت ايمن ماند. ليكن دوراندیش باش در نهایت دوراندیشی، با دشمن خود پس از صلح، كه بسا دشمن به نزديكى گرايد تا غفلتى يابد؛ پس دور انديش شو! و به راه خوشگمانى مرو، و اگر با دشمنت پيمانى نهادى و در ذمه خود او را امان دادى به عهد خويش وفا كن و آنچه را بر ذمه دارى ادا. و خود را چون سپرى برابر پيمانت بر پا؛ چه اینکه مردم، با همه هواهاى گونهگون كه دارند، و رأيهاى مخالف يكديگر كه در ميان آرند، بر هيچ چيز از واجبهاى خدا چون بزرگ شمردن وفاى به عهد سخت همداستان نباشند. و مشركان نيز جدا از مسلمانان وفاى به عهد را ميان خود لازم مىشمردند، چه زيان پايان ناگوار پيمان شكنى را بردند. پس در آنچه به عهده گرفتهاى خيانت مكن و پيمانى را كه بستهاى مشكن و دشمنت را كه- در پيمان توست- مفريب كه جز نادان بدبخت بر خدا دليرى نكند. و خدا پيمان و زينهار خود را امانى قرار داده، و از در رحمت به بندگان رعايت آن را بر عهده همگان نهاده، و چون حريمى استوارش ساخته تا در استوارى آن بيارمند و رخت به پناه آن كشند. پس در پيمان نه خيانتى توان كرد، و نه فريبى داد، و نه مكرى پيش آورد، و پيمانى مبند كه آن را تأويلى توان كرد- يا رخنهاى در آن پديد آورد-. و چون پيمانت استوار شد و عهدت برقرار- راه خيانت مپوى- و براى به هم زدنش خلاف معنى لفظ را مجوى، و مبادا سختى پيمانى كه بر عهدهات فتاده و عهد خدا آن را بر گردنت نهاده، سر بردارد و تو را- به ناحق- بر به هم زدن آن پيمان وادارد، كه شكيبايى كردنت در كار دشوارى كه گشايش آن را اميدوارى، و پايان نيكويىاش را در انتظار، بهتر از مكرى است كه از كيفر آن ترسانى، و اين كه خدا تو را چنان بازخواست كند كه درخواست بخشش او را در دنيا و آخرتت نتوانى.
📚نهج البلاغة (للصبحي صالح)، نامه53 (اقتباس از ترجمه شهیدی، ص۳۳۸-۳۳۹)
📚تحف العقول، ص145
📚دعائم الإسلام، ج1، ص367
@yekAaye